-
زندگی پس از طلاق من
سلام دوستان
من مدتیه از همسرم جدا شدم.
من به تازگی و قبل از اینکه با همسرم بریم زیر یه سقف از هم جدا شدیم...
اخلاقم عوض شده، گاهی اوقات به شدت بداخلاق میشم در صورتی که قبلا اصلا اینجوری نبودم.
بیشتر از آیندم میترسم؛ میترسم دوباره نتونم ازدواج خوبی داشته باشم یا فرد مناسبی سراغم نیاد( چون دلم میخواد حتما به صورت سنتی ازدواج کنم).
من توی همین تالار خیلی خوندم که آقایون دوست ندارن خانمشون رو قبلا کسی حتی لمس کرده باشه؛ با وجود اینکه با همسر سابقم رابطه ی جنسی کامل نداشتم و باکره محسوب میشم و حتی اسمش رو هم از شناسنامم پاک کردم ولی میدونم این مطلقه بودن برای من یه عیب محسوب میشه.
من حتی خودمم دوست ندارم با یه مرد مطلقه ازدواج کنم؛ چه جوری از بقیه این انتظار رو داشته باشم؟
و یه مسئله ی دیگه اینکه من خانواده ی مذهبی دارم یعنی در حد نماز و روزه و خمس و این حرفا...
سنگینی نگاه بقیه رو روی خودم احساس میکنم از بعد طلاقم، احساس میکنم دارن به چشم یه مجرم بهم نگاه میکنن، دلم میخواد از جمع ها فرار کنم ولی خب اینجوری اینم برام یه عیب محسوب میشه:302:
این فکر و خیالا این روزا داره عذابم میده؛ جوری که ساعت ها فقط میشینم و به اینا فکر میکنم.
-
RE: زندگی پس از طلاق من
دوست عزیز:72:
کمی آرام باش و به خدا توکل کن.
باور کن من دوستان زیادی را می شناسم که در ازدواج دوم آنچنان موفق بوده اند
که دوستانی که در یک زندگی ناسالم مانده اند و شهامت روبرو شدن با طلاق و مشکلات
بعدی آن را نداشته اند الان به حال انها غبطه می خورند.
آرام باش و صبور ان شاالله لطف الهی در زندگی اینده شامل حالت می شود.
سعی کن حسابی خودتت را با کار و درس و ورزش سرگرم کنی و بهترین استفاده را از اوقات
بیکاری داشته باشی. با تلاش مسیر مورد علاقه ات را بیاب. این کار باعث می شود هم
تخلیه شوی و هم امواج منفی دیگران را دریافت نکنی.
مطمئن باش همه راهها و خوشبختیها به ازدواج ختم نمی شود.
موفق باشی.:72:
-
RE: زندگی پس از طلاق من
سلام دوست خوبم
خوب این برای شما یک ویژگی محسوب میشه که قبل از شروع زندگی مشترک جدا شدی...
حالا فرض کن 5 سال هم زندگی کرده بودی...اونوقت میخواستی چی بگی ؟!
شما اولین و اخرین کسی نیستی که جدا شدی و خوشبختانه یا متاسفانه انقدر الان طلاق در جامعه زیاد شده که میشه گفت برای اکثریت مردم عادی شده.
قبلا (مثلا فکر کنم 20 سال پیش) میگفتن فلانی طلاق گرفته یا میخواد زنش رو طلاق بده فکر میکردن طرف داره خدایی نکرده در ملاء عام زنا میکنه.و خلاصه کلا اون دو نفر رو میذاشتن کنار و بیچاره تر از اونا خانواده ها.
اما میگم الان این مسئله خیلی جا افتاده.
در مورد اخلاقت دوست عزیزم
خوب شما یه مرحله سخت رو پشت سر گذاشتی.خودت رو اذیت نکن و به خودت سخت نگیر.انشالله کم کم به حالت قبل برمیگردی.
از هیچی نترس.خدا بزرگه و کمکت میکنه.
هیچ زن و مردی دوست نداره قبلا همسرش رو کس دیگه ای لمس کرده باشه.اما دلیل هم نداره شما بشینی و برای خواستگارت توضیح بدی همه چیز رو.
همین که شما باکره هستی مسئله مهمیه.
وقطعا مردی که بدونه شما مطلقه بودی و بخواد بیاد خواستگاری خودش حتما این مسائل رو پیش خودش حل کرده و داره قدم برمیداره
شما فکرت رو متمزکز این موضوع نکن که من نمیخوام مردی که زنش رو طلاق داده باشه و ...
برخی اوقات میبینی این افراد یه کوله بار تجربه دارن و در زندگیهای دومشون موفق ترن
شما صلاح کار خودت رو بسپر به خدا.توکل کن بهش.
-
RE: زندگی پس از طلاق من
شاید آمار طلاق رفته باشه بالا اما برای شهرای بزرگه؛ نه شهر من!
آدم بعد از داشتن رابطه با جنس مخالف و قطع شدنش فقدانش رو احساس میکنه.
مخصوصا من که همسرم تنها جنس مخالفی بود که باهاش روابط عاظفی اینجوری داشتم.
بعد از جدایی هم همیشه خوبی های طرف مقابل مدام جلوی چچشم آدم رژه میرن.
اینا من رو عذاب میدن.
میدونم الان حتی خودمم آمادگی ازدواج رو ندارم؛ روح من الان بیمار محسوب میشه و نمیتونه با فرد دیگه ای همراه بشه.
بیشتر از همه این تنهایی و فکر و خیال و نگاه فامیل داره آزارم میده.
-
RE: زندگی پس از طلاق من
سلام دوست عزیز
[size=large]به هر حال دوران سختی رو داری طی می کنی و باید توی دوران خودت هم به خودت کمک کنی !
اولین مساله اینه که اعتماد بنفست رو حفظ کنی و رفتارهای اطرافیان رو نسبت به خودت بی اهمیت جلوه بدی !سعی کن کلاسهای آموزش که که برات علاقه مند بوده رو ثبت نام کنی تا کمتر ذهنت رو درگیر کنی.
به هر حال دوره نامزدی یه دوره آشنایی هم محسوب میشه و این نمیشه که با شخص مقابل مشکل داشته باشی و ولی بازهم به خاطر حرفهای دیگرون باهاش ادامه بدی و بعد توی چند سال زندگی که باهاش می کنی طاقتت از بین بره و جدا بشی که اینطوری نگاهها سنگین تر میشه که من می گم اصلا نباید به این نگاهها اهمیت بدی چون خلافی نکردی به هر حال با کسی که نامزد کردی نتونستی ادامه بدی که خیلی خوبه توی دوران نامزدی متوجه مشکلاتون شدید .
خودت رو زیاد به نوع رفتارها و نگاهها حساس نکن تا می تونی سعی کن روحیه خوبی رو برای خودت بسازی تا بتونی این دوران رو با موفقیت پشت سر بزاری .
راستی در مورد خوبیهای نامزدت و بدیهاش هم دیگه فکر نکن چون اینطوری بیشتر اذیت میشی سعی کن توی اینجور مواقع ذهنت رو به جای دیگه متمرکز کنی ![/size]
-
RE: زندگی پس از طلاق من
سلام دوست عزيز
به خودتون وقت بديد, گذر زمان خيلي چيزارو روشن ميكنه,كسيكه توكلش به خداست مطمينه كه خدا همه چيز رو براش رو به راه ميكنه
توقع نداشته باش الان حالت خوب باشه, اما فعلا فكرتو مشغول نكن
يه مدت طولاني به افكارت فرمان توقف بده.با ورزش, كتاب و ...كمك كن به خودت
وبعد اين مدت ميبيني كه خيلي از افكارت اشتباه بود
خدايي كه ازدواج رو قرار داد طلاق رو گذاشت واسه زندگيهايي كه يك عمررنج و سختي داشتن و فرصت داد به تو كه به زندگي بهتر فكر كني
ببين اگه اين حكم نبود تا ابد دررنج اجباري بودي, چه عاقل و حكيمه خداي ما
حق داري نگران باشي اما افكارت رو كنترل كن چون افكارت زندگي اينده تو رقم ميزنه
نگاه و حرفهاي ديگران مطمينا بخاطر تاييد توست,با ناراحتي و غم فقط تاييدشون ميكني
پاي تصميمت بايست و محكم باش
بار زندگيتو بزار رو دوش پرتوان خدا و ازاد ورها باش:72:
-
RE: زندگی پس از طلاق من
دوستان واقعا از امیدی که بهم دادین ممنون.
خداروشکر خانواده ی خوبی دارم و تحمل این مشکل رو برام اسون میکنه.
ولی درست میگین باید همه چی رو بسپرم دست خدا، دلم این مسئله رو قبول داره اما فکرم با کوچکترین علامتی میره سمت این موضوع.
برای نیمه شعبان رفته بودم مشهد، اونجا هم که پر از زوج های جوونه و برای ماه عسل اومده بودن، قلبم شکست، تک تکشون رو میدیدم اشکم درجا در می اومد، کاش امام رضا یه نگاهی به دل شکسته ی منی که تو 21 سالگی دارم اسم سنگین مطلقه رو به دوش میکشم هم می کرد.
-
RE: زندگی پس از طلاق من
همه نگاهت ميكنن قبولت ميكنن و باورت ميكنن اگه خودت بخواي
خدا مهربونتر ازين حرفاست, زمان بده به خودت, سني نداري
يه سيبو بندازي تو هوا هزارتا چرخ ميخوره
از كجا معلوم زندگي اينده ات از خيلي ها قشنگتر و زيباتر نباشه.فقط خداست كه ميدونه
بي خيال دنيا, زندگي كن
-
RE: زندگی پس از طلاق من
عزیزم اصلا نگران چیزی نباش..تازه 21 سالته..انقدر موردهای خوب بیان سراغت که ندونی کدومشونو انتخاب کنی
این دوران هم چند ماه دیگه تموم میشه و اصلا یادت میره کی بوده و چی شده
فقط اعتماد به نفست و ببر بالا که کلید همه خوشبختیاست
یه وقت فکر نکنی چون یه بار عقد کردی حالا برای فرار از این حالت باید به پیشنهاد ازدواج هرکسی سریع جواب مثبت بدیا!!!اصلا این فکرو نکنیا..یه چرخ تو همین تالار بزن ببین دختراییکه تجربه طلاق داشتن و برای فرار از حرف اینو اون یا پر کردن خلاء یه شریک تو زندگیشون سریع به خواستگار بدیشون جواب مثبت دادن بدون تحقیق ،تو چه چاهی گرفتار شدن و الان از وحشت طلاق دوبارشون دارن میسوزنو میسازن.
از هر تجربه ای درس بگیر عزیز دلم..من خودم یک مطلقه هستم و یه بچه هم دارم که باباش الان 2 ساله بردتش خارج..ولی از تجربه گذشتم درس گرفتم و چشمامو باز کردم..الانم راضیم از زندگیم
به خاطر حرف دیگران زندگی نکن...برو سر کار و کلاسهای دیگه و وقت خودتو بجای فکر کردن به چیزای باطل با چیزای مفید و سازنده پر کن...مردم همیشه حرف میزنن،اهمیت نده..اگه برای دختر خودشون اتفاق بیوفته همچین جوری حرف میزنن که میگی حق با اوناست ولی برای کس دیگه اتفاق بیوفته میخوان بکوبنت
پس به خودت برس و نگران هیچیم نباش
-
RE: زندگی پس از طلاق من
توی مدت عقدمون هم من خواستگارای خوبی داشتم که بی خبر از ازدواجم میخواستن اجازه بگیرن.
چه جوری این موضوع رو با خواستگارای اینده مطرح کنم؟ همون اول که زنگ میزنن بگم که قبلا طلاق گرفتم یا بذارم حضوری بگم؟ چقدر باید از گذشتم براش توضیح بدم؟
یه چیز دیگه هم که نگرانم میکنه اینه که من یه خواهر مجرد دیگه هم غیر از خودم دارم؛ ممکنه جدایی من روی زندگی اون هم تاثیر بذاره؟
-
RE: زندگی پس از طلاق من
اگر قراره خواستگار خواهرتون به این فکر کنه چون شما یه بار جدا شدین این برای اون خواستگار یه عامل سر بودن میتونه باشه ،همون بهتر که اصلا این ازدواج سر نگیره،چون با آدم کوته بین اصلا نباید مراوده کنید
نه عزیزم..زندگی شما نباید تاثیری روی زندگی خواهرتون بذاره اگر هم خواستگار خواهرتون میخواد این موضوع رو بهانه قرار بده برای اینکه خواهرتون احساس کمبود کنه بهتره این خواستگاری کنسل شه.
عزیزم شرط زندگی موفق به صداقته پس حتما باید به خواستگارت بگی که یکبار عقد کردی ولی باهاش رابطه ای نداشتی و اسمشم از شناسنامت حذف شده و در جلسه خواستگاری این موضوع رو عنوان کن و نیازی هم نیست که از تمام جیک و بوکت صحبت کنی.
اگر دیدی طرف خیلییییییییی اصرار داره که شخصی ترین مسائلت رو هم بدونه، بدون که فرد حساسی هست و در زندگی مشترکتون همش میخواد گریزی به گذشته بزنه
-
RE: زندگی پس از طلاق من
نادیا جان با حرفات احساس کردم اعتماد به نفسم رفت بالا...
ترس از آینده اعتماد به نفسمو کم کرده؛ خیلی سعی میکنم که حفظش کنم یا حداقل در ظاهر نشون بدم که اعتماد به نفسم هنوز سر جاشه ولی واقعا کار سختیه شکست بخوری و دوباره از جات بلند شی اما اینبار با یه بار سنگین گذشته.
-
RE: زندگی پس از طلاق من
gole kaghaziسلام
من خودمم يه مدت جدا شدم, واصلا ناراحت نيستم|, موندن تو اون زندگي يه اشتباه محض بود و خيلي هم خوشحالم كه جلوي اشتباه بزرگتر رو گرفتم,اصلا ناراحت نباش
يه چيزيم با اعتقاد كامل بهت ميگم , ببين خيليا هستن با هزار و يك نفر دوست ميشن و خيلي چيزها كه مهمترينش عزت خودشون و شخصيت خودشونه از دست ميدن و موقع ازدواج سجاده اب ميكشن
اما يكي مثل من و تو كه از طريق شرعي بيش رفتيم , براي يك نفر بوديم و از بد روزگار مسيرمون اشتباه بود حالا واسه چي بايد ناراحت باشيم
ما راهيو رفتيم كه عقلاني بود, شرعي بود و حالا اگه عرف جامعه اون رفتارارو نميبينه اما اسم مارو بد ميبينه به نظرم مقصر خودمونيم اگه به اين حرفها بر و بال بديم
تو پيش خدا سربلندي و نگران نباش, باور كن بكارت روح مهمتر و زيباتر از بكارت جسمه
من خيلي خوشحالم كه هنوز فكرم و رفتارم مثل يه دختر ه و كسي كه بعد ها بياد تو زندگيم همونيه كه يه عمر ميخوام باهاش بمونم و حاضرنيستم راهمو اشتباه برم
من حتا خيلي تحقيق كردم واسه ازدواج اما كي ميدونست اينجوري ميشه
تازه من 29 سالمه و ميدونم كلي تجربه دارم واسه زندگي اينده ام هر چند منم يه وقتايي نااميد ميشدم اما بعد اين مدت الان ديگه حالم خوبه
بيخيال , تو تازه 21 سالته و خيلي جلوتري از من, مطمين باش كلي تجربه داري واسه اينده ات
اينجا هم كلي تجربه ميگيري
حتما ورزش بكن و اصلا لزومي نداره به كسي بگي , واسه خودت زندگي كن
در ضمن الكي واسه خودت فكر و خيال درست نكن و خواهرم و بقيه رو پيش نكش, اعتماد به نفس خودتو بالا بيار عزيزم
ما هم دوستاتيم اينجا :72:
-
RE: زندگی پس از طلاق من
-
RE: زندگی پس از طلاق من
من چقدر دارم آروم میشم...
فکر نمیکردم بیام اینجا و توی یه محیز مجازی حرف بزنم و نتیجه ای داشته باشه!!!
مقاله ها رو تک تک خوندم شازده کوچولوی عزیز؛ تازه فهمیدم که مشکل من یه مسئله ی خیلی حاد نیست و من خودم خیلی بزرگش کردم.
فهمیدم که این حالت من ظبیعیه و فقط نیاز به زمان دارم.
از همه ی دوستانی که وقت گذاشتن و راهنماییم کردن بی نهایت ممنونم.
اگه بازم راهنمایی هست با جون و دل گوش میدم.
-
RE: زندگی پس از طلاق من
بزرگترین راهنمایی:
بالا بردن اعتماد و عزت نفس
تن ندادن به هر پیشنهادی برای رهایی از تنهایی
ورزش و مطالعه و بودن در اجتماع
سعی در مستقل شدن مخصوصا از لحاظ مالی
شاد کردن خودت از درون