چطور برای همیشه مال هم باشیم؟

سلام دوستان. من 18 ساله هستم. 7 ماهه که با پسری هم سن خودم آشنا شدم و از همون اول فکر کردم ما خیلی شبیه هم هستیم. اما ایشون هیچوقت به من ابراز علاقه نمیکنه و نمیکرد و رابطه ما در بیشتر مواقع در حد صحبت درباره درس و کار و ... بوده. من تا چند وقت پیش متوجه درستی این موضوع نبودم و از ایشون انتظار کارهای عاشقانه رو داشتم و اینکه بهم قول ازدواج بده. اما اون نظرش این بود که چون هنوز خیلی مونده تا ما به سن و شرایط ازدواج برسیم نباید قول الکی بدیم و زدن حرف های عاشقانه هم ممکنه باعث آسیب رسیدن به هر دومون مخصوصا من بشه در آینده. من خیلی از این موضوع آزار میدیدم و داوما با خودم در کشمکش بودم که رابطه رو تموم کنم یا نه. تا اینکه به یه مشاور خوب مراجعه کردم و ایشون گفتن که به هیچ وجه لازم نیست رابطه تموم شه و فقط کافیه حد و حدود ها حفظ بشه و ما اصول شرعی و اخلاقی رو رعایت کنیم و وقتی که سن ازدواجمون رسید اون موقع به عشق و ازدواج فکر کنیم. در واقع جناب مشاور دقیقا همون حرفی رو گفتن که دوستم همیشه میگفت. حالا ما با هم دوستیم و در واقع دوست دختر دوست پسر نیستیم. منم حرف مشاور رو قبول کردم و دیگه اصلا انتظار ندارم کارهای عاشقانه بین ما شکل بگیره. فقط موضوعی که هست اینه که من هم این پسر رو بی نهایت دوست دارم ( اونم منو دوست داره و بدون اینکه بگه از نوع رفتارش این موضوع کاملا مشخصه) هم اینکه فکر میکنم از همه نظر ما مناسب هم هستیم. اما دلم میخواد اونم راجع به من این فکر رو بکنه و ما بعذ ازز اینکه به شرایطش رسیدیمف برای هم بشیم. الان میخوام بدونم چه کاری باید بکنم که هم اخلاقی باشه و هم نظر ایشونو به من طوری جلب کنه که برای همیشه منو بخواد. مطمئنا این درست نیست که من دست رو دست بذارم و یه وقت ببینم این مورد داره از دستم میره، نه؟ مخصوصا که این وسط علاقه شکل گرفته و کافیه جهت دار بشه. ممنون میشم کمکم کنید.

poem خانوم
18 سالته
و احتمالا تو 17 سالگی عاشق این آقا پسر شدی
سنت خیلی کم بوده وقتی به اصطلاح عاشقش شدی
مثل اینکه پسره خیلی دلتو برده
البته باید بدونی که شباهت ملاک خوبی نیست ولی خب از هیچی بهتره
ببین آبجی
اون آقا پسر باید بره دانشگاه+سربازی+پیداکردن کار+پس انداز خوب+جلب کردن رضایت خانواده+...
وضع جامعه رو که میدونی
دیگه فقط با عشق نمیشه زندگی کرد
بی پولی انقدر بی رحمه که میتونه عشق های افلاطونی رو هم تیکه تیکه کنه و از بین ببره
مخصوصا تو جامعه ما که چشم و هم چشمی اپیدمی شده

سلام دوست عزيز

به همدردي خوش اومدي

عنوان تاپيكت مبهمه و زياد با مطالبت همخواني نداره, بهتره يه اسم مناسب تر بزاري تا راحتتر راهنمايتون كنن

من نميگم مشاور درست گفته يا نه اما اين وسط فكر نميكني اگه رابطه به اميد ازدواج ادامه پيدا كنه تكليف وابستگي ناخواسته شما به هم چي ميشه؟ وبيشتر اسيبي كه شما ميخوري

به نظرم زوده كه به ازدواج فكر كنين

يا حداقل اون اقا هنوز خيلي زوده واسشون چون ازدواج معيارهاي زيادي داره و يكي از اصليترين اونها اينه كه هردو طرف شرايط اوليه شو داشته باشن

شما هنوز هيچي نشده دنبال راهي هستي كه از دستش ندي فكر كن يه مدت كه بگذره چه اتفاقي ميفته

يادت نره يه دختر تو اين روابط اسيب بيشتري ميخوره و بهتره صبر كني , موقعيتهاي زيادي واست پيش مياد و به قول يه مثل ايراني از حول حليم ...

تاپيك دلايل عيني منع روابط دختر و بسر رو بخون و يه مدت هم تو تالار در مورد موارد مشابه خودت جستجو كن
http://www.hamdardi.net/thread-17296.html

اگه لينك خوبي پيدا كردم واست ميزارم

خوبه كه ميخواي درست پيش بري اما اين راهش نيست, دقت كن...

من به هيچ عنوان دوستي يا ادامه رابطه رو توصيه نميكنم, زن يعني ناز و مرد نياز, دنبال راه براي جلب توجه يا وابسته كردن اون نباش

ايشون اگه بخواد خودش مياد جلو هر زمان و تحت هر شرايطي, شما كاري نكن و صبر كن

سني نداري و بهتره صبر كني تا ديدگاهت به زندگي و ازدواج بهتر شكل بگيره

موفق باشي

حالا باید ببینی تو و این آقا پسر میتونین این همه سال، کم کمش هفت سال، به هم وفادار بمونین و
به قول صادق هدایت عزیز، دلتون نسره؟

ممنون از شما. بله وابستگی اگه باشه بده. ولی هیچ وابستگی در کار نیست. متوجه شرایط سن خودم و اون هم هستیم هردو و به خاطر همینه که به ازدواج از الان فکر نمیکنیم. این که میگم از دستش میدم به خاطر اینه که خصوصیات کلی شخصیتش ( البته نه همه همه) چیزاییه که با معیار های من همخوانی داره. متوجه این هستم و هستیم که ممکنه طرز تفکر و شخصیتمون تا چند سال بعد از زمین تا آسمون فرق کنه وگرنه همین حالا ازدواج میکردیم! یه چیزی هم که هست اینه که هردوی ما یه خورده نسبت به هم سن و سالامون از نظر تفکر و ... بزرگتر هستیم ( البته منظورم این نیست که بخوام از خودم تعریف کنم! ). و اینکه من گفتم بی نهایت دوستش دارم، اما عاشقش... نه نیستم. من میتونم بدون اون زندگی کنم و وابسته هم اصلا نیستم. ولی به هرحال اینطور هم فکر نمیکنم که چون 18 سالمه هیچی هیچی رو متوجه نیستم! بالاخره یه چیزایی رو سرم میشه با این سن هم! و من تا اینجای کار که رسیدم عقلم به همراه عاطفه بهم میگه اون تکه گم شده منه! من مثال هایی دیدم از آدم هایی که کسی رو دوست داشتن و دست روی دست گذاشتن و تا سالها بعد، حتی بعد از تشکیل خانواده حسرت خوردن که چرا اون طرفو از دست داد.
ببینین، شما میگین زن نازه و مرد نیاز و زن نباید کاری کنه... این طرز تفکر از کجا اومده؟!! مگه زن ها موجودات بی دست و پایی هستن؟ اینطوری که شما میگین مرد ها فقط حق انتخاب دارن. در واقع با این طرز تفکر، مرد ها حق دارن از بین همه دختر های دنیا هر کسی رو خواستن انتخاب کنن ولی زن ها فقط باید از بین خاستگاراشون انتخاب کنن! نه؟ فکر نکنم خدا هم بخواد زن ها این همه ناتوان باشن وگرنه این همه قدرت رو برای جلب مردها توی وجودشون نمیگذاشت.
من میدونم نباید توی سنی که نمیتونم ازدواج کنم همسرم رو انتخاب کنم... ولی کاریه که شده... میدونین؟ من اصلا به دنبال چیزی به اسم دوست پسر نمیگشتم و ایشون خیلی اتفاقی سر راه من قرار گرفت، طوری نبود که بگم مثل خیلی از دوستیها، به خاطر رفع تنهایی با یکی دوست شدم و حالا وابسته شدم و... تا حالا بارها به این نتیجه رسیدم که کار خدا بوده آشنایی من با اون... از وقتی باهاش آشنا شدم تغیرت زیادی کردم. از جمله پیشرفت معنوی...
بازم ممنون ا راهنمایی هاتون. :)

نقل قول:

---

شما میگین زن نازه و مرد نیاز و زن نباید کاری کنه... این طرز تفکر از کجا اومده؟!! مگه زن ها موجودات بی دست و پایی هستن؟ اینطوری که شما میگین مرد ها فقط حق انتخاب دارن. در واقع با این طرز تفکر، مرد ها حق دارن از بین همه دختر های دنیا هر کسی رو خواستن انتخاب کنن ولی زن ها فقط باید از بین خاستگاراشون انتخاب کنن! نه؟ فکر نکنم خدا هم بخواد زن ها این همه ناتوان باشن وگرنه این همه قدرت رو برای جلب مردها توی وجودشون نمیگذاشت.

---

خودت كه جواب حرفتو دادي عزيزم ناز يا همون لطافت زنانه قدرت زنه كه خواستگارهارو به سمتش ميكشونه, حالا مردي از هيچ چيز تو وجود زني خوشش نياد عالم و ادم نميتونه اين كشش رو به زور ايجاد كنه و برعكس

زن و مرد هر دو حق انتخاب دارن و اين ربطي به ذات زن و مرد ناز ونياز نداره

من خودم زنم و توانايي هاي خودم رو ميدونم و ترجيح ميدم انتخابم دو سويه و همراه با احترام باشه , حالا حتما ويزگيهاي من و اون شخص عامل كشش من و انتخاب منه
دليلي براي پافشاري نيست, زندگي روال خودشو داره دوستم اين حس متفاوت بودن گاهي اوقات ادمو به اشتباه ميندازه

موفق باشي

سلام دوست عزیز!!!

کسی اینجا قدرت درک و شعور شما رو زیر سوال نبرده برعکس من فکر میکنم که چون دختر عاقل و فهمیده ای هستی اومدی اینجا و داری مشاوره میگیری... خودت از خطرات آگاهی و می خوای ازشون اجتناب کنی...

به اندازه سنت و چه بسا بیشتر هم میفهمی. پس خودت میدونی که روزگار چه بازی هایی ممکنه باهات بکنه... میدونی که تا چند سال دیگه چقدر ممکنه با اینی که الآن هستی متفاوت باشی... پس چطور می خوای با داده های الآنت برای چندین سال آینده تصمیم بگیری؟

گفتی که با هم ارتباط داشته باشیم در حالی که وابسته نشیم!!! این امکان نداره عزیزم... ما انسانیم سراپا احساس... آدم به حیوان خونگیش دل میبند اونوقت شما انتظار داری سال ها با یه پسر در ارتباط باش در حالی که بهم احساسی نداشته باشید... اونم یه دختر و پسر جوون که پر از کشش طبیعی به سوی همدیگرند؟

این لینک ارزشمند رو از مدیر رو مطالعه کن
اگر شرایط ازدواج ندارید دمیدن در تنور احساسات ممنوع

نمی خوام واژه خام رو بکار ببرم چون واقعا دختر خامی نیستی... ولی عزیزم دنیای بیرون پیچیده تر و غیر قابل پیش بینی تر از این حرف هاست.

اون آقا راهش رو میدونه... وقتی شرایط ازدواج هر دو تون مهیا شد، اگر هنوز هم به هم مایل باشید، زیر سنگ هم شده پیدات میکنه

پس به خودت و رشدت بپرداز که این روزهای طلایی عمرت به سرعت در حال سپری شدن هستند

با نظرات دانوب و نقاشی کاملا موافقم
نظرهای نقاشی رو که تقریبا همیشه قبول دارم و تموم نظراتش رو با دقت میخونم

ببین poem جان
من میدونم وقتی که دوستان میان بهت میگن ولش کن. اگه تو رو بخواد،زیر سنگم که باشی پیدات میکنه و باهات ازدواج میکنه، چقدر اعصابت خورد میشه

تو دنبال اینی که اون آقا پسر رو وابسته و چه بسا عاشق خودت کنی
فعلا از احساسش مطمئن نیستی که بخوای ولش کنی
مطمئن نیستی که اگه ترکش کنی، دوباره به سمتت برمیگرده یا نه
من میدونم که نمیتونی همچین ریسکی رو قبول کنی
شاید با توجه به شرایط جامعه و دخترایی که با هزار عشوه و ناز در دسترس قرار میدن خودشون رو، یه کم حق داشته باشی
ولی باور کن تو و این آقاپسر، هرچقدر هم که بزرگتر از سنتون باشین، به مرور دیدگاهتون نسبت به همه چیز تغییر خواهد کرد
و اگه از الان وابسته همدیگه بشین، چند سال دیگه جدایی غیرممکن میشه و اگه فقط به خاطر این حس وابستگی ازدواج کنید، ازدواجتون زودتر از اونچیزی که فکرشو بکنی از هم میپاشه

در مورد اون مسئله ناز و نیاز هم، یادمه چندوقت پیش یه مقاله تحقیقاتی خوندم، راجع به اینکه در مردها یه هورمونی وجود داره که باعث میشه دلش بخواد بره دنبال زن، نه اینکه زن بیفته دنبال مرد!!
که مصداقش رو ما توی جفت گیری در طبیعت هم میبینیم. نرها برای به دست آوردن ماده میجنگن
ماده ها برای نرها نمی جنگن

این قانون طبیعته عزیزم
موفق باشی

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گوشت تلخ

با نظرات دانوب و نقاشی کاملا موافقم
نظرهای نقاشی رو که تقریبا همیشه قبول دارم و تموم نظراتش رو با دقت میخونم

ببین poem جان
من میدونم وقتی که دوستان میان بهت میگن ولش کن. اگه تو رو بخواد،زیر سنگم که باشی پیدات میکنه و باهات ازدواج میکنه، چقدر اعصابت خورد میشه

تو دنبال اینی که اون آقا پسر رو وابسته و چه بسا عاشق خودت کنی
فعلا از احساسش مطمئن نیستی که بخوای ولش کنی
مطمئن نیستی که اگه ترکش کنی، دوباره به سمتت برمیگرده یا نه
من میدونم که نمیتونی همچین ریسکی رو قبول کنی
شاید با توجه به شرایط جامعه و دخترایی که با هزار عشوه و ناز در دسترس قرار میدن خودشون رو، یه کم حق داشته باشی
ولی باور کن تو و این آقاپسر، هرچقدر هم که بزرگتر از سنتون باشین، به مرور دیدگاهتون نسبت به همه چیز تغییر خواهد کرد
و اگه از الان وابسته همدیگه بشین، چند سال دیگه جدایی غیرممکن میشه و اگه فقط به خاطر این حس وابستگی ازدواج کنید، ازدواجتون زودتر از اونچیزی که فکرشو بکنی از هم میپاشه

در مورد اون مسئله ناز و نیاز هم، یادمه چندوقت پیش یه مقاله تحقیقاتی خوندم، راجع به اینکه در مردها یه هورمونی وجود داره که باعث میشه دلش بخواد بره دنبال زن، نه اینکه زن بیفته دنبال مرد!!
که مصداقش رو ما توی جفت گیری در طبیعت هم میبینیم. نرها برای به دست آوردن ماده میجنگن
ماده ها برای نرها نمی جنگن

این قانون طبیعته
موفق باشی

---

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

خواستم یه ویرایش بکنم، نگو نقل قول رو زدم
همش از خستگی بیش از حده

دوست عزیز یه سیبو که بندازی تو هوا تا بیاد پایین چرخ میخوره و چرخ میخوره.به نظر من از الان به چندین سال دیگه فکر کردن اشتباهه.شما و اون اقا کم کم پخته تر میشید معیاراتون تغییر میکنه نگاهتون به زندگی عوض میشه.سطح توقعاتتون تغییر میکنه.شما به فکر همین حالا باش فردا خودش میرسه.سعی کن تو هر مقطعی از زندگیت کمال استفاده و لذت رو ببری الان از الانت استفاده کن ازدواج پیش میاد.یکی از بچه ها حرف خیلی قشنگی زد اگه زیر سنگم باشی پیدات میکنه.

:310:
سلام//
بنظر من بيخبال هم باشيم بهتره
چون الان نميشخ گفت مال هم هستيم يا نه!!
عشق زياده عشق پوچ . نا معلوم
بيخيالللللللللللللللللللل للللللللل

poem عزیز .
من نمی دونم این دیگه چه مشاوریه ؟ تا حالا این جوری شو من ندیده بودم که مشاور بیاد مراجع شو تشویق به دوستی بکنه ، شما هم خوش خیال ، که دوست پسر و دوست دختر هم نیستیم ؟! !؟!
بعدش شما چطوری می خواین اصول شرعی و اخلاقی رو رعایت کنین !؟ اینو شرع می گه که اگه ترس از به گناه افتادن وجود داشته باشه ، این رابطه شرعا حرامه .
شما هنوز هیچی نشده ، واسه خودت بریدی و دوختی که اون شما رو دوس داره و دارین توی خیالاتتون اونو به عنوان همسر آینده تون تصور می کنین /

این تاپیک از تاریخ گذشته است........
لطفا پست نزنید:324: