ازدواج با دختر مطلقه

سلام به همه دوستان و با آرزوي موفقيت و تندرستي‏،من احمد هستم و 23 سال سن دارم،شغل آزاد دارم و درامد و زندكيه خوبي دارم،حدودا 10 ماه بيش از يه خانم كه از مشتريان مغازم بود خواستكاري كردم،يه دختر خوب،سنكين،با وقار،مودب و در كل همه جي تموم،اتفاقا خونوادهامون هم به هم ميخورند،ولي يه مشكلي كه هست اينكه اين خانم در 16 سالكي و به اجبار بدرش به عقد يه بسر در ميايد كه بعد از 1/5 سال با هم بودن و قبل از اينكه وارد زندكيه مشترك بشن از همديكه جدا ميشن و كار طلاقشون هم 1/5 سال طول ميكشه،يعني تا 19 سالكي،طبق كفته خودش و خانوادش و تحقيقات من بسره مقصر بوده،اينم بكم كه اون دختر باكره نيست و در طول دوران دوستيمون بنا به درخاست من با هم س ك س هم داشتيم،خانواده من با اين وصلت مخالفند،مادرمو راضي كردم و در مرحله راضي كردن بدرم هستم،حالا من از شما دوستان عزيزدر مورد اين ازدواج مشورت ميخام،به نظر شما به صلاح هست؟به مشكل نمي خورم؟زندكي با اين دخترا مشكل ساز نيست؟جه كار كنم به صلاحمه؟با نهايت تشكر از همه دوستان خوبم.

یعنی شما تازه دارید به این فکر می کنید که آیا این ازدواج به نفعتان هست یانه؟
شما قبل از اینکه از او شناخت کامل داشته باشید با او رابطه برقرار کردید و با ووجود اینکه خانواده ات مخالف بودند به رابطه ادامه دادی ....
دلیل مخالفت خانواده ات به خاطر چی بوده واینکه چطور آنها را راضی به انجام این ازدواج کردی ؟ ایا به انها هم گفتی که با او رابطه داشتی ؟

دوست عزیز فکرنمی کنی که اول باید معیارهای خود را برای ازدواج بنا کنی و اینکه آیا سر این معیارها به تفاهم رسیدید؟

اینکه ظرفیت خود را تا چه اندازه می بینید ایا می توانید با یک خانوم مطلقه ادامه زندگی بدید البته منظورم این نیست که خانومهای مطلقه نباید ازدواج کند نه قطعا منظورم این است که ظرفیت شما به پذیرش این مساله چقدر است ؟

پس برای ادامه حتما باید ملاکهای خود و او را و اینکه به تفاهم رسیدن یکدیگر با هم به این ملاکها و معیارها بسیار مهم است .....درسته که هم طبقه بودن خانواده ها خیلی مم است ولی ملاکهای دیگر هم مهم هستند یعنی شما که فقط همین یک ملاک برایتان مهم نیست قطعا معیارهای دیگری هم دارید ..

سلام خدمت شما

شما هنوز مطمئن نشدید که میخواین ازدواج کنین یا نه وارد روابط جنسی با این خانوم شدید؟و حالا مردد؟!

پرسیدید زندگی با این دخترا مشکل ساز نیست؟
اونا هم انسانن و مثل ماها عادی هستند.حالا در زندگی دچار مشکلی شدن .

شما خودت با این مسئله میتونی کنار بیای؟

فردا نیمزنی توی سرش که تو مطلقه بودی و من باهات ازدواج کردم؟/

ضمنا برادر گرامی خواهشا قبل از قطعی شدن موضوع وارد این روابط نشید.
با این کار به روح و جسم این خانوم ضربه میزنید

من اين خانومو دوست دارم و مشكلي با هم نداريم.شايد تنها مشكلمون سر حجابش باشه،من خانوادمو با صحبت كردن قانع كردم،فقط ترسم از اينه كه مبادا در اينده سر هر مساله كوجيكي بخاد قهر كنه يا اين كه بخاد حرفه طلاقو بزنه،جون شنيدم كه دخترايه مطلقه در ازدواج دومشون احساس،عشق،محبت كمتري نسبت به اولي دارند،من از اين ميترسم؛

سلام دوست گرامی،

به تالار همدردی خوش آمدی.

به هر حال اون دختر خانم هم راضی به رابطه جنسی بوده.
ولی به احتمال زیاد ایشون به امید اینکه با شما ازدواج خواهد کرد تن به این رابطه داده.
و به خصوص با توجه به شکستی که یکبار در ازدواج داشته، کاش شما با احتیاط بیشتری عمل می کردی و رابطه جنسی با او برقرار نمی کردی. اگر این وصلت سر نگیرد، شما ضربه ی دیگری به دختر خانم وارد کردی...

به هر حال اگر سوال شما در رابطه با ازدواج با زن مطلقه هست، می توانید این پاسخ تخصصی از مدیر همدردی رو بخوانید:

نقل قول:

---

( 12/2/1386)

ازدواج با زن مطلقه ، بیوه

دوست عزیز؛ روی چند نکته اساسی که به آن اشاره می کنم ، خیلی تعمق کن:
یکم: شما با هر فردی که ازدواج کنید ( مجرد ، بیوه ، مطلقه ) می بایست ، ابتدا او را از نظر معیارهای ازدواج و تناسبی که با شما دارند بررسی کنید.

دوم: در مورد ازدواج با فرد مطلقه یا بیوه اضافه بر بند یکم باید به این نکته مهم توجه فرمائید، که در دیدگاه شما ، و خانواده اتان آیا فرد بیوه یا مطلقه امتیازی نسبت به فرد مجرد کمتر دارد. اگر چنین دیدی دارید، ممکن است سایه آن بر زندگی شما سنگینی کند، و این باعث شود که به اشتباه تصور کنید به او ترحم کرده اید، و اشتباه تر از آن ، اینکه تصور کنید او باید قدردان این ایثار و فداکاری شما باشد.
شما باید بدانید که وقتی چنین ازدواجی می کنید، یعنی اینکه او را مانند فردی مجرد در نظر گرفته اید و برای خود امتیاز بالاتری متصور نیستید، لذا بعدا نمی توانید بابت این ازدواج از او توقع قدرشناسی داشته باشید.

سوم: مسئله دیگر اینکه آیا شما قبلا ازدواج کرده اید یا نه هم مهم است. چون در صورتی که وی سن کمتری از شما داشته باشد و شما هم طلاق گرفته یا ...، بیشتر احساس هم طراز بودن خواهید کرد.

چهارم: باید بدانید که با چه بخشی از وجودتان تصمیم می گیرید، احساس ، افکار یا هر دو.
اگر اوج احساسی و دلسوزی شما منجر شود که به مسئله ازدواج فقط از یک جنبه بنگرید، بعدا با فروکش کردن احساس و با فکر به بعضی مشکلات و مقایسه ها، ممکن است ، دستاویز و بهانه ای برای پایمال کردن احساسات ایشان پیدا کنید.

پنجم: وجود فرزندان این شخص هم، به صبر و تحمل مضاعفی نیاز دارد. اگر هدف زندگی شما رفاه و لذت و زندگی مانند دیگران نباشد، و اهداف رشدی و کمال شما را بر انگیزاند و فردی متمایز از خانواده و جامعه باشید ، یعنی اینکه همنوا نباشید ( فردی نباشید که بخواهد مانند جماعت رفتار کند و از این بابت هم احساس ضعف و سرافکندی ندارید)، در این صورت می توانید با فرزندان ایشون هم کنار بیایید.
( البته سن ایشان و سن فرزندان هم پارامتر مهمی است)

ششم: اگر مسئله عشقی در میان است ، بدون اینکه بخواهم توضیحاتی بدهم به عشقی اشاره می کنم که توضیح آن را در پاسخ سایر مراجعان و همچنین در بخش مشاوره ازدواج به تفصیل داده ام.( منظورم عشقی با چشمان باز و با دید منطقی و همه جانبه نیست)

هفتم: به هر حال به خاطر اهمیت خاص انتخاب شما، و بسیار از جنبه های ناپیدای آن بهتر است با دید باز تصمیم گیری کنید، لذا توصیه
می کنم که حتما به یک مشاور خانواده مراجعه نمائید و جزئیات مسائل خود را جهت تصمیم گیری با او در میان بگذارید.

---

موفق باشید.

اگه توی طلاق دختره مقصر نبوده چرا باید الان موردی داشته باشه؟

یه دختر وقتی رابطه ی جنسی داره این فقط جسمش نیست که در اختیار شما قرار میده دل و جانش باهمه؛ شما با اینکارتون دل و جانش رو تسخیر کردین حالا میخواین فکر کنید که ازدواج به صلاح هست یا نه؟

غیر از مطلقه بودنش مشکل دیگه ای هم باهاش دارین؟

خير،غير از مطلقه بودن مشكل ديكه نداره،اكر هم مجرد بود مطمنأ تا الاه ازدواج كرده بوديم؛

این تردید طبیعیه اما یکبار برای همیشه تصمیم بگیرین و پاش بایستین
امیدوارم خوشبخت بشین:323:

اگر تمام ملاکهای شما و ایشان نزدیک به هم است و مشکل دیگری ندارد چرا باید بعد از رابطه ای داشتید این احساس شما را تسخیر کند که آیا برایت مشکلی پیش نمی اید ؟
من فکر می کنم شما یکم وارد فاز تردید شدید که باید بگویم که تردید و دو دلی برای زمانی هست که مشکل قابل توجهی داشته باشد که بخواهد شما را دچار تردید و دودلی کند پس وقتی از همه لحاظ قبول کردید که با این خانم ازدواج کنید یعنی با هم مشکلی ندارید .
در مورد اینکه فکر که می ترسید بر سر چیزهای کوچک هم همیشه بحثتان شود و قهر های مکرر داشته باشید باید بگویم همه اینها قابل مدیریت می باشد و رفتار متقابل شما هم تاثیر به سزایی دارد و شما هم در ان دخیل می باشد ..
در ضمن دوست عزیز بعد از ازدواج هم مسائل خاص خودش رو می طلبه که که چطور باهم کنار بیایید و به یکدیگر احترام و ارزش داشته باشید که همه اینها بعداز ازدواج قابل مدیریت است ولی قبل از ازدواج ملاکها مهمترند .

با سلام
تقریبا 10 ماهی میشه که شدیدا عاشق خانمی شدم که 3 سال از من بزرگتر است. من متولد 67 و ایشان 64 هستند. بسیار خانم مذهبی و معتقد و محجبه ایی هستند. 5سال پیش به اصرار خانواده با پسری ازدواج کرد که ناراحتی عصبی داشته و خیلی شکاک و همیشه ایشون رو کتک میزده و در آخر هم با دختر دیگه ایی رابطه برقرار کرد که نهایتا منجر به طلاق آنها از هم شد. من خیلی ایشون رو دوست دارم و اون هم به من علاقه منده. حالا این وسط با مخالفت شدید خانواده ام مواجه شدم. ضمنا مادر این دختر هم خیلی سال پیش از شوهرش جدا شده بود. الان تقریبا یک سال است که طلاق گرفته.
مادرم به هیچ عنوان موافق این ازدواج نیست و بیشتر از این نگران هست که فردا در همسایه و فامیل بهش بگن چرا همچین دختری رو واسه پسرت گرفتی. متاسفانه دید خانواده ی من نسیبت به دختر مطلقه اصلا دید خوبی نیست. تو رو خدا کمکم کنید ، راهنمایی ام کنید که من چه کنم ؟

الان تردید شما دیگه برا چیه؟ مطلقه بوده و باکره که شما اونم ازش گرفتی
سر حجابش چه مساله ای داری؟بد حجابه؟برا شما چه فرقی میکنه ؟ شما که رابطه غیر شرعی داشتی فکر نکنم دیگه این چیزا باید برات مهم باشه
به نظر من حتما با ایشون ازدواج کن چون خودم میگی که با هم تفاهم دارین