-
پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
با سلام
من و همسرم 31 ساله هستیم و 7ساله که ازدواج کردیم یه پسر دوست داشتنی 2 ساله داریم ... ما زمان دانشجویی مون با هم آشنا شدیم 4 سال قبل از اردواجمون با هم بودیم با عشق وعلاقه فراوان با هم ازدواج کردیم . همسرم که می دونست پدرش هیچ کمکی بهش نم یکنه از همون دوران دانشجویی سخت کار کرد وزمانی که می خواستیم عروسی کنیم به سختی خرج عروسی و رهن یه خونه رو البته به کمی کمک پدرم جور کرد وما ازدواج کردیم ....
من اون موقع تازه کارمند بانک شده بودم دوماه بعد از اردواجمون من وام گرفتم وهمسرم که پول رهن خونه رو داشت وبا فروش یه سری از طلاهای سره عقدمون ما یه آپارتمان کوچیک خریدیم خیلی ذوق داشتیم خدا می دونه چقدر خوشجال بودیم و کم کم ماشین و... خریدیم 4 سال بعد از دواجمون آپارتمان دوممون رو خردیدم و مدل ماشینمون هم رفت بالاتر وضع مالی مون خیل یهتر شده بود حالا دیگه شوهرم هم کارمند یه دیگه شده بود عید سال 88 توی مسافرت بودیم فهمیدم شوهرم با یه نفر دیگه رابطه داره خورد شدم مردم وزنده شدم مخصوصن که برادرم هم یه بوهایی برده بود ... من چون خودم همسرم رو انتخاب کرده بودم دوست نداشتم خانوادم از این موضوع چیزی بفهمن ....تا اونجایی که می شد لاپوشپنی کردم وشوهرمم قسم خورد که موضوع در حد تلفن بوده ونه بیشتر وقسم خورد که دیگه تکرار نمی شه ومن دیگه من بعد اون چیزی در این باره ندیدم ازش ....
ولی خوب اون اعتماد سابق هیچ وقت برنگشت ومن همیشه یه چورایی ته دلم میلرزه ... چن ماه بعد باردار شدم تو ی دوران بارداریم آپارتمان سوم رو خریدیم مدل ماشین مون باز هم رفت بالاتر .....
بعد از اون موضوع خیانت من توقع ام از شوهرم بیشتر شده وبه همه رفتارهاش حساس شدم ... مخصوصن که بچه دار هم شدیم وطبیعتا زمانه خیل یزیادی از وقتمون رو باید به اون اختصاص بدیم و خیلی نمی تونیم برای خودمون هم وقت بزاریم وهم این که هر دومون کارمندیم وساعت کاریمون طولانیه وکلا در خاله بدو بدو هستیم شوهرم شب ها که میاد خونه خسته ودمق حال وحوصله حرف زدن وخوش بش کردن رو نداره اصلا حسه زندگی انگار توش مرده یه اخلاقه دیگه اش که خیلی آزارم میده پول پرستی وخسیسیشه . فوق العاده عاشق پس انداز کردن وسرمایه گذاری کردنه برعکس من ... من میگم به اندازه کافی جمع کردیم الان باید خرج کنیم و معمولن مشکلاتمون سره مسائل مالیه اون مدام تکیه ش به حقوق منه همه خرج خونه با منه اغراق نکنم اگه 10 مورد من هزینه کنم 1 مورد اون هزینه میکنه ..... در عوض اون ماشین به نامشه جایی که سرمایه گذاری کردیم به نامشه .........یه جورایی نمیتونم اعتماد کامل کنم مخصوصن که اخلاقش هم خوب نیست
نه اهل دعوا است ونه اهل کتک زدن ولی از این بی حسی و بی حالی وکم محلی هاش به ستوه اومدم به خدا
محاله ممکنه بره تو ی سوپرمارکت اگه یه چیزی ببینه بخره دقیقن فقط چیزایی که بهش بگم رو می خره
به عنوان مثال اگه یه هفته هم خمیر دندون نداشه باشیم تا صدام درنیاد نمی خره
از این خسیس بازی هاش دیگه خسته شدم تا به حال یه تیکه لباس هم برای من نخریده یا برا ی پسرم اصلا انگار اینها وظیفه من شده
دلم میخواد حس وحال داشته باشه بگه بخنده دست ودل باز باشه
خودم فکر میکنم تقصیر خودمه همه وظایف رو انداختم گردن خودم چه کا رکنم یه کم بیشتر احساس مسئولیت کنه .....
من خودم هم بدی هایی دارم زود جوش وعصبی ام .... سریع از کوره در می رم ایده آل گرا هستم همه اینها رو می دونم ولی دوست دارم راهنماییم کنید
این رو هم اضافه کنم من الان دوروز ه که با همسرم سرسنگینم سره موضوع این که میخواست ازم پول قرض بگیره ندادم وبعدش بحثمون شد وبهش گفتم اگه با من ازدواج نکرده بودی الان نهایتن یه آپارتمان داشتی با کلی قسط اونم گفت اگه کارمند نبودی اصلا باهات ازدواج نم یکردم مشکلم اینه که من شدم تکیه گاه مالی آقا بدون اینکه حداقل یه زبون خوش یا وری خوش داشته باشه هیییییچی
و در اخر بهش گفتم سهم منو پس بده من خودم برای خودم میرم سرمایه گذاری میکنم
خیلی پول دوسته وهمه آرزوش اینه که یه کار پرسود راه بندازه باباش وعموهاشو بیاره به یه نوایی برسونه به خدا من با اینم مخالفتی ندارم و تا جای که بتونم به همه خانوادش کمک هم میکنم ولی می ترسم از این که بشم نرده بون ترقیش بدونه اینکه قدردان زحمات من توی زندگیمون باشه
بچه ها خواهش میکنم نظر بدین من به همدردیتون نیاز دارم ...................
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
با سلام دوست خوبم .
من تجربه خودم این هست که یه مدت تمام حقوقت رو خرج کن از روز اولی که حقوق می گیری برو بازار و کلی خرید کن از لباس خونه گرفته تا طلا :227:
من این کار رو کردم و جواب داد البته چند ماهی که تکرار کردم به جایی رسوندم که کارت بانکی ام که دست شوهرم می دادم مثلا روز پنجم ماه بود چندهزار تومنی بیشتر توش نبود اینقدر این کار رو کردم تا یاد گرفت که روی حقوق من حساب باز نکنه و من برای خودم خرج دارم حتی این اواخر طلا بیشتر از حقوقم می خریدم و کمی هم از شوهرم قرض می گرفتم. البته خیلی خیلی کند و آهسته به این مرحله رسید وگرنه از اولش اگر می گفتم پول بده طلا بخرم پول که نمی داد هیچ کلی هم دعوام می کرد:311:
موفق باشی عزیزم:82:
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ای کاش کارشناسان نظر بدن که چرا بعضی از مردا دنبال جمع کردن پول هستن و فقط میخوان پول روی پول بزارن؟
آیا این کار دلیل خاصی داره؟
چرا همش میخوان جلوی دیگران بزرگ نمایی کنن که ما مایه داریم و از این حرفها؟
منم همچین مشکلی دارم.
عزیزم ببخشید که در تاپیک شما این رو عنوان کردم.
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
mamosh جان اگه تمام حقوقمو همون اول خرج کنم بقیه ماه رو چه کار کنم ؟؟؟؟ تو چه کار می کنی؟؟؟؟
پرستو ی مهاجر خواهش میکنم عزیزم
دقیقن همسره من با کمک مالی من پول رو ی پول گذاشته اونوقت الان توهم ورش داشته که خیلی پولداره.....
من فکر میکنم دلیل این کاره همسره من یکی همون کمک مالی به خونوادشه یکی این که تو نوجوونیش باباش ورشکست شده وحالا این میخواد اسم ورسم دار بشه تا آبروی رفته باباشو جمع کنه وهم این که سختی زیاد کشیده سره همون ورشکستگی باباش
پول جمع کردنش یه طرف قضیه اخلاق خشک وسردشه که آزارم میده
کلام بی محبتشه که حرصم میده
ای کاش بتونید (حتی اگر کوچک ) بهم کمک کنید ما روز های سختی رو داشتیم خیلی تلاش کردیم به اینجا رسیدیدم یه پسر گل داریم که همه زندگیمون دوس ندارم رفتارهای بد ما توی روحیش تاثیر بدی بزاره
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ميناز عزيز سلام
ميناز جان شما كه به تازگي متوجه اين اخلاق همسرت نشدي بلكه مدت زياديه كه ميدوني و داري با اين اخلاق مدارا ميكني يا لااقل چون راه گشاينده اي به ذهنت نرسيده برگشتي به موضع قبليت و داري ميسوزي و ميسازي!
و از اونجايي كه سوختن و ساختن راه حل نيست بعد از يه مدتي ديگه نتونستي تحمل كني و اومدي تا جدي تر عمل كني.
خيلي خوبه كه ميخواي ياد بگيري چطور از خودت و زندگيت حفاظت كني.:104::104:
اما بهتره به يه نكته خييييلي توجه داشته باشي .
راهي كه توش قدم گذاشتي با سرعت طي نميشه. لازمه شما مجهز به صفات آرامش و صبوري باشي تا به نتيجه برسي.
موفق باشي:72:
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
شوهرت مجبور می شه که خرج کنه وقتی که واسه خونه چیزی می خواستیم بهش می گفتم که عزیزم من حسابم خالیه قربونه دستت فلان چیزو بخر و بیا البته این تجربه شخصی من هست شما شرایط زندگی تون و اخلاق و روحیات شوهرت رو بسنج بعد سیاست مقابله باهاش رو پیدا کن .
متاسفانه من با رفتار اشتباهم از لحاظ مالی شوهرم رو به حقوقم وابسته کرده بودم که با کمک مشاوره راهش رو پیدا کردم و الان خیلی کمتر شده یعنی یه جورایی حقوقم تحت کنترل خودم در اومده شما هم می تونی عزیزم از الان یه بررسی روی نوع هزینه کردن و روحیه شوهرت انجام بدهی و به یه نتیجه گیری برسی . :82:
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
گندمزار ای کاش بتونم آرامش خودم رو حفظ کنم وصبور باشم
من خیلی حرص می خورم وگریه می کنم واقعن برا ی خودم متاسفم ....
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
میناز جان
لطفا یکی از تاپیکهات رو دنبال کن.
شما همزمان دو تاپیک زدید که خلاف قوانینی همدردی است .لطفا یکی را ادامه
دهید تا مدیران سایت دیگری راپاک کنند
موفق باشید
آقا حامد و یا اقا کیوان زحمت پاک کردنشو میکشن
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
مریم جان اون یکی رو پاک کنید لطفن
داشتم به حصوصیات خوب همسرم فکر میکردم :
فکر اقتصادی خوبی داره
جلوی خونواده خودش فوقالعاده به من احترام میزاره
تا یک ساله پیش توی دعواهامون همیشه سکوت میکرد وهیچ توهینی به من نمیکرد اما الان دیگه اونجوری نیست میدونم این رو باعثش خودم هم بودم ولی می خوام برگرده به قبل ....
تمیز ومرتبه
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ميناز چون گريه ميكني براي خودت متاسفي يا به خاطر مشكلي كه داري؟
اگه براي گريه كردنته كه اصلاً متاسف نباش. درصد بسيار زيادي از خانومها با اين حالت مواجه هستند . خانومها وقتي در موقعيتهاي احساسي ( كاميابي و ناكامي ) قرار ميگيرن معمولاً با اشك ريختن ابراز احساسات ميكنن. اما خوب گريه كردن هم اندازه داره. منم از جمله آدمهايي بودم كه زود اشكم درميومد. اوايل همسرم تحت تاثير قرار ميگرفت و ميومد كنارم و آرومم ميكرد. اما بعدها كه اين رفتار من در مقابل هر موقعيت احساسي تكرار شد بارها بهم گفته بود كه "حالم از گريه كردنت بهم ميخوره."
راستش خودمم ديگه از اينهمه گريه و عدم تسلط به رفتار احساسيم خسته شدم. و يه مدته كه دارم تلاش ميكنم به جاي گريه هاي فيلم هندي مثل فيلم خارجيا چند قطره اشك بريزم و با گوشه دستمال سريع پاك كنم.:311:
اما اگه به خاطر مشكلته بازهم متاسف نباش چون اينجوري همه بايد به حال خودشون متاسف باشن .هر كسي بالاخره چند تا مشكل ريز و درشت تو زندگيش داره.
تاسف هيچ مشكلي رو حل نميكنه تازه حال ما رو بدتر هم ميكنه. شما بايد به خودت ببالي كه تو اين سن (همسنيم) خونه داريد. زندگي داريد. فرزند سالم كه اميدتونه داريد. شغل خوب داريد. و در حال كسب مهارت براي زندگي هستيد. پس بازم داريد يه چيزي به دست مياريد.
بازهم بگم؟
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ممنونم گندمزار از این همه روحیه که بهم دادی :43:
آره عزیزم دیشب کلی گریه کردم وبا خدا رازو نیاز کردم بلکه یه فرجی بشه یه کم شوهرم بهم ابراز محبت کنه....
اینقدر باهاش حرف زدم نامه نوشتم کتاب خریدم ولی افسوس هیچ کدوم تاثیری رو ش نداشت که نداشت
هنوزم از درکه میاد تو اخماش تو هم انگار کوه کنده حالا خوبه منم شاغلم تازه از سرکار که میام شغله دومم شروع میشه .....
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
سلام میناز عزیز به همدردی خوش اومدی
چون تازه واردی شاید زیاد با قوانین آشنا نباشی.عزیزم ازین به بعد اگه خواستی در تاپیک دیگران نظر بدی و راهنمائی کنی اول به تاریخ آخرین پست دقت کن و اگه دو هفته بیشتر بود نباید نظر بدی تو فقط می تونی تاپیک خودت رو به روز کنی گلم:72: چون تو چند تاپیک قدیمی نظر دادی گفتم بگم بهت
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
سلام دوست خوبم
يه اشتباهي را 7 ساله شروع كردي و ادامه دادي حالا بايد با درايت حلش كني،شما بايد كاري ميكردي كه پولت به صورت غير مستقيم نقشش رو تو زندگيتون نشون مي داد بايد نشون مي دادي كه مسئوليت مالي رو دوشت نيستي و هر وقت بخواي مي توني بيخيال كار كردن بشيد الان هم با پولتون طلا بخريد يا بگيد از طرف محل كارتون زمين يا هر چيزي ثبت نام مي كنيد
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ميناز عزيزم راستش همه ما واقعاً همه ما انتظار داريم اگه يه كاري براي زندگيمون كرديم سريع تو زندگيمون نتيجه خوبشو ببينيم.
كتاب ميخونيم و با يه جمله اش تحت تاثير قرار ميگيريم . بعد يه شبِ شمع و گلدار رو مهيا ميكنيم و انتظار داريم مشكلي كه تو 7 سال ايجاد شده اون شب به سمت حل شدن بره!
يا شب شهادت و تولد كلي اشك ميريزيم و نذر ميكنيم بعدش انتظار داريم عين فيلمها معجزه اتفاق بيفته و زندگيمون متحول بشه. اصلاً فكر كنم مشكلات ما تقصير فيلماست اونا ما رو بد عادت كردن:D
ميناز گلم ميدونم كه از قانون علت و معلول تا آيه تغيير:" ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغير ما بانفسهم" خوب ميدوني. پس انتظاراتمون رو مطابق قانون كنيم.
اگه دندون شما سخت درد بگيره با نذر و گريه مرتفعش ميكني يا به دندانپزشك مراجعه ميكني؟
قطعاً كه پيش پزشك ميري .
خوب مسايل زندگي هم از همين دسته ديگه.
ما مهارتهاي زندگيمون به اندازه كافي نيست. وارد زندگي ميشيم بدون اينكه بدونيم درست و غلط چيه؟ نتيجه نابلدي نادرست عمل كردنه. و از راه نادرست جواب درست به دست نمياد.
من و شمايي كه وارد اين تالار شديم متوجه شديم كه دستمون براي حل موضوعاتي كه باهاش مواجه ميشيم خاليه.
بلد نيستيم پس بد عمل ميكنيم. بعد اين موضوع تبديل ميشه به مساله. بلد نيستيم پس بد عمل ميكنيم. مساله ميشه مشكل . بلد نيستيم پس بد عمل ميكنيم مشكل ميشه [size=x-large]بحران[/size] و حالا ديگه اصلا نميتونيم بهش نزديك بشيم چه برسه كه حلش كنيم./
پس الان شما فقط به راه حل عملي احتياج نداري كه دوستان پيشنهادهاي خوبي دادن مثل خريد طلا و زمين. اما در حال حاضر عملي نيست.چون مشكل سر جايش هست و اون نوع تفكر همسر شماست كه با خريد طلا حل نميشه بلكه احتمالاً جري تر هم بشه.
بعد از اين اقدام:
همسرتون شما رو خودراي ميدونه و چون براي يه مرد سخته كه همسرش بدون توجه به عقايدش خودسرانه و بدون مشورت اقدام به خريدهاي بزرگ (زمين-ماشين) و كوچيك(طلا.)كنه لذا به موضع خشونت و تهاجم كشيده ميشه.
و البته خودتون بهتر ميدونيد كه واكنشهاي منفي ديگش چي ميتونه باشه؟
شما در اونصورت چقدر به هدفتون كه رسيدن به حقتون بوده نزديك شديد؟
جز اينكه جو خونه متشنج ميشه؟ حرمتها بيشتر شكسته ميشه؟ دعواها ادامه دار ميشه /و با توجه به اينكه گفتيد اوايل همسرتون يه بار با يه خانومي بوده /ممكنه دوباره به سمت بيرون از خونه بره؟
اونوقت ديگه مساله شما خساست شوهرت نيست خيانت شوهرته!
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ممنون از را هنمایی های دوستان
خوب گندمزار عزیز من دنبال حل مشکلم هستم دیگه
منم خودم فکر نمی کنم اگر مثلا الان پولم رو بردارم برم طلا بخرم مشکلی که ازم حل نمی شه بلکه همسرم ممکنه واکنش بدتری هم داشته باشه
خوهشن راه کار هایی که به ذهنتون می رسه بدید
من واقعن چند تا مطلب خوب تو یاین سایت خوندم که از خودم تعجب کردم که تا بحال همچین چیزهایی نشنیده بودم
یکی تکنیک های گفتگوی موثر بود
ویکی هم رفتار جرات مندانه من تا به حال اصلا نشنیده بودم ووقتی اینها رو خوندم فکر کردم که واقعن می تونه بهم کمک کنه
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
مينازجان سلام
من هم دقيقاً خواستم شما رو متوجه عمق قضيه بكنم. و بگم كه مساله شما با رفتار دلبخواه شما حل نميشه. بلكه زمان و كار زيادي ميبره.
در ابتدا هم اين رو بايد بدونيم : مايي كه تصميم به تغيير در زندگيمون داريم ، تغيير اوليه و اساسي رو بايد در خودمون بديم. چه بسا شما چندماه هم شروع كرده باشي كه روي خودت كار كني بدون اينكه در همسرت تغييري ببيني. اين نبايد شما رو دلسرد كنه.
شما كه خودت يكسري مطالب راجع به تكنيك گفتگوي موثر پيدا كردي و خوندي. حالا من هم لينك يه تاپيك با موضوع "چگونه منفعل نباشيم "رو براتون ميذارم. مطالب مفيد و خوبي رو مطرح ميكنه.
http://www.hamdardi.net/thread-19883-page-2.html
انشااله كه براي آغاز راهتون موثر باشد
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ممنون گندمزار
من دنبال کارگاه رفتار جرات مندانه گشتم ولی نمی تونم پیداش کنم ممکنه راهنمایی کنید
رفتار من کلا این جوریه منفعل منفعل منفعل و در نهایت پرخاشگر
من باید خیلی روی رفتار خودم کار کنم
یعنی ممکنه بتونم خودمو یه تغییری بدم ......
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
چشم من دنبال آدرس كارگاه ميگردم.
دقيقاً تو تاپيكي كه معرفي كردم اشاره ميكنه كه رفتارهاي منفعل به رفتارهاي پرخاشگرانه ختم ميشه. ميناز جان با حوصله و دقت تاپيك رو بخون. نت برداري كن. تمرين كن. مطمئناً تغييرات مثبتي در تو ايجاد ميشه. علت اينكه ما درست عمل نميكرديم اين بود كه نميدونستيم.
ميناز جان من به اين ضرب المثل خيلي باور دارم "دانايي توانايي است". (knowledge is power) . مگه ميشه وضعيت ما در حالي كه چيزي رو نميدونيم با وقتي كه ميدونيم يكي باشه؟
و اينو بدون كه :پشتکار مادر خوش شانسی است.
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
درسته گندمزار عزیز
من یه تاپیکی رو خوندم با مضمون تقویت مهارت های گفتگوی همسران که البته حالت یه کارگاه بود و از همه صفحاتش پرینت گرفتم وبار ها وبارها خوندمش
روز 5 شنبه با همسرم صحبت کردم و قبلش جمله ای رو که می خواستم بگم کلی روش فکر کردم تا بیشترین تاثیر رو داشته باشه و در نهایت بهش گفتم که حس می کنم تا زمانی که درآمد دارم تو یاین خونه ارزش دارم می خوام به خودم ثابت بشه که این طور نیست
بهش گفتم قسطهای ماشین ور من می دم وسندش رو به نام من بزن و تو از ایمن به بعد کل هزینه های زندگیمون رو تامین کن
و فعلا قبول کرد که همه هزینه ها رو خودش بپردازه ....
از معدود دفعاتی بود که گفتگوی ما به مشاجره ختم نشد که اونم مدیون راهنمایی های این سایتم شوهر من آدم خوبیه وما بهم علاقه داریم ولی هم من تا به حال نمی دونستم که چه طور باید رفتار کنم و این باعث شد که اون فکر کنه که من از همین روال راضیم و فکر می کرده باید همین طور باشه چون از من اعتراضی نمیدیده و همیشه همون که گفتم می شده
منفعل منفعل منفل ودر نهایت پرخاشگر و دوباره همین چرخه تکرار می شده
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ای کاش دوستان دیگه توی این راهی که دارم شروع می کنن کمک کنن
من به همفکریتون نیاز دارم دوستان
خواهشن تجربیات ودانسته هاتون رو از من دریغ نکنید
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ميناز جان سلام
اينم آدرس كارگاه رفتار جرات مندانه
http://www.hamdardi.net/thread-18343-page-6.html
اينم آدرس كارگاه" آداب گفتگو را با هم ياد بگيريم"
http://www.hamdardi.net/thread-21813.html
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
دادن مشخصات و ادرس از جمله ایمیل و .... در تالار همدردی ممنوع است.
دوستان توجه کنند
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
نقل قول:
نوشته اصلی توسط keyvan
طبق قوانین همدردی
16 - معرفی آی دی یاهو ممنوع ، تبلیغ شماره تلفن ، ایمیل و ... از طریق نام کاربری یا پستها در انجمنها ممنوع
هیچ کاربری حق ندارد با معرفی آی دی یاهو، شماره تلفن یا وسائل ارتباطی دیگر چه به صورت عمومی و چه به صورت خصوصی کاربران را به اعتبار این انجمن به سمت خود سوق دهد. همه ی کاربران در همین انجمن به مقصود خود می رسند .
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ميناز جان به نظرم كاري كه كردي درسته خواستتو بيان كن خيلي آروم با جملات محترمانه و قاطعانه بخواه كه هزينه خونرو بده و يا چيزاي ديگه ولي دعوا نكن
از نوشته هاتون من اينطوري برداشت كردم هيچ وقت از شوهرت چيزي نخواستي خواستتو بيان نكردي توقع داشتي اون خودش بدونه بدون اينكه شما بگي اين مشكل براي بيشتر خانوم هاي شاغل پيش مياد چون اوايل زندگيشون نميگن اينطوري برداشت ميشه از طرف شوهراشون
كه نميخوان و نيازي نيست كه اونا كاري انجام بدن قصد وغرض هم ندارن طبيعتشونه
و اين كه ميگي همون ليستي كه ميدي ميخره نشونه خساست نيست با اون ليست اين پيام رو به شوهرت ميدي"ما تو خونمون همين
چيزايي كه نوشتم نداريم چزه ديگه اي جزء اين ليست نياز نيست" به نظر من نتنها مردها كلا انسان ها با نسبت هاي متفاوت"پيام صريح و مستقيم"رو متوجه ميشن و بهش عمل ميكنن يادمه وقتي 11يا10سالم بود يك
روز مامانم گفت حوص نون و سبزي كردم يك كف دست نشون داد كه نون و سبزي ميخواد منم رفتم دقيقا همونو براش اوردم خنديد گفت "كف دستمو نشون دادم نه اينكه واقعه به اندازه يك كفه دست" من هم با سن خودم اون پيامو از مادرم گرفتم!
حالا شما هم همين كارو ميكني يك ليست دقيقبه شوهرت ميدي ولي توقع داري بدون اطلاع از نياز سبد خريد خونتون اون بهش چيزي رو اضافه كنه كه ممكنه اون فكر كنه اگه چيزي به اين
ليست اضافه بشه بيخوديه و ممكنه با واكنش زنم كه "اينو ما لازم نداريم" مواجه بشه
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
طراوت جون ممنونم از توجه تون
دقیقن همینه که شما می فرمایید من همیشه توقع ام کم بوده ویکی از دلایلش این بوده که خودم میتونم هر چیزی که بخوام برای خودم تهیه کنم و اصلا از شوهرم انتظار نداشتم و واقعن اشتباه کردم وکار به جایی رسید که همین چند وقت پیش برای خرید جهیزیه خواهرش که از شهرستان به تهران اومده بودند پولشون کم اومده بود وهمسرم با یه لحن خیلی حق به جانب و عادی جلوی اونها از من درخواست کارت بانکیم رو کرد ومن طبق معمول همیشه منفعل رفتار کردم و بعدش به پرخاش وجر وبحث جلوی خانوادش رسید .....
به امید خدا می خوام با استفاده از راهنمایی های دوستان در این سایت مشکلم رو حل کنم وزندگیم روز به روز شیرین تر بشه
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
سلام ميناز جان خيلي خوبه اگه بشه سر مسايل مالي با هم من و تويي نداشته باشين ولي خوب بهتره كه 2طرفه باشه
يعني در اين مورد كه براي خواهر شوهرتون بود بعدن پسش نميداد؟؟؟
يا اگه شما در موارد مشابه ازش پولي بگيري تقاضاي پس دادنشو ميكنه؟؟؟؟؟ به نظرت اگه دقيقا جاي شما شوهرت عوض ميشد يعني شما به خاطر جهيزيه خواهرتون ازشون كارت بانكيشو ميخواستي همسرتون چي كار ميكرد؟؟؟ مورد مشابهي پيش اومده؟؟؟ نوع رفتارش چطوري بوده؟؟؟
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
نمیدونم تا به حال که پیش نیومده !!!
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
دوستان نزدیک به یک ماهه که من با این سایت آشنا شدم واین تاپیک رو ایجاد کردم اومدم یه شرح حالی از این یک ماه بدم
خوب همون جور که می دونید من با همسرم صحبت کردم وقرار شد از این به بعد همه خرج خونه رو ایشون بده که تا به حال انجام داده من لیست میدم وایشون هم میخره حالا اگه سر راه که دارم میام خونه یه چیزی یادم بیاد ویا ببینم وبخرم که می خرم یا برای پسرم چیزی ببینم خوشم بیاد بخرم دیگه پولشو ازش نمیگیرم
به نظرتون این خوبه ؟؟؟؟ یه وقت دوباره براش عادی نشه
این از این
برای مراسمی ازدواج خواهرشون که در پیش داریم رفتم پارچه گرفتم وپولشو داده !!!!!!!!!!!!!! یعنی برا ی اولین بار در طول زندگیمون
در مورد اخلاقه خشک وخسته و بی حالی همیشگیش چون این روزا سرش شلوغه سعی کردم خیلی بهش گیر ندم
ولی بچه ها من هیچی پسرم که احتاج داره که پدرش حداقل روزی نیم ساعت براش وقت بزاره ....
طوریه که از راهع که میاد دوش میگره ولو میشه جلوی تی وی
من شام رو میارم میاد میخوره دوباره ولو میشه دور از جونش مثل آدمای مریض
البته گفتم که این روزا خیلی خسته میشه منم سعی میکنم درکش کنم ولی یه وقتایی خودم اونقدر خسته ام که گریم میگیره از خستگی
تازه نصفه شبا هم پسرم نمیزاره بخوابم ولی دارم صبر میکنم ببینم چی میشه
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
سلام میناز عزیز
البته که شما همیشه خودتون صاحب نظر هستید ولی منم نظرم رو برای شما دوست خوب می نویسم
بهتره همین جوری کم کم بری جلو و یکدفعه همه توقعاتت رو بهش نگی البته نه اینکه بی خیال بشی فقط کم کم ابراز کن
واسه خریدن بعضی چیزها که خودت دلت میخواد فکر نکنم ایرادی پیدا کنه منتها سعی کن شوهرتون زیاد این خریدهای شما رو نبینه که بقولی واسش عادت بشه دوباره
یه چیزی هم که من خودم به شخصه در زندگی اطرافیانم دیدم و شنیدم اگه آدم بخواد بی وفقه و تمام و کمال و بی هیچ چشمداشتی برای کسی مایه بذاره و خرج کنه چه مادی و چه معنوی (اعم از شوهر، خواهر، برادر و ....) کم کم براشون عادی میشه و از محبت به وظیفه تبدیل میشه!!!
بهتره که توی هیچ کاری افراط و تفریط نداشته باشیم گلم.
موفق باشی عزیزم.
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
سارا جان خواهش م یکنم گلم ممنون که بران نظر گزاشتی واقعن به نظرات شما نیاز دارم
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ميناز نازنين سلام
چه كار متعهدانه اي انجام دادي كه ما رو از اوضاعت مطلع كردي. هر بار كه وارد تالار ميشدم حتما موضوع شما رو هم نگاه ميكردم .
خداروشكر كه يه قسمت از انتظاراتت برآورده شده. كه البته با تلاش و صبوري شما ميسر شده.
قسمت اول :اينكه گاهي خريد جزيي كني به نظرم ضرورتي نداره پولشو بگيري تازه جلوه خوبي هم نداره. كه من يه ماكاروني خرديم ميشه 900 تومن. يا يه سك سك خريدم ميشه 2000 تومن. خيلي پول من و تو ميشه.
اما به قول سارا خانوم خريدهاي بزرگ نكن. ميناز راهي كه در پيش گرفتي نتيجه داده سعي كن تو همون خط باشي . باحواس جمع و روي گشاده. و البته دانشي كه روزبروز بيشتر و كاربردي تر ميشه.
قسمت دوم: و اينكه ميگي من هيچ پسرم به پدرش احتياج داره.
صورت مساله رو اشتباه ميگي عزيزم. هم شما به همسرتون نياز داريد هم پسرتون به پدرش.
طوري برنامه ريزي كن كه هر دوتون به خواسته هاتون برسيد. حالا مشق شب شما مشخص شد:
ميناز خانوم و پسرش چطوري از وجود پدر خونه بهره مند بشن؟:228:
ميناز جان به يه مطلب خوب برخوردم مطلبي كه بينش جديدي به آدم ميده. برات ميذارم. اميدوارم لذت ببري.
( فصل اول )
رمز موفقيت
طرح صورت مسئله
ترديدي در اين نيست كه يكي از عوامل موفقيت انسان در زندگي ، سلامت روحي و داشتن نشاط و شادي و شادابي است . آنچه جاي بحث دارد اين است كه اين سلامت روحي را از كجا و چگونه مي توان بدست آورد ؟
اين مسئله را به شكل هاي مختلف مي توان صورتبندي و بيان كرد . مهم اين است كه مطابق روش " ايمان درماني " بايد هر صورت مسئله را در گام نخست مورد مطالعه قرار داد و در گام دوم چنانكه لازم باشد صورت آن را تغيير داد .
گام نخست
مطالعه دقيق صورت مسئله
بعضي مواقع برخورد ما با مسائل مشكلات فراواني براي ما بوجود مي آورد . يكي از آن مشكلات اين است كه عجولانه به حل مسئله خود فكر مي كنيم و معمولا به پاك كردن صورت مسئله مي پردازيم غافل از اينكه مسئله حل نشده آتش زير خاكستر است و دنبال فرصت مي گردد تا دوباره خود را به ما نشان دهد . اين حالت را " مسئله گريزي " مي گويند .
به طور مثال در مورد سوالي كه در ابتدا مطرح شد نكاتي را بايد مورد توجه قرار داد .
در ابتدا سوالي مطرح شد كه سلامت روحي را از كجا و چگونه مي توان بدست آورد ؟
در اين سوال آرامش و سلامت روح مثل يك چيزي فرض شده كه بيرون از وجود ما قرار دارد و جداي ما است و ما مي توانيم برويم و آن را بدست آوريم و درون خود قرار دهيم . در صورتي كه همه ما مي دانيم كه آرامش و نشاط مثل يك كالا نيست كه آن را در بازار بفروشند و ما بتوانيم با پول آن را بخريم و به خانه بياوريم . پس :
آرامش و نشاط به دست آوردني نيست ،بيدار كردني است .
در نتيجه مي توانيم بگوييم كه صورت مسئله ما به درستي مطرح نشده و بي معنا است .
يك مثال ديگر :
هم كارگر شريف و هم كسي كه مال مرد را مي دزدد، نيازي يكسان و همانند دارند .اما اين تفاوت در سوال و چگونگي شكل گرفتن مسئله در ذهن آن دو نفر است كه يكي را به زحمت كشيدن و عرق ريختن و نان حلال بدست آوردن وامي دارد و ديگري را به دستبرد زدن به حاصل تلاش ديگري .
كارگر شريف به اين مي انديشد كه چگونه غذاي خود و خانواده ام را تهيه كنم ؟ در صورتيكه دزد به فكر اين است كه غذايي كه ديگران براي خود تهيه كرده اند او چگونه مي تواند بدون زحمت بدست آورد ؟
هر دو يك نياز دارند ولي طرح صورت مسئله براي هر دو نفر متفاوت است .
بنابراين بايد تمرين كنيم كه بتوانيم مسئله هاي خود را به صورتي درست مطرح كنيم . و همواره اين احتمال را بدهيم كه صورت مسئله در ذهن ما بدرستي مطرح نشده است .
براي اينكار مي توانيم يك دفتر و قلم برداريم و مسئله اي واحد را بصورت هاي مختلف زير هم بنويسيم . بعد به تفاوت آنها توجه كنيم . سپس به اين نكته بينديشيم كه اين تفاوت در صورت مسئله چه تفاوتي را در عمل ما مي تواند بوجود آورد ؟
گام دوم
تغيير صورت مسئله
تغيير صورت مسئله هنري بسيار عظيم و شكوهمند است كه در حوزه ايمان درماني گامي بزرگ بشمار مي آيد . چرا كه تغيير صورت مسئله آغاز آفرينش و خلاقيت است .
ايجاد هرگونه تغيير اساسي در رفتار ، و در نتيجه رسيدن به آرامش و موفقيت فقط از راه تغيير شاكله امكان پذير است . چون هر انساني بر اساس شاكله خود عمل مي كند .
شاكله چيست ؟
شاكله در واقع همان " مجموعه دانسته هاي " انسان است كه شخصيت هر فرد ريشه در آن دارد .
هر كس " مجموعه اي از دانسته هاست . منظور از مجموعه دانسته ها فقط آن چيزهايي نيست كه از طريق خواندن كتاب يا معلم و مدرسه اموخته ايم .بلكه منظور همه محتواي ذهن ما است كه از راه هاي مختلف جمع شده . (از وراثت و پدر و مادر و محيط اجتماعي و امثال آن گرفته تا افكار ، انديشه ها ، آرزوها، غمها و شادي هاي ما و تجربه هاي ما)
عمل و رفتار هر كس را مجموعه دانسته هاي او شكل مي دهد و در نتيجه هر موفقيت يا شكستي ريشه در محتوي ذهن هر كس دارد . از آن طرف نتيجه اعمال ما به عنوان يك تجربه به مجموعه دانسته هاي ما افزوده مي گردد. و از اين رو همكاري متقابلي بين مجموعه دانسته ها و تجربه هاي انسان از سوي ديگر برقرار مي شود .
چگونه شاكله همانطور كه زندگي انسان را سر و سامان مي دهد مي تواند آن را به آشفتگي كشاند و ويران كند ؟
قرار نيست كه هر چيزي كه براي انسان لازم است بدون برنامه ريزي بر سراسر وجود او حكومت كند . لازم است كه اندازه و ميزان ضرورت هر چيز را شناخت و ان را به قاعده و در جاي خود بكار برد .
آب براي زندگي و حيات ما ضرورت دارد اما اگر بيش از اندازه آنرا استفاده كنيم براي ما زيانبار خواهد بود . اگر كسي ما را در آب فرو برد و در زير آب نگهدارد ، اين عمل به مرگ ما مي انجامد .
هر چيز خوب و مفيد ، دقيقا از همان جهت و به همان اندازه كه خوب و مفيد است مي تواند بد و زيانبار باشد .
در مورد چيزهاي مضر و خطرناك ما يكبار آموزش مي بينيم و زيان آنها را به شاكله خود مي سپاريم تا از آنها دوري و اجتناب كنيم . در واقع آنها ترس ندارند فقط بايد آنها را شناخت و از آنها دوري كرد . اما از چيزهايي كه خوب و دوست داشتني و زيبا هستند و ما دائما با آنها سروكار داريم و در عين حال مي توانند براي ما زيان آور باشند بايد ترسيد .
ازاين رو خداوند در قرآن مي فرمايد : " مواظب باشيد كه شيطان از راه خدا شما را فريب ندهد " . (سوره لقمان آيه 33 )
اگر ما خود را در بند مجموعه دانسته هاي خود گرفتار كنيم و روزنه دنياي معلوم خود را به جهان ناشناخته ها نگشاييم شاكله در همان حال كه قدرت شكل آفريني و صورت دهي به عمل را حفظ مي كند قدرت انعطاف خود را از دست مي دهد .
اگر شاكله را به حال خود وانهيم و دائما آن را تغذيه نكنيم و از طريق ارتباط با جهان غيب و ايمان به خدا ، و نماز و خواندن قران و ذكر خدا و قرائت كلام معصومان و توكل به خدا و استعانت و استمداد از او و تلاش براي فرا روي از دنياي مادي ، و عشق و محبت به ديگران ، و ديدن زيبايي ها و ... به آن تازگي و طراوت ندهيم و انعطافش را حفظ نكنيم شاكله تبديل به غريزه مي شود و اين يعني آغاز سقوط انسان و گرفتار شدن در دام شيطان . و نشانه هاي گرفتار شدن در دام شيطان عبارتست از :نوميدي ، دلمردگي ، اضطراب ، افسردگي ، گرفتگي ، سستي ، تنبلي و ...
توكل
در جهان بيكراني زندگي مي كنيم . آنچه درباره خود و جهان مي دانيم نسبت به مجهولات و ندانسته هايمان بسيار اندك است . اينطور نيست كه مجهولات ما كه همان جهان غيب است در زندگي ما تاثير نداشته باشد . راستي چه بايد كرد ؟ ماييم و دانسته هاي محدود در جهاني نامحدود و ناپيداكران . خدا عالم به غيب است و همه چيزهايي را كه ما نمي دانيم مي داند . توكل به خدا معنايش اين است كه خدا را بعنوان وكيل برگزينيم و ازو بخواهيم كه در اين جهان نامتناهي كه پر از نيروها و امواج و قوايي است كه ما انها را نمي شناسيم اما آنها در زندگي و سرنوشت ما تاثير دارند ، او از حق ما دفاع كند و آنچه خير و خوبي و درستي و زيبايي است پيش پاي ما قرار دهد . از اين راه ما شاكله خود را همواره گشوده به جهان نامتناهي و در اختيار خدا مي گذاريم تا با اتكاي به او گرفتار انجماد و يخ زدگي نشود .
زحمت اين نوشته ها رو خانوم سبكتكين به عهده داشتن اسم كتاب هست ايمان درماني نويسنده: دكتر نصراله حكمت
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
گندمزار ممنونم از توجهت
مطلب رو با دقت می خونم
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
يه مطلب ديگه اي رو داشتم ميخوندم ،اما ياد شما افتادم و مطلبو نيمه رها كردم تا دانلودش رو براتون بذارم در مورد "معنادرماني" يا "لوگو تراپي" دكتر ويكتور فرانكل است.
مردي كه توانست زندگي را از دريچه ديگري ببيند، بنيانگذار مكتب نو در درماني به نام لوگوتراپي شد. دكتر ويكتور فرانكل در سالهايي كه در وين با هموطنانش زندگي ميكرد ، همپاي آنان براي افتخار نام كشورش كوشيد. او به زنداني شماره 119140 اشويتس مبدل شد. زنداني كه عزيزترين عزيزانش را از او گرفت. (همسر-مادر-پدر و خواهرش را) و تك تك سلولهاي او را با رنج آشنا ساخت.
اما او چگونه به سرنوشت نگاه كرد...
او باور داشت آنچه انسانها را از پاي در مي آورد رنج و سختي نيست بلكه
از بين رفتن معناي زندگي است.
معني تنها در لذت و شادماني نيست بلكه در مرگ و رنج نيز هست.
دانلود كتاب در جستجوي معناي دكتر فرانكل را اينجا ميذارم. اميدوارم مورد استفادت واقع بشه.
http://www.nikandishan.org/downloads/human_Frankel_01.doc
http://www.nikandishan.org/downloads/human_Frankel_02.doc
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ممنونم از توجهت گندمزار عزیز من الان توی اولین قدم موندم...
خوب این که شما گفتی صورت مسئله رو پاک نکنم درسته و حق با شماست من این قدم رو داشتم اشتباه بر میداشتم
اما هنوز تویاولین قدم موندم اونم همون رفتار جرات مندانه است هنوز نتونستم در خواستمو به صورت جرات مندانه بیان کنم
البته هنوز زمانش رو هم پیدا نکردم و هم این که می خوام همه حرفامو جمع کنم وفکر کنم ببینم چی باید بگم که بیشترین تاثیر رو بزاره
به کمک احتیاج دارم....
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
تغییراته خوبی هم کردم گفتم این جا بنویسم من تو ی یک ماه اخیر جلوش گریه نکردم فوق العاده صبر به خرج دادم در واقع یه جورایی همه خستگی هامو توی خودم ریختم
من چون شاغلم وبچه کوچیک دارم واقعن از نظر جسمی کم میارم وخسته میشم و تمام سلول های بدنم از خستگی درد می گیره
مدام هم دارم داروی تقویتی وآهن وزینک وکلسیم و... می خورم ولی نمیدونم چرا جوابگو نیست خیلی کم وبد می خوابم که از همه بدتر همین کم خوابی که منجر به عصبانیت ونا امیدی هام می شه
از طرفی می بینم همسرم که از سره کار میاد دوش می گیره وتا ساعت 1 شب دراز می کشه جلوی تی وی
به فرض از 8 تا 1 شب ( البته این شبها به خاطر فوتبال ) قبل تر ها تا نهایتن 12
من تا اونجایی که د رتوانمه کارامو می کنم یه غذایی آماده می کن م میارم میشورم می برم و....
البته قبلم یه کم کمکم می کرد تو ی بردن وآوردن سفره .لی از زمانی که باهاش صحبت کردم وگفتم تو وظایف خودت ومن وظایف خودم دیگه هیییییییچ کمکی نمیکنه
برای مثال این سریال راه طولانی رو من دوس دارم نگاه کن و ما زن ها یاد گرفتیم با گوشهامون تی وی می بینیم
من خیلی دوس دارم یه شب بگه من ظرفارو می شورم تو بشین وسریال ببین ولی به هیچ وجه تا به حال نگفته دیشب گفت مگه چه قدر ظرف نشیته داشتیم تو 45 دقیقه است که داری ظرف می شوری منم گفتم اه پس منم میبینی خوب خدا رو شکر ( البته این جملم فکر کنم درس نبود و حالت کنایه داشت ) ولی گفتم دیگه ....
یا مثلا برا ی بچه وقت بذاره بگه بیا باز یکنیم و... برو کتاب بیار تا مثلا نقاشی یا لگو هیچ چی نم یگه پسرم گاهی توپ میاره ومجبورش میکنه تا باهاش توپ بازی کنه .....
پس این یه قسمتی از صورت مسئله است
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
سلام میناز عزیز
من وقت نکردم نظرات بچه ها رو بخونم.اگر چیزی تکرااری مینویسم عذر میخوام.
ببین الان در مملکت ما زنها دو دسته شدن:
دسته اول:تحصیلکرده..با شخصیت..دارای مدارج علمی و حتی بیشتر ارشد و دکترا.اما ترجیح دادن مادر و زنی فرهیخته باشن تا اینکه تمام توانشون رو بذارن برای کسب درآمد.و شب خسته و وفته بیان خونه و حتی توان یک چایی دم کردن هم نداشته باشن.
به زندگی میرسن..به شوهرشون میرسن...همه جا همیشه تمیز و مرتبه..غذاهای خوشمزه با انواع سالاد و سبزی و ...آمادست.
با روی خوش میرن استقبال همسر و ....
دسته دوم:تحصیلکرده..با شخصیت...بازهم درارای مدارج علمی...اما تا میتونن کار میکنن و پول میریزن تو خونه.دست خودشونم نیست.ودیگه جونی نمیمونه براشون تا بتونن برن استقبال همسر و یا حتی اماده یه رابطه زناشویی باشن.
میناز جان
من خودم بلافاصله بعد از فارغ التحصلیم بدون یک پارتی جذب اموزش و پرورش شدم.و حقوقم همون اول کار دو برابر همسرم بود.اوایل خیلی خوشحال بودم...خیلی افتخار میکردم...اما کم کم تغییر رفتار همسرم رو دیدم.
مثلا میگفت:
خوب مریم حقوق گرفتی؟چقدر گرفتی؟میخوای چیکارش کنی؟بریم خرید؟
منم تمام حقوقم رو خرج خونه میکردم.بعد از یه مدتی دیدم همسرم ساعت کاریش رو کم کرد و در کمال ناباوری دیدم استعفا داد و نشست خونه !!!!!!
همونجا بود که فهمیدم همسرم با وجود اینکه خصوصیات مثبت زیاد داره اما اصلا و ابدا جنبه درآمد داشتن من رو نداره.بنابراین با اینکه خیلی سخت بود و همه بهم گفتن نکن رفتم و استعفا دادم و شغلی رو که اکثرا خانومها ارزوشو دارن گذاشتم کنار.
اوایل خیلی برام سخت بود..خیلی .اما همسرم به خودش امد.و فهمید که زندگی خرج داره.همت کرد و بلند شد .
میناز جان
شما بهتر از هرکسی شوهرت رو میشناسی.برادر من برعکسه شوهرمه.یعنی وقتی خانومش بره سرکار پا به پاش در کارهای منزل کمکش میکنه و خودش هم بیشتر کار میکنه.
الان جایی کوتاه مدت فقط تدریس میکنم و بیشتر وقتم رو برای ورزش و تفریح میذارم.و همسرم طبق وظایفی که دراه باید خرجی خونه رو بیاره.از اون طرف من شدم یک زن خانه دار تمام اعیار.
و میدونم که خانه دار بودن من خیلی برای زندگی و اینده حتی بچه نداشته مون مفید تره.
حالا میناز جان ببین
کار کردن شما در خارج منزل سبب شده :
1.کمتر در خونه باشی(مسئله خیانت اینجا خودشو نشون میده)
2. کمتر به کارای خونه برسی.
شما علاوه بر اینکه شاغلی بچه هم داری.دیگه خودت بگو...برای همسرت وقتی میمونه؟؟!!
کنایه نزن...تیکه بهش ننداز...اگر میتونی از کارت بیا بیرون.
برای منم اوایل خیلی سخت بود اما حالا میبینم درست ترین کار بوده.
زن ظریفه..نمیتونه هم کارای خونه رو بکنه هم کارای بیرونو....هم بچه داری کنه.
بالاخره یه جایی کم میاره.
برای بیرون امدن هم نباید بشینی جلوش و بگی میخوام دیگه کار نکنم...!
میتونی بهونه بایری و بگی یه مدت میخوام استراحت کنم و به زندگی و تو و بچه مون بیشتر برسم.
اون وقتی تغییرات و ارامش رو بعد ار برون امدن شما از کار ببینه دیگه خودش نمیذاره شما بری سرکار.
توجه کن ریختن خستگی در خودت نشونه پیشرفت نیست ! ارامش قبل از طوفانه !
ممکنه یکدفعه به خاطر یک مسئله کوچیک مثلا انداختن کتش روی مبل منفجر بشی.اگر میخوای درست پیش بری اصلا خسته نباید باشی.
با پیشنهاد بچه ها که میگن برو با پولت اینو بخر..اونو بخر..موافق نیستم اصلا.
به هرحال شما وقتی داری کار میکنی داری از وجودت در خونه مایه میذاری.پس همسرت هم هم باید قدر بشناسه و هم شما باید قدر بشناسی که داره بهت اتقلال مالی میده.
اما با خرج کردن پول در راه غیر ضرور فقط عصبانیت همسرت رو زیاد میکنی و در واقع بازی لج و لجبازی شروع میشه.
یه زمانی لازمه زیر بغل مردها هندونه بذاری !!
مثلا بگی:عزیزم تو مدیر خونه هستی و من به اینکه تو پول معقولی رو در اختیار من و بچه امون میذاری کاملا ایمان دارم.تو مرد منی...تکیه گاه منی....به به ! ببین مرد من چقدر زحمت میکشه و پول درمیاره !
میناز عزیز خواهر خوبم
پستهایی که زدی رو نگاه کردم.تمام فکر و ذکرت شده مسائل مالی (بدتر از همسرت)
بیشتر به نگه داشتن کانون گرم زندگی فکر کن و بدون که همسرت و فرزندت به یا مادر مهربون و پر انرژی و با طراوت بیشتر نیاز دارن تا یه مادر و همسر خسته و عصبانی و نا امید اما کارمند !
همین پسر کوچولوی شما...ممکنه پس فردا شاکی باشه از اینکه چرا مامان همش کار کردی؟منو یا گذاشتی مهد یا گذاشتی خونه فامیل؟
چقدر خوبه که بچه ات از دست خودت غذا بخوره...بیدار که میشه یه مادر لباس پوشیده که از اینور میدوئه اینور و اونور و داره تند تند صبحونه میخوره...دنبال جورابش میگرده...رو نبینه.
خیلی مراقب کمبود عاطفی بچه ات و همسرت باش.
موفق باشی دوست خوبم
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
وای مریم جان بار سنگینی اومد روی دوشم
مریم من نمی تونم کارم رو ول کنم من کارمند بانکم کلی وام دارم اگه کارم رو ول کنم باید یه چیزی حدوده 100 میلیون پول بدم به بانک شایدم بیشتر
به خدا اگه این همه وام نبود اگه کارمند یه جای خصوصی بودم تا به حال این کارو می کردم
بازم باید فکر کنم ممنون که نظرت رو گفتی یه دنیا ممنون بهش فکر میکنم
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
ميناز نازنين چقدر خوبه كه كارهاتو خودت رصد ميكني.
خودت مثل يه مهندس يا مدير مياي بالاسر ساخته هات و عملكرد نيروهاتو (قواي شنيداري- شنيداري- گفتاري و احساس و ..) چك ميكني. مطمئن باش كه اين شيوه سبب ميشه هربار داناتر و تواناتر از گذشته عمل كني.
گذشته لزوما سال پيش نيست ،دفعه پيشه. هر چند اون دفعه يك ساعت قبل باشه!!
نقل قول:
خوب این که شما گفتی صورت مسئله رو پاک نکنم درسته و حق با شماست من این قدم رو داشتم اشتباه بر میداشتم
:104::104:
اين يه دانايي بزرگه هر چند تو يه جمله گفته شده اما تاثير بسياري توي بينشت داره.
در بينش قديم ميناز بايد فدا ميشد ميناز اگه به حقش نميرسيد هم اشكالي نداشت چون جايگاه ميناز اينجوري بود: من كه هيچ ميناز به عنوان يك انسان -به عنوان فرد تحصيلكرده داراي جايگاه اجتماعي خوب- به عنوان مادر موجود مقدس- به عنوان همسر فرد موثر -به عنوان بنده خاص خدا به عنوان اشرف موجودات و دهها جايگاه والاي ديگه هيچ
در بينش جديد ميناز حق داره كه از حقوقش بهره مند بشه بدون ترس بدون نگراني
من هنوز توی اولین قدم موندم اونم همون رفتار جرات مندانه است هنوز نتونستم در خواستمو به صورت جرات مندانه بیان کنم [quote]
ديدي مثل مهندسهاي حواس جمع خودت متوجه شدي كه كجاي كار خيلي نيازمند رسيدگيه.
پايه هر ارتباطي مهارت كلاميه و رفتار جرات مندانه يه قسمت مهم از مهارت كلاميه.
عزيزم ما براي آموختن اين مهارت مدت خاصي رو معين نكرده بوديم كه تو فكر كني زمان گذشت و ديگه كاري از دست تو برمياد.
همه ما در هر مقطعي كه باشيم نياز داريم مهارتهامون رو افزايش بديم.
بنابراين با يه ماه تمرين كه شما استاد رفتار جرات مندانه نميشي. كه حالا اگه تمرين ديگه اي دريافت كني نگران بشي .
يكماهه كه شما نسبت به يه قسمت مهم از عملكردهاتون دانايي پيدا كرديد. كه اين دانايي رو طي 7 سال گذشته كسب نكرده بوديد. طبيعيه كه روند آموزشش سريع نباشه.
بنابراين با اميد و صبر به تلاش تحسين برانگيزتون ادامه بديد.
:72:
-
RE: پول دوستی و اخلاق خشک همسرم و بی اعتمادی من نسبت به ایشان
مریم من خیلی زنها رو دیدم که شاغلن ولی از زندگی زناشوییشون راضین !!!
شوهر من بر عکس شوهر شما اهله کاره و خیل یدوس داره پول جمع کن من گاهی برای خودشم دلم می سوزه
اون موقع که قضیه خیانت پیش اومد ما از نظر مالی وضعمون بهتر شده بود ومن بچه نداشتم به خودم خیلی می رسیدم استخر وایروبیکم قطع نمیشد مریم جان
در ثانی بحث خساستش خیلی بهتر شده
و این که می گی من همیشه خسته ام وخستگی صبرم رو کم میکنه باهات موافقم این مشکل رو دارم
قبل از دنیا اومدن پسرم این طوری نبود ساعت کاریم هم کمتر بود وقت زیادی برای خودم داشتم ولی الان.... همه وقتی که دارم برای پسرمه همسرم هم که به روی مبارک نمیاره که بگه بابا اینم آدمه اینم خسته می شه
خلاصه که قدر نشناسه متاسفانه
ممنونم گندمزار عزیز