من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
سلام به همه ی دوستان خوب و همراه.
به یه مشکل جدید برخوردم که نمی دونم چطور حلش کنم.کمتر از 2ماه دیگه قراره مراسم ازدواجمون برپا بشه.خانواده شوهرم سرخود میرن به جای من خرید می کنن.مثلا دیروز مادرشوهرم تنها رفته لوازم آرایشی و لباس خریده واسم.آخه مگه خود عروس نمیره خرید کنه و به سلیقه خودش انتخاب کنه؟
من خیلی ناراحت شدم اما به روم نیاوردم.حتی شوهرم هم اینطوریه.گفتم بریم دسته گل عروس و گل واسه ماشین انتخاب کنیم گفت این کارا مربوط به منه نه تو.
میگه داماد میخاد پولشو بده به عروس چه ربطی داره که بیاد نظر بده.حتی کیک و شیرینی عروسیمم قراره پدرشوهرم انتخاب کنه.
از طرفی میگم وقتی برم خرید دوباره هم لوازم آرایش و هم بقیه چیزایی که سرخود رفتن خریدن رو میخرم تا از دلم دراد از طرف دیگه میگم زشته.اینم بگم که خانوادشون مدلشون اینه که اگه یکبار کوتاه بیای بیچارت می کنن.
چطور بهشون بفهمونم دارن اشتباه می کنن؟اینطوری دارن به من و خانوادم بی احترامی میکنن.
اینم بگم که خانواده من اصلا اینطور نیستن.واسه ازدواج خواهر و برادرم اصلا دخالت نکردن و خود عروس و داماد تمام چیزارو انتخاب کردن به سلیقه خودشون.خب منم میخام اونطور باشم اما خانواده شوهرم نمیزارن
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
شارلوت عزیز:
چنین مسائلی به تفاوت دیدگاه های فرهنگی بر می گرده. گمان می کنم این رسم خانوادگی همسرتان است و به هیچ وجه به معنای بی احترامی به شما نیست. بهتر است دیدتان را در باره این موضوع تغییر دهید و آن را بپذیرید. شما بعدا در زندگی مشترک فرصت خواهی داشت که اغلب اینها را مطابق میل خودت دوباره بخری.
اما در عین حال ممکن است موارد زیر راهگشا باشد:
1) در کمال احترام و محبت پرس و جو کن از همسرت که رسم خانوادگی آن ها در همه موارد چگونه است: مثلا کی سرویس طلا را می خرد و ... رسم خانوادگی خودتان را هم برایش توضیح بده و بگو دوست داری چنین لحظاتی را به عاشقانه ترین شکل ممکن در کنار او بگذارنی ... بگو برایت خود خرید چندان مهم نیست. همراه بودنش با اوست که برایت ارزش دارد و قشنگ است.
2) اگر هم رضایت داد و با هم جایی رفتید مثلا برای دیدن گل، کلی قربان صدقه اش برو و آن لحظات را برایش شادترین لحظات بساز.
3) اگر هنوز خرید دیگری مانده که مادر همسرت قصد دارند خودشان اقدام کنند، با ایشان ( باز هم در کمال احترام و محبت) حرف بزن و بگو : مامان جون! مایل نیستم به خاطر من بیفتید تو زحمت و تو این گرما کلی خسته بشید... اگر این سخن موثر نیفتاد، بگو که دوست داری همراهیشان کنی و همراه مادرشوهرت برو و در مورد خرید ها نظر خودت را بده.
4) خیلی این مسائل را برای خودت بزرگ نکن. تلاش کن که در همه مواقع شاد باشی و نگذار چیزی شادیت را خراب کند. باور کن یک سال که از زندگیت گذشت، دیگر اهمیت ندارد چه سرویسی زمان جشنت در گردنت بوده و یک سال بعدترش تمام لوازم آرایش خرید عروسیت را باید بریزی دور... لباس هایت هم که خیلی وقت قبل از رده خارج شده اند و .... این موضوعات اینقدر اهمیت ندارند که به خاطرش بهترین روز های زندگیت را با دلخوری بگذرانی.
خوشبخت باشی عزیز دلم :72:
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
ممنون آویژه عزیز
مسئله اینه که مادرشوهرم خودش تنها میره خرید و به هیچکس چیزی نمیگه که چیکار میکنه.حتی به شوهرمم نمیگه میرم واسه خانومت اینو بخرم.اگه بگه که شوهرم نمیزاره چیزی که من باید بپسندم رو مامانش بره به میل خودش بخره.
نکته مهم اینه که اگه خانواده من از این موضوع باخبر بشن خیلی ناراحت میشن و من نمیخام دلخوری پیش بیاد.در ضمن این رسمشون نیست.واسه عروسه دیگشون اصلا این کارو نکردن.
در مورد خودم بگم که من خیلی ساکت و آروم . کم حرف و به قول شوهرم مظلومم.فکر میکنم دارن از این اخلاقم به نفع خودشون سود میبرن
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
پول این خرید ها رو پدر همسرتون می دن یا همسرتون؟
اگر فکر می کنی نمی تونی حرف خودت رو بزنی، لازمه تاپیک "کارگاه رفتار جرات مندانه" رو حتما بخونی.
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
پدرشوهرم.ولی شوهرمم درآمد خوبی داره و میتونه خودش خرید کنه.اما رسمشون اینه که پدر داماد مخارج رو میده.اینم بگم که وضعیت مالیشون خیلی خوبه
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
خب همین موضوع به نظرم برای مادر همسرت ایجاد حق می کنه. قبول داری؟
شما از کی شنیدی که مادر همسرت این خرید ها رو انجام دادن؟ چی گفتی؟ نظر همسرت چی بود؟
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
سلام شارلوت جان
اینو یادت باشه که همه آدمها مثل هم نیستن و نباید توقع داشته باشی که کاری که خانوادت با عروس و دامادشون کردن خانواده همسرت هم با شما انجام بدن...
دو تا راه داری:
1. داد و بی داد کنی و بگی شما بیجا میکنید و ...و حسابی خودتو از چشمشون بندازی و از همین اول بشی عروس چشم سفید !
2.میتونی منطقی و مودبانه و با رفتار جراتمندانه حقت رو بگیری....
یادت باشه الان رفتار شما داره نحوه برخورد خانواده همسرت با شما رو در اینده شکل میده.
حواست باشه درست شکلش بدی...
بهتره بعد از اینکه خرید کردن برات و اوردن بهت دادن خیلی مودبانه تشکر کنی و بگی:
ممنونم که تو این هوای گرم رفتید و برای من خرید کردید اما من فکر میکنم اگر خودم باشم میتونم در انتخابا بهتون کمک کنم....
بیشتر سعی کن از همسرت کمک بگیری....با اون منطقی صحبت کن .اون نقش مهمی اینجا داره
برای خریدهای شما اونا میان؟مثلا شما تنهایی میری کت و شلوار همسرت رو میخری؟یا لوازم مورد نیازش رو؟
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
سلام عزیزم.ممنون که بازم اومدی کمکم
ما رسممون اینه که خود عروس و داماد دو نفری میرن خرید.اما اونا ظاهرا مامانشم میاد با عروس داماد.اینم بگم که ما از دو شهر مختلفیم.شوهرم توی شهر من زندگی میکنه و محل کار و تحصیلش اینجاست و خانوادش شهر دیگه ای هستن.قرار بود 2 هفته دیگه مادرشوهرم بیاد اینجا تا با هم بریم خرید.اما دیروز دیدیم که اینطوری شده . یکسری خریدارو انجام دادن
فقط به شوهرم گفتم دستشون درد نکنه اما باید خودمم میبودم و نظر میدادم.شوهرم گفت حالا که طوری نشده.اگه نخاستی دوباره میخری
خودشون آوردن نشونم دادن.از شوهرم شنیدم سرویس طلا رو هم خریدن
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
رفتار منفعلانه شما باعث می شه این مسیر همین طور ادامه پیدا کنه. شما هم فقط می ریزی توی خودت بدون اینکه به نتیجه خاصی برسی.
پاسخ شما در "کارگاه رفتار جرات مندانه" است ... بخونش و توصیه ها رو به کار ببند.
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
شارلوت عزیز
همینطور که دوستان هم اشاره کردن ، این موضوع که شما را می رنجونه (خرید کردن دیگران برای شما) رو باید برای همسرتون بیان کنی.
به همسرت بگو دوست دارم با هم بریم برا خرید ؟ دوست ندارم دیگران برام خرید کنن.
همین ؛
ازش کمک بخواه که رو این مساله فکر کنه و راه حل بده.
بعد ، رو راه حلها باهم صحبت کنید ، مراقب گفتگو تون باشید که دلخوری پیش نیاد و حساسیت مادر شوهر و... باز نشه.
فعلا بیان جراتمندانه.
لینک کارگاه آموزشی - رفتار جرات مندانه
http://www.hamdardi.net/thread-18343.html
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
شوهرم به من میگه باشه دوباره میخری اما به اونا نمیگه که اشتباه کردن یا دیگه این کارو نکنن.و این باعث میشه اونا بازم اینکارو تکرار کنن.ش.هرم فکر میکنه من با مامانش سر لج دارم.در صورتی که بارها از رفتارشون رنجیدم و حتی یک کلمه حرف نزدم.
الان که دارم خصوصیات افراد منفعل رو میخونم میبینم من همشو دارم.نگران شدم.....
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
اینطور که من متوجه شدم شما و همسرتون قراره تو شهر شما و دور از خانواده اون زندگی کنید. اگه درست فهمیدم بهتره این آخرین دخالت مادرشوهر رو هم تحمل کنی و فقط به شوهرت بعد از عروسی بگی که از این خریدها زیاد خوشت نیومده و مطابق سلیقه ات نیستند و دوباره هر چیزی که نیاز داشتی رو بخر. (البته کاملا محترمانه در مورد خانوادش صحبت کن و بگو مثلا این اختلاف سن من و مامان جون(مادر شوهرتون) خرج دوباره رو دست آدم میندازه).
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
یک مسئله بزرگ من همینه که میترسم واسه ادامه کارش بخاد بریم شهر اونا.قبل از عقد قول داد اینجا زندگی کنیم اما الان گاهی وقتا میگه بعد از اتمام درسم میریم شهر خودم چون من نمیتونم اینجا زندگی کنم دور از خانوادم
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
فكر ميكنم شما ديگه بيش از اندازه منفعل و مظلوم هستي.
يعني چي كه قبل عقد گفتن همين جا ميمونيم الان ميگن نمي تونم دور از خانوادم باشم؟
ببينيد واسه دوام يه زندگي درسته كه بايد منعطف بود و بعضي جاها گذشت كرد. ولي ابراز عقيده،خشم، ناراحتي هم در كنار گذشت و مهربوني و ... بايد باشه تا تعادل زندگي حفظ بشه.
ميشه كمي از روابط بين خودتون بگيد كه در چه سطحيه؟ شما در چه موارد ديگه اي اينطور منفعل هستيد؟
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
سلام شارلوت جان
نظر من در مورد مطلبی که عنوان کردی اینه:
اگر من جای شما بودم خوشحال میشدم که پدر شوهرم خرج خریدهای عروسی رو میده و میشه پولهای شوهرم پس انداز آینده بشه.به خودم القا میکردم که همه چیزهای خریده شده هدایایی از طرف خانواده داماد برای من هست.سرویس طلای شما زشت هم اگر باشه به هر حال تو این دوره زمونه کلی قیمت داره...
البته در بعضی موارد کلیدی نمیشه به هیچ شکل کوتاه آمد مثل آرایشگاه و لباس عروس که برای این موارد هم از الان راه حلهایی جهت عدم مداخله دیگران در نظر میگرفتم.
خودت رو جای کسی بگذار که با درآمد ناچیز همسرش با کلی بدهی باید خرج عروسی و خریدها رو بدن و تازه فامیل همسر توقع دارن براشون سرخریدی هم خریده بشه
من هم مثل بقیه دوستان رفتار جراتمندانه رو قبول دارم ولی در این مورد خاص که هزینه ها رو اونها لطف کردن و به عهده گرفتن بهتره همه چیز رو به عنوان یک هدیه در نظر گرفت. به جای اون به این فکر کن که با پولی که همسرت در این زمینه خرج نکرده میشه برای خرید ماشین یا برای شروع پس انداز برای خرید خانه اقدام کرد که خیلی شیرین تر از نظر دادن برای خرید عروسی هست.
یک مورد دیگه هم که همه اینه که در خلال این مراسم ها سعی کنی بهشون بی احترامی نشه که تا مدتها روابط شکرآب میشه.
به خانواده خودت هم میتونی بگی بعضی خریدها رو به اونها سپردی چون وقتش رو نداشتی لازم نیست جوری عنوان بشه که به خانوادت بربخوره.
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
به نظر من باید این مسئله رو با خانواده تون درمیون بذاری... اگر اینجوری پیش بری در آینده نه تنها در شهر خانواده ی شوهرت زندگی خواهی کرد ، بلکه خانواده ی شوهرت توی خیلی از مسائلتون دخالت خواهند کرد و خلاصه از همین الان این چیزها شروع شده...
قضیه رو به خانواده ت بگو تا بزرگترها خودشون با هم صحبت کنند... خودتو بد نکن و بذار مادر و پدرت با مادرشوهر و پدرشوهرت صحبت کنند و بگن که رسمشون چطوریه... به خانواده ت بگو که از خانواده ی شوهرت بخوان برای صحبت در مورد رسم و رسومات و خرید عروسی و سایر چیزها به خونه تون بیان...
RE: من توی مراسم عروسیم هیچ حق انتخابی ندارم
سلام دوست عزیزم.
خیلی خیلی مبارک باشه خانومی. انشاله به سلامتی برید سر خونه و زندگیتون. :323:
راستش من حس میکنم مادرت شوهرتون داری دخالت بی مورد میکنه ولی از طرفی شاید واسه خودش دلیل هایی داره و بقول بچه ها چون شوهرش خرج میکنه انتخاب وسایل را حق مسلم خودش میدونه ولی از طرف دیگه قویا بهت توصیه میکنم اصلا روی اینجور مسایل حساس نشو. بلاخره یه جور خودتو به کارای مربوط به خرید جهیزیه مشغول کن و به قول معروف سعی کن به خودت خوش بگذره. بخدا یه روزی متوجه میشی این مسایل چقدر بی اهمیت بوده و تو قشنگترین روزای زندگیت رو بخاطرش خراب کردی.
ضمنا درسته رفتار مادر شوهرت اصلا مناسب نیست ولی آخرش که چی؟
قراره خریدای آیندتون رو هم ایشون انجام بدن؟ بنظر من بهتره بیشتر واسه آینده و نشون دادن توانایی هات به شوهرت برنامه ریزی کنی ... :72: