-
کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
سلام
من تازه با این سایت اشنا شدم راستش خیلی حرف دارم واسه گفتن
من ۲۳ سالمه و الان ۲ ساله که با یه نفر آشنا شدم و در ارتباطم اون ۶-۷ ماه از من بزرگتره ولی تو بعضی مسائل خیلی عقلش میرسه تو بعضی چیزا نه
رابطه ما تو دانشگاه شکل گرفت ایشون چند بار به من پیشنهاد دادن و من رد می کردم از اولم به قصد ازدواج جلو اومد ولی بعد یه سال من قبول کردم ولی بش گفتم چه شرایطی دارم بش گفته بودم با همکلاسیای پسرم راحتم با داداشای دوستام راحتم اهل حجاب نیستم روسری نمیزنم با هر کسیم که تشخیص بدم دست میدم اوایل ناراضی بود ولی چون منو میخواست قبول کرد این چیزارو
من قرار بود برای ادامه تحصیل از ایران برم و اینم بش گفته بودم و مخالفتی نشد از سمتش من حتی مدرک آیلتسمم گرفتم ولی دیگه عاشقش شده بودم با وجود مخالفت شدید خانوادم نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم همینجا واسه فوق بخونم و کنکور بدم. قبل از اینکه اون وارد زندگیم بشه همیشه آرزوم این بود که تو رشتم اول و بهترن بشم به خودشم اینارو گفتم و وقتی دیدم مخالفتی نمیکنه قبول کردم باهاش باشم
اینم بگم که یکی از شرایط من واسه ازدواج این بود که ادامه تحصیل بده و اونم به خاطر من واسه ارشد خوند و کنکور داد. الان احساس میکنم از وقتی که فهمیده منم دوسش دارم و بدون اون نمیتونم باهام بد شده و سر همه چی مخالفت می کنه
مثلا با اینکه میدونه من سر این قضیه حساسم ولی به پوششم گیر میده و چون منم از این رفتار خیلی بدم میاد و غیر قابل تحمله واسم همشه دعوا میشه
یا واسه ادامه تحصیل من چون میدونه نمیتونم تو شهر خودمون باشم بهانه میگیره و بعضی وقتا فکر میکنم بعدا شاید نذاره من به آرزوهام برسم
هروقت بحث کار و درس میشه بم میگه درسو کارت از من مهمتره انگار
در صورتی که اینجور نیست
من قبول کردم که بعدا زیاد کار نکنم و در واقع قید خیلی از آرزوهامو زدم ولی اون اینارو وظیفم میدونه و به نظرش کار خیلی مهمی نمیکنم
همیشه تو دعواها من متاسفانه چون از بحث خستم شروع میکنم به معذرت خواهی کردن فقط واسه اینکه بحث تموم شه و حتی کار به جایی میرسه که به خودم توهین میکنم
این قضیه خیلی اذیتم میکنه چون من یه دخترم دوست ندارم خورد بشم ولی همیشه این اتفاق میا فته و اونم تو دعواها هیچوقت منت کشی نمیکنه یا نازمو نمیکشه شاید مسخره باشه ولی این قضیه اذیتم میکنه
اینکه همیشه باید حرف اون باشه و من نباید از دستش ناراحت باشم خیلی آزار دهندس
اینکه به جام تصمیم میگیره وحشتناکه مثلا میگه چه جور لباس بپوشم با کی چجور رفتار کنم
با کی دوست باشم و رفت و آمد کنم
چند بار خواستم این رابطه روتموم کنم ولی نتونستم
نه من میتونم دیگه نه اون
من یه پیشنهاد دادم بش که بیایم تو این سایت و هر کدوم مشکلامونو بگیم جداگونه و کمکمون کنید
الان میخوام راهنماییم کنید که چجور میتونم با این مشکلا کنار بیام و حلشون کنم جوری که اذیت نشم تروخدا کمک کنید نمیخوام این رابطه خراب بشه
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
نظر شخصیمه.
دور از نجابت یه دختر تحصیل کرده هست که با همکلاسیهای پسر نامحرم در کلام باشه.
و با برادرهای دوست هات خیلی راحت باشی .راحتی داریم تا راحتی .
نجابت دختر به حجاب و پاکی اوست.
با این شرایت دختر کمتر پسری میتونه این رو قبول کنه .براش سخته.
استثنا پیدا میشه.
معمولا آقایان دوست دارند که همسرشون اون جورکه دوست دارن باب میلشون هست رفتارکنند یا لباس بپوشند.
نمیگم زن چنین حقی رو نداره .
دوستان وآنانی که چنین تجربه ای رو دارند کمک میکنند.
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
منم نظر شخصیم رو میگم
فکر میکنم مردی که بزاره زنش با هرکی دلش میخواد راحت باشه و با نامحرم دست بده کلا مرد نیست.
این کار شما اصلا صحیح نیست راحتی یه حدی داره البته من خودم خیلی مذهبی نیستم ولی اینکه فکر کنم یه خانومی لباس های ناجور میپوشه و با هر مردی راحته و شوهرشم مشکلی نداره یکم واسم عجیبه.
این مورد قطعا برای شما هم در آینده مشکل ایجاد میکنه چون ممکنه خیلی ها فکر کنن این رفتارها به خاطر بی بندوباری شماست نه سادگی.
امیدوارم موفق باشین
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
مرسي از نظراتون ولي من آدم بي بند و باري نيستم. ولي كلا راحتم با همه خانوادمم با اين قضيه مشكل ندارن. من از لحاظ خانوادگي اين شكلي هستم. با همكلاسيامم اونجور كه فكر ميكنيد صميمي نيستم شايد در حد حال و احوال لعضي وقتا شوخي. ولي وقتي بم زنگ بزنن واسه درس يا كار ناراحت ميشه و دعوا ميشه. از لحاظ پوشش من مناسب با هر مكاني لباس مي پوشم آرايش زياد نمي كنم موهامم هميشه سادست ولي روسريم جلو نيست. سفر خارج برم روسري نميزنم و پدرمم با اين قضيه مشكل نداره الا مسئله اينه كه من از روز اول با همين شرايط بودم و اونم ميدونست كه اينجورم اگه مشكل داشت نبايد ميومد جلو و نبايد الان انتظار داشته باشه كه من عوض شم.
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
سلام
خانواده ايشون رو ديديد؟روابطتون خانوادگيه و خانواده ها درجريانن يا نه؟
چه شباهتها و تفاوتهاي خانوادگي دارين؟
ايشون تو چه مسايلي كاملا حساسند و زياد تحت فشارتون ميزارن؟
اينكه ميگي به پوششت گير ميده نشون ميده از شرايط الان راضي نيست و ميخواد شما تغيير كنيد
به چه حد شناخت از ايشون رسيدي و بگو به نظرت مثبت و منفي اخلاقش چيه؟
چه چيز مشتركي بينتونه؟
به همه اين سوالا دقيق جواب بده
در ضمن توصيه ميكنم به هيچ وجه ايشون درجريان تاپيكتون قرار نگيرن تا راحتتر حرفها رو بزنيد
اينم بدون هردو بايد همديگه رو همين كه هستيد ببذيريد به درست و غلط رفتارتون كار ندارم ولي ببينيد ايا با اين ادم با همه خصوصيات اخلاقي و ظاهري ميتونيد بمونيد يا نه
عجله نكنيد هردوتون
لطفا احساسات رو بزارين كنار, فعلا منطق
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
راستش فعلا خانواده ها در جريان نيستن اونم من نذلشتم چون خانواده من الان مخالفت مي كنن و به من ميگن زوده گذاشتبم چند ماه ديگه بگيم ولي خانواده هامون ميشناسن همديگرو و جز خانواده هاي با اصالت هستن هر دو خانواده
خانواده ها از لحاظ اعتقادات يكم فرق ميكنن ولي از لحاظ فرهنگي و مالي و تحصيلي يكسانن
بيشترين چيزي كه اذيتش ميكنه اينه كه من راجع به خارج رفتن حرف بزنم يا يكي از همكلاسياي پسرم بم زنگ يا اس ام اس بزنه حالا هر موردي بخواد باشه. اينم بگم كلا مشكل نداره با كسي كه خودش بشناسه راحت باشم مثلا از اينكهبا دوستش شوخي كنم يا هر لباسي بپوشم مشكل نداره چون ميگه من اينو ميشناسم اشكال نداره هر جور ميخواي باش خيالم راحته ولي مثلا اگه كسيو نشناسه زود داوري ميكنه و اين به من برميخوره احساس ميكنم داره بم ميگه تو شعور نداري و نميتوني تشخيص بدي خوب و بدو.
تنها نكات منفيش هميناس كه گفتم مخصوصا اينكه موقع دعوا منم كه ناز اونو ميكشم نه اون
ولي نكات مثبتي كه داره و واسه من مهم بود يكي نجابتشه كه واقعا پسر نجيب كم پيدا ميشه بعد زرنگيشه تو كار آينده نگر بودنش اينكه تو فكر زندگيه اهل مشورته نكات مثبت زباد داره
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
دوست عزیزسلام.به همدردی خوش اومدین.
روابط دوست دختر پسری قبل ازدواج اصلا توصیه نمیشه..شما هم اگه واقعا قصدتون ازدواجه باید رسما این کارو انجام بدید.روابط دختر و پسر هر چند تحت عنوان ازدواج باعث میشه دو طرف وارد فاز احساسی بشن و این باعث خطای شناختی میشه.یعنی دو طرف که باید تو این دوره صرفا همدیگه رو بشناسن و بر اساس اون تصمیم بگیرن وارد فاز احساسی میشن..البته علاقمندی با وابستگی فرق داره..وابستگی یعنی دو طرف از معیارای اساسیشون بخاطر احساسشون صرفنظر کنند.
اما بعد از ازدواج همون مسائل براشون ایجاد مشکل خواهد کرد.پس این رابطه رو قطع کنید و زیر نظر و با کمک خونواده ها اقدام به شناخت هم کنید.
پس کلا ابراز احساسات تو این دوره ممنوعه چه برسه به اینکه بحث کنیم که چرا ابرازاحساسات نمی کنه.
قبل از ازدواج دمیدن در تنور احساسات ممنوع.
نکته دیگه اینه که باید به واقعیتهای فعلی توجه کرد.به شرایط فعلی طرف..نه اینکه بعدا چه میکنه و چه خواهد کرد.
اول باید بررسی بشید ایا هر دوتون به بلوغ و پختگی مورد نیاز ازدواج رسیدید؟اینکار باید توسط مشاور مجرب انجام بشه.
برای ازدواج موفق عشق تنها کافی نیست..شناخت صحیح و مهارتهای زندگی زناشویی هم لازمه.
موفق باشید
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
من اتفاقا وقتي با ايشون آشنا شدم هيچ حسي نسبت لهشون نداشتم و انتخابم از روي عقل بود بعد احساس شكل گرفت
راستش واسه نگفتن به خانواده ها دلايل زيادي داشتم كه اينجا جاش نيست بگم
الان فقط نميدونم بايد چجور رفتار كنم ديگه
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
نقل قول:
وقتي با ايشون آشنا شدم هيچ حسي نسبت لهشون نداشتم و انتخابم از روي عقل بود بعد احساس شكل گرفت
اولا ما ادما دایره شناختمون محدوده..نمیتونیم به تنهایی تصمیم مهمی مثه ازدواج رو بگیریم.اگه اینطور بود چه نیازی به حضور خونواده و مشاوربود؟
ثانیا پست اولتونو دوباره بخونید..به هر حال شما همین هستید.با این روش زندگی و اداب اجتماعی..اون اقا هم با اون خصوصیات اخلاقی..احساسی که ایجاد شده باعث شده اختلافات زیاد رو ندید بگیرید یا تصمیم بگیرید مثلا تغییر رویه بدید و از بعضی خواسته ها صرفنظر کنید یا بعضی رفتارها رو تغییر بدید..اما تغییری که بخاطر یه نفر دیگه باشه دوام چندانی نخواهد داشت..به مرور خصوصا بعد ازدواج با کم شدن تب احساسات اون تفاوتهایی که بی اهمیت بودن خودشونو نشون میدن و زن و مرد تمایل دارن به شخصیت قبلی خودشون برگردنو اینجا اختلافات شروع میشه.
کلا این تالار روابط پنهان ازخونواده رو توصیه نمیکنه.
موفق باشید
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
اذين
تو همين ادمي با همين شخصيت و رفتار و اون هم همون ادم با تمام خصوصياتي كه امروز داريد به چشم ميبينيد
حقيقت رو ببين
الان چشمهاتو باز كن و اشتباه نكن وقت براي بستن چشمهات زياد داري
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
خب من چجور ميتونم اونو قانع كنم كه من همينم و قرار نيست عوض بشم؟
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
احساسات رو کنار بزارید منطقی و محکم با آقا راجب اینکه همین هستید صحبت کنید.
بحث یک عمر زندگیه. نه شما میتونید او را تغییر دهید .نه او شمارا.
شما همینجوری بزرگ شدی کسی بجزء خود شما نمیتونه خودتون رو تغییر بدهد.
درسته معیارهای خوبی داره پسره پاک وباهوشیه.
شنیدی میگن باز با باز کبوتر با کبوتر.
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
آخه وقتی که حرف بزنیم و من نظرم مخالف ایشون باشه ناراحت میشه و بش برمیخوره
درواقع انتظار داره من مثل اون فکر کنم
وقتی حضوری حرف میزنیم شرایط بهتر میشه ولی بعد یه مدت که بحث پیش میاد یادش میره که چه حرفایی زده شده
من نمیدونم تو بحثایی که پیش میاد چجور میتونم کنترل کنم شرایطو جوری که دو طرف آروم شیم و کار به جایی میرسه که باعث میشه خودمو خورد کنم و به خودم توهین کنم
دوست دارم با آرامش مسائلو حل کنیم چندین بار سعی کردم وقتی دعوا میشه آروم باشم ولی نشده
شاید بشه گفت اون سیاست زنونه رو ندارم
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
آذین،قرار نیست تو هرچی گفتی اون قبول کنه یا برعکس.اگر می بینی تو رو همینجور که هستی قبول نداره،باید جدا بشید.
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
سلام آذین جان
اوایل اشنایی چون هر دوطرف ناپخته هستن این شرایط رو میذارن و قبول هم میکنن.
هم شما و هم نامزد شما رفتاراتون اشتباهه.
ایشون باشید شما رو همینجوری که هست بپذیره و شما هم ایشون همونجوری که هست.
کسی قرار نیست کسی رو تغییر بده.چون شما هر دو انسان بالغی هستید و شخصیتتون شکل گرفته.
از طرفی شما باید بدونی که یه مرد هیچ وقت دلش نمیخواد زنش بی حجاب باشه و توجه همه رو به خودش جلب کنه..و یا با نامحرما دست بده و ...
اگر هم ایشون قبول کرده صرفا برای بدست آوردن دل شما بوده و ته دل خودش با این موضوع در کشمکش بوده و هست
من فکر میکنم شما با این اقا اختلاف مذهبی و فرهنگی زیادی دارید که قطعا زمینه ساز بسیاری از مشکلات خحواهد شد.
زندگی یعنی گذشت طرفین.شما اگر نتونی بین کار و درس و نامزدت حریمی ایجاد کنی وضعیت میشه همینی که هست.
من از نوشته هات این برداشت رو میکنم که شما به مقوله درس و کارت خیلی بیشتر از زندگی اهمیت میدی و فکر میکنی اگر مثلا قبول میکنی کمتر کار کنی این یعنی یه فداکاری بسیار بزرگ !!
نمیدونم چقدر به مسائل مذهبی اعتقاد داری
اما اون دنیا موقع حساب و کتاب هیچ وقت ازت نمیپرسن:
خوب..آذین خانوم...فوق لیسانس داری یا دکترا؟رییس فلان شرکت هستی یا میدیر عامل فلان کارخانه؟
اما مطمئن باش ازت میپرسن ایا خوب همسرداری کردی؟
ایا همسرت ازت راضی بود؟
در مورد پیشنهادت هم برای امدن تو این سایت خیلی صلاح نیست
شاید شما یکسری مسائل رو مطرح کنی یا ایشون یه چیزایی رو بگن که صلاح نباشه هیچکدوم خبردار بشید و ممکنه اوضاع بدتر بشه.
بهتره حالا که شما امدی منصرف کنی ایشون رو.
اینو یادت باشه
اگر دوست داری این اقا رو و میخوای باهاش ازدواج کنی باید بدونی که شما نیاز به تغییر داری ...حالا بشین و با خودت حساب کن...
ایا میتونم تغییر کنم؟میتونم روسری سرم کنم؟میتونم با نامحرما دست ندم؟
اگر میتونی بسم الله
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
خب من که ۲ سال دنبال ایشون نبودم که حالا بخوام تغییر کنم اون بوده و تمام شرایط منم پذیرفته
اگه قرار به تغییره من نباید تغییر کنم اون باید تغییر کنه چون یه شرایطیو پذیرفته و حالا داره میزنه زیرش یه جورایی
ما نمیخوایم جدا شیم میخوایم مشکلاتمونو حل کنیم که تو زندگی به مشکل نخوریم واسه همین حرف جدایی منتفیه کلا
مریم جون در جواب شما من واقعا فکر می کنم فداکاری کردم آرزوهامو گذاشتم کنار به خاطر کسی که دوسش دارم نمیگم اشتباه کردم ولی انتظار دارم حالا که به خاطر اون سقف آرزوهامو اءردم پایین اونم به من تو رسیدن به همون آرزو ها کمک کنه.
همسرداری بخشی از زندگی هست ولی آدم باید به خواسته های خودش به یه سری از اهداف خودش برسه که بتونه تو زندگی خوشحال و راضی و موفق باشه و احساس سربلندی کنه
من اگه به چیزایی که میخوام نرسم و خوشحال نباشم قطعا نمیتونم وظیفه همسر یا مادری خودمو به جا بیارم و این تو کل اعضای خانواده مشکل ایجاد میکنه
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
آذین،الآن وقت حل کردن مشکلات نیست،وقت دیدن تفاوت هاست و بررسیشون که آیا تاثیر گذار هستن یا نه.
انقدر رو قولی که بهت داده حساب نکن،وقتی بعد 1سال جواب + دادی معلومه هر شرطی بذاری قبول می کنه.
اصلن به این فکر کردی که فقط می خواسته به دستت بیاره و حالا که به هدفش رسیده برای ادامه انگیزه نداره و
می خواد با این رفتارش کاری کنه که شما بحث جدایی پیش بکشی؟هر چند با این اختلافاتی که من می بینم
به صلاحته جدا بشی.
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
میدونم که اینجور نیست یعنی فقط واسش به دست اوردن من مهم نبوده
وقتی با ذوق و شوق راجع به آینده ای که با همیم حرف میزنه این کامل مشخصه
من خودم فکر میکنم مشکلمون اینه که میخوایم همدیگرو کنترل کنیم و هر دوتامون ریاست کنیم تو زندگی یعنی فکر میکنم اگه بتونیم معنی زندگی مشترکو بفهمیم و یاد بگیریم این مشکلات حل میشه ولی نمیدونم چجوری
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
نقل قول:
نوشته اصلی توسط azin777
میدونم که اینجور نیست یعنی فقط واسش به دست اوردن من مهم نبوده
وقتی با ذوق و شوق راجع به آینده ای که با همیم حرف میزنه این کامل مشخصه
من خودم فکر میکنم مشکلمون اینه که میخوایم همدیگرو کنترل کنیم و هر دوتامون ریاست کنیم تو زندگی یعنی فکر میکنم اگه بتونیم معنی زندگی مشترکو بفهمیم و یاد بگیریم این مشکلات حل میشه ولی نمیدونم چجوری
ریاست نه
درسته هردو تای شما میخواین همدیگر رو کنترول کنید.
آقا میخواد شما باب میلش رفتار کنید حجاب داشته باشید.
شما میخواهید او را تغییر دهید همینطور که هستید قبولتون کند.
اون آقا به خواهر های خود نگاه میکند چون چندین سال با اونها زندگی کرده با اون فرهنگ بزرگ شده پس تغییر دادنش برای مدت کوتاهی امکان داره ولی نه برای همیشه .
به احتمال زیاد بعداز ازدواج به روال خودش برمیگرده دوباره شما با این رفتارش به مشکل برخواهی خورد.
مثل الان.
نظر بنده بشینید باهم سنگهاتون رو وا بکنید تا در آینده به مشکل بر نخورید. احساسات رو کنار بگذارید منطقی به زندگی فکر کنید .
این که میگید همدیگر را دوست دارید قبوله ولی بحث یک عمر زندگیه .
کدام بهتراست همدیگر را دوست داشته باشید اما هر روز سر مسایل حجاب رفتاری وغیره ..
بحث داشته باشید.
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
راستش امروز خواستم باش صحبت کنم ولی اون معتقده که آدم بعد ازدواج باید تغییر کنه و مطابق میل شوهرش باشه
راستش این قانون مردسالاری واسه من خیلی سخته آخرشم بم میگه همیشه تو مقصری!!!!!
اولین باریه که باش قهر کردم و محکم سر حرف خودم ایستادم با اینکه هفته دیگه کنکور مرحله دوم کارشناسی ارشد دارم و بهش نیاز دارم کنارم باشه اینجوری میکنه با من
الان جواب زنگاش و پیاماشو ندادم چند ساعته ولی میترسم قاطی کنه
پاورقی: اسم کاربریمو تغییر دادم
آخه همش میگه اگه جواب ندی اینجوری میکنم اونجوری میکنم واسه همین میترسم
تروخدا بم بگین چیکار کنم
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
هنگامه،به نشونه ها توجه کن.طوری نشه که پس فردا بیای بگی شوهرم نمی ذاره سرکار برم،از خونه بیام بیرون.
شکاکه،بدبینه.
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
خب تو این لحظه من باید چیکار کنم؟
چجوری میتونم کنترک اوضاع رو تو دستم بگیرم؟
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
هنگامه خانم گرامی، من خودم صاحب نظر نیستم و اتفاقا این سایت اومدم که در مورد مشکلی که برای زندگیم پیش اومده هم درد دلی کنم و هم راه حلی پیدا کنم.
اما شاید بتونم تجربه یک زندگی مشترک رو در اختیار بذارم.
البته زندگی مشترکی که فعلا به بن بست بدی خورده پس شاید تجربه من زیاد هم کارآمد نباشه :)
حرف و حدیث های قبل از ازدواج و دوران نامزدی و حتی دوران عقد با حرف و حدیث های بعد از ازدواج و زندگی زیر یک سقف خیلی تفاوت داره.
تا قبل از ازدواج هر دو طرف در حال سنجش میزان علاقه و ارزیابی تفاهم ها هستند و به دنبال این هستند که ببینند طرف مقابلشون چقدر در ابراز علاقه و آمادگی برای یک زندگی مشترک صادق هستش.
هنوز نقاط مبهمی در شخصیت و منش طرف مقابلشون هست که میخوان کشفش کنند تا مبادا بعد ها ایجاد دردسر کنه.
اگر این آقا طرز پوشش شما رو قبلا دیده و با شرایط شما آشناست پس حتما مشکل جدی با اون نداره اما شاید ته دلش راضی نبوده.
اما حالا که به علاقه شما پی برده و می دونه که برای ازدواج هدف گزاری کردید اون خواسته های درونیش رو علنی کرده تا میزان وفاداری و صداقت شما رو بسنجه.
طبعا شما باید از حالا برای خودتون حریم و باید ها و نباید هایی تعریف کنید تا شما هم بتونید میزان علاقه واقعی اون آقا رو بسنجید و همچنین نشون بدید که تا حدی در یک زندگی مشترک انعطاف پذیر هستید و اینطور نیست که کاملا تغییر خواهید کرد.
شما حاضر شدید به خاطر اون آقا از یک هدف مهم یعنی تحصیل در خارج صرف نظر کنید پس طبیعی هستش که از نظر ایشون جا برای تغییرات بیشتر دارید.
البته صرف نظر کردن شما از تحصیل در خارج نباید منتی بر روی آقا باشه چون تصمیم خودتون بوده.
من فکر میکنم اون آقا الان در مرحله ی سنجش میزان علاقه و وفاداری شماست و بهترین محک پوشش شماست که شما خیلی بهش حساسیت دارید.
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
خوب من اگه پوشش و رفتارمو تغییر ندم یعنی نشون دادام کهعلاقه ای بش ندارم؟
خب اون چی؟ اون میدونه من سر این موضوع حساسم و امروزم بهش گفتم هیچی نمیخوام فقط به این موضوع گیر نده ولی خب عصبانی شد و نهایتا کار به اینجا کشید
الان حتی منتمم نمیکشه فقط میگه بچه بازی درنیار! واقعا عقده ای شدم از این رفتار که یه نفر که ادعای دوست داشتنش میشه هیچ تلاشی نمیکنه
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
ببینید بحث های زندگی صفر و یک نیست، تعامل و گفتگو اینجاها به کار میاد.
شما باید ببینید واقعا چرا بر روی نوع پوشش شما حساس شده، آیا حرفی شنیده؟رفتاری دیده؟یانه صرفا میخواد تسلط خودش رو اثبات کنه.
و شما هم باید ببینید چرا بر روی این موضوع انقدر حساس هستید، آیا از شما پوششی میخواد که با شان و فرهنگ خانوادگی شما جور نیست یا صرفا میخواد پوشیده تر باشید؟
اگر صرفا میخواد پوشیده تر باشید خب چه اشکالی داره؟این یک خواسته کاملا طبیعی هستش.
اجازه میخوام یه کم صریح باشم، مثلا شما در مهمانی لباسی با آستین باز می پوشید و اون میخواد که آستین شما بلند باشه؟
خب این خواسته به نظر من کاملا طبیعی هستش، هر چند هستند آقایانی که نسبت به این مسائل حساس نیستند اما اگر هم باشند کاملا قابل درک هستش.
شما مطمئن باش اگر به این خواسته بدون حساسیت و بدون اینکه منتی بذارید عمل کنید بعد ها اگر انشالله قسمت شد و به ازدواج رسیدید و ایشون وارد خانواده شما شد و شرایط رو کاملا از نزدیک دید حتما دیگه دخالتی نمی کنه.
من گفتم که برای خودتون حریم و باید نباید هایی تعریف کنید ولی این حریم رو انقدر گسترده نکنید که ایشون خودش رو از شما خیلی دور ببینه.
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
نا از نظر اون بعضی وقتا من ظاهرم درست نیست
وقتی با خودش باشم کاری ندراه ولی وقتی با دوستام یا حتی مامانم بیرون باشم گیر میده
من روز اول باش شرط کردم که تو این مسائل با من کاری نداشته باشه چون من اینو توهین بشخصیتم میدونم که یه نفر بم بگه چی بپوشم چجور رفتار کنم و این چیزا انگار خوسم نمیتونم تصمیم بگیرم و خوب و بدو تشخیص بدم
من هنوز خونه بابامم اگه مشکلی تو پوششم باشه پدرم بم تذکر میده
من حتی مامانمم جلو خیلیا روسری نمیزنه و دست میده این فرهنگ خانواده منه
خیلیم معتقدیم به خیلی چیزا ولی تو مسئله حجاب نه اعتقاد نداریم من روز اول این شرایطو واسش توضیح دادم و به خاطر اینکه این شرایطو پذیرفت انتخابش کردم
متاسفانه اون همه چیزو تو دوست داشتن میبینه و انتظار داره این وسط من کامل مطابق میل اون بشم
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
مجددا تاکید کنم که من به عنوان یک نفر سوم و از بیرون دارم با شما صحبت میکنم نه به عنوان یک صاحب نظر، اینجا حتما استادانی هستند که بهتر راهنمایی کنند.
اما فکر میکنم که این آقا داره سعی می کنه اون حس مالکیتش رو به شما اثبات کنه.
وقتی به قول شما فقط وقتی گیر می ده که با اون نیستید یعنی می خواد به خودش و به شما ثابت بشه که عدم حضور اون به این معنی نیست که قدرت کنترل شما رو نداره.
حالا شما باید چه کار کنید؟ بستگی به میزان علاقه خودتون به ایشون داره، انسان در هر مرحله از زندگیش و در هر شرایطی مجبوره که دست به انتخاب بزنه و اگر بین علاقه مندی هاش تعارضی وجود داره درجه بندی کنه و الویت ها رو برای خودش مشخص کنه.
همچنین توجه کنید که ازدواج به هر حال تداخل دو فرهنگ و دو بینش مختلف است.
آدم در خانواده ی درجه اول خودش هم با سلایق مختلف و نگاه های مختلف مواجه میشه چه برسه به اختلاف نظر با آدم غریبه ایی که به عنوان همسر وارد زندگی میشه.
شما باید به عنوان یک طرف قضیه این سطوح اصطحکاکی رو کم کنید، اونهم در حد خودتون و طرف مقابل هم باید این مهم رو انجام بده.
پیشنهاد اول من در قدم اول اینه که حتما قضیه رو با مادرتون مطرح کنید.معمولا عدم اطلاع خانواده به نفع یک رابطه دوستانه نیست حتی اگر به ازدواج منجر بشه.
شما قبل از اینکه وارد این قضایا بشید و بخواید خود را مطابق خواسته اون آقا تغییر بدید یا ندید باید مطمئن بشید که اون آقا و خانوادش به تایید خانواده شما رسیده، اون موقع شاید خیلی مسائل راحت تر حل بشه.
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
دوستان بعد کلی قهر واسه اولین بار و التماس ایشون بالاخره جوابشو دادم و بش گفتم میترسم بعدا تو زندگی هم اینجوری کنی و بزنی زیر همه حرفات
قرار شده با هم بریم پیش ی مشاور خانواده
به نظرتون کار درستیه؟
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
بهترین کارو می کنی به شرطی که وقتی از مرکز اومدی بیرون حرف های مشاور فراموشت نشه.حالا که انقدر به فکر
آیندتی به رابطه رسمیت بده که اگر مخالفتی از هر طرفی هست زودتر مشخص بشه تا وقتت تلف نشه.
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
راستش منتظریم نتایج ارشد بیاد بعد بگیم یعنی شهریور ماه
چون خانواده من الان مخالفت میکنن و معتقدن که زوده واسه فکر کردن به ازدواج
-
RE: کسی که دوسش دارم سر حرفای روزای اولش نیست
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hengameh777
سلام
من تازه با این سایت اشنا شدم راستش خیلی حرف دارم واسه گفتن
من ۲۳ سالمه و الان ۲ ساله که با یه نفر آشنا شدم و در ارتباطم اون ۶-۷ ماه از من بزرگتره ولی تو بعضی مسائل خیلی عقلش میرسه تو بعضی چیزا نه
رابطه ما تو دانشگاه شکل گرفت ایشون چند بار به من پیشنهاد دادن و من رد می کردم از اولم به قصد ازدواج جلو اومد ولی بعد یه سال من قبول کردم ولی بش گفتم چه شرایطی دارم بش گفته بودم با همکلاسیای پسرم راحتم با داداشای دوستام راحتم اهل حجاب نیستم روسری نمیزنم با هر کسیم که تشخیص بدم دست میدم اوایل ناراضی بود ولی چون منو میخواست قبول کرد این چیزارو
من قرار بود برای ادامه تحصیل از ایران برم و اینم بش گفته بودم و مخالفتی نشد از سمتش من حتی مدرک آیلتسمم گرفتم ولی دیگه عاشقش شده بودم با وجود مخالفت شدید خانوادم نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم همینجا واسه فوق بخونم و کنکور بدم. قبل از اینکه اون وارد زندگیم بشه همیشه آرزوم این بود که تو رشتم اول و بهترن بشم به خودشم اینارو گفتم و وقتی دیدم مخالفتی نمیکنه قبول کردم باهاش باشم
اینم بگم که یکی از شرایط من واسه ازدواج این بود که ادامه تحصیل بده و اونم به خاطر من واسه ارشد خوند و کنکور داد. الان احساس میکنم از وقتی که فهمیده منم دوسش دارم و بدون اون نمیتونم باهام بد شده و سر همه چی مخالفت می کنه
مثلا با اینکه میدونه من سر این قضیه حساسم ولی به پوششم گیر میده و چون منم از این رفتار خیلی بدم میاد و غیر قابل تحمله واسم همشه دعوا میشه
یا واسه ادامه تحصیل من چون میدونه نمیتونم تو شهر خودمون باشم بهانه میگیره و بعضی وقتا فکر میکنم بعدا شاید نذاره من به آرزوهام برسم
هروقت بحث کار و درس میشه بم میگه درسو کارت از من مهمتره انگار
در صورتی که اینجور نیست
من قبول کردم که بعدا زیاد کار نکنم و در واقع قید خیلی از آرزوهامو زدم ولی اون اینارو وظیفم میدونه و به نظرش کار خیلی مهمی نمیکنم
همیشه تو دعواها من متاسفانه چون از بحث خستم شروع میکنم به معذرت خواهی کردن فقط واسه اینکه بحث تموم شه و حتی کار به جایی میرسه که به خودم توهین میکنم
این قضیه خیلی اذیتم میکنه چون من یه دخترم دوست ندارم خورد بشم ولی همیشه این اتفاق میا فته و اونم تو دعواها هیچوقت منت کشی نمیکنه یا نازمو نمیکشه شاید مسخره باشه ولی این قضیه اذیتم میکنه
اینکه همیشه باید حرف اون باشه و من نباید از دستش ناراحت باشم خیلی آزار دهندس
اینکه به جام تصمیم میگیره وحشتناکه مثلا میگه چه جور لباس بپوشم با کی چجور رفتار کنم
با کی دوست باشم و رفت و آمد کنم
چند بار خواستم این رابطه روتموم کنم ولی نتونستم
نه من میتونم دیگه نه اون
من یه پیشنهاد دادم بش که بیایم تو این سایت و هر کدوم مشکلامونو بگیم جداگونه و کمکمون کنید
الان میخوام راهنماییم کنید که چجور میتونم با این مشکلا کنار بیام و حلشون کنم جوری که اذیت نشم تروخدا کمک کنید نمیخوام این رابطه خراب بشه
به نظر میاد این آقا از روی علاقه ای که به شما پیدا کرده بود و نمی خواست شما رو از دست به به خصوص اینکه شما گفتید من بعد از یک سال قبول کردم شرایط اول شما رو پذیرفته وقبول کرده همه چی رو ولی یه نکته اینجاست که زمان همه چی رو تغییر میده بعد مدت زمان ایشون کاری رو که اول باید انجام میداد رو یعنی با شناخت وارد میشد رو الان انجام داد و الانم چون نمی خواد شما رو از دست بده داره شما رو مجبور به تغییر میکنه که اونی بشین که با ملاک هاش سازگار باشین ..به نظر بنده این اقا فقط نقش آدمای اپن مایندو بازی کرد و در عمل داره یه چیزی دیگه از خودش بروز میده........