-
با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام به همه ي دوستان.اميدوارم منو بشناسيد .منم از اون دست كاربرايي بودم كه مشكلات زيادي داشتم ولي كمك زيادي از طرف شما دوستان نگرفتم.خواهش ميكنم حالا كمكم كنيد.
چند روز پبش خانوادم اومدند پيش ما براي عروسي.ما تهرانيم اونا شهرستان.دو روز اول خيلي با هم خوب بوديم و خوش گذشت.ولي روز سوم كه پدر و مادر قصد رفتن داشتند شوهرم از مامانم خواست كه امروز بمونند تا شب با هم بريم بيرون و خوش بگذره، جون شب اول كه مامانينام تازه از راه رسيده بودند شب دوم هم كه عروسي بودند گفتيم اون شب هم بمونند تا بيشتر پيش هم بمونيم و خوش بگذره.آخه به خاطر شاغل بودنمون دو ماه سه ماه همديگه رو مي بينم.ما رفتيم سر كار بابام هم رفت بازار.شوهرم برميگرده به مادرم ميگند حالا كه بابام رفته بيرون از دو تا مغازه قيمت يه كالاييي كه برامون واجبه رو زحمتش رو بكشه.ولي بابام توجه نكرد و يادش رفت و گفت اصلا هم مغازه اي نديدم شوهرمم بهش برخورده كه چرا براي خواستم ارزشي قائل نبودند آخه شوهرم خيلي به اين چيزا حساسه كاري كه پدر و مادرم بخوان بهشون خيلي توجه ميكنه و براش مهمه.نه اينكه پدر و مادرم اينجوري نباشن ولي مثل شوهرم نيستند و شوهرمم خيلي خيلي حساسه به احترام و ارزش.همين باعث شد ك هوقتي شوهرم اومد خونه باهاشون سرد بود ولي نه به شدت خيلي زياد با كمي حرف زدن خوب ميشد حتي هماهنگم كرد براي بيرون رفتن.با اين كه به بابابم گفتم ناراحت شد .خلاصه شوهرم نمازش رو خوند بازم با سردي رفتار كرد، يعني كوتاه نيومده بود بابام هم در حد انفجار عصباني شده بود از اين برخورد، منم كه اومدم درستش كنم خرابتر شد و بابام با عصبانيت ساعت 11 شب از تهران راه افتاد رفت خونمون با مامانينام.حالا همه چيز سرده شوهرم بابام رو مقصر ميدونه [،خانوادم شوهرم رو من چي كار كنم؟خسته شدم از بس تو اين سه سال همش سعي كردم همه چيز رو درست كنم؟حالا چي كار كنم كه همون خانواده ي خوب و صميمي بشيم آخه خيلي با هم خوب بوديم و شوهرم خيلي باهاشون راحت بود.سو،تفاهم زياد بود ولي هممون با هم حلش ميكرديم ولي اينبار خيلي حساس شده و بد، بگيد چي كار كنم.خواهش ميكنم مثل دفعه هاي قبل تنهام نذاريد..........
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام مریم عزیز شوهر منم خیلی حساسه چون خودش خیلی به احترام گذاشتن اهمبت میده
به نظر من بهتر باهاش حرف بزنی بهش بگو حتما پدرم متوجه نشده که این موضوع برات مهمه والا خودت که می دونی چقدر خانوادم دوست دارن و بهت اخترام می زارن.
تو شرایط مشابه من این چیزارو میگم جواب می گیرم .امیدوارم بدردت بخوره
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
ممنون نيلو جونم از كمكت. من اين راه رو رفتم هميشه جواب داد ولي اينبار با رفتن ناگهاني پدرم از خونش خيلي بهش برخورده و كوتاه نمياد.البته من خيلي ناراحتم و گريه كردم از اين موضوع.بهم گفته اگه تو خوب باشي من بهت ميگم چي كار ميكنم.ولي يهو كه عصباني ميشه و يادش مياد به باد انتقاد ميگيرتشون و ميگه قدم از قدم بر نمي دارم.در ضمن ميگه اونا بايد عذر خواهي كنند.خيلي داغونم خيلي فقط توسل ميكنم.البته بابابم اون شب در نبود شوهرم وقتي عصباني شد حرفاي خيلي بدي به شوهرم زده و جلوي خانوادم تحقير و مسخرش كرد.چي كار كنم.........
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
ممتون از اين كه كمكم كرديد من خيلي داغونم.هيچ اميدي ندارم .اصلا حالم خوب نيست........
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام دوست عزیز
چرا دو تا تاپیک ایجاد کردی .
ارامش خودت را حفظ کن ..
اجازه بده یکمی زمان بگذره و خودت رو زیاد توی این روابط درگیر نکن تا با گذشت زمان شوهرت هم آرام بشه بعد از اینکه عصبانیت شوهرت کم شد می تونی بهش بگی که هیچکس مثل اون نیست و بهش بگو هر کسی یه اخلاق های خاص خودش رو داره و بگو که تو دوستش داری و حمایتش برات مهمه و سعی کن حرفهایی رو که می زنه رو خوب درک کنی و از کسی دفاع نکنی و فقط بهش بگو که از نظرت بهترینه و دوستش داری و همه آدمها مثل هم نیستند و با بقیه هم فقط هر از گاهی هم کلام میشیم که نباید خرده بگیریم و توقع داشته باشیم بهش بگو اینها برامون یک تجربه است ...
و دنبال کسب آرامش برای خودتون باشید .
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام ممنون چشمك عزيز.باور كن آرامش ندارم.از روزي كه رفتند، با شوهرم اخلاقم بد شده باهاش سردم.حوصله ندارم.آخه ميدونم شوهرم تا اونا زنگ نزنند قدمي بر نميداره.حتي اگه زنگم بزنند يا بيان سرده و شايد اصلا جواب تلفنشون رو نده.شرايط بدي دارم به حاطر مشكل رحمي دكتر بهم گفته بايد باردار بشم. كم خون شدم به خاطر همين مشكل قرص ميخورم داشتم آماده ميشدم براي بارداري ولي اصلا روحيه ندارم.اصلا خوب نيستم.از همه طرف روم فشاره.مشكل خودم و بيماريم،مشكل خانواده ي شوهرم باهام و كات شدن رابطشون با من (فبلا توضيح دادم)،مشكل پدرم ميخواست جلوي شوهرم منو كتك بزنه،مشكل شوهرم كه كوتاه نمياد و تا عصباني ميشه حرفاي بدي ميزنه،غريب و تنها بودنم.بخدا از بغض دارم خفه ميشم .
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
عزیزم می دونم که شرایطت خیلی سخته و واقعا درک می کنم
ولی برای اینکه زندگیت هیچوقت تحت تاثیر نباشه بهتره سهم روابط خودت رو با شوهرت از سهم روابط هر کدوم از شما رو با خانواده هاتون جدا کنید و نزارید این مسائل توی روابط شما تاثیر بدی بگذارد .
مریم جان خواهرانه بهت می گم بچسب به زندگیت و با شوهرت خووش باش گذر زمان همه چی رو درست می کنه .
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
چشمك جون ممنون از راهنماييت.ولي وقتي ياد حرفا و كاراشون ميفتم متنفر ميشم ازشون چون شوهرم پيشمه تنفرم رو نشون ميدم.هيچكدومشون به خاطر من ذره اي كوتاه نيومدند و نخواهند اومد.دلم به چي خوش باشه كه خوب باشم.از غذا افتادم سركار ميرم ولي هيچي نميخورم ضعيف بودم بدتر شدم.......
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
[/size]مریم جان اول باید از خودت شروع کنی یعنی خودت رو دوست داشته باشی
اطرافیان هر از گاهی توی زندگی ما هستند اونم برای چند ساعت ولی تنها کسی توی زندگیت همیشه هست شوهرته و تو هم نقش هدایت داری ...و مطمئن باش بیشترین تاثیر رو تو داری .....
فرشته مهربون پست خوبی رو مثل بقیه پستهاش زده بود که یه جورایی قوت بخش دل خانومهاست :
« می گویند مرد رئیس خانواده است ، من می گویم زن هم مدیر خانواده است ، کار رئیس اداره خانواده است و کار مدیر هدایت ، و این هدایت است که اداره را بهینه می سازد .
ای زن !
اگر مدیری مدبر باشی خوب هدایت خواهی کرد و زندگی به کامت خواهد شد ، مطمئن باش .»
پس سعی کن هدایت کننده خوبی باشی و برای اینکار این رو می طلبه که اول خودت رو دوست داشته باشی و زندگیت را از تحت تاثیر قرار گرفتن ها نجات بده .
تنفر ... بدی ها ... افکار منفی ... یاد کردن از گذشته ها ... همه و همه اولین ضربه را به خودت می زند و خودت را آزار می دهد پس چه خوب است که مدبر بودن را بیاموزی .......
پس در راستای بوجود[size=medium] آمدن مشکلاتت سعی کن راهی برای حل آنها پیدا کنی و همیشه قوی باشی نه اینکه با ضعیف کردن خودت امور هدایت از دستت خارج شود ....
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
مریم جان سلام
به نظر میاد زیادی داری شلوغش میکنی..یه مشکلی پیش اومده که اصلا هم خوب نبوده ولی به هر حال پیش اومده..بین شوهرت و پدرت..بهتره اجازه بدی بین خودشون حل بشه.تو با این استرسات اونا رو هم عصبیتر میکنی.یادمه مثلا وقتی بین پدرم و برادرم بحثی میشد.مامانم مثلا میخواست بحث و دعوا رو تموم کنه اما خودش انقد شلوغ کاری میکرد که بدتر میشد و همه چیزکش پیدا میکرد تازه قوز بالای قوز هم میشد چون بابام میگفت همش از پسرش طرفداری میکنه برادرمم میگفت حرفای مامان اوضاع رو بدتر میکنه.
حالا نکنه تو یه وقت نفت این اتیش بشی..چه خبره انقد داری به خود استرس میدی..بحث تو همه خونه ها هست کم و زیادش مهم نیست...به فکر خودت باش به فکر سلامتیت..اونا هم به وقتش اشتی میکنن.تو فعلا دیگه اصلا و ابدا با شوهرت یا پدرت راجب این جریان حرف نزن..حتی اشاره هم نکن.چون اونا رو حساستر میکنی...خونسرد زندگیتو بکن:82:.شوهرت هم کم کم خودش اروم میشه
بعد از مدتی که ابها از اسیاب افتاد باهاشون صحبت میکنی..اولا با همسرت و بدون متهم کردنش و بدون اشاره به این دعوا بهش بگو به نظرش بهتر نیست وقتی به کسی محبت میکنه و احترام میذاره بدون چشمداشت باشه..اصلا محبت همراه با توقع چه ارزشی داره...ما محبت میکنیم بخاطر خودمون.یه مدت که درباره این موضوع با هم صحبت کردین اروم میشه..اگه خودش حرف دعوا رو پیش کشید بهش بگو درک میکنی ناراحته..بذار ناراحتیشو بروز بده و خودشو تخلیه کنه..بعد باهاش صحبت کن.
با پدرت هم صحبت کن و بگو شوهرت الان عضوی از خونوادتونه و باید بپذیرنش و هیچ دوست نداری پشت سرش بد صحبت کنن و مسخرش کنن.
همین کافیه..نمیخواد هم به زور اشتیشون بدی..خودشون اشتی میکنن:310:
موفق باشی
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام ممنون چشمك جون و ممنون بهار جون از راهنمايتون.باور كنيد من پياز داغش رو زياد نميكنم.ببينيد من تو شرايطي ام كه همه چشممون به منه.شوهرم انتظارش اينه كه آروم باشم حقو به اون بدم.از خانوادم ببرم.پدرم انتظار داره بگم شما مقصر نبودي و شما بيحرمت شدي.و من براش زنگ بزنم تا آروم بشه.مامانم انتظار داره بگم اين شرايط پيش اومده ببخشيد آرومش كنم تا حرص نخوره قشارش نيافته معدش درد نياد.قوي باشم تا خواهر و برادرم داغون نشند و در؟اينده اگه با همچين موضوعاتي برخوردند چطور برخورد كنند.من چي ؟چه جوري تو اين شرايط به فكر خودمم باشم مخصوصا كه حالا قصد مادر شدن هم دارم.آخه چرا دورو برم اينقدر بچه هست.يه چيز ديگه اين كه سه سال همين موضوعات بود همش هي قربون صدشون برو كه كوتاه بيان ولي بعد اين همه مدت فوران كرد آتيششون.(در ضمن ما از يه خانواده مذهبي و تحصيلكرده هستيم ولي.........)
بهار جون اين اب كي از آسياب مي افته من هر چقدر خودم رو بزنم به بي خيالي ولي از درون حرص مي خورم اينا به خودشون نميان مغرورند و خودخواه در ظاهر ميگنند مريم جان آروم باش.حرص نخور ولي الكيه شايد حالا حالاها به فكر نيافتند
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام مریم جان به نظر من اشتباه کردی که به پدرتون گفتید که چرا سوال نکرده اند . اگر هم شوهرتون سوال می کردند که بابا سوال کردند یا نه می گفتید که من نپرسیدم و خودت بپرس و اگر هم سرد رفتار می کرد . به پدر می گفتید که اطلاعی ندارید شاید خسته شده. می گذاشتید پدرتون بروند شهرشون و بعد بهشون دلیل واقعی سردی شوهرتون رو می گفتید.
یک کمی این وسط باید بیطرف رفتار می کردید و در مقابل شوهرتون حق رو به شوهرتون می دادید و بهش می گفتید که من هم ناراحتم حالا می شه چیکار کنیم این همه خرج کردیم پس بیا خودمون با رفتارهامون این زحمت هامون رو پایمال نکنیم و.................. شما باید در عین حال که به خانواده احترام می گذارید ولی حق رو به شوهرتون بدهید (اما راستش رو بخواهی خودم هم مثل شما یه وقتایی بین خانواده و شوهر گیر می کنم گاهی اوقات همین سیاست بیطرفی رو در پیش می گیرم و جواب می ده و گاهی اوقات هم نه و حسابی همه چیز قاطی می شه).:72:
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
مموش جان مرسي از توجهت.ولي قبل از سوال من خودش از بابام پرسيد و بابام پشت تلفن گفت خودت بايد بري فلان جاو قيمت بپرسي شوهرم بر ميگرده ميگه اينو كه خودم ميدونستم چون وقت نداشتم و شما هم اونجايي زحمتش رو بكش بابام برميگرده ميگه هرچي پول بيشتر بدي جنس بهتر ميگيري (اين در صورتيه كه شوهرم خيلي تحقيق كرد و مي خواست با سوال بابام مطمئن بشه بعد بره برام به عنوان هديه روز زن بخره.كه شوهرم ناراحت شد و بابامم ميگه من اصلا نميدونستم كه اين موضوع ناراحتش ميكنه.من اصلا روحمم خبر نداشت تا اين كه پشت تلفن شوهرم با ناراحتي و عصبانيت تعريف ميكنه همچين ماجراي پيش اومد و منم تمام تلاشمو كردم كه نه سيخ بسوزه نه كباب و انگار توجيهات و حرفام اين بار فايده نداشت و و منجر به آتشفشان شد كه بعدش رو خودت ميدوني عزيزم.
در ضمن عزيزم خانوادم اصلا طبيعتشون اينجوريه يكي سرد باشه همه درگيرند و سرد ميشند و هزار بار ميپرسند چرا اينجوريه چرا اين رفتارو داره ي تا درستش نكنم هيچكي قدمي بر نميداره تا از دل در بيارن.يه وقتايي مي پرسند در واقع بيشتر مواقع همينجورند تا ناراحتي ها از بين بره اونم بازم با تلاشا و حرص خوردناي منه چون اكه اين كارا رو نميكردم تا الان ما كات كات بوديم.ولي اين بار بابا ميگفت چرا اينجوريه مگه من آلت دستشم مسخرم كرده با عصبانيتا...........
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
ببین مریم جان تا وقتی حد و مرزهای روابط و زندگی تو و دیگران معلوم نباشه همه چی قاطی میشه.همه از تو انتظار خواهند داشت و تو باید مسئول بالا و پایین شدن فشار و سردرد دختر همسایه هم باشی...
بشین با خودت صادقانه بنویس واقعا اونچه که به شخص تو مربوطه چیه و اونچه که دیگران خودشون بعنوان یه ادم عاقل و بالغ حل کنن چیه؟
خواسته هات رو الویت بندی کن..مسائلت رو اولویت بندی کن..به اندازه اولویتشون بهشون بها بده..
الان اولویت اول سلامت توست..بعد رابطه ات با همسرت و .....
بهت گفتم بازم یاداوری میکنم مریم جان بذار هر کس باید بابت اشتباهاتش سختی بکشه و تاوان بده و جبران کنه..پدرت یه سری اشتباهات داشته همسرت هم همینطور..الان دارن تاوان اشتباهاتشونو میدن...بلاخره یاد میگیرن کجا اشتباه کردن اما وقتی خشمشون فروکش کرد.
نقل قول:
بهار جون اين اب كي از آسياب مي افته من هر چقدر خودم رو بزنم به بي خيالي ولي از درون حرص مي خورم اينا به خودشون نميان مغرورند و خودخواه در ظاهر ميگنند مريم جان آروم باش.حرص نخور ولي الكيه شايد حالا حالاها به فكر نيافتند
خوب نیفتادند..خودشون ضرر میکنن و ارتباط لذت بخش پدر زن و داماد که میتونه تا حدی شبیه پدر و فرزندی باشه رو ازدست میدن.شما میخوای تا اونموقع حرص بخوری؟؟
تا زمانی که انقد روی قهر و بحث اونها زوم کردی رابطشون خوب نمیشه..چون یه قانون وجود داره در کائنات که اونچه که بهش خیلی فکر کنیم که به باورمون تبدیل بشه برامون اتفاق میفته و فرقی نداره خوب باشه یا بد..پس تا وقتی میگی اینا مغرورن اشتی نمیکنن دعا دارن همینطور قهر میمونن.
شما از این فرصت استفاده کن و روی خونسردی و قدرت کنترلت کار کن..گاهی یه موضوع رو باید رها کرد تا به نتیجه برسه..انقد به خودت همسرت و پدر و مادرت انرژی منفی نفرست..نگرانی یه جور انرژی منفیه.
صبور باش مریم جان..صبور واقعی..زندگی کن و لذت ببر
موفق باشید
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
مرسي بهار جون.تلاشم رو ميكنم الان كه خيلي داغونم صبحم با شوهرم دعوام شد و گوشيمو خاموش كردم هنوز ازش خبر ندارم.آخه شوهرمم خيلي از كاراش شعاره.خيلي قولا بهم داده و عمل نمي كنه و دلم پر شده.ديشب ا زخستگي خوابش ميومد ازم خواست تا آرومش كنم و بخوابه بعد بيدار شه برا ي شام ولي خوابيد بي توجه به بي حالي و ضعفم .صبحم پا شد اومد با آرامش بيدارم كرد خواستم خودمو لوس كنم و يه ذره ناز كنم ديدم از كوره در رفت در حد انفجار مخواستم بفهمه نبايد تا صبح ميخوابيد اونم بي توجه به من ولي ديدم بدتر از بابام شده خودش بابامو مسخره ميكرد كه عصبانيب بشه اينجوري ميشه ولي خودش عين همونو تكرار كرد .ديگه حوصله ندارم.خيلي خيلي مهربونه و خيلي دوستم داره و برام همه كار كرده ولي نميدونم جرا اين رفتاراش حوصلمو سر ميبره.........چون خانوادش هم خيلي مذهبي بودند و تو اين سه سال بلاهايي سرم آوردند كه يه كافر اين كارو نميكنه خانوادش منظور مامانشه و هميشه، هم من وهم خانوادم رو نفرين ميكنه مادرش، كه شما پسرم رو ازم گرفتيد در صورتي كه به والله قسم اينجوري نيست و خيالاته خودشه، ديگه كاري كرد كه همه همه چيز رو از چشم من ميبينند.اي كاش صبوري نميكردم فقط به خاطر احترام و حرمت نگه داشتن سه سال حرف شنيدم حالا از همه جا رونده شدم.به خاطر همينه كه تا شوهرم كارايي كه تو عصبانيت ميكنه باعث ميشه ازش دور شم چون رفتارش عين مامانش ميشه .در ضمن بهار جان من خيلي دلم به حال ديگران مي سوزه و هميشه ديگران تو اولويتند بعد خودم.رو خانوادمم خيلي تعصب دارم......
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
نمي دونم چرا اينجا اينجوريه و كسي نميخواد كمكم كنه.واقعا احتياج به شنيدن نظراتتون دارم.
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
به نظرتون به پدرم زنگ بزنم؟آخه دلم يه طوريه هنوز؟
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
مریم جان می تونی به پدرت زنگ بزنی ولی در مورد مشکل با او صحبت نکن زنگ بزن خیلی صمیمی و مثل یه دختر و پدر باهاش صحبت کن و حال همه رو بپرس و باهاش بخند ولی کاری به روابط پدرت و شوهرت نداشته باش .
اجازه بده زمان رابطه رو درست کنه چون اگه شوهرت و پدرت ببینند که کسی به اینجور روابط بها نمی ده کم کم خودشون فراموش می کنند ولی اگه همش تکرار بشه بیشتر نمک به زخمشون می پاشی و عمیق ترش می کنی ....
پس اجازه بده زمان خودش مشکل رابطه رو حل کنه ........
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
چشمك عزيزم ممنون كه اين قدر پيگير مشكلمي.آخه ديشب شوهرم ميگفت بذار يه مدت نبودن منو احساس كنند حالا بهشون نشون ميدم هنوزم تهديد ميكنه.ميگه اگه براي خواهرت خواستگار بياد من بهش ميگم بابات چه جوريه......از طرفي هم تا من وسايلي كه باباينا آوردند برامون يا جا گذاشتند وقتي با عصبانيت مي رفتند ميبينم و دلم ميگيره. اومد بغلم كرد و گفت حواسم هست وقتي وسايلشون رو ميبيني دلت ميگيره و آرومم كرد ولي نميدونم چرا اينجوري ميگه.....خيلي ميترسم آخه زمان ممكنه كينشون رو كهنه كنه و ديگه نخوان با هم روبرو شند.
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
مریم جان به هر حال مجبورند یه جاهایی با هم رودرو بشوند که مجبورند به خاطر شرایط با هم خوب باشند ولی عزیزم تو سعی کن فقط شوهرت رو اروم کنی نه اینکه بین قضیه پدرت و شوهرت قضاوت کنیااااا نه بلکه نکات مثبت شوهرت رو بگو و تحسنش کن و بگو که همیشه کنارشی و چقدر دوستش داری و می تونی بگی که چقدر به آرامش کردن های او نیاز داری و دلت می خواد که همیشه حماییت کنه و کنارت دوشادوش هم مشکلات رو حل کنید ولی حواست باشه که حرفی از پدرت نزنی ...
اگر هم شووهرت بحث رو به پدرت کشوند فقط گوش کن و چیزی نگو و بهش بگو که پدرت دوستش داره و قبولش داره ...
یه جایی خوندم وقتی دونفر با هم مشکل پیدا کردند و به هیچی صراطی هم مستقیم نبودند در موردشون پیش هم به طور جداگانه بگو که چقد دوستت داره و همهش می گه که تو بهترینی فقط بعضی اوقات سوءتفاهم به وجود میاد که نباید کش داده بشه .....و بگو که اون نسبت بهت احساس خوبی داری و تورو توی دلش قبول داره ..
امیدوارم منظورم رو متوجه شده باشی .....
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
ديروز مادرم بهش پيام داد و كلي براش نوشت كه نميخوايم اينجوري بشه و اونجور بمونه ولي شوهرم جوابش رو نداد وبه منم چيزي نگفت مامان پيام داده ،در صورتي كه هميشه ميگفت من خودم تو گوشيش پيامو ديدم.شوهم كينه ميكنه كوتاه نمياد سر كاري كه برادرش بر عليه اون انجام داد رابطشو كات كرد و ديگه نه حرفاي من و پدرش هيچكي اثر نكرد و خونه ي برادرش نميره حتي وقتي پدر شد بهش تبريك نگفت چه برسه به اينكه بره خونش.به نظرتون اينجا كوتاه مياد خيلي مي ترسم..........
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
مریم جان سلام
اولین چیزی که به ذهنم میرسه اینه که چرا روابطتت با خانواده همسرت کات شده؟
این موضوع در حساس شدن همسرت نسبت به خانوادت خیلی دخیله.
نمیدونم چرا روابطتت باهاشون خرابه...اما حتما حتما از یه راهی باید وارد مصالحه بشی...چون قصد بارداری هم داری...بالاخره اینجور روابط تیره و تاریک اصلا درست و خوب نیست.
اگر خواستی یه تاپیک در مورد اختلافت باهاشون باز کن
مریم جان..اتفاق وحشتنکی نیفتاده که انقدر خودتو باختی...یه اختلاف سادست و مطمئن باش به زودی زود حل میشه.
فقط شما با همسرت سرد و بداخلاق نباش ..چرا که نه تنها کمکی به وضعیت موجود نمیکنه بلکه بیشتر همسرت رو تحریک میکنه و با خودش میگه ببین به خاطر پدرش داره با من چطور رفتار میکنه
فعلا به همسرت کاری نداشته باش..اونم الان دلخوره(درست یا غلط)..بذار کمی بگذره تا این حسش کمتر بشه
مریم جان سعی کن همسرت رو با حرفهایی قشنگ و محبت آمیز اروم کنی...بهش بگو من کار پدرم رو اصلا تایید نمیکنم
از اون طرف به پدرت بگو کار همسرم خوب نبوده و حسابی پشیمونه اما روی صحبت رو نداره...
با پدرت رابطه داشته باش...اما نه جلوی همسرت.بهش زنگ بزن..اگر راجع به این موضوع حرفی زد خیلی مودبانه و حق رو بهش بده تا ارامش کنی
خانومی از مادرت بخواه دیگه به همسرت پیام نده.این کار غلطیه..هم ممکنه حرمتها شکسته بشه و هم ممکنه این مشکل رو بدتر و پیچیده تر کنه
و حتی ممکنه همسرت رو بیشتر روی رفتارش ( بی توجهی به اونا ) قاطع تر کنه
در نهایت مریم جان توکلت به خدا باشه
بدون که اگر خدا بخواد همه چی درست میشه.در این ماه عزیز که ماه خداست ازش بخواه تا کمکت کنه
منم برات دعا میکنم.
نماز غفیله رو بین نماز مغرب و عشا بخون که واقعا معجزه میکنه
موفق باشی عزیزم
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام مريم عزيز.خيلي ممنون از لطفت كه كمكم كردي.مريم جون در مورد اختلافم با خانواده همسرم قبلا خيلي توضيح دادم تو تاپيك (رفتارها ي كلي من با خانواده همسرم چه جوري باشه )؟مشكل حساسيت مادرشوهرم به منو همسرم و خانواده ي منه.اصولا آدم بدبينيه و گيرشم فقط و فقط روي منه.
در مورد رابطم با خانواده خودم و اينكه چرا اينجور يشده به اين دليل مي ترسم كه ما خيلي با هم خوب بوديم و همديگه رو دوست داشتيم و داريم براي همين برامون خيلي سخته باورش.ولي رابطم با شوهرم خيلي خوب شده عين همون رابطه اول انگار اتفاقي نيافتاده ولي يواش يواش دارم آرومش مي كنم.اونم خيلي از اون موضعش پايين اومده ولي هچنان ميگه براي تعطيلات بريم شمال مي رسونمت وخودم ميرم جاي ديگه حالا نميدونم راست ميگه يا نه .ببين مريم جون من در عين اينكه سعي ميكنم آروم باشم و به بقيه هم اين حس رو بدم ولي درگيري ذهنيم زياده.همش به اون شب فكر ميكنم به كار شوهرم.به كار پدرم،به كار مادرم به حرفاشون و توهيناشون و رفتنشون.حالم خيلي بد ميشه خيلي ناراحتم و دغدغه دارم.دوست دارم زمان به عقب برگرده و اين چيزا اصلا اتفاق نيافتاده باشه....اصولا آدميم كه هيچ خاطره بدي از ذهنم پاك نميشه و با جزيياتش تو ذهنم مي مونه د رصورتي كه خاطره خوب نه.چي كار كنم مريم جان؟تا اينجاشو با كمك چشمك عزيز و بهار تونستم حالمو بهتر كنم.حالا شب ليله الرغائب به پدرم پيام دادم كه آرزو ميكنم آرزوهاتون برآورده شه تو شب آرزوها بابام برميگرده بهم ميگه آرزوم احترامه نه بي عزتي و بي احترامي.اميدوارم امشب يه تغيير نگرشي در خودتون ايجاد كنيد خيلي ناراحت شدم و دلم گرفت ولي به روي خودم نياوردم آخه بابابم اون شب خيلي حرفاي بدي زد..............زود از كوره در رفت و همين كارو بدتر كرد........
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام مریم جان
یه سوال ازت میپرسم
این فکر کردنات به اینکه اونشب اون چیکار کرد..این چیکار کرد...چه کمکی به تو و حل مشکلت میکنه!؟!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مریم جان برخی اوقات نباید حتما کاری کرد..برخی مواقع لازمه اجازه بدی زمان و گذشتش مشکل رو حل کنه.
شما الان میخوای دو تا کش رو بکشی و به زور بهم برسونیشون...اگر این کش در بره خیلی خیلی به اون دو طرف آسیب میرسه.
نکن این کار رو...حساسیت موضوع رو زیاد داری میکنی خانومی
به زور شوهرتو نبر اونجا...اگر به زور ببری قطعا رفتار خوبی نخواهد داشت و وضعیت ازین بدتر میشه
اینم خیلی عادت بدیه که داری ها !
که خاطرات خوب پاک میشه بد نه....اینجوری میشی یه آدم کینه ای و عقده ای...از امروز یه دفتر بردار خاطرات خوبتم توش بنویس تا هروقت یادت رفت مرور کنی...
ین عادت باعث میشه هیچ وقت هم قدردان زحمات کسی نباشی اما تا بهت بدی کردن همیشه جلو چشمت باشه
وقتی پدرت اونجوری جواب مسیج شما رو میده بگو باشه بابا..چشم...نیت دل ما هم همینه..از همین راه دور دستتونو میوسم.
مریم جان من دارم بهت هشدار میدم:
1.بیخودی انگشت در لونه زنبور نکن و حساسیت همسرتو به این موضوع زیاد نکن
2. اتفاقات اون شب رو فراموش کن..چون فکر به اون اتفاقات و ناراحت کردنت کمکی بهت نمیکنه و بدتر ازز اون آسیب پذیرت میکنه..ممکنه همسرت بگه مثلا چرا غذا نمک نداره و چون شما ازش دلخوری باعث انفجارت بشه
دقت کن خانومی
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام مريم عزيز.ممنون از لطفت.مريم جون من رابطم رو باهاش خيلي خوب كردم انگار اتفاقي نيافتاده.ولي مريم جون خب پنج روز تعطيله منم دلم ميخواد بريم مسافرت خونه بابام از چند ماه قبل براي اين تعطيلات برنامه ريختيم چون هردو شاغليم فرصت نميشه كه تو حالت عادي بريم.....مريم جون بخدا دلم تنگه.خستم افسرده شدم.اصلا برنامه رفتن نداريم .....ما خيلي به هم وابسته بوديم منظور منو شوهرم و خانوادمميم ولي حالا اينجوري ميشه.......بهترين موقعيت بود تا كدورت رو از بين ببرند .15 خرداد روز پدر هم هست اگه به بابام تبريك نگه چي...ميدونم نميگه اون ميگه بابات بايد عذر خواهي كنه و ما رو دعوت كنه والا نميرم خونش.در صورتي كه خودشم مقصره .اون تو خونه خودش با بابام سلام نكرد بابام پاشد دست بده سرشو كج كرد رفت تو اتاق اونم دوبار خب هر كي باشه بهش برميخوره اونم بابام كه اين همه سال ازش بزرگتره......چي كار كنم ميدونم اگه نريم همش تو اين چند روزه دمقم......ديگه حوصلشو ندارم خب چرا من نبايد مثل همه از تعطيلات لذت ببرم چرا بايد هميشه نگران رايطشون باشم . همش بگم خدايا نكنه اينجوري بشه اون حرفي بزنه اون ناراحت بشه............
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
]چرا کسی جوابمونمیده........ بچه ها شوهرم میگه بریم برای تعطیلات ولی من نمیام خونه ی شما خودت برو باید دعوت کنند...منم میگم نمیام
چی گار کنم؟حستم؟دلم تنگه.......
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
واقعا ممنون از راهنمایی و لطفتون از این که تنهام نذاشتید.
:316:
دوستون دارم........
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام مریم جان
7 ماهه به دنیا آمدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دختر خوب کمی صبور باش
خوب تبریک نگه.
چرا انقدر بزرگش میکنی؟مثلا اگر شوهرت تبریک نگه از پدر بودن پدر شما چیزی کاسته میشه؟
تا وقتی انقدر یه چیزی رو گنده میکنی برای خودت وضع همینه
قبول کن اختلافی رخ داده ...و اینم طبعاتشه...
وضعیت هم همیشه اینوطوری نمیمونه
برای خودت هم از کاه کوه نساز
همه دوست داریم روزای پدر و مادر رو همسرامون تبریک بگن به والدینمون
حالا اگر نمیگین هم که نباید زیمن و زمانو بدوزیم بهم
بذار در ایجاد این روابط خودش تصمیم بگیره
من و همسرم هم همینطوریم
مثلا همسرم میگه خواهرم امروز بیمارستان بستریه و عمل داره
دیگه بقیه اش به عهده خودمه.دوست داشته باشم برم سر بزنم میرم و نداشته باشمم نمیرم
همسرم هم در مقابل خانواده من اینوطوره
قرار هم گذاشتیم هیچ دلخوری پیش نیاد
چون وقتی بحث اجبار پیش میاد مسائل دیگه هم مثل:
تو گفتیا....دیدی گفتی زنگ بزن منم زدم..دیدی چی شد...
پیش میاد.
اگر میتونی جایی مثل پارکی ...هردوشون رو ببر تا غرورو هیچکدوم خورد نشه.
ببین اگر موقیعت خوبه این کار رو بکن..اگرم نه..نکن
خیلی محتاط و زیرک زفتار کن
در نهایت مریم جان به نظرم صبوری کنی خیلی بهتره
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام مریم عزیز ممنون از راهنماییت.
هفت ماهه به دنیا نیومدم بس که از استرس خسته شدم و هرروز به امید اینکه امروز همه چیز خوب میشه منتظر موندم دوست دارم هر چه زودتر این قضیه تموم بشه.
راستش مریم چون من روز شنبه با اس ام اس در مورد اون شب گه شما بزرگش کردید به اون حدتی که شما فکر میکردید نبود،چرا عصبانی شدی و کلی لز این حرفا براش نوشتم و کلی هم قربون صدقش رفتم و از ش خواستم که شما زنگ بزن به شوهرم بگی چرا نیومدید تعطیلات کی میایید.ببین مریم عزیز یه جوری ننوشتم که از کارایی که کرده شرمندش کنم هم اینکه همه ی حقیقت رو بهش گفتم در مورد اشتباهاتش هم اینکه نوشتم شوهرم دوستش داره و همه کار به خاطرش میکنه ولی بهم جواب نداد و هیچ تماسی هم با شوهرم نگرفت.
واقعا کار بابام منوپیش شوهرم شرمنده کرده و حالا شوهرم میگه بابا حتی زنگم نزده که چرا نیومدید براش مهم نیست .حالا میخوام امروز به بابام زنگ بزنم به نظرت کار درستیه؟چی بهش بگم.تو رو خدا نگو مریم جون که بذار زمان بگذره چچون هردوشون رو میشناسم بابام پیامای منم خونده و به مرحله ای رسیده که غرورش نمیذاره شوهرمم فقط منتظر یه تماس و گفتن اینکه حالتون خوبه چی کار کنم؟به نظرتون بابام چی کار میکنه؟
در ضمن شوهرم روز پدر رو به بابام تبریک نگفت......
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام دوستای گلم بابام پیام داده ب شوهرم بعد دوهفته ولی جوابشو شوهرم نداده.چی کار کنم/چه جوری حرف زنم که راضی شه جواب بده.بهمم نگفت بابا پیام داده......کمکم کنید خواهش میکنم؟نیاز به کمکتون دارم.....
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
پس چرا کسی کمکم نمیکنه....من هر بار از شما کمک میخوام کسی راهنماییم نمیکنه.الان دو تا موضوع رو باز کردم ولی همه نمیان.....خواهش میکنم.......................:316::316::302::3 25::325::325::325::325::325::325
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
یعنی اینجا کسی نمی خواد کمکم کنه چه دوستای خوبی دارم........
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
سلام دوستای عزیز.هر چنذ اینهمه ناله و درخواست کمک کردم ولی..........رابطشون خوب شده و دگه مشگلی ندارند ولی بازم میترسم چون رفتاراشون همون هست دعا میکنم دیگه به مشکل برنخورند...........
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
عزیزم من دلم می خواست کمک کنم ولی وقتی نمی دونم چه کار باید کرد نمی تونم کمک یا نظری بذارم. احتمالا بقیه هم همینن گلم. خوشحالم که حالت بهتره :72:
-
RE: با مشكل بين پدر و شوهرم چه جوري رفتار كنم تا رابطشون خوب بشه
مرسی از لطقت عزیزم.ولی حالم خیلی بد بود خیلی......
:46::46::46::46::72: