نحوه خواستگاری کردن از دختر مورد نظرم

سلام وقت شما بخیر
.22 سالم هست.یه برادر بزرگتر از خودم دارم که مجرده و 28 سالش است و نمیخواد فعلا ازدواج کنه، خودم کار میکنم توی کار واردات موبایل و غیره هستم درامدم خیلی خوبه مشکل مالی ندارم.مهندس هستم،خونه دارم از خودم،مغازه دارم و پول نقد قابل توجهی.
دختری که مد نظرم هست حدودا 18 سالش هست.خواهر یکی از دوستانم هست.از نظر سطح مالی هم سطح هستیم ، هم شهری هستیم.با برادرش دوستم ولی نه صمیمی زیاد در حد ماهی 1 بار دیدن همدیگه را
برادرش از خودش بزرگتر است.پسر خوبیه ، پدر و مادرشم از لحاظ مالی و فرهنگی و مذهبی مثل ما هستن.مالی هم که عرض کردم.
دختره دختر سنگینی هست تا به حال با کسی رابطه دوستی نداشته است چون من دقیقا مدتی رو تحقیق کردم از منابع درست و موثق.
با مادرم مطرح کردم عکسش رو هم نشون دادم گفت که باید تحقیق کنه و اینجور مسائل.گفت اول باید با پدرت صحبت کنم وقتی اوکی داد یه تحقیقی بکنم و بعد به اصطلاح برم سر جاشون بشینم برای صحبت.
میخوام ببینم به نظرتون بهترین راه چیه که بریم جلو؟
این درست نیست که با برادرش صحبت کنم و اصل قضیه رو بگم تا مطرح کنه یا مادرم یک قرار بذاره خونه دختر خانم و با مادرش صحبت کنه؟
اگر خانواده ش فرمودند که سنش کم است میتوانیم بگوییم که تا عروسی کنیم 20 سالش میشه؟؟


لطفا من رو راهنمایی کنید.:310::325::325:
و من الله التوفیق.

سلام عزیزم
اینکه با پدرو مادرت درمیان گذاشتی کار خوبی کردی ، به برادر دختره چیزی نگو به نظر من کار درستی نیست
کار رو به بزرگترها بسپار
از برادر بزرگت هم اجازه بگیر که می خوای از اون جلوتر ازدواج کنی
خوشبخت بشی :104:

من هم نظرم اینه که به برادر دختره چیزی نگی ...
دوست عزیز شما که ماجرا را به مادرت گفته ای پس منتظر باش ببین چه نتیجه ای می گیری...
در ضمن برای ازدواج باید بیشتر گوش و چشمتان را باز کنید و تحقیقاتتان را کامل انجام دهید تا مراسم خواستگاری ..
بعد از آن هم باید ملاکهایتان را با هم مدنظر قرار دهید ...
در ضمن دوست عزیز حداقل یک در صد هم بگذارید برای جواب منفی تا بعدها دچار مشکل نشوید ...
یعنی هم مثبت و هم منفی فعلا بنگر تا بعد فقط مثبت!

سلام خدمت شما

به نظر منم به برادرش چیزی نگو..اون وقت ممکنه سنگ جلو پات بندازه(به خاطر مسائل غیرت و ....)

فقط رسمی و از طریق پدر و مادر برو جلو.غیر از این هرکاری کنی کار رو برایت حسابی سخت تر میکنه

هنوزم که خانوادش نگفتن سنش کمه !

اگرم گفتن بگید مدتی نامزد میمونیم تا هم ایشون آماده ازدواج بشن هم شما کاراتونو راست و ریس کنید.

موفق باشید

سلام
راستش میخوام تو یه مورد راهنمایی کنید.
داداشش پسر خوبیه منطقیم هست احترام منو هم زیاد داره.فکر نمیکنم بحث غیرت و اینا پیش بیادش.
سئوالم این است آیا میتونم برادرش را بکشم کنار اصل قضیه را بهش بگم که حقیقتش جریان اینه و قصد من اینه.به نظرت اجازه میدن خانواده بیاییم جلو یا نه؟؟؟؟
من از این نگرانم که حتی با دختر مشورت نکنند و خود خانواده فوری بگن سنش کمه هرچند 2-3 سال زمان میخواییم تا ازدواج کنیم.

منتظر پاسخ عزیزان هستیم:310:

برادر گرامی..گفتنی ها گفته شد.ما شما رو از این کار منع کردیم.

اگر شما میخواهی راه خودتو بری انچه که فکر میکنی صلاحه رو انجام بده.

موفق باشید

دوستان پیشنهاد دیگه ای ندارند؟؟؟؟؟؟؟

دیگه اینکه بجنب
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست

از طریق خانواده اقدام کنید ، بالاخره نظر دختر را هم می پرسند.
در ضمن اگر این روش جوابی ندهد ، راهد دوم همچنان درجای خودش باقیست

منظورتان از راه دوم صحبت با داداشش است؟؟

عکسش را از کجا آوردید که به مادرتان نشان دادید؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط Gamexland

منظورتان از راه دوم صحبت با داداشش است؟؟

---

آره دوست عزیز

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پیدا

عکسش را از کجا آوردید که به مادرتان نشان دادید؟

---

از facebook دوست عزیز

سلام

یکماه دیگر شروع احتمالن شروع امتحانات دختره هست بنظر شما از الان اقدام کنیم استرس امتحان ها مانع تصمیم گیریش نمیشه؟
بذاریم بعد از امتحانات پایان ترم یا اقدام کنیم؟

برادر گرامی

علت این همه حساسیت چیه؟

بهتر نیست شمایی که تصمیم به ازدواج داری کمی بیشتر بتونی روی پای خودت بایستی و برای گرفتن یکسری تصمیمات ساده به دنبال هم فکری نباشی؟

همفکری و مشاوره بد نیست اما این حالت رو در خودت به وجود نیار که برای آب خوردن هم به سراغ مشاوره و شنیدن نظرات دیگران بری.

سعی کن اول خودت سبک سنگین کنی اگر فکر خوب و درستی به ذهنت نرسید مطرحش کن اینجا.

به این نکته هم توجه کن اگر خدا بخواد این ازدواج جور بشه میشه.

نقل قول:

---

بذاریم بعد از امتحانات پایان ترم یا اقدام کنیم؟

---

به نظر من بذارید بعد از امتحانای دختر خانم.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط maryam123

برادر گرامی

علت این همه حساسیت چیه؟

بهتر نیست شمایی که تصمیم به ازدواج داری کمی بیشتر بتونی روی پای خودت بایستی و برای گرفتن یکسری تصمیمات ساده به دنبال هم فکری نباشی؟

همفکری و مشاوره بد نیست اما این حالت رو در خودت به وجود نیار که برای آب خوردن هم به سراغ مشاوره و شنیدن نظرات دیگران بری.

سعی کن اول خودت سبک سنگین کنی اگر فکر خوب و درستی به ذهنت نرسید مطرحش کن اینجا.

به این نکته هم توجه کن اگر خدا بخواد این ازدواج جور بشه میشه.

---

سلام
حساسیتم به اینخاطره که قبلن از کسی خواستگاری کردم جواب رد شنیدم واسه همین میخوام ایندفعه با اطمینان و نظر بقیه برم جلو تا احتمال جواب منفی شنیدن کاهش پیدا کنه

بذار ایشالا بعد از امتحانات تا براحتی تصمیم بگیره

بعدشم جواب رد شنیدن که این همه حساسیت نمیخواد شما باید وقتی میری خواستگاری این پذیرش رو داشته باشی که 50 در صد مثبت و 50 درصد جواب منفی است.

اگر کسی جواب رد میده به این معنی نیست که شما مشکلی داری بلکه به این معنیه که فقط از جهاتی به هم نمیخورید همین.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گلنوش67

بذار ایشالا بعد از امتحانات تا براحتی تصمیم بگیره

بعدشم جواب رد شنیدن که این همه حساسیت نمیخواد شما باید وقتی میری خواستگاری این پذیرش رو داشته باشی که 50 در صد مثبت و 50 درصد جواب منفی است.

اگر کسی جواب رد میده به این معنی نیست که شما مشکلی داری بلکه به این معنیه که فقط از جهاتی به هم نمیخورید همین.

---

مسئله اینه که من نمیتونم جواب نه بگیرم وقتی که دختر پسر هنوز با هم حرف نزدند.من میخوام خانواده شون به من این اجازه رو بدن که حداقل یک جلسه بتونیم با هم حرف بزنیم.نه اینکه همون اول بگن نه!:300: