-
تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام
همسر من خیلی خیلی مهربون و دوست داشتنی هست
اون تقریبا به همه آدمهای اطرافش احترام می ذاره و هواشونو داره و همه دوستش دارند
ولی حالا مشکل من
اون خیلی هوای منو داره -------------->همانطور که هوای بقیه رو مثل پدر و مادرش رو داره
بهم محبت می کنه------------->همانطور که به بقیه محبت می کنه
یعنی هیچ تفاوتی بین مدل محبتی که به من می کنه با بقیه نیست
یعنی اگه کسی بیاد داخل زندگیه من از محبت های همسرم به من قبطه می خوره ولی این در حالیکه من زیاد لذتی نمی برم و به محبت هاش عادت کردم طوری که نباشه نمی تونم تحمل کنم
توی خاطرات عاشقانه خیلی چیزا می خونم که همسر من هم انجام می ده ولی در حالیکه مشابهش رو زیاد دیدم برای بقیه انجام بده و این باعث میشه برای من لذت بخش نباشه
این رو هم بگم:
همسر من به هیچ عنوان اهل ابراز احساسات نیست
در ضمن این مشکل من در روزهای نزدیک به ..... من بیشتر هم میشه
همش احساس می کنم از روی اجبار و به خاطر تعهدی که بهم داره بهم محبت می کنه نه به خاطر اینکه دوستم داره
دوست دارم یه جاهایی رفتارش با من تا بقیه فرق کنه
لطفا نظرتون رو بگید
ممنونم...............
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام دوست عزیز وگرامی
شما که محبت میبینید .اگر محبت نمیدید اون وقت میشد بهش گفت مشکل.
قبول دارم دوست دارید محبتهایی که همسرتون به شما میکند از نظر شما باید بیشتر از یگران باشد.
شما از نظر من یه جورای داری به دیگران حسادت میکنید که چرا محبتهاتون یک اندازه هست باید برای شما بیشتر باشد.
من یک سوال دارم .
مگر میشه محبت کردن به پدرمادرش با محبت کردن به شما یک شکل باشد.
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
من نمی گم بیشتر باشه من میگم متفاوت تر باشه
در ضمن صحبت من خاص پدر و مادرش نیست بلکه همه است مثل پدر و مادر خود من و خواهر من و خواهر خودش........
مثلا دیشب دیر اومد خونه و خیلی زیادم خسته بود من عصرش دکتر بودم ازم پرسید اقلیما داروهاتو گرفتی و منم گفتم نه حال نداشتم اونم دیدم نیومده رفت دارو بگیره در حالیکه بهش گفتم نمی خواد و من فردا خودم میگیرم مشابه این رفتار رو در مورد دیگران هم دیدم انجام داده مثل پدر و مادرش.............
دقیقا با همین جزئیات پس دیگه ارزشمند نیست چون اون این کارو واسه بقیه هم می کنه چون اخلاقش اینه نه به خاطر اینکه منو دوست داره!
مثلا می تونه متفاوت تر باشه مثلا می تونه گاهی sms هامو با چاشنی عزیزم جواب بده
و گاهی بهم ابراز احساسات کلامی کنه کاری که برای دیگران نمی شه انجام بده
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
اقلیما جان سلام
خوب منم یک سوال دارم! البته خودمو میگذارم جای تو!
همسر اقلیما آدم مهربونیه...اما محبتش عملیه! کلامی نیست! جزء شخصیتشه!
آیا محبتش به تو جز عشق به تو هست؟ جز اینه که حواسش به تو هست؟
محبتش به پدر و مادرشم هست
به دوستانشم هست
به اقلیما هم هست!
اما آیا تو توی ذهن مردت هستی که ببینی احساسش نسبت به شماها یکی هست یا نه؟
عمل گرایی معمولا شبیه به همه!
محبت کلامی تفاوتش رو نشون میده!
مسلما محبت همسرت به تو با محبتش به خانوادش متفاوته اما شکل اجرا یکیه! باید همسرت رو به کلام بیاریچون محبت کلامیه که تفاوتش رو نشون میده!!!
اما از سر دوستی!
اقلیما من 1 پیشنهاد خوب برات دارم
یک شیوه که خوب جواب میده اینه که یک مدت که گذشت و اوضاع آروم و روابط بینتون بهتر شد بنشینی و براش
یک نامه سراسر محبت آمیز بنویسی و تو اون نامه بهش بگی که چقدر دوستش داری و حتی براش اون رو به محل
کارش پست کنی یا بگذاری تو کیف کارش یا جیب کتش!
بعد از نوشتن جملات محبت آمیز و این که به وجودش افتخار می کنی و ...براش بنویس که چقدر دوست داری که
از زبونش بشنوی یا ازش اس ام اس عاشقانه دریافت کنی! بگذار نیاز هات رو بدونه!
این نامه های عاشقانه معجزه می کنه!
1 نکته دیگه اینکه محبت هاش رو به شکل عشق ورزی ببین نه وظیفه!
اون وقتی خسته میرسه و میره دارو می گیره برات واسه اینه که میخواد بگه عزیزم نگرانتم که بیماری و دارم می رم
برات دارو بگیرم چون یک عاشق همیشه نگران عشقشه!
اما اینو عملی نشون میده! تو بهش باید غیر مستقیم مثل همین نامه یاد بدی!
من خیلی مردها رو میشناسم که وقتی خسته ان حاضر نیستن کاری بکنن!
پس ازش تشکر کن با کمال محبت و صمیمیت توی کلامت تا یاد بگیره و دلسرد نشه از محبت به تو فکر
نکنه قدر شناس نیستی!
موفق باشی دوست گلم
:72::46:
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
دوستی دارم که میتونم بگم مشابه همسر شماست. یعنی آدم مهربونیه. خانمش هم مثل شماست یعنی دوست داره مهربونی همسرش فقط واسه اون باشه!
می دونید نتیجه چیه؟
این دوست من جرات نداره جلوی خانمش به کسی محبت کنه! و از این بابت خیلی ناراحته. ناراحته که وقتی کسی نیاز به کمک اون داره به خاطر حسادت همسرش نمی تونه به اون کمک کنه وقتی از همسرتان می خواین که خودش نباشه یعنی مهربون و دلسوز نباشه یادتون باشه که دارید زمینه چینی میکنید که محبت هاش را از شما پنهان کنه و از شما فاصله بگیره. دارید سعی می کنید قسمتی از شخصیتش را از بین ببرید اما نتیجه اش تنها پنهان شدنشه.
البته همسر شما هم باید بفهمه که شما نیاز دارید که دوست داشتنش را ابراز کنه. همسر شما هم باید آموزش ببینه که چه جوری محبتش را به صورت خاص به شما نشان بده
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
اقلیما سلام
چقدر پست بهار شادی میتونه کمک کننده باشه حتما چند بار بخونش
من حالت رو درک میکنم حس میکنم دوست داری یک محبت خاص همسرت بهت داشته باشه یه جورایی نوع محبتش با محبتی که به بقیه داره فرق کنه
برای داشتن این نوع محبت لازمه که خودت بصورت غیر مستقیم وارد عمل بشی سعی کن به محبتاش توجه کنی تا بمرور محبتش بیشتر و خاص تر بشه
در عین حال بهت میگم که اقلیمای عزیزم باور کن محبتی که همسرت بهت داره و نوع عشق و علاقش کاملا با بقیه فرق داره
دچار شک و دو دلی نشو حساس نباش و قدر همسرتو بدون این آدمای مهربون و دوست داشتنی نعمت بزرگین!!
برات آرزوی شادی و عشق کنار همسرت دارم:72:
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام بهار جان امیدوارم مشکلاتت حل شده باشه
راستش بارها از طریق ایمیل با ابرازاحساسات و شرایط خوب درخواستمو بهش گفتم
در جواب بهم گفته اقلیما بذار اونجوری که خودم دلم می خواد بهت محبت کنم!!!
و معمولا وقتی درخواستمو بهش گفتم بدتر شده که بهتر نشده
ولی دیروز طی یک اقدام بی سابقه بهم sms داد که بهتری عزیزم بیشتر منظورم لفظ عزیزمش هستش چون smsو تلفن رو همیشه بهم می زنه(چون مریض احوال بودم)
من خیلی ازش تشکرمی کنم بابت کارهاش
آقای بچه مثبت من اصلا منظورم حسادت نیست و من با محبتی که همسرم به دیگران می کنه مشکلی ندارم من با نوع محبتش به خاص خودم و تفاوتش به خاطر نوع رابطهمو ونیازم بهش مشکل دارم من همسرش هستم و قاعدتا یه فرق هایی با بقیه دارم
ویدا جان اگه میشه برام توضیح میدی چه طور غیر مستقیم وارد عمل شم؟
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
اقلیما جان سلام
منظورم از غیر مستقیم همان نامه عاشقانه که بهار شادی عزیز گفت بود
این که بصورت ایمیل خاستت رو بهش گفته نشون میده از نیازت باخبره
شاید با گذشت زمان بتونه اونجور که خودت میخواهی محبتت کنه کما اینکه میگی دیروز یک نشانه که محبت خاص دریافت کردی
اینجور مواقع بهترین جواب رو بهش بده تا متوجه بشه چقدر در روحیت اثر مثبت داشته
موفق باشی عزیزم:46:
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط eghlima
راستش بارها از طریق ایمیل با ابرازاحساسات و شرایط خوب درخواستمو بهش گفتم
در جواب بهم گفته اقلیما بذار اونجوری که خودم دلم می خواد بهت محبت کنم!!!
سلام اقلیما جان!!
جوابت رو خودت داری... ساده است بذار با زبان خودش بهت محبت کنه!!!
ببین عزیزم ذهن ما خانوم ها متفاوت از آقایون عمل میکنه... این تفاوت رو به رسمیت بشناس!!!
می تونم بهت اطمینان بدم که ریزه کاری های بسیاری در رفتارت داری که همسرت متوجه نمیشه و برعکس گاهی اوقات متوجه رفتارهایی در شما میشه که خودت ازشون آگاه نیستی.... عکس این مطلب هم صادقه!!!
یعنی شما تفاوتی در شکل محبتی که بهت میشه با دیگران نمیبینی در حالی که ایشون واقعا تفاوت قائله اما به زبان خودش...
یه خورده زیادی حساس شدی... من طبیعت زنانه و نیازهاتو درک میکنم... ولی خوب بود مثلا سر تا پات رو پر از عزیزم و فدات بشم میکرد و در عوض محبتش خالص نبود؟ (اینو میگم چون زوج های زیادی رو میشناسم که عملا روی صحنه نمایش زندگی میکنن: رفتار رمانتیک در مقابل دیگران و لایه های پوسیده در زیر پوست ظاهری زندگیشون)
سعی کن زبانش رو یاد بگیری، اونوقت میفهمی که چقدر براش خاص هستی... همسری به این صداقت و مهربانی ارزشش رو داره:72:
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
اقلیمای گلم
می بینی گفتن هات داره اثر بخش میشه؟ می بینی کم کم داره یاد می گیره؟ :)
مامانم همیشه می گه "زن خوب زنیه که مردش رو درست و با زیرکی تربیت کنه!"
چون نقش زن و مادر در طبیعت مربیه! مرد نقش پذیره! نگاه به ظاهر خشنشون نکن! پشت اون ظاهر خشن یک قلب
خیلی مهربون و لطیف و احساساتی دارن بخدا :)
خوب تو هم بهش در جواب اس ام اسش می گفتی : "مرسییییییییییی عزیز دلم! وقتی بهم می گی عزیزم انگار روی
ابرها هستم!" بگذار بفهمه نیاز تو چیه اما مجبورش نکن! فقط بهش بگو تو وقت مناسب!
به این می گن تربیت غیر مستقیم که ویدا گفت!
ایمیل هم زیاد گویای احساس نیست! اما نامه کاغذی با دست خط خودت خیلی کارسازه!
گاهی غافلگیرش کن و توی کیفش گل بگذار! بگذار یاد بگیره!
یادته بهت گفتم وقتی روی خودت حسابی کار کردی نوبت همسرته؟
حالا وقتشه که کم کم بهش یاد بدی یعنی مستقیم نگو تو باید اینجور بگی! مثلا وقتی اس ام اس زد خیلی خوشحال
شو تا بفهمه این ابراز کلامیش برات از طلا خریدنش با ارزش تره! به این میگن شیوه غیر مستقیم!
ناقلا خیلی دوستت داره ها! ;)
راستی توی نامه دستیت بهش بگو : "زن ها با گوش هاشون عاشق میشن و مردها با چشماشون!"
اما اصرار به چیزی نکن! فقط یک پیشنهاد غیر مستقیم ساده! بگذار خودش انتخاب کنه و آزاد باشه! بهش تحمیل نکن!
آره عزیزم منو که می شناسی! کم کم دارم تلاش می کنم برای حل مسائلم به امید خدا!
اما باز هم به دعاهای سبزت نیاز دارم گلم :46:
خوشبخت و شاد باشی کنار عشقت
:72:
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام
اینکه یه مرد اینقدر بامحبت و مهربونه یک نعمت بزرگه. اگر این نعمت رو بتونین حفظ کنین و کم کم خاص بودن خودتون رو در زندگی بهش نشون بدین اونوقت محبتش به شما خاص تر میشه
مردی که به خانواده اش محبت می کنه، یعنی بالقوه میتونه عاشق همسر و فرزندش بشه و این یعنی امنیت عاطفی برای خانواده
برای اینکه محبتش به شما خاص بشه شما هم باید خاص بشین
چجوری خاص بشین؟
همگام با همسرتون مهر و محبت به دیگران نثار کنین. اونوقت میشین یه زوج نمونه
به همسرتون یادآور بشین که این خصلتش کم نظیره و شما بهش افتخار می کنین
برای جلب محبت خاصش می تونین از جملات خاص استفاده کنین:«مثلا وقتی کمکی می کنه، بگین دوست داشتم جای اون فرد بودم تا این محبت رو با جون و دل پذیرا باشم»
به شکل غیرمستقیم بهش بگین که انتظار دارین به عنوان همسر یه کوچولو متفاوت باشین. بدین شکل که ازش سوال کنین:«همسرم، دوست دارم رفتارم با تو متفاوت از بقیه باشه. بالاخره تو شریک زندگی منی و من با تو کامل میشم. دلم می خواد بهم بگی چیکار کنم تا خوشحال ببینمت؟ چیکار کنم که حس کنی تو زندگیم تکی؟»
اینجوری ممکنه اونم همین سوال رو بپرسه و اونوقت شما می تونین به شیوه های درست توقعاتتون رو بیان کنین.
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام دوست عزیز
هیچوقت نمیپرسه که چه جوری دوستت داشته باشم!
هیچوقت نمی گه که چه نوع محبتی را دوست داری !
همیشه یادت باشه که هیچوقت !
اما بیشتر یادت باشه که خودت از خودت می تونی بپرسی !
می تونی نوع محبتی رو که دوست داری در حقش اجرا کنی بدون هیچ توقعی یعنی هیچوقت بهش نگو و ازش نخواه بزار زمان خودش تاثیرات خودش رو بزاره !
اقلیما جان بزار یه چیزی بهت بگم شوهرت یه جورایی مثل شوهر منه ....منم خیلی راهها رو رفتم و هیچ کدوم از راهها به اندازه نداشتن توقع بهم جواب نداده ....
براش نامه می نوشتم و براش اسم ام اس می فرستادم و بهش زنگ می زدم و همه جوره محبت می کردم و حتی خیلی وقت ها به زبون هم می آوردم تا یادش باشه که من تفاوت رو دوست دارم .....به هر زبونی باهاش حرف می زدم مستقیم و غیر مستقیم اما اون توی راه و روش خودش بود !
تا اینکه یه بار عصبانی شدم و سر بیچاره داد کشیدم و گفتم خستم کردی اگه الان یه بچه 5 ساله بود سریع یاد می گرفت که من ازش چی می خوام اونم خندش گرفت و گفت آخه شاید به بچه 5 ساله یه بار می گی و امور رو می دی به دستش و اونم سر فرصت اجرا می کنه ولی به من دائم تکرار می کنی اونقدر که تا میام اجرا کنم دوباره تکرار میشه و دوباره سست می شم !!!!!!!!!!!!!!!!!!
واااااای تازه فهمیدم که چیکار کردم یکمی توی دلم به خودم خندیدم که چقدر با رفتار بچگانه باهاش رفتار کردم دیدم راست می گه یکمی هم گریه ام گرفته بود که چرا دیر فهمیدم !
به خاطر همین دیگه هیچی نگفتم و ازش هیچی نخواستم چون ظاهر و باطنش یکیه و می دونم چقدر خوبه و همه رو دوست داره بی خیال شدم و به خودم گفتم مهم اینه که داره خوبی می کنه حالا چقدر و از چه نوعش زیاد مهم نیست بلکه اصل قضیه مهمه !!
تا اینکه گذشت باور کن ازش هیچی نمی خوام و هیچ توقع محبت آنچنانی و متفاوت ندارم ولی نمی دونم چطور شد که یهو محبتش نسبت به من تفاوت کرد و شد همونجوری که دوست دارم ...
ولی می زارم به حساب همون درسی که خودش بهم داد !
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام
خیلی خیلی ممنون بابت این همه راهنمایی های خوبتون............
سلام دانوب جان راستش من خیلی خیلی خودمو تعدیل کردم که زبون محبت کردنشو بفهمم و خودمو با همین محبتش راضی کنم ولی دانوب جان مشکل اینه که جنس خیلی از زن ها شنیدنه تا باورش بشه مثل من گاهی وقتی می شنوم برام از هزارتا کارش لذت بخش تره مشکل اینه که گاهی کم می ارم و و در مقابل هزاران هزار قربون و صدقه ام وقتی سکوت می کنه خودمو کوچیک می بینم و احساس بدی بهم دست می ده
بهار جان ممنون راستش تاحالا خودمو در مقابل ابراز احساساتش اینقدر مشتاق نشون ندادم مثلا اونروز که بهم گفت بهتری عزیزم واقعا حالم خیلی بهتر شد ولی در ظاهرم نشون ندادم....
آقا محسن ممنون تا حالا این راهو نرفتم و گاهی لجم هم در اومده که همون کارایی که برای من کرده برای دیگران هم داره انجام می ده
چشمک عزیز ممنون راستش چند وقتیه منم دیگه گیر نمی دم و احساس می کنم وقتی بی توقع محبت می کنی و هی نمی گی اوضاع خیلی بهتره
راستی امروز صبح همسرم صبح رفت ماموریت یه شهر دیگه و بر خلاف بحثی که دیشب بینمون پیش اومده بود و بیشتر هم من مقصر بودم چون دوباره حساسیت بیخود نشون دادم سر ساعتی که باید بلند شم بهم پیام داد اقلیما جان خواب نمونی و از صبحانه ای که براش آماده کرده بودم و گذاشتم ببره تشکر کرده بود
منم با اینکه خیلی پیامش بهم چسبیده بود خودم اصلا خوشحال نشون ندادم در جوابش!! برخلاف چیزی که بهار عزیز گفته بود
این کلماتی که دارم رنگی می کنم مثل جان و عزیزم خیلی خیلی کم پیش می اد در سال بهم بگه در زبان که اصلا و پیامک هم سالی یه بار!!!!!!:163:
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام خانم غر غروی بد اخلاق
میدونی چرا میگم بد اخلاق؟
چون داری تلافی می کنی اقلیما! بازی حالا گیرت آوردم رو شروع کردی باز! شروع نکن اقلیما! شروع نکن این بازی رو!
داری بد قلقی می کنی! داری زیادی خودت رو لوس می کنی! اون بنده خدا هم هی
ناز بکش! هی منت بکش! حالا که اون داره راه میاد تو باز جا زدی؟ باز رفتی تو قالب قبلی؟
عزیز دلم!
کار خیلی بدی کردی که سرد جواب دادی! :160: همین کارها رو می کنی که بنده خدا میمونه با تو چه رفتاری بکنه و
بیچاره این شکلی میشه :302:
بنده خدا الان با خودش می گه چرا این اقلیما این شکلیه؟ بهش میگی عزیزم سرده! نمیگی بازم سرده! هر چند وقت
یکبار هم منفجر میشه میگه به من بی احساس و اینا! خوب من چی کار کنم پس؟
خانوم اقلیما خانوم!
خیلی جدی مثل یک خواهر شوهر بد اخلاق ازت میخوام که سریعا بری به همسر محترمت پیام بدی که مرسی که
انقدر نگرانمی و حرفای قبلی که بهت گفتم و گرنه :160:
حالا که تنور داغه نونو نمی چسبونی بعد میای می گی چرا خمیرم به تنور نمی چسبه! خوب معلومه خمیر به تنور
سرد نمی چسبه! تنور باید داغ باشه تا نون بهش بچسبه!
به این چیزا می گن سیاست و درایت! یکم روی خودت بیشتر کار کن! حرف منو گوش نمیدی لا اقل حرف این پیرمرد
لرزون و گوش کن از سنش خجالت بکش! :305:
من اعصاب معصاب ندارما اقلیما گفته باشم :301:
نذار بزنم رو کانال خواهر شوهر گیری اونم از نوع بد جنسش :160:
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
:311::311::311:
از دست تو بهار:46::46:
راستی یه خواهر شوهر دارم واقعا خانومه ها ،یعنی یه جورایی هیچ وقت نذاشت احساس کنم خواهرشوهره
بهار جان بهش زنگ زدم و صبحم به پیامش جواب دادم
ولی راست می گی دارم اسیر بازی حالا گیرت اوردم میش م
اخه دیروز دوباره سر رفتن به کوهستان بحثمون شد راستش بهار این همه تغییر کردم ولی اون دیدش عوض نشده هنوز بهم بد بینه
راستش این تاپیک موضوعش با این قضیه فرق داشته باشه ولی دلم می خواد بهت بگم
دو هفته رفت کوهستان و با جون و دل همراهیش کردم و خیلی چیزا رو گوش به کری دادم و خونه موندم و کلی سر گرمی برای خودم درست کردم تا یه وقت اعصابم خورد نشه تنهایی تو خونه نتیجه اش شد ----------------->دیروز بعد دو هفته موند خونه مثلا به خاطر من و به قول خودش چون از عاقبت کار می ترسید !! ولی خدا شاهده دیروز صبح زود بیدارش کردم و بهش گفتم پاشو باهم بریم کوهستان و حتی کلمه ای مبنی بر نرفتنش نگفتم
ولی موند خونه ولی نمی موند بهتر بود ناراحت و بق کرده نشسته بود یه گوشه و حال منم گرفت هی گفتم رفته توی غار تنهاییش ولی مشکل غارش نبود مشکل نرفتنش بود از اون ورم مادر شوهر گرامی زنگ زده می گه بچه ها همه هستن کمک بابا ولی حضور همسر من یه دلگرمیه دیگه است براش منم هیچی نگفتم یکی نیست بگه من بد بخت باید چی کار کنم!!!!!!!!!
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
اقلیمای عزیز من فقط میخواستم بهت بگم وقتی میخوای نیازت رو به شنیدن حرفای محبت امیز بهش بگی به جای اینکه بیشتر ازسر نیاز باشه جوری بگو که باعث بالا رفتن اعتماد به نفسش و قدرت و مردونگیش بشه..یعنی با یه حالت تمجید.
اینجور وقتا بهش بگو خیلی خوشحال میشی..اینطور وقتا به نظرت جذابتر میاد..و حرفایی مثه این.
کلا یه کاری کن شوهرت کیف کنه و ازاینکه بهت این مدلی محبت میکنه پیش خودش فکر کنه چه مرد جذاب و قدرتمندیه که میتونه قلب همسرش رو تسخیر کنه.
و اقلیما گاهی ما به مهمترین چیزا هم عادت میکنیم..مثل نیازمون به هوا..
احتمالا تو مثل هوا برای شوهرتی.
و اخی شوهرت..به نظر میاد از اوناست که دلش میخواد همه ازدستش کاملا راضی باشن..اینجوری گاهی میمونه چطوری هم اقلیما و هم پدرش و مادرش و ... راضی نگه داره...
خوب خیلی عالی میشه فهمید علت اصلی این موضوع چیه؟
اما خودت بیخیال باش...حرص نخور..و حساس نباش
موفق باشی
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
بهار جان از حرفات اینطوری فهمیدم که مردا از اینکه حس مردونگیشونو بالا ببری خیلی لذت می برند و این براشون مثل ابراز احساسات برا ما خانوما می مونه
و در واقع با اینکار تشویقش کنم تا اونم .............
یعنی چون کمالگراست می خواد همه رو از خودش راضی نگه داره؟
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
بله دقیقا...اونا بشدت دوست دارن به چشم همسراشون جذاب و قویباشن.
نقل قول:
یعنی چون کمالگراست می خواد همه رو از خودش راضی نگه داره؟
من فکر می کنم بیشتر ناشی از خوش قلبیش باشه..شاید خیال میکنه اگه دیگران رو راضی نکنه قلبشون میشکنه....شاید هم بخاطر تربیت خونوادگیشونه..اینو تو باید پیدا کنی.
اما اصلا سرزنشش نکن بابت این رفتار..بلکه تمجید کن اما باز با همین روش سعی کن بهش بگی خیلی خوب میشه به ارامش خودش هم همینقدر توجه کنه.
پیش مشاور تا حالا رفتین؟
موفق باشی
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
پیش مشاور سال دوم زندگیمون رفتیم ولی اصلا تاثیری نداشت یه جوارایی تاثیر بد هم داشت تو زندگیمون
انگار همسرم بیشتر به دنبال این بود که به من و همه ثابت کنه که من مقصرم و پیش همه گفت که مشاور رفتیم و مشاور گفته که من مقصرم ولی در صورتیکه اصلا اینطوری نبود و مشاور رفتن ما همانا و شروع دعوا و مرافه های با موضوع جدید بینمون همان................
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
اقلیما جان راستش من میترسم چیزی برات بنویسم چون در جریان تاپیکای قبلیت نیستم.فقط یادمه چندتا تاپیک بلند بالا داشتی و فقط یادم بود سر روزهای تعطیل و اینکه برید پیش خونواده همسرت دلخوری داشتین..
من همیشه به خودم میگفتم چرا اقلیما بابت همچین مسئله ای انقد خودشو اذیت میکنه..این یه موضوعی بین پسر و والدینه...و باید بین خودشون حل بشه..چرا اقلیما خودشو نمیکشه کنار؟
من یادمه هر وقت میرفتم پیش مامان بزرگم (مادر پدرم) همیشه از مامانم گله میکرد که چرابهمون سر نمیزنه..اولش من هی توجیه میکردم که کار داره..گرفتاره..ازاون طرف هم با مامانم بحث میکردم که چرا بهش سر نمیزنی.
اما اخرش خسته شدم.
ازاون به بعد هم هر وقت مامان بزرگم گلگی میکرد همش میگفتم نمیدونم به خودش بگو..اما به مامانم نمیگفتم گلگی گرده که روابط بین اون دو تا خراب بشه..با خودم میگفتم اگه بخوان خودشون با هم راجب این موضوع حرف میزنن.
حالا اقلیما تو هم بیخیال باش..ایرادی نداره اگه اولش خیال کنن تو مقصری..تو خودتو بکش کنار..نه کار شوهرتو توجیه کن..نه بهش بگو یالله برو پیش خونوادت..جوری رفتار کن انگار ازهیچی خبر نداری.بلاخره اونا عضو یه خونواده هستن..و ازپس همدیگه برمیان.
تو اصلا نبینشون..حرفاشونو نشنو..یه رابطه مفید مختصر..حتی اگه مجبورباشی24ساعت پیششون بشینی.
انقد روی اونا تمرکز نکن..اونا همینن..تغییر هم نمیکنن..بیخیالشون.
مقایسه نکن چرا محبت شوهرم به من مثل محبتش به خواهرشه نه...اگه خودت فقط در رابطه با خودت و همسرت نیازی داری بهش بگو..بدون اینکه لحظه ای مقایسه کنی..
صادقانه با خودت فکر کن چی میخوای؟و همونا رو ازشوهرت بخواه.
و نحوه گفتن هم خیلی مهمه..اینکه طرف مقابلمون حس نکنه داریم ازکارش ایراد میگیریم..یا الان خوب نیست..یا مجبوره به حرفمون گوش کنه...یا اون شاگرده و ما معلم.
ازخاطرات عشقولانت هم اینجا زیاد بنویس..به خودت عاشقانه هاتونو یاداوری کن.
موفق باشی
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
اقلیما جان
کدوم همه تغییر کردی؟
تازه یک مقدار دیدت عوض شده! اما اقلیما همون اقلیماست! تا در تو این تغییرات نهادینه نشه باورش براش سخته!
باز هم که عجله کردی خانوم خانوما!
صبر کن! تغییرات یواش یواش رخ میده! طول می کشه تا باورت کنه! طول می کشه تا متوجه تغییراتت بشه! پس ادامه
بده! خودش به مرور زمان می فهمه! هنوز زوده واسه متوجه شدن! شاید چند ماه طول بکشه تا باورش بشه عوض
عوض شدی! وقتی هم باور می کنه که خودت باور کنی و تغییر در تو نهادینه بشه!
کاریش نداشته باش!
پیشنهادتو بده بکش کنار!
بگذار خودش به نتیجه برسه! سعی نکن تو به نتیجه برسونیش!
دنبال مقصر نباش توی زندگی! همیشه در انجام خوبی و محبت پیشی بگیر بدون توقع!
موفق باشی گلم
:72:
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
نقل قول:
نوشته اصلی توسط eghlima
اینقدر خاطره قشنگ نوشتید که منم دلم خواست بنویسم و بگم .........
از اینکه همسر مهربانم داروهامو ساعت 10 شب با وجود خستگیش و گرسنگیش که اومده بود خونه رفت گرفت تا من داروهامو هرچه زودتر شروع کنم
از اینکه همسر مهربانم دائما بهم میگه داروهاتو خوردی و بهم یادآوری می کنه...........
از اینکه با وجود دست خالیش و اینکه می دونه تو حسابم پول هست بازم بهم برای خرید پول می ده و تاکید می کنه فقط برای خودت چیزی بخر نه برای خونه
از اینکه در طول روز چندین بار بهم زنگ می زنه و جویای حالم میشه
از اینکه چندین شب گرمای خونه رو تحمل می کنه و کولر رو روشن نمی کنه تا من که مریضم حالم بهتر بشه
از اینکه همیشه قسمت های خوب غذا هامون رو برای من می ذاره و نمی خوره
از اینکه اگه ناهار واسه جفتمون نباشه که سر کار ببریم اون دروغی می گه که امروز شرکت نمیرم و بیرون شرکت کار دارم تا من اون ناهار رو ببرم
از اینکه برای مریضیم می ره کمپوت می خره و با وجود اینکه خیلی کمپوت دوست داره بهش لب نمی زنه تا من بخورم
از اینکه همیشه جلوی خانواده اش از خانه داریم و دستپختم تعریف می کنه و همیشه می گه هیچ کس به گرد پاهام هم نمی رسه
نقل قول:
نوشته اصلی توسط eghlima
سلام این خصوصیاتی که برای شما نگران کننده شده برای خیلی از خانوم ها خصوصیات ایده ال برای همسرشونه ...................
به عقاید همسرت تا می تونی احترام بذار و به عقاید خودتم تا می تونی احترام بذار
و تفاوت ها رو زیبایی و قشنگی زندگیتون بدون
خصوصیاتی که از همسرت گفتی هیچ کدومش بد نیست که هیچ بعضی هاش عالیه.....:72:
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
بهار 66 عزیز یاداوریت برای نوشتن خاطراتم اینجا باعث شد کلی احساس خوب در من زنده بشه و کلی دلم برای همسرم تنگ بشه چون اقای همسر الان تهران نیست ولی باعث شدی گلنوش جان از حرفام بر علیه ام استفاده کنه:163:
ولی از طرفی دلم می گیره وقتی می بینم باهم بودنمون این قدر کمه و برای اینکه یه جمعه هم کنار هم باشیم باید با هزار نفر بجنگم اخرم .................
بهار شادی از همراهیت و تشویق ها و دعواها و تنبیه های به موقعت خیلی خیلی ممنونم
ولی گاهی مثل این جمعه خیلی زیاد نا امید میشم که آیا میشه زمانی برسه اقای همسر منو و کنار هم بودنمونو درک کنه و با دل جون تعطیلات کنارم باشه نه از روی اجبار................
راست می گی راه خیلی خیلی طولانی در پیش دارم خدا کنه از کوره در نرم و پیش به جلو
پنج شنبه به همسرم گفتم مثل اینکه داریم در مورد کوهستان برای اولین بار به نتایجی می رسیم که گفت نه به نتیجه ای نرسیدیم!!!!!!!!1
تغییر دیدگاه همون طور که برای من اینقدر سخته برای اون به مراتب سخت تره چون من حداقل اینجا و شما دوستان خوبو دارم ولی اون نه و فقط ممکنه به خاطر تغییرات من یه تغییراتی بکنه
برام دعا کنید
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
الان که دارماینجا می نویسم دلم خیلی گرفته و تنها هستم
نمی دنم کسی می فهمه که جمعه ها هم همسرتو نبینی چه حس تلخیه
خیلی خسته می شم گاهی
ولی همش می گم اقلیما تا آخر تابستون چیزی نمونده
از همسرم بگم که خیلی بهتر شده نسبت به سابق مثلا هفته دیگه گفته که نمیره!!!!!!
و من امیدوارم.............
راستی توجهش بهم خیلی خیلی بیشتر شده شاید کلامی چیزی نمی گه ولی خیلی بهم توجه می کنه و من از شماها خیلی خیلی ممنونم
برام دعا کنید
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
عزیز دلم
برات خیلی خوشحالم :46: آفرین به اقلیما :104: :104: :104:
خوب شما چرا خونه موندی تنها؟ شما هم بزن بیرون از خونه! زیارتگاهی...خونه آشنایی ، فامیلی ، خانواده ای!
اگر هم پرسیدن همسرت کجاست بگو کاری براش پیش اومده بود. منم اومدم اینجا حوصلم سر نره
عزیزم خودت برای خودت اوقاتت رو شاد کن!
بگذار اون هم از تو شادی بگیره
اونوقت می بینی که اصلا اون خیلی دوست داره کنار همسر شادش باشه که بهانه نمی گیره و خیلی هم بهش
روحیه میده.
کاری کن با طیب خاطر خودش از خداش بشه جمعه بشه کنارت باشه
غرق شادی و خوشبختیش کن با روحیه شادت
مثلا من احتمالا این ملت رو راهی کنم بریم بیرون شب :)
خودشون تنبلن اما من رو که میشناسی باید همیشه همه رو به جنب و جوش بندازم
شما هم خود جوش یک برنامه بریز واسه تنهایی الانت
موفق باشی گلم
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام
اون شب که جمعه آقای همسر از کوهستان اومد خونه ساعت 9 شب بود و من هم خیلی کسل بودم از اینکه جمعه هام اینطوری میشه ولی سعی کردم تا میتونم به روی خودم نیارم
بعدا همسرم گفت که به خاطر من از ساعت 4 از اونجا راه افتاده و 4 ساعت هم توی ترافیک راه بوده درصورتی که همیشه 6:30 از اونجا راه می افته(درصورتیکه اگر دیرتر می اومد کمتر تو ترافیک می مون )
وقتی که اومد خونه چشماش سرخ سرخ بود از خستگی ولی با این حال با اصرار ازم خواست که بریم بیرون و در آخر هم با بهونه خرید چیزی منو برد بیرون تا هوایی بخورم و کلی هم از اون روز تا حالا هوامو داره و باهام عاشقانه رفتار میکنه هرچند کلامی نیست ولی ..............
خدا رو شکر می کنم و از همتون هم ممنونم
ازتون می خوام برام دعا کنید................
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام به همه
نمی دونم برگشت به عقب توی مرحله اصلاح طبیعیه یا نه..........
دو روز مادرهمسرم در خانه ما مهمان بود
نهایت احترام و محبت رو بهش گذاشتم و چندین بار تلفن بهش زدم که خونشون تنها نمونه و به خانه ما بیاد....
آقای همسر که داشت برای مادرش خودکشی می کرد
تمام نظم فکریه من این چند روز بهم خورد و دوباره مقایسه ها در سرم امد
به خدا من مشکلی با محبتش به مادرش ندارم
مشکل من اینکه چرا متفاوت نیست این شکل محبت
صد برابر محبتی که به من می کنه رو این دو روز قلمبه شده به مادرش تقدیم کرد
همیشه به روی خودم می اوردم
ولی این بار توی خودم ریختم و با همسرم در این ضیافت ابراز محبت به مادرش همراه شدم و هرچی می گفت صدبرابر تایید می کرد و به مادرش تقدیم می کرد
ولی خیلی بهم ریخته هستم
احساس می کنم جایگاهم با بقیه هیچ فرقی نداره
همیشه تو زندگیم این منم که باید نهایت تغییر رو بکنم و آقای همسر بی تغییر بمونه
دیروز هم آقای همسر به کوهستان رفت و من هم پیش مادرشوهر گرامی بودم
فکر می کنم دیگه به جایی رسیدک که بد نباشه آقای همسرم به طریقی کمی تغییر کنه ولی چه جوریشو نمی دونم
ریزه کاری هاشو نمی گم چون می ترسم حساس ترم کنم
خواهش می کنم نظرتون بهم بگید
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام
چرا هیچ کس هیچی نمی گه
خیلی تحلیل رفتم این روزا
دوباره همه چیز داره تو سرم می چرخه
دوباره مقایسه رفتارهای همسرم با خودم و بقیه مثل چی تو سرم می چرخه
وای یعنی این همه زحمتم داره بر باد میره
همش می ترسم که یهو منفجر بشم
می دونم دارم منفعل میشم ولی دست خودم نیست
فقط سکوت می کنم و انگار هیچ حرفی باهاش ندارم
خیلی احساس بدی دارممممممممممم
خیلی بددددددددددددددددددد
از خودم می ترسم که طاقتم تموم شه
چه جوری بهش بفمونم که من زنتم و باید با من جور دیگه رفتار کنی
دیروز بهم ایمیل زد و کلی تو ایمیل باهام حرف زد و بهم گفت داری دوباره میشی همون اقلیمای سابق
و اخر ایمیلشم ازم خواست جواب ایمیلشو ندم چون حوصله حرفای تکراریمو نداره!!!!!!!!!
چی کار کنم بچه ها..........
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
اقلیما جان سلام
عزیزم یکمی ترمز بگیر اخه ...
حتما انقدر با حرفهای تکراری باهاش حرف زدی که بیچاره رو گیجش کردی آخه مردا تحمل اینهمه حرف اونم تکراری رو ندارند اقلیما جان بی خیال شو ....
عزیزم مهم اینه که دوستت داره و بهت محبت می کنه حالا با جنسش و مدلش کاری نداریم ولی حساسیتت رو بزار کنار چون داری خودت رو اذیت می کنی ..
می دونم سخته و کاملا می فهمیمت ولی به جای اینهمه غر زد به شوهرت با حرفهای محبت آمیز جلبش کن تو زنشی و بیشتر از مادرش بهش می تونی محبت کنی ...
محبتی که به مادرش می کنه رو نادیده بگیر یا اگه بخواد به خانوادس بکنه چون اونها هم خانواده اش هستند و دوستشون داره ولی همیشه سعی کن دیدت رو عوض کنی ...
مثلا محبت ها رو مقایسه نکن همیشه به ذهنت دستور بده که با من با محبتتره و با من بهتر از این رفتار می کنه یا اگه نیاز داشتی که یه محبتی رو بهت بکنه ازش نخواه بلکه خودت اون محبت رو در حقش انجام بده
....
یعنی یه جورایی تو راه محبت رو تغیر بده به جای اینکه ازش بخواهی تو باهاش اونوجوری باش تا کم کم یاد بگیره ...
ببین عزیزم یادت باشه مدل محبت رو بهش سعی نکنی یاد بدی که حساس ترش می کنی تازه اگرم نخواد مجبوری محبت می کنه ..
ولی می گم تو خودت هر جوری که دوست داری باهات رفتار کنه باهاش رفتار کن ..
تو خودت راه محبت رو عوض کن ..
ازش توقع نداشته باش ..
ازش نخواه فرق بزاره تو فرق بزار ....
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام
من از اون موقع که این کارتابل رو باز کردم تا دیروز هیچ حرفی در رابطه با این مسائل نزدم
آیا حرفها و رفتارهای آقای همسر تکراری نیست که به من میگه حرفات تکراریه
دیروز مادر همسر رو به کوهستان بردیم و رسوندیم آقا همسر که اصلا انگار نه انگار من وجود دارم با مادر گرامیشون حرف می زدند و ............
در حالت عادی هر کجا که باشیم من براش نفر شماره یکم و من رو به همه ترجیح می ده ولی در مقابل خانواده اش مادرش رو به همه ترجیح می ده و همه تلاشش فقط رفع نیازها و توقعات مادرشه
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام اقلیمای عزیز
همیشه پست هایی که برای دوستامون تو این تالار میزاری رو میخونم و نظراتت رو خیلی قبول دارم و خیلی دوست دارم خانمی .:43::46:
درکت میکنم عزیزم که نیاز به محبت بیشتری از طرف همسرت داری .منم قبلا خیلی این مشکل شما رو داشتم ولی الان خیلی کمتر شده خدا رو شکر .
یکی اینکه پذیرفتم که همسر من همینه و باید همین جوری دوستش داشته باشم .
چون در عوض محاسن دیگه ای داره که هیچ کدومش رو حاضر نیستم از دست بدم تا در عوض این مشکلم حل بشه .این طوری احساس آرامش بیشتری داشتم .
اما چی کار کردم ؟
یکی اینکه همون طوری که دوست داشتم اون با من رفتار کنه خودم باهاش رفتار میکردم .
محبت بدون توقع
بهش محبت میکردم بدون اینکه از اون هم توقع داشته باشم که اونم مثل من همون قدر بهم محبتی که من میخوام بکنه . ( اوایل خوبه ولی کم کم خسته میشی ولی باید تحمل کنی تا پروژه تموم بشه :311:)
مثلا خیلی دلم میخواست همسرم گاهی اوقات در طول روز بغلم کنه ، بوسم کنه ، بهم بگه عزیزم ، جونم ،...
خودم همه این کارا رو کردم ، وقتی پشت کامپیوترش نشسته بود از پشت بغلش میکردم و میبوسیدمش ، همیشه تو حرفام عزیزم و ... سعی میکردم به کار ببرم تا اونم یاد بگیره
وقتی از بیرون میومد یا میخواست بره بیرون حتما بغلش میکردم و بوسش میکردم یا خودم که میخواستم برم بیرون اول بوسش میکردم .طوری که الان دیگه کاملا برامون عادت شده .
بالاخره اونم یاد گرفته ، خیلی اوقات بیشتر از من این کارارو میکنه و منم خوشحالیم رو بهش نشون میدم .
عزیزم باید به همسرت محبت کنی بدون اینکه ازش توقع داشته باشی تا به مرور زمان یاد بگیره .
ولی اون نباید بفهمه که تو سعیت اینه که به همسرت یاد بدی .بزار اون فکر کنه فقط از دوست داشتنه .چون خودت هم لذت میبری عزیزم .:43:
باید تلاش کنی اگه واقعا میخوای که تغییرش بدی . غیر مستقیم بهش یاد بدی .
اگه فقط ازش بخوای که تغییر کنه اون تغییر نمیکنه، چون نمیدونه ، چون بلد نیست، چون به غرور مردونش بر میخوره ....
موفق باشی عزیزم:72:
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام تمنا جان
ممنون از لطفی که بهم داری و وقتی که برام گذاشتی
راستش من این مسیری که تو میگی رو میرم و میرم ومیرم ولی..... یه دفعه کم میارم(البته اینم بگم همسرم هم گاهی همکاری می کنه)
انگار زندگیم توی حلقه می افته هرچند دور این حلقه تو زندگیم خیلی طولانی تر شده ولی به هر حال هست و نمی شه کتمانش کرده
تمام این حساسیت ها زمانی می اد سراغم که پای مادر همسرم کشیده میشه وسط تا وقتی همسرم با مادرش متعادل رفتار می کنه همه چیز خوبه ولی وقتی خیلی زیاد روی می کنه مقایسه ها در ذهن من شروع میشه و اینقدر ادامه پیدا می کنه که میرسم به یه کنیه بزرگ ازش که چرا نیازهای مادرشو هر جوری می خواد برطرف می کنه ولی نیازهای منو علارغم اینکه می دونه برطرف نمی کنه
دیشب دیگه دلم طاقت نیاوردم
بهش گفتم که تو بهم گفته بودی کوستان رفتنم یه مسئله خاص تو زندگیه منه و منم نمی گم به طور کامل ولی تا حدود زیادی این مسئله رو پذیرفتم
ولی آیا تو زندگیه تو همه چیز خاصه
آیا من باید خاص بودن رابطه تو با مادرتم بپذیرم .......
اونم سکوت کرد مثل همیشه
و آخرم گفت دیدی حرفات تکراریه!!!!!!!!!!!!!
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
خوب عزیزم با حرف زدن نمیشه .دیگه حرفای تکراری نزن و همسرت رو هم خسته نکن .
به فرض که به مادرش محبت کنه ،خوب چی میشه؟؟ بشین فکر کن که خیلی محبت کنه آخرش چی میشه .هیچی نمیشه .تو سر جای خودت هستی و همسر عزیزش باقی میمونی .
مگر اینکه بخوای با حسادت و مقایسه و ... کارو خراب کنی .
عزیزم دست از مقایسه بردار ، که زندگیت نابود میشه .
هرچی تو حساسیت نشون بدی اون به مادرش حس ترحم پیدا میکنه و بیشتر محبت میکنه .
قبل از اینکه هر کاری بخواد برای مادرش انجام بده تو پیش قدم شو و تو زودتر انجام بده تا اصلا فرصتی برای همسرت باقی نمونه .
دیگه اصلا اصلا اصلا راجع به این مسائل با همسرت صحبت نکن و روز به روز حساسترش نکن عزیزم .
همسرت یک آدم خانواده دوسته .از این خصوصیت اخلاقیش میتونی مطمئن باشی که به همسرش هم در آینده همین قدر وقادار میمونه .
پسر هایی که با مادراشون و خانوادشون رفتار زیاد احترام آمیزی ندارن و محبت نمیکنن در زندگی زناشوییشون هم با همسرشون و فرزندانشون همین طور هستن .
الان باید خوشحال باشی عزیزم .
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام
ممنون تنما جان از راهنمايي خوبت
مدتيه دارم به طرق مختلف مشكلاتمو حل مي كنم
ولي هر از گاهي همه چي بهم مي خوره
يك هفته است همه موضوعات و مشكلات قديمي داره دوباره اذيتمون مي كنه
اينگار كه كارهايي كه تو اين يك ماه كردم همش مسكن بود ولي درد اصلي به قوت خودش باقي بود
خيلي احساس خستگي مي كنم
تو اين يه هفته سه بار بحثمون شد هر سه بارش هم من خيلي خوب اومدم در مورد مشكلاتمون باهاش صحبت كنم ولي همسرم خيلي زود قاطي كرد و عصباني شد و من هم ديگه ادامه ندادم و با قهر از هم خوابييديم
مشكلاتمون انگار فقط با كنار اومدن من حل ميشه و احساس مي كنم تو رابطمون مظلوم واقع ميشم و اين خيلي حس بديه.............
بچه ها كجاي كارو دارم اشتباه رفتار مي كنم
ميشه بهم بگيد
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
اقليماي عزيز سلام...
تمام احساساتت رو درك ميكنم ،خودمم بارها به همسرم شده كه گفتم تا وقتي من خوبم تو هم خوبي!واي به روزي كه حال من بد باشه...همون حس مظلوميتي كه ميگي بارها بهم دست داده.
در اين رابطه تاپيكي هم باز كردم كه در اون خانم آني چراغهاي زيادي رو در ذهنم روشن كرد.اگه خواستي براي خوندنش روي لينك زير كليك كن
http://www.hamdardi.net/thread-23319.html
چيزي كه شما به عنوان مشكل ميخاي در موردش با همسرت صحبت كني،اساسا به نظر اون مشكل نيست!و براي همين باهم بحثتون ميشه،براي همين اين چرخه ادامه داره،در واقع چرخه اي هست كه درذهن تو در جريانه وبس!نميگم رفتارهاي همسرت بي عيب ونقصه نه!مسلما اون هم انسانه!با هزاران كم وكاستي،مثله من،مثل همسر من،مثل شما!اما...اين تو هستي كه بايدببيني اگر واقعا همسرت بيش از حد به مادرش محبت ميكنه چرا ناراحت ميشي؟
اعتماد به نفست پايينه؟
احساس ميكني جايگاهي رو كه ميخاي پيش همسرت نداري؟---------اگر اين طور چرا اين حسو داري؟
با مادر همسرت احساس رقابت ميكني؟
از كم وكيف رابطه تون مطمئن نيستي؟
ببين اقليمااگر ما از چيزي (مثلا كار هسرمون يا رفتار خاصي) تحريك ميشيم،ناراحت ميشيم،اگر اون موضوع امر بسيار جدي نباشه بايدبگرديم در وجود خودمون وببينيم كه چرا اين موضوع اين قدر آزارمون داده؟يعني يه چيزي در وجود ما هست كه اين كار قلقلكش داده!ما بايد اون چيز رو پيدا كنيم ودرمان كنيم تا مشكل حل شه.
پست آخري رو كه خانم آني در اون تاپيك براي من زده حتما بخون و با شرايط خودت در موردش فكر كن!احساس ميكنم مشابهتهاي زيادي توش پيدا ميكني...
موفق باشي
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام
زندگیم آرومه و انگار داره روال عادیشو طی می کنه هر روز صبح می ام سر کار و آقای همسر چند بار در روز زنگ می زنه مثل همیشه شبم تو خونه بساط شام و بعدم خواب و فرداش روز از نو ............
ولی من اصلا خوب نیستم
زندگیه یه نواخت و بدون هیچ هیجانی........
دلم نمی خواد مثل آدم کوکی زندگی کنم
از همسرم خیلی دور شدم و ازش دلخورم در دلم
ازش دلخورم چون عواطفمو نا دیده می گیره
چون از شور و عشقی که می تونه وجود داشته باشه خبری نیست
چون براش کم نذاشتم ولی مدام داره کم می ذاره
حرفای عاشقانه ام فقط شنیده میشه و هیچ پاسخی نداره
حتی بدتر از قبلم شده
من واقعا دارم کم می ارم
گوشم می خواد بشنوه
گاهی دلم می خواد یکی رو بذارم جلوم و فکر کنم همسرمه و بهش بگم برام حرفای زیبا بزنه و من گوش کنم ببینم چه حسی دارم
نامه های عاشقانه ای که براش نوشتم و بهش ندادم شده 45 تا چون می دونم براش مسخره است و مهم نیست
ولی من واقعا نیاز دارم
از رابطه ای که توش اسیر شدم اصلا خوشم نمی اد
انگار به اجبار دارم به مدلی که همسرم برام ساخته زندگی می کنم
خواهش می کنم راهنماییم کنید
گاهی در دلم به تمام زنهایی که از نظر عاطفی از همسرشون کم می ارن و می رن سراغ رابطه دیگه حق می دم
واقعا حس بدیه.......
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام اقلیمای عزیز
نازنین مشکلت اینه که صبور نیستی...به قول تمنای من این پروسه زمان بره. یکبار دیگه حرفای خانوم تمنای من رو برات
میذارم تا بخونی چون انسان نیاز به تکرار داره :
نقل قول:
درکت میکنم عزیزم که نیاز به محبت بیشتری از طرف همسرت داری .منم قبلا خیلی این مشکل شما رو داشتم ولی الان خیلی کمتر شده خدا رو شکر .
یکی اینکه پذیرفتم که همسر من همینه و باید همین جوری دوستش داشته باشم .
چون در عوض محاسن دیگه ای داره که هیچ کدومش رو حاضر نیستم از دست بدم تا در عوض این مشکلم حل بشه .این طوری احساس آرامش بیشتری داشتم .
اما چی کار کردم ؟
یکی اینکه همون طوری که دوست داشتم اون با من رفتار کنه خودم باهاش رفتار میکردم .
محبت بدون توقع
بهش محبت میکردم بدون اینکه از اون هم توقع داشته باشم که اونم مثل من همون قدر بهم محبتی که من میخوام بکنه . ( اوایل خوبه ولی کم کم خسته میشی ولی باید تحمل کنی تا پروژه تموم بشه 311)
مثلا خیلی دلم میخواست همسرم گاهی اوقات در طول روز بغلم کنه ، بوسم کنه ، بهم بگه عزیزم ، جونم ،...
خودم همه این کارا رو کردم ، وقتی پشت کامپیوترش نشسته بود از پشت بغلش میکردم و میبوسیدمش ، همیشه تو حرفام عزیزم و ... سعی میکردم به کار ببرم تا اونم یاد بگیره
وقتی از بیرون میومد یا میخواست بره بیرون حتما بغلش میکردم و بوسش میکردم یا خودم که میخواستم برم بیرون اول بوسش میکردم .طوری که الان دیگه کاملا برامون عادت شده .
بالاخره اونم یاد گرفته ، خیلی اوقات بیشتر از من این کارارو میکنه و منم خوشحالیم رو بهش نشون میدم .
عزیزم باید به همسرت محبت کنی بدون اینکه ازش توقع داشته باشی تا به مرور زمان یاد بگیره .
ولی اون نباید بفهمه که تو سعیت اینه که به همسرت یاد بدی .بزار اون فکر کنه فقط از دوست داشتنه .چون خودت هم لذت میبری عزیزم .43
باید تلاش کنی اگه واقعا میخوای که تغییرش بدی . غیر مستقیم بهش یاد بدی .
اگه فقط ازش بخوای که تغییر کنه اون تغییر نمیکنه، چون نمیدونه ، چون بلد نیست، چون به غرور مردونش بر میخوره ....
:104: :104: :104: :104:
الان تو اون مرحله ای هستی که نا امید میشی اما خسته نشو و ادامه بده و تمام تکنیک های گفته شده رو اجرا کن
صبورانه گلم. تغییر در طولانی مدت اتفاق می افته. به قول بلو اسکای همیشه پیش از سحر تاریک است اما تا کنون
کسی ندیده که خورشید طلوع نکند.
آره گلم از محبت خارها گل می شود.
برای شکستن این روند تکراری هم خودت خلاقیت به خرج بده و کاری متفاوت کن و به زندگیت شوری دوباره بده.
توی نت 1 سرچ بزنی کلی ایده بدست میاد.
به فکرهای منفی حتی اجازه نده به ذهنت بیان این چه حرفیه.
بپذیرش همونطوری که هست.
خودت خودت رو شاد کن! تو منتظری هنوز که کسی از بیرون شادت کنه!
شادی و آرامش از درون ما نشات میگیره و هیچ کس جز ما مسئول شادی ما نیست!
دعات می کنم همیشه
:46::43:
:72:
-
RE: تفاوتی بین مدل محبتی که همسرم به من می کنه با بقیه نیست لطفا راهنماییم کنید
سلام بهار
یه مدت خیلی خوب بودم و خوب پیش می رفتم هرچند خیلی چیزها در من و زندگیم بهتر شده ولی
خواهش می کنم تنهام نذار چون به راهنمایی دوبارتون نیاز دارم
مدتی ذوباره دارم رفتارهای همسرمو مقایسه می کنم
رفتارهایی که همسرم با من و خانواده ام می کنه رو با رفتارهایی که با خانواده اش می کنه
اینکه می گم باید متفاوت باشه مدل محبتش به خاطر اینکه اسیر این همه مقایسه و ذهنیت منفی که منجر میشه به یه کینه بزرگ از همسرم نشم
مثلا دیروز خانواده من خانه ما مهمون بودند سر شام مادرم بشقاب نداشت که همسرم اصلا متوجه نشد و مادرم بیچاره خودش رفت بشقاب اورد این در حالی بود که من در آشژز خونه بودم و هنوز سر شام نیومده بودم این در حالیکه که وقتی مادرش خونه ما مهمان باشه اولا اینکه من روی چشمم می ذارم مادرشو و دوما آقای همسر چاره داشته باشه غذا رو قاشق قاشق می ده دهان مادرش اینقدر حواسش هست و احترام می ذاره
یا مثلا اگه مادرش مهمون داشته یاشه حواسش به همه چیز هست و واقعا خونه مادرشو مثل خونه خودش می دونه ولی وقتی خودمون مهمون داشته باشیم عین خیالش نیست
و یا مثلا مدتها حرف برای زدن با مادرش داره و کلی حرف برای زدن باهاش داره ولی با من نه...............
در کنار خانواده اش آرامش خیال داره و کلی می خنده ولی تو خونه ساکت و همیشه خسته است
خدایا یه راهی جلوی روم بذار که این افکار منفی از ذهنم هرچه زودتر بره بیرون
چی کار کنم بهار که اینقدر مقایسه نکم
کارایی که برام می کنه خیلی کم شده
مخصوصا وضعیت اقتصادی زندگیمونم جوری شده که دیگه حتی خیلی از خرجهای خونه رو من می دم نگو نکن که واقعا نمی تونم چون طاقت ندارم بی پولیهاشو ببینم و خرد شدن غرورش...........
احساس می کنم از هیچ نظر در کنارش تامین نمی شم
حتی تو رابطمون دوست دارم با ابراز علاقه و احساسات ............ ولی.................
گاهی می گم چرا ازدواج کردم آخه......