از وقتی بچه آمده تمام توجه شوهرم به اوست به من بی توجه و حس می کنم ازم متنفر شده !!!!

سلام من دو ماهه که بچه دار شدم و سه ساله که ازدوا ج کردم تا قبل از بچه دار شدنم گاهی تنش بینمون پیش میومد که با قهر و آشتی های متعدد همراه بود اما همیشه بهم میگفت که بهم علاقه منده تا اینکه عید امسال بچه ام دنیا اومد از روز تولد بچه رفتارش کاملا عوض شد فقط به بچه اهمیت میده کافیه بچه گریه کنه اونوقت من به عنوان متهم ردیف اول علت گریه بچه میشم آماج فحش ها و تهدید هاش اون نه برام هدیه عید خرید نه هدیه تولد نینی و نه حتی کادوی روز مادر . هیچی در حالی که میدونم انقدر داشت که برام یه هدیه کوچیک بخره من خودم شاغلم و برنامه ریزی کرده بودم که با دریافتی های شب عید برم یه بیمارستان خوب واسه زایمان اما اون تمام پول رو داد و سرمایه گذاری کرد و منو فرستاد بیمارستان دولتی که خیلی بلاها سرم اومد الانم دریغ از یک کلمه محبت آمیز فقط مهم بچه است من حق ندارم از خونه خارج بشم چون هوا کثیفه و واسه بچه ضرر داره و حق ندارم بچه رو پیش کسی بذارم چون اونوقت متهم میشم به سنگدلی توی این مدت فقط یکبار رابطه زناشویی داشتیم اونهم کاملا یکطرفه و خودخواهانه از سوی اون خیلی سعی کردم بهش نزدیک بشم اما اصلا انگار منو نمیبینه با اینکه الان از قبل زایمانم 15 کیلو لاغرترم و به قول خانواده اش الان مانکن شدم دائما بهم میگه که چاق و بدهیکلم به جرات قسم میخورم کسی توی زندگیش نیست اما دائم به شوخی به نینی میگه بذار این مامانت بمیره یه مامان خوشگل برات میارم دارم دق میکنم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نظراتتون رو بگید میام میخونم

سلام عزیزم...
بابت بچه دار شدنت بهت تبریک میگم... انشالله فرزند صالحی باشه برات..
من کارشناس نیستم که بتونم برات نظر بذارم؛ کاری که از دستم برمیاد اینه که باهات همدردی کنم و برات دعا کنم، زندگیت روبه راه میشه اگه به خدا توکل کنی :-)

ممنون گلم از همدردیت واقعا کم اوردم دارم از بچه ام هم سرد میشم

سلام دوست عزیز

به همدردی خوش امدی...

علت این همه تغییر همسرت بعد از زایمان شما چی بوده؟"(نظر خودت چیه؟)

ممکنه شما بیشتر به بچه توجه کرده باشید؟

شما از لحاظ پوشش و ارایش در منزل چطور هستید؟

شغل همسرتون چیه؟این روزها مشکلات خاصی در محل کارش نداره؟

سرمایه گذاری که کرده به کجا رسیده؟

ازش پرسیدی که چرا برام هدیه نگرفتی؟

آمدن بچه خرج و مخارج شما رو چقدر زیاد کرده؟طوری بوده که کم بیاره؟

سلام عزیزم کمی صبر و یک حیله زنانه بکار ببر روز مرد نزدیکه حرفی نزن تا اون روز اون روز به خودت برس لباس زیبا عطر مدل موی جدید رنگ موی جدید ارایش لباس جذاب کیک و کادو نینی خوشکلتم پیش مادرجونتون یه سورپیریز کوچولو واسه وقتی اقاتون میاد بایه نگاه گرم و لبخندی قشنگ سلامی زیبا نثار اقا:43: اگه عوض نشد اونوقت بگو تا بازم حیله یادت بدم مادرجون:227:

من خیلی سعی کردم براش کم نذارم همیشه خوش تیپ میگردم همیشه در مقایسه با بچه سعی میکنم بیشتر به اون برسم کارمنده سرمایه گذاریش هنوز وقت سوددهیش نشده بهش گفتم کادو گفت مسخره بازیه گفتم چرا واسه مامانها میخری اما واسه من نه؟ میگه اونها واجبن اما تو نه از در بیاد تو یا بره بیرون اگه من سلام و خداحافظ نگم اون هم نمیگه خیلی خسته ام خیلی
فقط به فکر بچه است تمام حقوقم رو بدون منت تقدیمش کردم دریغ از یه تشکر ساده

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

آیلین جان چند روز پیش همین کارها رو کردم بدون مناسبت . انقدر بد برخورد کرد که آتیش گرفتم کیکم رو برد انداخت توی سطل آشغال و زل زد به تلویزیون و بهم گفت که لباسم مال مهمونیه نه واسه خونه

مردا دوست دارن ازشون تعریف شه به نینیت نگاه کن وقتی پیش شوهرت هستی بگو چشمای خوشکلت به بابای اخموت رفته صورت نازت مثله باباته یکم دلبری غیرمستقیم خیلی قشنگه همش با لبخند نشون بده که داری واسش عشوه میای مردا وقتی بچه میاد فکر میکنن دیگه واسه زنشون مهم نیستن چه اشکالی داره مثل زمان مجردی سعی کنی دل شوهرتو ببری واسه شادابی پوست و بدنت کلاس ورزش برو

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

عزیزم قبلا هم بر سر پوشش یا ارایش یا هر چیز دیگه ای با هم بحث داشتید؟؟؟؟ شده تو رابطه ازت چیزی بخواد که تو مخالفت کرده باشی؟ تو دوره بار داریت رابطه داشتین؟

آیلین اصلا احساس میکنم زیادی بهش بها دادم تو دوران بارداریم یکبار هم بهش نه نگفتم و به گفته همه خوشپوشترین زن باردار فامیل بودم و اون بابت درد و رنجی که توی اون روابط بهم تحمیل کرد حتی یکبار هم ازم عذر خواهی نکرد

فهمیدم گاهی ما جنس از خود گذشته خودمون رو فراموش میکنیم عزیزم او شخصیت قابل احترام خودت رو جلوی شوهرت عوض نکن وبه یک زن مطیع هر خواسته تبدیل نشو با احترام و محبت بلند میشدی وقتی گفت مادرا واجب تر از تو هستن از پشت سرشو میبوسیدی و میگفتی وجودت واسم با ارزشه و میرفتی پیش نینیت بدون هیچ حرفی این خودش یه خجالت واسه اون وهم دلبری این روش رو همیشه بکار ببر در نهایت احترام اعتراض کن و دلبری کن خیلی سادس

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی وقتی شوهرت کیک رو دور انداخت تو چه عکس العملی نشون دادی ؟؟ داد زدی؟؟ فحش دادی؟؟؟ گریه کردی؟؟؟ عزیزم احترام شوهرتو نگهدار و به جای داد زدن زن باش و اشک بریز . جواب میده مردا به گریه حساس هستن وقتی شب کنارش خوابیدی به چشماش نگاه کن و اشک بریز بگو دوستش داری بگو دوست داری اونو شاد ببینی بگو ناراحتی ازش بگو واسش ارزش قائلی و دوست داری خوشحالش کنی باور کن راه میاد صبح با مظلو نمایی و احترام واسش صبحونه اماده کن و ارزوی موفقیتشو کن بگو ارزو دارم امروز بهترین روز کاریت باشه تا تو خوشحال بیای خونه واسش اس ام اس عاشقانه بفرست مادرشو دعوت کن و بهش زیادی احترام بذار هم به خودش هم مادرش هیچ وقت شکایتشو جلوش به مادرش یا مادرت نکن عزیزم

من به عنوان یک پسر ازدواج کرده و با تجربیاتی هرچند اندک مینویسم انشاله بدردتون بخوره. پیش از هرچیز ازخانم ایلین برای راه کارهاشون(یا به عنوان دیگر حیله ها!!!) تشکر میکنم اما با ایشون بنا به دلیلی که در ادامه عرض میکنم موافق نیستم. رفتارها و حرکاتی که شوهرتون داره نشون میده حاکی از وجود یک مشکل عمیق در زندگیشه و با این حیله ها اصلا راه به جایی نخواهید برد. کاملا میتونم حس کنم چه حسی دارن چون همجنس ایشونم! این حرکات در حال حاضر فقط بدترش میکنه. توصیه میکنم یبار که شرایط محیا بود و محیط و موقعیت بود صادقانه و رک در کمال آرامش ازش بپرسید که واقعا مشکلش چیه؟ بهشون بگید میفهمید این رفتارها حکایت از یک ناراحتی بسیار عمیق داره! ازش بخواهید در مورد مشکله باهاتون حرف بزنه! بگید که اگه نفهمید مشکل چیه نمیتونید واسه برطرف شدنش کاری کنید چون از نظر خودتون چیزی کم نمیذارید و نذاشتید و اگه بهتون نگه شما تا صد سال دیگم همینید و تغییری که دلخواهشه فقط در صورتی میتونه رخ بده که مشکلشو بهتون بگه تا اگه از طرف شماست برای رفعش تلاش کنید!
حتما از زیر زبونش بکشید که چی شده!) بعدش دوستان و کارشناسان خوبی که در اینجا وجود دارند قطعا کمکتون میکنند.
این که شما از رفتارهای بد ایشون بنویسید و گله گذاری کنید کسی نمیتونه کمک معجزه آسایی کنه و فقط میشه باهاتون همدردی کرد! پس یقین بدونید این رفتارها حتما دارای ی دلیل زمینه ای است و تا متوجه نشید ایشون چه مشکلی پیدا کرده نمیتونید کاری بکنید، در حال حاضر هر حرکت واسه دلربایی انجام بدید با رفتار ناامید کننده ای ازش مواجه میشید. اینا(دلربایی ها) روشهای خوبی هستند ولی واسه بعد اینکه مشکلو فهمیدید، الان باعث سردتر شدنش میشن(مثل کسی که ناراحت از مرگ عزیزشه و بخواهیم با جوک گفتن بخندونیمش!!!!!):310:

آقای کامروا مشکلات خیلی کوچیکی رو بهانه میکنه من روز دوم زایمانم که مرخص شدم و به خونه اومدم نینی مریض شد چون چیز حادی به نظر نمیومد بنا به پیشنهاد مادر خودش ، خواهر خودش و همسرم بچه رو بردن دکتر که معلوم شد باید بستری بشه و من هم با همون وضعیت سخت خودم ، همراه نینی به بیمارستان رفتم و کنارش موندم الان بهم میگه تو بیعاطفه ای وگرنه اونروز نمیذاشتی من تنهایی بچه رو ببرم دکتر یا مثلا اگه بهش بگم میخوام بچه رو بذارم پیش مادرم تا برم خرید یا استخر بهم میگه تو اگه مادر بودی حاضر نمیشدی حتی حرف تنها گذاشتن بچه رو بزنی بهش گفتم بچه رو بذاریم پیش مامانت و دو ساعت بریم خونه و تنها باشیم بهم میگه تو که حوصله بچه نداشتی ..... خوردی بچه اوردی . نمیدونم شاید هم واقعا دلش جای دیگه بنده و من الکی بهش اعتماد دارم . اما با حرفتون که حیله های زنانه روش تاثیری نداره موافقم چون بهم ثابت شده

سلام عزیزم

میشه قشنگ توضیح بدی از کی اینجوری رفتار می کنند . اشاره کردی از زمان تولد بچه ...یعنی قبل از دوران بارداری یا قبلنها رابطه خوبی باهم داشتین...رفتار ایشون به نظرم بیشتر یه جور بهانه گیری که یه مشکلی دارن باید اصل این مسئله رو متوجه بشی.. تا قبل از آگاهی از این مشکل زیاد خودتو کوچیک نکن...

به نظرم بشین زمانی روکه مناسب می بینی به صورت کاملا دوستانه باهمسرت صحبت کن..به نظرم خودت بلاخره میتونی راجب این رفتاراش یابهتر بگم بهانه گیری هاش یه حدسهایی بزنی...

ثمین جان سلام قبلا هم با هم به مشکل خورده بودیم اما اینجوری نبود مثلا سر یه چیزی دعوا میکردیم بعدش اون عذر خواهی میکرد و آشتی
الان نمیدونم بهانه چی رو میگیره وقتی بهش میگم من تازه زایمان کردم نیاز به محبت و توجهت دارم مسخره ام میکنه میگه برو بابا
چیزی هم که حرصم میده اینه که عمدا میخواد آزارم بده مثلا جلو من به نینی میگه بذار مامانت بمیره یه مامان برات میارم خوشگل خوشهیکل مهربون یا مثلا تا نینی گریه میکنه بهش میگه ساکت شو بی مادر مونده ،
خانواده اش میگن پشت سرم خیلی بهم بها میده و به همه میگه من یه زن نمونه ام اما جلوی روی خودم انگار نه انگار

من واقعا صلاحیت اظهارنظر در مورد مشکل شما رو ندارم و فقط می تونم براتون آرزوی موفقیت کنم.

ولی چیزی که به نظرم میاد اینه که قطعا یه رفتار یا رفتارهایی از شما بوده که از نظر شوهرتون غیر قابل قبول بوده. بعضی وقتا یه شکلی از سوتعبیر پیش میاد. مثلا شما کاری رو که درست بوده از نظرت انجام دادی اما به نظر شوهرت ممکنه خوب نبوده باشه و حتی فکر کرده باشه از عمد و قصد کردی. یه سری فکرای اشتباه که چون راجع بهشون حرف زده نشده هیچوقت یکی از طرفین نمی فهمه اصلا چیه و طرف دیگه فکر می کنه که طرف مقابش می دونه و می فهمه اما هیچ کاری نمی کنه. اگه همدیگه رو دوست دارین و شوهرت فقط و فقط این مدلیای بچه بازی داره باهات رفتار می کنه قاعدتا ازت دلخوره. اگه بتونی ازش بپرسی و بهت جواب بده و یه جوری کدورتی رو که احتمالا از سو برداشت ایجاد شده بتونین برطرف کنین مشکلتون حل می شه.

بچه هالطفا اگه راهكاري نداريد كه بهش بديد تو رو خدا الكي مقصرشم نكنيد!!!
من دقيقا اين مشكل رو داشتم ولي به خاطر شرايط زندگي(ماموريت هاي طولاني و پي در پي همسرم نتونستم مشكل روكنترل كنم)
فقط يه نكته اي هست كه من اون وقت ها بهش توجه نكردم خانواده ي همسر من كلا حساسيت عجيبي رو بچه و سلامتيش داشتن به خاطر سابقه ي مرگ يه نوزاد تو خانواده و اين خصلت تو همسرمم بود ويه اظطراب غير قابل كنترل دائمي براش ايجاد كرده بود و همين جدايي هاي طولاني كل رابطه رو سردتر كرد كه خوشبختانه تو اين مشكل رو نداري

ضمنا اگه همسرت جلوي بقيه ازت تعريف ميكنه و اگه رابطه ي صميمي باهاشون داري يه جوري كه همسرت رو ضايع نكرده باشي ازشون بخواه كه يه ريزه از حساسيت زنها بعد زايمان و لزوم مهر و محبت تو اين دوران و ...بهش بگن البته نه از زبون تو . واسه من اون موقع ها اين كار جواب داد
هرچند اگه مسئلهي من حل شده بود الان اينجا نبودم:311:

من فکر می کردم منظورمو درست گفتم. اصلا حرف تقصیر نیست. معلومه که شما مقصر نیستی. حرف من چیز دیگه ایه. اینکه هر کدوم از ما سعی می کنیم کار درست رو انجام بدیم اما ممکنه این درست از نظر شخص دیگه ای درست نباشه. اینجا خیلی خوبه که بشه صحبت کرد و همدیگه رو از افکار هم مطلع کرد. اصلا اصلا من نگفتم ایشون تقصیر دارن. اینجا بحث این نیست. بحث اینه که سکوت و مطلع نکردن دو نفر از افکار همدیگه باعث می شه هر کی سعی کنه حدس بزنه درباره افکار اون یکی و ممکنه خودش توی فکرش به یه نتایجی برسه که باعث بشه رفتارایی مشابه شوهر ایشون داشته باشه. در حالی که اگه ادم بدونه که واقعیت چیه می بینه که کلا در مورد شخص مقابلش اشتباه می کرده.

نقل قول:

---

نقل قول:

---

براساس پژوهشی که در آمریکا انجام شده است، مردان نیز همانند زنان که دچار افسردگی پس از زایمان می شوند، به این بیماری مبتلا می شوند.

براساس نتایج این تحقیق، ده درصد مردان دچار افسردگی بعد از زایمان همسران خود می شوند.

نتایج این تحقیق نشان می دهد افسردگی پس از زایمان زنان و به دنبال آن در بین بیست و پنج درصد مردان حتی ممکن است سه تا شش ماه پس از زایمان همسرشان ادامه داشته باشد.

علت این امر آن است که اکنون نقش مراقبتی پدران از نوزادان نسبت به گذشته به مراتب بیشتر شده است و فشارهای روانی که این امر متوجه آنان می کنند ، افسردگی را نیز در پی خواهد داشت.

---

---

بلفي جون
اين مطلب رو گذاشتم تا بدوني يه احتمال اينه كه ايشون دچار بيماري شدن و تغيير خلقشون خودخواسته نيست. پس شما ازبرخوردهاشون خيلي ناراحت نشو. دنبال راهكار براي بدست اوردن سلامتيشون باش. اين مطلب رو هم اصلاً به همسرت نگو كه به نظرم شما مريضي. و از اين حرفا

سلام دوست من این حرفها رو با تو جه به شباهت زیاد رفتار شوهرشما به همسر دوست و یکی از نزدیکترین افراد خانوادم گفتم ولی با حرفای کامروا کاملا موافقم امیدوارم که همه رفتارای شوهرتون بخاطر یه دلخوری کوچیک باشه و مشکلتون رفع شه:46:

دوست عزیزم سلام..قدم نو رسیده مبارک باشه
امیدوارم خیر و برکت رو با خودش براتون بیاره و این شرایط پیش اومده زمینه ای بشه برای شناخت عمیق از همدیگه..

با توجه به چیزایی که گفتین به نظر من بهتره به یه فرد بی طرف و با صلاحیت مثل مشاور مراجعه کنید..شما دلخوریاتون رو جدا بگید و همسرتون جدا..خود مشاور هم راهشو بلده که از زیر زبون همسرت بکشه که ناراحتیش از چیه؟

بعد میتونین مراحل حل مشکل رو زیر نظر مشاور طی کنید و همچنین یاد بگیرید فضایی ایجاد کنید که هر دوتون با خیال راحت و احترام و بی رودروایسی بتونید دلخوریها و انتظاراتتون رو ازهمدیگه بگید.

نقل قول:

---

دارم از بچه ام هم سرد میشم

---

یه جایی هم که گفتی که رفتار شوهرت ممکنه روی حست به بچه ات اثر بذاره..نکنی اینکارو مادر گل..اون نوزاد الان بشدت به عشق و حمایت تو وهمسرت نیاز داره..عزیزم شما از الان باید یاد بگیری یه مرز بین روابط خودت با همسرت و رابطه ات با بچه ات بذاری..نه اینکه ازشوهرت که دلخور شدیناراحتیت رو سر بچه ات خالی کنی..این اشتباهه و برات خیلی میتونه مشکل درست کنه.

مراقب خودتون باش:72:

موفق باشید