همسرم بیماری پارانویا دارد، به علت وابستگی جسمی نمی خواهم جدا شوم
سلام
من و همسرم داريم جدا ميشيم
دليلش هم اينه كه اون ميخواد بره خارج از كشور و من نميتونم
البته اون بيمار هم هست و پانوراياي شديد داره
الان جدايي مشكل من نيست,من اونو از نظر جسمي خيلي دوست دارم و بهش وابسته ام ,درسته الان داريم جدا ميشيم ولي فقط به يه دليل نميتونم ازش دل بكنم
منظورم اين نيست كه اون فوق العاده است اما من بهش شديدا وايسته ام اما جداييمون هم حتمي ومن بايد بخاطر مادرم كه الزايمر دارن بمونم
نميدونم با اين دلتنگي جسمي چيكار كنم
همه اش ميترسم نفر بعدي كه مياد تو زندگيم ويزگيهاي ظاهري مناسبمو نداشته باشه
اخه با كلي وسواس اينو انتخاب كردم
اينم بگم همسرم پارانويا داره ودليل اصلي جداييمون هم شكاكيتشه
اما بخدا دست خودم نيست
خيلي دوستش دارم وميدونم زندگي با اون يعني سقوط
از بعدش ميترسم
چيكار كنم با اين دوگانگي
يعني وابستگي جسمي من ميشه دليل موندن؟؟؟؟
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
سلام دوست عزیز
برای اینکه دوستان و کارشناسان بتونند راهنمایی های خوبی داشته باشند لازمه که یه مقدار بیشتر توضیح بدین راجب خودتون و همسرتون.
چند سال دارین؟
بچه هم دارین؟
تحصیلاتتون چقدره؟
شکاک بودنشون در چه حده ؟
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
سلام
مرسی از بازدیدتون
من30وهمسرم32
بیماریش شدید داره میشه یعنی کنترل روش نداره
یکی از تو خیابون ردبشه و سوت بزنه میگه داشت بتو علامت میداد!
مشکل من اینه که از. نظر جسمی بهش وابستم
یکساله ازدواج کردیم و بچه نداریم
البته بدون عروسی رفتیم سر خونه زندگیمون
الانم از هم جداییم
هردو لیسانس داریم
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
این نوع نیازها معمولا وقتی کسی دیگر بیاد و جاشو پر کنه برطرف میشن،تجربه که اینو میگه، حالا هم ریشه اصلی مشکل شما ترس و واهمه از اینه که چنین کسی پیدا میشه یا خیر وگرنه خودتونم میدونید رابطه فعلی قابل ادامه دادن نیست. پس بهتره با واقعیت روبرو شید و با فراغ بال دنبال جایگزین مناسب باشید نه اینکه همش از ترس جدایی ایام بگذرانید.:310:
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
سلام
ببخشید من متوجه سوال شما نمی شم.
1- از نظر جسمی بهش وابسته ام یعنی چی؟ منظورتون ارتباط جنسی و فیزیکی است؟
یا اینکه منظورتون این است که خوش هیکل است و شما ظاهرش را دوست دارید؟
2- بخاطر بیماریش می خواهید جدا بشید یا بخاطر مادرتون؟ کس دیگری نیست که از مادر مراقبت کنه؟ خواهر برادر ندارید؟
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
مرسی پیدا جان
منظور من دقیقا اینه که تنها کسیه که از نظر هیکل وجسمش دوستش دارم
من مردهای زیادی دیدم وهنوز هم هستند اما نمیدونم چرا هیچکدومو دوست نداشتم وندارم
اما به همسرم خیلی وابسته ام
یعنی ببخشید اما تنها شخصیه که احساس میکنم دوست دارم باهاش رابطه جنسی داشته باشم
حالاهم میدونم جدا میشیم و فقط. ترس من اینه که بعدها مثلا کسی بیاد تو زندگیم که از نظر جسمی دوستش نداشته باشم و مثلا بخاطر خصوصیات خوبش مجبور باشم باهاش باشم
میدونم شاید بنظرتون یه کم فکرم محدوده اما من خیلی هیکل واندامشو دوست دارم واز رابطه باهم هردو لذت میبریم
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
ناهید عزیز
حتما چیزی رو که میخام بگم خودت هم میدونی فقط محض یادآوری میگم
زندگی زناشویی فراتر و وسیعتر از رابطه جنسی هست درسته که رابطه جنسی موفق یکی از ارکان زندگی زناشوییه اما فقط یک رکنش!
زندگی شما این رکن رو داره ولی الان به بن بست رسیده.شاید دلیلش اینه که جای بعضی چیزا تو زندگیتون خالیه مثل گذشت.
من توصیه نمیکنم طلاق بگیرین اما اگر خودتون به این نتیجه رسیدین و مایل به جدایی هستین بهتون توصیه میکنم یه مقدار روی طرز فکرتون در مورد این مسئله کار بکنین و در کنار ظاهر و اندام معیارهای دیگه ای رو هم در انتخاب بعدیتون در نظر بگیرین. :72:
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
خانومی چرا زود قضاوت میکنید
من همه زورمو واسه زندگیم زدم اما با کسیکه پانورایا داره نمیشه زندگی کرد
من میگم پس چرا اینقدر وابسته ام و دوستش دارم واینکه شما میگی گذشت یعنی این مساله اینقدر مهمه که بخاطرش چشممو روی واقعیات ببندم
من که زن ناسالمی نیستم که میگید جور. دیگه ای ببین
فقط دوستش دارم ومیخوام بدونم این وابستگی دلیل میشه که زندگیم مثلا بعدها نپاشه
من کمک خواستم
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
ناهید جان،
الان دلیل جدایی تون بیماری مادرتونه یا بیماری ایشون؟
شما وقتی که ایشون را دیدید می دانستید که از نظر جسمی و جنسی بهش تمایل دارید یا بعدا متوجه شدید؟
منظورم این است که ممکنه بعدها مرد دیگه ای هم بیاد تو زندگیتون که این حس را بهش داشته باشید. برای اکثر خانمها این حالت هست که تصور رابطه جنسی با مرد دیگه ای را ندارند و حتی بدشون می آد بهش فکر کنند. من هم اصلا نمی تونم تصور کنم که با مرد دیگری ...
ولی وقتی ازدواج کنید و بهش علاقمند بشی، رابطه جسمی هم برات لذت بخش می شه.
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
مشکل ما جدیه
مشاور هم گفته تمومش کن بخاطر شکاکیتش
دست بزن هم داره
مادرمو میتونم بسپرم به خونوادم
مشکل اینه که باهم نمیسازیم وفقط تو مسایل جنسی با هم خوبیم
میترسم بعدها هم رابطه با اونو یاداوری کنم و تو رابطه م با همسر ایندم تاثیر. بزاره
یاحتا بخاطر این موصوع برگردم بهش
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
سلام
دوست عزیز من به هیچ عنوان نگفتم شما ناسالمی یا برای زندگیت تلاش نکردی عزیزم
من فقط میخام بگم که فقط وابستگی به جسم (علاقه به ظاهر و اندام و..) نمی تونه ی زندگی رو حفظ بکنه همین
پیدای عزیز به نکات خوبی اشاره کردن
امیدوارم مشکلتون هر چه زودتر حل بشه دوست عزیز
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
من از اول بهش کشش جنسی داشتم وحتا همین باعث شد چشممو روی خیلی چیزا و خصوصیاتش ببندم چون همه میگفتن رابطه جنسی خوب میتونه بقیه مشکلاتم از بین ببره
حالا میگم واقعا اینه
و نکنه بعدش دوباره بخوام یا حتا بهش فکر کنم
لطفا فکر بدی در موردم نکنین
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
ناهید عزیز ،
اینو خیلی خیلی قاطع بهتون میگم، شما الان نباید طلاق بگیرید.
شما به هیچ عنوان آمادگی روحی این مسئله رو ندارید.ببینید واضحه که سکس برای شما مسئله مهمی در زندگیه، اصلا هم چیز بدی نیست، ایشون همسرتونه و از حلال هم حلال تر . حالا یکی گرمتره و سکس براش جز مهمترین ارکان زندگیشه و یکی سردتره و به عنوان یک موضوع حاشیه ای به سکس نگاه میکنه. شما هم جز اون دسته از افرادی هستید که هم خیلی گرمید و هم کیفیت سکس و مردی که به عنوان همسرتون باهاش رابطه دارید براتون خیلی مهمه که از نظر عرف و شرع و اخلاق هیچ ایرادی نداره و این کاملا به فیزیولوژی بدن شما برمیگرده.
شما هم موقع ازدواج این مسئله در اولیت معیارهاتون قرار داشته و هم الان در زمان طلاق. این نشون میده که هم ما به عنوان مشاوره دهنده وهم خودتون به عنوان تصمیم گیرنده اصلی باید خیلی خیلی زیا به این مسئله اهمیت بدیم چون موضوع اصلی اینه که شما این ویژگی رو دارید و ما هم داریم در مورد شخص شما صحبت میکنیم.
به نظر بنده با توجه به اینکه خودتون این احتمال رو میدید که بعد از طلاق ممکنه دوباره به همسرتون برگردید ، و اینکه جاذبه جنسی همسرتون از هر مرد دیگه ای تا به حال براتون بیشتر بوده و هست، فعلا دست نگه دارید. چون همونطور که خودتون میگید " واقعا " ممکنه این مسئله بعد از طلاق براتون مشکل ساز بشه . اگه بخوایید برگردید به همسرتون و ایشون نخوان ضربه میخورید، اگه دوباره ازدواج کنید و مدام بخوایید فرد بعدی رو از لحاظ ظاهر و سکس با همسر فعلیتون مقایسه کنید بلا شک ضربه بزرگتری خواهید خورد و به راحتی زندگی بعدی رو هم خواهید باخت.
ببینید "در حال حاضر" ویژگی های شریک جنسی برای شما مهمه، سعی نکنید این رو در خودتون سرکوب کنید و یا نادیده ش بگیرید . اجازه بدید که یا با بالاتر رفتن سنتون خود به خود اهمیت این مسئله دذ وجودتون کمرنگ بشه یا اینکه اینقدر از لحاظ عاطفی و روانی از همسرتون دل بریده بشید که خودتون دیگه به هیچ وجه رغبتی برای سکس با ایشون نداشته باشید.
و یک مسئله دیگه اینکه من فکر میکنم شما هنوز کشش عاطفی هم به همسرتون دارید و از نظر عاطفی هم برای جدا شدن از ایشون مشکل دارید. چون اصولا این یکی از ویژگی های بارز و ثابت شده زنان در علم روانشناسیه که تا کشش عاطفی به مردی نداشته باشند تمایلی برای سکس با اون فرد ندارند و لازمه اینکه زنی از سکس با مردی لذت بره حتما اینه که دوسش داشته باشه و روحا و قلبا اون مرد رو بخواد.
بنابر این در مجموع من بهشما اطمینان میدم که در حال حاضر تصمیم طلاق نصمیم درستی برای شما نیست. اجازه بدبد کمی زمان بگذره....
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
اینو خیلی خیلی قاطع بهتون میگم، شما الان نباید طلاق بگیرید.!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
شما به هیچ عنوان آمادگی روحی این مسئله رو ندارید.ببینید واضحه که سکس برای شما مسئله مهمی در زندگیه، اصلا هم چیز بدی نیست، ایشون همسرتونه و از حلال هم حلال تر . حالا یکی گرمتره و سکس براش جز مهمترین ارکان زندگیشه و یکی سردتره و به عنوان یک موضوع حاشیه ای به سکس نگاه میکنه. شما هم جز اون دسته از افرادی هستید که هم خیلی گرمید و هم کیفیت سکس و مردی که به عنوان همسرتون باهاش رابطه دارید براتون خیلی مهمه که از نظر عرف و شرع و اخلاق هیچ ایرادی نداره و این کاملا به فیزیولوژی بدن شما برمیگرده.
این چه فرمایشی هست شما میگی خانم عزیز
رابطه جنسی یک بعد زندگی هست .زندگی مشترک ابعاد دیگه ای هم داره .یعنی طبق فرمایش شما همین یه جنبه برای کل زندگی کافیه؟؟
ضمنا خوبه خدمت شما عرض کنم که ارتباط جنسی این خانم و شوهرش هم خیلی ارتباط کاملی نیست .اگر بود همین گرمای رابطه موانع زندگیشون رو به مرور زمان برطرف می کرد و زندگیشون به یه ثبات نسبی رسیده بود ..مسلم بدونید قضیه از دید شوهر این خانم به این صورت نیست .یعنی شوهرشون نه در این زمینه به این میزان وابستگی داره و نه دوری از این مساله براش باعث سختی شده که بحث طلاق به همین راحتی بینشون مطرح شده و به توافق رسیدن ...مردی که به همسرش روحی و جسمی وابسته باشه به هیچ قیمتی به جدایی رضایت نمیده .
پس شما می فرمایید این خانم گرامی بخاطر فقط نیازجسمانیش بمونه و برای ارضای این نیازش به هر حقارتی تن بده و ارزش خودش رو توی زندگیش پایین بیاره .اونوقت این دیگه زندگی مشترک نیست ..یکی سوار و یکی پیاده!
خانم گرامی این دید شما به ارتباط جنسی حصاری هست که خودتون رو بهش محدود کردین .ارتباط جنسی بر خلاف دید شما اصلا وابسته به رضایت ظاهری نیست .اونم بی تاثیر نیست اما اصلا عامل اصلی نیست ..همین که مردی به شما محبت کنه و برای رفاه و آسایش زندگی شما تلاش کنه و شما رو از محبت سیراب کنه آنچنان بهش وابسته میشین که طاقت یک شب دوریش رو ندارید ..مگه شما تا حالا با چند تا مرد ارتباط داشتین؟؟ و چند بار مردی به عنوان یک شوهر خوب در زندگی شما وجود داشته ؟؟
وابستگی جنسی از لحاظ روانشناسی فقط قابل قیاس با اعتیاد به مواد مخدر هست .حالا خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ....
امیدوارم مشکلتان به خوبی حل شود.
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
از همتون ممنونم
هم از ويولت و هم مهدي
خودم هم ميدونم كه بيشتر وابستگي جسميه واين دليل نميشه جون هر دو هات هستيم و ميدونم اين وابستگي رو اون ميتونه از طريق ديگه اي برطرف كنه
اما من احمق وابسته ام
شايد اگه بعد ها مرد ديگه اي بياد اين از بين بره
شايد هم من از بس تو تنگناي عاطفي بودم اينجور وابستم
RE: نميتونم ازش جدا شم فقط بخاطر وابستكي جسمي
جناب مهدی
مثل اینکه شما کمپلت متوجه نشدید من چی گفتم. مگه من گفتم زندگی همش سکسه و منطق حکم میکنه که ایشون یا هر فرد دیگه ای فقط بخاطر این مسئله در کنار همسرش بمونه؟ معلومه که هیچ عقل سلیمی اینو نمیپذیره چه برای مردش چه برای زنش. مگه خدای نکرده ما حیوونیم که واسه خاطر سکس همدیگرو انتخاب کنیم یا با هم ادامه بدیم؟؟؟
بنده گفتم اگه ایشون با این طرز تفکر - که ممکنه بعد از طلاق دوباره به همسر فعلیم برگردم یا با مرد دیگه ای ازدواج کنم که نتونم در این زمینه بپذیرمش و مدام با همسر قبلیم مقایسه ش کنم - طلاق بگیرند قطعا اشتباهه. من به ایشون گفتم فعلا ، با این احساس خاص و کنترل نشده ای که نسبت به همسرت داری ، درست نیست ازش جدا بشی.
هنوز هم میگم. ناهید عزیز تا وقتی که - به هردلیلی - از همه لحاظ از این آقا نبریدی و حتی یک درصد احتمال میدی در آینده بخوای بهش برگردی هرگز هرگز هرگز طلاق نگیر. تصمیم به طلاق وقتی آگاهانه و قابل اعتماده که وقتی شخص اون برگه رو امضا میکنه حتی نیم درصد هم حس نکنه ممکنه بعدا - به هر دلیلی- بخوام دوباره با همین فرد باشم.
ناهید عزیز از مشاور کمک بگیر و روی خودت کار کن. اگر از لحاظ منطقی فکراتو کردی و مطمئنی طلاق درست ترین راهه واست، یه مدت به خودت زمان بده و اینقدر روی خودت کار کن که وقتی اقدام به جدایی کردی ذره ای شک و دو دلی و احتمال برگشت در وجودت نباشه و تا لحظه ای که به این قطعیت نرسیدی هیچ اقدامی نکن.
موفق باشی
RE: همسرم بیماری پارانویا دارد، به علت وابستگی جسمی نمی خواهم جدا شوم
ممنونم ويولت جان
جواب شما بهم كمك كرد
ميدونيد با خوندن اين مطالب و نگاهي به رفتارهاي همسرم ميبينم اينكه ممكنه برگرردم بهش ديگه منو نميترسونه موضوع اينه كه جوري رفتار كرده كه احساس ميكنم فقط كنار اون ارامش جسمي دارم و دايم هم ميگفت هيج مردي كارايي كه من واسه تو ميكنم واسه زنش نميكنه البته توي مسايل جنسي اخه ميدونست از لحاظ جسمي دوستش دارم
ومنم همينجور بودم واسش
اينكه رابطه مون خوب بوده منو ميترسونه كه بعدها تكرار نشه
اقا مهدي منظورتن رو از تشابه به اعتياد نفهميدم
RE: همسرم بیماری پارانویا دارد، به علت وابستگی جسمی نمی خواهم جدا شوم
خوب عزیزم به خاطر همینه که میگم از مشاور کمک بگیر. در مورد اینکه حس میکنی این وابستگی جنسی و جسمی که به همسرت داری کاذبه و حاصل تلقینی ست که شوهرت بهت کرده با مشاور صحبت کن. در مورد ترست از آینده زندگی جنسیت بهش توضیح بده. تمام حرف من اینه که تا وقتی که از نظر این مسئله کاملا با خودت کنار نیومدی و از خودت مطمئن نیستی که در رابطه با این موضوع بعد از طلاق چه احساسی خواهی داشت و چطور میخوای مدیریتش کنی فقط فعلا "اقدام نکن" . بین تو وقتی باید طلاق بگیری که قادر باشی پرونده شوهرت رو با همه محاسن و معایبش برای همیشه در ذهنت ببندی. یعنی به مرحله ای رسیده باشی که مطمئن باشی همسرت باوجود اینکه از برخی جهات برای تو ایده آل بود ، اما، به دلایل قوی تر و محکم تری باید از زندگی تو حذف بشه و تو با وجود از دست دادن لذت هایی که در کنار اون داشتی ولی خوشحال باشی از اینکه از زندگیت بیرون رفته. اصلا فلسفه طلاق همینه. ببین تقریبا همه افرادی که جدا میشند در لحظه جدایی میدونند که طرفشون محاسنی داشته که تا آخرین لحظه براشون با ارزش و مهم بوده، اما وقتی رنجی رو که از معایبش میبردن در یک کفه ترازو گذاشتند و لذتی رو که از محاسنش میبردند در کفه دیگه، در مجموع به این نتیجه رسیدن که به نفع شونه دیگه با این آدم نباشن. و کاملا هم طبیعی ست که حتی به این مسئله فکر کرده باشند که نفر بعدی ممکنه محاسن خاص این فرد رو نداشته باشه، ولی وقتی برایند گرفتند دیدند گذشتن از لذت هایی که این فرد بهشون میده درست تر از زجری ست که در کنار او میکشند. ببین عزیزم داشتن همه خوبی ها در کنار هم و به اصطلاح هم خدا و هم خرما رو خواستن در دنیای واقعیت برای هیچ کس عملی نیست. همه ما مدام در حال انتخابیم و هیچ انتخابی کامل نیست. هیچ انتخابی تماما در بردارنده منافع ما نیست. این قانون طبیعته...
RE: همسرم بیماری پارانویا دارد، به علت وابستگی جسمی نمی خواهم جدا شوم
بیماری همسرت قابل درمان نیست ؟؟
به "یک نفر" مشاور اعتماد میکنی؟؟؟
دلت برای همسر بیمارت نمی سوزه ؟؟؟ توقع نداشتی اگر تو چنین بیماری ای داشتی همسرت تلاش کنه برای مداوای تو ....
آیا اگر همسرت سرطان داشت هم ازش طلاق میگرفتی ؟؟؟؟؟
RE: همسرم بیماری پارانویا دارد، به علت وابستگی جسمی نمی خواهم جدا شوم
اینکه طلاق بگیرید یا نگیرید یک مسئله ای است که کاملا به خود شما مربوط است و شما باید تصمیم بگیرید که چه عملکردی برای شما بهتر است .
اما نکاتی در مورد شما
شما به جسم این آقا عادت نکرده ای بلکه به رابطه ی جنسی با این آقا عادت کرده ای و رابطه ی جنسی بخشی از زندگی را تشکیل می دهد سایر بخش ها را باید بررسی کنید و توجه داشته باشید که رابطه ی جنسی در کنار سایر مسائل مثل آجیل سر میز به وقت پذیرایی از میهمان است . و شما به خوردن آجیل سرمیز عادت داری و فکر می کنی اگر این آجیل تمام بشه چکار باید بکنی و...................
ترس شما از چیست ؟ ترس از ناشناخته که آیا مرد دیگری می تواند و قابلیت این را دارد که به شما سکس خوب بدهد و بدنش هم شما را جذب کند و با شما همخوانی داشته باشد ؟!
یا ترس از گرسنگی و فحطی و سرکوب سکس ؟
ترس از تجربیات دیگر ؟!
باید با خودتان صادق باشید و ترس های خودتا ن را درست و اساسی بررسی کنید و ببینید صورت واقعی ترس شما اگر به واقعیت بپیوندد چه چیزی در انتظار شماست ؟!
ضمن اینکه مقوله ی سکس پیچیده تر از این حکایت هاست .
دکتر مهرداد افتخار یکی از معدود افرادی است که در ایران به مشکلات جنسی به شکل تخصصی می پردازد و در کلینیک سکسولوژی تهران وابسته به انستیتو روان پزشکی تهران کار می کند .
۴۴۵۰۳۳۹۵ الی ۹
ایران - تهران -منطقه 21 - جاده مخصوص کرج - بعد از کارخانه ارج - بیمارستان ایران (نواب صفوی)
پیشنهاد می کنم با ایشان مشاوره بگیرید .
RE: همسرم بیماری پارانویا دارد، به علت وابستگی جسمی نمی خواهم جدا شوم
خانم ناهید
منظورم از اعتیاد این هست که سکس گاهی و بیشتر هم برای خانم ها طوری ایجاد وابستگی می کند که درست مانند شخصی که به یک داروی مخدر اعتیاد دارد هم همان احساس وابستگی را حس می کند .دقت کنید حتی افرادی که به مواد خاصی اعتیاد دارند حتی از تصور دوری هم از آن مواد دچار ترس و نگرانی می شوند .بصورتی که همواره تصور می کنند بدون رسیدن به این مواد نمی توانند زندگی کنند .در حالیکه این فقط از دید آنهاست و کسی که از خارج مساله را می بیند درک می کند که این شخص در چه گودالی دست و پا می زند ..
سکس گاهی برای خانم ها همین گونه اعتیاد آور است و در مخیله شان تصور می کنند تنها این شخص و این نوع سکس هست که می تواند انها را خوشنود کند در حالیکه این همان گودال اعتیاد است ..
شما که یک خانم هستی بهتر باید بدانی که سکس برای مخصوصا خانم ها درصد کمی وابسته به جسم پارتنرشان هست ..مابقی به ارضای روحیشان از شخص پارتنر مربوط می شود .برای خانم ها این همیشه مصداق دارد و اگر جایی خانمی را دیدید که با وجود ناراحتی و عذاب و رنجی که از پارتنرش متحمل می شود باز هم به ان شخص صرف نیاز جسمی تمایل دارد این نشانه خوبی نیست .نشان از کمبود در قسمتی از زمینه روحی و عاطفی شخص دارد و یا هر دلیلی که به گذشته روانی شخص برمی گردد و نیاز به توجه و رسیدگی و درمان دارد.
تاکید کنم که نظریات من نشان از تایید و یا رد طلاق نیست .در واقع اصلا این جنبه مورد توجه من نیست.ان تصمیمی است که به قول خانم ویولت شما باید با سبک و سنگین کردن کفه ترازویتان بگیرید و باز هم تاکید کنم که شوهر شما غایب این جمع هست و مسلما ایشان هم برای گفتن حرفهایی دارد .اما اگر دلیل ماندن شما در گرداب فعلی تنها و تنها سکس این شخص هست و از جهات دیگر مورد ازار هستید و با مشاوره های متعدد و سبک و سنگین کردن به نتیجه جدایی رسیده اید وابستگی شما نه تنها درست نیست که نشانه خوبی هم نیست.
RE: همسرم بیماری پارانویا دارد، به علت وابستگی جسمی نمی خواهم جدا شوم
ممنونم
فكر ميكنم ترس از نبودن يه تكيه گاه تو اينده و شايد هم همون اعتياد باعث كشش جسمي من شده
از تنهايي و طرد شدن ميترسم و ذهنم ناخوداگاه جزيي ترين خوشي زندگيمو بزرگ و مهم كرده
سعي ميكنم از مشاور هم كمك بگيرم
احساس ميكنم اعتماد به نفسم كم شده
از پاسخهاتون ممنونم:72:
اكه كسي راهنمايي ديگه اي هم داشت ازش ممنونم