افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
سلام:72::72::72:
مطمئنا بعد از خوندن مطالب سخنان و نظراتي مثل:
... من يادم بود ولي وقت نميكردم بپرسم
... منم ميخواستم يادآوري كنم ولي شما پيش دستي كردين.
... من چندين بار طي پيغام خصوصي از x , y , z پرسيده بودم، باور نميكنين از خودشون بپرسين.
.
.
.
و هزار و يك توجيه ديگر
ارسال خواهد شد.
اين يك انتقاد كلي از تمام اعضايي است كه قبل از 20 فروردين 1387 در اين سايت مشغول به فعاليت و همدردي بودند.
يه نگاهي به لينك زير خصوصا ارسال 17 بيندازيد:
تو رو خدا کمکم کنین فقط دوروز وقت دارم
به راستي يسنامها كجاست و در چه وضعي به سر ميبره؟
:203::203::203:
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
سلامي دوباره:72:
به قول يكي از بهترين دوستانم در "همدردي" كه در وبلاگش نوشته بود:
"انسان هيچوقت اولين ها رو فراموش نميكنه ... "
اگر يه روزي از من توي صندلي داغ پرسيده بشه كه كدوم يك از اعضا رو بيشتر از همه دوست داري، شك نكنيد كه نام شخصي رو كه جمله فوق رو ازش نقل قول كردم خواهم برد.
بگذريم ...
چي ميگفتم؟!
آهان!
اولين همدردي كه در اين سايت به من پاسخ داد، منظورم زندگي مشترك قبل از ازدواجه، حامد (hamed) بود.
حامد در زندگي مشتركش (البته بعد از ازدواج) با همسرش خيلي مشكل داشت:
ديگه خسته شدم از اين زندگي
حتي تا پاي طلاق هم پيش رفت و هيچكس درست نفهميد كه حامد بالاخره مشكلاتش حل شد يا (زبونم لال) طلاق گرفت؟؟؟؟
آخرين ارسال حامد در تالار در تاريخ 5 فروردين 87 به منظور تبريك سال جديد در لينك زيره:
سال نو را خدمت همه دوستان عزیز تبریک میگویم
با خودمون رو راست باشيم، آخرين باري كه ياد حامد بوديم، كي بود؟!
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
رفتم توي رختخواب هر كاري كردم خوابم نبرد. گريم گرفت. ياد يسنامها افتادم.
مرده شور اين حس ششم كوفتي رو ببره. آخه حس ششمم هميشه درست از آب دراومده.
همش فكر ميكنم يسنامها ...
اين فكر بدجوري داره عذابم ميده.
دوست ندارين باور نكنين، ولي همين الان هم دارم با چشماي گريون اين پستو تايپ ميكنم.
ارسال 17 يسنامها در تورو خدا كمك كنيد .... :
نقل قول:
نوشته اصلی توسط یسنامها
آقای سنگ تراشان فرموده بودین از بیماریم بگم و از خودم !چشم ! سر دردا و سر گیجه هام وبعدش درد قلب جدی نگرفتم اما تابستون خیلی اذیت کرد از حال رفتن هم اضافه شد که رفتم دکتر بعد از کلی رفتنو اومدن معلوم شد یه عفونت تو خونمه اول دارو و...اما هیچی عوض نشد فقط ضعیف تر شدم دوباره آزمایشا شروع شد وقتی معلوم شد عفونت معمولی نیست که با دارو تموم شه و شیمی درمانی میخواد و در اصل سرطانه همه چیز برام عوض شد دختر مغروری که با پسرا حرف نمی زد براش جنس مهم نبود سنگ صبور همه شد تو فامیل وتو چت جوری که تو چت پسرا بهم میگفتن آبجی و دخترا هم .آشناهایی که خبر دار شده بودن دلداری می دادن که با شیمی درمانی خوب میشی حتما! اما...!یه دوره شیمی درمانی اثر نداشت می دونستم ولی بابام اینا نمی خواستن قبول کنن با کلی التماس دکتر یه دوره ی دیگه گذاشت که شاید ... اما... یه باروقتی با دکتر تنها بودم قسمش دادم انقدر زجرم ندن و راستشو بگه چقدر دیگه هستم هیچی نگفت نمی دونم شاید اونم دلش سوخته بود شایدم بغض اما وقتی گفت انقدر حرص کنکور و تابستونو نخور خودم خیالم راحت شد !خیلییییی چون فهمیدم به همین زودیا راحت میشم ودکتر واسه اینکه خانواده راضی نمیشن بمونن بی هیچ تلاشی تا از پا در بیام راضی شده یه مدت دیگه این درمان ساختگیو ادامه بده تا تحت درمان راحت شم!خب به خانواده حق می دم ولی نمی دونن اینجور دارم زجر کش میشم آخه می بینم چه جور با سختی از همه چیز می زنن تا پول درمان جور باشه.اینجوری وقتی دیپلم نگرفته کنکور نداده موفقیت بچه شونو ندیده این همه زندگیشونو به هم ریختنو هر چی داشتن دادن بمیرم وحشتناکه نه برا من برا اونا !رفتن من که معلومه ولی به هم زدن زندگیه بابا مامانم سختهههه !غصه خوردنشون وخدا نکرده اینکه به خدا بگن چرا؟شبا واسه بدبختی که سر دوششون گذاشتم گریه ام می گیره اما چی کنم که به ساکت موندن راضی نمیشن!ولی شکر خدا چیزی نمونده این روزا زودتر می گذره و پر درد تر و بی دردتر فکر راحت شدن از درد محشره و فکر غم اونا بد!فکر کارای کرده ونکرده بد وفکر تموم شدن همه چیز خوب!فکر آروم کردن دیگران حتی تو چت با راهنمایی با گوش کردن به درد دل خوب و فکر ضربه خوردن از دلسوزیه زیادی بد !فکر احمق کردن خودم بد!فکر عاشق مردن خوب!منی که سادگی دخترا عذابم می داد خودم...!ولی راستش فکر اوومدن تو این سایت بودن با شماهایی که همتون انقدر خوبین و همدرد جایی که همه هم رو انگار سالهاست می شناسن و راستش فکر اینکه بعد از رفتنم مطمئنم بهترین و مطمئن ترین و واقعی ترین دوستای عالم رو اینجا داره برای همیشه آرومم می کنه!اینکه تو این دنیا حداقل یه جا رو دیدم که آدما خوبن آدما به یاد هم هستن و هیچ وقت همو فراموش نمی کنن هست !یه جا که وقت برای دردای هم دارن !یه جا که رنگ خداست!یه جا که عاشقی بازی نیست !اگه موندنی بودم می خواستم تموم عمرمو اینجا باشم جایی که صداقت هست!نمی خوام این آخرین پستم باشه اما اگر بود بدونین که همه چیز تموم شد اینو مطمئن شدم اینکه عاشق بمونم اما تو دلم درسته چون اون عشقو نشناخته عشقیو که من باوور دارم چیزی نیست که اون فکر میکنه!گفتین شاید تو شهر جدید عاشق شده و اینا همش بهو نه است واسه رفتن راست میگین خودمم این فکرو کرده بودم اما نمی خواستم قبول کنم دوست داشتم فکر کنم اونجور که من عاشقم اونم حد اقل تا روز مرگم عاشقه!عشقی که من قبولش دارم مرگ آخرش نیست بعد از مرگ تنم هست همیشهههههه هستتتتتتتت!!!عشق به تن یکی نیست !عشق به بودن با کسی نیست!عشق به رسیدن به کسی تو این دو روز عمر نیست!تو عشق من حسودی نیست اگر عاشق کس دیگه باشه !تو عشق من باید همه ی آدما رو با تموم وجودت دوست داشته باشی ولی عاشق یه نفر باشی برای همیشه!!!!تو عشق من خدا بوددددد!خدایی که وایییییییییی چقدر خوبه تو بغلش آروم شدن و خوابیدن واسه همیشه!خدایی که فقط خودش معنی عشقیو که امانت داد بهمون رو می فهمه !من از مدنم نه می ترسم نه ناراحتم !راستش اونقدر تو دلم آرومم و خوشحال که کسی باورش نمیشه!همه می گن آخی اما خودم میگم آخیششش!!من اگه چتیدم اگه کسی از کانادا به بودنم وابسته شد اگه سنگ صبور شدم اگه دلسوزوندم از حماقتم نبود فقط می خواستم تا هستم حتی شده یه ذره از غم و درد یکی کم کنم می خواستم به خیال خودم یه کاری کرده باشم از اونهمه آرزوهایی که داشتم اما انگار خود خواهی تو این دنیا بیشتر از خیر خواهی بود!شاید اینحا تنها جایی باشه که برعکسه !خودخواهی بی معناست و فقط همه همو دوست دارن!اینجا تنها جاییه که این مدت آرومم میکنه!اینجا تنها جاییه که مطمئنم لحظه ی مرگ به یاد خوبیاش آروم میشم!بازم میام تا وقتی که هستم میام اما نه واسه گفتن یه مشکل دیگه میام که پیشتون باشم چون بودنم اینجا بزرگترین آرامش و افتخارمه!!فعلا یا علی!!!!!
يعني چون ارسالي ديگه اي از يسنامها توي تالار نيست معنيش اينه كه ...
خيلي نگرانم
نميدونم الان در چه وضعيه
همتون خوابيدين؟
خواهش ميكنم
حالم اصلا خوب نيست
....
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
سلام
بازم مثل همیشه تکی داش فرشید!
راستشو بگم!؟من از قضیه حامد خبر نداشتم ولی یسنامها رو می دونستم.فکر کنم 2 هفته پیش یه موضوع ایجاد کردم با عنوان"یسنامها کجاست؟" ولی هیچ کس جوابمو نداد...
منم مثل تو خیلی نگران یسنامها بودم و هستم ولی حالا گریه نکردم!گریه هام مال اون موقع بود که داشتم همون پستی که بالا نوشتید رو از زبون خود یسنامها می خوندم!حالا دیگه پوست کلفت شدم!
تازه از رومینا هم خبری نیست.فکر کنم آقای ابراهیمی بودن که داستان زندگی رومینا رو تو همون موضوع نوشته بودن ولی دیگه از عمل رومینا چیزی نگفتن.(نمی دونم اسمشونو درست نوشتم یا نه!)
احساس می کنم یسنامها میاد ولی به عنوان مهمان!
آبجی گلم اگه اومدی تو رو خدا یه سری به ما هم بزن...
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
سلام دوستان
و سلام بر fnh63
توجه ویژه و مسئولانه و دلسوزانه شما نسبت به اعضاء بسیار ستودنی و تحسین بر انگیز است.
رهنمودهای ظریف و سازنده شما بسیار به جاست.
متاسفانه همین طور است که می گوئید، در بین اعضایی که اینجا سر می زنند، بسیاری از اعضاء هستند که شاید مشکلاتشان نسبت به دیگران بحرانی تر و حساس تر باشد، که متاسفانه مغفول واقع می شوند.
اگرچه در حوزه مجازی پیگیری سرانجام کار هر یک از اعضاء غیر عملی هست، اما این اصلا بهانه خوبی نیست، که ما از وظیفه همراهی و همدلی با اعضاء کوتاهی کنیم. و من شخصا از این بابت عذرخواهی می کنم و سعی می کنم بیش از پیش تلاش خود را در این زمینه انجام دهم.
به هر حال ما آمده ایم اینجا که به کمک هم ضعف هایمان را برطرف و رشدمان را بیشتر کنیم و قبول چنین نظرات دلسوزانه و کارگشایی موجی از امید به بهتر شدن را در دلمان روشن می کند.
از سایر دوستان هم خواهش میکنم نظرات و پیشنهادات و انتقادات خود را به همین صورت و مشخص و با ذکر موارد ارسال کنند، تا همه اعضاء و به خصوص مدیر همدردی را در انجام وظیفه خودشان کمک کنند.
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
سلام
من تازه واردم و از هیچکدوم اعضا اطلاع دقیقی ندارم
فقط خواستم یه چیزی بگم، اینکه:
فرشید جان این عادت دنیای مجازیه
یه روز یکی میاد، دو روز دیگه میره
هیشکی هم فکرشو نمیکنه که آی اون فلانی که اون روز اومده بود چی شد؟ کجا رفت؟ چکار میکنه؟
دنیای مجازی فقط برای چند لحظه دور شدن از دنیای واقعیه خودمونه
نمیگم کار درستیه، اما چیزی که هست رو نمیشه انکار کرد
یه مثال بگم، من یه فاروم باز حرفه ای ام
از حدود 6-7 سال پیش تو اولین فاروم ایرانی، یعنی گفتمان عضو بودم
دوستای صمیمی زیادی پیدا کردم که به گفته ی خودشون بدون الدوز (که اونجا اسمش یه چیز دیگه بود) نمیتونستن نت رو تحمل کنن
اما 2 سال پیش که مشکلی برام پیش اومد و دیگه نتونستم بیام نت، هیشکی سراغی ازم نگرفت
من موندم و تنهاییام
تااینکه کم کم فراموششون کردم و برگشتم به روال عادی
این باعث شده که الان تا جاییکه بتونم پیگیری کنم دوستانی رو که چند روزه نیستن و این خودش باعث بروز مشکلاتی برام شده (همون بحثی که ایجاد کردم و شما هم در اون پست زدید)
پس پسر خوب، تو هم از دوستان ایراد نگیر که چرا کسی سراغی از یسنامها یا حامد نمیگیره
همه یه جورایی درگیر زندگی واقعی خودشون هستن
اینجا فقط و فقط یک مأمن برای تخلیه استرس ها و فشارهای زندگی واقعی هست
هیچ وقت نمیتونه رنگ و بوی واقعی به خودش بگیره
برای همینم کسی نمیتونه دنبال اونی که نیست بره
انقدر غصه نخور و خودتو عذاب نده، غصه های ریز و درشت خودت واسه یک عمر سوهان کشیدن به روحت بسه
نبینم دیگه گریه بکنیا مرد گنده، زشته :228: آفلین
و یه پیشنهاد برای اینکه آروم بشی
همیشه یسنامها و حامد رو دعا کن
سر نمازات، موقعی که با خدا صمیمی شدی، یا هر موقع که فکر میکنی حرفت برو داره
دعا کن یسنامها اسیر احساساتش نشه :203:
دعا کن یسنامها از شر بیماری لعنتی خلاص بشه:203:
دعا کن حامد اونقدر با همسر دوست و صمیمی بشه که نتونه بیاد نت :203:
دعا کن حامد عاشق همسرش بشه و تو زندگیش هیچ مشکلی پیدا نکنه:203:
آمین، آمین، آمین، آمین
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
الان که میگردم تو فاروم، میبینم افرادی مثل یسنامها خیلی زیادن
نمونه ش این تاپیک که آرزو جان استارت کرده
http://www.hamdardi.net/showthread.php?tid=2187&pid=19416#pid19416
فرشید جان، سعی کن خوشبین باشی و با خودت بگی که انشاالله مشکلشون حل شده و دیگه لزومی نمیبینن که به این سایت بیان
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
سلام آقا فرشید :72:
شما یک انتقاد از بقیه کردید من هم یک انتقاد از شما دارم و هم از بقیه و هم از خودم تاحدی به دلیل اینکه همرنگ شما شدم .
من صد بار از این دروغی که گفتم در عذابم و دلم میخواست اسم واقعی خودمو معرفی کنم و بگم این اسم منه اصلا دلم برای اسمم تنگ شده .انتخاب اسم مستعار هم تا حدی فکر بدی نیست اما ...
اما یکبار دیگر نگاه به پروفایل شما انداختم که اشتباه نکرده باشم اما متاسفانه جز اینکه من فرشیدم و مذکر هستم چیزی در اون پروفایل پیدا نکردم ...مگه همه ما شخصیت سیاسی یا عمال جاسوسی هستیم که اینطور از افشای نام و شهر و تخصص خودمان پرهیز میکنیم؟!!
شما سری به همه پروفایل ها بزنید انگار برای چت کردن آمده اند آخر ما حق داریم که بدانیم طرفی که با من صحبت میکند کیست چه زمینه ای دارد ؟ بله خود من هم رشته تحصیلم را نوشتم ولی پاک کردم تا همرنگ جماعت شوم ...
پس تا پروفایلها خالی است لطفا اظهار دوستی و صمیمت با کسی نکنیم بهتر است .
مسئله دوم یسنامها ایشان هم مثل بقیه هیچ آثاری از خود بجا نگذاشته اند ...باور کنید نمیخواهم اینطور باشم ولی معمولا به همه شک دارم جز آنانی که خیلی مشخص هستند من نمیدانم آیا فلانی مکه رفته که به او تبریک میگویم؟! نمیدانم کسی واقعا مریض است که برایش دلسوزی میکنم ؟!من نمیدانم کسی با زنش اختلاف دارد برایش راه حل میدهم ؟!.....
یکی از دوستان عکسی را از یک سایت خارجی گذاشته و گفته این منم اما براحتی از کد آن میشود تشخیص داد که این عکس ربطی به ایشان و اقوامش ندارد اما جالبتر اینکه همه هم باور کرده اند و هورا کشیده اند یعنی ما اینقدر احمق به نظر میآییم؟ اینهمه دروغ یا فریب برای چه در افکار ما ظاهر شده است مگر ما مسلمان یا معتقد به ادیان الهی نیستیم ؟؟
آیا حضور ما در اینجا جز یک سرگرمی و وقت تلف کردن بیش نیست؟
من امیدوارم اول از همه دروغ نگوییم و دوما شفاف سازی کنیم .
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
آرزو جان خیلی توپت پره عزیزم
چرا عصبانی میشی خانومی
میخوام جواب عصبانیتت رو بدم
امیدوارم که در موردش فکر کنی
عزیزم گفتی ما همه هویتمونو اینجا قایم میکنیم، مگه شخصیت سیاسی هستیم؟؟!!!!!!!
به نکتهی خوبی اشاره کردی
اما عزیزم ما هیچکدوم گناهکار نیستیم
گناهکار اونیه که از ردپاهای ما سواستفاده میکنه
تو جامعه ی ما بعضیا مریض هستند و دنبال اینن که یک عده رو اذیت کنن
و ما همگی به خاطر ترس از این موضوع هست که هیچ ردپایی از خودمون به جا نمیذاریم
و یا اگه نشونی از خودمون دادیم، اسم و رسم اصلیه خودمون نیست
فرض کن مثلا اینجا من اسم فامیلی اصلی خودمو (البته من قبلا گفتم اولدوز nickname هست چون عاشق ستاره هام، اگه تو پروفایلم و پیجم برید اسممو پیدا میکنید) مینوشتم
و از اون طرفم یه بنده خدایی که مثلا دوست یا فامیل منه اینجا منو پیدا میکرد و مشکلاتمو میخوند
میدونی چی میشد؟ .... متاأسفانه این ملت ظرفیت و جنبه ندارن (البته خودم هم جزئی از همین ملتم)
آبرو برا آدم نمیذارن، کلی پشت سر ادم حرف درست میکنن
قربون خدا برم با این صبرش که همه ی بدیها رو میبینه و دم بر نمیاره
امیدوارم ما رو درک کرده باشی:72:
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
ممنون از همگي:46:
دوست خوبم montazer_313 اون ارسال رو erfan25 فرستاده بود نه حاج آقا ابراهيمي. اون قضيه رومينا هم اگر اشتباه نكنم مربوط به تالار نميشد. خاطره اي از عرفان بود، يعني برخوردي كه عرفان از نزديك با رومينا داشت.
اولدوز عزيز درسته كه دنيامون مجازيه، ولي آدما كه مجازي نيستند. گاهي اوقات نميشه بي تفاوت بود.
خدمت آرزو خانوم گل هم عرض كنم كه چشم، اطاعت.
و در جواب اولدوز كه نوشته بود، نميشه اسم واقعيمونو بنويسيم، عرض شود كه فكر كنم منظور آرزو نوشتن يه سري خصوصيات اخلاقي و علاقه مندي ها .... (گوشه اي از شخصيت افراد) باشه، نه اسم واقعيشون.
از همتون بينهايت ممنونم، امروز خيلي خيلي آرومترم
:72::72::72:
در آخر:
معتقدم يسنامها هميشه هست، حتي اگر ...
خب! چه ميشه كرد دله و هزار و يك دل تنگي
به قول montazer_313 شايد بصورت مهمان مياد. (ولي مهمان نه به اون معنا)
مرده آنست كه از خود نگذارد اثري/ آنكه دارد اثر نيك كجا ميميرد
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
آقا فرشید ممنونم شما صحبت منو خلاصه کردید اما بازم اجازه بدید من چند مورد را تکرار کنم و روی صحبتم با خانم الدوز باشه .
الدوز عزیزم :72:
یعنی من عصبانی بودم؟ اما من فقط به این راه سخت زندگی کردنمان اعتراض کردم.
بهر حال این روش ناقص ارتباط جز جدایی و بی اعتمادی چیزی در بر ندارد این حق ما است که نام اصلیمان را پنهان کنیم اما میتوانم کارمان را با یک نام کاربری ، نام شهر یا رشته تحصیلی و سایر علایقمان آغاز کنیم چون اینها چیزهایی نیستند که مخصوص من باشند تا بفرض فامیل اگر رد مرا پیگیری کند مرا با دانستن آنها پیدا کند اما میتواند برای کسانی که با من در ارتباط هستند بسیار با اهمیت باشد و مارا بهتر به هم معرفی کند .
«معرفی کردن» اولین نیاز و لازمه یک ارتباط درست است و اگر این اولین قدم رعایت نشود آن ارتباط از اعتبار برخوردار نخواهد بود .
من خیلی خوشحالم که دوستی مانند شما در تبریز یا یزد یا هر شهر دیگری داشته باشم چرا ما نباید حداقل شهرمان را معرفی کنیم؟ این باعث نزدیکتر شدن همه ما به هم میشود و من آن را خیلی دوست دارم .
بهر حال اینم نظر من بود :D
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
سلام
اگر شما تمام پستها رو خونده باشید ،فکر نمی کنم موضوع تایپیک (تو رو خدا کمکم کنین فقط دوروز وقت دارم) ربطی به مریضی ایشون داشته باشه که باعث شده شما همچین فکری در مورد ایشون بکنید.و باعث بشه فکرتون این طور به هم بریزه.
نقل قول:
يعني چون ارسالي ديگه اي از يسنامها توي تالار نيست معنيش اينه كه ...
خيلي نگرانم
نميدونم الان در چه وضعيه
همتون خوابيدين؟
خواهش ميكنم
حالم اصلا خوب نيست
....
نقل قول:
مطمئنا بعد از خوندن مطالب سخنان و نظراتي مثل:
... من يادم بود ولي وقت نميكردم بپرسم
... منم ميخواستم يادآوري كنم ولي شما پيش دستي كردين.
... من چندين بار طي پيغام خصوصي از x , y , z پرسيده بودم، باور نميكنين از خودشون بپرسين.
.
.
.
و هزار و يك توجيه ديگر
ارسال خواهد شد.
اين يك انتقاد كلي از تمام اعضايي است كه قبل از 20 فروردين 1387 در اين سايت مشغول به فعاليت و همدردي بودند.
عجب ازادی بیانی.
ببخشید شما چه طور مطمئن هستید که اعضا هزار و یک توجیه ارسال خواهند کرد.
اولا شاید بسیاری از اعضا مثل خودم تا الان این پست رو نخونده بودند.
ثانیا جز با امدن ایشون به تالار و خواست ایشون کسی نمی تونه بهشون دسترسی داشته باشه .
همین طور که خودتون هم تا امروز اطلاعی از ایشون ندارید پس دیگران هم همین طور ،به شما هم توصیه می کنم هر انچه در توان (امکان دسترسی به ان را ) دارید در خدمت دیگران قرار دهید.امااینکه باعث ناراحتی خودتون بشید که حتی خواب رو از شما بگیره مشکلی رو حل نمی کنه.پس به خودتان مسلط باشید چون فکر می کنم اشخاصی که دارای مشکل این چنینی هستند به افرادی برای کمک نیاز دارند که قوی باشند.
نقل قول:
به قول يكي از بهترين دوستانم در "همدردي" كه در وبلاگش نوشته بود:
"انسان هيچوقت اولين ها رو فراموش نميكنه ... "
اگر يه روزي از من توي صندلي داغ پرسيده بشه كه كدوم يك از اعضا رو بيشتر از همه دوست داري، شك نكنيد كه نام شخصي رو كه جمله فوق رو ازش نقل قول كردم خواهم برد.
بگذريم ...
چي ميگفتم؟!
آهان!
من نمیدونم شما به کدوم یک از اعضا انقدر ارادت خاص دارید و کنجکاوی هم نمی کنم .
اما شما چقدر گنگ و پیچیده صحبت می کنید.
نقل قول:
با خودمون رو راست باشيم، آخرين باري كه ياد حامد بوديم، كي بود؟!
در مورد این سوال که از اعضا کردید من نظر شخصی خودم رو میگم
در درجه اول خود انسان هست که مسئول زندگیش هست . به نظر من هر کسی خودش باید بخواهد و برای بدست اوردن اون تلاش کنه ،در همین جا ارزوی خوشبختی این دو زوج رو دارم اما قبل از هر چیزی این دو شخص هستند که باید از دیگران کمک بگیرند نه اینکه ما با اجبار به انها کمک کنیم.
تازه فکر کنم باید افرادی به کمک بپردازند که صلاحیت و علم وتجربه ان را داشته باشند وبه طور اساسی مشکلاتشون حل بشه.
از اروم بودنتون خوشحالم.واین رفتارتون که به فکر دیگران هستید،قابل ستایشه .
امیدوارم همیشه شاد و اروم باشید.:104:
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
نقل قول:
نوشته اصلی توسط آرزو
آقا فرشید ممنونم شما صحبت منو خلاصه کردید اما بازم اجازه بدید من چند مورد را تکرار کنم و روی صحبتم با خانم الدوز باشه .
الدوز عزیزم :72:
یعنی من عصبانی بودم؟ اما من فقط به این راه سخت زندگی کردنمان اعتراض کردم.
بهر حال این روش ناقص ارتباط جز جدایی و بی اعتمادی چیزی در بر ندارد این حق ما است که نام اصلیمان را پنهان کنیم اما میتوانم کارمان را با یک نام کاربری ، نام شهر یا رشته تحصیلی و سایر علایقمان آغاز کنیم چون اینها چیزهایی نیستند که مخصوص من باشند تا بفرض فامیل اگر رد مرا پیگیری کند مرا با دانستن آنها پیدا کند اما میتواند برای کسانی که با من در ارتباط هستند بسیار با اهمیت باشد و مارا بهتر به هم معرفی کند .
«معرفی کردن» اولین نیاز و لازمه یک ارتباط درست است و اگر این اولین قدم رعایت نشود آن ارتباط از اعتبار برخوردار نخواهد بود .
من خیلی خوشحالم که دوستی مانند شما در تبریز یا یزد یا هر شهر دیگری داشته باشم چرا ما نباید حداقل شهرمان را معرفی کنیم؟ این باعث نزدیکتر شدن همه ما به هم میشود و من آن را خیلی دوست دارم .
بهر حال اینم نظر من بود :D
راستش آره خب، یه کم ترسیدم. گفتم الان اگه آرزو پیش روم بود زورش به کسی نمیرسید که منو له میکرد :P
من هم قبول دارم حرفت رو خانومی، من فقط دلیل این کارهامونو نوشتم
نگفتم این جور برخورد صحیحه یا غلط
البته تا حدودی باهات موافقم، اما میدونی که هنوز ارتباط اینترنتی تو خانواده های ایرانی جا نیفتاده
به تبع همین، نمیتونم خودمونو راضی کنیم که حتی گوشه ای از هویتمونو رو نت آشکار کنیم:72:
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
سلام
تا حدودی با نظر اولدوز موافقم..
اما همونطور که اولدوز گفت امکان داره هر کسی از آشنایانمون وارد این سایت بشه. طبیعتا کسی دوست نداره اطرافیان نزدیکش از مشکلات خصوصیش باخبر بشن. از کجا معلوم شاید خود شما هم یکی از اقوام من باشید!
آرزو جان شما خیلی با احتیاط به حرفایی که زده میشه نگاه می کنید و در واقع می گید که نمیشه چیزی که گفته می شه رو باور کرد
نقل قول:
باور کنید نمیخواهم اینطور باشم ولی معمولا به همه شک دارم جز آنانی که خیلی مشخص هستند من نمیدانم آیا فلانی مکه رفته که به او تبریک میگویم؟! نمیدانم کسی واقعا مریض است که برایش دلسوزی میکنم ؟!من نمیدانم کسی با زنش اختلاف دارد برایش راه حل میدهم ؟!.....
خوب اگه اینطور باشه، کسانی هم که اسم یا اسم شهر و تحصیلات و شغلشون رو می نویسن هم ممکنه دروغ گفته باشن. چطور می تونید به مشخصاتی که می دن اعتماد کنید.
اسم مستعار من با اسم اصلیم فرقی نمی کنه فقط یه (ی) کم داره. اما الان خیلی ناراحتم که انقدر اسم مستعارم به اسم اصلیم نزدیکه چون خیلی راحت شناسایی میشم. اگه می شد حتما عوضش می کردم.
در ضمن ننوشتن مشخصات یه خوبی هم داره اینطوری فکر می کنی همه مثل هم هستن. همه رو توی یه سطح می بینم اونوقت ممکن بود با دونستن تحصیلات یا شغل یه نفر خود به خود دیگه به راهنمایی هایی که می کنه بها ندیم یا برعکس.
من الان احساس می کنم با کسانی در ارتباطم که قصدشون کمک کردنه، مهم کسیه که داره همه تلاششو میکنه که مشکلات حل بشه چه فرقی داره که تحصیلاتش چیه، اسمش چیه، شغلش چیه،...
البته خوبه که بدونیم تو چه شرایطی هستیم بعضی وقتها برای کمک کردن لازمه و پرسیده می شه. اما نمی شه از ندونستنش هم دلخور شد.
:72:
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
سلام:72:
آتنا كجاست؟
دو ارسال آخر آتنا در تاريخ 3 مرداد 87 در لينكهاي زير مشاهده ميشه:
1- سلام سلام سلام به همگی ........... ارسال22
2- * * * چوب خدا صدا نداره !!! * * * ارسال 17
و قبل از تاريخ فوق در 25 خرداد 87 در "خداحافظی با تالار همدردی" (ارسال 18) مشاهده ميشه.
نكته قابل توجه اينه كه زمان غيبت آتنا در 28 خرداد 87 ثبت شده و دليل و همينطور زمان بازگشتش مشخص نشده.
سرتونو درد نيارم.
آيا آتنا برميگرده؟ يا خير؟
شايد سوال مسخره اي باشه، ولي خواستم تا دير نشده و نام آتنا از حافظه افراد پاك نشده يادمون بيفته كه آتنايي هم بوده.
من معتقدم آتنا يكي از بهترين افراد تالار بود. (البته بود!)
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
اقای فرشید سلام اتنا خانم یکی بهترین اعضا تالار بود شاید به تالار بیاید سوال باید مدیر همدردی جواب دهد
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
سلام دوستان
من می خوام اینجا از بعضی اعضای سایت تعریف کنم امیدوارم حمل بر چاپلوسی نشود(که البته اگر هم بشود خیلی مهم نیست)
یکی همین آقا فرشید یا fnh63 که اینقدر به همه اعضای سایت و حتی تازه واردها توجه دارن البته منظورم این تایپیک نیست ایشون تو تایپیک های قبلی هم این حقیقت رو نشون دادن و این یعنی بلند نظری.
این سایت آدم های بزرگ زیاد داره مثلن همین اقای گردآفرید که خیلی از وقت ها راهنمایی هاشون و انتقادهاشون متفکرانه وبه جا هست
یا montazer_313 که حرف هاش رو رک و منطقی و صمیمی بیان میکنه یا خیلی از پیشکسوتان و مشاوران پرستاره که هممون اونها رو خوب می شناسیم
این سایت پر از آدم های پر ستاره و تک ستاره هست . بعضی از ستاره ها مجازی اند و بعضی دیگه حقیقی اند حتی اگر یکی بیشتر نباشد.:72:
همه حافظه کوتاه مدت ندارند اگر از کسی صحبت نمی شه دلیل این نیست که از ذهنمان بیرون رفته
RE: افكار عمومي با حافظه اي كوتاه مدت
تا اونجایی که من یادمه، آتنا گفته بود که بعد از یه مدتی برمی گرده. به هر حال امیدوارم مشکلی نداشته باشه و در آرامش مشغول سپری کردن لحظاتش باشه :203::72: