نمایش نسخه قابل چاپ
سلام دوستان من امروز با این سایت آشنا شدم .امیدوارم بتونم دوستان خوبی پیدا کنم برای راهنمایی هر چه بهتر. من نزدیک به 11سال هست که ازدواج کردم در این چند سال شوهرم قرص مصرف میکرد و من هر چه خواستم کمکش کنم فایده ای نداشت .خلاصه اینکه الان نزدیک به دوسال است که مصرف شیشه داره.البته از من پنهون کرده و فکر می کنه که من نمیفهمم .خیلی روی اعصابش تاثیر گذاشته تا جایی که چند روز پیش با چاقو زد پای راستم رو داغون کرد و 14بخیه خورد.دیگه نمی تونم باهاش زندگی کنم یعنی دوسش ندارم...[/size]
سلام عزیزم
به تالار همدردی خوش آمدی .
چه کمکی می خواهی ؟
می خواهی ترکش بدهی ؟
می خواهی زندگی کنی ؟
و..............
بیشتر توضیح بده تا بتوانیم بهت راهنمایی کنیم ؟
سلام.بله خیلی دوست دارم ترک کنه .چون توانایی طلاق گرفتن رو ندارم آخه من یه پسر 10ساله دارم که اون هم نسبت به این مسئله حساس شده .شاید باور نکنید ولی واقعاً اعصابم رو بابت این موضوع از دست دادم هر آن فکر می کنم دارم افسردگی می گیرم.تو رو خدا کمکم کنید.:323:
خانم محترم خودت رو بازی نده ...
همین ده سال هم نشستی دوست داشتی که ترک کنه !!! الان کجایی ؟؟ ترک کرد..
ده سال دیگه هم بشین به این امید که ترک کنه یه روز به خودت میای که پسرتم آینه باباش شده...اونوقت باید بازم بشینی یه ده سالی به این امید که پسرت ترک کنه ! یه آدم شیشه ای که سلامت روانی نداره و هیچ کنترلی روی رفتارش رو نشوندی توی خونت منتظری اینبار یه بلایی سر پسرت بیاره که شما بفهمی می خوای چکار کنی؟؟؟
این الان عین یه نارنجکه که ضامنشم کشیدن هر آنه که منفجر بشه .شما داری با این نارنجک زندگی می کنی .
واقعا که این زنا عجب موجودات عجیبی هستن !!انگار دوست دارن همیشه عمر خودشونو گول بزنن ..
این موجودی که باش زندگی می کنی بدترین و زشت ترین حالت از انسانیه که شده الگو و همنشین پسرت .
خودت دلت می خواد هی بخیه بخوری اون بچه چه گناهی کرده؟؟
امروز ازش پرسیدم که چیزی مصرف می کنه یا نه؟گفت نه اگر اطمینان نداری ازم تست بگیر!البته بگم رفتارش بهتر شده ولی اطمینان ندارم.از طرفی اگر بخوام طلاق بگیرم پشتیبانی ندارم.خودم شاغلم ولی نمی تونم یه زندگی رو به دندون بکشم و هر وقت هم اسم طلاق رو آوردم میگه پشت گوشت و دیدی بچه ات هم دیدی یعنی تهدیدم می کنه...
mahdiii محترم
تاپیک آفتهای احتمالی در مشاوره را بخوانید و قدری مسئولانه با مراجع صحبت کنید . پای زندگی انسان ها در میان است . لنگ کردن به این راحتی که شما از بیرون گود فرمانش را می دهید نیست .
نیوشا محترم
به انجمن های ترک اعتیاد ( 18 قدم ) مراجعه کنید . چون خانواده ی فرد معتاد هستید از شما و و پسرتان و خانواده حمایت می کنند و برای ترک به همسرتان کمک می کنند . از طریق آنها بهتر جواب می گیرید تا از طریق مجازی و این تالار .
می توانید از طریق گوگل سرچ کنید و مراکز نزدیک محل سکونت خود را پیدا کنید و ............
خانم آنی سلام
امیدوارم دقت داشته باشید که گاهی خیلی زود دیر میشه.و اون زمان ماها مسولیم که می دونستیم و نگفتیم .
توی اقوام نزدیک ما دختری بود با شرایط همین خانم .شوهرش مصرف شیشه داشت .سالها بود خانواده دختر اصرار شدید داشتن که دختر برگرده اما خودش مصرانه مدعی بود که شوهرش رو دوست داره و اون روزی ترک می کنه .
صحبت های خانواده ها مشاور دوستان و هیچ کسی نتونست خانم رو راضی کنه از شوهرش جدا شه .شوهرش مرد بسیار مهربون و آرام و خانواده دوست و بی عیبی بود .بعد از اعتیاد به شیشه از اون آدم سابق اثری باقی نمانده بود .و این خانم همواره شوهرش رو در قالب همان مرد سابق دوست داشتنی می دید و نمی پذیرفت که شوهرش انسان عادی نیست.
من قصد ندارم توی دل این خانم را خالی کنم ولی سال گذشته وقتی دختر عمه من پس از کار روزانه به خانه برگشت با جسد دختر 11 سالش روبرو شد ..شوهرش این دختر بیچاره رو به دلیل تماس موبایل مشکوک!! با کارد کشته بود .
افرادی که نوع خاص شیشه مصرف می کنن خیلی خطرناکن چون از چیزی به نام مغز و قدرت منطق و تصمیم گیری درشون اثری باقی نمونده .یه روح شیطانی هستن در یه قالب انسانی.
این خانم الان مدتهاست روانی هست و یا بیمارستان روانی بستریه و یا روزی چند تا قرص های قوی آرامبخش می خوره .شوهرش هم توی زندان.و دختر بزرگترش منزل سایرین آواره و خود شوهرش هم در ناباوری کاری که کرده.
بهتر نیست واقعیات رو عریان نشون بدیم ؟بحث سلامت و زندگی یه پسر بچه هست که از بخت بد پدر هم الگوی زندگیشه .کمترین صدمه اش اینه که بچه با اعتیاد بزرگ بشه و این مساله براش عادی بشه حالا از بقیه تنش ها و شرایط سخت زندگی و احتمال اسیب هم بگذریم.
سلام مرسی از اینکه با من همدردی می کنید. ولی پشتیبانی ندارم.از طرفی هم می ترسم کارش که تنها سرمایه زندگیش هست از دس بده.از روانشناسان محترم تقاضا دارم کمکم کنن...
چه پشتیبانی می خواهی ؟!
چرا اینقدر محدود و کوتاه حرف می زنی ؟!
با این سطح از اطلاعاتی که می دهی ابدا راهنمایی نمیشه کرد .
ضمن اینکه بهت راه حل را گفتم دقت نمی کنی .چرا؟!
باید به بچه های گروه 18قدم حاضر به اعتماد شوی .
ترک اعتیاد و یا مشکلات روانی و روحی و جسمی فرد معتاد و خانواده اش را نمی توان با نت و کامپیوتر حل کرد .
این روش راه شفا نیست .
باید راه درمان را پیش بگیری .
سایر مشکلات زیر شاخه های درد اصلی هستند . مسیر درمان را باید طی کنی . راه گریزی نیست .
با مصرف یک استامینوفن درد به شکل مقطعی و زمانی ساکت می شود . بدون اینکه برای اصل بیماری و مداوا و شفا کاری کرده باشی .
mahdiii
قضیه اعتیاد پیچیده تر از این داستان های ظاهری است که شما سعی دارید برای درستی روش تان در راهنمایی بیان کنید .
شما سعی دارید از زندگی دیگران برای نیوشا تعریف کنید در حالی که حتی عمق زندگی دیگران و چرایی اینکه چطور شد که اینگونه شد را هم درست درک نکرده ای .
نه شما و نه سایرینی که قصد کمک به این زندگی را داشته اند . شفا در اعتیاد امکان پذیر است . فرد معتاد بیمار است و خانواده ی وی هم بیماری دارند حتی اگر مواد مصرف نکنند .
پس خواهش می کنم تاپیک را منحرف نکن و سکوت کن و اجازه بده نیوشا را به مسیر اصلی هدایت کنیم بدون اینکه وی را بیشتر وارد دنیای ترس و وحشت و اضطراب وبی اعتمادی و ناامیدی و ..............کنی .
سلام .من به پیشنهاد شما احترام گذاشته و پیگیر موضوع شدم ولی فکر نکنم هسرم با این موضوع کنار بیاد .ولی همینجور که داشتم به این سایت نگاه می کردم متوجه یه دکتر که درمانش از راه هیپنوتیزم بود شدم از نظرم جالب بود می خواستم پیشنهادش و به همسرم بدم .ولی بازم مطمئن نیستم که قبول کنه.دوست دارم خیلی راهها رو امتحان کنم اگر به نتیجه نرسیدم اقدام به طلاق کنم.البته خیلی وقته این مسئله توی ذهنم هست ولی می ترسم قانون پسرم و از من بگیره ...
خانم آنی فرمودید:
فرد معتاد بیمار است و خانواده ی وی هم بیماری دارند حتی اگر مواد مصرف نکنند
در مورد شیشه و موادی که نقظه اشاره شان بر تخریب مغز و اعصاب است مساله فقط بیماری جسمی نیست ایشان از لحاظ روانی خطرناک هست.
باز هم فرمودید:
اجازه بده نیوشا را به مسیر اصلی هدایت کنیم بدون اینکه وی را بیشتر وارد دنیای ترس و وحشت و اضطراب وبی اعتمادی و ناامیدی و ..............کنی .
دقیقا هم نیت من همین بود .مثل اینکه شما به عمق مساله دقت نکردید
خیلی روی اعصابش تاثیر گذاشته تا جایی که چند روز پیش با چاقو زد پای راستم رو داغون کرد و 14بخیه خورد
حرف شما سرپوش گذاشتن بر جراحت است ..جو به خودی خود بی اعتمادی و اضظراب هست.توجه کنید که یه بچه داره توی این محیط استرس زا زندگی می کنه .محیطی که هر لحظه منتظره پدرش با چاقو و ....به خودش و مادرش صدمه بزنه .مساله یه اعتیاد ساده نیست.حالا تصور کنید این بچه می خواد توی این محیط درس بخونه رشد کنه!
به هر حال من اصلا صحبتی از طلاق و یا زندگی نکردم .تنها چیزی که مسلمه و نیاز به تخصصم نداره اینه که این مرد خطرناکه و بودن در کنارش با این وضعیت صلاح نیست.
وقتی رفتی دکتر و پات را بخیه زدی باید یک گواهی چیزی میگرفتی که شوهرت این کار را کرده و ...
منظورم اینه که اگر بتونی مدارک این چنینی ارائه کنی و شاغل هم که هستی قانون بچه را به شما میده.
ضمن تلاش واسه زندگیت و درمان همسرت ( اگه هنوز بعد از ۱۱ سال امید به درمان داری !! ) مدارک لازم واسه گرفتن بچه را هم جمع کن.
حتا اگه شاغل نباشی و ثابت بشه موندن بچه با پدرش صلاح نیست ( به خاطر اعتیاد ) یا خطرناکه ( مثل کاری که با شما کرد ) بچه را به مادر میدن.
سلام باز هم از راهنمایی هاتون متچکرم .درسته ،پسرم توی یک جوی داره بزرگ می شه که همش شاهد دعواهای من و همسرم است هر چقدر سعی می کنم که جلوی پسرم این اتفاق ها نیفته باز نمی شه.الان هم به بهونه ی مختلف می ره خونه مامانم یا عموش که نزدیک به ما هستن به طوری که شب همونجا می مونه.در حالی که پسر من بدون من جایی نمی رفت چه برسه بخوابه.خلاصه اینکه از شما دوستان خواهش می کنم من را در رفتارم با همسرم راهنمایی کنید که چکار کنم بزاره کنار .چون خودش می گه رفتار تو باعث می شه من به مواد رو بیارم.
بله نیوشا رفتار شما در اعتیاد همسرتان نقش جدی و اساسی داره . شما و حتی پسرت و حتی مادر بزرگ و عموی این پسرت اضلاع بازی معتاد هستید و باید قاعده ی این بازی به هم بریزد و وابستگی های افراد دخیل در رابطه در کنار همسرتان مداوا بشود .
اگر شما پای خودت را از این بازی بکشی بیرون این آقا اعتیادش را ترک خواهد کرد . ( منظورم جدایی نیست )
من در مقابل صحبت های mahdiiiبرایت این ماجرا را می اورم تا امیدت به ترک همسرت و سلامت زندگی به دست بیاد که توضیحا از این دست ماجرا ها هم زیاد دیده ام . که توضیحا نتایج روش های غلط شفا را هم زیاد دیده ام .
چندی پیش دکتری جراح و به نام از پزشکان تهران که دو فرزند دختر و پسر معتاد داشت . کلافه ی فرارهای فرزندانش و اعتیاد آنها و..............شده بود .
یکی از دوستان متخصص در اروپا را مطلع کردیم با دو جلسه گفتگو با این آقای جراح و خانمش تیمی برای یافتن بچه ها در خیابانهای جنوب شهر تشکیل شد و با اولین پرواز به صحرای سینا کمپینگ ترک اعتیاد منتقل شدند . یک هفته ی اول آنها به فکر خماری و .............خود بودند ......
از هفته ی دوم مجبور شدند قطره چکان دستشان بگیرند و به بچه های گرسنه و آدم های فقیر کمک کنند و.....................
دوسال از آن تاریخ می گذرد این دو نفر پاک پاک هستند و از فعالین کمپ به حساب می آیند و به هیچ عنوان هم حاضر نیستند پایشان را ایران بگذارند چرا که تازه انگیزه و عشق کمک به هم نوع پیدا کرده اند و دیروز خود و افراد معتاد را آدم های بی مصرفی می دانند که به دلیل عدم آگاهی - عشق - انگیزه - عدم ارتباط سالم با هم نوع و............به اعتیاد رو می آورند
آنها تمام این دوسال را در گرمای طاقت فرسای صحرای سینا به خلق خدا خدمت می کنند و زندگی را از نو شروع کرده اند ......................
روش درست ترک و شفا یعنی این . این آقای دکتر و همسرش بهای ترک و شفای فرزندانشان را اینگونه دادند و باعث سربلندی خود و آنها شدند . در اصل مثلث بازی شکسته شد .
حال این نمونه را داشته باش تا بدانی راه شفا هست اما شفا از راه درست نه با روش های غلط دلم نمی آد و لوس بازی و .........
چقدر زندگی ما عجیبه....شوهر معتاد داریم...کتک وچاقو میزنه....وهزار تا خاطره تلخ دردلمون میگذار ه وباز باهاشیم چون تنهایی از همه اینها سختتره.....من واقعا نمی دونم....تلاشتو بکن تا درست بشه......
سلام دوستان عزیزم.خیلی دلم برای صحبت با شماها تنگ شده بود.الان که ایمیلم و باز کردم دیدم یه پیام از سایت همدردی دارم خیلی خوشحال شدم از اینکه حداقل یکی حواسش به ما هست.از همسرم بگم که نسبت به اون چند وقت پیش خیلی بهتر شده ومن هم تلاشم اینه که بهترش کنم.امشب شب آرزوهاست پس من و از دعای خیرتون بی بهره نکنید. :323: