من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
سلام.خوبید؟ من 22 سالمه و چهرم خوبه و از همه لحاظ خوبم.ولی بخاطر اینکه راه دور رفتم دانشگاه و بی توجهی خانوادم و اینکه دوستای خوبی نداشتم...رابطه زیاد داشتم و بکارتم رو هم از دست دادم.آخرین رابطم با یک آقایی بود همشهریم که از طریق سایت همسریابی آشنا شدیم و همه چیز خوب بود تا بعد از 1 هفته رفتم خونش و یه معاشقه کوچیک داشتیمو بعد از چند روز فهمیدم بم خیانت کرده.پدرم معلوله.مادرم دوست پسر داره.با دوست پسراش اس ام اس غیر اخلاقی میدن و رابطه داره باشون.دارم خونه نشین میشم.دارم افسرده میشم.اس ام اسای مامانمو که یواشکی میخونم دیوونه میشم.دوست دارم ازدواج کنم ولی کسی که دوسش داشته باشم نیست.همه مردا در حقم نامردی کردن..واقعا داغونم.گاهی نماز میخونم.دعا میکنم.دلم شکسته.از همه چیز.تنهام.الآن با گریه دارم واستون مینویسم.
فقط خواهشن راهنمایی کنید.نه سرزنش.من اوضاع روحی بدی دارم.هم ج-ن-س بازی هم داشتم.خ-و-د ارض-ایی هم داشتم.نمیدونم چه کنم.راهنماییم کنید.
RE: من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
انشاله از خدا کمک بگیر و حتما به یک مشاور و روانشناس و یاحتی روان پزشک مراجعه کنید.من هم به عنوان خواهرتون دعا میکنم....
RE: من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
من اگر اسم مشاورو جلو خانوادم بیارم هی بم تیکه میندازن و بم پول نمیدن.واسه همین اومدم اینجا تا دوستان با تجربه ازم سوال بپرسن و راهنماییم کنن.چند بار به خود کشی فکر کردم .ولی از ناشکری میترسم.از خدا میخوام هر روز که یه جوری اوضام درست شه.
RE: من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
سلام. دوست عزیز.
خوش اومدی به همدردی:72:
اینجوری که برامون تعریف کردی، زندگی خوبی نداشتی تا اینجاش. و راه های اشتباه زیادی رو رفتی.
اما از این به بعدش رو خودت انتخاب میکنی که به همین صورت پیش بره یا اینکه بهتر باشه یا حتی (خدای نکرده) بدتر.
الماس جان، شما الان دانشجو هستی؟
اطلاع داری که دانشگاهتون مرکز مشاوره داره یا نه؟
اینم متوجه نشدم که گفتی دانشگاهتون توی شهر خودتونه یا نه.
RE: من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
در ضمن من با هر مردی بودم صادقانه فقط با اون بودم.همیشه نامردی از طرف مردها بوده.نا پدری هم دارم.پدر خودم اعتیاد داشت.اعتماد به نفسمو از دست دادم یه مقدار.
خانم(دختر مهربان)من دانشجوی یه شهر دیگه ام. دانشگامون داغونه مشاورش واقعا بیتجربست.میترسم حالمو بدتر کنه.ترم آخرم.:82:[
RE: من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
سلام الماس جان...به همدردی خوش اومدی
شاید نتونم حالت رو خیلی خوب درک کنم اما میتونم حدس بزنم چقد ناراحتی.
پدر معتاد..مادری با روابط نادرست..شرایطسختی داشتی..اما یادت باشه اراده ادما ازشرایط سختتره...
مهم اینه که حالا که شرایط برات سخته و اذیتت میکنه دیگه خودت خودتو اذیت نکنی...ببین عزیزم نمیشه ازمردا خرده گرفت..نمیشه به همشون تذکر داد...ما نمیتونیم به اون اقا بگیم چرا با الماس همچین رفتاری کردی.اما میتونیم به تو بگیم الماس جان مواظب خودت باش..هم جسمت هم روحت...
خودتو در اختیار هر کسی نذار که بیاد یه خط روی تن و روحت بندازه و بره...
دیگه گذشت..الان فقط به فکر خودت باش..دیگه اس ام اسای مامانتو نخون..تمرکزتو فقط بذار رو خودت..حتما پیش یه مشاور برو..لازم نیست به خونوادت بگی پیش مشاور میری.
اما به عنوان قدمهای اول بهت میگم تموم خاطرات منفیت رو بنویس..احساساتتو تخلیه کن..خطشون بزن و بنویس بخشیدم و رها کردم و بسوزونشون..خاکسترشو تو اب بریز.دیگه هم بهشون فکر نکن.
دلت زخم خورده باید خیلی مراقبش باشی..ارتباط با خدا کمکت میکنه..همینطور که میشینی باهاش حرف بزن..ازش کمک بخواه...خودتو دوست داشته باش..به خودت نامه بنویس و بگو چقد خودتو دوست داری و چقد نگرانشی و الان میخوای بهش کمک کنی..
زمان بده..اروم اروم زخمهاتو درمان کن...اگه از چیزی ناراحت شدی بیا اینجا بنویس.
موفق باشی:72:
RE: من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط almas22
سلام.خوبید؟ من 22 سالمه و چهرم خوبه و از همه لحاظ خوبم.ولی بخاطر اینکه راه دور رفتم دانشگاه و بی توجهی خانوادم و اینکه دوستای خوبی نداشتم...رابطه زیاد داشتم و بکارتم رو هم از دست دادم.آخرین رابطم با یک آقایی بود همشهریم که از طریق سایت همسریابی آشنا شدیم و همه چیز خوب بود تا بعد از 1 هفته رفتم خونش و یه معاشقه کوچیک داشتیمو بعد از چند روز فهمیدم بم خیانت کرده.پدرم معلوله.مادرم دوست پسر داره.با دوست پسراش اس ام اس غیر اخلاقی میدن و رابطه داره باشون.دارم خونه نشین میشم.دارم افسرده میشم.اس ام اسای مامانمو که یواشکی میخونم دیوونه میشم.دوست دارم ازدواج کنم ولی کسی که دوسش داشته باشم نیست.همه مردا در حقم نامردی کردن..واقعا داغونم.
گاهی نماز میخونم.دعا میکنم.دلم شکسته.از همه چیز.تنهام.الآن با گریه دارم واستون مینویسم.
فقط خواهشن راهنمایی کنید.نه سرزنش.من اوضاع روحی بدی دارم.هم ج-ن-س بازی هم داشتم.خ-و-د ارض-ایی هم داشتم.نمیدونم چه کنم.راهنماییم کنید.
دوست عزیزم من مشاور نیستم توی این زمینه ها هم زیاد تجربه ندارم
اما اون چیزی رو که قرمز کردم بیشترش کن حتما کمک ات می کنه:72:
RE: من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
من با یک آقایی رابطه ج-ن-سی داشتم.ساکن شهری هستن که دانشجوی اونجام.اسشون اخلاقشون بد بود.گیر میدادن.بد وبی راه میگفتن.رابطمو قطع کردم.بعد از مدتی با کلی گریه زاری برگشت .از همون اول قصدش ازدواج بود.حدود 1 ماهه که اخلاقشون خیلی خوب شده.نمیدونم ازدواج کنم باشون یا نه.من قبلا دوسشون داشتمو ولی از بس اذیت کردن من دیگه زساد علاقه ندارم بشون.مرده خوبی هست.ولی سابقه ی بد اخلاقی داشته.چه کنم؟
RE: من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
سلام. الماس جان شاید من نتونم درک کنم توی چه شریطی هستی اما کسایی رو دیدم که شرایط مشابه با شما رو داشتن...
چون توی شرایط بدی هستی فکر میکنی بهترین راه برای فرار از این وضعیت ازدواج یا ارتباط با جنس مخالف
باور کن تا موقعی که برای فرار از مشکلات به این و اون متوسل بشی وضعیت همین طور بدتر میشه
مگه این بنده های خدا چی میخوان بهت بدن که خدا نمیتونه؟! تلاش کن باور کن خدا بهترشو بهت میده
باید به توانایی خوت ایمان داشته باشی ...باید اول از همه برای خودت ارزش قائل بشی
باید کاری کنی که دیگران ارزوی رسیدن بهت رو داشته باشن
..
اون دختری که توی وضعیت شما بود مجبور بود کار کنه که خرج اعتیاد پدرش و بده ..که پدرش جلوی مردم ابرو ریزی نکنه
درس خوند تلاش کرد یه دانشگاه خوب قبول شد ..توی درسش ان قدر موفق بود که بورسیه هم شد ..سرکار هم رفت ..ازدواج هم کرد (البته ان قدر سرش شلوغ بودو از داشته هاش راضی نمیخواست ازدواج کنه میگفت دست و پا گیره ..:163:)
الان به جایی رسیده که دیگران حسرت رسیدن بهش رو میخورن ..
این انگیزه ای که شما یا کسایی که وضعیت مشابه رو دارن خیلی بیشتر از بقیست همین هم باعث میشه زودتر و بیشتر از بقیه پیشرفت کنی
باور کن دست اوردهای بزرگ و ادمهای بزرگ از دل سختیها بیرون میان
راه سختی در پیش داری اما وقتی به نتیجش فکر کنی میبینی ارزشش رو داره عزیزم
...
من جای شما بودم دیگه اس ام اس های مادرم رو نمی خوندم که ذهنم رو درگیر نکنم تا بتونم برای پیشرفت خودم بهتر تلاش کنم :72:
RE: من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
سلام
عزيزم الان اصلا شرايطي نيست كه بخواي واسه ازدواج تصميم بگيري
يه مدت خودتو بساز و ازين وضعيت بيا بيرون,در مورد ازدواج اصلا تصميم نگير چون از چاله به چاه ممكنه خودتو بندازي
اولا كه اخلاق بد هميشه بده و تو از ترس تنهايي نبايد به هر چيزي چنگ بزني
دوما همه ما پر از اشتباه و خطاييم تو اول سعي كن دلتو اروم كني و خودتو به خدا نزديك كني
نه زوركي و با اكراه ,نه اينكه ظاهري,بشين و با خودت كنار بيا ,از زندگي چي ميخواي و از كارات پشيموني يا نه ميخواي ادامه بدي
اول مسيرتو مشخص كن و ببين چرا از مادرت ناراحتي,دوست داري بچه خودت راجع بهت چه فكري بكنه,همسرت باهات چجور باشه,مشخصه كه دنبال ارامشي
راه رسيدن به ارامشو بيدا كن واسه خودت,مگه همه زندگي سكس و بودن با يه ادم ديگه و لذت بردن جسميه؟
تو سكس و معاشقه رو به شدت واسه خودت عادي كردي و اينقدر بهش پر و بال دادي كه لذت اصليو ازش نميبري,با هزار نفر ديكه هم كه باشي همينه.لذت جسمي و روحي كنار همه كه ادمو اروم ميكنه
خودتم ميبيني كه ارومت نكرده چون اگه ميخواست جواب بده با اينهمه تجربه كردن تا حالا جواب داده بود و امروز اين حسو نداشتي
ازدواجم بكني فردا مياي ميگي خسته ام و شوهرم بداخلاقه و..
اول راه خودتو مشخص كن و به كاراي مادرم و پدرم و.. هم فكر نكن
بخواي نخواي اونا جزيي از زندگيتن تو خيلي كه بتوني ميتوني خودتو تغيير بدي نه اونارو
خودتو دوست داشته باش و اينقدر درحق خودت ظلم نكن
ما ادما با كوچكترين چيزي شاد ميشيم,شادي واقعي رو بيار پيش خودت و سرتو به يه كار حسابي گرم كن تا احساس بهتري نسبت به خودت بيدا كني
دنبال بهونه نباش.موفق ميشي مطمين باش
RE: من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
از همه ممنونم . به حرفاتون فکر میکنم.و ممنون که وقت گذاشتین.بازم اگه مطلبی به ذهنتون رسید بگید.دوستان عزیز لطفا مقایسه نکنید.هر کسی شرایط خودشو داره.میدونم دارید کمکم میکنید و از صمیم قلب ممنون.و خدا همتون رو خیر بده ایشالله...من به ازدواج فکر نمیکنم و اول خود سازی رو شروع میکنم.میخوام 1 کاغذ بر دارم و تجارب بدمو بنویسم و ... .
RE: من افسرده شدم بخاطر چند مسئله.
baz salam.mamnun ke komakam kardin...ye soal daram...man bekhatere inke darsam dar hale etmame va sharayete malio seniye khobi daram khasegar daram...hamashono bi dalil rad konam...?masaleye bekaratam ro che konam?...va inke bezarid rastesho begam man har che konam meyaram pol va chehre hast...baghiyasham moheme ...vali inam moheme!!!!vali ye khasegar daram darskhune vali pol nadare ziyad taghriban hamashun darskhonan vali ya pol nadaran ya ghiyafe nadaran...hey ba khanevade tamas migiran...man radeshun konam?akhe mamanamam hei sarzanesham mikone...chekar konam
man har che konam pol va zibaii vasam khili moheme nemikham chenin adami basham chon babamam khili khoshgel bod vali khaen bod.chekar konam[align=left:72:
moshaverane ba tajrobe...har chi began gosh mikonam va amal mikonam
ویرایش مدیر همدردی: پستهای فینگلیسی حذف می شود، فعلا تاپیک قفل می شود، لطفا بعد از اینکه این پست را فارسی کردید از طریق لینک ارتباط با ما ارسال فرمایید تا جایگزین شده و تاپیک باز شود
از این لینک استفاده فرمائید:
تبدیل به فارسی