-
جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
سلام
من یه مرد متاهل 31 ساله هستم که الان 10 ساله از ازدواجم میگذره و یه دختر 7 ساله دارم. خانواده ام یه خانواده مذهبی ان که تو دوران مجردی بسیار سختگیر بودن و مارو مثل دخترا تو خونه نگه میداشتن که بقول مادرم فاسد نشیم. بخاطر همین تفکر هم زود تو دوران دانشچویی زنم دادن. مادرم خیلی اخلاقش خشکه. تعداد دفعاتی که بمن گفته دوست دارم انگشت شماره.منم بخاطر همین من همیشه احساس کمبود محبت از طرف جنس مخالف داشتم. تو دوران مجردی با یه دختری که از خودم دو سال بزرگتر بود رابطه داشتم ولی اون یه خواستگار براش اومد و ازدواج کرد و رفت. تا قبل از این جز زنم با هیچکس رابطه جنسی نداشتم. حدود 6 ماه پیش دختری بهم تلفن زد و با هم آشنا شدیم. خیلی زود دیدم که خیلی بهم شبیهیم.هم از نظر شخصیتی هم خانوادگی. اونم باباش مثل مامان منه.زود جذب هم شدیم. اون یه دختر پاک و معصوم بود که با هیچ پسری تا حالا رابطه نداشته و برادرش اینقدر بهش نزدیک بود که میگه دیگه نیاری به رابطه با کسی رو نداشتم ولی طی یه دعوای خانوادگی بین برادر و پدرش بخاطر زن داداشش،پدرش برادرشو از خونه میندازه بیرون. من بهش گفتم مجردم و بخاطر کمبودهای هردومون خیلی زود با هم رابطه جنسی برقرار کردیم. یه روز اومده بود خونمون برای رابطه که همون جا فهمید من متاهلم. یه روز باهام قهر بودو من خیلی اصرار کردم که برگرده. اونم منو بخشید و ادامه دادیم. اول احساساتی بودم بهش قول ازدواج مجدد با اونو دادم. تو یکی از ارتباطهامون بکارتش از دست رفت البته ناخواسته.خودمونم نمیدونستیم. بعد یه مرجعی رو پیدا کردیم که حکم داده بود دختر بدون اذن پدر میتونه ازدواج کنه و با هم صیغه موقت یکساله خوندیم.الان منطقی فکر کردم دیدم ارتباطمون از روز اول اشتباه بوده و میخوام تمومش کنم. زن یکی از دوستام ماماست باهاش صحبت کردیم که دختررو عمل کنه. همه واقعیتها رو بهش گفتم ولی اون خیلی بهم وابسته است و بکارتشم از دست داده. از لحاظ روحی خیلی داغونه. صبح تا شب میاد تو پارک روبروی خونمون میشینه و گریه میکنه. الان میگه باید منو بطور مخفیانه عقد دائم کنی. نمیدونم چیکار کنم. کمکم کنید
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
عزیزم هزار تا اشتباه کردی حالا میخوای یه شبه همشو حل کنی؟؟
آخه اصلا میشه؟ چرا همش گند میزنیم و بعد میگیم توبه!!!
نامردی نیست اون دختر با عمل با یه نفر دیگه ازدواج کنه؟؟؟
خدا کمکتون کنه
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
لطفا هر چه سریعتر با اون دختر قطع رابطه کنید. تحت تاثیر گریه هاش قرار نگیرید. اون با میل خودش صیغه شما شده و درست نیست که بکارتش رو ترمیم کنه. با هر کس خواست ازدواج کنه باید بهش بشه که یک سال صیغه شما بوده. پس لطفا اصلا و ابدا در این مقطع زمانی وجدان درد نگیرید اون خانم دختر هم باید عواقب کارش رو بپذیره.
ممکنه اون دختر خانم قضیه رو به خانمتون بگه که شما هم باید تبعات این کار نادرستتون رو بپذیرید و منتظر عکس العملهای خانمتون و احیانا خانوادتون باشید، از خانمتون معذرت خواهی کنید و سعی کنید همه چیزو جبران کنید. البته زمان می بره تا یه زن خیانت رو فراموش کنه ولی سعیتون رو بکنید.
این تجربه به هزینه گزافی به شما رسیده، مراقب باشید دیگه تکرارش نکنید.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط poooyan
عزیزم هزار تا اشتباه کردی حالا میخوای یه شبه همشو حل کنی؟؟
آخه اصلا میشه؟ چرا همش گند میزنیم و بعد میگیم توبه!!!
نامردی نیست اون دختر با عمل با یه نفر دیگه ازدواج کنه؟؟؟
خدا کمکتون کنه
من خودم میدونم چه اشتباهی کردم و الانم پشیمونم. لطفا بجای سرزنش کردن کمک کنید.مشکل اینه که نمیتونم بهش بگم باید جدا بشیم چون میترسم کار غیر منطقی بکنه. میخوام بدونم چطور جدا بشیم که بتونه با مساله کنار بیاد. توجه کنید که خانواده اش خیلی متعصبن و اون دیگه دختر نیست. این برای همچین دختری ضایعه بزرگیه تو جامعه ما
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abadanveh
سلام
من یه مرد متاهل 31 ساله هستم که الان 10 ساله از ازدواجم میگذره و یه دختر 7 ساله دارم. خانواده ام یه خانواده مذهبی ان که تو دوران مجردی بسیار سختگیر بودن و مارو مثل دخترا تو خونه نگه میداشتن که بقول مادرم فاسد نشیم. بخاطر همین تفکر هم زود تو دوران دانشچویی زنم دادن. مادرم خیلی اخلاقش خشکه. تعداد دفعاتی که بمن گفته دوست دارم انگشت شماره.منم بخاطر همین من همیشه احساس کمبود محبت از طرف جنس مخالف داشتم.
سلام دوست عزیز
10 ساله ازدواج کردی ، این یه نعمته ، می دونی الان خیلیها هستن که امکان ازدواج رو ندارن ، شکر این نعمت اینه که به زندگیت بچسبی نا اینکه فکر کنی گولت زدن !!!
اول از همه باید مسئولیت تصمیمات وکارهاتون رو بپذیرید و بپذیریم آنچه را که انتخاب می کنیم و انچه را انجام میدیم.
مادر من هم تا لان نگفته دوستت دارم !! خب این دلیل برای چی میشه؟ بعد از 10 سال زندگی مشترک ، چه ربطی بین این جمله شما و فعلتون هست ، میشه توضیح بدید.
تو دوران مجردی با یه دختری که از خودم دو سال بزرگتر بود رابطه داشتم ولی اون یه خواستگار براش اومد و ازدواج کرد و رفت. تا قبل از این جز زنم با هیچکس رابطه جنسی نداشتم.
خب مگه قرار بوده با هر کسی رابطه جنسی داشته باشیم؟!
حدود 6 ماه پیش دختری بهم تلفن زد و با هم آشنا شدیم. خیلی زود دیدم که خیلی بهم شبیهیم.
چه جوری بهتون تلفن زد ؟،
چرا همه چی اینقدر زود پیش رفت ؟
آسونترین راه برا جدا شدن حداقل یک چهارم ، این آشنائی و فهم اینکه بهم شبیهید وقت می بره ، آیا حاضری این وقت رو بذاری؟
هم از نظر شخصیتی هم خانوادگی. اونم باباش مثل مامان منه.زود جذب هم شدیم. اون یه دختر پاک و معصوم بود که با هیچ پسری تا حالا رابطه نداشته و برادرش اینقدر بهش نزدیک بود که میگه دیگه نیاری به رابطه با کسی رو نداشتم ولی طی یه دعوای خانوادگی بین برادر و پدرش بخاطر زن داداشش،پدرش برادرشو از خونه میندازه بیرون. من بهش گفتم مجردم و بخاطر کمبودهای هردومون خیلی زود با هم رابطه جنسی برقرار کردیم. یه روز اومده بود خونمون برای رابطه که همون جا فهمید من متاهلم. یه روز باهام قهر بودو من خیلی اصرار کردم که برگرده. اونم منو بخشید و ادامه دادیم. اول احساساتی بودم بهش قول ازدواج مجدد با اونو دادم. تو یکی از ارتباطهامون بکارتش از دست رفت البته ناخواسته.
خودمونم نمیدونستیم.
دوست عزیز
بازم میگم از امروز در زندگی تون ، کارهائی رو که انجام می دید به خودتون برگردونید ، جمله رو اینجوری بگید " من بکارت این دختر رو گرفتم"
تا وقتی بگید ناخواسته ! من نبودم و... مشکلتون حل نمیشه
بعد یه مرجعی رو پیدا کردیم که حکم داده بود دختر بدون اذن پدر میتونه ازدواج کنه و با هم صیغه موقت یکساله خوندیم.الان منطقی فکر کردم دیدم ارتباطمون از روز اول اشتباه بوده و میخوام تمومش کنم. زن یکی از دوستام ماماست باهاش صحبت کردیم که دختررو عمل کنه. همه واقعیتها رو بهش گفتم ولی اون خیلی بهم وابسته است و بکارتشم از دست داده. از لحاظ روحی خیلی داغونه. صبح تا شب میاد تو پارک روبروی خونمون میشینه و گریه میکنه. الان میگه باید منو بطور مخفیانه عقد دائم کنی. نمیدونم چیکار کنم. کمکم کنید
با یه مشاور بصورت حضوری مراجعه کنید ، هم شما وهم این دختر ، درسته که "الان منطقی فکر کردم دیدم ارتباطمون از روز اول اشتباه بوده " ولی نحوه تموم کردن این جریان هم مهمه ، باید منطقی پیش بره ، شاید مشاور هم نظرش این باشه که شما باید با یان خانم عقد کنی ، دائم اما غیر مخفیانه ،
چه مشکلی دراین نظر می بینی ؟
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
سلام
دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی
درباره اشتباهت چیزی نمیگم چون دیگران بهت گفتن.
اما حال و روز این دختر بخاطر وابستگیش هست.دخترا وقتی با کسی رابطه جسمانی داشته باشن بشدت بهش وابسته میشن،تو ذهنشون اونو مرد زندگیشون میبینن و ..
اشتباه کردی و برای جبران اشتباهت باید تلاش کنی..منم موافق مراجعه حضورذی به مشاور هستم اما راه حل رو در ازدواحج با این خانوم نمیدونم.
زندگی این دختر که فقط محدود به امروز و فردا نیست که برای اینکه حالش بد نشه باهاش عروسی کنید.
اگه قراره سختی و تلخی جدایی رو بچشه اشکالی نداره عوضش تجربه ای بدست اورده که با استفاده ازش میتونه بقیه زندگیش رو به سلامت بگذرونه.
نباید از حق گذشت که اون دختر هم به نوبه خودش مقصر بوده و این سختی پیامد تصمیمش هست.
حتالا هم با کمک مشاور میتونه این مراحل رو طی کنه..ممکنه طولانی باشه اما ارزششو داره
(نظر من کلیه و شاید منظور جناب بی بی چیز دیگه ای بوده)
موفق باشی
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
مادرم خیلی تندرو و بیمنطقه. همیشه تو دوران جوانی سعی کرده ما از همه چیز دور باشیم چه مجاز چه غیر مجاز. توی خونه اون حرف اخر و میزنه و خودرایه. ما تو جوونی حتی تفریح سالمم نداشتیم. پدر و مادرم فقط کارشون نوحه گوش کردنو مسجد و روضه رفتنه. حس میکنم اینا عقده شدن برام . داشتن یه زنی که خودم انتخاب کردم و زندگی اونطوری که دوست دارم.
اون دختر تلفنی مزاحمم شد. بعد بهم گفت که بخاطر رفتن برادرش خیلی تنها بوده و شماره رو از یه خانمی که بامن ارتباط کاری داشت گرفته.
من حاضرم برای جبران اشتباهم وقت و هزینه هر چقدر که لازم باشه بذارم.
تبرای مشاوره حضوری هم همین امروز میخوام اقدام کنم. اول خودم تنها میرم.
من هنوز به دختره نگفتم که تصمیم دارم جدا شم. البته خودش بو برده برای همین اصرار داره برای عقد کردن عجله کنیم. ولی خودم ازدواج رو بهیچ وجه راه درست نمیبینم.یه رابطه اشتباه باید تموم شه ولی یه طوری که کمترین خسارت رو داشته باشه.فعلا دلش خوشه که من دنبال راه قانونی برای ازدواجمونم. میخوام فرصت پیدا کنم عملش کنمو کم کم ارتباطو کم و قطعش کنم
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
من این حرف رو قبول ندارم .
که یک مرد 31 ساله که 10 سال زندگی کرده .
بگه ناخواسته پرده بکارتشو در رابطه از دست داده.
نمیخوام محکوم تون کنم ولی شما خوب میدونستید که دارید چیکارمیکنید. ودارید چه نوع نزدیکی انجام میدید.
که بکارت یه دختر از بین میره.
ماشاالله که بچه نیستید .میگید نا خواسته.
شاید حرفهام تند وزننده باشه ولی باید گفت تابخودت بیای.
.............. ................ شما چند وقتی با دخترک بودی و نیازهای روحی جنسی تون رو ارضا کردید .
حالا که گند زدید ودختره تریپ ازدواج برداشته و شما میخوای شانه خالی کنی دنبال راه حل هستی که چطور
اون دختر رو با اون حالش تنهاش بارید .
اینو میتونم بهتون قول بدم که الان هم کنارش بگذاری بعد از چندین سال عضاب وجدان نیزاره شب روز بخوابی .
باید حتما بری مشاوره روحانی که خوب جوانب رو در نظر بگیره که باید چیکار کنید.
شما مرد هستید. دختر 7 ساله ای دارید .اگر همین کار رو کسی بادخترت انجام بده چه حالی پیدا میکنی.
شما باعث شدی راهی برای بدبختی اون دختر باز بشه وراهای کثیف تر دیگری که خدا میداند چه به روزش می افتد.
اگر همین دختر رو بعداز ترک کردنت. در کنار خیابون ببینی به هر ماشنی دست بلند میکنه. ویا هر روز با یکی هست چه هسی بهت دست میده.
من میدونم خیلی تند رفتم ولی امید وارم بخودتون بیاید .
موفق باشی.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
""مادرم خیلی تندرو و بیمنطقه. همیشه تو دوران جوانی سعی کرده ما از همه چیز دور باشیم چه مجاز چه غیر مجاز. توی خونه اون حرف اخر و میزنه و خودرایه. ما تو جوونی حتی تفریح سالمم نداشتیم. پدر و مادرم فقط کارشون نوحه گوش کردنو مسجد و روضه رفتنه. حس میکنم اینا عقده شدن برام .""
دوست عزيز چرا فرافكني ميكنيد. اين كاري كه كرديد هيچ ربطي مادرتون نداشت!
ببخشيد كه اينهارو ميگم ولي...
چي عقده شده براتون!؟اينكه اون طور كه دلتون ميخواست نتونستيد تفريح داشته باشيد و احتمالا يكي از تفريحاتي كه ميخواستيد برقراي رابطه با جنس مخالف بود؟ شما كه با اينهمه سختگيري مادرتون بازم خودتونو بي نصيب از اين قضيه نكرديد.
چي عقده شده براتون!؟ همسرت رو خودت انتخاب نكردي قبول. ولي برادر من مگه ميشه آدم 10سال بايكي بدون هيچ عشق و محبتي زندگي كنه. اگه اين قضيه اينقدر براتون مهم بود چرا پاي اين زندگي بدون عشق اينقدر مونديد و تازه بچه دار هم شديد!!! ميتونستيد تو همون يكي دو سال اول همسرتنو طلاق بديد و دنبال عشق دلخواهتون باشيد.
حالا با اين اوصاف نفر دومي كه وارد زندگيتون كرديد با عشق بوده پس چرا ميخواهيد خذفش كنيد حتي نميخواهيد كه همسرتون از اين قضيه بو ببره!، پس نگران زندگيتون هستيد، پس زندگيتونو دوست داريد، كاري هم كه كرديد از سر هوس بوده نه سختگيري خانوادتون.
""من بهش گفتم مجردم و بخاطر کمبودهای هردومون خیلی زود با هم رابطه جنسی برقرار کردیم. یه روز اومده بود خونمون برای رابطه که همون جا فهمید من متاهلم. یه روز باهام قهر بودو من خیلی اصرار کردم که برگرده. اونم منو بخشید و ادامه دادیم. اول احساساتی بودم بهش قول ازدواج مجدد با اونو دادم. تو یکی از ارتباطهامون بکارتش از دست رفت البته ناخواسته.""
چقدر راحت با زندگي و آينده ي آدمها بازي ميشه!!!
""خودمونم نمیدونستیم. بعد یه مرجعی رو پیدا کردیم که حکم داده بود دختر بدون اذن پدر میتونه ازدواج کنه و با هم صیغه موقت یکساله خوندیم.الان منطقی فکر کردم دیدم ارتباطمون از روز اول اشتباه بوده و میخوام تمومش کنم.""
واي خداي من چقدر خونسرد...
هوسي كه صادقانه ميگويد هوس صد شرف دارد به عشقي كه به دروغ ميگويد دوستت دارم
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
متوجه نمی شم. این دختر الان چرا مخفیانه می خواد به عقد دائم شما در بیاد. که چی بشه؟که مثلا چند سال دیگه به بابای حساس و متعصبش بگه من بدون این که به تو بگم عقد کردم!!! اونم با یک مرد متأهل که بچه هم داره؟!!!
یا این که می خواد تا ابد مخفیانه در عقد شما بمونه و از همه این موضوع رو مخفی کنه؟
یا این که می خواد به باباش بگه و بعد بیاد با شما زندگی کنه؟ اونم با وجود این که باباش حساسه و شما هم متأهل هستید.
یا این که حس گناه بهش دست داده و این جوری می خواد پیش وجدان خودش آروم باشه و بگه من زنشم.
یا شایدم چون بکارتشو از دست داده می خواد دلیل قانع کننده ای براش جور کنه که بعدا اگه خواست ازدواج کنه از شما طلاق بگیره قبلش و به همسرش بگه من قبلا شوهر داشتم. بعد باباش چی میشه این وسط؟؟!!!
قضیه خیلی مشکوکه!!!
این دختر چند سالشه الان؟
دو احتمال به نظر من میرسه
یا این که این دختر اینقدر بچه اس و به خاطر اشتباهی که کرده اینقدر دچار آشوب ذهنی شده که خودشم نمیدونه چیکار داره میکنه.
یا این که حالا که گند زده می خواد اقلا یه استفاده ای ببره و بعدا پیش خودش شرمنده نباشه که مثلا بکارتمو از دست دادم به هیچ!
نمیدونم والا
ولی به نظر من مورد اول درست تر به نظر میاد.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
حمیده جان، شما که خودت دختری و روحیه دخترها رو خوب میدونی...
به شدت وابسته و دلبسته شده. همه زندگیش رو هم گذاشته پای رابطه ای که اول بهش گفته بوده مجرده و عاشق و ....
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
هر چند خیلی دیر است و هر چند خیلی اشتباه کردی، ولی خب بالاخره فهمیدی که باید جدا بشی. این فکرت درسته و باید انجامش بدی.
بعد صیغه خوندیم یعنی چی؟ اول همه کار کردید حتی بکارت دختر هم از بین رفت، بعد یادتون افتاد که برید یه مرجع تقلید پیدا کنید که با کارهای کرده و نکرده شما هماهنگ باشه؟
چون دختر برای عقد احتیاج به اجازه پدر داشت، شما گفتید حالا با هم باشیم و بعد دیدید که می شه بدون اجازه صیغه کرد صیغه کردید؟ این صیغه الان دقیقا نقشش این وسط چی هست؟ شما که قبلش هم با هم بودید، اجازه و صیغه لازم نداشتید که ؟
در فرهنگ ما دو زن در اقلیمی نگنجند و ... فکر عقد و همسر دوم را از سر خودت و اون خانم کاملا بیرون بیار.
مساله اول این است که شما حتما حتما حتما بروید مشاوره. مشاوره واجب تر از ماماست. ترمیم روح و روان دختر مهم تر از ترمیم بکارتشه. اون دختر خانم را هم ببرید. حتی اگر خودش نمی خواد بیاد یا هزینه اش را نمی تونه پرداخت کنه، مجبورش کنید و هزینه اش را هم خودتون بدید. بگید که برای تصمیم عقد لازم هست برید مشاور.
به مشاور هم از قبل موضوع را بگید و بگید که می خواهید یواش یواش خانم را برای جدایی آماده کنه. انتظار نداشته باشید یک هفته ای همه چیز تموم بشه.
خودت را برای عصبانیت یا لجبازی یا ... از طرف دختر آماده کن. همسرت، دخترت و زندگی اولت الان شدیدا در خطره. اگر اون دختر بهش بگه، یک نفر دیگه هم به لیست "مشاور لازمها" اضافه می شه و اون را هم باید ببرید مشاوره. دخترت هم از جوی که تو خونه ایجاد خواهد شد شدید ضربه می خوره. چون هفت سالشه و کاملا می فهمه که چی شده. اگر بحث به اینجا کشید اولین کاری که می کنید این است که بچه را به مادربزرگی کسی بسپارید که شاهد داد و بیدادها و دعواها و حرف هایی که نباید بشنوه نباشه.
فکر نکن که این دختر به خاطر آبروی خودش یا ترس از خانواده اش و ... به کسی نمی گه. احتمالش را بده و آماده باش.
ازدواج با این دختر اصلا کار درستی نیست و به ضرر خودش هم هست.. هستند پسرهایی که با دختر بدون بکارت ازدواج می کنند و روابط قبلی دختر براشون مهم نیست. اما مهر طلاق در شناسنامه چیز دیگری است. خانواده ها برای ازدواج با دختر مطلقه سخت می گیرند. اما بکارت دختر یک مساله شخصی بین خودش و همسرش است و به خانواده ها ربطی نداره، اگر پسر مشکلی نداشته باشه.
با ازدواج با این دختر آینده اش را پیچیده تر نکنید. هر چند امکان ازدواج هم نیست. اجازه همسر اول و اجازه پدر دختر و مراحل قانونی اش ...
این خانم چند سالشه؟ ظاهرا کم سن نیستند که وارد این وادی شدند.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
سلام دوست عزيز
نمي دونم چي بگم...
31 سالتونه و 10 سال از من بزرگترين...
يكي از اقوام دور ما در خفا زنش رفته بود يك دختري رو صيغه كرد و بعدش هم جدا شد...2 ماه نگذشت كه كارمند رسمي بود ولي اخراج شد و الان بدبخته...
موفق باشيد
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
سلام،
از دوستان باز هم تقاضا داریم که مراجعین رو به خاطر اشتباهاتشون محکوم نکنند. کسی کار abadanveh رو تایید نمی کند! ولی اینجا دادگاه نیست! و ما هم قاضی بی طرف نیستیم! و حق قضاوت در مورد کسی رو نداریم. ممنونم.
abadanveh گرامی،
شما مرتکب اشتباهی شدی که خودت قبول داری. در این اشتباه 2 نفر سهیم بودند. شما و اون دختر خانم. این که سهم هر شخص چقدر بوده رو نمی دانم.
دوستان به چند نکته مهم اشاره کردند. اول از همه این که شما باید اشتباه خودت رو بپذیری و مسئولیتش رو به عهده بگیری. به نظرم الآن وقت این نیست که دلیلش رو پیدا کنی. باید بپذیری که این شما و اون دختر خانم بودید که این اعمال رو انجام دادید، با خواست و اراده خودتون. و حالا مسئولیت گردن شما هست.
عنوان تاپیک رو گذاشتید:
جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق - دنبال اسونترین راهم
به نظرم در مرحله دوم باید بپذیرید که هر اشتباهی تبعاتی دارد و به قول یکی از دوستان نمی توانیم یک شبه همه این مشکلات رو حل کنیم. شما اشتباهت رو بپذیر و توبه کن، و از خدا بخواه که بهترین راه رو برای حل این مشکل به شما نشان دهد. حواست باشد که در ادامه راه، به قصد شانه خالی کردن و فرار کردن، دست به اشتباهی دیگر نزنی و بیشتر از این پشیمان نشوی.
اینکه بخواهی از دختر خانم جدا شوی تا به زندگی قبلی ات برگردی، و اینکه ایشون عمل کند تا دوباره باکره بشود، این به نظر من راهش نیست! این یعنی دختر خانم با دروغ وارد زندگی بعدیش بشود و مطمئن باشید احتمالش بسیار بسیار زیاد است که روزی شوهرش همه چیز رو متوجه شود و یا خودش از عذاب وجدان زندگی رو به کامش زهر کند. این دختر می تواند خوشبخت شود، به شرط اینکه با صداقت وارد زندگی بعدیش بشود. و فراموش نکن که شما هم به همسرت خیانت کردی...
برای همین می گویم این راهی که فکر می کنی شاید در دید اول آسان باشد، ولی هیچ تضمینی برای جبران اشتباهات شما ندارد.
و در آخر فکر می کنم راه حل دوستان برای مراجع حضوری شما به یک مشاور مجرب بهترین کاری هست که در حال حاضر می توانید بکنید. شما و دختر خانم نیاز به مشاوره حضوری دارید. نیاز هست هر دو به مشاور مراجعه کنید و دنبال بهترین راه برای حل مشکلتون باشید.
شما اشتباهاتتون رو بپذیرید و توبه کنید و از خداوند بخواهید بهتون کمک کند. خدا بنده پشیمان رو می بخشد و یاری می کند. ولی شاید نیاز باشد یک سری سختی ها رو تحمل کنید...
در این ماه رمضان از خدا می خواهم که شما رو به بهترین مسیر هدایت کند.
جهت اطلاع: این تاپیک به انجمن زیر منتقل شد:
مشاوره خانواده » طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران » تعدد زوجات، چند همسری، صیغه موقت
موفق باشید.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
سلام
من نمی خوام سرزنشتون کنم ولی شما زندگی یک آدم رو با هوس و فقط هوس نابود کردین و مطمین باشین دست طبیعت یک روزی توی روی شما بر می گرده. 90% دوست دخترها و پسرها رابطه جنسی کامل برقرار نمی کنن شما با این سنتون؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
هیچ راه حلی نمی تونم بگم چون پای زندگی یک انسان در میونه.
خیلی متاسفم
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
سلام
به نظر من هر دوی شما مقصرید و این وسط این آینده اون دختر بیچاره ست که تباه می شه چند سال پیش یه دختر 15 ساله رو می شناختم که همین شکل بکارتش رو از دست داد و چون پسره نخواست مسئولیتش رو قبول کنه و اونم نمی دونست جواب پدر متعصبش رو چی بده مجبور به فرار از خونه شد با یه سرنوشت نامعلوم هر چند اون دختر هم بی تقصیر نبود ولی آینده ش به تباهی کشید
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
سلام دوست عزیز و 31 ساله. به نظر من شما اشتباهی نکردی جز اینکه خواستی رابطتو با اون دختر معصوم قطع کنی. حالا که بکارتشو گرفتی خب بگیرش. خدا میدونه. من یه مرد 23 /24 سالم چند سالیه ازدواج کردم. همیشه دنبال این بودم کسی دیگه ای هم تو زندگیم. باشه . آدم مقیدیم. و تقریبا مذهبی. ولی کمبود یه خانم که منو درک کنه و من مردونه باهاش ازدواج کنم رو تو زندگیم شدیدا حس میکنم. اگه من جای شما بودم با هر دوتاشون میموندم. و اون بیچجاره رو هم عقد دائم میکردم. و باهاش زندگی میکردم و در حد توانم نیازاشو رفع میکردم. این کمال نامردیه ولش کنی. حالا که عشقتو کردی میخوایی بندازیش دور؟
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
از همدردی و همفکری همه دوستان ممنونم. در این مدت اتفاقات خیلی بدی برام افتاده و زندگیم مثل جهنم شده. من اون دختر 27 ساله رو بردم پیش ماما و اون معاینه اش کرد و گفت پرده اش ارتجاعی بوده و پاره نشده و فقط خراشیده شده که از آثار نزدیکیه و چون سالمه ترمیمش معنی نداره و فقط موقع ازدواجش اگر خونریزی خواست که اصولا اینطور پرده ها خونریزی نمیکنن میتونه بیاد و بخیه اش کنه. فرداش با هم رفتیم پیش مشاور و اون هرچی با دختره صحبت کرد گفت خیلی پریشونه و الان مشاوره فایده نداره و باید مدتی با هم باشید و یواش یواش ازش جدا شی. بعدش من رفتم سرکار و اون هی باهام تماس میگرفت که من میخوام به خونوادت بگم، خودت میگی یا خودم بگم. منم که از دستش کلافه شده بودم چون مثل کنه 24 ساعت چسبیده بود بهم و یه لحظه آروم نداشتم گفتم میزنم به سیم آخر هر چه باداباد. شماره بابامو بهش دادم اونم زنگ زده بود بهشو خودشو یکی از همسفریهاش معرفی کرده بود. اخه بابام مدیر کاروان عتباته. بعد الکی گفته بود که با یه مرد دیگه این مشکلو داره و از بابام خواسته بود راهنماییش کنه. بابای ساده من هم بهش گفته بود حتما به پدرش بگو تا اون کمکت کنه. اون روز اون عوضی بعد از اداره منو کشوند پیش خودش غافل از اینکه بابام یواشکی با رییسم صحبت کرده بودو فهمیده بود که من تا دیر وقت اداره نمیمونم و جای دیگه ای هستم. وقتی از پیش دختره اومدم خونه لز رفتارشون متوجه شدم که بو بردن. بعد دختره کچلم کرد که بیا بیرون من روبروی خونتونمو اگه نیای من میام در خونتون. اومدم بیرون بابام اومد دنبالم پیچوندمشو رفتم پیش دختره. اونم تا منو دید حالش بد شدو مثل غشیها شده بود. ترسیدم به بابام زنگ زدمو گفتم بیاد دم در خونه. اونم اومدو وقتی منو با دختره دیدو فهمید این همون دختریه که صبح بهش زنگ زده و اون مرد بد پسرشه حالش خیلی بد شد و داغون شد. به بابام گفتم حال دختره بده بابام بهم گفت تو سلده ای داره فیلم بازی میکنه و به دختره گفت یا مثل آدم حرف میزنی یا میزارم میرمو خودت میدونیو این پسر که دیگه پسر منم نیست. تازه فهمیدم که این پدر سوخته داشته فیلم بازی میکرده و میخواسته من به خونوادم بگم. تازه فهمیدم که خیلی از حرفها و کاراشم فیلم بوده و من ساده ام تا حالا داشتم گولشو میخردم. بعد از کارم که رفتم پیشش خواستم موبایلشو بگیرم با چنگ و دندون از دستم درآورد. حدس زدم که با کس دیگه ای هم بجز من رابطه داره. خلاصه اون شب جهنم شد زندگیم همه خونواده از جمله زنم ماجرا رو فهمیدنو تا صبح فحش بود که نثارم میشد.
فردای اون روز رفتم سر کار و از صبح تا ظهر من فرار میکردمو دختره با یه تیغ دنبالم بود که میخوام جلوی تو رگمو بزنم. از دستش نه خونه میتونستم برم نه سرکار. خانمم دلش به حالم سوختو با ماشین اومد دنبالمو سوارم کرد. اون موقع فهمیدم که عاشق واقعیم کیه. به موبایل خانومم هم دختره زنگ زده بود و خواهر خانمم جواب داده بودو اونم همه چی رو گفته بود. خلاصه همه جا رو برام جهنم کرده بود و بابام فرداش برامون بلیط گرفت که یه مدت کل خانواده بریم شهرستانو اونجا نباشیم. قبل از سفرمون دوباره دختره به خانمم زنگ زد و خانمم هرچی لایقش بود بهش گفتو اونم راه افتاد بیاد در خونمون. گفت آبروتونو میریزم. رفتیم سفر یه 10 روزی بعدش تصمیم خونواده بر این شد که ما کلا از این شهر بریم تهرانو اونجا زندگی کنیمو از صفر شروع کنیم. با خانمم چند جلسه مشاوره رفتیم تا کم کم حالش بهتر شد ولی الانم بعضی وقتها میزنه زیر گریه یهو. بابام موند و با دختره به توافق رسیدن که 5 میلیون بهش بدن و رضاین محضری بده و دنبالم نیاد. ولی الان بعد از یه ماه دوباره داره بهم مسیج میده که بی تو میمیرمو اون پولو دادم به سرای سالمندان میدونم داره دروغ میگه و دوباره میخواد منو تلکه کنه. خلاصه زندگیم داغون شده. دیروز عصبانی شدمو زنگ زدم رئ تلفن خونشون که به خونواده اش بگم ولی خودش گوشی رو برداشت. ولی هنوز از رو نرفته و هی اس ام اس میده. مجبور شدم خطمو خاموش کنم. خیلی دوست دارم ازش انتقام بگیرم ولی نمیدونم چطوری که درگیزش نشم دوباره. کارم زندگیم اطرفیانم همکارام و اعتمادشون همه رو از دست دادم بخاطر اون فاسد.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
سلام
من توی این تالار سعی میکنم نظر ندم چون خیلی از جند همسری و این جور روابط بدم میاد.
ولی در رابطه با مورد شما نظرمو میگم
شما توقع دارید از وسط رودخانه رد بشید بعدا اصلا خیس نشید.
آیا شما از اول نمیدونستید آخرش اینجوری میشه؟
اون خانم خیلی مقصره ولی شما تقصیرتون بیشتر اگه نباشه کمتر نیست چون اولا متاهلید ثانبا از اولش به اون بیچاره دروغ گفتید بعد وابسته کردن اون بدبخت و رابطه داشتن تازه فهمید شما متاهلید و این رابطه به ازدواج منتهی نمیشه.
الان باید شجاعانه عواقب کارتون رو بپذیرید و درس عبرت بگیرید و از دیگران هم بخواید از این اتفاق درس بگیرن.
شما آبروتون برای کار نکرده نرفته فقط واقعیت رو همه فهمیدن پس چرا احساس مظلومیت میکنید.
منظور اون دختر از ارتباط مجدد چیست؟چه خواسته ای داشت؟
توبه کنید توبه واقعی نه مقطعی
نظر آقای shreader رو هم دیدم واقعا جای تاسف داره چنین نظراتی از یک مرد بالغ اگر همسرت رو دوست نداری مردانه جدا شو و با کسی ازدواج کن که مطابق میلت باشه
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
سلام دوست محترم
اول از همه خیلی براتون خوشحالم که فهمیدین عاشق واقعیتون همسرتونه و دیگه شاید حسرت و افسوسه جوونی نکردن را نخورین چون 10 ساله دارین با عشقتون زندگی میکنین، اما واقعن ناراحت شدم که بهای خیلی سنگینی پرداخت کردین ، گاهی وقتها برای دیدن و درک داشته هامون بهای سنگین میدیم، این درسه روزگاره!
این واقعا خوبه که همسرتون تونسته ببخشدتون و کنار اومده البته خوب این زلزله براشون پس لرزه هایی به دنبال داره که وظیفه شما رو سنگینتر میکنه، باید بیش از پیش محبت کنین و مراقبشون باشین تا لطمه ای را که وارد کردین جبران کنین،
حالا که همه خانواده، همکاراتون متوجه شدند، دیگه چیزی برای پنهان کاری و از دست دادن ندارین و به قولی توپ توی زمینه شماست، اون دختر را رها کنین و فقط تحدیدش کنین در صورت مزاحمت مجدد میتونین شکایت کنین ازش و نتیجش هم میتونه ابروریزی و فهمیدن پدرش باشه، این را بهش بفهمونین که علاقه ای بهش ندارین و با ابروریزیش فرصت زندگی را در آینده از خودش میگیره!
من به نظرم اون دختر بیش از مشاور یه روانپزشک احتیاج داره تا خدای نکرده بلایی ا زسر لجبازی به خودش وارد نیاره چون امکان داره دردسر جدیدی درست شه، من پیشنهاد میکنم بدون اتلاف وقت یه مشاور و یه روانپزشک دیگه ببرین ایشون را،
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
كاش ميشد پست آخري كه زديد رو با فونت بزرگ سر در تالار ميزدن .
اونوقت هزاران دختر ساده اي كه هر روز ميان ميگن عاشق مرد متاهل شدم و اون اصلا همسرش رو نميخواد ، كلي با خانومش مشكل داره و .... ميديدن آخرش چيه .
چقدر قشنگ نوشتي كه خيلي دوست دارم ازش انتقام بگيرم ولي نميدونم چطوري كه درگيرش نشم دوباره . چقدر فاصله عاشق بودن و تحقير كردن كم شده .
-----------------------------------------
دوست خوب اميدوارم شروع دوباره خوبي رو با همسرتون تجربه كنيد . فكر كنم درسهاتون رو از ارتباطات اينطوري گرفتين . قدر همسرتون رو كه به شما فرصت دوباره داد بدونيد .
من هم براي عاقل شدن و آرامش اون دختر دعا ميكنم .
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
نمیدونم الان چی درسته چی غلط ولی میدونم اون دختر زندگیمو جهنم کرد پولشم گرفت . با منم که بود هیچ چیزی براش کم نذاشتم. کلی عشق و هال، مسافرت و خرید و حتی پشتیبانی ازش سرکارش که اخراجش نکنن. به قیمت خراب شدن موقعیت کاریم تازه این اواخر فهمیدم چقدر دروغ میگفته دلتنگیهاش همه ادا بوده تازه با کس دیگه ای هم رابطه داره ولی اون در عوض چیکار کرد. زندگیمو بهم ریخت آبرومو برد پولشم گرفت یه مدتم کلی به ریش من خندیده، الانم فکر کنم بی پول شده دوباره میخواد خودشو بچسبونه بهم.نه اون کسی نیست که ارزش فداکاری داشته باشه که بخوام بپاش بمونم. تازه فهمیدم عاشق واقعیم خانممه که با وجود همه این کارام مثل کوه این مدت پشتم بود با اینکه قلبشو شکستم ولی پشتمو خالی نکرد. کاش زندگی دکمه بازگشت داشت.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abadanveh
نه اون کسی نیست که ارزش فداکاری داشته باشه که بخوام بپاش بمونم. تازه فهمیدم عاشق واقعیم خانممه که با وجود همه این کارام مثل کوه این مدت پشتم بود با اینکه قلبشو شکستم ولی پشتمو خالی نکرد. کاش زندگی دکمه بازگشت داشت.
صحبتهاتون ایهام داره.
اگر اون ارزش فداکاری داشت چه کار میکردید؟
اگر زندگی دکمه برگشت داشت چه کار میکردید یک آدم ارزشمند پیدا میکردید یا قدر خانمتون رو میدونستید؟
اگر اون جوری که روانشناس گفته داغونه پس حرفاش فیلم بازی نکرده واقعا وابسته است و نیاز به کارهای روانشناسی داره (اون شاید شما رو بتونه گول بزنه ولی فکر نمیکنم یک روانشناس رو بتونه)
امیدوارم هم شما و هم اون خانم توبه واقعی بکنید و هیچ کس تو زندگی اشتباهی به این بزرگی نکنه.
شما خیلی شانس آوردید وگرنه الان باید علاوه بر این مشکلات درگیر پرداخت مهریه خانمتون و دادن حق حضانت فرزند به ایشان میشدید.
خدا رو شکر کنید که کمترین عواقب متوجه شما شده.
5 میلیون پول صدمات وارد به ایشان رو جبران نمیکنه.اگر پدرتون میتونه از یک روانپزشک برای بهبود حال اون خانم استفاده کنه به هر حال شما هم در حال فعلی ایشان موثر و مسئول هستید و باید مسئولانه جبران کنید.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
من نمی خوام نظر بدم چون جریان شما واقعا اعصاب آدمو خورد میکنه و ممکنه حرفایی بزنم که از روی عصبانیته
فقط می خوام بهتون بگم همسر شما یک فرشتست. باور کنید اگه من جای ایشون بودم و شوهرم بهم چنین خیانتی میکرد حتی یک تف هم تو صورتش نمینداختم و یک لحظه هم باهاش زندگی نمیکردم
طوری هم از زندگیش خارج میشدم که به خاک سیاه بشینه و انتقام بدی ازش میگرفتم.
پس برید خانومتون رو بذارید رو سرتون و حلوا حلوا کنید
به نظر من بهتره بیشتر به فکر آسیب روحی که خانومتون خورده باشید و در مورد ایشون با یه روانسناس مشورت کنید! نه راجب اوه دختره ی ***
خانوم شما فعلا تو خودش اینهارو ریخته یا شاید بخاطر بچتون مراعات میکنه
اما عوارضش بعدها خودشو نشون میده ، بهتره از حالا به فکر باشید تا مبادا فردا با یه اختلاف کوچیک تو زندگیتون به فکر تلافی خیانت شما بیفته! به هرحال آدم زخم خورده ممکنه یوقت تحت فشار که قرار بگیره اختیارش دست زخمش بیفته نه عقلش. (البته من نمیخوام در مورد همسر شما چنین قضاوتی کنم ، مسلما شخصیت ایشون خیلی بالاتر ازین حرفاست، این فقط یه احتماله چون بعضیها بعدا برای آروم کردن خودشون خیانت رو تلافی می کنند)
اصلا اگه اینکارو هم نکنه ممکنه دیگه هرگز نتونه با شما مثل قبل خوب باشه و همیشه کینه این خیانتتون مثل یه دیوار بین شما و اون فاصله بندازه.
در مورد اون دختره هم بهتره سیمکارتتون رو بندازید تو گوشی خانومتون و خودتون یه سیمکارت نو بخرید، تماسهای اونو هم خانومتون جواب بده تا حالیش بشه! به نظرم تهدیدش کنید اگه یکبار دیگه کوچکترین اثری ازش ببینید به پلیس میگید و با مامور پلیس میرید در خونشون (مطمئن باشید این تهدید خیلی موثره!)
بگید مثلا از مکالماتتون پرینت گرفتید و مدرک دارید ... یه همچین چیزی بگید که حسابی بترسه و بره. مطمئن باشید اگه همچین چیزی بشنوه حسابی میترسه ، بگید دفعه بعد از طریق قانون باهاش برخورد میکنید و آبروش همه جا میره
البته بهتره خانومتون اینهارو بهش بگه نه شما!
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
نمی خوام بگم که کی به تماسهای اون خانم جواب بده ولی به نظر درست هم نیست که خانم تون جواب بده ، این تاثیر بدی توی روحیه خانم تون می ذاره .
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
طفلی خانمتون چقده بزرگوارن ..
شما فعلا نگران خانم و دخترتون باشید ..
سیمکارتتونو همون جور که دیگران گفتن عوض کنید اصلا بندازینش تو جوب آب ، به خانمتون ندین ممکنه عصبی تر شه
براش وقت بزارید ؛ پیش مشاور ببریدش ..
اون دختره بچه نیست 27 سالشه ( من که میگم از اولم نوع بکارتشو می دونسته ، البته نمیخوام قضاوت کنم )
اگه بعد این که سیم کارتتونو انداختین دور بازم شمارتونو پیدا کرد تهدید کنید چیزی برای از دست دادن ندارید و به پلیس و خانوادش می گید ..
برید ایشاا.. که موفق شید ولی بدونید خیلی نامردی در حق خانمتون کردین قدرشو تا آخر عمر بدونید
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abadanveh
نمیدونم الان چی درسته چی غلط ولی میدونم اون دختر زندگیمو جهنم کرد پولشم گرفت .
سلام دوست عزیز
در دوجا خطاب کردی اون دختر عوضی .و اون دختر پدر سوخته .
در آن موقه که باهم بودید هم عوضی بود پدر سوخته بود؟؟؟؟
چی میگید پولش را گرفت .
مگر بکارت دختر رو میشه با 5 میلیون خرید که براش قیمت میزای .
انسانیتت کجا رفته . در این دو پستی که جدیدا زدی همش دارید از دختر بد میگی که
دوستان در ذهنشون اون دختر رو تیغ زن تصور کنند که حدفش تیغ زدن شما بوده.
چرا دوست دارید اون دختر رو بد جلوه بدید .
چرا درپست هاتون نشده که بگید خودمم مقصرم .
.............
من آخر این رابطه هارو میدونم اکثرشون مرد نقل مکان میکنه و میره یک زندگی دیگری شروع
میکنه و اون دختر میمانه با ازدست رفتنه آبروش و بکارتش .
اما عذاب وجدان بعداز چند سال بعد میاد سراغتون.
در جایی گفتی بردم ماما گفت بکارتش ارتعاشی بوده .
من تا اونجایی که میدونم بکارت ارتعاشی خون ریزی ندارد .
پس چطور شما هم بستر شدید خون ریزی داشته .
سعی نکنید با این حرفها دوستان رو توجیع کنید .
من نمیخوام که شما رو سر زنش کنم.
فقط میخوام یه راه حل منطقی برای این مشکل پیدا کنید.
با فرار و رفتن به یه شهر دیگه برای مدت کوتاه جواب میده اما بعداها به مشکل برمیخوری .
دنبال فرار نباش . بگرد یه راه درست انتخاب کن.
با پول هم نمیشه به بکارت دختر قیمت گذاشت .این حرف رو نزدن دیگه /
خواهش میکنم. از مدیر محترم بیاید این پست را راهنمایی کند.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
abadanveh گرامی
ما در مقام قضاوت نیستیم و نمی دانیم حقیقت امر کجاست و به واقع آن دختر یک شخص شارلاتان بوده یا خیر چون
تناقضات فراوانی در صحبت های شما وجود دارد. اما به شما توصیه میشود که :
1- سیمکارت خودتان را در درجه اول تعویض کنید حتی اگر این شماره را خیلی ها داشته باشند!
2- بپذیرید که هر چیزی بهایی دارد و بدانید شما مسئول تمام این اتفاقات هستید.
3- تحت نظر یک روانشناس و مشاور خانواده همسرتان و خودتان را روان درمانی کامل کنید.
4- ازین پس بیشتر برای همسرتان وقت بگذارید.
5- رابطه شما با ان خانم هم به شما ، حقیقت ماجرا و وجدانتان بستگی دارد.
امیدوارم این اتفاق درس عبرتی بزرگ برای شما و سایرین باشد.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
کاری به خوبی و بدی و آنچه گذشت ندارم ، اما ایجاد مزاحمت جرمیه که میتونه قابل پیگرد باشه. امیدوارم هر مرد یا زنی که قصد خیانت (با هر اسم از جمله ازدواج موقت و صیغه چند ساعته و ...) داره اینجا رو بخونه تا متوجه بشه آخرش به کجا ختم میشه.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
بنا به صحبتهای پدربزرگ محترم لازم میدونم برخی مسایل را توضیح بدم. من در طول رابطه با این خانم فکر میکردم یه دختر معصومه ولی توی این یکماه آخر خیلی چیزها برام روشن شد.ما در اولین ملاقاتمون که ساعت 6 و نیم صبح زمستون توی یه کوچه نزدیک خونشون بود توی ماشینم باهاش رابطه برقرار کردم و هر کاری که توی یه ماشین میشه انجام بدی انجام دادیم!؟ موقع نزدیکی خونریزی نداشت اصلا!؟ ما 6 ماه باهم رابطه داشتیم و فقط یکماه آخر صیغه ام شده بود!؟یکروز قبل از جداییمون خواستم موبایلشو چک کنم با چنگ و دندون از دستم کشید و شروع کرد به پاک کردن مسیجهاش!؟روز جداییمون هدفش بردن کامل آبروی من و نابود کردن زندگیم بود. حتی خواست بیاد دم خونمون آبرو ریزی کنه که خوشبختانه همون موقع که میاد گشت پلیس بطور اتفاقی دم خونمون بود. میترسه!؟ همون موقع درخواست 2 میلیون پول کرد و پدرم گفت من 5 میلیون میدم ولی رضلیت ثبتی بده. در ابتدا قبول کرده بود ولی تو محضر رضایت کیفری رو امضاء نکرد و گفت من فقط رضایت مالی میدم و کیفری قیمتش ده میلیون تومنه!؟بعد رفته توی شهر پیش روحانیونی که پدر منو میشناختن موضوعو گفته بود تا اونا واسطه بشن ایشون زودتر به پولش برسه!؟ از خونه شون با چادر میاد بیرون و تو خیابون چادرو در میاره میزاره تو کیفش و با مانتو ویه شال میگرده و موقع برگشت باز دم خونه چادر سر میکنه. خانواده اش فقیرن و فکر میکنن دختر نجیبشون میره سرکار و الان حدود سه ماهه که کارشون تعطیل شده؟! توی مسیجهاش بهم نوشته که من 5 میلیونو دادم به خونه سالمندان و میدونم که یه آدم گشنه که 5 میلیونو با این سختی بدست آورده به این راحتی ازش نمیگذره و دروغ میگه!؟حین رابطمون بارها دیدم همکارهاشو توی کارخونه که مثلا بهش اس ام اس بد داده بودن به این وسیله تهدید میکرد که اگه بخوان بیرونش کنن میاد و آبروشونو میبره!؟ ایشون طلبه هستن و توی حوزه علمیه مشغول به کار و تحصیل هستن البته کارنامه اش رو دیدم چهار ترم مشروط شده!؟ البته من اون موقع به خطرناک بودنش فکر نمیکردم چون قیافه معصومی داره و خودشو به مظلومیت میزنه. باید همون موقع میفهمیدم که اینطوریه. حالا خودتون قضاوت کنید.
خودتون قضاوت کن
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
قضاوت
ما قاضی نیستیم. که قضاوت کنیم.
یا کسی رو محکوم کنیم.
من میگم. باید راهی بهتراز فرار کردن پیدا کنید . تا کی میخوای فراری باشی .
پس این رو قبول داری با این همه رفتارهای خانم که مشاهده کردید بخاطره هوس باهاشون بودی .
یک سوال : به نظر شما اگر همون دختر هم در این تالار بود راجبع شما چه حرفهای رو میزد.
بنظرت واقعیت رو میگفت .خودش را مقصر میدانست.
پس هرکسی میاد اینجا از خودش دفاع میکنه .
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط abadanveh
ما در اولین ملاقاتمون که ساعت 6 و نیم صبح زمستون توی یه کوچه نزدیک خونشون بود توی ماشینم باهاش رابطه برقرار کردم و هر کاری که توی یه ماشین میشه انجام بدی انجام دادیم!؟
ما 6 ماه باهم رابطه داشتیم و فقط یکماه آخر صیغه ام شده بود!؟
از خونه شون با چادر میاد بیرون و تو خیابون چادرو در میاره میزاره تو کیفش و با مانتو ویه شال میگرده و موقع برگشت باز دم خونه چادر سر میکنه.
ایشون طلبه هستن و توی حوزه علمیه مشغول به کار و تحصیل هستن البته کارنامه اش رو دیدم چهار ترم مشروط شده!؟
چه قضاوتی داریم بکنیم
خود شما بگو با این همه نشونه چرا فکر میکردی فرشته نجاتت را پیدا کردی و همسرت دیو دو سر هست !!
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
سلام.
پست اخری رو که خوندم هر 30ثانیه دست میکشم رو سرم چون احساس میکنم دارم شاخ درمیارم:162:
ایا اینا واقعیت داره؟یه مرد عاقل وبالغ ومتاهل که چندساله ازدواج کرده وناکام نبوده که نتونه خودشو کنترل کنه بایه دختر مجرد" طلبه "ساعت 6 صبح تو ماشین وسط خیابون .......پناه برخدا:323:
ادم یاد فیلمای هالیوودی میوفته.....:exclamation:
اینو که گفتین معلوم شد اونقدرام نباید ناراحت ابروتون باشید چون اصلا ابرومندانه رفتار نکردین اگه یکی شما رو میدید که بیشتر ابروتون میرفت......
اون خانم هم که با این تفاسیر تنها صفتی که بهش نمیاد معصومیته بابا این کاره هاشم تو ماشین ازین کارا نمیکنن چه برسه به یه دختر معصوم که افتاب مهتاب روشو ندیده.......
حالا بگذریم ازین حرفا خیلی سریع بفکر این باشید که برید باخانمتون مشاوره مشکلاتتون با گذشت وفداکاری و....حل نمیشه.
باید دیر یازود منتظر منفجر شدن خانمتون باشید خودتونو اماده کنید.
الان فقط واسه حفظ غرورشون از شما دفاع میکنن ولی بعد که ابا از اسیاب افتاد عقده ها یکی یکی مثل دمل چرکی سر باز میکنه اینو گفتم که فکر نکنید همه چی تمومه....
موفق باشید
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط هیام
باخانمتون مشاوره مشکلاتتون با گذشت وفداکاری و....حل نمیشه.
باید دیر یازود منتظر منفجر شدن خانمتون باشید خودتونو اماده کنید.
الان فقط واسه حفظ غرورشون از شما دفاع میکنن ولی بعد که ابا از اسیاب افتاد عقده ها یکی یکی مثل دمل چرکی سر باز میکنه اینو گفتم که فکر نکنید همه چی تمومه....
موفق باشید
دقیقـــــــــــــــا همینطوره
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
دوست عزیز
بهتره گذشته رو رها کنید و فقط ازش درس و تجربه بگیرید.
مدام متهم کردن دیگری باعث میشه از اشتباهات خودتون غافل بشید . به فرض ایشون خود شیطان که در لباس دختری معصوم شما رو فریب داد.......
شما به عنوان یک مرد متاهل و متعهد چه وظایفی داشتید که از اونها غافل شدید؟؟؟
دوست عزیز بپذیریم که ما انسان هستیم و تحت تاثیر غرایز گاه دست به اعمالی میزنیم که عواقب بدی به دنبال داره.
اون خانم رو رها کنید خودش مسئول اعمالش هست شما به اصلاح و ارزیابی زندگی و ماهیت وجودی خودتون بپردازید.
موفق باشید
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
خیلی سختمه.میدونم که خودم مقصرم. از داخل داغونم ولی بخاطر شرایط روحی خانمم باید همه چیزو تو خودم بریزم. احساس عذاب وجدان داغونم کرده. دختره شده کابوس زندگیم. نمیتونم با هیچکدوم از اطرافیانم درد دل کنم. چون بلافاصله شروع میکنند به ملامت کردن. خانمم روزی نیم ساعت حالش بد میشه و ملامتم میکنه. تو این فکرم که دختره تمام زندگیمو داغون کرده تیغمونم زده چرا ولم نمیکنه، چی میخواد از جونم. نمیتونم باهاش حرف بزنم میترسم بندم بشه دوباره. نمیدونم بهش بدهکارم یا طلبکار. خلاصه روحیم داغونه. خونه زندگیممو جمع کردم نمیتونم اسباب کشی کنم چون یه ده روز دیگه خونه جدیدمو تحویل میگیرم. از کارم هم استعفا دادم.خلاصه تو اوج بلا تکلیفیم.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
ببینید اون خانم از چی میترسه از پلیس ؟از پدرش؟ وازش واسه ساکت کردنش استفاده کنید.
چیزی واسه ازدست دادن ندارید پس کارو تموم کنید وبه خانمتون برسید.
واسه درد ودل کردن برید مشاور یه مدت از دیگران دوری کنید.
یه کاری کردید و باید هم تاوانش رو بدید.
وقتی خانمتون ملامتتون میکنن سکوت کنید وگوش بدید وحق رو به ایشون بدید میفهمم که چه حالی داره؟
اینجوری راحتتر وزودتر اروم میشن.
اگر حتی فکر میکنید یه جاهایی ایشون واستون کم گذاشتن باز حق رو به ایشون بدید.
درک میکنم چه حالی دارن....میفهمم شکستن وخورد شدن یعنی چی؟
حس یه زن واسه جمع کردن تیکه های زندگی متلاشی شدش _قلب شکستش .....
خونتون رو عوض کنید اگه میدونن اون زن رو خونتون اوردین سرویس خواب وتخت و....عوض کنید بهش کمک کنید ازین مرحله بگذره و اروم بشه .
وخودتون رو واسه یه جدال طولانی اماده کنید .
ترمیم زخمای زندگیتون زمان بره.....
خدا رحمان ورحیمه انشا الله کمکتون میکنه وصبرتون میده.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
امروز خانمم وقتی داشت میومد خونه دختره رو تو پارک نزدیک حونمون دیده بود که به یه پسر چسبیده و کلی داره بهش خوش میگذره. وقتی اینو شنیدم خیالم راحت شد. دیگه احساس عذاب وجدان ندارم. پس معلومه طرف وقتشو تلف نمیکنه. دلم بحال خودم میسوزه که چطور گذاشتم اون زندگیمو داغون کنه.
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
چه دلیلی داره که ایشون کنار پارک نزدیک خونه تون بشینه این کارها رو بکنه ؟!
-
RE: جدا شدن مرد متاهل از دختر مجرد عاشق-دنبال اسونترین راهم
ببخشید ها معذرت می خوام ببخشید ها
دوستان آفتهای احتمالی مشاوره رو خوندم ولی اگه لازمه پستم رو پاک کنید ولی
اگه نگم خفه می شم
خوبه شما توی یه خانواده به این مذهبی هستید که خدا و پیغمبر و کعبه و مسجد و قرآن رو می شناسند و از کوچیکی هدایت و راهنمایی شدید و حالا این هستید اگه توی یه خانواده بی بند و بار بودید چیکار می کردید ..................... واویلا (مادرتون بنده خدا بچه هاشون رو می شناختند که محدودیت ایجاد می کردند که از فساد جلوگیری بشه )
ای بابا واقعا برای شما وجدان به چه معناست واقعا خیلی دلم می خواد بنویسم ولی نمی نوسم چون شما یه مقداری
شما که اینقدر هوس داشتید که توی ماشین ساعت 6:30 صبح توی سرمای زمستون حالتون رو بردید و یه مدتی نمی دونم 6 ماه یا یه سال هم باهاش بودید حالا شده عوضی و بد و پدرسوخته و خراب و .................................
اما شما چی .......... این خصوصیت ها !!!!!!!!................
بیچاره خانمتون و بیچاره دختر معصومتون و چه الگویی از پدر و از مرد در ذهنش حک شده در سن 7 سالگی. ای ول به این پدر ، ای ول به این مرد زندگی، ای ول به این ایمان که از کودکی صدای نوحه در گوشتون بوده ولی در قبلتون جا نگرفته