سردی رابطه در هنگام عقد

با سلام .منو همسرم 1 سال و نیم هست که با هم عقد کردیم . از فامیلمون بودن و اون خوشگل ترین دختر فامیل که خیلیا حسرتشو داشتن . راستش من همیشه برام اعتماد به نفس و اجتماعی بودن طرفم خیلی مهم بوده . قبل عقد با توجه به اینکه خانومم علی رغم خونواده مذهبی که دارن راحت لباس میپوشیدن من احساس میکردم دختر مستقل و با اعتماد به نفس و قوی باشن . دروران آشنایی چندانی به خاطر اصرار خونواده ها نداشتیم . بعد از عقد هم به خاطر شرایط کاری تو 2 شهر مختلف زندگی میکردیم و فقط آخر هفته ها همو میدیدیم تا اینکه کمکم متوجه شدم که اون بر عکس تصورات من یه آدم خجالتی و کم تر اجتماعی هست . خیلی حساس و زودرنجه . دوست صمیمی نداره . فوق العاده منو دوس داره . این موضوعات باعث شد که متاسفانه بخوره تو ذوقم و متاسفانه با توجه به اینه تنها زندگی میکنم برای رفع احتیاج سکسی به کسای دیگه ای رو بیارم . اوایل عذاب وجدان داشتم اما الان 1 سال که با خانومم رابطه جنسی نداشتم و متاسفانه بهش سرد شدم . ازش فرار میکنم . مسئولیت پذیری نسبت بهش ندارم . خیلی دارم اذیتش میکنم. از دیدار طفره میرم . اون بیچاره هم هر کاری میکنه که بهم نزدیک شه اما نمیدونم چیکار کنم . دو دلی شدیدی دارم . از طرفی میترسم که جدا شم ازش و به خاطر اینکه فامیلیم با هم و از یه شهر کوچیک تمام فامیل به هم بریزه . از طرفی هم میترسم ازدواج کنیم و از چاله به چاهی بیوفتیم که راه برگشتی نباشه . تو رو خدا کمک کنید نمیدونم چیکار کنم . همه چیش خوبه غیر از اون دو موردی که گفتم ... کمککککککککککککک

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط reza252

1- اون خوشگل ترین دختر فامیل که خیلیا حسرتشو داشتن .
2- قبل عقد با توجه به اینکه خانومم علی رغم خونواده مذهبی که دارن راحت لباس میپوشیدن من احساس میکردم دختر مستقل و با اعتماد به نفس و قوی باشن .
3-دروران آشنایی چندانی به خاطر اصرار خونواده ها نداشتیم .
4- متوجه شدم که اون بر عکس تصورات من یه آدم خجالتی و کم تر اجتماعی هست . خیلی حساس و زودرنجه . دوست صمیمی نداره . فوق العاده منو دوس داره .

این موضوعات باعث شد که متاسفانه بخوره تو ذوقم و متاسفانه با توجه به اینه تنها زندگی میکنم برای رفع احتیاج سکسی به کسای دیگه ای رو بیارم . اوایل عذاب وجدان داشتم اما الان 1 سال که با خانومم رابطه جنسی نداشتم و متاسفانه بهش سرد شدم . ازش فرار میکنم . مسئولیت پذیری نسبت بهش ندارم . خیلی دارم اذیتش میکنم. از دیدار طفره میرم .

---

دوست عزیز:72:

اولاً مشخص کنید شما و همسرتون چند سال دارید؟ و چقدر اختلاف سنی؟

ثانیاً با توجه به ملاک زیبایی ایشون. احتمالاً شما این ملاک را بر ملاکهای دیگه ارجحیت دادید و پی شناخت بیشتر از ایشون نبودید.

ثالثاً شما تنها معیار مستقل بودن ایشون را در لباس راحت پوشیدنشون دیدید. یعنی نباید بیشتر پرس و جو و تحقیق می کردید؟؟؟

به نظر من بزرگترین مشکل را بعد از عقد شما ایجاد کردید وقتی دیدید نسبت به همسرتون کشش کمی دارید

به جای اینکه این مشکل را با کمک مشاور و اهل فن رفع کنید به آغوش افراد دیگه پناه بردید و این امر

شما رو نسبت به ایشون سردتر کرد و همسرتون را بلا تکلیف تر.

لطفاً لیستی از محاسن و معایب همسرتون که باعث شد با ایشون ازدواج کنید و بعد سرد بشید فراهم کنید.

یک مشاور و کارشناس زبده بیابید و بصورت انفرادی و هم به همراه همسرتون برای مشاوره حضوری نزد او بروید.

با ایشون بیشتر وقت بگذرانید و از ملاکها و معیارهاتون بهش بگید مطمناً چون شما را دوست دارد

تلاش در زمینه رفع نیازهایتان خواهد کرد و در عیر اینصورت بهتر است تکلیف این رابطه قبل از عروسی مشخص شود.

لطفا سریعتر اقدامات لازم را انجام دهید تا مشکلاتتان بیشتر از این نشده.

موفق باشید.

ممنون از پاسختون . من 29 سال دارم و همسرم 27 سال .
ببینیم مطمئنا زیبایی ایشون تاثیر داشته برام . و خودم هم قبول دارم که خیلی اشتباه کردم . اما الان مشکلم اینه که آیا ممکنه یه رابطه تقریبا مرده با رفتن پیش مشاور و کارایی از این قبیل بازم زنده و پویا بشه . ؟ یا اینکه بیخودی داریم زور میزنیم

سلام دوست عزیز.به همدردی خوش اومدی

نقل قول:

---

برای رفع احتیاج سکسی به کسای دیگه ای رو بیارم

---

همین الان تموم روابط جنسی و غیر جنسیت رو با زنهای دیگه قطع کن.

با توجه به توضیحاتی که دادین به نظر من ایراد ازاون دختر نیست ایراد ازشماست.چون همه ما صفات منفی و مثبتی داریم و این دلیل نمیشه که به راحتی به طرف مقابلمون خیانت کنیم.مطمئنا اگه ازخانومتون هم بپرسیم میتونه یه لیست ازخصوصیات منفی شما بگه ایا دلیل میشه که خیانت کنه؟.
همچنین خصوصیات منفی که برای خانومتون گفتین درسته منفی هستن اما خانمان برانداز نیستن و کاملا راه حل دارن،اما چیزی که در شما خیلی ضعیفه تعهد و مسئولیت پذیریه..شما هنوزدرک درستی از ازدواج و زندگی مشترک ندارین چه بسا اگه خانومتون اجتماعی هم بود اما یه عیب دیگه داشت به بهونه اون عیب باز سراغ روابط دیگه میرفتین.

روی احساس مسئولیت و تعهد و وظایفی که برعهده شماست فکر کنید و ببینید ایا میتونید وظایفتونو به خوبی انجام بدید؟ازمشاوران و روانشناسها هم کمک بگیرید تا به بلوغ لازم برای ازدواج برسید.

وقتی مشکل خودتونو حل کردید با کمک هم و راهنمایی مشاور خیلی راحت با بالا بردن اعتماد و عزت نفس خانومتون اونو اجتماعی ترش کنید.و البته لازم به گفتن نیست که رفتار فعلی شما چقد میتونه اون دو خصلت خانومتونو رو تشدید کنه.

موفق باشید

سلام دوست عزیز ..
همیشه امید هست ..
برای ساختن و درست کردن باید تلاش کنیم تا ببینیم نتیجه میده یا نه .. دست روی دست گذاشتن هیچ دردی رو دوا نمیکنه ..
نباید از ترس باختن اصلا بازی رو شروع نکنیم ..
شما سعی و تلاشتو بکن که این حریما و روابط شکسته شده رو درست کنی .. که اگر یک درصد شکست خوردی یه عمر عذاب وجدان نداشته باشی که هیج تلاشی نکردی ..
امیدوارم موفق باشی :72:

من با نظر بهار کاملا موافقم.
متوجه نشدم اینکه خانم به اندازه ی مورد نظر شما با اعتماد به نفس و اجتماعی نیستن چه ربطی به رابطه داشتن با خانمای دیگه داره.
دقیقا به چی می گین اعتماد به نفس و تصورتون از یک شخص اجتماعی چیه؟ چه کارهایی از نظر شما یه ادم اجتماعی یا با اعتماد به نفس انجام میده؟
نوشتید این رابطه تقریبا مرده. در واقع اصلا رابطه ای از نظر شما شکل نگرفته که بخواد به سردی گرایش پیدا کنه یا بمیره.
شما ظاهرا با خانمتون هم رابطه جنسی داشتین. درسته؟ راضی نبودین که رفتین دنبال یکی دیگه؟ نکنه منظورتون از خجالتی بودن ایشون در این نوع رابطه است؟

حق با شماست . من متاسفانه مسئولیت پذیری پایینی دارم . اما دو سوال
1 - آیا واقعا میشه از طریقه مراجعه به روانشناس و مشاور چیزایی مثل مسئولیت پذیری و تعهد رو به وجودآورد ؟
2 - آیا با توجه به اینکه مستقل بودن و اجتماعی بودن خیلی برام مهمه ( جوری که هر وقت تو خیابون یا محل کار یه خانوم با اعتماد به نفس و مستقل رو میبینم ناخود آگاه تحسینش میکنم و با با خانومم مقایسش میکنم ) این مورد تو زندگی آیندم تاثیر گذار نیست ؟ . من تقریبا مطمئنم که اینا باعث سردی من شدن... یجورایی خورد تو ذوقم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

من با نظر بهار کاملا موافقم.
متوجه نشدم اینکه خانم به اندازه ی مورد نظر شما با اعتماد به نفس و اجتماعی نیستن چه ربطی به رابطه داشتن با خانمای دیگه داره.
دقیقا به چی می گین اعتماد به نفس و تصورتون از یک شخص اجتماعی چیه؟ چه کارهایی از نظر شما یه ادم اجتماعی یا با اعتماد به نفس انجام میده؟
نوشتید این رابطه تقریبا مرده. در واقع اصلا رابطه ای از نظر شما شکل نگرفته که بخواد به سردی گرایش پیدا کنه یا بمیره.
شما ظاهرا با خانمتون هم رابطه جنسی داشتین. درسته؟ راضی نبودین که رفتین دنبال یکی دیگه؟ نکنه منظورتون از خجالتی بودن ایشون در این نوع رابطه است؟

---

ببینید این خانوم بسیار حساس و زود رنجه . کافیه کوچکترین ایرادی رو دوستانه بگیرم تا ازم برنجه . در برخورد با خونوادم خجالتیه . در مقابل کسی که بهش زور میگه تو لاک خودش فرو میره .

نقل قول:

---

آیا واقعا میشه از طریقه مراجعه به روانشناس و مشاور چیزایی مثل مسئولیت پذیری و تعهد رو به وجودآورد ؟

---

این صفات بوجود اوردنی نیستن..همه ما این خصلتها رو داریم اما گاهی بخاطر بی توجهی بهشون در حد یه نطفه باقی میمونن..
اولین قدم اینه که شما واقعا خودتون بخواید و به نظر من زمانی مسئولیت پذیری و تعهد رو میتونین دارا باشید که به معنای واقعی ازدواج پی ببرید.
فقط زمانیکه بفهمیم ازدواج یعنی چی و زندگی مشترک و ساختنش چه معنایی داره میتونید بفهمید ایا از پس این کار برمیایید؟

نقل قول:

---

- آیا با توجه به اینکه مستقل بودن و اجتماعی بودن خیلی برام مهمه ( جوری که هر وقت تو خیابون یا محل کار یه خانوم با اعتماد به نفس و مستقل رو میبینم ناخود آگاه تحسینش میکنم و با با خانومم مقایسش میکنم ) این مورد تو زندگی آیندم تاثیر گذار نیست ؟ . من تقریبا مطمئنم که اینا باعث سردی من شدن... یجورایی خورد تو ذوقم

---

اگه به این روند مقایسه کردن ادامه بدی صد در صد تاثیر گذاره.نه فقط تو این مورد بلکه با دیدن هر عیبی در همسرتون شروع به مقایسه کردن خواهید کرد.اصلا یکی ازدلایل که گفتم روابطتونو با زنهای دیگه قطع کنید همینه که دچار مقایسه خصوصا تو مسائل جنسی نشید.

شما باید باور کنید ادما منحصر بفردن و گاهی بعضی ازخصوصیاتشون که به نظر ما ناخوشاینده در واقع یه نوع تفاوت هست.
زمانی که با کسی ازدواج میکنید باید تمرکز ذهنتون و همچنون نگاه و چشماتون و قلبتون برای یک نفر باشه..در واقع شما باید زنهای دیگر رو ببینید اما انگار که ندیدید..فقط توجهتون روی همسرتون باشه..اگه درخواستی ازش دارید به شیوه صحیح که اینم باید یاد بگیرید بهش بگید و کمکش کنید تا کم کم و نه یک دفعه ای تغییر کنه.اونم اگه خودش بخواد.

نقل قول:

---

ببینید این خانوم بسیار حساس و زود رنجه . کافیه کوچکترین ایرادی رو دوستانه بگیرم تا ازم برنجه . در برخورد با خونوادم خجالتیه . در مقابل کسی که بهش زور میگه تو لاک خودش فرو میره .

---

شاید نحوه ایراد گرفتن شما درست نیست..روابط زن و مرد ریزه کاریایی داره که اگه رعایت نشه مشکلات زیادی بوجود میاره..مثلا اگه میخواید ایرادی ازش بگیرید باید اولا فضا و زمان مناسبی باشه.قبلش از نظر روحی و عاطفی کاملا ارضاش بکنید..تمجیدش کنید و بهش بگید دوسش دارید تا خیال نکنه ایرادی که میگیرید معناش بی علاقگی شماست.نظرتونو در قالب پیشنهاد بگید.نه بصورت ایراد یا دستور و....
که این مهارتها رو با کمک مشاور میتونید بدست بیارید

موفق باشید

شما خودتون باید چشماتونو باز میکردین و درست انتخاب میکردین
الان خانوم شما باید تاوان اشتباه شما رو پس بده؟
سعی کنین یه جوری رفتار کنین که فردا روز جواب وجدان خودتون رو بتونین بدین
خب اون فکر کرده شما اونو پسندیدین

این ایراداتی هم که میگین اصلا موضوع حادی نیست
شما راجع به این موضوعات اصلا با خود خانومتون صحبت کردین؟
تلاشی برای بهتر شدن رابطه کردین؟
خانوم شما اصلا اطلاع دارن که شما از چنین موضوعاتی ناراضی هستین؟
یا فورا خیانت رو انتخاب کردین؟!

به رابطتت فرصت بده.............آخه توو این زمان که چیزی مشخص نمیشه............یک ازدواج و رابطه درصدش خیلی پایینه که (شاید 1 درصد) از همون اول به به و چه چه باشه................باید زمان بدی.......نه اینکه نیازت رو جور دیگه برطرف کنی برادر.
به جرات میتونم بگم تفاهم بین مرد و زن بعد از دوسال ، کمی کمتر یا بیشتر ، بوجود میاد!....اونم زیر یه سقف(وقتی میری زیر یه سقف انگار وارد یه دنیای دیگه شدی)......نه در دوران عقد!
صبر داشته باش و به زندگیت عشق بورز......ایراداتش به چشمت نمیاد..........شما هم بی ایراد نیستی.....مثل همه ما!
ببخشید که بی پروا حرف زدم!
:72:

بهار خیلی خوب به شما توضیح داد که چه کار کنین.

من نمی دونم این درباره شما درسته یا نه اما می خوام اینو بگم. بعضی از اقایون از خانمشون توقع دارن مثل یه عروسک بیاد مهمونیا و این طرف اونطرف و کاملا هم منطبق بر علایق بقیه ادما رفتار کنه خانم و خوشگل باشه خوش هیکل باشه خوب برقصه خوب با بقیه حرف بزنه خوب و شیرین باشه و خلاصه بتونن هربار یه دل سیر پز خانمشونو به بقیه ی ادمای اطرافشون بدن. در واقع زن رو یه عروسک می بینن که مایه ی پز دادنشون باشه. به خود اون شخص مثل یه انسان نگاه نمی کنن. این خیلی برای خانم توهین امیزه.

به هر حال نداشتن اعتماد به نفس و خجالتی بودن خیلی راحت تر حل می شه... (ببخشید واضح می گم) تا راهی که شما برای جواب به این وضعیت که دوست نداشتین انتخاب کردین. یعنی خیانت. شما خیلی باید سعی کنین که خودتونو بهتر اداره کنین. هیچ فرقی نداره که چه کسی همسر شما باشه. ممکنه به راحتی با هرکس دیگه ای هم که باشین یه چیزی ازش ببینین که خوشتون نیاد و برین سراغ یکی دیگه. اینطوری هیچوقت نمی شه یه رابطه ی واقعی و با عشق داشته باشین و اخرش هم خودتون رنج می بینید.

هرکی که حرفی به ادم بزنه ادم ناراحت بشه معنی اش لزوما زودرنجی نیست. باید حرف رو درست زد. اگه بد حرف زده بشه حالت توهین پیدا می کنه. حرف باید با خیرخواهی و به ملایمت و با قصد سازندگی باشه.

برای خانمتون لینک های جراتمندی و منفعل نبودن می تونه مفید باشه. ممکنه این لینک ها برای شما هم مفید باشن.
اینجا توی پست 10 گذاشتم
http://www.hamdardi.net/thread-23001.html
http://www.hamdardi.net/thread-19883.html

اگه بتونین مشاوره حضوری هم برین خوبه.

یه وقتایی فکر می کنم سیستم بعضی کشورای خارجی از جهاتی بهتره. درسته یه بدی هایی داره ولی انگار خوبیاش بیشتره.
از بچگی کنار هم بزرگ می شن و به یه درک مناسبی از جنس مخالف می رسن. قبل از اینکه یکی رو زن ببینن و اون یکی رو مرد هر دو رو کنار هم ادم می بینن. احساساتشون خیلی وقتا درست شکل می گیره. بعدا هم می تونن و این اختیارو دارن که درست عاشق بشن و درست هم ازدواج کنن. اگه یه زن بچه دار بشه رسوا نیست فقط چون ازدواج نکرده. لازم نیست بره بمیره. واسه بکارت لازم نیست جواب پس بده. ادما یه مدت کوتاه با هم زندگی می کنن و بعد اگه با هم تفاهم داشتن با هم ازدواج می کنن. هیچکسی کاری به گذشته ی اون یکی نداره و می گن بعد از ازدواج مهمه. یک زن رسمی بیشتر نمی تونه داشته باشه اقا و ...
اونوقت ما اینجا خیلیامون حتی یه دوره ی یه ماهه نامزدی و اشنایی با همدیگه هم نداریم و بعد از ازدواج هم خودمون عذاب می کشیم هم طرف مقابلمون. چاره ای هم نیست. چون تو این رنج کشیدناس که می شه به تفاهم رسید.

من ازتون معذرت می خوام که یه مقدار خشن نوشتم. نظراتم می تونن کاملا اشتباه باشن. چون ازدواج نکردم مشاور هم نیستم.
امیدوارم موفق باشید.

meinoush حرفات جالب بود.
باهات موافقم..............




یه وقتایی رو منم هستم........اضافه میکنم:جالبه که توو فرهنگ ما مرد و زن بی دلیل عنگ هم میچسبونن به هم....دیگه نمیدونن که توو دو فاز جدان!...........یا باید کنار بیان و صبر داشته باشن و کمک کنن به رابطشون یا.................

بگذریم:

مطمئنم قضیه ازدواج غربی توو کت هر مرد و زن ایرانی نمیره و نخواهد رفت!

بگذریم:

مطمئنم قضیه ازدواج غربی توو کت هر مرد و زن ایرانی نمیره و نخواهد رفت!

نقل قول:

---

.اونم زیر یه سقف(وقتی میری زیر یه سقف انگار وارد یه دنیای دیگه شدی)......نه در دوران عقد!

---

البته چندان درست نیست که به امید اینکه بعد ازعقد رابطه خوب میشه عروسی کرد..هر چقدر زودتر به فکر حل مشکلات باشیم بهتره..نامزدی بهتر ازعقد و عقد بهتر ازبعد ازدواج.
پس شما دوست عزیز تا برطرف نشدن مشکلاتتون عروسی نکنید.

نقل قول:

---

ادما یه مدت کوتاه با هم زندگی می کنن و بعد اگه با هم تفاهم داشتن با هم ازدواج می کنن.

---

مینوش جان درک میکنم چی میگی..اما واقعیت اینطور نیست..خصوصا ماها که دختریم اگه بخوایم با کسی مدت کوتاهی ازمایشی زندگی کنیم کاملا وابسته میشیم.اونوقت حتی اگه اون ادم مناسبمون هم نباشه نمیتونیم رابطه رو قطع کنیم..و اگه اون ترکمون کنه کاملا کاملا اسیب میبینیم.
واقعا برای شناخت همدیگه نیاز نیست باهم زندگی کنیم چون معایب این روش بیشتر ازمحاسنشه.راههای زیادی هست که طرف رو بشناسیم.اما مسئله مهمتر اینه که خودمونو اول بشناسیم و امادگیهای ازدواج رو تو خودمون ایجاد کنیم.
اینطوری اگه مشکلی هم پیش بیاد چون مهارتمون بالا رفته میتونیم حلش کنیم.

اما تو حالت قبل فقط وابستگی وجود داره.

حرفم خطاب به اقا رضا هم بود

موفق باشی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط meinoush

اگه یه زن بچه دار بشه رسوا نیست فقط چون ازدواج نکرده. لازم نیست بره بمیره. واسه بکارت لازم نیست جواب پس بده. ادما یه مدت کوتاه با هم زندگی می کنن و بعد اگه با هم تفاهم داشتن با هم ازدواج می کنن. هیچکسی کاری به گذشته ی اون یکی نداره و می گن بعد از ازدواج مهمه. یک زن رسمی بیشتر نمی تونه داشته باشه اقا و ...
اونوقت ما اینجا خیلیامون حتی یه دوره ی یه ماهه نامزدی و اشنایی با همدیگه هم نداریم و بعد از ازدواج هم خودمون عذاب می کشیم هم طرف مقابلمون. چاره ای هم نیست. چون تو این رنج کشیدناس که می شه به تفاهم رسید.

---

دوست عزیز:72:

متاسفانه در کشور ما یک زن که ازدواج و عقد رسمی کرده و ممکنه بچه هم داشته باشه

اگه همسرش بخواد طلاقش بده دستش به هیج جا بند نیست و شوهرش میتونه با قسطی

کردن مهریه و غیره اگر مهریه ای باشه :163: راحت بذاره و بره. دیگه اگه به اون صورت بشه

واقعاً هرج و مرجی اینجا میشه. درکشورهای دیگه حتی روابط بدون عقد رسمی هم شامل

قانون و مقررات خاص خودش میشه.

ولی این دوستمون با توجه به فامیل بودن همسرشون باید شناخت لازم را تا حدی بدست می

آوردند ولی گویی زیبایی را بیشتر در نظر گرفتن. بهترین کار به نظر من اینه که قبل از عروسی

و با کمک مشاور مسائل را اگه میشه حل کنند در غیر اینصورت بهتره رابطه همینجا تموم شه

قبل از اینکه زیر یک سقف بروند.

موفق باشید:72:

خیلی ببخشید که این رو میگم ، ولی به نظرم شما الکی دارید از همسرتون ایراد میگیرید تا کار خودتون رو توجیح کنید .
دلیل خیانت شما چیه؟

این توضیحاتی که شما دادید و چیزهایی که راجع به همسرتون گفتید اصلا باعث نمیشه که شما به خودتون این حق رو بدید که بهش خیانت کنید .

این چیزهایی که شما گفتید اصلا عیب نیست .اگه یک دختری توی یک سری مسائل جنسی خجالتی هست دلیل به نجابتی هست که داره .

تازه شما باید خیلی خوشحال هم باشید که همسرتون نجیبه و کم کم با قلق خودتون و با محبت کردن بهش و اثبات اینکه خیلی دوستش دارید از خجالت اون بکاهید .

شما با تعریف و تمجید از همسرتون میتونید بهش اعتماد به نفس بدهید .

اکثر دخترها زمان عقدشون خجالتی هستند .

همسر شما هم خوشکله و هم فوق العاده شما رو دوست داره پس چطور دلتون اومده بهش خیانت کنید؟ (ببخشید ولی خیلی ناراحت شدم و دلم برای همسرتون سوخت )

اينجا چه خبره؟؟؟
به جاي اين همه فكر كردن و ناز كردن به اينكه ايا زندگي مشتركتون با اين خانم به اصطلاح خجالتي رو بسازيد يا بزنيد زير همه چيز يه كوچولو اول تكليفتون رو با خودتون و وجدانتون مشخص كنيد قبل از هر چيز به خانمتون بگيد تو دوران عقد بهش خيانت كرديد(حالا به هر دليل)
اونوقت اون خانم هستند كه برا ادامه زندگي با يه مردي بي وفا و سست ايمان مثل شما حق تصميم گيري دارند كه بعيد مي دونم هيچ خانمي حاضر باشند با همچين مردي زير يك سقف زندگي كنند هر چقدر هم كه دوستتان داشته باشند كاش لااقل خودتان اعتراف نمي كرديد كه دوستتان دارند
در آخر برا همسرتون آرزوي بهترينها و داشتن يك همسر سالم و عاشق را دارم