نمایش نسخه قابل چاپ
سلام من توی تایپیک قبلم همه چیز توضیح دادمhttp://www.hamdardi.net/thread-21240.html
حالامن توی این مدت خیلی خیل بیشترازقبل عاشق این آقامعلمم شدم نمیدونم چکار !من باایشون رابطه دارم از طریق یاهو اس ام اس ولی ایشون تاحالا ابراز علاقه نکرده!
حالاخودم میخوام اینکاروبکنم نمیدونم درسته یانه؟
خواهش میکنم کمکم کنید مخصوصا ازمشاورین محترم!(من این موضوع رو این جامطرح کردم چون کسی من رو نمیشناسه ویه محیط مجازی )
سمانه جان، سلام.:72:
توی این تاپیک هم قراره ما یه سری حرف بزنیم، بعد شما بدون توجه به اونها، کار خودت رو ادامه بدی؟
شما ارتباطت رو کمتر که نکردی هیچ، بیشتر هم کردی!
چه لزومی داره شما با معلمت از طریق یاهو ارتباط داشته باشی؟
اگه دوس داری از اینجا یه مشاوره ی خوب بگیری و بتونی مسیر زندگیت رو درست انتخاب کنی، لطفاً به حرفایی که کارشناسای عزیز میزنن و به تجربه ی دوستان دیگه، خوب فکر کن و اونا رو استفاده کن.
حالا همه ی اینها به کنار،
در مورد مطلبی که اینجا گفتی، و پرسیدی که درسته یا نه.
اول یه سوال ازت دارم.
میخوای بهش ابراز علاقه کنی که چه اتفاقی بیفته؟
فرض کن به معلمت گفتی. توی تصورت اینه که بعدش چی میشه؟
سمانه جان تو تاپیک قبلیت همه خیلی خوب راهنماییت کردن.همه بهت گفتن سن و فضایی که توش هستی مستعد بوجود اومدن همچین شرایطی هست ما هم زمان کنکور کلاس میرفتیم و اونواع و اقسام استادا رو داشتیم و گاهی پیش میومد بچه ها بهشون دل ببندن حتی تو مدرسه یه دبیر مرد داشتیم و یکی از دوستام به شدت شیفتش شده بود...ما کنکور دادیم و هر کسی دنبال زندگیش رفت و اون دختر هم دانشگاه قبول شد و بعدش ازدواج کرد.یه بار که دیدمش از خاطرات مدرسه گفتیم و اون گفت الان که یادم میفته چقد اون دبیر رو دوست داشتم خندم میگیره.
الان تو بهتره تمرکزتو بذاری رو درس...سهل انگاری امسال تو واقعا میتونه یه عمر پشیمونت کنه..اینکه رشته یا دانشگاه دلخواهت رو بخاطر این موضوع قبول نشی بعدا واقعا باعث تاسفت میشه...
بعلاوه مشکلات عاطفی خیلی زیادی میتونه برات بهمراه داشته باشه.
ازدواج هم امادگی و بلوغ فکری و عاطفی میخواد که گمون نکنم شما الان داشته باشی.
خواستگاری دختر هم شرایط خاص خودش رو داره،اینکه بطور کل مردها دوست دارن حکم نیاز و درخواست کننده رو داشته باشن و زنها براشون ناز باشن..
همه بهت توصیه کردن تمرکز زدایی کن اما شما
همین الان رابطت رو قطع کن...این رابطه یه سرگرمی برای اون اقاست و براش ضرر خاصی نداره اما شما هستی که هم از نظر درسی و هم عاطفی ضرر میکنی.نقل قول:
ن باایشون رابطه دارم از طریق یاهو اس ام اس ولی ایشون تاحالا ابراز علاقه نکرده!
اگر اگر اگر اون اقا تو رو برای ازدواج بپسنده خودش به خواستگاریتون میاد هر چند ملاکهای انتخاب همسر برای اون اقا صد در صد با نگاه ظاهر بین که خاص سنت هست متفاوته.
موفق باشید
(ارسال من و دختر مهربون همزمان شد)
درسته!من سنم زیاد نیست واحتمال اشتباهم خیلی زیاده ولی...........
خودم هم ازاین وضعیتم خسته از اینکه روزی 3یا4بارایمیلم چک کنم به امید اینکه ببینم onیانه؟
البته ایشون که خودش هیچ کاری تاالان نکرده ومن خارج هم تاالان چیزی خاصی نگفتم که حرمتی شکسته بشه این موضوع من تاالان باهیچکی درمیون نذاشتم چون میترسیدم همین جواب های شما روبگیرم !!!!!!
من توی یه چارچوب خاص وبامحدودیت خیلی خاص باایشون حرف میزنم !نمیدونید همه فکر وذهنم همین آقاشده خسته شدم
سمانه عزیز، چارچوبی که میگی رعایت میکنی رو قبول دارم. میدونم که رعایت میکنی. اما باور کن، توی هیچ چارچوبی نمیگنجه که با معلمت چت کنی! هر چقدر هم که توی چت، رعایت کنی و در چارچوب باهاش حرف بزنی، باز هم چت و اسمس راه ارتباطی نابه جایی هست (اون هم با معلم).
جواب سوال من رو ندادی.
چند سوال دیگه هم ازت دارم.
رابطه ت با خانواده ت چطوره؟ خواهر برادر چند تا داری؟ چند سالشونه؟ با دوستات رابطه ت چطوره؟
منتظر جواب سوالا هستم.:72:
یه دونه برادر دارم!22سالشه رابطم باخانواده ام عالیه باهاشون خیلی صمیمی ام وهمه چیزهم بهشون میگم به جزاین مورد ....بادوستام هم رابطه خیلی خوبه وباهاشون صمیمی ام
نمیدونم من افتضاح دوسش دارم میخوام بهش بگم شایدبتونم ازش دل بکنم باکمک خودش باهام حرف بزنه.............
:302:
کوچکترین صحبتی با معلمت در این زمینه بکنی، کارت به مراتب سخت تر و سخت تر میشه.
فکر نمیکنم صحبت کردن با ایشون، باعث بشه بتونی ازش دل بکنی.
بیشتر از الان بهش دل میدی.
و بعدش مشکلت بزرگتر از الان میشه. (احتمالات بد رو کنار گذاشتم. نگفتم ممکنه معلمت از این ابراز علاقه سوء استفاده کنه. نگفتم ممکنه اولش خیلی خوب پیش بره و ازدواج کنید ولی بعدش هر روز سر کوفت بشنوی که تو بهم ابراز علاقه کردی و بهم احتیاج داشتی و مشکلات بعدی...)
بعضی وقتا توی زندگی مجبوری روی پای خودت بایستی.
خودت تنها از پس مشکلاتت بر بیای.
الان وقتشه که اینو توی زندگیت اجرا کنی.
سمانه جان، موقعیتت رو از دست نده.
درسته درس ت خوبه. اما خودت هم خوب میدونی که کنکور احتیاج به وقت گذاشتن داره.
میدونی اگه خدای نکرده امسال قبول نشی، چقدر سخته سال دیگه بخوای تنها درس بخونی؟
یه لحظه راجع به معلمت فکر نکن، و تصور کن که دوستات همه قبول شدن و شما نتونستی رشته مورد علاقه رو قبول بشی.... احساس نمیکنی داری فرصت هات رو به هدر میدی؟
فقط با خودت بشین فکر کن.
منطقی. به دور از احساس.
:72:
اگه ادامه بدی به حرفای دیگه هم میرسی.اونموقع دیگه ازنظر احساسی کاملا بهش وابسته شدی و دیگه منطق از کار میفته و احساس باعث میشه چارچوبی که الان رعایت میکنی اونموقع دیگه رعایت نکنی.نقل قول:
من خارج هم تاالان چیزی خاصی نگفتم
من توی یه چارچوب خاص وبامحدودیت خیلی خاص باایشون حرف میزنم !نمیدونید همه فکر وذهنم همین آقاشده
دوست عزیزم انتظار داری چی بهت بگه؟نقل قول:
میخوام بهش بگم شایدبتونم ازش دل بکنم باکمک خودش باهام حرف بزنه.............
که حواستو جمع کتابو درست کن الان وقت این حرفا نیست؟(البته این خوشبینانه ترین حرفیه که ممکنه بهت بزنه)
خوب اینو همه ما داریم بهت میگیم چه نیازیه اون بگه؟
ببین عزیزم اگه بهش بگی ممکنه احساس کنی غرورت شکسته شده،یا اصلا همون راهنمایی کردنش باعث بشه تو بیشتر ازقبل جذبش بشی...حالا اون بدو تو بدو...مگه نگفتیازجذبه اش خوشت اومد...شاید اگه پَسِت بزنه بیشتر خوشت بیاد ازش
واسه حرف زدن باهاش دلیل و بهونه تراشی نکن.میدونم سخته..واقعا میدونم سخته اما خیلی به صلاحته...پس باهاش قطع رابطه کامل کن...اگه امکانش هست کلاست رو با یه مدرس دیگه یا تو یه اموزشگاه دیگه بردار..شاید یه کم از نظر مالی اینجور یضرر کنی اما بهتر ازاینه که تموم فرصتهای طلایی الانت رو بخاطر اون بسوزونی.
حالا بگو ببینم اصلا روش تمرکززدایی رو امتحان کردی؟
(ای بابا تا مینویسم دختر مهربون فرستاده اینجوری تکراری شده حرفا..ببخشید دیگه.خوبه واسه تاکید بخون)
نه روش تمرکز زذایی روبلدنیستم!نمیدونم شایدباورتون نمیشه که من امروز دست به کتاب دفترم نزدم!از این وضعیتم متنفرم وخودم هم میخواهم هرچی زودتر فراموشش کنم!
تمرکززدایی یعنی شمارت رو تغییر بده و هیچ ارتباط چت و اس ام اسی باهاش نداشته باش.
هر وقت فکر اون معلم به ذهنت اومد بدون سرزنش خودت حواستو ازش پرت کن و به یه چیز دیگه فکر کن.اولش سخته اما بعد عادت میکنی.
یا موقع درس وقتی اومد تو ذهنت به خودت بگو بعدا..بعد از اینکه این صفحه رو خوندم...بعد از درسم بهش فکر میکنم...دوباره این فکر کردن رو بندازعقب.
یه کش بنداز دور دستت،اسمشو بذار درس...هر وقت رفتی تو رویای معلمت کش رو بگیر بکش و به خودت یاداوری کن الان وقت درسه.
همه اس ام اس هاش و ایمیلهاش رو پاک کن.
فعلا اهنگای عاشقانه گوش نکن..رمانا و کتابای عاشقونه نخون.
یه دفترچه درست کن و هر دفعه که تونستی فکرت رو ازش منحرف کنی به خودت یه افرین بگو.مثلا افرین به من که امروز سه بار فکرمو ازش منحرف کردم.افرین
وقتی تعدادش زیاد شد به خودت جایزه بده...از یه فنجون نوشیدنی مورد علاقه تا گل و ...
سلام سمانه جان من تاپیک قبلی شما رو نخوندم اما از نوشته هاتون دستم اومد که چه خبره
اما چون دوستان از اینکه شما به صحبتهاشون بی توجه بودید گله مند بودن راستش دیگه رغبت نکردم مفصل توضیح بدم
فقط یک کلام
این راه به نا کجا آباد میرود.
والا زمانی که من همسن شما بودم، اصلا به جز درس به چیز دیگری جرات فکر کردن نداشتم! آن هم 2-3 ماه مانده به کنکور! ساعت 10 صبح در مورد خواستگاری سوال می کنید، ساعت 7 عصر می خواهید فراموشش کنید!
اولا که خواستگاری دختر از پسر(؟) در جامعه ایرانی معمولا نتیجه جالبی ندارد.
ثانیا که سبک نگارش پست های شما نشان می دهد که هنوز در عالم فانتزی کودکانه به سر می برید، اقتضای سنتان هم هست و اشکالی هم ندارد، ولی زندگی مشترک و این حرف ها به کل چیز دیگری است که شما اصلا نمی دانید و نمی شناسید...
توصیه من به شما: درست را بخوان، به یک دانشگاه خوب برو، سعی کن به جایی برسی که برای گذران زندگی بی نیاز از هر مردی باشی، به وقتش خواستگارانی پیدا می کنی که این معلم در برابرش به چشمت هم نمی آید.