سلام بچه های همدردی من قبلا یه تاپیک داشتم که به کمک شما یه مدت تونستم آروم باشم و برای خودم کلی برنامه ریزی کردم که سرم شلوغ شه و بتونم از فکر کسی که دوسش داشتمو و ...اون دوسم نداشت و دیگه نمیاد، بیام بیرون من نمیتونم رو کارام تمرکز کنم:325:
اصلا نمیتونم چندتا مطلب توی همین سایت بود راههای التیامو شکست وازینچزا خوندم یه مدت خوب بود ولی من راستش ازونجایی که توی ایمیلم هر وقت میرم نمیدونم یه چراغی هست واسه ایمیله اونه روشنه فک کنم چت میکنه اونو همیشه میبینم نمیدونم چیجوری اومده ولی چند روز پیش نشد طاقت بیارم واسش حرف زدم دلم خیلی تنگ شده بچه ها بخدا دست خودم نیست من ازش تعریفم کردم اما اون هر چی خواست گفت مثلا گفت
شماره های تو توی گوشیم به اسم کنه 1 2 3 سیوه بعدش گفت گم شو گورتو از زندگیم گم کن و بقیه حرفاش چون خیلی زشته نمیتونم بگم
من هیچ حرف بدی نزدم میگم تو خیلی خوبیو ایشالا با یه دختر بهتر عروسی کنی فحش میده میگم دلم تنگ شده فحش میده خلاصه انقد حالم دوباره بد شد که تا صبحش گریه کردم هر بار میگم فراموش اما دلتنگش میشم . من میدونم تنها راهه آروم شدنم اینه که رو کارام تمرکز کنم ورزش درس هنر ولی نمیتونم هر چی میشه توی یادم میاد ونمیتونم از ذهنم دورش کنم
