سر دو راهی ام (به هم خوردن رابطه دوستی، هنوز به او وابسته ام)
:302:سلام من تازه در این سایت عضو شدم و خیلی ب کمکتون نیاز دارم من دختری 19 ساله هستم که حدود دو سال قبل با بسری دوست شدم 1سال اول دوستی اون سربازی بودو منم کنکور داشتم هر 3ماهی یک بار همو میدیدیم و رابطهی خوبی داشتیم و واسه بهتر شدن رابطمون خواست رابطهی جنسی داشته باشیم اردیبهشت سال قبل از سربازی اومد و رابطمون خیلی زیاد بود (حتی جنسی)اما من ازش خواستم کمترش کنیم ولی قبول نکرد از وقتی من رفتم دانشگاه چون نمیخواستم واسم مشکل ساز بشه تصمیم گرفتم تو محیط دانشگاه از رابطمون کسی خبردار نشه و ایشون قبول نکردو کم کم شروع به بهانه گیری کرد و رابطمون خیلی بد شد من خواستم تموم کنیم اما اون منو تهدید کرد که به خانوادم میگه تا جایی ک من خودم مجبور شدم ب خانوادم بگم اما بازم تهدید میکرد تا ب خاطر مزاحمت از طریق دانشگاه ب بلیس تهویلش دادنو اون اعتراف کرد واسم جاسوس گذاشته و اون میگفته اذیتم کنه من واقعا داغون شدم چون فک میکردم دوسم داره واسه همین نمیتونه ولم کنه اما حالا فهمیدم من نمیتونم بدون اون زندگی کنم هر روز گریه میکنم دیگه طاقت دوریشو ندارم و با اینکه هم بهم فحش دادهو هم زدم و هم بهم شک داشته ولی بازم دوسش دارمو نمیدونم چیکا کنم رههنماییم کنین لطفا:302:
برای ادامه ی زندگیم چه تصمیمی بگیرم؟؟؟
شاید بهترین راه فراموش کردنش باشه اما من خیلی دوسش دارم و هر کاری منو به یاده اون میندازه با اینکه میدونستم باهاش خوشبخت نمیشم حاضر بودم ریسک کنم به خاطرش حتی چند بار وسوسه شدم بهش زنگ بزنم ولی به خاطر خانوادم جلو خودمو گرفتم:(
RE: سر دو راهی ام (به هم خوردن رابطه دوستی، هنوز به او وابسته ام)
دوسش داری؟
کمی فکر کن
تو باید الان از این آدم متنفر باشی .....
این آدم فقط از تو سوأ استفاده کرده به تو به چشم یه بازیچه نگاه کرده .........
RE: سر دو راهی ام (به هم خوردن رابطه دوستی، هنوز به او وابسته ام)
خیلی مواظب باش
خیلی
بدون همه چیز اونی نیست که تو فکر میکنی
اما
کی میخوای متوجه این بشی
RE: سر دو راهی ام (به هم خوردن رابطه دوستی، هنوز به او وابسته ام)
همه حرفای شما دوستان عزیزو قبول دارم و امیدوارم بتونم فراموشش کنم اما سخته خیلییم سخته که بخوام مردی که تمام لحظه هامو باهاش میگذروندمو فراموش کنم :302: من فکر میکردم عاشقمه اگه بود چرا واسم جاسوس گذاشتو میخواس اذیتم کته کاش میتونستم جواب همه سوالامو بگیرم اما میترسم بازم تعقیبم کنه و بخواد تذیتم کنه ولی من توکلم به خداس.
RE: سر دو راهی ام (به هم خوردن رابطه دوستی، هنوز به او وابسته ام)
nafas عزیز
به تالار همدردی خوش آمدی
تنها شما نیستی که اشتباه فکر کردی که ایشون به شما علاقه داره ، اونم علاقه ای پاک که شما تصور می کردی ، اغلب دخترها چون از جنس متفاوت از خودشون اطلاع ندارند تصور می کنند دنیای آنها هم مثل دنیای دخترهاست که علاقه اشان عاطفی و جدی هست . علاقه پسرها غلباً یک عشق جنسی هست . که علامتش را شما دیده ای اونم تقاضای رابطه جنسی هست ، بنا براین به ابراز علاقه هایش شک نکن که واقعی نبوده ، واقعی بوده اما یک علاقه پاک و صادقانه و انسانی نبوده ، بلکه یک علاقه جنسی هست ، که منحصر به شخص شما هم نمیشه ، حوزه علاقه جنسی یک مرد وسیعتر از یک زن هست ، و تنها با تعهد ازدواج و پای بندی به اخلاقیات هست که یک مرد می تواند در مقابل گستره عشق جنسیش به زنهای دیگر خود را حفظ کند ، حتی دلیل اینکه در آیین اسلام اساسی ترین وظیفه یک زن در مقابل شوهرش تمکین جنسی در هر شرایطی هست برای کمک به او جهت حفظ تنوع طلبی جنسی او در محدوده همسر قانونی و شرعی خود هست .
وابستگی خود را باید از بین ببری چون برگشت به چنین رابطه ای به عنوان دوستی بسیار بدور از عقل و آسیب زا هست ، هم ازدواج با فردی با ویژگیهایی که اشاره داشتی یک ازدواج ناموفق و شکننده و همراه با پشیمانی حتمی و میل به سوی طلاق خواهد بود .
پس عقل حکم می کند که از پس خودت بر بیایی و از دوستان نیز در این جهت راهنمایی بخواهی که چطور قطع وابستگی کنی .
راهکارهای قطع وابستگی :
1 - قطع هرگونه زمینه ارتباطی از جمله تعویض سیم کارت و حذف شماره وی
2 - از بین بردن بسترهای یادآوری ( بستر زدایی ) با دور انداختن هرگونه وسیله یا هدیه یا نوشته ای که از وی نزد شماست .
3 - توقف فکر در مقابل هرگونه یادآوری وی و رویای خاطراتی که با وی داشته ای
4- پر کردن اوقات فراقت با برنامه های مفید ، ورزشی ، علمی و تفریحی
5 - پرهیز از شنیدن هرگون آهنگ عاشقانه ، و غ انگیز و همچنین خواندن هر شعر و مطلبی در این زمینه ( بستر زدایی )
6 - هم نشینی و هم صحبتی با افرادی که داری انرژی مثبت و مخالف اینگونه روابط هستند و برعکس آن نیز .
موفق باشید
.
RE: سر دو راهی ام (به هم خوردن رابطه دوستی، هنوز به او وابسته ام)
مرسی از شما(فرشته ی مهربان عزیز) توصیه هاتون عالیه به نظرم اما وقتی تصمیم گرفتم عملیشون کنم فهمیدم بابای همین اقا به بابام زنگ زده و از بابام خواستگاری کرده بابام خیلی عصبانیه و من گیج شدم که با این همه بدی که در حقم انجام داد چرا دوباره زنگ زد؟ چه جوری اصلا روش شد؟یا میترسم ولم نکنه و واسم درده سر ساز بشه .
راهنمهییم کنین لطفا:(
RE: سر دو راهی ام (به هم خوردن رابطه دوستی، هنوز به او وابسته ام)
سلام خواهشن کمکم کنین من 6سال با یه پسر دوست بودو یه رابطه عمیق خیلی همو دوس داشتیم من متوجه شدم ایشون اعتیاد داره 2سال خیلی زحمت کشیدم ترکش بدم به جای نرسیدو هومد خواستگاریم خانوادم فهمیدن اعتیاد داره به شدت مخالفن من رابطه جنسی داشتم حتی پرده بکارتمئو از دست دادم الان خیلی عذاب میکشم با وجود اینکه به مادرم گفتم زنم گفن حلش میکنم الان کلا اعتمادشونو از دست دادن نسبت به من .تو این شرایط پسر عمه ام که موقیعت خوبی داره بم پیشنهاد ازدواج داده همه چیرو هم میدونه.کاره درستیه الان که هنوز به دوستم وابستم باش ازدواج کنم