-
دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام.
من پسری 27 ساله هستم. بیش از یکسال است که با دختر خانومی 21 ساله آشنایی و ارتباط دارم که در طی این مدت شناخت نسبتا زیادی نسبت به هم و خانواده هم پیدا کردیم. در زمان آشنایی من به دلیل شکستهای کاری, تحصیلی و ... شدیدا افسرده و پوچ گرا بودم. او هم به دلیل شکست در عشق و نداشتن روابط حسنه با خانواده افسرده و غمگین بود. با هم تصمیم گرفتیم که به هم کمک کنیم تا دوباره به زندگی برگردیم. به همین منظور ما به روانشناس مراجعه کردیم هم تنها و هم با هم. و از رهنمودها و توصیه ها بهره بردیم و کم کم حال و وضع ما رو به بهبود شد. و اینها مصادف شد با موفقیت شغلی من. از طرفی هم او رابطه اش با خانواده حسنه شد و پی تحصیل و آموزش و ... را گرفت. و خلاصه این ارتباط و دوستی بسیار صمیمی و پرتفاهم شد طوریکه تاثیرات مثبتی در رو به رشد بودن زندگی ما گذاشته بود.
تا اینکه سر و کله پسرکی 24 ساله که قبلا با او دوست بوده پیدا شد. اوایل او در مورد پسرک اینطور اظهار کرده بود:
" ما بنا به زمینه تحصیلی که داشتیم با هم آشنا شدیم و او همان ابتدا اظهار کرد که قصد ازدواج با من را دارد و من خانواده را در جریان این موضوع قرار دادم البته به استثنای پدر. ولی بعد از گذشت مدتی او مدام امروز و فردا می کرد و در این اثنا فقط دو بار به خانه آنها رفته ام و رابطه سکس هم با هم نداشتیم. در آخر وقتی دیدم او قصد ازدواج نداشته و نیت او فریب و سو استفاده از من بوده رابطه ام را با او قطع کردم."
من یکبار با پسرک که برای او ایجاد مزاحمت کرده بود قرار ملاقات گذاشتم که این دختر خانوم هم حضور داشت. و من مودبانه عذر او را خواستم و او هم دمش را روی کولش گذاشت و رفت ...
او با در نظر گرفتن فرجام ازدواج برای این رابطه شروع کرده بود اوایل من مطمئن نبودم ولی بعدا توافق ضمنی خودم را اعلام کردم. با گذشت روزها علاقه و شور و عشق در دل او افزون می شد و در دل من بدبینی و دودلی و تردید و ترس و شک ... تا اینکه یک روز در مورد اینها با لحن بدی با او صحبت کردم بعد از آن کشمکش ما شروع شد. من مطمئن بودم که او حقایقی را در مورد گذشته اش از من مخفی می کند که اینطور هم بود. دو ماه پیش بالاخره پرده از روی حقایق ماجراهایش برداشت. و به همه چیز اعتراف کرد. گفت که به کرات با آن پسرک سکس داشته و ....
این داستان را گفتم تا به اینجا برسم:
نمی توانم خوبیهای مسلم او را نادیده بگیرم نمی توانم آن عشق و رابطه ای که تا آن درجه برای ما سازنده بود را نادیده بگیرم آن همدلی همزبانی همراهی و ... و دلایل زیادی از این دست...
اما نمی توانم داستان او با آن پسرک را هم نادیده بگیرم. او از کرده خود اظهار پشیمانی و ندامت می کند روزها و شبهای زیادی را به این خاطر اشک می ریزد توبه کرده و می گوید که هرگز به هیچ قمیتی حاضر نیست به آن گذشته رجوع کند و ...
اما هر روز ساعاتی هست که در ذهن من تصاویری از او و آن پسرک می رقصند نمی دانید چه زهری به کام من ریخته میشود و چطور ذهن من مسموم می شود.
پذیرش این مطلب برایم ناممکن می نماید. درست است می دانم هر آدمی اشتباه می کند من هم خود را تبرئه نمی کنم من هم معصوم نیستم درست است که باید به آدمها فرصت داد و از نو شروع کرد و گذشته را رها کرد و برای حال زندگی کرد و ...
همه این حرفهای خوب را می دانم اما چه کنم نمی توانم با این مساله کنار بیایم
درست است که هیچ کسی نگفته یا هیچ جا نوشته نشده که ما باید حتما با هم ازدواج کنیم و لاغیر. اما آیا حیف نیست؟!
1- این مطلب آیا واقعا چه قدر اهمیت دارد؟
2- آیا به فرض قبول و پذیرش این مطلب آثار و تبعاتی آیا با این خانوم هست که بعدها مانند آتشی گریبانگیر من هم بشود؟
3- آیا من با قبول این شرایط جای حماقت و جوانمردی را اشتباه نکرده ام؟
خواهش می کنم از نقطه نظر و راهنمایی خود مرا بهره مند سازید.
با تشکر فراوان.
-
RE: دودلی و تردید
پرده حيا وقتي دريده شود اياباپينه و وصله ميتوان درستش كرد ؟
دركشورو مذهب ماچه مردان پاك ؛چه مردان ناپاك هردو طالب زنان عفيفه وباحيا كه حياازچشمانشان مشخص باشد هستند.درمورد ان خانم واوضاع واحوال كنوني اش نمي دانم و نميتوانم قضاوت كنم نميدونم چه عامل ياچه عواملي دخيل شدند كه اين خانم اين سرمايه گرانبها و باارزش(حياوشرم كه بيشترنيز به خانم هاسفارش شده ونيز به طور غريزي هم دروجودزن قرار داده شده)رادر معرض سوءاستفاده ادمهاي ازخدابي خبر قرار دهد.
خداانشاءلله همه مارابه حق اين ما عزيز كه درهاي توبه برويمان باز است ببخشدوبيامرزد.
واما شما اقاي محترم؛ اول بايد خودتان راسبك وسنگين كنيد.
ايا واقعا گذشت اين مسئله را داريد؟گذشت كار ساده اي نيست.
زندگي نقاشي بامداد است امابدون پاك كن پس بهتراست مراقب باشيم ونقاشي هاي زيبا بكشيم.
بين احساس و عقل قرارگرفتن خيلي نيرو ميگيره .
زندگي انسان مجوعه اي ازانتخابهاست واينده مابستگي به اين انتخابها ست .
اميدوارم درزندگي بهترين انتخاب هاراداشته باشيد.
-
RE: دودلی و تردید
عذرخواهي:
بعضي مطالب را كه دربين نوشته ها اوردم وفراموش كردم داخل گيومه بگذارم.چون مطالب ازبزرگان است ومن فراموش كردم .اميدوارم مراببخشيد.
-
RE: دودلی و تردید
سلام محمد
ضمن تشکر از دوست محترممون ستاره که پاسخ شایسته ای را مطرح کردند.
اول از همه به خاطر فهم تحسین بر انگیزتون به شما تبریک می گویم. تحلیل و ارائه گذشته رابطه اتون و حسن مدیریت شما دو نفر در تغییر خودتون بسیار ارزشمند است. بنده به عنوان یک مشاور می دانم که شما چه کار سخت و طاقت فرسایی را انجام داده اید . اینجا که اکنون هستید نشانه و ثمر طرز فکر منطقی شما در برخورد با مسائلتون می باشد و حقتون هست که تا این اندازه پیشرفت کرده باشید.
اما در مورد مشکل بعدی که پیش آمده نکات مهمی هست که باید در نظر بگیرید:
سیستم ارزش گذاری هر کس متفاوت است، و همین طور در یک فرد هم می تواند سیستم ارزش گذاری در موقعیت های مختلف تغییر کند.
مثلا افرادی با شخصیت وسواسی این گونه ارزش گذاری می کنند که باید یک چیزی تاپ باشه ، بدون عیب و نقص باشه ، به قول بعضی ها 20 باشه تا ارزش داشته باشه، لذا برای این آدمها یک نقطه منفی می تواند یک موضوع مهم را کاملا بی ارزش سازد. این افراد مداوم در ذهن خود بدنبال نقطه منفی هم می گردند، و البته پیدا هم می کنند و با تکرار افکار منفی خود را نیز آزار می دهند. یا افراد پارانوئید با تصور یک پیش بینی منفی در مورد افراد ، خود و دیگران را دچار مشکل می کنند.
اما بازتعریف مسائل و واقع بینی در افراد مثبت اندیش ، زمینه ارزشی رو به رشدی را برای آنها فراهم می سازد.
با این مقدمه: سیستم ارزش گذاری شما در ذهن شما است و شما خالق آن هستید و همین طور مدیر کنترل و تغییر این ارزش گذاری هم شمائید. اگر فردی منفعل از دیگران و جامعه هستید، باید بگردید و ببینید دیگران به این عمل شما چه می گویند( حماقت یا جوانمردی). اما اگر فردی خودساخته و خود انگیخته هستید باید این را بدانید در دنیا هیچکس به اندازه شما به این موضوع نزدیک نیست. شناختی که شما از این خانم دارید حتی از من مشاور ، حتی از پدر و مادر این دختر یا ....، دیگر بیشتر است. لذا شما متوجه می شوید تا چه اندازه این فرد تغییر کرده است. و چه اندازه نقاط مثبتی دارد که می تواند گذشته او را بپوشاند. این شما هستید که می توانید به افکار منفی یا به عکس به افکار مثبتتون فرصت جولان دادن در مغزتان را بدهید. ( البته در مورد کنترل افکار روانشناس می تواند به شما کمک کند). به هر تقدیر افسوس در مورد گذشته این خانم ، یا نگرانی در مورد آینده این رابطه هر دو پیامد افسردگی و اضطراب را به همراه می آورند، آنچه که شما به آن نیاز دارید زمان حال است. یعنی اکنون و این مدت که با هم بودید او را چگونه یافتید. با خلاصه ای که گفتید، به نظر فرد مثبتی است.( البته همانطور که اشاره کردید، هر کسی ممکن است اشتباه مرتکب شود.) مهم اینست که گاهی یک اشتباه چنان انسان را متنبه می کند و انرژی فراهم می آورد که دیگران فاقد آنند. و گاهی می تواند یک جوانمردی و یک کار صحیح چنان غرور و نخوتی را فراهم آورد که انسان را با سر به زمین بزند. ( ظاهرا حدیثی داریم با این مضمون گناهی که انسان را به خدا نزدیک کند بهتر از ثوابی است که انسان را از خدا غافل کند).
پس: اگر صرفنظر از این مسئله ، دختر مورد نظر شما در سایر زمینه ها مثبت است و در این زمینه هم شما به این باور رسیده اید که پشیمان واقعی است، جواب سئوال اول شما مثبت است یعنی اهمیت دارد که به او فکر کنید و برای ازدواج با او برنامه ریزی کنید.
در مورد سئوال دوم: جواب آن بیشتر از آنکه به آن دختر برگردد به شما بر می گردد. اگر شما فردی کم جنبه و کم ظرفیت باشید و این مطلب را برای یکبار و برای همیشه برای خودتون حل نکنید و فراموش نکنید. می تواند در آینده نگرانی را بوجود آورد. چنین مسائلی که چنین تابو و مهم هست. نکات پیچیده ای در دل خود دارد.
- بخشیدن و فراموشی واقعی این مسئله ظرفیت و انرژی فراوانی می خواهد و این کار هر کسی نیست. فقط کسی که صفت ستار بودن را از خدا ودیعه گرفته است می تواند چنین کند. ستار به معنای پوشانیدن این مسئله به نحوی هست که هیچ حادثه و مشکلی در آینده نتواند این مسئله را از ذهن شما بازخوانی کند. برای این کار همانطور که گفتم باید با یک روانشناس حضوری مشورت کنید، ببینید می توانید کنترل افکار خود را در دست بگیرید. اگر این مسئله ( یا هر مسئله مشکل سازی در زندگی) ، به طور اتوماتیک بخواهد در ذهن شما رژه برود و انرژی شما را بخورد ، دوباره به پوچی و افسردگی می رسید. لذا باید چنین ظرفیتی را در خود ایجاد کنید و این نیاز به تمرین و مهارت و استفاده از متخصص دارد.
- در صورتیکه در آینده به طعنه ، کنایه ، تهدید، این مسئله را در شرایط مختلفی که بین همسران جرو بحث می شود استفاده کنید و اهرمی برای بالا نگهداشتن موقعیت خود بکنید، می تواند موجب نگرانی در زندگی آینده شود. در واقع اگر از بند قبل گذشتید یعنی ظرفیت سازی کردید و این مسئله را برای همیشه پوشاندید، به هیچ وجه و هیچ عنوانی و به هیچ لحنی و به هیچ کسی نباید بروز دهید و حتی در ذهن خود نباید مرتب به خاطر آورید.
- بابت این مسئله نباید برای خود امتیازی محسوب کنید، یا نقطه ضعفی برای او بشمارید، چرا که شما را از همسر بودن تنزل می دهد. موقعیت خود را بالا و موقعیت او را پایئن می آورید. در حالیکه در یک رابطه زناشویی طرفین باید با اعتماد به نفس حرفهایشان را به هم بزنند واحساس ترحم، و خودکم بینی برایشان پیش نیاید. و اگر شما واقعا این را فراموش کرده باشید، حتی اگر او سر شما داد بزند، نباید تعجب کنید که چرا فردی را که من خطاپوشش بودم این چنین با من برخورد می کند.
- البته همین مسئله می تواند به عنوان چسبی قوی در زندگی شما موجب استحکام بیشتر خانواده را فراهم کند. وقتی شما می بینید که زندگی خود را از دریایی چنین تلاطم بر انگیز به ساحل آرامش رساندید و چنین با موجهای سهمگین کنار آمده اید، می توانید در آرامش آبی ساحل زندگی لذت ببرید و خودباوری زیادی برای حل هر گونه مشکل در آینده داشته باشید. اینگونه است که باور می کنید خودتون خالق رابطه سالم خودتون هستید
اما پاسخ سئوال سوم:
با توضیحاتی که در بالا آوردم خودتون چه فکر می کنید؟ حماقت و جوانمردی کلماتی هستند که تو به آنها معنا می دهی. اگر این دختر را بپذیری، در آینده هم با آتش بدبینی و سوء ظن ، و طعنه و کنایه و تهدید و باج خواهی و ...، زندگی را به آستانه از هم پاشیدگی بکشانی کاری احمقانه کرده ای چون یک زندگی را با دولی دلی و افکار مخرب شروع کرده ای و بدون فراهم آوردن ظرفیت ، باری را بر خود تحمیل کرده ای که طاقتش را نداشته ای و در نهایت هم زندگی خودت و هم این دختر را به باد داده ای. اما اگر همانگونه که تاکنون با مدیریت رفتارهایت، و استفاده مثبت از مشاوره و ارتباطهایت توانسته ای چنین تغییرات مثبتی در زندگیت فراهم کنی، باز هم در این زمینه ظرفیت خود را افزایش دهی و با برنامه دقیق جلو بروی کاری والاتر از جوانمردی کرده ای کاری که علاوه بر آرامش این جهانی، خیزشی بلند در امور معنویت هست. در واقع در صورت فراهم کردن ظرفیت و انجام چنین کاری، عزت نفس و اعتبارت پیش خودت چنان بالا می رود که به سادگی می توانی در چنین صفتی بارز شوی و در خود احساس بزرگی و غرور کنی. اما این به شرطی شدنی هست که این تالار و این موضوع آخرین جایی باشد که در مورد این مسئله صحبت شده است و برای همیشه این موضوع از ذهنت پاک شود و حتی به او اجازه ندهی در این مورد حرفی بزند حتی معذرت خواهی.
در ضمن اگر اسم و فامیل شما در این تالار واقعی است اطلاع بده تا سریعا حذف شود و نام مستعاری را انتخاب کنی. چون اولین پله راز نگه داریست.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
:):درود بر شما دوست گرامی؛دلگفته من برایتان آنستکه:رک گفته باشم بدون شک هیچکدام از همراهان که همانند من با شما گفتگو می کنند نمیتوانند راهی را که صددرصد به شما کمک نماید به شما نشان دهندو خود خود شماییدکه باید یابنده درمان دردتان باشید.از سویی من تنها رای خود را برایتان میگویم نخست ببینیدکه پندار تان در باره اش پیش و پس از دانستن این داستان او چیست و تا چه اندازه دگرگونی یافته هست؟به سخن دیگر در ژرفای اندیشه و دل خویش چه احساسی و نگرشی به او دارید؟آیا اینکه می کوشید اورا بپذیرید ونه آنکه ببخشیدش_که بخشش ویژه پروردگار است_ولی نمی خواهید نشانه چیست؟که کلید همین پرسش پیشین در ارتباط مستقیم با آرا،محیط بزرگ شدنتان،میزان دخالت باورها و دستورات دینتان در زندگی و تصمیمات شماست،و اینکه براستی او را دوست دارید یا نه به او وابسته شده اید؟ حواستان باشد او پیش از آنکه با شما رابطه داشته باشد آزاد بوده و می خواسته که آن رابطه داشته باشدکه البته داشته و اکنون باید این را بپذیرید که او شی نیست که مال شما باشد و نباید او را سرزنش می کردید چون او دستکم دورو نبوده که این امر را بنهان کند و از طرف دیگر شما نیز حق دارید اگر توان شکیبایی در تمام طول زندگی آینده تان را _تاکید می کنم تمام طول زندگی_ندارید خوب این رابطه را پایان دهی،اما به هوش باشید که نباید خود را در مقام یک بخشنده گذارده و با سوء ظن و بدگمانی به او بنگرید.خوش و خرمدل باشید.بدرود؛؛؛
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با سلام و تشکر از گرد آفرید به خاطر روشن بینی و نظر قشنگشون که نکته های ظریفی را در دل خود دارد.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام محمد
الان زمونه طوري شده كه هر پسري كه با يه دختري دوست ميشه اگه قصدش هم ازدواج باشه حتما " باهاش سكس مي كنه.و اين كه شما تو اين زمونه دختري رو پيدا كنين كه تا حالا با هيچ پسري دوست نبوده فكر نكنم موفق بشين مگه اينكه ديگه دختره خيلي عوام باشه كه با يه پسر دوستي نكنه يعني ذهنش يخ كرده باشه .خوب اكثر دخترا ميگن با كسي ازدواج كنم كه اخلاقشو مي شناسم ولي پسرا ازش ...مي خوان.
و اين دختره هم از روي سادگي به همه چيز اعتراف كرده چون كمتر دختري پيدا ميشه كه سكسشو بگه.و به گذشتش صادقا" اعتراف كنه
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام linda
ورود شما را به تالار گفتمان همدردی تبریک عرض می کنم. و از اینکه در پاسخگویی به عزیزان دیگر، احساس مسئولیت می کنید خوشحالم. اینکه آدم بتونه مفید باشه، حس غریبی هست که انشاء الله خدا به همه ما عطا کنه.
در مورد مفهوم زمونه ای که اشاره کردید، به نظر من تندروی کردید. ممکن است ما جایی باشیم که بوی خوشی به مشاممان نمی رسد. این به معنای گندیده بودن عالم نیست. به معنی این است که ممکن است در نزدیک ما در محیطی که در آن زندگی می کنیم. احتمالا مشکلی وجود دارد، اگر مقداری خود را جابجا کنیم. متوجه تغییر محیط و تغییر افراد می شویم. لذا حکم کلی به این صورت که شما دادید محل بحث هست.
مثلا من به عنوان مشاور( که اتفاقا اکثر افراد با مشکلات خاص مراجعه می کنند) حتی در میان کسانی که مشکلاتشان را می گویند چنین عمومیتی نیافتم. و اتفاقا به ندرت و اتفاقی هستند که حریم ها را در هم می شکنند.
و البته کسی که قبل از ازدواج تابع هنجار، عقل و شرع نیست، بعد از ازدواج از مضرات چنین هیجانات کنترل نشده ای بی بهره نخواهد بود.
اتفاقا مراجعانی که چنین مشکلی دارند خود می گویند که عوام بودم و با اظهار عشقی وجودم را در اختیار کسی قرار دادم که اکنون رهایم کرده. و ای کاش کمی همه جانبه نگر بودم و محدود و حریم خود را پاس می داشتم.
به هر حال پیشنهاد من اینست که در صورت امکان یادداشت خود را در یادداشت تکمیلی دیگر یا تکمیل کنید یا اصلاح فرمائید. تا سوء برداشت از آن نشود.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام به شما دوست محترم
با سخنان شیرین جناب مدیر موافقم .
چرا نمی توان دختر خوب و پاک پیدا کرد صد البته که می شود . همه هم بدنیستند همان طوری که همه هم کاملا خوب نیستند . نمی دانم چرا ما مردم فقط علامت منفی را درشت می بینیم در صورتی که مثبت را خیلی ریز می بینیم . باید توجه داشت همان طوری که به قول شما زمانه بد شده است و دختران پاک پیدا نمی شود دختران نیز عاقل شده اند و می دانند که با این کار چه آینده ای در پیش دارند . عده ای هم که این کار را انجام می دهند انگشت شمار هستند . البته این کار بستگی به ایمان انسان نیز دارد . انسان ضعیف دست به چنین کارهایی می زند .
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام جناب لیندا
دختری که با پسری دوستی نکنه عوام هست یا دختری که هر لحظه محبتش رو نثار یه پسر می کنه و این هزینه احساساتش هیچ سودی براش نداره....حرفا می زنید این فکر یخ زده نیست فکر عاقلانه ای که هر دختر یا پسر با فکری می تونه داشته باشه
موفق باشید
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با درود؛هیچ جا کلیتی مطلق برقرار نیست و نباید تنها از یک زاویه به مسایل نگریست،لذا سخن لیندا را نمی پذیرم،هرچند که باید اعتراف کرد که بیشتر دختران در این روزگار چنین تجربیات جنسیی دارند.
با سخن مدیریت تالار که هر کس سکس داشته،پس از ازدواج مشکل دارد و دچار:مضرات چنین هیجانات کنترل نشده ای می شود،کاملا مخالف و آن را ناشی از دیدگاهی مذهبی و عرفی می دانم.
بهاره و امید،بدانید که منع قهری هر پدیده ای به تشدید و تغلیظ آن می انجامد و جهت بحث ژرف تر و گسترده تر،به نوشتارم با عتوان:**لزوم ارتباط و دوستی پسر و دختر** در بخش:*آگاهی ها،مهارتها و روشها* سری زده و آرایتان را بیان دارید؛؛؛بدرود.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با سلام
من نمی دونم چرا همه دنبال دختر خوب و نجیب هستند. .....****واقعاً خجالت داره ***.... حتی آقایونی که خودشون قبل از ازدواج حتماً تجربه ... داشتند (به وفور). وقتی شما می گید که اکثر دختران چنین رابطه هایی رو تجربه کردند پس بنابراین می تونیم بگیم که **همه پسرا** هم همین طور هستند. اگه آقایون نیاز به ... دارند حتماً خانوم ها هم نیاز دارند. پس تکلیف ما دخترا چیه؟ چطور باید به مرد زندگیمون اعتماد داشته باشیم. از صبح که برن بیرون همش ترس از اینکه نکنه .....، این ترس تو دخترا بیشتره آقاجون من.
صرف اینکه کسی قبل از ازدواج تجربه داشته نمی شه گفت برای زندگی مناسب نیست. مهم اینه که واقعاً تصمیم بگیریم که به عهدمون وفادار بمونیم. من خودم به عنوان یه دختر می دونم که اکثر دخترا (به جز موارد استثنا) حتی تو دوستیشون هم وفادار هستند و واقعاً هدفشون تشکیل زندگیه . ولی آقایون ماشاءا... ، دستم به تخته، تنوع طلب و ....
چه بسا مردها و زنانی که بعد از ازدواج به دلیلی که شاید تصور می کنند آزادی پیدا کردند تازه یادشون می افته که در دوران مجردی چه فرصتی رو از دست دادند. نمی گم مهم نیست آدم قبل از ازدواج چطور باشه ولی به نظر این حقیر ازدواج یک عهد و پیمان مقدسه و وفای به عهد هم واجبه. اگه قرار هست خرده ای به کسی گرفته بشه، بهتره به اون آقا یا خانومی گرفته بشه که با وجود اینکه متاهله و بچه هم داره باز چشمش دنباله این کارهاست. « اگه واقعاً از زندگیت ناراضی هستی اول طلاق بگیر بعد برو دنبال یکی دیگه، طلاق بهتر از خیانته». نه دختر و پسری که نمی تونه ازدواج کنه!!!!!!
اگه گله از روزگار می کنید بله درسته ، الان همه دم از شرایط آسان ازدواج می زنن. تو دوره زمونه ای که هنوز پدر و مادرهای خودمون مستاجر هستند و 8 شون گرو 9 شونه کی دیگه به فکر سر و سامون دادن دختر و پسرشه. اصلاً به این فکر نمی کنن که خودشون تو سن 10 و 11 سالگی ازدواج کردند. تازه اون موقع لی لی و خاله بازی می کردن و خودم از خیلی زنا شنیدم که حتی با عروسکشون به خونه بخت رفتن و نمی دونستن کجا می رن، نه به اون موقع که دخترا از ترس شب ازدواج فرار می کردن نه به حالا . بابا جون من کی می دونه ازدواج برای چیه؟ برای اینه که زن و یا شوهر آیندمون رو به رخ فامیل و دوست و آشنا بکشیم که اینچنین و اینچنانه و ....؟
اینقدر دلیل ازدواج رو با عبارات اسلامی پیچوندن که جوونا نمی دونن برای چی می خوان ازدواج کنن.
.....***** ازدواج هم مثل آب و غذا و اکسیژن، پاسخ دادن به یک نیازه*****.........
فرض بگیریم دو نفر که همدیگه رو دوست دارن... **بدون هیج خرج و مخارجی **.... با هم ازدواج کنن، بعد از ازدواج کرایه خونه و خرج زندگی رو چی کار کنن؟ حالا هم که دیگه پسرا تا سن بیست و چند سالگی هم تکلیف شغلشون مشخص نیست. مگه نه این که نیاز به جنس مخالف هم یکی از نیازهایی که خدا در وجود بشر گذاشته و نمی شه کاریش کرد. با این تفاوت که نیاز به آب و غذا از بدو تولد هست و نیاز به همسر از سن بلوغ (البته ببخشید !!!! آدم یه وقتایی از بچه کوچولوها یه چیزایی می بینه که شاخ درمی یاره) اگه از روزی که به سلامتی متولد می شیم به ما غذا نرسه چند روز زنده می مونیم. ازدواج هم همینطوره، (ولی یه مقدار می شه کنترلش کرد.) از دوران بلوغ که تو دخترا از 9 سالگی و در پسران از 15 سالگیه چند سال تحمل می شه کرد. علما جواب بدن؟ 10 سال، 15 سال، 20 سال و یا شاید هم باید خویشتن داری کرد و تا آخر عمر پاک و مطهر موند. شاید یه دختری اصلاً خواستگار نداره و یا پدرش هنوز نمی تونه دخترشو بفرسته خونه بخت، چی کار باید بکنه ؟ شاید یه پسر اصلاً پول نداره و حالا حالا هم نتونه ازدواج کنه باید چی کار باید بکنه؟ این همه افسردگی به خاطره چیه؟ چرا ذهن جوونای ما مشغوله؟ چرا تمرکز ندارن؟ چرا خیلی هاشون دیگه ادامه تحصیل نمی دن؟ و خیلی چرای دیگه که همه دخترا و پسرا باهاش دست به گریبانند.
چرا همه سعی می کنن که این نیاز رو مهار کنن. چرا همه فکر می کنن این نیاز حیوانیه؟ همه نیازهای ما مقدسه فقط این نیازه که حیوانیه؟ مگه نه این که یه گرسنه ای رو می بینیم بهش غذا می دیم. یه تشنه ای رو می بینیم زود بهش آب می دیم.
تا دوره های پیش که سن ازدواج دخترا و پسرا در سن بلوغشون بود چرا این مشکلات نبود؟
مگه نه این که الان هر پسری که می خواد همچین رابطه هایی رو داشته باشه به یه دختر نیاز داره، دنبال زن مردم که نمی تونه بره!!!!! خیلی عذر می خوام یا باید خودشو ارضا کنه که بعدها هزارو یک مشکل بوجود می یاد یا باید با یه دختر دوست بشه. (خدا به دور !!!! بعضی ها هم که چشمشون به دنبال خواهر خودشونه) حالا گناه این دختر چیه که به خاطر علاقه ای که به طرف مقابلش داره بهش محبت می کنه و ...
مشکل ما اینکه که بین نسل گذشته و نسل خودمون گیر کردیم. نمی دونیم باید سنتی باشیم یا اینکه با این مشکلات دنبال یه چاره دیگه باشیم.
بهتره به جای این شعارها به دنبال راهکارهای جدید بود، مناسب با شرایط حال.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام تارا
مسائل خوبی را اشاره کردی و بعضی مسائل هم مبهم شد، ای کاش بتونی خلاصه ای را به تفکیک از پست شماره 12 خود بدهی و در آن دقیقا محورهایی را که مورد انتقادت هست را مشخص کنی، و بعد پیشنهادهای عملی و صحیح خود را در زیر هر کدام بیاوری، تا ما هم بتوانیم در بحث شرکت کنیم. اگر همه چیزها را در هم بنویسیم ، نمی توانیم به هم در پیدا کردن راه حل کمک زیادی بکنیم. البته این موضوع دو دلی و تردید در ازدواج با دختری بود که دچار انحرافی شده بود. اگر مسائل را حول این مشکل متمرکز کنیم، بهتر مطالب شفاف می شود.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با سلام خدمت دوستان
در رابطه با گفته جناب مدير بايدبگم كه كسي كه تن به چنين كاري داده عوام نيست از روي سادگي و زود باوري خودش رو در اختيار كسي قرار داده من منظورم از عوام بودن اينه كه الان كمتر كسي پيدا ميشه كه قبل اينكه اخلاق طرف مقابلشو بشناسه باهاش ازدواج كنه چون به نظر من واقعا ازدواج كار آسون و ساده اي نيست كه فرد بخواد با يه كسي كه هيچ شناختي ازش نداره ازدواج كنه خوب دوران نامزدي هم كه بخواي اخلاقشو بشناسي و ازش جدا شي ميگن ازدواج كرده و طلاق گرفته. درسته كه در دوران دوستي فرد اخلاق طرف مقابلو 100درصد نميشناسه ولي كسي رو كه برا ازدواج از رو منطق نه احساسات انتخاب كرده تا حدودي كه ميشناسه و از همه مهمتر نسبت بهش علاقمنده.خوب چرا آمار طلاق تو ايران بيشتر از كشورهاي اروپاييه؟ چون بعد اينكه ازدواج مي كنن اخلاق طرفو ميشناسن در حاليكه كشورهاي اروپايي اينطور نيست بله ميدونم ما ايراني هستيم ولي....
از اونجايي كه من تقريبا با افراد زيادي سرو كله دارم يا تو دانشگاه ميبينيم و تو اجتماع :الان كمتر كسي پيدا ميشه كه دوست پسر يا دختر نداشته و نداره.
در مورد دوست عزيزم بهاره
بهتره خودمدنو گول نزنيم كه تعداد اين افراد انگشت شماره اگه وارد اجتماع بشين مي فهمين كه چه خبره. همش هم نتيجه اين طلاق هاست اگه يه دختر با يه پسره در حد دوستي نه فراتر (تا جايي كه هيچ رابطه اي در ميان نباشه)صحبت كنه بهش ميگن ناپاكه.پس اونوقت در اجتماع با مردا اصلا" صحبت نكنيم كه ناپاك ميشيم واقعا" كه...
و اميد خان آدم كه با هر كس و ناكسي دوستي نميكنه!
با آرزوي خوشبختي براي شما
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام Linda
خیلی ممنونم ، این یادداشتت شفاف تر و بهتر شده و من در بعضی موارد با شما هم نظر هستم. مثلا اینکه باید قبل از ازدواج نسبت به طرف مقابل شناخت حاصل کنیم. اما باید بدانیم باید امن ترین راه باشد. خودتون تلویحا اشاره داشتید که به نظرتون اکثر این رابطه ها بر اساس نوعی احساس یا فریب هست. ما باید روی این مسیر و امن کردن آن برنامه بریزیم.
البته اینکه گفتید آمار طلاق در کشورهای اروپائی کمتر از ایران است، متاسفانه من نتوانستم منبعی برای آن بیابم، خوشحال می شوم اگر منبع علمی و معتبری دارید معرفی کنید، علاوه بر آن حتی اگر آما طلاق در کشور ما بالاست آیا تحقیق علمی ثابت شده ای نسبت به علت طلاق وجود دارد ( مثلا من تاکنون تحقیقی ندیدم که در آن آمده باشد نبودن دوستی قبل از ازدواج منجر به طلاق می شود )
به نظر می رسد در کوتاه مدت راه عملی اینست که ارتباط دختر و پسر برای ازدواج با محدویت زمانی و مشخص ، و با هماهنگی خانواده ها باشد. و به جای برون ریزی احساس که موجب تحریف شناخت طرفین می شود ، باید مبتنی بر مسائل عقلانی باشد. و طرفین به خصوص دختر خانمها نسبت به هر گونه انحراف احساسی یا ....، در اینگونه رابطه ها محکم بایستند. و بتوانند مرز شناخت برای ازدواج را با یک ارضاء احساس تفکیک کنند.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام جناب آقاي مدير
من فكر نميكنم بين نوشته هام حرفي از فريب دادن كسي برده باشم من فقط به اين اشاره كردم كه در رابطه دوستي دختر و پسر در كنارش سكس هم هست اگه هدف ازدواج باشه فريب نيست تمايل هر دو طرفه . همونطوري كه دوست عزيزمون تارا هم اشاره اي بهش كردن كه بايد اين نياز رو جواب داد.
بله در مورد آمار طلاق اگه شما مقالاتي كه در اين مورد نوشته شده ويا كتاب فاطمه اردكاني و احمد رضا اصفهاني و دكتر مريم فاتح پور كه سه كتاب مجزا هستند و نيز مقاله ي بختيار نصر آبادي ، حسنعلي . « انگاره هاي قبل از ازدواج » ، همايش طلاق ، پيشگيري و يافتن علل و راهكارهاي مبارزه با آن را مطالعه فرماييد به وضوح خواهيد ديد كه آمار طلاق در ايران رو به افزايش است
تحقيقات نشان ميدهد كه نسبت طلاق به ازدواج در سال 1370، 76/8 درصد در كل كشور، 68/10 درصد در مناطق شهري و در مناطق روستايي 44/4 درصد بوده است، بالاترين نسبت طلاق به ازدواج، مربوط به استان تهران با 9/15 درصد و پايينترين مربوط به استان يزد با 2/3 درصد در سال 1370 است. اين نسبت در سال 1380، 5/9 درصد در كل كشور، 9/11 درصد در مناطق شهري و 1/4 درصد در مناطق روستايي بوده است كه بالاترين درصد مربوط به استان تهران 2/17 درصد و پايينترين درصد مربوط به استان ايلام 3/3 درصد در سال 1380 است
در مورد علت طلاق هم خوب برا چي طلاق ميگيرن؟...اخلاقمون جور در نميياد. شوهرمو با يكي ديگه ديدم ..زنمو با مرد ديگه ديدم ..من پول ندارم رفت سراغه يكي ديگه ......
خوب بعضي از حقايق هستند كه قابل نوشتن در كتابها و مقالات نمي باشند وقتي نيروي انتظامي محترم بيرون يه دخترو پسر و ميبينه و بهش گير ميده و ميبره ناحيه بياد بگه قبل از ازدواج برين با جنس مخالفتون دوستي كنين؟تا اخلاقشو بشناسين آخ چنين چيزي ممكنه با اين ايده هاي غلط و بجا نيفتاده؟
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
كه شما برين و تحقيق كنين؟ از قديم گفتن " چيزي كه عيان است چه حاجت به بيان است "
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام linda
آمار طلاق و حتی رشد آن ، همانطور که اشاره کرده ای موجودند، اما آمار و نتیجه گیری که شما کرده اید برایم جای سئوال است که هنوز منتظر پاسخ هستم. و اتفاقا اصلا ادعای شما در موضوع رابطه طلاق و دوستی های قبل از ازدواج عیان نیست. جالب هست لطفا آماری را که در بالا خودتون آورده اید با دید نقادانه بررسی کنید:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط linda
سلام جناب آقاي مدير
تحقيقات نشان ميدهد كه نسبت طلاق به ازدواج در سال 1370، 76/8 درصد در كل كشور،
68/10 درصد در مناطق شهري
44/4 درصد در مناطق روستايي
بالاترين نسبت طلاق به ازدواج، مربوط به استان تهران 9/15 درصد
و پايينترين مربوط به استان يزد با 2/3 درصد
در سال 1370 است. اين نسبت در سال 1380، 5/9 درصد در كل كشور،
9/11 درصد در مناطق شهري
1/4 درصد در مناطق روستايي بوده است
بالاترين درصد مربوط به استان تهران 2/17 درصد
پايينترين درصد مربوط به استان ايلام 3/3 درصد
در مورد علت طلاق هم خوب برا چي طلاق ميگيرن؟...اخلاقمون جور در نميياد. شوهرمو با يكي ديگه ديدم ..زنمو با مرد ديگه ديدم ..من پول ندارم رفت سراغه يكي ديگه ......
خوب بعضي از حقايق هستند كه قابل نوشتن در كتابها و مقالات نمي باشند وقتي نيروي انتظامي محترم بيرون يه دخترو پسر و ميبينه و بهش گير ميده و ميبره ناحيه بياد بگه قبل از ازدواج برين با جنس مخالفتون دوستي كنين؟تا اخلاقشو بشناسين آخ چنين چيزي ممكنه با اين ايده هاي غلط و بجا نيفتاده؟
اگر آمار را دقیق بررسی کنید متوجه نکات ذیل خواهید شد.
1 - آمار طلاق از سال 1370 الی 1380 افزایش داشته است
2 - رشد طلاق در شهر تهران بیشترین هست
2 - آمار طلاق در شهر یزد کمترین هست( نمی دانم با بافت سنتی یزد چقدر آشنا هستید)
3 - آمار طلاق در شهر ها از روستاها بیشتر است
4 - رشد طلاق در شهر ها از روستاها طی سال 1370 تا 1380 بیشتر بوده است.
5 - در حالیکه از سال 1370 تا 1380 در شهرها به خصوص تهران آمار طلاق رو به رشد داشته است در روستاها با کاهش طلاق روبرو بوده ایم.
لطفا این آمار و این 5 بند را مجددا و با دقت بررسی کنید ببیند چگونه می توان نتیجه گرفت؟
- آیا می شود این فرضیه را داد که در شهرها ( علیرغم اینکه دوستی های دختر و پسر نسبت به روستا ها بیشتر هست) طلاق افزایش می یابد.
- آیا می شود نتیجه گرفت در شهرهایی با بافت سنتی ( مثلا یزد)، طلاق نسبت به شهرهایی مثل تهران کمتر است؟
- آیا کاهش طلاق در روستا و افزایش طلاق در کلان شهرهایی مثل تهران
موجب نمی شود یک بازنگری در مورد ذهنیات خود بکنیم؟
البته این آمار نشان نمی دهد مستقیما نقش ارتباطهای قبل از ازدواج در طلاق چقدر است ولی نشان می دهد که مسائل علمی ، تحقیقی و جامعه شناختی دقیق تر از اینست که ما با نگاه به دور و بر خود، آنرا در کل جهان ضرب کنیم و نتیجه بگیریم. و بعد بر اساس آن نتیجه گیری خطا به دیگران بگوئیم اگر با هم دوست نشوید ، طلاق می گیرید، و در اروپا چون با هم دوست هستند و ...، طلاق کمتر هست.
پس در خیلی زمینه ها تحقیقی صورت نگرفته است و درمواردی هم که تحقیقی وجود دارد ، چنین نتیجه گیری را که « عدم دوستی دختر و پسر موجب طلاق می شود» را رد می کند
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام عليكم
ببينيد آقاي سنگ تراشان من نمي خوام بعضي از ناگفتني ها رو بگم . اين آمار رو من خودم ننوشتم كه به من ايراد بگيرين اينارو دكتر هاي محترم ايران زمين نوشتند و ثابت كردند.
اگه شما يه كم مطالعه اي در اين مورد داشته باشين يا فقط يه كمي وقت عزيزو با ارزشتون رو صرف تحقيقات و مقاله ها و پژوهش ها بكنين اونوقت متوجه ميشين .من كه اينا رو از خودم نميگم وا چه حرفا!خوبه منابع هم خدمتتون معرفي كردم .
و در ضمن داخل پرانتز بگم كه : هيچ موقع شما نمي ياين بعضي از مسائل رو تاييد كنين چون موقعيت سايتتون به خطر مي افته و شما بيكار مي مونين!
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام linda
اولا باید ازتون به خاطر اینکه زمینه بحث و تبادل نظر را فراهم کردید تشکر کنم. و واقعا پست 16 شما برایم تحسین برانگیز بود و نشان از احساس مسئولیت و پیگیری سریع در ارائه نظراتتون داشت. چرا که در عرض یکساعت شما منابع دقیقی را که بر اساس آنها نتیجه گیری کرده بودید، ارائه دادید.
در ضمن من پست 18 را که در جواب شما نوشتم دوباره خواندم، به نظر خودم هم لحنش قشنگ نیومد. اینطوری به نظر میرسه که به جای یک بحث منطقی، من در صدد برخورد با شما بودم. به قول ستاره دستام بالا. اعتراف می کنم که بعد نوشتم. جالبه بدونی رفتم جملات نامطلوب آنرا اصلاح کنم. دیدم جمله های بد به کار نرفته ولی کلیت یادداشت دلچسب و رضایت بخش به نظر نمی رسه. اما به هر حال اگر پست 18 تند هست امیدوارم به بزرگی خودتون ببخشید. اما در مورد وقت گذاشتن روی تحقیقات ، پژوهش ها ومطالعات ، به نظرم حق با شما باشد. اگرچه من به طور محدود این کار را میکنم ولی نیاز هست که بیشتر روی این حیطه هم سرمایه گذاری کنم و توصیه های شما را به فال نیک می گیرم.
امیدوارم ما اعضاء سایت بتوانیم در تعامل با هم و به طور مشترک از زوایای مختلف مسائل خود و جامعه را ارزیابی کنیم و آگاهی های خود را در مسیر رشد یکدیگر به جریان بیندازیم
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
به نام خالق هستی
سلام به تمام دوستان
یک سوال ؟
چرا بعضی ها به ازدواج کامل و صحیح پدران و مادران ما ازدواج سنتی می گویند ؟؟ در صورتی که به نظر من کامل ترین و صحیح ترین ازدواج است در این گونه ازدواجها عشق به مرور زمان بین طرفین ایجاد می شود . و به قول معروف «« عشق تو زندگی قشنگ تر از عشق قبل از زندگی »» ((( به نظر من اگر دختر و پسری قبل از ازدواجشون مدتها با هم دوست باشند . جزابیت و عشق در زندگی آنها کم رنگ تر می شود و به مرور زمان برای هم عادی می شوند . تا کی می توانند برای هم حرفهای عشقولانه بزنند بهتر نیست این حرفها و کلمات زیبا را برای بعد از ازدواج بگذاریم ؛؛ اینجوری برای هم تازگی بیشتری داریم . به نظر من در صد بالایی از این دوستی ها یا اینگونه ازدواج ها در آینده به طلاق می انجامد . و یا در همان روزها و سالها دوستی تمام می شود . بهتر خانومهای محترم خیلی دل به حرفهای آقایون نبندند . از آقایون زیاد نمی شه انتظار داشت من کاملا با دوستی قبل از ازدواج مخالفم ( « البته نه آشنایی قبل از ازدواج با اطلاع و کنترل خانواده ها ») . به نظرمن این دوستی های به ظاهر دوستی جز گناه ثمره ی دیگری ندادند . دوست دارم نظر دوستان دیگر رو هم ببینم .
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با درود؛لیندا رحمت بر شیری که خوردی!
عرض کنم خدمت گلای خودم که:ببینید مسأله اصلی و هسته مرکزی ما و منبعی که این مشکلات را ساخته و این بحثها را در انداخته است،این است . . . .
کشور گوگولی ما در مرحله ای از پیشرفت و توسعه قرار دارد که به آن *دوران گذار* می گویند و اما چند وبژگی این دوران عبارتند از:
1-جامعه دچار چندپارگی و گوناگونی در ابعاد وسیع گشته است.گروهی از مردم همچنان به سیستم سنتی و باورهای دوران گذشته چسبیده و با چنگ و دندان از آن دفاع می کنند و گروه دیگر که آشکارا از قشر جوان،تحصیل کرده و تکنوکرات هستند،ضمن جدایی از باورهای قدیم، در نحوه زندگی و سلوک کاملا به روشی نو و نا آشنا عمل کرده و توجهی به رفتار و دستگاه عقیدتی سنت و عرف جامعه ندارند و تابو های مردمان جهان پیشین را زیر پا می گذارند.
2-نتیجه رفتار گروه دوم سبب اختلاف و حتی نوعی منازعه تئوری و عملی با گروه اول می گردد و اگر نظام سیاسی نیز زیر سیطره گروه نخست باشند،لاجرم به علت مقدس شمردن برخی چیزها در نظر مردم سنتی و عقب مانده،آنها به نیروی زور و اجبار متوسل می گردند.
3-مملکت گوگولی ما در گامهای اوله دوران گذار است و نظامش هم که خوب سنتی و دینی،لذا عرف و سنت حاکم قوانینی دارند که خط قرمزهایش مدام و پیوسته از طرف نسل جوان و روشنفکر که جور دیگر اندیشیده و رفتار می کنند،زیر پا گذارده می شود.
4-باید توجه داشت که مقوله ازدواج و تشکیل خانواده در این دوران دچار تعارضات گوناگون و لطمه می شود،زیرا از یک سو آداب و قوانین ازدواج به صورتی سنتی و قدیمی بوده و نیازهای توسعه یافتگی و انسانهای مدرن امروزی را برآورده نکرده و از سویی وظایف و کارکردهایش را به دیگر پارامترها و عناصر جهان نوین واگذار کرده است و به زبانی دیگر و بی رودربایستی اهمیت و کارایی خود را از دست داده است.آمار طلاق مؤید این مطلبند.
این مشکلات در جامعه ما دستکم تا پنجاه سال آینده خواهند بود و بتدریج عرف پوست انداخته و با دگرگونی باورها و کردار ما،گام به گام به سوی محو خانواده سنتی و پدیدارشدن مفهوم تازه ای از آن نزدیک می گردیم.
لازم به ذکر است که هر چقدر ما در این وضع برزخ گونه به سر بریم،هزینه ها و خسارات بیشتری را در حوزه های انسانی،اجتماعی،فرهنگ ی،اقتصادی و حتی امنیتی باید بپردازیم.
باید پذیرفت که رویکرد سنتی و دینی،بهیچوجه ظرفیت و گنجایش برآوردن انسان مدرن ایرانی را ندارد؛؛؛بدرود.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام گرد آفرید
با این یادداشتت فکر کنم باید یه پنجاه سالی برای ازدواج دست نگه داریم.
مثل اینکه قصد داری حالا حالاها بر این طبل بکوبی....
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
آینه چون نقش تو(جامعه) بنمود راست
خود شکن،آینه شکستن خطاست
والا جناب مدیر تالار اینو بگم که من اگرم زن بگیرم می دونم چطوری اوضاعو کنترل کنم،این کارم؛
یک کمی سیاست می خواد و صبر و تزویر!راحته،خیلی راحت=کاری که بیشتر زن و شوهرا می کنن و البته مهمتر از همه:مهریه رو هر جوری که بشه پایین می آورم که احتیاط شرط عقله،تصدیق می فرمایید که؟!
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
عليك سلام
جناب مدير خواهش ميكنم بزرگي از شماست و بخشش از بزرگاست.
خدمت بهاره خانوم بايد عرض كنم كه : اگه 2 نفر واقعا " همديگه رو از صميم قلب دوست داشته باشن ; رفته رفته زنگي اونا از ايني كه هست شيرينتر ميشه و به مرور همديگه رو بيشتر از اون چي كه هست دوست مي دارن و زندگيشون هيچ موقع تكراري نميشه.چون عشقشون به مرور تكميل تر هم ميشه
ممكنه در دوران دوستي 2 طرف بعضي از نقطه ضعف هاشون رو تا حدودي جلوه ندن ولي اگه بعد ازدواج بعضي از اون نقطه ضعفاشونو ديدن به خاطر علاقه و عشق و محبتي كه نسبت بهم دارن مي تونن گذشت كنن و ايرادهاي همديگه رو نبينن و به خاطر اين رفته رفته عشقشون نسبت به هم زيادتر هم بشه چون فرد عاشق فقط نكات مثبت معشوق رو ميبينه
و بهاره جون اگه شما ازدواج بكنين و طرفتون فردي شد كه اظهار علاقه نكرد پس اونوقت چي ميشه ؟ يا هم اگه مي كرد برا دوست عزيزمون بهاره فقط يه مدت محدودي رنگ و بوي تازه اي داشت و بعد حرفاي شوهره هم تكراري ميشه.
ودر ضمن اگر دوستي از رو محبت و علاقه و از همه مهمتر عشق باشه هيچ گناهي پيش خدا نداره چون اونا پيش خدا محرم همديگه هستندفقط پيش عام و خاص محرم نيستند. حتما در اين مورد يه نگاه كوچولويي به كتاب مقدسمون داشته باشين.
بله گردآفريد عزيز مشكل ما اينه كه بين 2نسل گير كرديم و از هر دو نسل آواره و سرگردانيم.
موفق باشيد
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با درود؛لیندا و هم انجمنان ارجمند،یک مطلب مهم این است که ما هر چیزی و موضوعی را با سنگ دین و ایدئولوژی محک زده و تمام حرفها و اظهار نظرهایمان نیز رنگ و بوی دینی دارد.
خداوند بزرگ و مهربان که از جهان ریزتر از کوارکها(ذرات متشکله پروتن و پروتن ذره متشکله هسته اتم با نوترون) تا همه کیهان را در اختیار دارد،فکر نمی کنم به عشق پاک دختر و پسری که با گندکاریهای برخی جاهلان در رنج و فشارند،کاری داشته باشد و یا اینقدر در نگاه ما منتقم و کوچک باشد.
متأسفانه ما بجز اعتقادات تنگ نظرانه و پوسیده خود درباره خدا،هیچگونه تفسیر و باور دیگری را در مورد خدا نمی پذیریم.
مدام می گوییم دین این را می گوید،دین آن را می گوید یا این حرام است آن حلال است،بابا جان،عزیزان زمانه این جور بیانات و حرکلت تمام شده استعرچند خیلی ها بر سیاق سیئه پیشین هستند و کور و کر؛
عشق،دوستی و ارتباط دختر و پسر بسیار پسندیده و نیک است،این قدر با باورها و این عرف ناقص و سنت مزمحل جلوی آن را نگیریم؛؛؛بدرود.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام گرد آفرید، سلام linda
شما هر دو نظرتون را درمورد دوستی مثبت اعلام کردید. البته هیچ دلیل محکمی جز احساس خودتون را نیز اعلام نکردید. البته هر دو بزرگوار هم در مورد حرام و حلال بودن آن نظراتی دادند که البته فکر نکنم کسی در مورد حلال و حرام آن نظر شما را با این استدلالهای ضعفیف پذیرا باشد.
اما علم و تجربه من به عنوان مشاور چنین دوستی ها را تصدیق نمی کند. (البته linda گفت آماری داره که نمی تونه بگه. )
کسانی که از طریق این دوستی ها شکست می خورند تعدادشان به طور فاجعه آمیزی بالاست و البته استثناء در علوم انسانی همیشه وجود دارد.
البته اگر نظر شما از ازدواج سنتی ، عدم آشنایی و بدون علاقه و چشم و گوش بسته ازدواج کردن هست ، در این مورد من هم با شما موافقم و قبول ندارم. بهتر است تعریف مشخصی از ازدواج سنتی بکنید.
ازدواج به نظر من نه سنتی نه احساسی، بلکه عقل مدارانه ، هنجار مدارانه، و شرع مدارانه ، و تجربه مدارانه باید باشد، در چنین ازدواجی همیشه عشق و علاقه طرفین( نه احساس انفجاری و چشم و گوش بسته) شرط لازم اما ناکافی هست.
لیندا محترم و گردآفرید عزیز. به من حق بدهید به عنوان یک مشاور نتوانم تجربه ها و علم خود را برای خوشایند شما زیر پا بگذارم و دختران و پسرانی که به خاطر مشکل گشایی به اینجا سر می زنند با کلمات قشنگ اما مشکل آفرین سرگرم کنم. و به اشتباه آنها را به سوی دوستی هایی سوق دهم که کمتر تا یک ازدواج موفق پیش می روند.
به هر حال دختران و پسران ما آزادند شیوه صحیح انتخاب همسر را انتخاب کنند، اما باید عواقب آنرا بپذیرند.
فکر کنم برای پخته شدن بحث نیاز هست هم شما عزیزان و هم من و سایر دوستان ابتدا بگوییم دوستی دختر و پسر باید چه شرایطی داشته باشد، و منظور ما از دوستی چیست و آیا محدوده ای دارد، آیا لزوما باید از چشم پدر، مادر، خانواده، معلمین، مشاورین ، و ....، مخفی باشد. ازدواج سنتی چگونه است و راههای دیگر چیست؟
شاید هر دو در مسائلی اشتراک نظر داشته باشیم.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با درود؛به آرای شما بجز آن یکی در باب سبکی و ناتوانی آرای خودم پذیرفته و احترام گذاشته و گزینش روش مشاوره و درمان روانشناسی را،حق شما می دانم.با آرزوی شادکامی؛؛؛بدرود.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام به دوستان عزیز گرد افرید و linda
باید بگویم که با این کلمات کاملا مخالفم :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط linda
اگر دوستي از رو محبت و علاقه و از همه مهمتر عشق باشه هيچ گناهي پيش خدا نداره چون اونا پيش خدا محرم همديگه هستندفقط پيش عام و خاص محرم نيستند. حتما در اين مورد يه نگاه كوچولويي به كتاب مقدسمون داشته باشين.
کجای کتاب آسمانی ما گفته صحبت کردن یک پسرو یک دختر جوان که صحبت آنها باعث شهوت در هر دو جنس می شود حلال است . آدرس بدید لطفا
با نظرات گرد آفرید صد درصد و کاملا و بی نهایت مخالفم :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گرد آفرید
عشق،دوستی و ارتباط دختر و پسر بسیار پسندیده و نیک است،این قدر با باورها و این عرف ناقص و سنت مزمحل جلوی آن را نگیریم؛
من فقط می تونم بگم هیچ و پوچ
اما با سخنان جناب مدیر کاملا موافقم :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
البته اگر نظر شما از ازدواج سنتی ، عدم آشنایی و بدون علاقه و چشم و گوش بسته ازدواج کردن هست ، در این مورد من هم با شما موافقم و قبول ندارم. بهتر است تعریف مشخصی از ازدواج سنتی بکنید.
کاملا صحیح است . معنی درست ازدواج سنتی : آشنایی قبل از ازدواج با اطلاع و کنترل خانواده ها و وجود چند بزرگتر و استفاده از سخنان شیرین و سرشار از تجربه ی انها . و تصمیم گیری هایی از روی عقل و منطق نه هوس ؛؛شهوت ؛؛ احساسات .
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با درود؛هیچ فایده ای ندارد!بهاره خانم،شما با اعتقاد دینی که البته من بدان احترام می گذارم با این موضوع برخورد می کنید و من فراتر از آن،این را هم در نظر آورید که اسلام می گوید اگر دو نفر عاشق هم شدند و همدیگر را دوست داشتند،باید با هم محرم شوند و همسر،الان هم که با این اوضاع قاراشمیش نمیشود پس هر کس ارتباط و دوستی را گناه می شمارد دوست نشود و هر کی گناه نمی شمارد دوست باشد و ارتباط داشته باشد.
ولی . . . . ولی الان که بیشتر با هم دوستند و ارتباط دارند،پس گناهکارند بسیارند و صد البته بخشش و بزرگی خداوند عاشق معشوق آفریننده؛؛؛بدرود.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام به جناب گردافرید ؛؛
الان هم که با این اوضاع قاراشمیش نمیشود پس هر کس ارتباط و دوستی را گناه می شمارد دوست نشود و هر کی گناه نمی شمارد دوست باشد و ارتباط داشته باشد.
ما قرار یک نتیجه درست بگیریم نه اینکه هرکسی هر کاری بخواد بکنه خوب از اول همین طور بوده هرکسی هرکاری می خواسته کرده ما در این جا می خواهیم به یک نتیجه درست برسیم غیر از اینه ... ؟؟؟
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام عليكم و رحمت ا...به همه و گردآفريد عزيز
جناب مدير من در پست هاي قبليم اشاره اي به اين موضوع كه انتخاب فرد مقابل, ابتدا از رو منطق بعد از رو احساسات باشه رو, آوردم عرض نكردم اول احساسات انفجاري بعد زندگي نه اصلا" هم اين طوري نسيت آدم كه نمي تونه عشقشو لاي نون بذاره و بخوره.انتخاب اول از رو منطق بعد عشق و علاقه.
بهاره شما هم اگه در تايپ كردن مشكلي دارين بهتره برين به اين آدرس:start bar/microsoft office word/enter
اگه هم كه آفيسو ندارين اينجا, جاي اين تمرين كردنا نيست كه مياين نوشته هاي همه رو تايپ ميكنين يا copy .pasteميكنين! قبل اينكه اين كارو بكنين اول مطالبو خوب بخونين; من نگفتم اگه عشق از رو هوس آني و زود گذر باشه هيچ گناهي نداره نه خير.من عرض كردم اگه دوستي از رو محبت و عشق پاك باشه هيچ گناهي نداره اگه گناه محسوب بشه پس چرا ميگن:عشق مقدس آسماني؟! يا چرا ميگن خداوند عاشقان را دوست دارد.
نه فقط من, نه فقط كتاب مقدس بلكه به اين عرفا كه شما خيلي به حرفاشون معتقديد, هم ميگن.
پس چرا فقط اينو قبول ندارين و در مورد اين مطلب آدرس مي خواين؟ معلومه كه شما اصلا" فرد اجتماعي نيستيد و از دنياي اطرافتون نه بيشتر, هيچ اطلاعاتي ندارين.
شما كه ميگين ازدواج سنتي:سنت يعني اين كه از هزاران سال پيش راه و روش, چشم و گوش بسته ....بوده و ماهم بايد با همين روش پيش بريم تا با دنيا گذشتمون هيچ فرقي نداشته باشيم اين موقع ميگيم بله ما به روش سنتي ازدواج كرديم و سنت قديمي مونو حفظ كرديم و لطمه اي به اون نزديم;قديما كه عروس خانوم قيافه خوشكل آقا دوماد رو سر سفره عقد ميديد و بله رو هم كه از قبل گفته بود, ازدواج سنتي يعني اين.
ولي حالا كه در همه جاي دنيا عصرتكنولوژي و پيشرفته , شما اين قدر كوته بين هستيد و درسته كه اين مسئله كوته بيني شما خيلي خيلي جزئي است ولي اين باورهاي غلط و قديمي ريشه در بعضي مسائل داره و باعث شده تا پيشرفت چشمگيري در مملكت نداشته باشيم عوض اينكه در مورد اين مسائل پيش پا افتاده بحث كنيم و سرگرم اين مسائل باشيم دست به دست هم بديم و در مورد علم و كشفيات بحث كنيم نه اين مسائل كوچك.بله اگه جوونا آزاد گذاشته شن درسته كه بعضي ها از اين فرصتها سواستفاده ميكنن و عرفا اين حرفارو تصديق نميكنن ولي آخ چقدر جووناميخوان به اين كارا ادامه بدن؟1سال 2سال 3سال؟ ولي بعد يه مدت براشون عادي ميشه و به اين فكر نميكنن كه اگه يهBF يا GF پيدا كنمو اين طور ميكنمو اون طور....يكي رو پيدا ميكنن و فقط به اون عشق ميورزن و در كنار اين ,به مسائل مهمتر و كشفيات فكر ميكنن نه حرفاي چرت و پرت و مسائل جزئي و پيش پاافتاده.
كشور عزيز ما ايران با اين همه جمعيت و جوان با استعداد چرا بايد به چند تا تحقيق بسنده كنه چرا بايد فرار مغزها صورت بگيره چرا بايد كشورهاي اروپايي مغز جووناي ما رو بگاپن؟ در حاليكه اگه ايران باشن ديگه ايران با كشفيات و تحقيقات جووناجز كشورهاي جهان سوم محسوب نمي شه؟
نه خير مغز اكثر جووناي ما فقط با موضوع دوستي و حرف و حديث عرفا و حلال و حرام بودن اين و اون ,مشغوله يعني با اين حرفا, مشغولشون كردند.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با درود؛بنده تا حالا سخنان کسی را بجای حرف خودم و دیدگاهم در نوشتارهایم نیاورده بودم،ولی بخشی از سخن لیندا،هم انجمن ارجمند را جهت روشنگری می آورم،فقط خواهش می کنم *آنها که زیر بیرق افکار پوسیده *سینه می زنند،نخست سه نفس عمیق بکشند و با آرامش و بدون کینه و جهل به این فراز از سخن لیندا گوش جان بسپارند:
**شما كه ميگين ازدواج سنتي:سنت يعني اين كه از هزاران سال پيش راه و روش, چشم و گوش بسته ....بوده و ماهم بايد با همين روش پيش بريم تا با دنيا گذشتمون هيچ فرقي نداشته باشيم اين موقع ميگيم بله ما به روش سنتي ازدواج كرديم و سنت قديمي مونو حفظ كرديم و لطمه اي به اون نزديم;قديما كه عروس خانوم قيافه خوشكل آقا دوماد رو سر سفره عقد ميديد و بله رو هم كه از قبل گفته بود, ازدواج سنتي يعني اين.
ولي حالا كه در همه جاي دنيا عصرتكنولوژي و پيشرفته , شما اين قدر كوته بين هستيد و درسته كه اين مسئله كوته بيني شما خيلي خيلي جزئي است ولي اين باورهاي غلط و قديمي ريشه در بعضي مسائل داره و باعث شده تا پيشرفت چشمگيري در مملكت نداشته باشيم عوض اينكه در مورد اين مسائل پيش پا افتاده بحث كنيم و سرگرم اين مسائل باشيم دست به دست هم بديم و در مورد علم و كشفيات بحث كنيم نه اين مسائل كوچك.بله اگه جوونا آزاد گذاشته شن درسته كه بعضي ها از اين فرصتها سواستفاده ميكنن و عرفا اين حرفارو تصديق نميكنن ولي آخ چقدر جووناميخوان به اين كارا ادامه بدن؟1سال 2سال 3سال؟ ولي بعد يه مدت براشون عادي ميشه و به اين فكر نميكنن كه اگه يهBF يا GF پيدا كنمو اين طور ميكنمو اون طور....يكي رو پيدا ميكنن و فقط به اون عشق ميورزن و در كنار اين ,به مسائل مهمتر و كشفيات فكر ميكنن نه حرفاي چرت و پرت و مسائل جزئي و پيش پاافتاده.**
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با درود؛می دانید دوستان و بویژه سنت باوران،اینقدر آگاهی و شعور ندارید که بدانید عشق ورزی و ارتباط میان پسر و دختر،اصلا مگر امر خطیر یا بدی است که این همه دارید و داریم وقت و فکرمان را درباره اش مشغول کرده و می کنیم!
اون اجنبی ها رفتن در فضا و تا کوارکها را کاویده و یافته اند،اما ما سر اینکه دختره می خواد با پسری دوست باشد یا نه با هم کلنجار می ریم!!؟بابا جان،اصلا به کسی چه مربوطه!؟این جزو حریم خصوصی و اختیار هر کسی و دختری است که هر جور می خواهد باشد یا رفتار نماید.
هنگامی که ارزشی و عقیدتی بحث کرده و شالوده تفکرمان ایدوئولوژیک باشد،همین یاوه گوییها گفته می شود دیگر؛
یعنی الان تمام دانشمندان،اندیشه ورزان و دانشجویان و همه مردم در کشورهای پیشرفته تو این مانده اند که دختران با پسران دوست نباشند یا رابطه جنسی نداشته باشد!!واقعا خاک بر سر ما!!بایدم نفت ما را ببرند و بر ریشمان بخندند!!!
می دانید چیه دوستان:اینها همه اش از بیکاری و نادانی ماست،باید هم ما را به این مزخرفات سرگرم کنند؛
بابا،این همه فرصت سوزی بس نیست؟؟این همه بدبختی؟!این همه علافی!!این همه جهالت؟؟این همه فقر!؟؛؛بدرود.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
گردآفريد عزيز خدارو صد هزارمرتبه شكر ميكنم كه بتونيم با جرات و شهامت كامل مشكلات اساسي مملكت رو بگيم
جناب مدير خواهشا" شما هم نفرمايين كه :از بحث اصلي محمد خارج شده ايم, برگرديم به موضوع .موضوع اساسي اينا هستند كه بايد حلشون كنيم
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام linda ؛
پست شماره 32 شما حاوی نکات خوبی بود که نشان دهنده ی صداقت شما در ابراز عقیدتونه داره که اگه تحت تاثیر قرار نگیره و با کمی آرامش همراه بشه فکر میکنم نکات زیادی رو به ما آموزش بده .
بنده ی حقیر فکر نمیکنم که منظور خانم بهاره از رویکرد به ازدواج سنتی بستن چشم و گوشمان باشه یا اینکه تمام زوایای ازدواج امروزیمون رو به همان شکل قدیمی انجام بدیم . اما داشتن نیم نگاهی هم به فرهنگ و تمدن و اصالت های پر ارزشمون هم بد نیست . همیشه بازگشت به عقب دلیل پسرفت و عقب ماندن نیست چنانکه میبینیم علم مولانا بعد از 800 سال هنوز تداوم داره و همه ازش سیراب میشیم و تازه هر روز زوایای پنهانی رو آشکار میکنیم . اگر فردی دوچار اشتباه شد اگر برای جبران اشتباهش به عقب برگشت و روش قبل از اشتباه رو پیش گرفت آیا اون فرد کهنه و عقب مانده است !!؟ ببینیم اگر بخواهیم میتونیم خودمون رو گول بزنیم و بگیم شیوه ی کهنه و پوسیده ولی اگه واقع بینانه نگاه کنیم می بینیم که همان شیوه ی کهنه به اندازه ی شیوه ی غربی و شرقی و نو در امروز فساد و طلاق و کینه و ... نداشت .
پدران و مادران ما از ارتباط عاشقانه ی بهتری برخوردار هستند . این یک اصل بدیهیست . البته استثناهایی هم هست .
آمارهایی که در تالار از شهرها و روستاها میدهیم حاوی چه نکات مهمیست ؟
بنده نمیگم دقیقا به روش قدیم ازدواج کنیم و از تجربیات جدید روانشناسان و جامعه شناسان استفاده نکنیم ؛ بلکه نظر بنده اینست که ما خودمان را نباید عقل کل بدانیم و روش مورد نظرمان را بهترین روش بدانیم و مشورتها و تجربیات روانشناسان که به مراتب بیشتر از ما با این مسائل در ارتباطند را مد نظر نگیریم و همه اش مرغمان یک پا داشته باشد .
بعضی چیزها رو نباید با غرب و شرق سنجید و نظر درباره ی ایران عزیز داد چراکه هر فرهنگی ، عرف و خصوصیات خاص و منحصر به فرد خود را داراست .
شما قبول دارید که اگر عشق در ارتباطی به وجود بیاید باعث میشود عاشق ضعفی در معشوق نبیند و غرق در خصوصیات او چه خوب و چه بد شود ؟ خوب این یک سم است برای ازدواجی که عشق قبل از ازدواج صورت گرفته چراکه با مرور زمان ضعف ها و تفاوتها دیده می شوند و طرفین متوجه اشتباهات خود در برداشتی که در اثر عشق از هم داشتند می شوند . به همین خاطر طلاق در این ازدواجها تا حدودی بیشتر است .
اما در ازدواجی که عشق بعد از ازدواج به وجود آمده و عقل نقش تعیین کننده در ارتباط قبل از ازدواج رو داشته ازدواجها کمتر به طلاق می انجامند .
در آخر بنده با نظر شما که می فرمایید شناخت باید قبل از ازدواج صورت گیرد کاملا موافقم اما با ابزارهایی مثل خانواده ی طرفین ، جلسه ی خواستگاری ، پرس و جوی محلی و ...
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام linda خسته نباشی
خیلی خوبه که بحث را به طرف مباحث کلیدی و اساسی بکشانیم. اما واقعا اجازه داریم به جای محتوای بحث ها با اهانت و مسخره کردن پیش برویم. شما به نظر من اهانت های صریحی را به بهاره در پست 32 داشته اید که فکر می کنم نوبت شماست یه معذرت خواهی داشته باشید. بهاره نظر متفاوت خود را در مورد یک بند یادداشت شما آورد و به او اشکال کردید که برو به فلان سایت و تمرین کن و ...، ولی در پست 33 که گرد آفرید تمام مطالب شما را کپی و پیست کرد و تعریف کرد، به نظر نمی رسد که چنین برآشفته شده باشید. فراموش نکنیم حتی اگر استدلال منطقی داریم نباید با این احساسات فوران کرده، با شخصیت افراد در بیفتیم. من انتظار دارم عالم عشاق عالم لطیف تری باشه. کسی که طرفدار دوستی و عشق هست باید شکل بیانش شیرین تر و خواستنی تر باشه.
در زبان عاشقان ترنم باران موج می زنه. و در تالاری که بدون هیچ چشمداشتی در کنار هم جمع شدیم ، اگر نتوانیم آرام سخن بگوئیم ، هرگز نمی توانیم آرام زندگی کردن را تجربه کنیم.
انتقاد کنید، بحث کنید ، استدلال کنید اما اهانت و تحقیر کردن و طعن زدن نمی تواند راهکار خوبی برای پیشرفت باشد.
شما تعریف خاصی در پست 32 نسبت به ازدواج سنتی کرده اید، اگر بر من خرده نمی گیرید اجازه بدهید عین تعریف شما را بیاورم:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط linda
سنت يعني اين كه از هزاران سال پيش راه و روش, چشم و گوش بسته ....بوده و ماهم بايد با همين روش پيش بريم تا با دنيا گذشتمون هيچ فرقي نداشته باشيم اين موقع ميگيم بله ما به روش سنتي ازدواج كرديم و سنت قديمي مونو حفظ كرديم و لطمه اي به اون نزديم;قديما كه عروس خانوم قيافه خوشكل آقا دوماد رو سر سفره عقد ميديد و بله رو هم كه از قبل گفته بود, ازدواج سنتي يعني اين.
خب اگر تعریف شما از ازدواج سنتی این است که فکر کنم مشکل حل شد. چون من خودم اولین کسی هستم که با چنین ازدواجی مخالفت می کنم. بهاره هم نظرش را بده، معشوق همینجاست هم که مخالف بود، گردآفرید هم که مخالف بود، خود شما هم که مخالفی، پس بهتر است از این مطلب بگذریم چون چنین ازدواج سنتی با چنین تعریفی را هیچکدام قبول نداریم.
پس معلوم می شود تفاوت نظرگاهای ما در تعریف ها بوده است. چون آنها که حرف از ازدواج سنتی می زنند و قبول دارند، از جمله خودم تعریف متفاوتی از آن داریم. شاید بهتر باشد به جای ازدواج سنتی بگوئیم ، ازدواج عاقالانه+عاشفانه، نمی دونم شاید هم تعریف دیگری .
تمام این انرژی که در این سایت شما شاهدش هستید بر اساس تغییر رویه ازدواج از حالت چشم و گوش بسته به حالت بینایی و آگاهی هست.
چشم گوش بسته 2 نوع است. یک نوع آن ازدواج سنتی که شما تعریفش کردید و همگان قبول کردیم.
دومین نوع ازدواج چشم و گوش بسته به این ترتیب است، دختر یا پسری تحت نیاز عاطفی، یا تحت نیاز جنسی، قبل از اینکه شناخت کاملی از طرف مقابل داشته باشد، صرفا از روی حس ورزی پیشقدم می شود، اما چشم و گوشش به لحاظ خامیش بسته است. لذا آخرش باید با ترانه های داریوش خودش را آرام کند(که از قضا بیشتر شعله ور می شود)، یه گشت در محتوای ترانه ها بزن تا متوجه بشی چند بار لفظ بی وفایی با مفاهیمی از این قبیل می شنوی. ( خودش می تونه یه تحقیق قشنگ برای طرفداران موسیقی باشه، که محتوای این ترانه بیشتر حالی از ارتباط دلخواه در این رابطه هاست، یا اشاره به یک رابطه شکننده، یک جانبه یا ....، دارد).
بحث سر 1 سال 2 سال و 3 سال نیست.که دختر و پسر آزادنه با احساسات خود و روابط خود سرگرم باشند ( که میگذره). بحث سر عاطفه و احساس یک دختر یا یک پسر هست ، حرف سر یک انسان است که به بازی گرفته می شود.
جان من ، گرد آفرید ،( اگر اینجا هستی)، خودت شهادت بده که خود شما چند بار در این تالار مجبور شدی جلوی همین احساسهای انفجاری دختران یا پسران را بگیری و جلوشان را سد کنی. مگر به بعضی آنها نگفتی طرف مقابلت قصد فریبت را داره، حتی در جایی عصبانی شدی و به آن فرد گفتی اگر به سراغ طرف مقابلت بری، بدان که به دوزخ می روی ، که من مداخله کردم تا این چنین با یک عاشق تند صحبت نکنی.
اگر linda کمی با سعه صدر، با آرامش در این تالار به سئوالات عزیزانی که با چشم گریان و قلب شکسته و بی پناه به اینجا سرک می کشند و در نا امیدی سئوالات خود را مطرح می کنند دقت کنی، کم کم مرز واقعیات را با آرزوهای قشنگت را پر رنگ خواهی کرد.
من به پاک بودن ذهن و روحت اعتماد دارم و شما از روی پاک نیتی خودت نسخه می پیچی. ای کاش واقعا اینگونه بود، که هدف از دوستی های دختر و پسر صرفا عشق و محبت و ازدواج و راستی بود. اما حداقل من چنین تجربه ای ندارم. در این تالار هم که شما مشاهده می کنید کمتر اثری از این خوش خیالی هست.
تازه بگذریم از مسائل حادی که صدها مراجع از طریق ایمیل و پیام خصوصی مطرح می کنند و مشکل آنقدر حاد هست که واقعا حیای آنها مانع از این می شود در تالار مطرح کنند. فقط همین را بگویم که آنها حتی نمی توانند با خودشان کنار بیایند و یا با خانواده یا دوستشان مطرح کنند.
باز هم تاکید می کنم. ما اینجا نمی خواهیم که حتما حرف خودمون را به کرسی بنشونیم.
با هم صحبت می کنیم و استدلالهای هم را گوش می دهیم. همدیگر را دوست داریم و عاشقانه با هم حرف می زنیم. نه تخریبی ، نه اهانتی و ....
اگر چه گرد آفرید می گوید جهان و مخصوصا کشور ما پر از نیرنگ و سیاهی و بی تحملی و زور و تحقیر و ....، هست. اما در این تالار ما چند نفر دوست ، چقدر می توانیم این رویه را تغییر بدهیم. آیا حداقل خودمان در این جمع چندین نفری می توانیم ادبیاتی توام با آرامش و تحمل را برگزینیم؟
گاهی اگر به نوشته های خود نظری بیندازیم ، می بینیم روش ما بیشتر شبیه کسانی هست که از آنها و روششان متنفریم.
فراموش نکنیم . در این تالار همه چیز مکتوب هست. پس سعی کنیم مطالبی را بنویسیم که بتوانیم روی آن تاکید داشته باشیم. مطالبی را بنویسیم که هیچ اهانت یا تحقیر یا بی حرمتی به دیدگاههای دیگر نشود. و همیشه با خواندن آنها هم خودمان و هم دیگران احساس لذت، و احساس رشد کنیم
من با بعضی دیدگاههای گردآفرید به کلی مخالفم، اما تمام سعیمان را کرده ایم به شخصیت هم احترام بگذاریم ، و سعی کنیم به هم برچسب نزنیم.
اینکه یک نفر بگوید تو روشنفکر کافری ، یکی بگوید تو دیندار متحجری، یکی بگوید تو متعصب نفهمی، یکی بگوید تو جیره خور اجنبی هستی. هر دو طرف اشتباه می کنند.
فرقی نمی کنه توی این جبهه باشیم یا توی آن جبهه. مهم اینست که هر دو از ابزارهای مشابه یعنی تحقیر و طعنه و ...، استفاده می کنیم.
عزیزانم که واقعا همه شما را دوست خود می دانم ، بیاییم راه میانه ، معتدل انتخاب کنیم. در دام افراط و تفریط نیفتیم. نحوه گفتار و تعامل مبتنی بر عشق و عقل را در اینجا تجربه کنیم و اشتباهاتمان را با لحن نیکو با هم در میان بگذاریم.
شاید نتوانم که جهان را گلستان کنم، ولی مانعم نشوید که یک گلی را در باغچه وجودم بکارم ، آب دهم و در سرسبزی آن همیشه کوشش کنم. شاید که دیگری با عطر آن آرام گیرد.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام:
همه افراد موفق اگاهانه یا نا اگاهانه از روشها یی مشابه استفاده می کنند.نوع ازدواج سنتی یا امروزی اونقدرها مهم نیست که مورد بحث و جدل قرار بگیره و بگیم صرفا این درسته و اون غلطه.کسی نمی تونه بگه ازدواج سنتی (البته نه اون تعبیری که شما برایش کردید)یا از دواج به سبک امروزی.هر کسی حق انتخاب داره.فقط خدا کنه که توانتخاب همه موارد لحاظ بشه.
در پیمودن قله موفقیت هر کسی با امکاناتی که داره راهش را یه جوری انتخاب می کنه.یکی مسیرش را سر سبز ،یکی کویری،یکی کوهسار .مهم اینه که به اون نقطه پایانی به وقت مناسب برسه و بهترین کوله بار روهم با خودش اورده باشه(البته یه قسمتی هم مربوط می شه به قسمت وسرنوشت. یه موقع دقیقا راهتو انتخاب کردی ولی نا خواسته توی یه مسیر دیگه قرار می گیری اون وقته که بایدموقعیتتو بپذیری و زرنگ باشی و میانبر را برای موفقیتت ، هر چند سخت باشه اما از بقیه عقب نمونی .شاید این قسمت به صلاح تو بوده ووقتی به نقطه پایانی رسیدی با تعجب ببینی گوهری که تو، توی کوله بارت داری از همه قیمتی تره).پس چیزی دقیقا معلوم نیست.تو خودت باید راهتو پیدا کنی .چی می خوای و.به چی می خوای برسی.این مهمه و راهتو نشونت می ده.
دوستان محترم لیندا ی عزیز و اقای گردافرید :لطفا به تیتر سایت همدردی دقت کنیم سایت مشاوره ازدواج شما می تونید برای نیل به هدفتون به سایتهای مربوطه(البته من خودم اشنایی ندارم) یا روسایی مربوطه که برای این موارد کاری می تونند انجام بدند مراجعه کنیدفکر می کنم این مسائل مربوط به (اقتصاد – بازرگانی- جامعه شناسی واسیب شناسی و....)بشه .اینجا سایت همدردیست اقای مدیر بدون هیچ اجر و مزد مادی مدیریت چنین سایتی را به عهده گرفته اند تا من وتو بتونیم حرفهای دلمون رو بزنیم با دوستانمون گفتگو کنیم درس بگیریم خوب و بد تفکرات خودمون رو بیابیم .پس بیاییم همدیگر را بهتر بفهمیم .می تونیم به عقاید هم احترام بذاریم و همدیگر را برای صعود یاری کنیم.از بدیها و کاستیها نردبانی بسازیم .به هم نخندیم .مسخره نکنیم (اعتقادات)ویار و یاور وهمدم هم باشیم و قله هارو فتح کنیم. ببینیم کشورهای دیگه مثلا ژاپن ،بعداز ان جنگهای سخت تک تک افرادشون چه کردندچگونه دست به دست هم دادند . ما تک تک، هستیم که جامعه را می سازیم.چرا جوانان ما فکر می کنند که فقط با رفاه و امکانات می شه موفق شد؟چه قدر ناامیدی و افسردگی ؟چه قدر دست روی دست گذاشتن وبهانه گرفتن؟ چرا میگن بازار خرابه ؟چرا می گن جامعه خرابه ؟چرا همت نکنیم و تک تکمون برای رفاه و ارامش هم تلا ش نکنیم. چرا بازار را ایجاد نکنیم .؟چرا استینها رو بالا نزنیم و ازهمین خودمون شروع نکنیم؟ ما می تونیم اگه بخواهیم و متحد شویم.فقط باید بخواهیم.به شرطی که گناه را فقط به گردن نداشته نیاندازیم و فکر کنیم با همینهایی که داریم چه بکنیم .گشورهای دیگه هم یه روزی همین کاررو کردن.
برای هممون ارزوی خوشبختی ،سعادت و رضایت دارم .
به امید فردایی بهتر .(نه!!!!!!!! امروزی بهتر)دوستان استینها رو بالا بزنیم هرکسی می تونه کاری بکنه .یه خوب درس بخونه، یکی کارافرین بشه و چرخ مملکتو به چرخش دراره(لطفا نگید امکانات نداریم)یکی مادر خوب بشه، یکی پدر خوب، یکی کارمند، خوب یکی ریس خوب و...............خوب و وظیفه شناس.یا علی مدد.
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
سلام linda جان
اگر حرفی یا کاری کردم که باعث شده شما ناراحت بشید معذرت می خوام .
من تمام جسارتهای شما را نادیده می گیرم . ( البته این را بگویم که اگر پیشرفت کشور ما اینجوری به دست می یاد می خوام که نیاد . مرسی ) .
جناب گرد افرید سخنان شما همیشه برای بنده روشن است و بنده پاسخی برای شما ندارم .
اما در جواب جناب سنگ تراشان : من اصلا چنین حرفی که ازدواج سنتی یعنی چشمهایمان را ببندیم و بگیم بله نیست من خودم یه دخترم و دوست دارم حتما طرف مقابلم رو خوب بشناسم و بعد با او ازدواج کنم در یکی از پست ها معنی ازدواج سنتی را این چنین توضیح داده بودم که :«« آشنایی قبل از ازدواج با اطلاع و کنترل خانواده ها و وجود چند بزرگتر و استفاده از سخنان شیرین و سرشار از تجربه ی انها . و تصمیم گیری هایی از روی عقل و منطق نه هوس ؛؛شهوت ؛؛ احساسات . »» فکر نمی کنم تعریف اشتباهی باشه .
-
RE: دودلی و تردید در ازدواج با دختر...
با درود؛بهاره،سرکار می گویید که سخنان بنده همیشه برای شما روشن است و شما پاسخی برای شما ندارم .
بسیار خوب؛اما به هر چی می پرستید و باور دارید،یک پرسش از شما دارم:
آیا این دوستی و ارتباط میان پسر و دختر که( به زعم من عادی و طبیعی و از نظر شما حرام و گناه است) مطلب مهم و حیاتیی است.
ببینید،آخر چگونه بگویم تا بفهمید،یعنی اکنون ما مشکلات مهم تر و اساسی تری در پیرامون خویش و در جامعه نداریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یعنی همه چی حل است؟؟!!عالی است؟؟؟
اصلا به من ناآگاه بفرمایید تا ببینم کدام مسأله و مورد در کشور درست شده که مهم تر هم بوده،و حالا فقط مورد ارتباط میان دو جنس باقی مانده است؟؟؟!!!
خوشبختانه آنچه در جامعه می گذرد و بیشتر هم می شود،و بسیار هم طبیعی و زیباست مؤید درستی سخن من است.
زمان هر چیزی را حل می کند و مردمان نیز راه درست را پیدا می کنند،امری و کرداری کاملا عادی و معمولی که برخاسته از غریزه زیبا و کارای جنسی و شهوت و عشق است،که اینقدر نباید در اطراف آن جار و جنجال کرد و با سلاح دین با آن مخالفت کرد؛
آخر عزیزم،این که اظهر من الشمس است!!!شما که بلدید با رایانه کار کنید و اینترنت را می شناسید،خواهشا و بدون لج بازی در این باره اندکی بیندیشید.خواهش می کنم!