+ازدواج ، به چه امیدی ؟

سلام
به چه امیدی ، تن به ازدواج بدم
به چه امیدی ، به صدای قلبم گوش کنم
به چه امیدی ، به فکر پریشونم فکر کنم
به چه امیدی ، به احساس پاکم احترام بزارم
به چه امیدی ، به صداقتم افتخار کنم
به چه امیدی ، به امید داشتنم امیدوار باشم
که در عین ناباوری ، ناامیدمم کند
که در عین ناباوری ، به حماقتم بخندد
که در عین ناباوری ، به احساسم سه صفر اضافه کند
که در عین ناباوری ، به فکرم جمله "به من چه" اضافه کند
که در عین ناباوری ، به قلبم ، صدای یک هوو را فریاد زند.
خدایا باختم ولی هستم .
بچه ها ! نمیدونم چه شکلی ادامه بدم.

سلام blue
هر چند من دقيقا نمي دونم چه اتفاقي برات افتاده اما يه چيزي بگم : هميشه به صداي قلبت گوش بده چون خدا اون جاست اما عاقل باش ! احساست رو پاك نگهدار اونو واسه هركي هر كي خرج نكن؛ هميشه صادق باش چون خدا اينجوري ميخواد، اهميت نده تو رو احمق فرض كنن ؛ هميشه اميدت به خدا باشه تاكسي نتونه نااميدت كنه ؛ محكم باش اجازه نده كسي صداي شكستن قلبت رو بشنوه چون ماهنوز نميتونيم تشخيص بديم محرم كيه نا محرم كيه . برات آرزوي پيروزي ميكنم .

خیلی گنگ و نا مفهوم مشکلتو نوشتی اما باور کن به این سختی که فکر می کنی نیستش میشه خیلی راحت تر با همه چیز کنار اومد زندگی هر فردی اتفاقات دوروبرش یا افراد دوروبرش نیستند زندگی هر فرد توی مغزش میگذره اگه فکرمون درست و منطقی و مرتب باشه زندگیمونم درست میشه باور کن .



اگه دوست داشتی به مشکل منم جواب بده " قد بلند من و مشکل ازدواج "

blue جان سلام
اول از همه باید بگم من خودمو در اون حد نمیدونم که بیام بهت راه رو نشون بدم
اما وقتی این چند خط رو خوندم حس کردم توهم مثه من سرگردون شدی
به نظر من yas عزیز راست میگه
اول از همه به خدا توکل کن
و بعد عاقلانه فکر کن و آینده ت رو ببین، بعد تصمیم بگیر
سعی کن تو زندگیت دل هیشکی رو نشکنی، اما نه به قیمت از بین رفتن خودت
پس هرجا دیدی دارن ارزشت رو زیر پا میذارن، از اونجا بلافاصله دور شو، حتی اگه دلت اسیر اونجا باشه
دیگه هم نبینم ناامید باشیا، خدا خودش گفته: و لا تیأسو من روح الله؛ پس ناامید چون باشم؟

سلام آبی عزیز

یه نفر یه روزی به من یه نصیحت کرد و من گوش نکردم اما الان می خوام به تو یه نصیحت کنم امیدوارم که گوش کنی.
«هیچ وقت از چیزی که خیلی برات مهمه به خاطر کس دیگه ای نگذر چون اون خواسته دوباره به سمتت بر می گرده و باعث می شه که زندگیت ویرون بشه»

بلو عزيز
چي شده؟
بگو چه اتفاقي افتاده تا حداقل باهات هم دردي بكنيم

ای داد بیداد. کی دوست عزیز ما رو اذیت کرده؟!
blue جان حالا که کمی از حرفهات رو زدی ,ب بقیه اش رو هم بگو تا سبک بشی و هم اینکه اگه ما کاری از دستمون بر بیاد واست, کوتاهی نمی کنیم که!!
نکته ی دیگه اینکه هیچکس ارزش اینو نداره که تو بخاطرش اینقدر ناامید و دلمرده بشی.یا بخاد وجود نازنینت رو آزرده کنه. به خدای خودت اطمینان داشته باش.اگر چه قبول دارم گاهی خیلی خیلی خیلی بیشتر از تحمل ما بهمون سخت میگیره( کمی زیاده روی کردم!) ولی بعد از اینکه سربلند از بحران بیرون اومدی اگه برگردی و نگاهی پشت سرت بندازی تازه میفهمی چه لطفی در حقت کرده .و تو چقدر خوشحال میشی که خدا به در خواستت پاسخ نداده.
باید قوی باشی.نمیشه که چرخ خدا همیشه به کام ما بچرخه.ولی یه روزی حتما می چرخه!
این حرفهایی رو که زدم خودم تجربه کردم.
بعدش اینکه یکمی از خودت بیشتر بگو بابا!
خدا نگهدار تو و همه ی ما باشه.

سلام به همه
سلام به گلپر عزیز
قرار بود همدیگه رو بیشتر بشناسیم و برای ازدواج تصمیم بگیریم
یک موقعیت کاری خارج از کشور پیدا کرد .
رفت! بدون هیچ حرفی
باورم نمیشه!

شما بدون شکیبایی و کنترل احساسات و بهره از خرد،حالا در هر شرایطی و با هر دلیلی با او آشنا شده اید و مدتی روابطی داشته اید!!این رفتار خالی از اندیشه و شناخت متقابل بوده است و لاجرم اشتباه.
واقعیت هر چند تلخ،اما همینی است که بیان نمودم.ولی باید 1% ناراحت باشید و آنهم در زمان اندکی و 99% خوشحال که اتفاق بدتری نیفتاد و نیز تجربه خوبی را بدست آوردید.آرام باشید و بتدریج با بالا بردن آگاهی خود و مهارت فراموش کردن،دنبال زندگی خود باشید و یک ماجرای تؤام با شکست را به همه امور زندگی تسرّی ندهید.

متاسفم عزیزم:72:
در حال حاضر هیچ تماسی باهم ندارین؟ چند وقت از آشنایی تون می گذشت؟

سلام Blue عزيز
احساسات در زندگي خيلي مهم است اما در جامعه اي كه ما داريم همه(و بيشتر آقايان) مجبورند به موقعيتهاي بهتر كاري،‌تحصيلي و پولي فكر كنند و ناچارند پا روي احساسات بگذارند. به قول قديمي ها كه مي گفتند: عشق واسه آدم نون و آب نمي شه.
اگر ايشان فكر مي كردند كه اگر بمانند و با شما ازدواج كنند، به طور حتم بدانيد كه در آينده اي نه چندان دور پشيمان شده و هميشه تصور مي كردند كه با شما خيلي از موقعيتها را از دست داده اند و شما عمر و شانسهاي ايشان را به هدر داده ايد. خانم عزيز خوشحال باشيد كه يك عمر سركوفت نخواهيد خورد.
مي توانيد با او صحبت كنيد و ببنيد كه آيا او قصد برگشت و ادامه زندگي با شما را خواهد داشت؟ اما صبر كنيد تا مدتي از رفتن ايشان بگذرد چون همان اول ابتدا در كشور ديگر او هم هنوز خود و اعتماد به نفسها و توانايهايش را نسبت به جامعه اي كه هست نشناخته و هنوز جوابهاي قاطعي نمي تواند به شما بدهد.
ضمناً اين چيزها پيش مي ياد.زياد خودتو اذيت نكن عزيزم. مدتي بعد وقتي دست در دست همسرت باشي، اين اتفاقات تلخ حالا برايت فقط خاطره هستند.

سلام عزیزم
تو نباید ناراحت باشی باید خیلی هم خوشحال باشی
این دوره آشنایی هم واسه همین بوده که همو بشناسید حالاهم شما اونو شناختی زود هم شناختی
خدا دوستت داشته که این راهو پیش پاش گذاشته تا اون خودشو نشون بده

سلام SHAD
من زنگ بزنم چی بگم ؟، اون زنگ بزنه چی بگه؟
باور میکنی 7 سال

بلوی عزیز :72: درکت می کنم می دونم که برات تحمل این جریان سخته، اما میخوام بهت یه چیزی رو بگم؛

اون بعد از 7 سال شما رو گذاشته و رفته، اما شما دوستش دارین و هیچ کاری هم نکردین که سزاوار این جدایی باشه.

حالا اینطوری فکر کن:
شما کسی رو از دست دادین که به پای شما نمونده و همراه شما تا آخر راه نبوده..
و ایشون کسی رو از دست داده که واقعا دوستش داشته و تا آخرین لحظه همراهش بوده...

حالا کدومتون ضرر کردید؟
بلوی عزیز خدا رو شکر کن، کسی که بعد از این همه مدت انقدر راحت همه چیزو زیرپا گذاشته، فرد قابل اعتمادی برای زندگی نبوده

سلام
عزیزم ناراحت نباش این اتفاق برای 80درصد ما خانمها می افته چون احساسی عمل میکنیم وشاید ازاقایون کمی صادق تر تو عشقمون باشیم به منم گفته بود که بدون تو هیچم بی تو دیگه نمیتونم ادامه بدم به قول خودش 2سال دنبالم دویید تا تونست دلمو بدست بیاره اما بعد از 3ماه فقط 3ماه یه روز خیلی راحت تو چشمم نگاه کرد و گفت فردا شب بله برونم باورم نشد عشقمونم عشق خیابونی نبود نزدیک به 4سال همدیگرو بعنوان همکار میشناختیم حالا هروز میبینمش خیلی راحت جلو من از خانمش تعریف میکنه اینکه چیکار کردیم چی گفتیم برو خداروشکر کن همینجا تموم شده عزیزم منم ماه اول خیلی ناراحت بودم گریه میکردم به زمین وزمان بدو بیراه میگفتم حالا که یه مدت گذشته ناراحت هستم اما خدارو شکر میکنم بهم نرسیدیم چون الان که به چشم یه عشق بهش نگاه نمیکنم میبینم هیچ وجه تشابه یا تفاهم نداریم که هیچ از نظر خانواده و........ اصلا بدرد هم نمیخوردیم ولی ته قلبم هنوز یه کمی دوسش دارم شاید حکمتی بوده خدا اینطور برات خواسته صبور باش تنها راهشم اینه ایمانتو تقویت کنی مثلا هروز غسل صبر کن صلوات زیاد بفرست تاثیر داره تو روحیتم اثر میذاره تا بعد ببین چی پیش میاد خیلی پر حرفی کردم فعلا

Shad ازت ممنونم
حرفت روی من اثر داشت ،فکر کنم باید خدا را شکر کنم که الان این اتقاق افتاد.