رفتارهای ناخوشایند کارفرما.رعایت نکردن حریمها..برای تصمیم گیری به کمکتون نیاز دارم

سلام دوستان.چقد متاسفم که هر دفعه باید مزاحمتون بشم.یه راست میرم سراصل مطلب.فقط لطفاً با در نظر گرفتن همه جوانب راهنمایی کنید.

من چند روز فقط چند روزه که دارم جایی سر کار میرم.تموم پرسنل مرد هستن .البته دو تا خانوم هم بصورت پاره وقت میان.البته من اصلا ارتباطی با اون اقایون ندارم و کارم مجزاست.مشکل اصلی خود کارفرماست که یه مرده که یه پسرحدودا دبستانی داره.
این اقا تو این چند روز رفتار و گفتاری داشته که من خوشم نیومده..رک بگم نخ داده تا طناب بگیره.
چند بار بهم گفته تو خیلی دختر مثبتی هستی..الان خیلی دخترا تو مود سیگار و مشروب هستن.اما الان ادم باید خوش باشه ،وگرنه ده سال بعد پشیمون میشه.
من گفتم من عقاید خاص خودمو دارم و براشون دلیل دارم و حتی میتونم دیگرانو قانع کنم چون با منطق این راهو انتخاب کردم.و این مدل زندگی رو دوست دارم.

یا مثلا میگه خیلی بینی قشنگی داری..خیلی..یا فلان جایی ها چهره شون مثه تو مینیاتوریه.
در حالی که لزومی نداره اون مرد غریبه درباره ظاهر من نظربده.

وخیلی موارد دیگه.اوج شاهکارش هم امروزبود که یه جوک تعریف کرد..جوک بی ادبی که سعی داشت مثلا مثبت بگش..وقتی دید من واکنشی نشون ندادم و فهمیدم بدم اومده گفت قبلش معذرت خواهی کرده.

یا میگه برای استخدام علاوه بر کار ومهارت واستعداد ظاهر طرف براش مهم بوده..واسه همین خیلیا رو رد کرده بوده.

یا ازم پرسید ایا همیشه سر کار مقنعه میپوشم؟

البته در مورد رفت و امد خیلی سختگیره که حتما باید با سرویس یا اژانس برم.یا ابدا شمارمو حتی به خانومهای شرکتای دیگه هم ندم.یا هیچ مردی حق نداره وارد اتاقم بشه.

شرایط کارم هم خوبه یعنی کار جای پیشرفت خیلی زیادی داره.

اما مسائلی که گفتم مرددم کرده..نمیدونم ایا باید برخورد کنم؟اگه اره چطوری؟ایا اصلا به روی خودم نیارم تا خودش کم کم خسته بشه و بفهمه من اینکاره نیستم و بساطشو باید جای دیگه پهن کنه؟
باید ازکار خارج شم؟نمیدونم میتونم قراردادو فسخ کنم؟
خودم خیلی دلم میخواد یه اس ام اس بهش بزنم تحت این عنوان مثلا:اقای فلانی سلام..با توجه به اینکه برای من حفظ حریم بین همکارها خیلی مهمه.و به نظر من چارچوبها باید رعایت بشه.فکر کنید و اگه تمایل داشتین فقط و فقط یه همکار داشته باشین بهم خبر بدین و گرنه برای فسخ قرارداد بیام قبل ازاینکه مشکلی پیش بیاد..چون من هم مثل پدرم خیلی مسائل برام مهمه.(اخه پدرمو دیده و گفت معلومه خیلی دقیقه.و من گفتم بله دقیق و خیلی سختگیره)

به نظرتون خوبه؟نگم؟حضوری بگم؟فایده ای داره؟

به راهنماییتون نیاز زیادی دارم.خصوصا امشب

موفق باشید

یکی رو می شناسم که توی همین موقعیت گیر کرده بود ، از اونجا اومد بیرون.
امکانش هست که بگین ، عقد کردین یا نامزد دارین و .. . ؟ (منظورم اینه که به اونا بگین ، همکاراتون ، مثلا داداشتون نقش نامزد یا همسر رو بازی کنه براتون ، یه مدت کوتاه )

سلام بهار جان

به نظرم زدن اسم ام اس (حتی اگر اعتراض امیز و تند باشه) نوعی نشون دادن تمایل به ارتباطه و کار درستی نیست.

چون ممکنه راه اس ام اس دادن هم باز بشه و قبح این کار براش بریزه.

حتی به نظرم اصلا نباید مستقیم باهاش در این مورد صحبت کنی بلکه کار درست از نظر من اینه که کلا عادی ترین رفتارت هم باهاش سنگین و خشک باشه.

اصلا دلیلی نداره باهاش بحث کنی و بگی من عقاید خاص خودم رو دارم و ...

چون این کار یه بازخورد منفی داره:

با خودش میگه خوب پس اهل بحث کردن و تبادل نظر هست.شاید با این کار شاید بشه بهش نزدیکتر شد.

پس سعی کن همه رفتارات (حتی سلام کردنت) هم باهاش خیلی رسمی و سنگین باشه.

و همیچنین زمینه برای صحبتهای غیر کاری فراهم نکنی.اگر میبینی داره از خط اصلی خارج میشه بهتره اونجا رو با یه ببخشید من کار دارم گفتن ترک کنی

بهار جان هیچی نگو..چه از طریق اس ام اس و چه حضوری

چون این کار نشنون دهنده اینه که شما پیام این رفتار این شخص رو گرفتی و کارت سخت تر میشه

امیدوارم کمکی کرده باشم
موفق باشی

ممنون ازنظراتتون.

نه امید جان به قول بهار شادی سنگر تجرد رو حفظ کردیم.
البته روز اول همراه پدرم رفتم.
به نظرت منم کارمو ول کنم؟

نقل قول:

---

چون این کار نشنون دهنده اینه که شما پیام این رفتار این شخص رو گرفتی و کارت سخت تر میشه

---

اره مریم همین تو ذهنم بود..اما ازطرفی نکنه اگه کاری نکنم بدتر شه.
پس به نظرت همین که سنگین باشم کافیه مثل امروز که ازسکوتم فهمید از جوک مسخرش خوشم نیومد؟

اصلا حوصله محیط نا امن رو ندارم.ظرفیت تکمیل:(.

من می گم بذار یه مدت بگذره ، خیلی باهاش سنگین باش .
یه وقت توی شرکتتون با موبایل با کسی صمیمی صحبت نکنی ، فکر نکنه که زمینه رو داری.
نمی گم که بیا بیرون ، با توجه به اینکه پیشرفت توی کار مهندسی خیلی وابسته به محل کاره و کارت هم کارگاهی نیست ، احتمالا زمینه کاری خوبی برات بوچود اومده.
ببینید می تونین اطلاعاتی رو از اون دو خانمی که اونجا پاره وقت کار می کنن در موردش بگیرین ؟؟؟ ( البته این بستگی داره چون از یه طرف اگه اونا به رئیس نزدیک باشن بهش خبر میدن و اون فکر می کنه که میخواین طناب رو بگیری / در حالت دیگه اونا اطلاعات زیادی رو در اختیارت قرار میدن که بتونی بهتر تصمیم بگیری ).
اصلاااااااااااااااااااا اس ام اس نزن، شاید داره امتحانت می کنه.
الان ماه رمضون نزدیکه ، می خوام یه پیشنهاد بدم، مثلا زنگ گوشیتو "ربنا" بذاری ، یا آهنگ پیشوازتو.(نظر؟)، یه کمی ریا کاری هست ولی لازمه:311:

سلام عزیزم

به نظرم نکته های مریم خانم کاملا درسته ...
همون طور که مریم جون گفتن چنین آدمهایی شخصیت خودشونو دارن وبا حرفها ومنطقهای شما توجیه وقانع نمیشوند که هیچ گستاختر هم خواهند شد...
بهترین راه بیتفاوتی است (نه بی احترامی)سر سنگین وبا متانت به کارت برس...
گفتین که چند روزه که میرین سرکار پس شناخت اون آقا نسبت به شما تازه داره شروع میشه سرد وبی تفاوت ادامه بده ولی اگه جوو یه جوری احساس کردی که ممکنه مشکلی برات پیش بیاد ادامه نده ...
در ضمن آیا اتاق کاری شما تنهاست یا با بقیه همکارها هستین؟
راستی عزیزم من خودم به شخصه عاشق شخصیت اخلاقی شمام الاهی خوشبخت بشی دوست دارم :46::46:

سلام بهار جان
به نظر من هم یک مدت رفتار سنگین نشان بده و تحمل کن ولی اگر دیدی دست بردار نیست کارت رو ول کن. از نظر روحی آسیب میبینی.

اینکه کسی نقش نامزدت رو بازی کنه خوب نیست چون شاید روزی خواستگاری بیاد اونجا و تحقیقی چیزی کنه و بهت بدبین بشه ...

سلام
خانم بهار 66 محترم خیلی باهاش سنگین باش یک مدت رفتار سنگین نشان بده و تحمل کن محکم باش
بهترین راه بیتفاوتی است در کار سر سنگین باشید
:72::72::72:

سلام بهار جان

منم یه بار رئیسم این جوری بود!! البته زمان مجردیهام بود....من اول نشون دادم که بدم اومده و بعدا خیلی بی تفاوت برخورد کردم ... و همسرم که اون موقع ها تازه داشتیم اشنا می شدیم را در یک مهمانی کاری دعوت کردم و به رئیسم معرفی کردم و بعد رفتارش درست شد...من با اینکه خیلی سختم بود بی تفاوت برخورد کردم. به هر حال ما دخترهای ایرانی بلایی هم که سرمون میاد انگار عادت کردیم بروز ندیم و بی تفاوت باشیم!!

اگه امکانش هست از یک دوست بخواه و جای نامزدت بش نشون بده! ولی به نظرم بی تفاوتی به اون باعث عقب نشینی اون نمیشه بلکه حریص ترش میکنه...باید بش بفهمونی که اصلا ازش خوشت نمیاد....

البته این فقط نظر شخصیمه!!

اگه این کار برات مهمه اصلا به استفا فکر نکن بلکه سعی کن رفتار اون اقا را درست کنی اگه بخای به راحتی کوئیت کنی باید کلا قید کار را بزنی چون این چیزها هست همیشه...در ایران ولی بیشتره!!

منم چون کارشناس نیستم و فقط میتونم نظر شخصیم رو بگم:

این محیط رو من زیاد تجربه کردم ولی برای من تجربه ثابت کرده تنها جواب بی تفاوتی نسبت به اون آدمه:305:. کم کم خودش ازت فاصله میگیره.

همون جور که خانم مریم 123 هم گفتن حتی نیازی نیست که ناراحتیت رو بیان کنی؛ چون این بیان ناراحتی برای طرف مقابل یه نشانه ی مثبته ( پیش خودش میگه حداقل یه عکس العملی نشون داد!)

من میگم جز مورد کاری باهاش صحبت نکن و کاملا نسبت بهش بی تفاوت باش... انگار نمیبینیش.

واقعا از راهنماییتون خیلی خیلی ممنونم.باور کنید اگه نگفته بودید به احتمال زیاد بهش اس ام اس میدادم.انقد حرص خوردم.

امید عزیز من تو محیط کار از موبایل کم استفاده میکنم دقیقا به همین دلیل.چون معمولا دختری که سرش زیاد تو گوشیشه همه فکر میکنن دوست پسر داره(حالا درست یا غلط)..البته اینجا کارم زیاده و وقت هم ندارم.

نقل قول:

---

احتمالا زمینه کاری خوبی برات بوچود اومده.

---

.اره..در واقع با حقوق و مزایای اینجا کارهای دیگه هم بهم پیشنهاد شد اما جا برای پیشرفت اینجا خیلی بهتره.علت انتخابم بیشتر این بود
تغییرات پست قبلت رو الان خوندم.نمیتونم بگم نامزد دارم چون میدونه مجردم

ثمین جان ممنونم ازلطفت خیلی.امیدوارم تو هم عزیزم و بقیه خوشبخت بشید.

نقل قول:

---

چنین آدمهایی شخصیت خودشونو دارن وبا حرفها ومنطقهای شما توجیه وقانع نمیشوند که هیچ گستاختر هم خواهند شد...

---

اره درسته..مثلا میخواستم بهش بفهمونم نظراتمو با تحقیق انتخاب کردم.یعنی جوری نیستم که فکر کنه با پافشاریش ممکنه نظرم عوض بشه.
ولی دیگه باهاش بحث نمیکنم.

نگین عزیز..حرفت درسته و قبلا از این بابت اسیب دیدم.

اقای ابراهیمی عزیز بله..باید محکم باشم..دارم سعیمو میکنم.امیدوارم موفق بشم.

نقل قول:

---

ولی به نظرم بی تفاوتی به اون باعث عقب نشینی اون نمیشه بلکه حریص ترش میکنه...باید بش بفهمونی که اصلا ازش خوشت نمیاد....

---

والله لبخند جان تا قبل پستت تقریبا به این نتیجه رسیده بودم که کاری نکنم و فقط سرسنگین باشم.اما تو؟
خوب خودت هم مگه ازبی تفاوتی استفاده نکردی؟به نظرت باید کار دیگه ای میکردی؟
من چطور رفتار اونو درست کنم؟من که نمیتونم اونو عوض کنم .فقط میتونم کاری کنم که از من صرفنظر کنه.من فقط رو کارای خودم اختیار دارم.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

این محیط رو من زیاد تجربه کردم ولی برای من تجربه ثابت کرده تنها جواب بی تفاوتی نسبت به اون آدمه305. کم کم خودش ازت فاصله میگیره.

---

واقعا گل کاغذی جان تجربه کردی؟واقعا بهترین راهه؟
اعضای قدیمیتر میدونن ازاین موضوع یه بار ضربه خوردم...خیلی گشتم تا مواردی که ممکنه حساسیت ایجاد کنه رو پیدا و حذف کنم.

من مخصوصا بعد از جدایییم خیلی این حس و نگاه سنگین رو تجربه کردم... ولی هیچ وقت به هیچ نحوی پاسخی ندادم.

این شد که بعد از یه مدت خودشون میرفتن پی کارشون.. بعضیا شاید غر هم میزدن اما بالاخره دیگه دور من رو خط میکشیدن.

بین همکارام این موضوع رو دیدم که بعضیا سعی میکنن یه جوری به طرف مقابل نشون بدن که از این کارش اصلا خوششون نمیاد ولی طبق چیزی که من دیدم اینجوری رابطه تبدیل میشه به یه بگو مگوی مداوم و اینجاست که اون تا حدودی به خواستش نزدیک میشه ( حداقلش اینه که یه همیشه یه حرفی برای گفتن با شما داره!).

بهارجان بازم تاکید میکنم اینا فقط تجربه ی منه، خوب بررسی کن بعد بهترین راهکار رو در نظر بگیر.:72:

بهار جان

من بی تفاوت بودم و در مدت کوتاهی نامزدم را به اون نشون دادم و او رفتارش بهتر شد....تو که نمی خای کسی جای نامزدت جا بزنی و به نظرم بهتره این کار را نکنی
اگه بخوای بی تفاوت باشی ممکن یک سال طول بکشه که این اقا نا امید بشه... می دونم که تحملش سخته خصوص اینکه این اقا کم سن هم نیست و شاید به همین دلیل جرات و جسارت داره که جک بی ادبی برای شما تعریف کنه.. فعلا که تازه رفتی سر کار ...ببین شرایط چی میشه اگه ادامه داد به نظر من با رئیسش حرف بزن یا با یک مردی که بش اعتماد داری مثل دایی بزرگ تر یا داداش که بره محکم باش برخورد کنه.

بذارین جوک مسخرش رو بگم،بعد بگین ایا بازم همون بی تفاوتی کافیه؟.

به من میگه تو رشتت مهندسی فلانه...هروقت میشنوم یاد این جوک میفتم.

یه بار یه مرد که مهندس فلان بود بیرون گم میشه.شب بوده و ماشینشم خراب میشه.ناچار میره در یه خونه ای رو میزنه..زنه درو بازمیکنه.به زنه میگه من گم شدم واگه بذاری امشب اینجا بمونم.زنه میگه باشه اتفاقاً منم تنهام.برای مرده غذا میاره و بعد که غذاشو خورد رختخوابشو میاره.مرده همونجا میگیره میخوابه..زنه همونجا میشینه و هی شروع میکنه به سر و صدا کردن تا توجه مرده رو به خودش جلب کنه.اما مرده بیخیال میگیره میخوابه.زنه حرصش در میاد.فردا صبح مرده اثاثشو جمع میکنه که بره یهو میبینه تو حیاط زنه 1 مرغ رو با 15 تا خروس نگه داشته.به زنه میگه درست نیست و ازنظر ژنتیکی مشکل داره..زنه بهش میگه ایرادی نداره اخه خروساش مهندس فلانن.(همون رشته مرده،رشته من)

هم مثلا جوک مسخره ایه..هم تیکه های این مدلی که میندازه

من اگه جای پدر یا برادرت بودم و این ماجرا رو میشنیدم یه استخون سالم توی بدنش نمیذاشتم!:97:

اگه صلاح میدونی از اونجا بیای بیرون خیلی بهتره...کار و پیشرفت و حقوق به چه قیمتی!؟
خانم بهار خیلی رک میگم امیدوارم ناراحت نشی !اون آقا الان توی ذهنش فقط به یک صحنه می اندیشه: رابطه جنسی با شما!

متاسفانه انقدر دخترهای سهل الوصول سر راه این آدما قرار گرفته که دیگه فکر میکنن به خاطر پول و موقعیتشون میتونن رو مخ همه برن...!
----------------------------------------------------------
دیگه تقریبا دارم مطمئن میشم بهترین شغل واسه زن(توی جامعه ی خوشکل ما) معلمیه!

یه توضیح راجب جوک مسخره بالا..گفت یعنی چون خروسا مهندس فلانن کاری نمیکنن:(
اصلا نمیدونم چی دارم میگم:(

.......................................

اقا مهرداد الان پستتونو دیدم..پس به نظرتون دیگه نرم؟
چرا اینطوری شد اخه؟؟؟:(

تصمیم نهایی با خود شماست...اگه خیلی موقعیت کار عالیه و نمیخوای از دستش بدی یه چند وقت(مثلا دو هفته) صبر کن و یه فرصت دیگه بهش بده..اگه با سرسنگینی شما تغییری توی رفتارش ندیدی,از این کار بکش کنار و فسخ کن....

بهار خانم . من یه کاری گفتم بکنی ، اصلاً بهش توجه نکردی ، حتی هیچکس هم نظر نداد ، خودتم هیچی نگفتی... .
پست های بالا رو یه نیگا بنداز.
شاید بیخود بوده............!

نه بهار نرو،او آقا می خواد ازت بهره جنسی ببره.رفتنت باعث می شه به کارت وابسته بشی از طرفی هم مورد حجوم

این جور جک ها قرار بگیری.کار به جایی می رسه که یا مقاومتت تموم می شه یا مجبوری بین کار و رابطه یا استئفا یکیو

انتخاب کنی.

ممنون مهرداد.

امید جان متوجه نوشتت شدم ولی متاسفانه یادم رفت پاسخ بدم.
اون دوتا خانومو یکیشونو فعلا دیدم.اون یکی بیشتر تو اون یکی مثلا شعبه است.(البته در واقع شعبه نیست).این یکی هم متاهله و بچه داره اما با این مرده خیلی میگه و میخنده..مرده هم مسخرش می کنه همش و میگه عین ژاپنیهاست..
راستش نمیتونم ازش چیزی بپرسم..زیاد نمیشه اینجور وقتا رو خانوم همکار حساب باز کرد.

اهنگ پیشواز هم بدتر نشه؟یه سوژه بدم دستش؟

اگه مورد دیگه ای بود ببخش سردرگمم متوجه منظورت نشدم امید.
اهان امتحان کردن؟نمیدونم از کجا بفهمم میخواد امتحانم کنه؟

فرهنگ چرا همش اینجوری میشه؟:(

احساس امنیت یکی از بزرگترین نعمت هایی هست که میشه داشت
احساسی که منجر به ارامش میشه
و با هیچ چیز دیگه قابل تعویض نیست

شاید بنظر دیگران اینگونه صحبت ها، جوک ها و رفتارها خیلی ناهنجار و ناشایست نباشه
شاید موقعیت کاری ارزش زیادی داشته باشه و نشه ازش گذشت

اما اگر در مورد عزت نفست و امنیتت احساس خطر میکنی، با قطعیت بیشتری تصمیم بگیر

هیچ لزومی هم نداره که یه مرد بالغ و عاقل رو متوجه رفتار نادرستش بکنین،
و در مورد حریم خودتون توضیح زبانی بدین
مطمئنا ایشون کاملا به جوانب کارش فکر کرده
با توجه به سمت ایشون و همینطور جسارت خاصی که داره،
خیلی به بهتر شدن رفتار ایشون خوشبین نباشین

باشه..تصمیم گرفتم نرم..حداقل به احتمال 95درصد نمیرم.
باید برم بهش بگم قرارداد رو فسخ کنه؟میتونم یه طرفه اینکارو کنم؟
چه دلیلی براش بیارم؟راستشو بگم بهش؟

پس من چکار کنم؟؟:(

بهار۶۶ گرامی برخلاف بقیه دوستان نظر من اینه که اگر فکر می کنید موقعیت شغلی خوبی دارید از دستش ندید
کمتر محیطی کاری هست که فکر کنید ایده آل هستش
شما به عنوان یک زن باید بتونید در برابر این شرایط با حفظ شان و شخصیت و حرمت خودتون بایستید و اون آدم رو شرمنده منش جذبه و پرستیژ خودتون بکنید
بهترین کار همون بی محلی کردنه
اما اگر وقیحتر از این حرفا بود و مستقیم صحبتی خارج از شان شما مطرح کرد اونوقت تصمیمتون کاملا به جاست

بهار66 عزیزم

رفتار این آقا خیلی صریحتر و وقیحتر از رفتار مافوق نازنین که نیست . پس چرا تاپیک نازنین رو نمیخونی و راهکارها را استفاده کنی ؟؟؟!!!!.

برای شما بهترین کار قاطعیت در رفتار و چهره و .... کمتر در رارتباط با وی قرار گرفتن و بی محلی هست و به این سرعت ترک محل کار یعنی ضعف ، چون از شما دلیل خواهد خواست و شما بهتر اینه که خودت را به تجاهل زده باشی که متوجه منظوری در وی شدی ، چون او میخواهد که تو متوجه منظورش شدی و تو دقیقاً نباید این کار را بکنی . در این صورت میخواهی برای فسخ قرارداد چه دلیلی بیاری .....

بهتره فعلاً به کارت ادامه بدی اما با جذبه و قاطعیت و برای اینکه بهتر بدانی چگونه ، راهکارهایم برای نازنین را در تاپیکش بخوان :

http://www.hamdardi.net/thread-21480.html



.

سلام بهار جون
ا تو که باز شغلت رو عوض کردی بهار.
چی شد از شغل قبلیت اومدی بیرون ؟چرا راضیت نمی کرد؟
اینا رو پرسیدم که بدونم آیااین شغل جدید شرایط خیلی بهتره داره و تو فقط مشکلت با رفتار کارفرماست و از لحاظ های دیگه مشکلی با این شغل نداری؟
مثلا از لحاظ در امد و جو محیط کار،کلاس کاری،وجه اجتماعی شغلت و ....مشکلی نیست...؟

اگر همه شرایط خوبه و شغلت رو دوست داری بیخودی از دستش نده....ولی اگر نه همچینم آش دهن سوزی نیست چون چند روز بیشتر نیست که اومدی اونجا،می تونی دنبال فرصتهای بهتر باشی و بهانتم این باشه که این شغل با روحیه من سازگار نیست .

بهار من با حرفای فرشته مهربون موافقم اگر تاپیک من رو خوب بخونی خیلی برات می تونه مفید باشه


بهار جان من تجربه خودمو میگم من تمام صحبت های فرشته مهربان رو مو به مو اچرا کردم ..حتی دیالوگ هایی که فرشته می نوشت رو روز قبلش جلوی آینه بلند بلند تکرار می کردم ،البته می دونم با کیفیتی که لازم بود برخورد نکردم ولی نسبت به خودم خیلی خیلی خوب بودم
اخه من خیلی دلسوزی بی جا دارم و الکی دلم برای همه می سوزه ،برای اونم می سوخت با اینکه انقدر مرد بدی بود ولی من هنوزم دلم براش می سوزه..و این دلسوزی و اینکه همیشه مهربون بودم و خوش رو باعث می شد نتونم جسارت لازم رو به خرج بدم .
ولی از شناختی که از تو دارم حس می کنم می تونی راحت جرات مندانه رفتار کنی...
البته همون طور که فرشته مهربان گفت فعلا تو طوری رفتار کن که انگار متوجه منظور اون نیستی...

خلاصه اون برخورد ها رو که باهاش کردم،ی روز آخر ساعت خیلی عصبانی اومد تو اتاق من و گفت باید حرف بزنیم وبه من گفت من جای دخترش می مونم و با عدد و مثال گفت که خیلی از من بزرگتره و حس پدرانه داره ...
حتی گفت که من بعد بهم خوردن نامزدیت فهمیدم خیلی افسرده شدی و لاغر شدی !!! واسه همین سعی کردم با شوخی و صمیمت تو رو از اون حال و هوا در بیارم ...یعنی ی جوری خودش از کرده خودش پشیمون بود و می گفت فقط به من حس دختر پدری داشته و دلسوزی داشته....
من که می دونم چنین چیزی نبوده.ولی ازش تشکر کردم و گفتم ممنونم و منم جز این درباره شما فکری نکردم و رفتار جدیم برای این بود که شخصیتم این جوریه......

خلاصه مشکل ما کاملا حل شده من تو همون بخش کار می کنم یکمی تو کارم مشکل ایجاد کرده مثلا به من اضافه کار نمی ده و حق ماموریت ...که من برم پیشش حرف بزنم ولی برای من مهم نیست ...
بعضی وقت ها هم می اد دمه در می ایسته ولی حرفی نمی زنه ..ی ربع می ایسته منم خودمو مشغول کار نشون می دم خودش میره....
ی بارم سر ی موضوع خیلی مسخره انقدر سر من داد زد که فکر کنم صداشو همه شنیدن،من به خاطر ی کار اداری از خونه اژانس گرفته بودم و رفته بودم ی شرکت دیگه و بعدم از اون شرکت با آژانس اومدم سرکارخودمون و فاکتور این دو تا آژانس رو دادم بهشون که پول آژانس رو بهم بدن . روال کار همیشه همین بوده و این بار اولم نبود...ولی اون گفت چرا نگفتی راننده بیاد دنبالت و ...و بدون هماهنگی با من آژانس گرفتی و سر این موضوع داد می زدااااا.طوریکه من پاهام می لرزید....ولی از درون واقعا خوشحال بودم و به خودم افتخار می کردم که تا این حد محکم بودم و تا این حد از برخورد من عصبی شده که دنباله بهانه است سرم داد بزنه.
تو اون تاپیک رو بخون و همون رفتار رو پیش بگیر دوست خوبم

بهار فلان جایی ها یعنی آسیای شرقی؟؟؟ :325:

دوباره سلام بهار جان

من یک سوال دارم. ببین احتمالا اون آقا از قوم لر و بختیاری نیست؟ البته قصدم جسارت نیست

آخه نصف مردهاشون بدون اینکه منظور خاصی داشته باشن زیاد از حد با خانمها گرم میگیرن به نحوی که آدم معذب میشه. خیلی دوست دارن صمیمی بشن و شوخی کنن و ...

خوب فرهنگشون متفاوته. اگر این جوری باشه که با همه همینجوری باشه با سنگین رفتار کردن و ... درست میشه چون به تفاوت فرهنگی پی میبره و طبق فرهنگ شما رفتار میکنه.

ولی اگر با همه عادی باشه و فقط بخواد به شما نزدیک بشه خوب راه دشوارتری رو در پیش داری...

بهار جان منم با اجازه از همه نظرم رو می گم؛

* یکی اینکه هرگز بخاطر فرار از رفتارهای نادرست یکی، نامزد جعلی برای خودت درست نکن. شما دختر خانمی و هرلحظه ممکنه توسط یک فردی از پیرامونت انتخاب بشی، چرا بیجهت خودت رو متاهل نشون بدی!

* من هم در محیط کارم با پاره ای رفتارهای ناصحیح روبرو شدم (البته نه صرفا نسبت به شخص خودم)، خواستم بخاطر حفط حریم خانواده ها و آبروی دینم نسبت بهشون واکنش نشون بدم ولی چنان کیش و مات شدم که الان دیگه نمی تونم کمر صاف کنم. گاهی بهتره آدم ففط خودش رو حفظ کنه و دست به اصلاح دیگران نزنه. چون که خفته رو میشه بیدار کرد ولی کسی که خودش رو بخواب زده رو هرگز.

* جوکی که اون اقا تعریف کرده بود، اصلا جالب نبود و اگه من جای شما بودم نیمه حرفش با اخم می گفتم ببخشید من کارهام مونده و اونجا رو ترک می کردید.

* فکر می کنم که شرکتی که کار می کنید متعلق به این آقا باشه، بعبارتی امکان تغییر ایشون از منصبشون نیست. در اینصورت اگر بعد از یک مدت که برخوردتون رو کم و سنگین و باجذبه کردید، دیدید که اوضاع تغییری نمی کند، از پدرتان بخواهید که بجای شما به شرکت برود و تقاضای فسخ قرارداد را بکند.
در ضمن اگر سفته و شناسنامه ای گرو نگذاشته اید، با ترک خدمت هیچ مسئولیتی متوجهتان نخواهد شد.

برات آرزوی موفقیت می کنم.

ممنون دوستان عزیزم واقعا خیلی ازتون ممنونم.

نقل قول:

---

بهار فلان جایی ها یعنی آسیای شرقی؟؟؟ 325

---

:311: :311: وای خدا!!!!نه بابا..حالا خواهشا منو اسیای شرقی نکنید...بهم گفت شبیه یکی از اقوام ایرانی پوستت روشن بینی ظریف و چشم روشن(البته چشمم روشن منظورسبز و ابی نیست)

وای دیشب چه شبی بود..چقد اذیت شدم..چقد حرص خوردم..راستش دیگه وقت نکردم نظراتتونو بخونم تا الان..دیگه تصمیم گرفته بودم انصراف بدم.به پدرم گفتم شاید دیگه اونجا نرم و قضیه ماموریت رو گفتم.چون بهم گفته بودم بعنوان نماینده کارخونه باید برم همایش.پدرمم گفت نه اصلا نباید بری سر کار و امروز برو بگو نمیای..یه اشاره ای هم کردم که شوخی های بد داره.

خلاصه هی بابام زنگ میزد که بهش گفتی؟
اونم نیومده بود.وقتی اومد.خیلی رفتارش فرق کرده بود سنگینتر شده بود.فکر کنم دیروز فهمید از جوک مسخرش بدم اومده.

خلاصه رفتم گفتم پدرم مخالفت کرده و گفته حق نداری بری ماموریت و ...اونم گفت حق با پدرته . منم گفتم شما جای پدرم هستی و ازاین حرفا..اونم گفت شما مثه خواهرم هستی و ازاین حرفا...خلاصه حرف کشید به نگه داشتن حد و حدود بطور عام..اونم گفت اگه کسی یا حتی خودم حرفی زد یا رفتاری کرد که خوشت نیومد فورا بهم اطلاع بده و ...

فعلا تصمیم دارم برم و ببینم ایا رفتارش تغییر کرده یا نه؟اگه اره که هیچ اگه نه میام بیرون.

کارش از نظرسختی خیلی سخته.یعنی مسئولیتش زیاده.در واقع باید عهده دار مسئولیت اون اقا بشم و خودش بره یه کارخونه دیگه..کارم سنگینه استرس هم دارم.اما جای پیشرفت زیاد داره.

نازنین محل کار قبلیم یه مشکلی براشون پیش اومد منتقل شدن یه استان دیگه.

بلو اسکای داشت منو میرسوند خونه یعنی سوار ماشین بودم که اون جوک رو گفت..من اخم کردم و هیچی به روی خودم نیووردم.
البته اون بار استثنائا منو رسوند.
و خوشبختانه چیزی گرو ندارم.

باشه فرشته مهربون میخونم.
و اون اقا بختیاری نیست.و دیگه چی؟؟؟؟

نقل قول:

---

...داشت منو میرسوند خونه یعنی سوار ماشین بودم...
البته اون بار استثنائا منو رسوند...

---

جان!!؟ بهار خانم,شرمنده ولی باید بگم کارتون(سوار شدن توی ماشینش) واقعا حرکت اشتباه و ناشیانه ای بود!

از شما واقعا بعید بود:81:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrdad_m

نقل قول:

---

...داشت منو میرسوند خونه یعنی سوار ماشین بودم...
البته اون بار استثنائا منو رسوند...

---

جان!!؟ بهار خانم,شرمنده ولی باید بگم کارتون(سوار شدن توی ماشینش) واقعا حرکت اشتباه و ناشیانه ای بود!

از شما واقعا بعید بود:81:

---

:104::104::104:
:104::104:
:104::104:
:104:
:104:

اقا مهرداد مسیر محل کار تا خونمون زیاده و سرویس دارم.اما اون دفعه سرویس نیومد.کارمون هم زیاد طول کشید.این اقا من و یه خانوم دیگه رو با هم رسوند اما اون خانوم یه ذره زودتر از من پیاده شد..اونموقع به اژانس اونجا هم تماس گرفت اما ماشین نداشت،با راننده سرویس هم دعواش شد که چرا نیومده.

اما دیگه تکرار نمی کنم.حتما.
نمیخوام کارمو توجیه کنم.اشتباه بوده و دیگه تکرار نمیکنم.ممنونم بخاطر تذکر به جا و به موقعت مهرداد عزیز.باور کن خودم متوجه این اشتباه بزرگم نبودم.خیلی خــــــــیلی ممنونم.رتبه حقته.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

چقد خسته ام..دارم ازهوش میرم..اما میخوام اینو بگم.

امروزبا کسی که منو میشناسه در باره این اتفاق صحبت میکردیم.بهم یه نکته ای که اصلا متوجهش نبودم رو گفت.گفت:بهار تو تو حرفات ناز و عشوه زیاد داری..و حرکاتت هم با نازه اما خودت اصلا متوجه نیستی.در واقع اینکارت غیر ارادیه..من که چند وقته میشناسمت میدونم خودت متوجه این موضوع نیستی.صبر کن اون مرده هم میفهمه این رفتارت غیر ارادی و بی منظوره.

باور کنید حتی درصدی به ذهنم نمیرسید با ناز و عشوه حرف میزنم.حتی گمون میکردم کمی کارام مردونه هم هست.بخدا دیشب تو تالار یه تاپیک راجب عشوه میخوندم حالم بد شد.اصلا متوجه نمیشم این مدلی حرف میزنم.
یا میگه تیپت سوسولیه..من نمیدونم سوسولی یعنی چه؟به نظرم سوسول یه مدل دیگه است.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهار66

امروزبا کسی که منو میشناسه در باره این اتفاق صحبت میکردیم.بهم یه نکته ای که اصلا متوجهش نبودم رو گفت.گفت:بهار تو تو حرفات ناز و عشوه زیاد داری..و حرکاتت هم با نازه اما خودت اصلا متوجه نیستی.در واقع اینکارت غیر ارادیه..من که چند وقته میشناسمت میدونم خودت متوجه این موضوع نیستی.صبر کن اون مرده هم میفهمه این رفتارت غیر ارادی و بی منظوره.......
یا میگه تیپت سوسولیه..من نمیدونم سوسولی یعنی چه؟به نظرم سوسول یه مدل دیگه است.[/font][/color]

---

سلام بهاری
راستش تو این تاپیک اولش خواستم بگم چون این نوع اتفاقات برات زیاد افتاده و می گی چرا همش این جوری میشه .....دلیل این مشکلات رو بهتره در در خودت هم جستجو کنی ...
بعد رفتم اولین تاپیکت که تو این زمینه بود رو خوندم و دیدم همون جا این جواب رو دادم و تو هم در جواب گفتی از رفتار خودت تقریبا مطمئنی....
برای همین گفتم دیگه نگم
ولی الان که دیدم شخص دیگه ای این موضوع رو بهت گفته و خودتم بهش دقت کردی خیلی خوشحال شدم...(اینم نشون می ده واقعا چقدر تو این مدت خودشناسیت و دقتت و انتقاد پذیریت بالا رفته وتغییر کردی :104:)
بهار جون راستش این موضوعی که می گی خیلی تاثیر گذاره ! یعنی من خودم به عینه دیدم یکی از دوستام خیلی تو صحبت کردن عشوه و ناز داره و خیلی مشکل براش ایجاد میشه
این جوری بگم که از استاد دانشگاهش تا فروشنده کتاب خیابون انقلاب بهش توجه خاص نشون می دادن
و به قول خودت خط می دادن
مثلا بهار خود من
بعد صحبت بچه ها تو تاپیک خودم
تو رفتار خودم دقیق شدم و فهمیدم بیش از حد مهربونم با همه و همیشه با لبخند صحبت می کنم و آخه چه دلیلی داره به روی هر کسی بخندم!!! و حتی نحوه صحبت کردنم فکر می کردم خوب وجدیه ولی یکی از همکارام بهم گفت که تو اوایل که اومدی سر کار هیچکی اسمت رو نمی دونست می گفتن اون خانومه که با ناز حرف می زنه ...


خلاصه بگم هر اتفاقی برامون می افته خودمون تو اون اتفاق ی سهمی داریم هر چند اندک!!!!
مثلا
بهار دو هفته پیش یکی از همکارای آقا متاهل ،که همیشه ریش داشت و من این سه سال همیشه با ریش دیده بودمش،صورتشو اصلاح کرده بود،بعد من صبح دمه در که ایشون رو دیدم یهو از قیافه جدیدش خندم گرفت ی جوری با خنده ای که سعی میکردم جمعش کنم سلام کردم ...اونم متوجه شد که خندم گرفته...گفت چیه؟ زشت شدم !!!!
منم گفتم نه ولی تغییر کردید....بعد گفت حالا بگو ببینم این خنده شیطنت آمیز چه معنی میده؟می خوام بدونم جذاب تر شدم یا قشنگ تر!!!!!!!!!!!!!!!!
:316:

دیگه من سرمو انداختم پایین زودی دووییدم تو اتاقم . و هی به خودم فشح دادم که آخه دختر دیوونه واسه چی بیخودی می خندی....باورت می شه اون روز دو سه بار الکی اومد تو اتاق من و هی گیر داد که چرا صبح خندیدی...ولی من جرات مندانه حالشو گرفتم...
در حالیکه اگر اون دختر قبلی بودم بعید نبود بازم بد برخورد نکنم و تو رودرواسی بگم خوب تغییر کردید تعجب کردم و ی ماه بعدم بیام اینجا تاپیک بزنم بگم همکارم می خواد با من دوست شه!!!!!آخه چرا این بلا سر من می اد؟؟؟
یعنی متاسفانه تو جامعه کوچکترین رفتارهامون ممکنه بازتاب های ناخوشایندی داشته باشه و باید مراقب رفتارمون خیلی باشیم نه به خاطر دیگران
برای اینکه خودمون در گزند اونها نباشیم...

-------

مرسی نازنین جان.

نقل قول:

---

بعد رفتم اولین تاپیکت که تو این زمینه بود رو خوندم و دیدم همون جا این جواب رو دادم و تو هم در جواب گفتی از رفتار خودت تقریبا مطمئنی....

---

اره چون مطمئن بودم..چون اگه حرف زدنم یا رفتارم با عشوه هست خودم متوجه نیستم...

میدیدم بعضی دخترا عشوه میان وحالم بد میشد.اخه معلومه طرف داره جلب توجه میکنه.چون وقتی داره عشوه میاد حواسش هست بقیه خصوصا پسرا چقد بهش توجه میکنن.واقعا چقد چندش اور.

اما من همیشه سرم به کار خودمه،با پسرا بگو و بخند راه نمیندازم،اگه تو یه جمع هستم ممکنه دخترا از خنده ریسه برن اما من رعایت میکنم.واقعا اینو جدی میگم اصلا حواسم به بقیه نیست که ایا دارن بهم توجه میکنن یا نه؟تمام حواسم معطوف کارمه..واسه همین اگه ناخوداگاه عشوه دارم و بقیه توجهشون جلب میشه متوجه نمیشم.چون هم غیرارادیه و هم حواسم به کار خودمه.اینجوری وقتی کسی برخورد یا رفتاری میکنه تعجب میکنم.

مثلا وقتی با دوستام هستم یا جمع دخترونه خیلی پیش میاد مثلا بگن بهار فلان پسر یا مرد خیلی حواسش بهت هست اما من اصلا متوجه نشدم.چون برام اون شخص مهم نبوده که رو رفتارش زوم کنم.

الانم نمیدونم باید چیکار کنم؟چون اصلا متوجه نیستم کدوم رفتارم حکم ناز و عشوه داره.
بخدا جدی میگم.اصلا ارادی یا با هدف جلب توجه کردن نیست.اینو کسایی که مداوم باهام باشن میفهمن.

نقل قول:

---

الانم نمیدونم باید چیکار کنم؟چون اصلا متوجه نیستم کدوم رفتارم حکم ناز و عشوه داره.
.

---

این رو فقط دوستانی که با هم رفت و آمد دارین میتونن بگن....
ولی یه سری موارد کلی به ذهنم میرسه:

-تن صدا ! , شاید بهتر باشه یه خورده موقع صحبت صداتون رو کلفت تر کنید...

-ریتم صحبت کردن! مثلا بالا و پایین رفتن ریتم و آهنگ شاید عشوه گرانه باشه ,که بهتره معمولی و یکدست صحبت کنید

- نوع بیان و ادا کلمات! ,از کشیدن انتهای کلمات خودداری کنید...حرف "ر" رو هم زیاد غلیظ نگید!

-نوع کلمات!! مثلا دست شما موقع کار درد میگیره,اون آقا میپرسه خیلی درد داره!؟شما میگی نه یه کوچولو درد میکنه! در صورتی که بهتره بگید: یه کم درد میکنه یا مثلا: نه,دردی ندارم! ( شاید براتون عجیب و خنده دار باشه ولی بعضی کلمات ناخوداگاه یه مرد رو تحریک میکنه!!)
یا مثلا یه گربه داره رد میشه شما با نهایت احساس و ذوق میگی: وای عسیسم چه پیشی نازی!!( مثلا این جمله کاملا عشوه گرانه و تحریک کنندس!!!)
یا مثلا استفاده از کلمات و تیکه های خارجی بین حرفا!! oh my god_bye_فلان چیز خیلی nice هست!

-موقع صحبت با همکار مرد ارتباط چشمیتون رو کمتر کنید,دستتون رو کمتر تکون بدید,با لبتون بازی نکنید..

این چیزایی بود که به ذهنم میرسید .در مورد تیپ هم اگه بخوایم صحبت کنیم فکر کنم باید یه تاپیک جدید بزنی!!!:311:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط بهار66

الانم نمیدونم باید چیکار کنم؟چون اصلا متوجه نیستم کدوم رفتارم حکم ناز و عشوه داره.
بخدا جدی میگم.اصلا ارادی یا با هدف جلب توجه کردن نیست.اینو کسایی که مداوم باهام باشن میفهمن.

---

خیلی جالبه
باید بیشتر در مورد رفتارت و نوع حرف زدنت دقت کنی
خیلی وقتا قصدمون جلب توجه نیست و اتفاقا سعی داریم دیگران رو از خودمون دور کنیم،
اما نوع رفتارمون طوری هست که برعکس توجه دیگران رو بیشتر جلب میکنه

یه نکته جالب که کاملا تجربه شخصی خودم هست، شاید درست نباشه
اقایون قبل از سی سالگی و به خصوص در سنین پایین تر دختران جدی و نسبتا عصبانی رو بیشتر میپسندن
و برعکس اقایون میانسال، جذب خانومایی میشن که ناز و ادای بیشتری دارن و به اصطلاح زنانگیشون رو بیشتر بروز میدن

ناز و عشوه و . . . که جای خود دارد
خیلی وقتا عصبانی شدن شما و برخورد تند شما هم برای دیگران جذابه

یه مورد دیگه هم که برای من خیلی جالبه
اینه که خیلی وقتا، خانوما به صورت ناخوداگاه وقتی با یه مرد حرف میزنن
نمی دونم به چه دلیل
صداشون نازک تر میشه و حرکاتشون ظریف میشه
در کل رفتارشون کاملا متفاوت میشه
من حس میکنم که در اغلب موارد این یه رفتار کاملا غیرارادی هست و قصدی برای جلب توجه نیست
جالب تر اینجاست که خود خانوما، در مورد همدیگه متوجه این موضوع میشن
اما در مورد خودشون اصلا حس نمیکنن رفتارشون فرق کرده
بنظرم با یه مقدار توجه بیشتر قابل پیشگیری هست

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

پست مهرداد خیلی جالب بود
واقعا استفاده کردیم
مرسی:)

یه بار دختر داییم به باباش گفت:بابا پول بده برم دماغمو عمل کنم،ابروهامو بکشم بالا ، گونه بذارم و پوستمو لیزر کنم.داییم گفت:اخه این چه کاریه؟کلتو بر میداریم به جاش یه کله دیگه میذاریم.:)
حالا شده حکایت من..کلا باید همه چی رو زیر و رو کنم.این چه کاریه؟اخه خدا چرا دوباره کاری می کنه؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrdad_m

این رو فقط دوستانی که با هم رفت و آمد دارین میتونن بگن....
ولی یه سری موارد کلی به ذهنم میرسه:

-تن صدا ! , شاید بهتر باشه یه خورده موقع صحبت صداتون رو کلفت تر کنید...

وا!!!!چطوری صدامو کلفت کنم؟فکر کنید چقد خنده دار میشه.

-ریتم صحبت کردن! مثلا بالا و پایین رفتن ریتم و آهنگ شاید عشوه گرانه باشه ,که بهتره معمولی و یکدست صحبت کنید

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!ای که گفتی یعنی چه؟چطوری؟

- نوع بیان و ادا کلمات! ,از کشیدن انتهای کلمات خودداری کنید...حرف "ر" رو هم زیاد غلیظ نگید!

گمونم یه کم میکشم.بهش مشکوکم:)..اما ر رو غلیظ نمیگم.

-نوع کلمات!! مثلا دست شما موقع کار درد میگیره,اون آقا میپرسه خیلی درد داره!؟شما میگی نه یه کوچولو درد میکنه! در صورتی که بهتره بگید: یه کم درد میکنه یا مثلا: نه,دردی ندارم! ( شاید براتون عجیب و خنده دار باشه ولی بعضی کلمات ناخوداگاه یه مرد رو تحریک میکنه!!)
یا مثلا یه گربه داره رد میشه شما با نهایت احساس و ذوق میگی: وای عسیسم چه پیشی نازی!!( مثلا این جمله کاملا عشوه گرانه و تحریک کنندس!!!)
یا مثلا استفاده از کلمات و تیکه های خارجی بین حرفا!! oh my god_bye_فلان چیز خیلی nice هست!

نه من میگم یه ذره درد میکنه..می خوام با یه ذره بگم خیلی کمه..

اَییییییییی..انقد از این ادا اطوارا بدم میاد..هانی عسیسم..مامانم اینا...اوووق
no english

-موقع صحبت با همکار مرد ارتباط چشمیتون رو کمتر کنید,دستتون رو کمتر تکون بدید,با لبتون بازی نکنید..

ارتباط چشمی رو فهمیدم خیلی زیان باره..واسه همین خیلی خیلی کمش کردم.
دستم رو تکون میدم..اخه تکون ندم تمرکزم بهم میریزه..خوب میخوام خوب توضیح بدم یارو بگیره.

این چیزایی بود که به ذهنم میرسید .در مورد تیپ هم اگه بخوایم صحبت کنیم فکر کنم باید یه تاپیک جدید بزنی!!!:311:

همون قضیه دختر داییمه دیگه..

---

نقل قول:

---

وا!!!! چطوری صدامو کلفت کنم؟ فکر کنید چقد خنده دار میشه

---

سوره احزاب آیه 32:

...فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا"

هنگام سخن گفتن‏ صداى خود را نازك نكنید كه بیمار دلان در شما طمع خواهند كرد؛ بنابراین درست سخن بگویید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط خارپشت

خیلی جالبه

اره دیگه جالبه..ما شدیم دلقک و اسباب خنده و گذران وقت بعضیا..خدا دل همه جوونا رو شاد کنه:323:

باید بیشتر در مورد رفتارت و نوع حرف زدنت دقت کنی
خیلی وقتا قصدمون جلب توجه نیست و اتفاقا سعی داریم دیگران رو از خودمون دور کنیم،
اما نوع رفتارمون طوری هست که برعکس توجه دیگران رو بیشتر جلب میکنه

چطوری متوجه بشیم؟

یه نکته جالب که کاملا تجربه شخصی خودم هست، شاید درست نباشه

تجربه شخصی

اقایون قبل از سی سالگی و به خصوص در سنین پایین تر دختران جدی و نسبتا عصبانی رو بیشتر میپسندن
و برعکس اقایون میانسال، جذب خانومایی میشن که ناز و ادای بیشتری دارن و به اصطلاح زنانگیشون رو بیشتر بروز میدن

ناز و عشوه و . . . که جای خود دارد

اَیییی...چندش

خیلی وقتا عصبانی شدن شما و برخورد تند شما هم برای دیگران جذابه

یه بارکی بگو بریم بمیریم دیگه..نگا که نکنیم..حرف میزنیم حواسمون باشه چه کلماتی استفاده میکنیم؟کلماتو نکشیم...صدامون بالا پایین نره..عصبانی هم نشیم؟بگی بمیرین راحت تره که.این چه وضعیه؟مگه ما قتل کردیم که دختر شدیم..؟

به من چه که اقایون با یه عصبانیت هم یه چیشون میشه!

یه مورد دیگه هم که برای من خیلی جالبه
اینه که خیلی وقتا، خانوما به صورت ناخوداگاه وقتی با یه مرد حرف میزنن
نمی دونم به چه دلیل
صداشون نازک تر میشه و حرکاتشون ظریف میشه
در کل رفتارشون کاملا متفاوت میشه
من حس میکنم که در اغلب موارد این یه رفتار کاملا غیرارادی هست و قصدی برای جلب توجه نیست
جالب تر اینجاست که خود خانوما، در مورد همدیگه متوجه این موضوع میشن
اما در مورد خودشون اصلا حس نمیکنن رفتارشون فرق کرده

من خودم اصلا متوجه این موضوع نشدم..معلومه دقت شما بالاست

بنظرم با یه مقدار توجه بیشتر قابل پیشگیری هست

چطوری؟

من دلم میخواد راحت باشم..نمیدونم:(

---

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اقا مهرداد من که صدامو نازک نمیکنم بخدا..منظورم اینه که چطوری صدامو کلفت کنم؟مردونه؟
اگه منظورتون محکم صحبت کردنه گمونم این جوریم.

من شخصا کم کم داره دلم به حال بهار میسوزه!!!:D

چیزی از بهار موند آخه؟؟؟:311:

همه ی حرفایی که دوستان میزنن صحیح و به جای خودش منطقیه خصوصا آقایون که هرکدوم بنابه تجربه ی خودشون نکات خوبی رو اشاره کردن.

بهار جان کافیه اون وقاری رو که همیشه داری با سکوت و بی محلی به این آقا بیشتر بهش ثابت کنی... همین.

اگه جز درمورد کاری باهاشون صحبت نکنی مطمئنا لحن کلامت عوض نمیشه. اگر دیدی جایی حرف بی جایی زد؛ اعتراض خودت رو فقط با این جمله نشون بده که کار داری و باید بری!

متأسفانه قسمت زیادی از این مشکلات به خاطر محیط ناسالم ایران هست. من با هیچ چیز ایران مشکل ندارم. یعنی همه چیزش برام قابل تحمل هست جز این روابط ناسالم مرد و زن.

اگر خانمی همش بخواد به این فکر کنه که الان تن صداش چطوریه، الان میزان جدیتش کافی بود یا نه، الان صداش نازک شد یا نه، الان زیادی صمیمی شد یانه و ... خوب دیگه انرژی ای برای کار کردن میمونه؟ دیگه چه کار کردنی؟ صبح میری و شب با استرس برمیگردی خونه. بعد از یک مدت هم حتما باید کلا هر چی نشانه زنانه هست رو حذف کنی و بشی مرد تا راحت باشی.