-
می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
سلام
مدتیه که بین احساس و منطقم درگیرم
دانشجوی کار شناسی ارشدم تو دانشگاه دختری رو دوست داشتم که بسیار زیباست و بارها متوجه شدم افراد دیگه چه خانم و چه آقا زیبایی اون رو تحسین می کنن .علاوه بر زیبایی صورتش اندام کوچک و ظریفی داره و به اصلاح خیلی ریزه میزه است همه اینها باعث شده خیلی تو دلم جا کنه .نمی دونم چی بگم ازش،عروسک به تمام معناست.اینجا لازمه بگم فکر نکنید فقط واسه زیباییش می خوامش ازبقیه نظرهام باهاش تفاهم کامل دارم.
بهش ابزار علاقه کردم برای ازدواج و اونهم نظرش منفی نبود و گفت فکر می کنه با اینکه خیلی خوشحالم و تو رویام نمی دیدم این دختر ماله من شه ولی می ترسم که نتونم تحمل کنم این زیبایی رو.
مطمئنم اگر با اون ازدواج نکنم تا اخر عمر هسرتش خواهم موند .از طرفی از اینکه می بینم جز من چشم بقیه هم دنبالش هست عصبی می شم و این موضوع من رو دودل کرده.می گم اگر باهاش ازدواج کنم همش نگران هستم و ممکنه محدودش کنم و اگر ازدواج نکنم همیشه حسرت زندگی با اون رو خواهم داشت .
لازمه بگم من فقط رو این دو دل هستم و از نظرای دیگه سنجدیمش و می دونم مناسبه منه.
دیگه سفره دلم رو راحت باز کردم شمام راحت بگید چطور بفهمم می تونم با این موضوع که می دونم هر چشم بد و ناپاکی ممکنه دنبال زنم باشه کنار بیام یا نه.
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
سلام
من احساس ميكنم شما و يكي ديگه از اعضا مشكلتون يه چيزه
ونميدونم چرا احساس ميكنم اين روال منطقي تاپيك باز كردن نيست
وقتي هردو نفر ميدونن ممكنه خيلي از واقعيات مخفي بمونه يا اغراق بشه ويا بعدها مشكل ساز بشه
البته اين نظر شخصيم بود و ترجيح ميدم راهنمايي نكنم تا مديران نظر بدن
فقط اينو بگم محدود كردن ادما به معناي حفاظت از اونا نيست, شايد همين بشه مشكل بزرگ زندگيت
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
سلام.
با توضیحاتی که دادی امکان اینکه به مشکل بخورید هست.
به هر حال این هم جز مشکلات داشتن همسر خیلی زیباست!
حتما این ضرب المثل رو هم شنیدی:زن زیبا مال مردمه!! که البته مطمئنا کامل صحیح نیست ولی خب چه خوشمون بیاد چه نیاد داریم بعضی مسائل رو توی جامعه میبینیم!
تنها یه راه داره اون هم اینکه حسابی حجابش کامل باشه,آرایش نکنه,زیاد هم در محیطهای کاری که آقایون حضور دارن قرار نگیره!
که این از عهده و توان شما خارج هست...یعنی منظورم اینه که حتی یک ذره هم به فکر تغییر پوشش یا رفتار ایشون بعد از ازدواج نباش!
اینظور نیست که هر زن زیبایی به شوهرش خیانت میکنه,ولی مشکل از همونجایی که خودتون نگران هستید بروز میکنه,یعنی فکرها و خیالات شما که مثل خوره به جونتون می افته, البته شاید به جا هم باشه
وقتی بیرون میرید شاید متوجه نگاه های سنگین و ناپاک خیلی از آقایون بشی(و هیچ کاری هم نتونی بکنی) حتی شاید بعضی پسرها با بی شرمی تمام به ایشون متلک بگن و باز هم متاسفانه شما کاری نمیتونی بکنی!(هر روز که نمیتونی با مردم درگیر بشی! اونوقت باید همیشه یه اسلحه همرات داشته باشی!!!)
به نظر من چنین دخترهایی بیشتر باید با پسرهایی ازدواج کنن که زیاد روی این مسائل حساس نباشن...
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
با سلام دوست عزیز
این چه حرفیه که می زنی؟
زیباست که باشه شما باید مراحل شناخت رو طی کنی اگر صادق بود؛ طی مراحل آشنایی به شما وفادار بود؛ خصوصیات اخلاقیش مناسب شما بود دیگه چه ایرادی داره؟
اینو بدون دوست من که زیبایی باعث خیانت نمیشه اون چیزی که باعث خیانت می شه اخلاق و خصوصیات اخلاقی اونه
چه بسا یه فردی که اصلا زیبا و جذاب نیست ولی خیانت می کنه به همسرش یا هزار تا مشکل اخلاقی داره
مسئله ای که شما باید بهش توجه کنی این حرفا نیست
اون مسئله اینه که این زیبایی باعث نشه که شما چشماتو روی همه واقعیتا ببندی باید سعی کنی بشناسیش و خوب خوب بررسیش کنی
و در این راه وسواسو و شک و تردید را کنار بزاری و فقط با واقعیتا و اون چیزی که به طور واضح ازش می بینی و با تحقیق به دست می یاری اعتماد کنی
موفق باشین
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
حالا که اینقدر روی این مساله حساسین بزارین ایشون راه زندگیشو بره
شما با این دیدگاه مسلما به مشکل برمیخورید و این طرز فکر دارو و درمان نداره و. چیزیه که مدتها شکل گرفته
هر کسی وقتی عاشق میشه و یا ازدواج میکنه همسرش براش بهترین و زیباترینه اما این دلیل محدود کردن نیست
آدما آزادن که طبق شخصیت خودشون زندگی کنن
شما هم بهتره با کسی ازدواج کنید که این حساسیت هارو نداشته باشید
که بعید میدونم فرقی بکنه
اما اینو بگم حق ندارید اون خانم رو محدود کنید. و فکر کنید بیشتر ازون میفهمید. و نقش حامی رو بازی کنید چون به شعورش توهین میکنین و خیلی زود ازتون دور میشه
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
به نظر من معضل بزرگی تو زندگیتون میشه
شوهر من هم همین احساس رانسبت به من داره من دوره کاراموزی را کارخانه همسرم گذراندم و هسرم منو برا ازدواج انتخاب کرد من زمانی که انجا بودم نه با ایشون و نه با کس دیگه ای رابطه صمیمانه نداشتم و رابطمون خیلی سرد و کاری بود و تمام دوره من 45روز بود البته اگه تعطیلات و روزهایی را که غایب بودم راحساب کنیم
ولی شوهرم از همون اول ازدواج خیلی منو محدود کرد و با حرفاش و کاراش خیلی اذیتم کرد خیلی زیاد هیچوقت نمی تونم فراموش کنم البته بعد از چند سال دیگه عادت کردم ولی نمیگم الان که واقعا راحتم هر جا میرم برا خرید باید گوشه مغازه وایسم اگه جانباشه باید بیرون باشم مبادا روبروی فروشنده قرار بگیرم نمیتونم با فروشنده حرف بزنم هر چی میخوام باید به شوهرم بگم و اون به فروشنده اگه تنها برم خرید میگه از کجا خریدی؟ فروشنده اش زن بود یا مرد ؟که مکه رفتیم نمی دونید چه به من گذشت چون شوهرم در مورد رفتار عربها با زنهای ایرانی چیزای بدی شنیده بود
نمی تونم بگم که چقدر محدود شدم وقتی ازدواج کردم لیسانس داشتم با چه رنجی ادامه دادم با چه اظطرابی میرفتم و میامدم ولی باز هم جنگ و جدل بود نتونستم سر کار برم
گاهی خودم متوجه نگاه کثیف بعضی از اقایون میشوم روم را بر میگردانم یا طوری قرار میگیرم که روم به اون سمت نباشه کلا هم این اخلاق را ندارم که بخوام به کسی رو بدم وزیاد سر به سرم بذاره مخصوصا دیگه اگه اقا باشه
از لحاظ حجاب خیلی مقید بودم و هستم با هر لباسی بیرون نمیرم
خلاصه از همون زمان مجردی به خاطر نوع خانواده ام مقید بودم و این رفتارم به خاطر سخت گیریهای شوهرم نیست
به هر حال ادمای چشم ناپاک زیادند و شما نمی تونید جلوی اونا را بگیرید و ناخودگاه رو همسرتون فشار میارید و ناخواسته خودتون و ایشون اذیت میشوید
یکی از دوستان اشاره کرده بود که ایشون نوع پوششون را عوض کنه به نظرم پیشنهاد خوبی هست اما به شرط اینکه قبل از ازدواح و به صورت محترمانه بهش بگید
و در مورد محیط کار ایشون هم الان باهاش صحبت کنید
خلاصه میخوام بگم که حرفاتون را همن الان بهش بگید تا قضیه زیاد جدی نشده و به هم قولی نداده اید اون حق داره شرایط زندگی با شما را بدونه و بعد انتخاب کنه نه اینکه اول زندگی را شروع کنه و بعد تحمل کنه
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
به نظر من درمورد نگاه هرز هیچ کاری از دستتون بر نمیاد خودتون رو خسته نکنید ولی اینکه میترسید خیانت کنن هر خانمی ظرفیت متفاوتی داره یعنی یکی ممکنه با اولین پیشنهاد از دست بره ولی یکی با هزار بار ابراز احساسات حتی نگاه هم نکنه ولی همین ابراز علاقه زیاد دیگران میتونه خطر ساز باشه چون فکر نمیکنم هیچ زنی بتونه جلوی اون دووم بیاره خداقل درونی یه احساس برتری نسبت به شوهر پیدا میکنه اما فکر نکنم با محدودیت بشه کاری کرد اول باید کنترل کرد تا به خودم خانوم فهموند هرکاری که مینه اشکالی نداره اما من میدونم چیکار میکنه و دوم به همه ی مردای اصرافش فهموند که این خانوم شوهر داره مثلا همکارای مردش.
من فکر میکنم محدود کردن بیش از حد نتیجه عکس میده
حضرت علی (ع) هم میفرمایند:غیرت و تعصب بیجای مرد باعث بیماری و افسردگی زن میگردد.
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
شازده گوچولو مشکلم با کی یگیه؟می خوام راهنمایی هایی که به اون داده شده رو بخونم.
با روال منطقی تاپیگ باز کردن آشنا نیستم .آشنایی زیادی به این نوع فروم ها ندارم میشه راهنمایی کنید
منم نمی خوام محدود شه به همین دلیلم دودلم
مهرداد عزیز در مورد حجاب خودم من هم به این فکر افتادم.الان وضعیت حجابش معمولیه نه بد نه خوب
چادر نمی پوشه
منم علاقه ای به چادر نداشتم ولی دارم به این نتیجه می رسم که اقعا لازمه . فعلا نمی خوام چادر سر کنه ولی می تونه حجاب محکم تری داشته باشه
می خوام در این مورد حرف بزنم باش.
لیلا خانم من نا خواسته تحت تاثیر این زیبایی هستم ولی بقیه شرایط هم سنجیدم ولی خوب چیزایی هم بوده که سخت نگیرم و بگذرم ازش به دلیل همین ظاهرش
یلدا هر کسی ازدواج می کنه و عاشق زنش میشه زنش رو زیبا ترین نمی بینه...
درسته دوستش داره ولی خوب می دونه ازون زیباترم هست
من واسه این دودلم که می دونم این خانم واقعا مورد توجه همه هست
نمی گم از اون زیباتر نی ولی می دونم جلب توجه همه رو می کنه
نازنین شاید شوهرت بدبینه ؟بددله؟پارانویید نداره؟
من بد دل نیستم نمی دونم ولی نگرانم
ناراحت شدم که این جوری اذیت شدی
چی بش بگم الان؟بگم می خوام محدودت کنم قبول می کنی یا نه؟خوب می گه نه.
منم می خوام همه جا باهم بریم
پویان با اینکه خیلی زیباست ولی متواضس اون حس برتری که میگی من تو رفتارش نمی بینم
همین چیزاشو دوست دارم خیلی خانمه
تو با خانمت این نوع مشکلی نداشتی.شما هم متوجه نگاه دیگران میشی؟
من سر کلاس می بینم استاد زوم کرده رو اون خونم به جوش می اد
سر امتحان همش حواسم به اونه تا می بینم مراقب مرد می ره سمتش بهم میریزم تمرکزم بهم می ریزه
چون می بینم با دخترای دیگه کاری ندارن و فقط دور و بر دختر خوشگلا می پلکن که بگن خانم آب نمیخوای
امتحان آسونه..مشکل نداری ....پست فطرتن کلهم
راستش به خیانت فکر نکرده بودم این جوری که میگید من مرد این میدون نیستم ولی موندم که اگه با دختر دیگه ای ازدواج کنم حسرت اون به دلم نمی مونه مقایسه نکن با اون خانممو :303:
اشتبا شد منظورم اینه می ترسم حسرت به دل نمونم و خانمم رو با اون مقایسه کنم تو ذهنم.
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
اینکه از الان به فکر هستی و جوانب کار رو میسنجی واقعا عالیه!:104:
نقل قول:
مهرداد عزیز در مورد حجاب خودم من هم به این فکر افتادم.الان وضعیت حجابش معمولیه نه بد نه خوب
چادر نمی پوشه
منم علاقه ای به چادر نداشتم ولی دارم به این نتیجه می رسم که اقعا لازمه . فعلا نمی خوام چادر سر کنه ولی می تونه حجاب محکم تری داشته باشه
می خوام در این مورد حرف بزنم باش.
ولی به نظرم این کار رو نکن..همونطور که شما نمیتونی غیرت و حساسیت خودت رو کاهش بدی اون هم احتمالا نمیتونه رفتار و پوشش رو به این راحتی تغییر بده...
انتظار نداشته باش افکاری که توی بیست و چند سال شکل گرفته به این آسونی تغییر کنه...
تازه فکر میکنی با یه خورده حجاب پوشیده تر مشکل حل میشه!؟ احتمالا فردا میخوای بگی ادامه تحصیل هم لازم نیست بدی,بشین توی خونه,دانشگاه مجازی ثبت نام کن! سر کار هم لازم نیست بری,بشین توی خونه به خونه داریت برس,,تنها هم حق نداری تا سر کوچه بری... و هزارتا مشکل دیگه...
نقل قول:
سر کلاس می بینم استاد زوم کرده رو اون خونم به جوش می اد
سر امتحان همش حواسم به اونه تا می بینم مراقب مرد می ره سمتش بهم میریزم تمرکزم بهم می ریزه
چون می بینم با دخترای دیگه کاری ندارن و فقط دور و بر دختر خوشگلا می پلکن که بگن خانم آب نمیخوای
امتحان آسونه..مشکل نداری ....پست فطرتن کلهم
دقیقا درک میکنم که چی میگی...متاسفانه این مشکل جامعه ماست و کاریش هم نمیشه کرد! ولی باز هم میگم اگه میخوای در آینده آرامش داشته باشی و توی این جامعه کثیف دوام بیاری(با توجه به خصوصیات اخلاقی که داری) برو سراغ یه دختر زیبا ولی کاملا محجبه با روابط اجتماعی پایین تر...
بیش از این هم احساسات خودت رو درگیر ایشون نکن ,یواش یواش با پایان دوره تحصیل فراموش میشه..
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
تجربه زندگیم به من نشون داده فکری که آدمها در مورد دیگران میکنن دقیقا همون چیزیه که تو ذهن خودشون هست
جالبه جامعه کثیفه و از هر کسی هم میپرسی همینو میگه و هیچ کس اهل این جامعه نیست انگار
شما فکرت و ذهنیتت نسبت به ازدواج و زن تاحدودی مشکل داره
فکر. ما در کار ما آزار ماست
این فکرهمیشه آزارت میده،برو دنبال شخص دیگه ای
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
اسان عزيز
ادمارو همونطور كه هستند بپذير و اصلا نخواه كه چيزي تغيير كنه
ايشون همينه با همين شرايط ميتوني بپذيري برو جلو و اگه نه به اميد تغيير و عوض شدن و بگم بهش و ... نباش
شايد ظاهري قبول كنه اما تو دلش نه
من هم موافقم بهتره ديدت رو به ازدواج و شخصيت زن بهتر كني و دنيارو ازدريچه چشم خودت نبيني
اون خانم ازاد افريده شده هر چي كه باشه راهشو خودش انتخاب ميكنه
با اين همه منفي نگري من هم توصيه ميكنم اين خانم رو كنار بزاريد چون بعدها ازارش ميدي
يافكرتو عوض كن يا انتخابتو
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
فکر کردن برای محدود کردن یه نفر؟
اگر زیبایی ایشون اینقدر واستون مهمه، باید از یک سری چیزها بگذرین تا به دستش بیارین. نه اینکه هم به دستش بیارین و هم اینطوری که میخواین تغییرش بدین و محدودش کنید، شما دارین در مورد زندگی یه انسان صحبت می کنید.
ایشون به چشم یه همراه قراره به شما نگاه کنه، نه یه نگهبان. اگر نگهبان و مراقب میخواست،تا الان حتما با یه محافظ این ور واون ور می رفت. نکنید با زندگی کسی این کار رو، چون اولین زندگی که خراب بشه زندگی خود شماست. برید با کسی که از نظر پوشش و ... قبولش دارین. اینا یعنی آزادی فردی، شما حق دخالت توی این آزادی رو نداری. حتی بیان کردنش هم زشته از نظر اخلاقی.
اگر تو جامعه ما در کنار این همه صحبت هایی که از آزادی فردی واجتماعی میشه، حداقل خودمون یه قدم برای اصلاح برمیداشتیم و عمل می کردیم و می فهمیدیم که هیچ انسانی در جایگاهی نیست که واسه کسی دیگه از این تصمیم ها بگیره و حتی بهش فکر کنه، چقدر زندگی ها راحتتر و زیباتر می شد.
فکرتون رو تغییر بدین تا راحتتر زندگی کنید و اگه نمی تونید از این خانم چشم پوشی کنید لطفا.
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
نقل قول:
من سر کلاس می بینم استاد زوم کرده رو اون خونم به جوش می اد
سر امتحان همش حواسم به اونه تا می بینم مراقب مرد می ره سمتش بهم میریزم تمرکزم بهم می ریزه
چون می بینم با دخترای دیگه کاری ندارن و فقط دور و بر دختر خوشگلا می پلکن که بگن خانم آب نمیخوای
امتحان آسونه..مشکل نداری ....پست فطرتن کلهم
استاد سرکلاس به همه نگاه می کنه ولی چون تو روی اون دختر زوم کردی نگاه هایی که استاد به اون می کنه رو فقط
می بینی.
سر امتحان باید حواست به برگه ی خودت باشه،مراقب وقتی قدم می زنه از کنار همه رد می شه،چون حواست فقط
به این دختره اطرافتو نمی بینی و چون نمی بینی فکر می کنی مراقب فقط به ایشون توجه داره.البته هر چیزی یا کسی
زیباتر باشه مثل آهنربا که براده بیشتری جذب می کنه،نگاه های بیشتری بهش جلب می شه.تو نمایشگاه غرفه ای که
محصول متفاوت داشته باشه،آدم های بیشتری جلوش جمع می شن،آدمی م که زیبا باشه نگاه بیشتری جذب می کنه
ولی کسی تصاحبشو نداره.
به این طرز فکر تو،توهم توطئه می گن.
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
]
نازنین شاید شوهرت بدبینه ؟بددله؟پارانویید نداره؟
من بد دل نیستم نمی دونم ولی نگرانم
ناراحت شدم که این جوری اذیت شدی
چی بش بگم الان؟بگم می خوام محدودت کنم قبول می کنی یا نه؟خوب می گه نه.
منم می خوام همه جا باهم بریم
نه شوهرم پارانویید نداره وگفتم من الان عادت کرده ام و به اندازه اول زندگیمون اذیت نمیشم
شما هم ییهو نرو بگو اگه با من ازدواج کنی باید محدود زندگی کنی
اگه رفتاری ازش توقع داری که بیرون داشته باشه الان بهش بگو مثلا بگو دوست ندارم با اقایان حرف بزنی یا اینکه میخوام چادر داشته باشی یا ...
به هر حال اگه طرف پاک باشه کسی نمی تونه درش نفوذ کنه
و ولی اشکال مربوط به جایی هست که طرف خرده شیشه داشته باشه دیگه چه زشت باشه یا خوشکل از شوهرش بترسه یا نه فرقی نداره و کاری که نباید بشه میشه
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
راستی ما یه "فرنگیس" تو محلمون داریم که عزرائیل اینو ببینه پس میفته
میخوای برات بگیریمش؟اینطوری مردم که هیچ.خودتم رغبت نمیکنی بهش نگاه بندازی.و خیالت همه جوره جمعه
به نظرم شما یکم بیش از حد بدبین هستید.
ضمنا فکر اینکه بعد از ازدواج این خانم رو محدود کنی نکن.چون تو روابط شما و زندگی ایندتون تاثیر بدی میزاره
نمونش تو همین تالار میتونید ببینید که چندتا خانم به خاطر محدود شدن از طرف همسرشون به مشکل برخوردند.
اینم که الان چشم خیلی ها دنبالشه دلیلی برای محدود کردن ایشون نیست.ایشون مجرده و طبیعتا غیر از شما کسان دیگری هم ممکنه قصد ازدواج باهاش رو داشته باشند.و اونها هم درست مثل شما حق دارند این خانم رو نگاه کنند
چه چیزی به شما حق نگاه کردن به این خانم رو میده و به دیگران نه؟
اما یک فرد نرمال در جامعه ما به هیچ وجه چشش دنبال زن شوهر دار نیست.هرچقدر هم که میخواد زیبا باشه
بنابر این فکر نمیکنم زیبایی ایشون بعد از ازدواج مشکلی براتون پیش بیاره.مگر اینکه شما به اون خانم اعتماد نداشته باشی که اون یه مشکل دیگست
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
راه دور نرین..بنده یک مثال زنده و بارز هستم..
از خود تعریف کردن کار اصلا درستی نیست ولی قرار دادن تجربه شخصی در دسترس دیگران خیلی خوبه
بنده دختر خیلی زیبایی بودمو و الان هم زن بسیار زیبایی هستم (اینو گفتم که ادامه جریان و بگم)
همیشه کلی پسر میخواستن به هر شکلی خودشونو به من برسونن و خواستگار هم فراوون داشتم ولی یه چیزایی برام معیار بود واسه خودم مثلا دوست داشتم حتما مهندس باشم..خونه داشته باشم..مستقل باشم و چیزای دیگه و بعد ازدواج کنم
به همه خواسته هامم رسیدم و هرگز رابطه ای خارج از ازدواج رو قبول نداشتم تا اینکه ازدواج کردم..چشمتون روز بد نبینه..تا دم در خونه هم حق نداشتم برم..البته به گفته شوهرم دست خودشم نبودااااا ولی خوب ضمیر ناخودآگاهش اینجوری میکرد
یک زندانی تمام عیار شدم..جلوی نگاه دیگران رو که نمیشه گرفت..من باید کتک نگاه دیگران به خودم رو میخوردم
الان میگید حساسیتم کمه ولی بعد ازدواج این حساسیت خانمان برانداز ممکنه بشه
حتی با اینکه از وفاداری من به خودش 100% اطمینان داشت بازم بیچارم کرد..حتی با اینکه بچه دار هم شدم بازم از نگاه دیگران به من وحشت داشت
تورو خدا دختر طفل معصوم رو اذیت نکنید..با 1000 تا امیدو آرزو میاد خونه شوهر
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
سلام دووست عزیز
من با حرفهای خانم نادیا کاملا موافقم.
اگه از الان یه همچین حسی نسبت بهش دارین و انقدر روی کمترین و کوچکترین ارتباطاتش حساسید و نمیتونید اونو همونجوری که هست بپذیرید ببخشید رک میگم ولی این خودخواهیه که بخواین به امید تغییر او بنده خدا باهاش ازدواج کنین.
یه خانم متاهل حتی اگه همسرش اونو با تمام خصوصیات قبل ازدواجش بپذیره بازم ذات زندگی متاهلی طوریه که خانمها بیشتر از آقایون محدود میشن حالا اگه یه همچین مسئله ای هم باشه که دیگه از حد توان و تحمل یه خانم خارجه.
به نظرم حتی اگه خودش هم قبل ازدواج شرایط شما رو قبول کرد بازم مشکل وجود خواهد داشت.چون مسئله حجاب اون نیست مسئله دیدگاه شما نسبت به زیبایی زن هست.
واینم بگم که برای یه زن زیبا خوشایندترین و راضی کننده ترین چیز تحسین زیباییش توسط همسرشه ولی اگه همین زیبایی ابزار محدودیت و تحقیرش بشه روحش پژمرده میشه و احساسش به طرف مقابل فروکش میکنه.
یه سری مسایل از این دست اگرچه در ابتدای امر کوچک و قابل حل به نظر میان اما بعدها توی زندگی مشترک تبدیل به زخمهایی میشن که هر لحظه روح و روان زن و مرد رو بازیچه قرار میدن.
منصف باشیم خود شما هم از آسیبهای این مشکلات در امان نخواهید بود و زندگی به کام خود شما هم تلخ خواهد شد.
تصورشو بکنید که پیش و هنگام هر حضور شما و همسرتون یا بدتر همسرتون به تنهایی در جمع،محیطهای کاری یا درسی،مهمانی و عروسی ،بازار یا خلاصه هر محیطی که انتظار حضور آقایون بره شما استرس و گمان اینو در خودتون داشته باشین که نکنه زیبایی همسرم باعث جذب نگاههای مردان دیگه به اون بشه.خودتون یه چند بار این فضاها رو تجسم کنید ببینید اصلا براتون قابل هضم هست.
براتون آرزوی موفقیت و کامیابی دارم
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
ممنون از نظراتتون
فرهنگ عزیز ممکنه حرفت درست باشه من تموم حواسم به اونه و کوچکترین توجه ای به اون بشه از دید من
پنهون نمی مونه.
مهرداد سرکارو که قطعا نمیخوام بره همین الانم بش گفتم کار نباید کنه گفتم همون حقوقی که می خوای از بیرون بگیری خودم بهت می دم ولی خونه باش.فعلا گفته من می خوام کار کنم نه واسه حقوق واسه اینکه تو اجتماع باشم منم دقیقا به همین دلیل نمی خوام کار کنه چون نمی خوام تو اجتماع باشه ولی دیگه بحثو کش ندادم.
دوستان می گید یا دیدت رو عوض کن یا این خانوم رو فراموش کن
یعنی چی دیدت رو عوض کن ،کلی نگید جز به جز بگید ببینم چی می گید.
دیدم رو به چی عوض کنم دیدم رو عوض کنم بگم هر موجودی آزاده تو آزادی برو هر جور می خوای بپوش هر جا می خوای برو ،منم کلامو می زارم بالاتر به جهنم اگر نگاه هرزه ای هم دنبالت هست که هست تو آزادی.
نادیا شما خودت داردی می گی من زیبا بودم و جلب توجه می کردم پس چرا با اینکه می دونستی درد از کجاست حساسش کردی.نگم چیزی بهتره.
من این حرف رو قبول ندارم که همه آزادن حرف من بر ضد آزادی نیست من می گم جایی برو که امنه نگاهی
روت نیست جایی که من هستم می بینن مرد باهاته...
نظرات رو می خونم فکر می کنم مشکل از منه ولی منطقم می گه تمام فکرام درسته و نگرانیم بجا.
سیتروس فضاهایی که شما گفتی برام قابل حضم نیست
نقل قول:
نوشته اصلی توسط gilber
راستی ما یه "فرنگیس" تو محلمون داریم که عزرائیل اینو ببینه پس میفته
میخوای برات بگیریمش؟اینطوری مردم که هیچ.خودتم رغبت نمیکنی بهش نگاه بندازی.و خیالت همه جوره جمعه
به نظرم شما یکم بیش از حد بدبین هستید.
ضمنا فکر اینکه بعد از ازدواج این خانم رو محدود کنی نکن.چون تو روابط شما و زندگی ایندتون تاثیر بدی میزاره
نمونش تو همین تالار میتونید ببینید که چندتا خانم به خاطر محدود شدن از طرف همسرشون به مشکل برخوردند.
اینم که الان چشم خیلی ها دنبالشه دلیلی برای محدود کردن ایشون نیست.ایشون مجرده و طبیعتا غیر از شما کسان دیگری هم ممکنه قصد ازدواج باهاش رو داشته باشند.و اونها هم درست مثل شما حق دارند این خانم رو نگاه کنند
ببینید ایشون الان حکم ناموس منو داره من ایشون رو انتخاب کردم و نمی تونم نسبت بش بی تقاوت باشم.قبلا بله من و بقیه مساوی بودیم ولی الان نیستیم .
از کجا بفهمم بد بینم یا طرز فکرم درسته ؟تست بد بینی اگر هست برام بفرسید
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
به نظرم نزاربره سر. کار،اولش بگو مشکلی ندارم تاعقدکردیدبگو دلم نمیخوادبری،اصلا از همون اول بهش بگو حق نداری بری حرفی زد کلی واسش قسم وآیه بخور همه این کارا بخاطرخودشه،جامعه خرابه،نشد بگو مگه منو دوست نداری،جواب نداد بگو خودمو میکشم اونم نشد نفرینش کن اوووووو کلی راه هست واسه فرار از خودت
میدونی بازم میگم چون تو وذهنت مشکل داره تا ابد آزارت میده پس بهتره این خانوم رو رها کنی و زنی بگیری که چهره شو هیچکس نگاه نکنه تا اروم باشه زندگیت
کدوم زنیه بتونه این همه مشکل فکریو فشارو تحمل کنه
چقدرآشناست برام اون جمله کلاهمو بزارم بالاتر!
نه آقا کلاه اندازه سرت بردار
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
[b]آقای آسان منظورتونو از این جمله متوجه نمیشم:
نادیا شما خودت داری می گی من زیبا بودم و جلب توجه می کردم پس چرا با اینکه می دونستی درد از کجاست حساسش کردی.نگم چیزی بهتره.
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بنده چجوری ایشون رو حساس کردم؟؟؟ چون زیبا بودمو همه بهم نگاه میکردن من حساس کردم اونو؟؟؟؟
آقای آسان عزیز من صلاح شما رو میخوام..اگر طرز فکر خودتونو عوض نکنید در آینده اگر با این خانوم یا هر خانوم زیبای دیگه ای هم که ازدواج کنید تو زندگیتون فقط بگو مگو و درگیری و اختلاف نظر دارید با خانوم زیباتون.
قبل ازدواج همه چیز اوکی هست ولی با این طرز فکر مطمئن باشید همش اختلاف نظر پیدا میکنید با همسرتون و همش میشه دعوا و جنگ اعصاب.
بیرون نرو..چادر سرت کن و پوشیه بزن تا کسی نبینتت..خونه هیچکس حتی بابات هم حق نداری بری..سر کار حق نداری بری..از درد هم بمیری اگه من خونه نباشم حق نداری بری دکتر..کلا با دوستات قطع رابطه کن..دوستات که شوهر دارن رو نباید ببینی چون ممکنه شوهراشون تورو ببینن...آخرش هم باید تو خونه زندانی باشی و بمیر
الان ممکنه بگید من عمرا همچین رفتارایی نمیکنم ولی بعدا میگید دست خودم نیست به خدا خوب عاشقتم دوست دارم نمیخوام زنمو کسی ببینه...
رو خودت کار کن برادر من
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
آقای آسان
حالا این دختر به نظر شما زیبا اومده شاید اصلا یه تعدادی از آقایون از دختره ریزه میزه خوششون نیاد ..... مثلا داداش من به دخترهای قد کوتاه و ریزه میزه میگه سر سوییچی ( باعرض معذرت از همه خانومها ... فقط محض اطلاع آقای آسان گفتم) اصلا حاضر نیست با دختر قد کوتاه و ریز حتی با قشنگ ترین صورت هم ازدواج کنه.
باور کن بعضی از آقایون اصلا این دخترو نمی پسندند ... اینقدر واسه خودت بزرگش نکن ... اون فقط به نظر شماجذاب اومده و شاید اینقدر وسواس شدید رو این قضیه که فکر می کنی همه نگاش می کنند.
مطمئن باش دو سال که از ازدواجتون بگذره دیگه این حس رو نخواهی داشت ....
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
سلام مجدد.
آقای آسان من هر چی بیشتر حرفها و نظرات شما رو میخونم بیشتر نگران آینده این ازدواج و البته اون خانم میشم.
این حساسیت اصلا طبیعی به نظر نمیاد.
شما میگی این خانم به خاطر حضورش در اجتماع میخواد کار کنه.پس یعنی مسئله حضور در اجتماع باید خیلی براش مهم باشه که اونو اولویت برای اشتغال قرار داده.
اما شما که میگی تصور فضاهایی که من توی پست قبلیم بهش اشاره کردم هم براتون سخته.
ذهن شما الان داره به بهانه عشق و علاقه زیاد این حساسیت غیر عادی نسبت به زیبایی ایشون رو عقلانی سازی میکنه.اما ازتون خواهش میکنم یه بار همه این استدلالهایی رو که در درونتون انجام میدین کنار بذارین و به عنوان کسی که درجه بالایی از خودآگاهی و شناخت از خود رو داره منصفانه پای میز حلاجی این داستان بنشینید.
برای من دیدگاه شما رد شده است چون خودم در زندگی شخصیم در جایگاه مشابه اون خانم هستم(حالا شما نگی همه خانمهای تالار تریپ زیبایی برداشتن:311:)
اما جدای از شوخی همونطوری که گفتم من خودم از زیبایی ظاهر نسبتا زیادی برخوردارم. اما خدا رو شکر با همسرم هیچ وقت در این زمینه به مشکل بر نخوردم به دو دلیل:
اول دیدگاه ایشون به این مسئله که زیبایی تنها عامل جذب نگاه دیگران نیست. بلکه مهمتر از اون چیزی که میتونه باعث تداوم این نگاها میشه نوع رفتار و البته تا حدودی نوع پوشش یه خانم هست.
من خودم دارم توی یه محیط کاری با همکارهای مرد کار میکنم که البته همشون هم جوان هستند. بعضی متاهل و بعضی مجرد. اما این مسئله حتی کمترین شائبه ای در ذهن همسرم ایجاد نمیکنه. نه به این دلیل که همسرم آدم بی تفاوتیه بلکه به این دلیل که با شناخت درستی که ازمن پیدا کرد با رضایت خودش خواست که من توی یه همچین محیط کاری مشغول باشم. مسئله اعتماد مقابله نه تکیه بر پارامترهایی که ممکنه و فقط ممکنه باعث توجه سایرین بشه.
دلیل دوم هم نوع پوشش و رفتار خود من هست که توی این 6 سال زندگی مشترک به یاد ندارم که همسرم به خاطر نوع پوشش و ارایشم مسئله ای رو به من متذکر شده باشن. باز هم نه به این دلیل که ایشون بی تفاوت باشه بلکه به این دلیل مهم که ما از همون ابتدا همدیگر رو بر مبنای اونچه که دیده میشیم و هستیم انخاب کردیم و پذیرفتیم. و تنها کاری که کردیم این بود که بعد از ازدواج بدون هیچ اجبار یا تحمیلی از طرف مقابل یا حتی اشاره مستقیم به چیزی تصمیم گرفتیم رفتارهامون رو به خواسته هامون (دوطرفه) نزدیک کنیم.
این فقط تجربه شخصی من بود که خواستم بدونید صرف مسئله زیبایی نباید مانع پیشرفت یا حضور زن در جامعه شد.
اما به نظر میرسه شما حاضر نیستی که هیچ یک از دو جنبه رو نادیده بگیری یا حتی کمرنگتر ببینی.به خودت هم حق میدی چون میگی من عاشقشم.
بازم به خاطر آینده خودت و اون دختر خواهشا بیشتر سبک سنگین کن.
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
آقاي آسان
به نظر مياد شما از نظر شخصيتي كمي حق به جانب و سلطه جو هستي. اين همه از دوستاي تالار ديدگاه شما براشون غير موجه و ناپسند و نادرست اومده، بعد شما ميگي ميدوني كه داري درست فكر مي كني؟
با احتمال زياد با اين طرز فكر با اين خانم به مشكل بر ميخوريد.
عوض كردن ديدگاه يعني پذيرش آزادي فردي هر كس توي هر زمينه اي. حساسيت شما خيلي زياده و اين مشكل شماست نه اون خانم يا هر خانم زيباي ديگه
شما هم خدا رو ميخواي هم خرما. اين دو تا باهم جمع نميشه.
اگر اون خانم و زندگي با اون خانم رو دوست داريد، كمي توي حرفهاي دوستان دقيق شيد و از اين تالار براي كم كردن حساسيت هاتون استفاده كنيد. و گرنه زندگيتون حتما با مشكل و ناراحتي همراه ميشه. اون خانم رو همون طوري كه هست بپذيريد. ايشون احتياج به تكيه گاه عاطفي داره، نه ....
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
سلااااااااااااااااااااااا م
مختصر بگم:
بهرحال هر دختری،نه اصلا پسری،نه اصلا هر فردی بستگی ب نوع ظاهرش طرفدارایی داره،کسایی که این ظاهرو میپسندنو تحسین میکنن اما!!!
اگه ایشون با شما ازدواج کنه،شما ب این فکر کن ک شما هم برای اون همونطوری هستی ک اون برای شما!!!
یعنی شما باید ب این ببالی ک با همدیگه این،و فقط ب شما احساس داره
اتفاقا بفیه باید حسودیشون شه،شما باید مغرور شی
(البته اینم بگما،هرکسی معیارهای خودشو داره،این فکرا خیلی سطحیه!)
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
یلدا خانم مشخصه عصبی هستی
نادیا عزیز می گم وقتی می دونستی که جلب توجه می کنی باید بیشتر مراقب پوشش و رفتارت می شدی تا حساسش نکنی
نادیا ممنون از اینکه تجربت رو گفتی
سان لایف عزیز چیزی که دارم با چشمم می بینم ناراحتم می کنه حرفایی که در مورد اون یا هر دختر خوشگل و خوش اندامی که مثل اون مرکز توجه باشه می شنوم، نگران می شم. وگرنه بحث سلیقه چیز دیگه است می دونی عزیز چه جوریم من!همین سرسوئیچی یا اشانتیون گفتن هم اذیتم می کنه یعنی هر گونه جلب توجه.خانمایی که تجربشو دارن می گن عادی نمیشه میگن بعد ازدواج بدتر میشه :316: منم الان از روز اولی که ازش خواستگاری کردم بد تر شدم دارم حس می کنم این روز به روز بدتر شدنو
سیتروس حرفات آرومم کرد ممنونم . سیتروس و mr 6262 رو خودم کار می کنم از بقیه پرسیدم نظرشون چیه من بدبینم یانه!فعلا با نظر سنجی درمورد خودم استارتشو زدم .
اوه اوه یدونه احساس عاشیق برادر چه نام سوزناکی داری.من افتخار می کنم بهش باعث غرور منه می بالم از اینکه با اون باشم و ماله من شه ولی نگران نگاهای کثیفم
می دونم زیادی حساسم ولی حساسیتم ریشه داره.اول که می خواستم ازش خواستگاری کنم به یکی از دوستام و گفتم و اون دوستم گفت بابا این دختره که عشق علی فلانی هست ،رفتم پرس جو کردم دیدم اره اون علی هم دنبالش بوده .تو همون پرس و جو ها اسم خیلیارو شنیدم و اون کسایی که دنبالش بودن فرض کن از 10 نفر 8 نفر از این پسرای عیاش بودن،دونستن این چیزا اذیتم می کنه
یا مورد دیگه رفتم از دبیرخونه آمارشو در بیارم گفتم برای امر خیر ، تا فامیلشو گفتم خانم دبیرخونه گفت اون دختر خوشگله که حقوق می خونه ریزه میزه است...
فامیلیش ی چی مثل احمدیه که کلی از اون فامیلی هست این همه دانشجو من نمی دونم چه جوری اون سریع این دختر رو شناخت
خوب این چیزاست که منو دو دل کرده
از راهنمایی های همه ممنون رو حرفاتون فکر می کنم و دنبال راه حلم قبول دارم دیدم درست نیست ولی نمی دونم چه جوری درستش کنم.
با ارزوی خوشبختی برا تک تکتون
سوال:نادیا خانم جدا شدی ازش؟
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
از تشخیصت در مورد من خوشحالم چون نشون میده زدم تو خال
من از یکی مثل تو جداشدم وقتی روز اول واسش میمردم وبتم بود،گفتم جمله هات واسم آشناست،خواهرانه میگم زودتر برو پیش روانشناس نگران عصبانیت منم نباش،نگران اینده اون دختر باش
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
باور کن زیادی حساس شدی.
هر دختری تا وقتی مجرده براش خواستگار میاد و این طبیعیه ممکنه از بین خواستگاراش یه تعدادیشون هم عیاش و بی اخلاق باشن .... (مگر اینکه بخواین با دختری ازدواج کنید که اصلا هیچ کس تا حالا خواستگاریش نرفته باشه که احتمالا معایب زیادی داره و شما هم به خواستگاریش نمی رین)
از جو دانشگاه که خارج بشید خیلی چیزا عوض میشه ... توی دانشگاه (بخصوص اگه دانشگاه سراسری باشه و یا نظارت زیادی رو حجاب دانشجوها داشته باشن) یه دختر خانمی که یه کم قیافش از بقیه بهتر باشه زیاد توی چشم میاد ولی همین دختر خانم اگه توی خیابون با یه ظاهر ساده و بدون آرایش قدم بزنه (در میان خانمهایی که به لطف انواع جراحیها و لوازم آرایش ها عین عروسک و مانکن شدن) اصلا به چشم نمیاد....
به نظرم فعلا اقدام جدی انجام ندید تا این حساسیتتون کم بشه.... شاید یه جور بدبینی نسبت به جامعه داشته باشید که اونوقت چه به این خانم ازدواج کنید چه با هر فرد دیگه ای این مشکل زندگی شما رو مختل خواهد کرد.
ضمنا دقت کنید که این خانم اهل آرایش کردن نباشند و حجاب کاملی داشته باشند ( این مسئله با توجه به ویژگی رفتاری شما خیلی مهمه)
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
سلام.
به نظر میاد شما نسبت به گفته ها و شنیده های رایج توی محیط دانشگاه یه کم حساس شدی.
چیزی که شما راجع به حرف اون خانم توی دبیرخونه گفتی خیلی جالب بود .چون منو یاد یه خاطره از اولین روز بعد عقدم انداخت.
شب عقدمون بعد اینکه مهمونا رفتن با شوهرم راجع به خستگی و اینکه فردا کلاس دارم صحبت کردم. اون هم خیلی معمول راجع به ساعت و محل برگزاری کلاسم پرسید.
فرداش که سر کلاس حاضر شدم(کلاس جمعیت و تنظیم خانواده) بود استاد گفت از این جلسه کلاس رو با تفکیک جنسیتی برگزار میکنیم. ما خانمها 45 دقیقه اول رو سر کلاس بودیم و بعد آقایون. من کلاسم که تموم شد یه راست رفتم خونه.فکرشم نمیکردم که نامزدم بیاد دنبالم چون ساعت کاریش بود. بنده خدا مرخصی ساعتی گرفت و اومد.
اما بعد کلاس اقایون. کلاس که تعطیل شد از چند تا از آقایون سراغ منو گرفت و اون اقایون به خیال اینکه ایشون یکی از هم دانشکده ایهاست به شوخی بهش میگن دنبال خانم خوشگله میگردی؟
به نظرتون عکس العمل همسرم چی بود؟ شما اگه جاش بودین چه عکس العملی نشون میدادین؟ و اصلا فکر میکنید چه عکس العملی بهترین بود در این شرایط؟
واما برخورد همسرم به گفته خودش:
خیلی آروم و جدی و البته محترمانه به اون آقایون گفت: فکر کنم اشتباه متوجه شدید من همسر ایشون هستم و اومدم دنبالشون.هم کلاسیهام هم یه لحظه یخ کردند و افتادن به عذر خواهی و البته بعدش تبریک.
میخوام بگم همیشه اولین عکس العملی که به ذهنمون میرسه بهترین نیست. بدون شک همسر من هم از بی ادبی و مزه پروندن اون آقایون به شدت ناراحت شده اما خدا میدونه که چقدر به اعصابش مسلط بوده که تونسته یه همچین واکنشی نشون بده.
آقای آسان عزیز شما باید از تکنیکهای کنترل فکر استفاده کنید. افکارتون رو در جهت مثبت هدایت کنید و هر وقت هم افکار بدبینانه به سراغتون اومد بتونید مهارت توقف فکر رو اجرایی کنید.
همین چند تا مسئله خودش زمان نسبتا زیادی میبره تا ملکه ذهنتون بشه.
بنابر پیشنهاد فعلی من به شما اجتناب از هر تصمیم شتابزده و نسنجیده در این زمان هست.
به خودتون فرصت بدید. هم برای کار کردن روی این مهارتها و هم برای شناخت بیشتر اون خانم.
بعد از اون فکر کنم تصمیمی که میگیرید توش ریسک کمتری باشه.
در ضمن این خیلی خوبه که شما متوجه وجود این مشکل شدین ودر پی حلش براومدین. برعکس خیلیها که فکر میکنن پاک کردن صورت مسئله علاج درده.
شاد و خوشبخت باشید.
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
yalda7 نمی دونستم تا این حد می تونه مشکل ساز باشه طرز فکرم.ممنون ازاینکه تجاربتون رو در اختیار من گذاشتید.
سان لایف عزیز زیاد اهل آرایش کردن نیست امروزی ولی نسبتا ساده است
,سیتروس عزیز از راهنمایی های شما ممنونم کمی دیدم تغییر کرد
از نظرات همه دوستان ممنونم تصمیم گرفتن تا حل شدن این مشکلات و رسیدن به ثبات فکری در این زمینه فعلا اقدامی نکنم... تا بعدا زندگیم دچار مشکلاتی از قبیل مشکلات برخی از دوستان نشه
با تشکر از همگی :72:
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
آسان جان بنده پوششم بسایر هم خوب بود و محجبه بودم.
بله ما الان 2 ساله که از هم جدا شدیم و چند بار نزدیک بود تو زندگی مشترک حتی منو بکشه.
حساسیتها بعد از رفتن تو زندگی مشترک از بین نمیره هیچچچچچچ بلکه 1000 برابر بدتر هم میشه
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
سلام جناب آسان.
اگه واقعا براتون مهمه آینده خودتون و خصوصا این دختر- اگه دوست داشتنتون واقعیه- تنهایی تشریف ببرید پیش یک [size=large]روانشناس مجرب و ماهر، علاوه بر توضیح شرایط و افکار و احساساتتون، یک تست شخصیت کامل هم بدهید، در نهایت از ایشون مشاوره لازم رو بگیرید که آیا از نظر وضعیت روانی به صلاحه شما خودتونو در این شرایط ازدواج قرار بدین یا نه.
من قصد جسارت خدای نکرده ندارم و امیدورام ناراحت نشین. یکوقت ممکنه تست نشون بده شما در مرز اختلال پارانوئید باشید خدای نکرده، یا در مجموع ویژگیهای شخصیتی شما طوری باشه که نتونید این جور شرایط رو هندل کنید و زندگی رو به خودتون و بقیه جهنم کنید یا روانرجوریهای جدید در شما ظهور کنند از طریق بستری که با این ازدواج فراهم شده. بنابراین این لطف رو به خودتون و دختر طرف مقابلتون بفرمائید. [/size]
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
به نظر من زن آدم بايد زياد زيبا نباشه.به نظر من يك دختر ساده و معصوم و معمولي از نظر ظاهري و حتي پايين تر واسه ازدواج مناسب تره...دختري كه زيبا باشه مكافات داره.
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
من تازه عضو این سایت شدم الان چند تا موضوع رو بررسی کردم متوجه شدم اینجا در مرحله اشنایی که باشی کوچکترین مسیله ای رو که عنوان کنی اولین راه حلشون جدایی هست و اگه ازدواج کردی بزرگترینو خطرناکترین مشکل رو هم مطرح کنی میگن صبور باش!!! یکم تندروی میکنن.
به نظرم زود تصمیم نگیر برای کات کردن.خودت بهتر به خودت میتونی مشاوره بدی تو این مورد
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
زیبا خانم ممنون از نظرت روزنه ای امیدی بود برام.فعلا که کات نکردم که همه چی تموم شه
منم منصرف نشدم فقط بنا به گفته دوستان به خودم فرصت دادم:303:
مطلبای این سایت رو زیاد خوندم والا این جوریم نیست که می گی.
sss1991b
تو همین سایت بگردی انقد مطلب گیر میاری که زنم رو دوست ندارم خیلی خوبه خوشگل نیست
می خوام جدا شم خوش هیکل نیست
منم نمیگم با حوری بهشتی ازدواج کن ولی زیبایی ظاهری رو بی اهمیت ندون بحث یک عمر زندگیه
-
RE: می ترسم از اینکه چشم کس دیگه دنباله زنم باشه...
بعد از یه غیبت طولانی اولین پستیه که دارم میزارم اما خب دوست نداشتم این طور بنویسم
ابتدای حرف من با بعضی اعضاء هست که فکر میکنم در بیان نظرشون رنگ طعنه وجود داره که خوب نیست نهایتا بیان انتقاد با دلیل منطقی هست نه طعنه
در مورد نظر بعضی دوستان در مورد آزادی که گقته بودن این آزادی یه انسانه یا اینکه تو نباید محدود کنی ،من و محدود کردن این شدو...
نظر من کمی متفاوته
اصل ازدواج یعنی محدود شدن و رها شدن
محدود شدن و ابراز علاقه و زندگی متعامل به شخصی به عنوان مکمل و رها شدن از بعضی صفات مضموم
با ازدواج قرار ما به آرامش و تکامل برسیم و این آرامش جز به حفظ مواردی و شکستن مواردی امکان پذیر نیست
اگه قرار باشه تو زندگی مشترک هر کدوم دنبال آزدی ای که خودش تعریف میکنه باشه این زندگی به معنای دیگه ای تبدیل میشه که هم زیستیه
این طبیعی که هم مرد و هم زن چه در نوع پوشش و چه در سبک زندگی ، خودشون و محدود به مواردی کنن
این خانوم برای آقای آسان حکم پولی رو داره که می خواد از بانک بیاره بیرون با توجه به اینکه دزدان پول در بیرون بانک وجود دارن خب هر کسی از ما برای حفظ پولمون چی کار میکنم
کسایی که میگن آزادی
پس برای مرد هم این آزادی وجود داره و اگر این جور باشه که ازدواج معنا نداره
و یابعضی دوستان برای خودشون توجیح درست میکنن که با حجابم که باشی نگاه بد هست پس نتیجه اینکه آزاد باشیم
این نتیجه کاملا اشتباه با کیفم که باشی احتمال دزدی هست اما اگه تو دستت پولو بزاری احتمال دزدی چن برابر میشه
این برای مرد هم صادقه
افراد بسیار زیادی به من میگن چیه ازادواج کنی نمیشه بری بیرون حیفه تو با این سن کم و این علمیت بخوای ازدواج کنی برو خوش باش
زن گرفتیم بدبخت شدیم
دیونه ای زن بگیری
خدوتو محدود نکن برو کیف مجردی رو ببر
با این مغزت زن می خوای چی کار
و...
یا اینکه دختر یا زن شوهر دار بیاد برای من یا دوستان گریه کنه که بیا با هم دوست بشیم و...
اگه اون دید آزادی باشه
ابن طور میشه که زن آزاد باشه همون جوری که دوست داره بیاد بیرون برای مرد هم میشه که آزاد باشه با هر کی خواست بگرده
این مشکلاتی هم تو جامعه ماست به خاطر عدم درک صحیح توی بسیار از موارد بوجود میاد اینکه یه مردی زنش اون طور محدود کنه خوب نیست و این که راحتم بزاره خوب نیست
و متاسفانه عدم درک صحیح تو ایران برای من نمود بیشتری داره تا در خارج
من تا چن وقت پیش از اعتقادات سکولار شروع کردم به تحقیق که بدونم حقیقت چیه الان افتخار میکنم که شیعه هستم اما متاسفانه دیدم 90 درصد شیعیان فقط اسم رو حمل میکنن و ابدا به هیچ وجه تحقیق نکردن اما بموقش در مورد دین نظر میدن و این صرف دین و مذهب نیست
حرف من اینه تا به درک صحیحی از خودت نرسیدی و از اینکه راه و هدفت چیه و دنبال چی میگردی اقدامی نکن
و بدون این خانوم به علت اینکه افراد زیادی به قول خودتون خواهانشن این فکر رو ممکنه بکنه که هنوز یه عالمه فرصت داره و یا در آینده پتکی باشه براش که ای کاش با تو ازدواج نمیکرد من که این هم خواهان داشتم
باید جوری باشی که خودش به این نتیجه برسه که جز شما کس دیگه ای برای ازدواج مناسب نیست
پیامبر فرمودن :بعثت لمکارم الاخلاق
و بدون
عَن الامام علی – علیه السلام – قال: مِنْ کَمالِ النِّعْمَةِ التَّحَلِّی بِالسَّخاءِ وَ التَّعَفُّفِ.
امام علی – علیه السلام – فرمودند: کمال نعمت الهی آراستگی به سخاوت و عفت و پاکدامنی است.
«غرر الحکم، ح ۵۴۱۷»
و در آخر[/color][/font]
عَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ
تَعْلَمُونَ"!!!!
"چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید!!!!"