نمایش نسخه قابل چاپ
سلام.
با عنوان تاپیک باید بدونید که چی میخوام بگم.
من حدود چن ماهی هست که دیگه طاقتم تموم شده، از دیدن ی زن و شوهر دلم هری میریزه. دلم بچه میخواد،دلم ی زندگی عاشقانه رو میخواد.دلم همسری رو میخواد که کنارش آرامش بگیرم.
چند ماهی هم هست که اومدم همدردی اکثر مطالب و سوالای مراجعه کننده ها رو دارم میخونم. قصد دارم مطالعاتمو بیشتر کنم.
من سربازیمو رفتم/لیسانس مو گرفتم/دانشجوی ارشدم/یه حقوق بخور و نمیری هم از کارم دارم میگیرم ولی پس اندازم صفره.
حالا من باید چیکار کنم ؟
امید خان
اگر خودت را آماده ازدواج می بینی ، حالا باید معیارهایت را مکتوب کنی و به دوست و آشنا و خانواده بدهی تا کیس های مناسب را بهت معرفی کنند و وقتی معرفی شد یکسری بررسی های بیرونی از جاهای مختلف در باره کیس های مورد نظر داشته باش و هرکدام بیشتر به معیارها نزدیک بود را پا پیش بگذار بطور رسمی و مراحل شناخت را به کمک یک مشاور بعد از آن آغاز کن تا ان شاء الله فرد مناسب خود را پیدا کنی .
موفق باشی
.
خوبه که :)
راست می گن فرشته ی مهربون. حالا باید انقدر بگردی تا کسی رو که می خوای پیدا کنی و به همه بسپری.
اگه واقعا همدیگه رو دوست داشته باشین پول در حد گذران زندگی کافیه. نگران نباش.
من رشته ام جوریه که پول در آوردن توش خیلی راحته. 3 تا 4 سالی هم سابقه کار دارم .
حقوق بخور و نمیرم فقط به خاطر مشغول بودنم به ارشده وگرنه که میترکونم.
چه مطالعاتی رو باید انجام بدم؟
من الان همدردی رو تحت نظر دارم + گلبرگ حاج آقا دهنوی رو دارم گوش میدم دانلود میکنم.
بعد به نظر شما بهتر نیس اول یک کمی پس انداز کنم و بعد استارت بزنم؟
الان 25 ام ، داداشم 28 از کرده.
مشكل مسكن نداريد؟
خانواده حمايتتون ميكنن؟مادي يا معنوي؟
از پس مخارج اوليه ازدواج برمياين؟
اگه جواب مثبته و اين مسايل حل شده است براتون به پست فرشته مهربان دقت كنيدو معيارهاتونو با دقت بررسي كنيد
اگه هم نيست براي درست كردن شرايط اقدام كنيد
به نظرم باخوندن و مطالعه فقط نميتونيد يك انتخاب درست داشته باشيد
بايد خودتون و تواناييهاتون رو بررسي كنيد و اگاهانه بريد توي زندگي
از خانواده وبزرگترهاي موفق و صاحبنظر هم كمك بكيريد
حتما قبل ازدواج مشاوره بريد
اميدوارم همسر مناسبي پيدا كنيد و در كنار هم ارامش داشته باشيد
اگه حس کردید که می تونید ازدواج کنید مطمئن باشید که هستند دختر خانم هایی که پول و سرمایه جزء معیارهای اصلیشون نباشه. ولی خواهشا دقت کنید. خیلی از ما دخترا هستیم که قبل از ازدواج در مورد خودمون کاملا رویایی فکر می کنیم و حس می کنیم که خیلی بساز هستیم و فقط اخلاف و معنویت واسمون مهمه ولی وقتی تو شرایط قرار می گیریم.... پس حتما حتما دوران نامزدیتون(قبل از عقد) رو طولانی کنید وبه حرفهایی که زده می شه و رفتارهایی که می شه دقت کنید. اینایی رو که می گم واسه برادرم اتفاق افتاده و متأسفانه بعد از 2 سال عقد داره طلاق می گیره. امیدوارم شما خوشبخت باشید
به نظر من الان که حسشو دارید باید اقدام کنید.خیلی ها را میشناسم که مثل الان شما حسشو داشتن اقدام نکردن و چندسال بعد که از نظر مالی وسایر شرایط بهتر شدن دیگه حسشو بکلی از دست داده بودن. چندتایی رو میشناسم که کلا ازدواج نکردن! پس الان اگه شخصی باشه که مادیات براش مناسب نباشه موقع اقدامه|، سایر شرایطتون از خیلیا که ازدواج میکنند همین الان بهتره بهتره!:310:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاشي
سلام اقای امید
من آرزوام و تازه عضو این تالار دوس داشتنی شدم و دوس دارم نظرمو بگم از نظر من ازدواج فقط به شرایط مالی نیس چون اگه صبر کنی تا کلا اماده شی اون موقه فک کنم 30 تا 35 سالت میشه در صورتی که شما کاملا تو سن ازدواجی الان..اینو به عنوان یه دختر میگم که من الان خاسگارایی دارم که 30 31 سالشونه و همه چی دارن در رفاه کامل اما همچین نظر من رو جلب نمیکنن چون حس میکنم که از حد طبیعی و شور و شوقشون گذشته من ترجیح میدادم که سنش کمتر بود و اینارو نداش وباهم شورو میکردیم به ساختنش... واونچیزی که به نظر جالبه اینکه خیلی از خانوما شاید باشن که حتما هستن که دوس دارن زندگی رو با همسرشون دوتایی شورو کنن این لذت بخشتره وخب خیلی از خانوما شاغلن متاسفانه خیلی از پسرا وقتی تصمیم به ازدواج میگیرن که خیلی سنشون بالاس... به نظرم سعی تو بکن که همسرتو هرچه زودتر پیدا کنی اما نذار شور وشوقت باعث شه عجله کنی همچنین در مورد پیدا کردن خانومت باید بگم که بهتره اینو به کسی بسپارید که به سلیقتون اشناستو خوب میشناسه شما رو و معیاراتون بگین تا براتون پیدا شه ... البته بالاتر از خواست ما خواست خداست همسرتو ازش بخواه.. با بهترین ارزوها برای همه در شب ارزوها:323:
در ضمن فک نکنم مامانتون بیانو این تاپیکو بخونناااااا :324:بهتر نبود تو خونه این دادو میزدی؟:311:
":72:قاصدک تنها" ی عزیز :72::
خیلی خیلی با حرفات روحیه گرفتم.:310::227: که واقعا الان باید داد بزنم [size=large]مامان من زن میخوام !!!توی فامیلای ما هم هستن کسایی که همه چی داشتن و تو سن بالا ازدواج کردن ، ولی اون شوق و ذوق رو ندارن ، ولی انشاله خوشبخت بشن:323:.
اینکه یه دختر همچین حرفایی رو بزنه برای من قوت قلبی هست که وسعت نداره.
الان که دارم می نویسم ساعت 2 شب در شب آرزو هاست ، امیدوارم خدا هم به من تا سال دیگه که شب آرزوهای بعدی میاد دختر خوبی بده که باهم آینده مونو بسازیم.
آره مامانم نمیاد اینجا اینو بخونه:311: ، قبل از دادن زدن خواستم مطمئن شم که مامانم فکر نکنه پسرش دیوونه شده :311::311: .
:310::310::310::[/size]
اقاي اميد
اول شروع كن به پس انداز وبه هيج وجه اينكارو به بعد واگذار نكن,بايد جايي واسه زندگي باشه يا نه؟پس از همين امروز به فكر اينده باش و براش برنامه ريزي كن
همين امروز يا خيلي زود تو يه فرصت مناسب قضيه رو با خونواده ات مطرح كن,پدر,مادر يا هر كي راحتتري,اما حتما بگو و بزار بدونن تصميمت چيه و بهت كمك كنن
معيارهاي اصليتو بهشون بگو و بخواه دختري كه با اين مشخصات كلي ميشناسن بهت معرفي كنن,بعد مراحل بعدي و شناخت بيشتر هم پيش مياد
پله به پله
اما دو مورد بالا رو كنار هم پيش ببر,نگو اول دختر مناسب بعد پس انداز يا اول پس انداز كافي بعد دختر مناسب
كنارهم
الان كه خودت هم احساس نياز ميكني و شرايطش رو داري تعلل نكن اما دقيق و حساب شده پيش برو
مطمين باش كنار يه همسر مناسب ميتوني به شناخت بيشتر خودت و ارامشي كه ميخواي برسي
اينها بخواي نخواي يه مدت زمان ميبره پس از امروز شروع كن
در نهايت هم يادت نره زندگي رو خودت ميسازي و فكر و همت بالاي خودت و تو مسوول زندگي خودت و شخصي كه مياريش تو زندگيت هستي
سخت نگير و به خدا توكل كن
موفق باشي
[[size=large]size=medium]چه خوب قوت قلب گرفتی :72: ولی راستش من نمیدونم مشکل شما چیه؟؟؟؟؟! شرایط به این خوبی کجای کار براتون سخته؟ اگه شهرستان باشین که وضع عالیه اگه هم تهران باشین میمونه جور کردن خونه که زیادم سخت نیس نمیدونم جرا بعضی از ادما زندگی رو اینقد برا خودشون سخت میگیرن؟ حتما کسی در نظر دارین که میخوایین ازدواج کنین؟ شاغلن عروس خانوم اینم باش که دیگه هوووووووووووورا بادا بادا مبارک بادا.. البته مرد فقط باید به خودش متکی باشه ها..رو اون حساب نکن مونده به کرمش..
ایشالا که ارزوتو خدا براورده کنه زود زود خبر ازدواجتو به ما بدی:43: ولی چرا فقط برا خودت دعا کردی؟ من خوشبختی همه رو از خدا خاستم از جمله شما و جوونای تالار.
لطفا مسالتونو دقیقتر بگین. [/size][/size]
مرسی از لطفتون.
چن تا موضوع هست که من اون رو بعنوان مشکل می دونم :
1- سن کم : داداشام حداقل سنشون واسه ازدواج یکی دو سالی از سن من بالاتر بودن ، و من فکر می کنم که نکنه این خیلی تو چشم بیاد ، بگن امید رو ببینین تازه 25 سالشه زن می خواد !
درخواست من برای ازدواج به نوعی سنت شکنی هست !بحث ازدواج و عروسی فقط یک بار توی سال 89 با بابام صحبتش شد ، که 2 دقیقه صحبت کرد که گفتش یواش یواش باید به فکر باشی ، دیگه هیشکی بهم هیچی نگفته .
2-پس اندازه صفر:
یکی از داداشام حدود 33-34 عروسی کرده و اون موقع عروسیش تقریبا مشکلی از لحاظ مالی نداشت خدایا شکر . ( خونه خوب ، ماشین خوب ، پس انداز خوب ) ، حالا من چه جوری بیام اسم "زن" رو بیارم در حالی که موجودی حسابم تقریبا صفره؟!
3-سلیقه بد:
یه جوری که شده دوس دارم خانمم هم هم رشته خودم باشه.
نه آرزو خانم ، من کسی رو در نظر ندارم.
{احساس می کنم که کاش ارشد نمی خوندم ، حداقلش خیلی بهتر پول در می آوردم}
سلام
شما باید هرچه زودتر ازدواج کنید
رزق و روزی هم با ازدواج میاد
چرا فکر می کنید سن 25 خیلی زوده برای ازدواج!!!!!!!!!!!
تازه دیرم شده!
امیدوارم هر چه زودتر زمینه ازدواج تون فراهم بشه.
ضمناً میتونین بیاین سایت زیر تا بهتر با سن درست ازدواج و.... آشنا بشین.
www.askdin.com
موفق باشید
وا! خب اگه ارشد بگیرید که سریعتر می تونید پول جمع کنید. اولا که نهایتش یکی دو ماه می خوان بگن که زود ازدواج کردید. ولی بعدش که ببینن تونستید یه دختر خوب انتخاب کنید و با این سن کم یه زندگی آروم تشکیل بدید همه می گن"از امید(آقا) یاد بگیرید که با این سن کمش چه طوری تونست یه زندگی رو جمع کنه" (هرچند به نظر من که سنتون کم نیست).
در مورد پس اندازو این چیزا هم که اگه یه دختری رو با چشمای باز و عاقلانه انتخاب کنید و قبول کنه با شما ازدواج کنه مسلما خودش دو دو تا چهارتا کرده و متوجه شده که باید یه چند وقتی صبر کنه و توقع بیجایی نداشته باشه. خودتون هم مسلما در کنار تحصیل یه کاری خواهید داشت که بتونید تا یه حدودی...
در مورد سوم هم فکر کنم اگه دختری به دلتون بشینه دیگه خیلی به این چیزا توجه نکنید. ولی خب ان شاء الله اون کسی رو پیدا کنید که بتونید بدون دغدغه و شک و تردید جلو برید.
منم با مرضبه موافقم تازه این مواردی که گفتی مشکل میدونی اصلا مشکل نیستن حذاقل میشه گفت مساله ان...
در ضمن تا ادم کسی رو بخواد پیدا کنه باش اشنا شه (ممکنه با چند نفر اشنا شی)دوره ی نامزدی و عقدو امادگی برا عروسی میدونی جقدر طول میکشه ؟حداقل یکی دو سال تا اون موقه هم میتونی کمی مایه جمع کنی اگه یه کوچولو پولی داشته باشی میتونی وام های مختلف بگیری چنذ برابر میشه من خودم اینکارو میکنم ..نباید به درس بی علاقه شی منم با تمام توان برا ارشد میخونم ازدواج هم سر جاش.. پس بدو دنبال یه دختر خوووووووووووووب. کاش کی جای شما بودم راحت از میکردم چون پسری و راحت میتونی پیدا کنی عشقتو.. ببخشین خ حرف زدم
در مورد کار هم باید بگم که حدود سه چهار سالی هست که دارم کار می کنم و به راحتی و به جرات می تونم بگم که خیلی راحت می تونم پول در بیارم.
ولی از موقعی که ارشد قبول شدم روند رو به رشد مالی من به کندی پیش میره.
البته الانم که کارهای پاره وقت دارم انجام میدم ، به اندازه یه کارمند معمولی دولتی دارم حقوق می گیرم. ولی راضی کننده نیست برام.
باشه در مورد صحبت های شما ، باید در اولین فرصت و به نحوی که راضی کننده باشه ، راهی پیدا کنم تا یواش یواش زمزمه های این تصمیم رو به خانواده بیان کنم .
آره خب ولی مشکل اینه که من الان خواستگاری هر کی برم ، میگه کو ماشینت ، کو خونه ات؟! :325:نقل قول:
نوشته اصلی توسط قاصدک تنها
ولی مثلاً دو سال دیگه بخوام برم حداقل کمتر ایراد می گیرن .
ضمن اینکه می خوام پایان نامه خوبی کار کنم توی ارشد که فکر می کنم تقریبا تا سال اواخر سال 92 طول میکشه ، رند کنم میشه 93. :163:
وای خدا من نمی تونم تا 93 صبر کنم :316::316:
اگه میخای خاسگاری دختری بری که همون اول بگه کو ماشینت کو خونت همون بهتر که نری و مجرد بمونی امید این برخوردا بستگی به کسی داره که انتخابش کنی
خب بستگی داره شما خونه کی بری خواستگاری؟؟؟ اگه برید خواستگاری از خانواده ای که از شما به اندازه پدر خانوادشون توقع دارن و ازتون خونه و ماشین می خوان مسلما با این حرفها مواجه می شی. به هر حال اگه می خواید الان ازدواج کنید باید انتخابتون براساس شرایطتون باشه
نه خب ، من عمومی میگم .
مسلما من با این وضع مالی خرابم که نمی تونم برم دختر شاه رو بگیرم.:311:
ولی به نظر من خب توقع ها بالا رفته .
اینقدر سنگ جلوی ما می اندازن که آدم میترسه اصن اسم دختر بیاره .
دختر دادن به پسری مثه من خیلی باید سخت باشه .
بله می دونم که خونه پسر باید حداقل یک کمی برای دختر زندگی راحتتری رو فراهم کنه.
{البته چه میشه گفت ، به قول امضای یکی از همدردها ، چرا نگران نباشم ، شاید اصلا پیش نیاد ، شاید اولین دختری که رفتم خواستگاریش ، ایده الم بود و منم ایده ال اون و همه چی حل شد ، کی میدونه؟}
نه اصلا اینطور نیس آقا امید. ماشین و خونه و... درسته مدنظر پدرومادر دختر هس اما اگر دختری که شما میرید خواستگاریش شعورش به اون حد نباشه که نتونه درک کنه قشنگی زندگی به مادیات نیس بلکه به پاکی و دینداری پسره و اینکه جوهره زندگی و کار داشته باشه _ به قول بابام: "یه مرد واقعی باشه"_ بهتره همین الان دورشو خط بکشید.
درضمن، یکی از دوستای خودمو یه پسره میخواست که شرایطش مثه شما بودش اما نه دوستم راضی بود نه خانوادش. اما این پسره اونقد اومد و رفت و اونقد سماجت به خرج داد که الان عقد کردن... نگران نباش اقا امید. توکل کن به خدا و پا پیش بذار. هیچ بنایی نزد خدا محبوب تر از ازدواج نیست
باشه باشه
حالا من چه جوری بگم و بیام مقدمه سازی کنم که زن میخوام :P ؟
(چون موضوع مورد بحث ما بسیار عظیم و بزرگه ، از شما راهنمایی می خوام ، نگین که اعتماد به نفس نداری :122: )
میخوام بحث رو با خواهرم راه بندازم. چی بهش بگم ؟ یه مقدمه ایی به من بگین تا برم جلو ؟
راستی دختر خاصی هم مد نظرم نیستا !! :73:
خیلی سادس. همین چیزایی که تو انجمن نوشتید به خواهرتون بگید. با این جمله میتونید شروع کنید: راستش من چند وقتیه خیلی احساس تنهایی میکنم...
بعدم بقیه حرفای خودتونو که اینجا نوشتید، بگید. مثلا اینکه نیاز دارید یکی کنارتون باشه که به هم محبت کنید و کنار هم به آرامش برسید... بعدم بگید که راه دینی و عقلیش هم ازدواجه.
اوکی ! سعی می کنم تا یک ماه دیگه بهش بگم ، لااقل امتحانام هم تموم شده باشه.
به محض اینکه این کارو کردم ، میام و به شما هم میگم:324:
سلام دوباره اخ چقد دوس داشتم یه داداشی داشتم و زنش میدادیم.. میخایی شماره خواهرتو بده ما بگیم!!! ؟خب پسر خوب این که کاری نداره ... حالا حالا ها باید بگردی راستی تاحا لابه معیارات فکر کردی براشون مطالعه و تحقیق کردی؟ اگه مشخص باشه که دیگه سردر گمم نیستی. ولی اگه بخای همرشتت باشه خاهرت جطور باید پیداش کنه؟
آرزو خانم ، در مورد مطالعه و تحقیق باید بگم که چند ماهی هست که مطالب همدردی رو دارم مطالعه می کنم و شروع کردم به گوش دادن برنامه های گلبرگ حاج آقا دهنوی از سال 88ش :303:.
ولی مطمئنم که کافی نیست ، من با توجه به روحیاتی که دارم هرگز بدون مطالعه وارد این کار نمی شم ، به قول معروف این مطالعاتمو برای شب قبل از خواستگاری نمی ذارم :311:. بعد از تموم شدن امتحانام میخوام اکثر کتابهای مطرح بازار رو که فکر کنم حاج آقا دهنوی معرفی کردن یا سایر افراد با تجربه در این زمینه مطالعه کنم و بتونم معیار هامو و فلسفه ازدواجمو و دلایل نیاز به ازدواجمو درست بشناسم و تشخیص بدم و همچنین روحیات جنس مخالف رو.
فکر می کنم اگر چه مطالعات زیادی رو داشتم در سایت همدردی در این 6 ماه گذشته.(قبلا نام کاربری دیگه ایی داشتم) اما باید این گونه مطالعاتمو دهها برابر کنم تا بتونم درست جلو برم.
در مورد هم رشته ای بودنم ، می دونم خیلی سخته ولی احساس می کنم اگه هم رشته ایی خودم باشه ، دنیامون اشتراکاتشون بیشتر می شه . خیلی سخته که مثلا خانمم حسابدار باشن در حالی که من رشته ام چیز دیگه ایی هست.:302:
به نظر من ازدواج در سنین پایین خوبه.ترجیحا زیر ۳۰ سال.کار خیلی خوبی میکنید که میخواین ازدواج کنید.ولی حتما سعی کنید عیوب خود را برطرف کنید و بعد اقدام کنید.
کار خیلی خوبی کردین که ارشدتون هم دارین میگیرین.اصلا پشیمون نباشین از این بابت.
در مورد مشکلتون با پدرتون و اینکه از نظر مالی شما رو حمایت نمی کنند به نظر من باید به عروس خانم اینده بگین.
استقلال و زندگی مشترک با سختی هاش و تلاش قشنگه.خیلی های با شرایط خیلی بد از نظر مالی ازدواج کردن ولی با تلاش تونستن زندگی خیلی خوبی داشته باشن.البته گذشت توی زندگی خیلی مهمه.
حتما ما رو در جریان کارهاتون بذارین.:R
در ضمن اگه ازدواج رو مشکلی برا درسو پایان نامت میدونی به نظر من برعکس همسرت واقعا اگه همراهت باشه میتونه خیلی هم بهت کمک کنه برا پایان نامه ات دلگرمیت بده استرستو کم کنه.. دقیقا یکی از دوستای من تو این شرایطه دوستم دبیره همسرشم همینطور پسره 24 سالشه دوستمم 22 خیلی باهم خوشبختن ولی فعلا هیچی ندارن و نامزدن اما وجودشون کنار هم خیلی ارامش بخشه اون اقا داره برا پایان نامش کار میکنه و استرس داره خوب میبینم که دوستم خ هواشو داره و بش کمک میکنه مگه معنای ازدواج غیر ازینه؟ مگه حتما باید برا خانومت طلا و لباسای گرون بخری؟ باور کن اینا رویا نیس یکی دیگه از دوستام تو عروسیش بجای طلا یه ست بدل انداخت (قیمتش 10 هزار تومن بود)گفت ترجیح میدم خونم زودتر اماده شه تا اینکه بخام اینجا پز بدم ...اقا امید قصه ما ..اینا رو گفتم تا برات ملموستر باشه که زندگی سخت نیس ادمای خوبم هستن ..فقط مونده پیدا کردنش..اما خدای نکرده تو این شرایط بخای با کسی که درکی از موقعیت نداره از کنی خ کار سخته میشه..دیشب داشتم به موقعیت شما فکر میکردم که خیلی ازین موارد نزدیک به ذهنم اومد شاید به دردت بخوره..اگه بخای بازم بگم:310:
به قول پرواز من نمیخام جو زده javzadeو هواییتون کنم واقعیت اینه پرواز جان..
من خب خیلی دوس دارم که این کار رو بکنم:43: و دارم مقدمات گفتنش رو به خانواده اماده می کنم.
بله از دست آقای تسوکه که چند درصدی توی اون تالارهای عشقولانه اش منو گیر انداخته! :311: ( در واقع می خوام بگم که بله ، ازدواج همش که خرید کردن واسه عروس خانوم نیس ، اون جنبه هاش هم هست )
اما ترس من از همه گیر شدن توقعات بالای خانواده دختره. :302:
به نحوی که فکر می کنم خواستگاری هر کی برم ، اینو بهم میگن. :223:
من اگه در مورد پایان نامه ام صحبت کردم و گفتم تا سال 93 باید صبر کنم ، واسه بهبود شرایط مالی بود ، وگرنه منم قبول دارم که روحیه ام این جوری خیلی زیادتر میشه (اقایون عاشق روحیه شون چن برابر میشه :228: :16: :322: )
.
باز هم اگه کسی چیزی به ذهنش میرسه کمکم کنه.:325:
والبته یه موضوع هست که منو امیدوار نگه داشته و اونم اینه که درسته الان خونه و ماشین ندارم ، ولی خب مثلا اگه روال پیدا کردن یه دخترخوب:43: به این شکل باشه :
6 ماه گفتن اینکه من زن خوام .
6 ماه پیدا کردنش
1 ماه بحث و بررسی
1 سال نامزدی:43:
1 سال عقد:227:
عروسی :72:.
می کند به عبارتی حدودا سه سال دیگه. یعنی 28 سالگی.
که اون موقع دیگه تا اون لحظه عروسی اینا که سهله ، یه پس اندازی هم دارم واسه خودم. حالا نمی گم خونه بخرم ولی برای رهن یه خونه خوب سه سال دیگه پول دارم
نظرتون چیه؟
اقاي اميد راستش تاپيكتون يه كم لبخندو اورد روي لبم
يه كم دقت كنيد,به نوشته هاتون از پست يك به بعد,اول با رنگ سياه شروع شد,كم كم رنگي شد و بعد شكلكها هم اومدن ,با اين شادي شما احتمالابه زودي با عروس خانم تشريف ميارين,نگران اون سه سال نباشيد!
همه كه راهنماييتون كردن,پس بهتره با توجه به اسم تاپيكتون مادرتونو زودتر در جريان بزارين
يه سري هم به تاپيكاي مشابه خودتون بزنين اگه پيدا كردم لينكشو براتون ميزارم
سلام
اميد، خيلي خوبه كه اينقدر به ازدواج زيبا نگاه مي كني، اما حتما حتما آگاهي هاي قبل از ازدواجت رو افزايش بده، خيلي مهمه كه معيارهاي ازدواجت رو واسه خودت رديف كني و بعد اينكه در مرحله بعد ببيني اصلا چند درصد از ملاكهاي ازدواجت واقعا براي اصل يك زندگي پايدار لازمه.
اما خوب نيست كه ميخواي از ازدواجت روحيه بگيري. شايد الان در زندگيت يكم دچار روزمرگي شدي.
بگرد و نقاط ضعفت رو پيدا كن، ببين اميد كجاي كارش لنگ مي زنه كه مي خواد از ازدواج روحيه بگيره.
در كنار برنامه ريزي شغلي و تحصيلي،حتما برنامه ريزي واسه شناخت از خودت، معيارهاي گزينش همسرت و خصوصيات مهمي كه همسرت بايد داشته باشه رو ليست كن و علت هر كدوم از معيارهايي كه برات مهمه رو حتما براي خودت مشخص كن.
اگه با همين انگيزه و روحيه جلو بري، حتما ميتوني ازدواج ايده آلي داشته باشي كه آرامش مهمترين ثمره ازدواجت باشه.
مرسی نقاشی جان!نقل قول:
نوشته اصلی توسط نقاشي
عجب دقتی :104: . واقعا توی این تغییر در نوشتهام می تونین روحیات منو هم ببین . اولش که نا امید بودم :302: ، گفتم حالا یه تاپیکی ایجاد بکنم خدا رو چه دیدی ، شاید به راه راست هدایت شدم! الان هم خیلی خوشحالم که این کار رو کردم :227: .
البته این theme به نوعی کپی برداری از طرح خانم بهار66 هست ، ولی ناخواسته بود. (امیدوارم ایشون از این کپی برداری بنده ، رضایت داشته باشن)
آره ، همه راهنمایی ام کردن ، ولی خب باید یک کمی مقدمه سازی بکنم تا بشه مطرحش کرد.
خیلی ممنون که همه به فکر من هستین و می خواین برام زن بگیرین :311::43: .نقل قول:
نوشته اصلی توسط شيرين بانو
دقیقاً من الان اطلاعات اندکی نسبت به موضوع دارم ، به محض اتمام امتحانام می خوام در این مورد مطالعات گسترده ایی رو شروع کنم :303: .
دقیقاً حرف شما درسته :163:، من الان افتادم توی روزمرگی ، ولی خدایا شکر اون نقطه ضعفمو پیدا کردم :) ، دارم روش کار می کنم :102: ، تا بشم یه انسانی که هدفش از ازدواج چیزهای کوچک و جزئی نیست و به اهداف بلندتر فکر کنم.
http://www.hamdardi.net/thread-22741.html
به نام خدا
سلام
خیلی مسائلت شبیه به من هست
تقریباً منم 25 سالگی اولین خواستگاریم رو رفتم و الان که 28 سالم هنوزم مجردم
دلیلش اینه که مادر خیلی دیر به دیر اقدام میکنن
شک نکن حالا بهترین وقت برای ازدواجت
توی سن شما بنده نه کار داشتم نه خونه نه ماشین و نه پس انداز فقط دانشجوی ارشد بودم و خیلی راغب به ازدواج
الان کار، خونه، ماشین و پس انداز دارم اما سختگیر شدم
سختگیری بنده البته فقط جنبه معنوی داره به اضافه اینکه به دلم بشینه
یعنی دوست دارم خانومم خیلی مقید و با ایمان باشه
که دخترای خیلی مذهبی هم از اون طرف سختگیرن و جواب - میدن
به هر حال اکیداً توصیه میکنم دنبالش رو بگیرید البته با درایت و مهمترین مساله روشن کردن مادرتون هست که براتون اقدام بکنن.
الان مشکل منم همینه ، کدوم دختر هست که بخواد با من ازدواج کنه و بخواد همه چی رو با هم بسازیم .
آخه من دانشجوی ارشد 25 ساله ، از کجا خونه و ماشین جور کنم ؟!
ولی خدا بزرگه:323: .
اون کمکم می کنه
دختر خوب و قانع پیدا میشه و شرایط شما که همیشه اینجوری نمیمونه.
جای پیشرفت زیاد دارین و الان تازه اول راهه.:305:
دختری که دوستت داشته باشه و دوستش داشته باشی!
موافقم.عشق و علاقه خیلی میتونه کمک کنه اگر دوست داشتن باشه گذشت خیلی بیشتر میشه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط meinoush
اگر دیدین که دختری معیارهاش خونه و ماشین هست.همون بهتر که نشه.به هر حال باید خیلی دقیق بود.
ببخشید یه سوال هدف این تاپیک چیه ؟
مراجع سوال اصلیش چیه؟
راهنماییهای تا حالا مفید بوده؟
من اصلا سر در نمیارم:72:
فکر میکنم باید منقل شه بحث آزاد
جوانه عزیز ، بنده مراجع اصلی هستم:311: .
هدف این بود که من بنده سراپا تقصیر:302: که شرایطم در صفحه اول تاپیک ذکر شده ، آیا تصمیم به ازدواجم منطقی هست یا نه ؟:325:
اگه هست چه دختری رو باید مد نظر قرار بدم؟
و این تصمیم رو چطور به خانواده بگم.:324: