نمیدونم خاستگارم بد چشم یا نه؟(دچار وسواس شدم)

سلام میکنم به همه همدردیای عزیز:72:
راستش باز یه مساله نگرانم کرده و اومدم ازتون کمک بگیرم
من 23 سالمه و توی دانشگاهی یه آقایی ازم خاستگاری کرده ایشون 4 سال از من بزرگترن
خانواده هردونوم هم خبر دارن و خاستن بیشتر آشنا شیم
اما مشکل من:
من واسم یکی از مهمترین معیارای ازدواج پاک بودن از همه نظر و مخصوصا چشم و دید
الان از این نظر نگرانم نمیدونم خاستگارم چشم پاک هست یا نه اصلا نمیدونم چطور بفهمم:( مثلا امروز تو دانشگاه نشسته بودیم که ایشون به من گفتن فلان دختر ببین (دماغشو عمل کرده بود و چسب داشت)پارسال یه کلاس مشترک داشتیم همه میگفتن چقد زشته و یه عینکم داشت(الان عینکشو برداشته بود ولی بازم شناختشش!!!!!!)گفت عمل کرده عینک نداره بهتر شده که من تعجب که تو فلانی یادت مونده؟!!!!!
یا مثلا میگفت این دختر رو به روییمون میشناسی ؟؟خیلی نگامون میکنه!!(اون خانم دقیقا رو به روی ما با فاصله نسبتا کم نشسته بود)ولی من اصلا بش توجه نداشتم!!
یا مثلا این دو تا همیشه باهمن الان میان اینجا میشینن!!!
خدایی من آدمی هستم که به محیطم زیاد توجه ندارم دوس دارم همسر آیندمم همینطور باشه ولی این چیزا میگه ناراحت میشم میگم نکنه بد چشم؟!!!!:163::163:
فکر میکنم دچار وسواس شدید شدم هر بار یه مساله کوچیک عذابم میده یه بار میگم مثلا چرا امروز این گفت؟!!کاش باش حرفیده بود یا چرا فلانی نگاه کرد؟!!!کلا میبینمش تا شب دچار وسواسم و همه چیز حلاجی میکنم!!اینطوری خیلی عذاب میکشم:163:
میخاستم راجب همون خانم که گفتم دماغشو عمل کرده بود و کلا نگاه و اینا باش بحرفم اما نمیدونم چی بگم؟!!:302:
دارم دیوونه میشم:302::316:

دوست عزیز همین حرفهای که به ما زدی میتونید به خودش بگی .

که من از این رفتارت ناراحت میشم.

ازش دلیل اینکارو بخواه .که چرا به دیگر دختران توجع داری. اینکارت منو آزار میده.


خیلی از آقایون هستند با نامزدشون میرن بیرون حرف واسه گفتن پیدا نمیکنند. شروع میکنند از اطرافیانشون حرف درست کنند .که بقول معرف حرف زده باشند.

خواستگاره شما پر حرفه؟؟؟؟؟؟؟

ولی اینم بگم نگرانی شما بیمورده دوست عزیز.

اینجور حرفها چیزی نیست که نیاز باشه یکی کمکت کنه .

راحت میتونی با خواستگارت حل کنی.

تازه شروع زندگیه .زندگی بالا پایین زیاد داره سر کوچکترین چیز نباید پناه ببری بکسی دیگه که مشکلتو حل کنه.

انشالله رفتی سر زندگیت .اگر خدای نکرده مشکلی چیزی داشتی سعی کن دوتای باهم حل کنید.

وحتی خانوادهاتون اصلا با خبر نشن.

دیده شده که اونای که نمیتونند از پس کوچکترین مشکلشون بربیان میرن به خوانوادهاشون میگن اونا نه اینکه حل نمیکنند بدترشم میکنند کار به جای باریکترم میکشه.

مرسی کبوتر عزیز:72:
راستش بله من کم حرفم شایدم ایشون میخان مثلا نظرشو در مورد همه چیز بگه و صمیمی باشه!!اما من عصبی میشم !!ببین دوست من شاید من منظورم بد گفتم اما خب مساله یه عمر زندگیه همه چیز مهم واسم مصوصا چشم پاکی:) از اونجایی هم که شنیدم قبلا قبل از من به فرد دیگه هم پیشنهاد دادن همش میگم نکنه آمار همه داره و کلی از این فکرا!!!!
نه این مساله به خانوادم نمیگم هر چند همش میپرسن دیدیش ؟چی گفتین؟:311:
اما نمیدونم چی بش بگم؟!!یعنی چجور بگم؟!به نظر شما لان تو چت بگم؟!نمیتونم صبر کنم:316:

سلام

دوست عزیز اینجور که مشخصه شما انگار وارد رایطه دوستی و تقریبا وارد فاز دوست دختر و دوست پسری شدید.

بهتره تا قبل از اطمینان پیدا کردن نسبت به این اقا حداقل در دانشگاه باهم نشینید و بلند نشید ! این کار ممکنه آینده شما رو تغییر بده.

اگر بیشتر میخواین باهاش آشنا بشید در منزل پدری باهاش صحبت کنید و یا با رضایت خانواده ها بیرون برید اما جلو در و همسایه و دانشگاه مطلقا ازینکارا نکنید !!

این جور مسایل رو با چت واس تلفنی درست نیست.

باید در جایی باشید که شرایتش مهیا باشه .

نه اینکه گوشی رو برداری زنگ بزنی بگی سلام علیک سلام من از اون رفتارت ناراحتم.

بزار سر فرصت کافی شاپی فضای سبزی جای که وقتش شرایتش باشه. در موقعه ای که خیلی سر حاله.

اینم بگم پسر 10 جا میره خواستگاری ویکی رو انتخواب میکنه .این نباید برای شما که قبلا از کسی در خواست کرده .ناراحت کننده یا جای شک باشه.

من احساس میکنم شما قبلا باکسی دوست بودید ؟؟؟.ازش خیانت دیدید و به همه از یک چشم نگاه میکنید.

مریم جان گفتم که خانواده من اطلاع دارند و اینجور هم نیست که ما در دانشگاه همیشه با هم باشیم گاهی با هم حرف میزنیم و یا تو درسا به من کمک میکنن من با ایشون بیرون نمیرم که صحبت کنم پس فقط میمونه دانشگاه!چاره نیست البته برای شناخت خوبه!
آقای کبوتر محترم:ممنونم از راهنماییتون نه من اصلا تا حالا با کسی دوست نبودم اما راستش رو این مساله (چشم پاک و وفاداری و...)خیلی حساسم!دقیقا نمیدونم چجور باید رفتار کنم یا چی بپرسم !؟کسی هم نیست که ازش بپرسم:302:
اصلا نمیدونم تا چه حد حساسیت درست؟!!

خیلی راهای هست برای تست وفا داری وچشم پاکیش که خیالتون راحت بشه.

اینجا جاش نیست مطرح کنم .

هموندانشگاه دورادور هواست بهش باه به رفتارهاش با چه کسانی نشست وبرخواست داره.

دوستانش چجور آدمهایی هستند.بچه های+ یا-

زیاد هم به خودت سخت نگیر .اینجر دیدگاهت اگر همینجور ادامه بدی هم برای خودت هم برای آیندت مضره .

شما در دوست آشنا هات بسیار خیانتها دیدید چشمتون ترسیده .

ولی همه مثل هم نیستن .قرار نیست که یکی اشتباه میکنی همه رو بد بدونید .

شما هنوز از اون آقا بدی ندید خداروشکر.

پس اول سعی کن عینک بد بینی رو از چشمات برداری. بیشتر رو خودت کار کن.

آقا یا خانم کبوتر!
قبل از ارسال هر پست مشاوره ای، کمی بیندیشید که ممکن است مراجع بر اساس پست شما تصمیم گیری کند و عواقب این تصمیم بر گردن شماست. فرض کنید با همین پیش فرض ازدواج کردند و آقا عوض نشد. می دانید این خانم چه رنجی خواهند برد؟ ... لطفا محتاط تر باشید.



چه خوب که همین حالا موضوع را متوجه شدی و حساسیت شما کاملا به جاست. با پرسیدن مستقیم هم چیز زیادی دستگیرت نخواهد شد و بر عکس روی شما را به هم باز می کند و او را جری تر.
شاید اینگونه نگاه و چنین موارد ریزی را دیدن، برای ایشان عادی شده باشد و هیچ معنا و مفهومی نداشته باشد و شاید آنقدر ساده است که این نگاه ها را از شما پنهان نمی کند. اما از خود تو می پرسم:
فرض کن ایشان همیشه همین گونه خواهند بود. با همین سطح احتمال و با داشتن چنین شخصیتی، حاضری ایشان بی هیچ تغییری، عمری همسرت باشند؟...
هر چند به نظرم می رسد، پاسخ را خودت پیدا کرده ای ... عزیز دلم، با خودت و زندگیت تعارف نداشته باشی بهتر نیست؟! ... :46::43:

تشکر میکنم از کبوتر و آویژه عزیز
کبوتر جان من تا جایی که میدونم دوستاشون آدمای تحصیل کرده و مثبتی هستن
اما گفتین از دور در نظر بگیرم راهکار جالبی ولی متاسفانه من ایشون کم میبینم یعنی بیشتر یه جا قرار میزاریم و یه ساعتی صحبت میکنیم خیلی تو رفت و امد نمیبینم که دقت کنم
آویژه جان بزارید با شما و خودم رک باشم من خصوصیات خوب از ایشون زیاد دیدم و نمیتونم بر مبنای یک شک و شاید یک وسواس فکری کلا ایشون رد کنم البته شاید این وسواس درست باشه و این دقت ایشون عجیب باشه و یا حتی چشم ناپاک:163:
من اینجا هستم تا از شما واسه شناخت بهتر کمک بگیرم میخام بهم راهکار بدید که بتونم بهتر متوجه بشم و بشناسم
خاهشا مثال هایی که زدم با دقت مطالعه بفرمایید:72:
اصلا از نظر شما صحبت راجع به این مساله با خودشون درست هست یا نه؟!!

دوست عزیز زیره نظر خانوادهاتون این رفتو آمدهاتون وقرارهاتون باشه .

وبیشتر وقت بزار برای شناخت بیشتر ورفتارهاش اخلاقیتش.

عجله نکن دوست عزیز .زمان حلال مشکلاته.

اگر در جایی بودید مجددا این رفتار رو انجام داد ازش سوال کنی.

شما از گفته هاتون معلومه خواستگارشما .معیارهای خوبی هم داره که انتخابش کردی .

فقط یه کوچولو این رفتارش اذیتت میکنه که میخوای حل بشه با خیال راحت بری سر زندگیت.

با کمک از خودت وخواستگارت میتونی این مشکل کوچیک رو حل کنی.

{{{{دوست عزیزمونم آویژه }}}}از یک دیدگاه دیگه نگاه کرده به این که این خواستگاره شما چشم هیزه!!!!!

اگر چشم هیز بود منم با {{{آویژه}}}موافقم .

ولی گفته های شما چیزه دیگری بود.

فقط حرفشو میزنه بیشترم میخواد حرف زده باشه. این راه حل داره که عرض کردم.

سلام
ببین شما سعی کنید صحبتهاتون روی موضوعات مهم باشه و هم شما صحبت کنی و هم طرف مقابل طوری نباشه که یه طرف فقط شنونده باشه بعد اونوقت دیگه به حاشیه زیاد نمی شه توجه کرد و بعد با همین دو سه مورد نمی شه گفت طرف مقابلتون آدم بد چشمیه
این کار رو در محیط های دیگه ای هم امتحان کنید .
سعی کنید موضوعی برای صحبت کردن همیشه داشته باشید
اگر دید که نه هنوز مشکل وجود داره اونوقت کارشناسهای محترم تالار خیلی بهتر راهنماییتون می کنند

شما بهتر از هر کس میتونید این قضیه رو بفهمین مگه نه تو دانشگاه با همید براحتی میشه با چند بار مراقبش بودن و پرس و جو از دانشجوهای مطمئن اینو فهمید.

مرسی کبوتر جان
خوشحالم که یه این مشکل من یه آقا هم میخونه و از دید یه آقا بررسی میشه
دوست من بله گفتم که خانوادم میدونن و اکثرا واسشون تعریف میکنم که چی شده و ...
اما مشکل این جاست که از دید شما یه آقا چطوری بپرسم که هم بد نباشه و بش برنخوره هم حرفم زده باشم؟!!
اما یسنا جان بله خوب من کلا آدم آرومیم حالا شما مبنا گداشتید بر اینکه میخاد حرف برنه!!نمیدونم والا با مامانم که در مورد نگاه و اینا حرف میزدم میگف نباید مستقیم بگی!!میشه واست نقطه ضعف و حساسیتت نشون میده!!
ما گلنوش جان میگم که ایشون مثلا 2 ساعت در هفته تو دانشکدست!!بقیش قرار میزاریم صحبت کنیم یا کتابخونه یا غیره!!
مثلا ما داشتیم حرف میزدیم و پیاده میرفتیم به دلیل اختلاف قد من نمیتونستم نگاشون کنم من سرم پایین بود ولی دیدم چند تا دختر از جلومون رد میشدن اون به شون نگا کرد نه این که به صوذت مدام یا خیره اما خب نگاه کرد بشون!!واقعا دارم دیوونه میشم نمیدونم عادیه یا نه!!!!!فک میکنم حساسیت جون خب ممکن آدم نگاش بخوره به یکی اما ترجیحا بهتره سرش پایین باشه
دیوونه شدمممممم

خوب آبجی بنده خدا که نمیتونه چشماشو ببنده راه بره یا اصلا نگاه نکنه.

آدمه دیگه یک لحظه چشمش میوفته این که خلاف نیست.

خودتونم میگید چشمش دنبالشون نبود همینطوری نگاه کرد.

یعنی شما اصلا تا بحال به پسر همینجوری نگاه نکردید. بدون قصدی؟؟؟؟

و عرض کردم بستگی اخلاق خواستگارتون داره. معمولا روزهای که سر حاله میتونی ازش سوال کنی.

یا براش مثال بزنی البته با کمی سیاست باشه بهتره.

مثال فلان دوستم شوهرش اینجوری انجام میداد .دوستم اومد بامن درد دل کرد بنده خدا. چقدر بده شوهر آدم همش هواسش به اینطرف اون طرف باشه.

خیلی مثالهای بهتر که .اگر دوستان زحمت بکشند کمک کنند عالیه{{{.مخصوصا مریم 123 که حرفهاش عالیه.}}}