نحوه ی برخورد با شوهر ایرادگیر خسیس و زورگو

تاپیکی که ایجادکرده بودم وبعضی دوستان نظرداده بودن حذف شدنمیدونم مشکل سایت حل شده یاهنوزادامه داره

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

مادوسال نامزدبودیم ودوسال هم هست که ازدواج کردیم همسرم دوسال ازمن بزرگتره 1ازهمون دوران نامزدی خساستشوبروز داد ازهمون اول هفته ای یک بارکه منومیبردبیرون بااتوبوس واحدمیبردهرسه ماه یکباربه غذاخوری میبرداونم که ازته دل راضی نبودمیگفت چون نامزدیم خرجتوبایدبابات بده مخارج عروسی که شامل عکس ولباس بودبازیرکی انداخت گردن خودم باورتون میشه توی عروسیمون حتی یه قرون هم خرج نکرد:302::160::160::163: الانم فقط به فکرپس اندازه درآمدش هم متوسطه این خساست روهم ازپدرشون ومخصوصامادرشون یادگرفتن خرج خونه روهم باحساب کتاب دقیق وبه زورمیده واکثرامن ازحقوق خودم خرج میکنم 2مشکل دیگه ام اینه که به شدت به خانوادش وابسته است وتحت تاثیر.پدرشون نظامی بودن ویک دیکتاتوربه تمام معناهستن وقوانین پادگانی درخونشون برقراره مادرش هم وابستگی زیادی به همسرمن داره وبرعکس وهردوتوقعات زیادی ازمن دارن ودرضمن اکثرحرفاشون پرازنیش وکنایه وزخم زبونه براهمین میخوام روابطموباهاشون کم کنم ولی شوهرم منوبه زورمیبره خونه پدرش وحتی دوروزاونجانگه میداره یاانتظارداره خانوادش که ماهی یکبارمیان خونمون ازجون ودل براشون مایه بذارم:316:(برای رفتارخانوادشون یک تاپیک جداایجادخواهم کرد) 3ازمن انتظارداره مثل زنای پنجاه ساله آشپزی وخانه داری کنم (درحالیکه همه میگن من ازاین لحاظ خوبم)ولی شوهرم تحمل کوچکترین بی تجربگی یااشتباه روازطرف من نداره وهمش ایرادمیگیره :160:همین اخلاق هاش باعث شده نسبت بهش سردشم وبه زورتحملش کنم ل

حتی یک نفرهم نظرشویاراه حلی ننوشته :316:لطفاکمکم کنین خواهش میکنم:316::316:

pink butterfly سلام

به همدردی خوش آمدی

تاپیک قبلی به علت تغییر یافتن سرور حذف شده

دوست عزیز شکیبا باشید تا دوستان و کارشناسان تاپیکت رو بخونن و راهنماییت کنن

موفق باشی

پروانه صورتی عزیز

سلام

اینها نظرات من هستند:

در مورد خساست همسرت و خرج خونه و ...

من معتقدم من و تو کردن تو زندگی معنا نداره ولی در صورتی که طرف مقابل لطف شما رو به صورت وظیفه نبینه و قدرشناس باشه جواب میده

اگر خرج خونه داره وظیفت میشه و همسرت درآمدش میتونه جوابگوی خرج منزل باشه پای خودت رو از این موضوع آرام آرام کنار بکش. میتونی از درآمدت طلا بگیری (به این بهانه که رو به گرون شدن و اینهاست نه به این بهانه که شما به طلا علاقمندید) یا مثلا پولتون رو برای اینکه در آینده بتونید وام بگیرید به حسابی بریزید.

برای خرید منزل میتونید به همسرتون لیست بدید و به مرور بگید آوردن وسایل و حملشون براتون سخته بهتره مرد خونه این کارو انجام بده.

اگر خونه ای چیزی هم خریدید دقت کنید که مقداریش به نام شما بشه


در مورد کارهای خونه:

در درجه اول نهایت سعیت رو بکن که به بهترین شکل انجام بشه.به احتمال زیاد مادر همسرتون در خانه داری خیلی وارد هست و چون توی خونه اونها همه چیز همیشه مرتب بوده از شما هم این انتظار رو داره

از طرفی خونشون حالت نظامی هم داشته و نظم و نظام مفهوم عمیقی برای همسرت داره.(خوب تا حدی باید بهش حق داد)

ولی اگر بی مورد عصبانی شد و شما ناراحت شدی خوب به شکلی معصومانه (و نه به صورت عصبی و با مشاجره و دعوا )ناراحتیت رو نشون بده تا کمی روی برخوردش فکر کنه

در مورد خانواده همسرت:

تقریبا این موضوع وابستگی همسر به مادر و طعنه اونها به عروس و توقع رفت و آمد و احترام مشکلی هست که خیلی از خانمها باهاش درگیر هستن.چند مورد از نیش و کنایه هاشون رو اگه توضیح بدی شاید کسایی که میان اینجا بهتر بتونن راهنماییت کنن.

شما دوستان ديگري كه زوج جوان باشن داريد كه باهاشون رفت و آمد داشته باشين؟

ايشون خانواده خودشو ديده و اينطور ياد گرفته، شايد بقيه زوج ها رو ببينه رفتارش معتدل تر بشه. به نظر من زياد كردن روابط اجتماعيتون با كسايي كه رفتار مناسب و متعادلي دارن مي تونه تاثير گذار باشه. البته اين باز بر ميگرده به اينكه همسرتون چقدر بخوان ياد بگيرن از اونها...

pink butterfly عزیز سلام

هیچ کس بدون علت خسیس نمیشود

خست بازتابی شرطی است اگر انسان در کودکی تحت فشار مالی یا دچار اضطراب و تشویش دائمی باشد ممکن است یکی از واکنش هایش در بزرگسالی به شکل خست بروز کند

زیرا می خواهد با مال اندوزی بر اضطراب درونی اش سر پوش بگذارد

پس بهتر هست شما دلیل خساست شوهرتان را ریشه یابی کنید

این وظیفه شماست به او فرصت دهید اعتماد به نفس لازم را پیدا کند هنگامی که به این مرحله از رشد رسید مطمئن باشید دست از خست بر می دارد

پس تلاشت را روی رشد شخصیتی بگذارید

در آخر یادآوری میکنم که نقش شما در تکامل و شکوفایی همسرتان بسیار ارزنده و مهم هست

امیدوارم در کنار کارشناسان نتیجه گیری کافی را انجام دهی

موفق و شاد

ازهمه دوستانی که تنهام نذاشتن متشکرم. ویداجان: بایدبگم خساست ایشون بیشتراکتسابیه چون مادرشون اهل شهری هستن که به این خصوصیت اخلاقی مشهورن وپدرشون هم یه رگه هایی داشتن وباگذشت زمان مثل همسرشون شدن شوهرمن هم ازبچگی بااون رفتارهاتربیت شده وخودشوبه هیچ وجه خسیس نمیدونه که به فکربرطرف کردنش هم باشه.بله مادرایشون یک خانم خانه دارسنتی مطیع شوهردیکتاتوره درضمن وسواس نظافت داره که همسرمن هم یک مقدارازایشون یادگرفتن :163:::من روهمه فردمرتب وتمیزی میدونن ولی هرگزنمیتونم مثل مادرشوهرم باشم و ازصبح تاشب بشورم وبسابم وکمترین درخواست مادی ازشوهرم داشته باشم وبدون اجازش آب هم نخورم.mr6262عزیز :ماباخیلی اززوجهارفت وآمد داریم ولی همسرم میگه من به هیچ عنوان نمیتونم مثل شوهرای اوناگوسفندوزن ذلیل باشم اگه منو میخوای بایدباهمین اخلاقم که کامل وبی نقصه بخوای وگرنه راه بازوجاده دراز:302::160:Negin Aی عزیز :پیشنهادات خوبی دادیدکه عمل خواهم کرد وچندتاازنیش وکنایه هاشونومیگم:وقتی میرم خونشون میگن عروس فلانی چقدخوبه براخانواده شوهرش همه کارمیکنه بعددونه به دونه اون کارارومیگن یاهرموقع که من میرفتم خونشون یه کارسخت شروع میکردکه من کمکش کنم مثل سبزی بیست کیلویی خورشت پاک کردن یاخونه تکونی کردن وقتایی هم که میان خونه مامادرش وخواهرش حسابی همه جای خونه مووارسی میکنن وایرادمیگیرن درضمن مادرشوهرم بدجوربه شوهرمن وابسته است وهمیشه حس ترحم همسرمنوبه خودش جلب میکنه وفک میکنه من پسرگلشوازش دزدیدم:311:شوهرمن هم حرفای اونابراش آیه های آسمونیه

مدتیه احساس بدبختی ونابودشدن ولم نمیکنه من توانتخابم اشتباه کردم دچارافسردگی شده ام دیگه بیشترازاین توان وتحمل زندگی بااین فردوخانواده اش ندارم.اگه راهی میدونین بگین:316:

سلام دوست عزیز
کمی صبور باش!

می دانم شرایط سختی داری و همه ما می توانیم شما رو درک کنیم اما بزار یه چیزی بهت بگم که هیچوقت تو رابطه هایی که بین همسرت و خانوادش داره دخالت نکن یعنی بزار هر جوری که بودن باهم باشن ..

می دونم برات خیلی سخت ولی هرچی هیچی نگی حساسیت اونها هم کم میشه ..
البته مادرشوهرت فکر می کنه که یه جورایی پسرش رو ازدست داده فکر می کنه عروسش جای اون رو براش پر کرده ....عزیزم چرا این اطمینان رو بهش نمی دی که ایشان جایی محفوظ دارد !

اما در مورد خساستشون :
می خوام بدوم یعنی بعد از زندگی کردن مشترکتون چه کارهایی می کنه که شما فکر می کنید خسیسه؟
مثلا با پولهایی که پس انداز می کنه کجا خرجشون می کنه ؟
به هر حال مدیریت مالی خانواده خیلی مهمه که شخصی که مسئولیت اداره زندگی رو داره باید خیلی مراقب پولهاش باشه تا شکست نخوره !
در این مورد بیشتر توضیح بده البته این نکته رو هم می گم که گذشته رو رها کن و در مورد زندگی و خرج کردنهای الانت بگو ؟

عزیزم این لینک رو ببین شاید به دردت بخوره.

چطور همسر خسیسمان را درمان کنیم؟

ممنون چشمک وپاییزان عزیز.لینک روخوندم خصوصیات دیگه ای هم که نوشته بودروهمسرم داره ومیخوام بادقت مطالعش کنم.من تورابطه ی همسرم وخانوادش زیاددخالت نمیکنم حتی همسرم بعضی وقتاازمحل کارش میره خونه باباش وشبوهم می مونه وقتی خانوادش میادیامیریم اونجامامانش میره کنارشوهرمن میشینه وحتی درگوشی هم پچ پچ میکنه وخیلی چیزای دیگه ولی من واکنشی نشون نمیدم خودم میگم امروز برومامانتوببین.درموردخساس� � قبلابهم ماهانه صدتومن خرج خونه میدادوانتظارداشت باهاش حتی براخودم هم وسایل بخرم وقتی دید کم میارم دیگه ندادوگفت خودم خرج میکنم الانم میگم فلان چیزنداریم میگه خوب بخرخودت که پول داری!!! منهم بخاطرمن وتو کردنش نمیخوام خودم خرج کنم چون قدرنمیدونه وتازه پرروترهم میشه یامیگه هرسال یه مانتوبخر.مدیریت اقتصادیش خوبه ولی افراط میکنه پولشوهم براخونه سرمایه گذاری کرده که خیلی خوبه ولی کمترین پولی هم که به دستش میادروهم میخوادپس اندازکنه وکمترین خرج روبکنه بااینکه میتونه ولی یک ماشین قیمت متوسط هم نمیخوادبخره چون خرجای اگه بخره بایدپول بنزین وبیمه و...بایدبده.:302:

سلام دوست عزیز

همونطور که میدونی خست یک بیماری روحیه که در موارد حادش باید درمان بشه.

حدس میزنم همسرتون از شهر خاصی باشن که بهش اشاره کردین.

اگر اینطور باشه که اشاره کردین ممکنه این ویژگی در برخی از مردم اون شهر مشهود باشه که شاید به دلیل

سختی زندگی دچار این ویژگی شدن. اکثرا هم خانوم های تابعی دارن.

اما الان شما یک همسر جوان و تحصیلکرده داری که میشه درمانش کرد. سخته اما شدنیه.

تا حالا باهاش صحبت کردی که برای بهبود زندگی پیش یک مشاور برین یا خودت به تنهایی پیش روانشناس رفتی

واسه کمک گرفتن ازش برای درمان همسرت؟

همسرت حتما ویژگی های مثبتی هم داره. امکانش هست برامون چند تاش مثلا 20 تاش رو بنویسی؟

همسرت چند سال داره؟ میزان تحصیلاتش چیه و نوع شغلش؟

باید صبورانه برخورد کنی و تا میتونی مطالعه کنی و حتما از یک روانشناس کمک بگیری در این راه.

موفق باشی

:72:

bahar.shadiجان ازت ممنونم.تاحالاچندین باربخاطراین خصوصیتش واخلاقای دیگش مثل دهن بین بودن ووابستگی شدیدش به خانوادش وایرادگیربودنش بهش پیشنهادرفتن به مشاوردادم ولی قبول نکرده چون خودشویک مردکامل بی عیب میدونه:160:همسرم سی سالشه نرم افزارخونده برنامه نویسه وکارمند.خوبی های زیادی داره 1باایمانه ونمازوروزه اش کامله2مسولیت پذیریش زیاده3ازصبح تاشب بخاطربهترشدن وضعیت مالی مون تلاش میکنه4بخاطرمن چندین بارباخانوادش حرف زده تاکمتراذیتم کنن 4پاک ونجیبه و.... من اکثروقتای بیکاریمومطالعه میکنم تازگیاهم همش دنبال مطلباییم که تواین زمینه که خساست فقط یکیشونه کمکم کنه باورکنین تااین لحظه فقط تحمل کردم حتی به نزدیکان خانوادم حتی مادرم هم نگفتم چه مشکلایی دارم چون دوس ندارم وجهه ی شوهرم پیش همه خراب بشه ولی تحملم دیگه داره تموم میشه وتنهاجایی که تونستم کمک بخوام اینجابود:323: