-
با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
سلام.
من 26 سالمه و حدود يك سال و نيم هستش كه ازدواج كردم. آذر پارسال هم به خونه خودمون رفتم.خودم ليسانس هستم و شاغل.خونواده ام هم متشخص هستن. شوهرم 29 سالش هست و از يه خانواده هم سطح خودم. شوهرم هم ليسانس هست و شغل هم داره.مشكلات مالي يه خورده دايم كه اون هم به خاطر خريد خونه هستش ولي خانواده هامون تقريبا از هر لحاظ حمايتمون مي كنن.
من قبل از ازدواج با همسرم 2 ماه تحت نظر خانواده هامون با هم در ارتباط بوديم تا بتونيم همديگر رو خوب بشناسيم.
زماني كه قول و قرارامون براي ازدواج گذاشته شد تقريبا از هر لحاظ همديگر رو پسندديم. از لحاظ نوع لباس پوشيدن گرفته تا چگونگي خرج كردن حقوقامون.
من از ازدواجم ناراضي نيستم، ولي شوهرم بعد از عقدمون به پوشش من خيلي حساس شده.به موبايلم، به همكارام، به طريق رفتن از اداره به خونه.....
طوري اين رفتارا من رو آزر مي داد كه بارها با هم دعوا كرديم و خونواده هامون واسطه آشتي ما شدن.
همسر من كلا در زمان نامزدي هميشه پيش قدم توي آشتي بود. چه مواقعي كه مقصر بود و چه نبود. اما بعد از ازدواج 3 بار كه با هم قهر كرديم هر 3 بار به مدت طولاني از تماس گرفتن با من امتناع مي كردن.
مادر من هم هميشه توصيه مي كرد كه بايد غرورم رو خورد نكنم. همين كه من رفتاراشو تحمل مي كنم كار بزرگي مي كنم.
شوهر من چندين بار به من تهمت نارواي بدكارگي زده و هر بار بعد از مدتي عذرخواهي كرده و من چون دوسش داشتم بخشيدمش. چندين بار هم در طول زندگيمون كتكم زده ولي در اكثر مواقع من پنهان مي كردم تا شوهرم از چشم خانواده ام نيفته. گرچه چند بار م جلوي خانواده ام كتكم زده ولي خانواده ام هر بار چشم پوي كردن و گفتن كه مقصر هر دوي ما بوديم.
من هر بار كارهاشو تحمل كردم تا اينكه 2 هفته پيش باز هم بحث ما شروع شد و شوهرم به من گفت كه از اينكه با يه بدكارهازدواج كرده سخت پشيمونه. بهم هشدار داد كه يا خودم رو با قوانينش وفق بدم يا اينكه از خونش برم بيرون.
منم خيلي ناراحت شدم. چون از بعد ازدواج كلا ظاهر لباس پوشيدنم تغيير كرده. از اينكه دوباره فحش بهم داد دلگير شدم.
بعد از اينكه ساعت كارم تموم شد تصميم گرفتم برم خونه ي پدرم. قصدم فقط آروم كردن خودم بود. نمي خواستم اونجا بمونم. ولي شوهرم اصلا سراغي هم از من نگرفت.
فردا تولدشه ، منم سخت هواي خونه مون رو و هم خودش رو كرده بودم. چند روز پيش يه نامه نوشتم و امروز صبح بدون اطلاع دادن به كسي رفتم خونه مون تا ببينمش كه موفق نشدم. نامه رو گذاشتم خونموم كلي هم گريه كردم و تولدش رو تبريك گفتم و اومدم سر كار.
نمي دونم كارم درست بود يا نه. اگه خونوادم بفهمن كلي با من دعوا مي كنن.
ولي من دلم نمي خواد به همين زودي مهر طلاق به پيشونيم بخوره.
شوهرم هر بار كه دعوا مي كرديم به من ميگفت اگه از خونه رفتي هرگز نميام دنبالت و اين كار رو هم خيلي خوب انجام داده.
تو خونه مامانم همش مي گه راحت شدي. طلاقت رو هم بگير از دست اين ديوونه.
پدرم هم با اينكه كلا فقط با عقل كار مي كنه نه با احساس همون رو مي گه.
هيچ كس نه از طرف خونواده ي من نه از طرفخونواده اون.
هيچ كس درك نمي كنه كه چقدر سخته شوهرت با اون همه ادعاي دوست داشتن به سراغت نياد. همشون مي گن خودش بالاخره مياد سراغت.
لطفا بهم بگين چي كار مي تونم بكنم تا هيچ كس ازم دلگير نشه.
اين رو هم بگم از وقتي ازدواج كردم خيلي زود عصباني مي شم.
ديشب هم با مادرم دعوا كردم.
همه از من بدشون مياد.
هيچ كس نه از طرف خونواده ي من نه از طرف خونواده اون پا پيش نمي زارن. ديروز خاله من كه قضيه رو فهميده و مي خواد فيصله بده اين قهر رو به موبايل شوهرم چندين بار زنگ زده ولي اون جواب نداده.
------------
يه چيزي هم كه خيلي ناراحتم مي كنه اينه كه خونواده ي من همش شوهرم رو مقصر مي دونن و خونواده ي شوهرم من رو.
يه بار كه به مادرشوهرم گفتم پسرت كتكم مي زنه، گفت خوب كرده، ببين تو چي كار كردي كه زدتت. اگه شوهر منم بود با كارايي كه تو مي كني من رو هم مي زد كه هيچي مي كشت منو.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
سلا عزیزم
اشتباه شما این بوده که پای خانواده ها را به مشکلات خودتان باز کردید و از همه بدتر به خانه پدرتان رفتید و در اوج عصبانیت خود و همسرتون انتظار این را هم داری که که همسرت به دنبال شما بیاید ...
بهتره که به خانه برگردی و اوضاع وقتی اروم شد با او خیلی منطقی برخورد کنی و با هم در کمال ارامش صحبت کنید ...
من نمی گویم که اشتباه از شما بوده بلکه هر دونفر اشتباهاتی را داشته اید ولی ما فقط به شما دسترسی داریم و فقط با شما می توانیم در این مسائل صحبت کنیم ...
عزیزم شما به مشکلاتتان پروبال داده اید و بدون اینکه انها را ریشه یابی کنید بیشترش کرده اید!
دوست خوب به نظرم بهتره به خانه برگردی و توقع هیچگونه محبتی رو فعلا نداشته باشی و خیلی با انعطاف رفتار کنی و تا اروم شدن اوضاع و احوال صبور باشی !
و اگر هم خواستی با او در شرایط مناسب صحبت کنی و از مشکلاتتون بیان کنید و راهی را برای خودتان برای حل مشکلات بیان کنید بهتره در کمال آرامش باشه!
عزیزم ارامش داشته باش و به او هم منتقل کن و دوباره برای مشکلاتتون و عقیده هایتان راههایی را بیان کنید و دوباره شروع کنید چرا که دنیای طلاق از این شرایط شما بدتره !
در ضمن اگر توانستید با یک مشاور هم صحبت کنید!
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
سلام دوست عزیز
من الان خوب درکت می کنم
تو درست الان در شرایط من هستی:72:
ولی فرقمون اینه که من 1 ماهه و تو 2 هفته
دوست خوبم امیدوارم مشکلت حل بشه و از این بلاتکلیفی راحت بشی.من برات دعا می کنم :323:
حالا نامه رو نوشتی منتظر بمون دیگه هیچ تماسی نگیر.
اون گفته نمیاد ولی این یه حرفه و همه ی مردا اینو می گن.
توکلت به خدا باشه و فعلا منتظر بمون ببین واسه نامه دادنت چه عکس العملی نشون میده.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
شوهر من يه اخلاق خوبي كه داشت اين بود كه كينه اي نبود. هميشه بعد از دعوا اگه آشتي كنيم هيچ كدوم به روي هم نمياريم كه كارامون چقدر غلط بوده.
من از وقتي ازدواج كردم كلا اخلاقم خيلي بد شده. من اونقدر با همه خوب تا مي كردم كه يك ماه از ازدواجمون نگذشته همه فهميدن كه شوهر من خيلي ايراد بني اسراييلي مي گيره. مني كه خودم هميشه روسري سرم بوده مجبورم مي كرد يه شال بندازم كه بلند باشه تا نه تنها روي سينمو بگيره بلكه از پشت هم لباسام معلوم نباشه.
وقتي مي شينم هي با چشم و ابرو اشاره مي كنه طوري بشين كه هيچ جات معلوم نباشه. يا قت يحتي با شوهرخاله هام كه الان 20 سال داداد خونوادمون هستن سلام مي كردم مي گفت چرا لبخند زدي و از اين حرفا. من كلا چون دوستش داشتم با اينكه خونوادم مسخرم مي كردن همون جوري كه اون مي گفت لباس مي پوشيدم.
رفتارامو به سليقه ي اون تنظيم مي كردم. الان خيلي از رفتاراش به مرور زمان كه بيشتر باهاش حرف زدم درست شده. ولي هميشه به من مي گه تو معشوقه داري . يا مي گه با كسي ارتباط داري.
به خدا هر 1 ساعت يا نيم ساعت يك بار چگم مي كنه كه كجام.
مي گم كه نزار برم سر كار ، مي گه حداقل تو اداره قابل كنترلي كه با چند نفر در ارتباطي.
هي بهش مي گم آدم به زنش اين حرفا رو مي زنه؟ مي گه شوخي مي كنم. ولي وقتي عصباني مي شه مي گه به قرآن كه راست مي گم.
الانم سر اين قهر كرديم كه سر صبحي كه داشتيم مي رفتيم سر كار منن دكمه پاييني لباسم رو نبسته بودم. بهم فحش داد عجب غلطي كردم با ............بايد ايرادت رو تو مامانت جستجو كرد و از اين حرفا.
من نمي خواستم از خونمون برم ولي وقتي 100 بار بهم مي گه فلان كاره منم آدمم بهم برمي خوره ديگه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط چشمک
سلا عزیزم
اشتباه شما این بوده که پای خانواده ها را به مشکلات خودتان باز کردید و از همه بدتر به خانه پدرتان رفتید و در اوج عصبانیت خود و همسرتون انتظار این را هم داری که که همسرت به دنبال شما بیاید ...
اولا كه خيلي ممنون كه كمكم مي كنين.
من به خدا عصبانيش نكردم. فقط گفتم شما وقتي من پامو مي زارم بيرون دقت كن كه من مانتوم دكمه هاش بازه يا نه. به خدا اينم مدل جديدش هستش كه بعد از عيد شروع شده.
بهم گفتم موهامو زيتوني رنگ كنم ، منم كردم برگشته الان همش مي گه موهانو بزار تو. آرايشت رو كم رنگ تر كن.
منم مي گم خوب شما صبر كن دم در ببين من رعايت كردم يا نه.
مي گه نه خير تو حتما منظوري داري كه دكمه مانتوت رو باز گذاشتي.
آخه آدم به چه منظور اين كارو مي كنه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط گل یاس
سلام دوست عزیز
من الان خوب درکت می کنم
تو درست الان در شرایط من هستی:72:
ولی فرقمون اینه که من 1 ماهه و تو 2 هفته
دوست خوبم امیدوارم مشکلت حل بشه و از این بلاتکلیفی راحت بشی.من برات دعا می کنم :323:
حالا نامه رو نوشتی منتظر بمون دیگه هیچ تماسی نگیر.
اون گفته نمیاد ولی این یه حرفه و همه ی مردا اینو می گن.
توکلت به خدا باشه و فعلا منتظر بمون ببین واسه نامه دادنت چه عکس العملی نشون میده.
خيلي ممنون.
من كلا از رفتار مامانم هم مي ترسم. آخه اگه تردم كنه من هيچ پشت و پناهي ندارم.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
دریا جان خوش اومدی به همدردی
سلام
مشکلت رو درک میکنم.
دوباره میگم.تحت هیچ شرایطی خونه رو ترک نکنید.
چرا که اگر پس فردا حرفی زده بشه مقصر صد در صد شمایید.
اگر همسرت به یکسری مسائل حساس شده باید شما حساسیت زدایی میکردی براش.
اگر چیزی دیده که دلش به شور افتاده شما باید این دلواپسی رو براش برطرف میکردی.
اگرم بیهوده بوده بازم تلاشای شما رو میدید این حس در اون کم میشد
مثلا به بهانه های مختلف گوشیت رو بهش میدادی و مثلا میرفتی چایی بریزی تا خیالش راحت میشد
توصیه مادرت متاسفانه خوب نبوده.
اگر کار اشتباهی از شما سر زده باید بپذیری و اگرم سر نزده باید با مهربانی همسرت رو متوجه اشتباهش کنی
چرا همسر شما این تهمت ها رو میزنه؟
دلیلش چیه؟مدرکش چیه؟>
در مورد کتک زدن همسرت راهکارهای زیادی هست که فعلا کاری باهاش نداریم.
انشاالله وقتی رفتی سر خونه زندگیت بیشتر راجع بهش برات مینویسم.
شما گفتی قصد خونه پدرت موندن رو نداشتی.میخواستی اروم بشی.
پس چرا موندی؟
برای اروم شدن نیم ساعت یکساعت کافی بود.مشخصه که شما چندین ساعت اونجا بودی و مدام در انتظار این بودی که همسرت بیاد دنبالت
منم اگر جای همسر شما بودم مگفتم خودش رفته و خودشم باید برگرده
فکر میکنی نامه ای رو که نوشتی ببینه؟خونه میره یا وقتی شما نیستی میره خونه پدرش؟
به حرف پدر مادرت توجه نکن.
اونا الان دارن کاملا با قضیه عاطفی برخورد میکنن و بهشونم حق بده.
میدونم شما ناراحتی اما سعی کن شما بیشتر اونا رو اروم کنی
دلشون رو گرم کن و بگو چیزی نیست..همه دارن..انشنالله درست میشه
در مورد طلاقت هم خودت باید تصمیم بگیری فقط.چرا که مشکلات بعد از طلاق رو شما باید تحمل کنی
این یه واقیعتیه/همه بچه خودشون رو پاک و معصوم میدونن.
از حرفای مارد شوهرتم دلگیر نشو
اینو نگه دیگه چی بگه؟!
روی عصبانیتت باید کار کنی.
شما فعلا یک قدم برداشتی و نامه نوشتی.
صبر کن ببین چی میشه
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
من صبح كه رفتم خونمون اونقدر دلم برا خونمون تنگ شده بود ك نشتم يه دل سير گريه كردم، حتي الانم چشام پف دارن و همه مي دونن كه گريه كردم.
من نخواستم هيچ كس حتي همسايه هامون بفهمن كه دعوا كرديم ولي الان همه مي دونن.
سخت ترين قسمت اينه كه بابام ميگه 1 سال هم قرار باشه بشيني توي خونه من بشين ولي سراغ شوهرت نرو.
صبح من رفتم كشوهامو باز كردم، ديدم همه ي مدارك ها و طلاهاي منو ( اونايي كه مامانم اينا بهم دادن، چون طلاهايي كه همسرم برايم خريده بود رو براي خريدن خونه فروختيم) نمي دونم واسه چي جمع كرده. كشوهاي مدارك هم خالي بود ، نمي دونم چرا. به تلفن نگاه كردم ديدم مادر شوهرم كه هفته اي 1 بار بهم زنگ نمي زد هر روز كم كمش 3 بار به خونه زنگ زده.
1 بار به موبايل من تماس نگرفته كه دلمون براي تنگ شده.
حالا خوبم هستش كه خودش منو پسنديده.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
مريم جان به خدا من همش بهش مي گفتم بيا دو سه روز گوشيم دست تو باشه. ديدم نمي شه، عمدا وقتي نامزد بوديم تو اتاقش جا مي زاشتم كه ببينه چيزي براي پنهان كردن ندارم ، ولي فوري مي آورد بهم ميداد.
منم هر كي اس ام اس اشتباه مي زد بهش نشون مي دادم.يا زنگ مي زد اشتباهي بهش مي گفتم. وقتي ام كنارش بودم مي گفتم اون جواب بده.
بعد از كلي زحمت كشيدن اين ايرادش حل شد، البته به صورت پنهوني چك مي كرد ديگه.
خودش 7 سال دور از خونوادش بوده ( 5 سال براي درسش ، 2 سال هم سربازي) براي خودش خونه مستقل داشته يا با دوستاش بودن، هميشه وقتي از خاطره هاي زمان دانشجويي مي گه از بد بودن دخترا حرف ميزنه، چندين بار منو قسم داده كه بگم قبلا دوست پسر نداشتم، منم قسم خوردم، ولي من 1 بار ازش پرسيدم اونم چون اون خيلي گير مي داد بهم، جوابمو نداد منم گفتم بي خيال. هر كاري كرده قبل ازدواج بوده.
قسم به خدا من حتي بهش شكم نمي كنم كه به دختري نگاه مي كنه ، چه برسه كه بخواد كار ديگه بكنه. ولي تون با اينكه چندين بار قسمم داده و از امتحاناي مختلف منو گزونده ولي بازم بهم شك داره.
اونم نه اينكه يه جوري بگه كه آدم فكر كنه از روي عصبانيت هستش. مامان و بابامم قاطي مي كنه فحش ميده.
منم چقدر بهش بگم اشتباه مي كنه.
در اين موردم كه گفتين خودم مي خواستم بمونم خونه ي مامانم اينا ، من ساعت 7 مي رسم خونه مادرم، 8 هم اگه خودم مي خواستم برم شوهرم 100تا حرف مي گفت بهم. مامانم هم گفت نمي برتم، چون خيلي ناراحت شد كه هنوز به من توهين ميكنه.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
دریا جان
به سوالای من جواب بده حتما حتما
لطفا پستها رو هم با دقت بخون
گفتم به حرف پدر و مادرت در این مورد توجهی نکن
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
آخه مامان و بابام الان ديگه خيلي حساس شدن. شوهرم عصرا پيش بابام كار مي كرد، بابام همون روز اول زنگ زده بهش گفته چرا سر كارت نيومدي گفته از دخترت بپرس.
بابام هم از قضيه چيزي نمي دونست. اومد منو ديد تو خونه ، گفت چي كار كردي؟
منم مجبور شدم گفتم.
الانم ديگه نمي تونم رو حرفشون حرف بزنم.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
دریا جان حالا ایندفعه رفتی خونت واسه نامه عیب نداره ولی سعی کن دیگه نری.
حرف مریم خوبه که تو باید یک ساعت یا دو ساعت بعد میرفتی خونت.
عزیزم من خودم فردای قهرمون رفتم ولی در قفل بود.
رو طلاهات و مدارک حساس نباش شوهر منم همین کارو کرده.من خودم تصمیم دارم وقتی برگشتم اصلا در این مورد حرف نزنم.تو هم بی خیال باش.
عزیزم خیلیا تو شرایط تو هستن.
متاسفانه بزرگترین مشکل ما مادرشوهرمونه که خیلی حساسیت نشون میدی.
اگه مادرش بهش زنگ میزنه چون اونم یه مادر.چطور پدر تو یا من از ماها حمایت می کنند خوب بالاخره اونا هم از پسرشون حمایت می کنند.
سعی کن اروم باشی.با گریه کردن کار به جایی نمیرسه.
منم الان تو شرایط تو هستم حالا یه نظر میدم ولی سعی کن به حرف دوستان خوب فکر کنی.
اینم بهت بگم تو می گی شوهرت هر لحظه تو رو چک می کنه پس مطمئن باش الانم تهت فشاره و هر لحظه بهت فکر می کنه که کجایی و کجا رفتی.می دونی چیه من خودم به یک روانشناس مراجعه کردم و بهش گفتم که وسواس فکری دارم یعنی هر لحظه یه تصمیمی می گرفتم که تو زندگیم دردسر ساز بود با یه بسته قرص باور کن زمین تا اسمون فرق کردم.
تو می گی زود عصبانی میشی و الان هم تو یه شرایطی هستی که نمی دونی چیکار کنی.
به نظر من پیش یه روانشناس بری بهتره
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
به خدا الان شرايطم خيلي بده، از يه طرف تو شركت دارن تعديل نيرو مي دن، منم به كارم احتياج دارم› براي قسط خونمون، از يه طرف خودم مريض شدم، 2 روزه همش مي رم دكتر› اعصابم هم خيلي داغونه، كسي حرف مي زنه دوست دارم بزنم لهش كنم.
شوهرم رو هم هر چي باشه دوسش دارم كه اين همه تحمل كردم بدرفتاري هاشو.
به قران روز خاستگاري گفتن پسرمون خونه اش تامينه ، ماشين داره، شغل خوب داره. خونه مادر شوهرم 3 طبقه هستش، خودش گفت عروس پيش خودمون نمي بريم، پسرمون خونه اش تامينه. فقط 1 سال نامزد بمونن.
آخراي نامزدي فهميدم مي خوان خونه اجاره كنن برامون. منم گفتم واسه چي اجاره كنيم پولامونو جمع كنيم خونه بخريم. هرچي سر سفره عقد كادو داده بودن ( به خداوندي خدا قسم مادر شوهرم و پدرشوهرم خودشون فق يه سكه دادن بهمون، ببين بقيه چيا داده بودن) و هرچي طلا داشتم كه شوهرم خريده بود با همه پس اندازم و چند تومن از خونواده هامون قرض گرفتيم ، خونه خريديم. حالا من هميشه مي گفتم شوهرم پير باشه ولي خونه اشته باشه، من حوصله ذره ذره پول جمع كردن ندارم، ولي با اين همه براي خودم هيچي نمي خرم تا قسط خونمون رو بديم. اون وقت همه جا خونواده شوهرم مي گن ما باعث شديم اينا خونه خريدن و از اين حرفا. من اصلا جيك نميزنم، ميگم عيب نداره دوسش دارم.
شوهرم سيگاري بود نگفته بودن، وقتي ام من فهميدم گفتن از وقتي با تو ازدواج كرده سيگاري شده، در حاليكه من روز دوم عقدمون فهميده بودم.
ولي خدا شاهده چون شوهرم مي گه ديگه نمي كشم، حتي 1 با هم نپرسيدم كه الان باز مي كشي يا نه، خودش يه بار گفت چرا مي پرسي؟ گفتم چون اعتماد كامل ارم بهت. خنديد گفت با اينگه من ندارم چطوري مي توني اعتماد كني. گفتم شوهرمي حرفت برام قابل اعتماده.
به خدا هيچ كدوم از خونواده ام رو نزاشتم بفهمن كه شوهرم 6 ماه بعد از عقدمون سيگارش رو ترك كرده، تا اينكه ماههاي آخر بابام تو خيابون تو دستش ديده بود.بابام خيلي عصباني شد كه چرا نگفتم؟ به خاطر همين كارهاي شوهرم هستش كه بابام اينا دخالت مي كنن.
مي گن بري خونش اين بار مي كشه تو رو.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
بهتره که با پدر مادرت صحبت کنی و انها را ارام کنی و ازشون بخواهی که پادرمیانی کنند تا این مشکل به همان وصال تبدیل شود نه به جدایی.....
ازشون بخواه که پشتت باشند و حمایتت کنند و در خلاف جهت یعنی در دوباره زندگی کردن شما ...
صبر کن ببین جواب نامه ات چی می شود ولی اگر نشد برگرد به خانه و در خانه منتظر همسرت باش و در قبال حرفهایش انعطاف بیشتری را نشان بده و همه تقصیرها را هم به گردن نگیر و فقط به او بگو بهتره یه مدت ارام در کنار هم باشیم تا بعد از ارام شدن اوضاع با هم در اینمورد صحبت کنیم.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
گل ياس جان مي خوام برم. مي دونم كه ايراد از هردومون هستش كه دعوا شكل مي گيره.
ولي قبلا مي رفتم، يكيشون گفت عاديه و حل مي شه، يكيشون گفت اصلا ادامه ندين بهتره، چون شوهرت مبتلا به يه نوع بيماري هستش كه رفته رفته شديدتر مي شه، سومي هم گفت كه من با رفتارام نشون بدم كه شكش بيخودي. به خدا من هيچ چيزي رو ازش پنهون نمي كنم. تنهايي جايي نمي رم. تو اداره با كسي حرف نمي زنم. به خدا با شوهر خاله هام الان خيي سرد سلام عليك مي كنم. تو ماشين فقط به اون نگاه مي كنم. يعني هر كاري بگين مي كنم ، جز 1 كار.
مي دونم اين 1 كار همه چيز رو بهم مي زنه.
من6 مي رسم خونه، شوهرم يه بار 2 مي ياد خونه ناهار مي خوره استراحت مي كنه 4:30 مي ره پش بابام و 7 بر مي گرده، من كه مي رسم زود مي پرم حموم، آرايش مي كنم، شام مي پزم ، ناهار براي فرداش مي زارم( پام و ناهارش بايد فرق داشته باشه) مياد خونه 2 ساعت حرف مي زينيم. من ديگه 11 باطريم تموم مي شه. شوهرم هم تازه اون موقع سرحال مي شه.
من مي گم يه روز در ميان كه لااقل بدنم بكشه ، اون مي گه نه هر روز.
مي دونم اين مساله اذيتش مي كنه.
من دكترم رفتم گفت طبيعي هستش ، تازه اول ازدواجتون هستش و اينا ولي شوهرم مي گه يه شب در ميون مي خواي ك رداش بري زمان اداره با يكي ديگه باشي. آخه به نظرتون اين تهمت رو بشنوم چيزي نگم؟
منم مي گم اشتباه مي كني، حرف دهنتو بفهم و از اين حرفا.
چشمك عزيز حتما سعي مي كنم راه حل پيشنهاديت رو انجام بدم.
مي دوني مادرم مي گه مادرشوهرت هميشه بعد از دعواي شما دوتا زنگ مي زنه مي گه تقصير ما و دخترتون بوده، الانم من پاشم برم مي گه ديدي خودت اشتباه مي كردي.
من مادرشوهرمو خيلي دوست داشتم، مي گفتم اونم مامان من مي شه، ولي سر چند تا قضيه كلا دلم رو شكست.
يكي اينكه هميشه مي گه تو بايد كوتاه بياي. ديگه اينكه مي گه وظيفه ت هستش. حالا خوبه خودش دبير بود مي دونه كه سخته آدم هم تو خونه كار كنه هم بيرون، ولي همش مي گه زودتر از خواب بيدار شو و ديرتر بخواب.
يه بار كه نامزد بوديم ، نامزد گفت مامانم خيلي دلش گرفته بود من گفتم ببرمش بيرون گفت نه، حالا تو يه زنگ بزن بگو بياد. منم زنگ زدم كلي اصرار اونم گفت نه. گفتم پس باشه شب ميام خونتون تا با هم درد دل كنيم( آخه مادرشوهرم دختر نداره، خواستم دختر كنم)شب رفتم خونشون برگشت با شوخي گفتم مامان دلمو شكونديا كه باهام نيومدي بيرون. برگشت گفت: به درك ، منم محلت نمي دم تا خودت پشيمون شي.
حالا برم خونمون بعد 14 روز اونوقت چي مي گه بهم؟
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
عزیزم متوجه نشدم که می خوای کجا بری؟
حالا شوهرت می گه هر روز و تو هم باطریت تموم شده.از نظر من تو وقتی از سر کار میایی یه کم استراحت کن تا سر حال باشی.خوب اول ازدواج طبیعیه و تو هم به خواسته شوهرت احترام بذار.
شاید تو با لحن بد شورتو پس زدی که شوهرتم اینطوری باهات رفتار می کنه.یعنی بهونه گیری می کنه
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
من الان مطمئن هستم كه شوهرم نامه رو خونده، ولي نمي دونم چرا اين بار كينه شتري گرفته. من ديگه نم خوام خودم رو كوچيك كنم و اولين كارم اينه كه به يه روانپزشك جديد مراجعه مي كنم.
به خدا الان نمي دونم چم شده 2 روز هستش شديدا افت فشار و كمر درد و سر درد گرفتم، امروزم انگشت شصتم خود به خود داره مي پره.يعني واقعا زندگي بدون اعصاب راحت يعني خودكشي تدريجي.
گل ياس جان ، به شوهر من باشه روزي سه بار هم براش كمه. من مي دونم در اين 1 مورد شديدا ايراد دارم و تحت درمانم ولي شوهرم توجهي نمي كنه.
به نظر شوهرم يه روز در ميان براي اينه كه من با كسي ديگه هم باشم.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
عزیزم امیدوارم مشکلت زودتر حل بشه ولی ببین این اخلاق شوهرت (بدبینی) یک نوع بیماری هستش و با رفتار درست تو هم بهتر که نمیشه هیچ حتی بدتر هم میشه. من مردای اینطوری دیدم این یک نوع سوءظن وحشتناکه، و در مردا و زنها توی این دوره زمونه زیاد دیده میشه ولی در مردا خطرناک تره چون قدرت بدنی دارن و ممکن هستش که امنیت جانی زن بخطر بیفته پس حتما به یک روانپزشک حاذق مراجعه کن و شرایط شوهرتو توضیح بده بعد تصمیم بگیر که اصلا برگردی یا نه.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanazi_o
عزیزم امیدوارم مشکلت زودتر حل بشه ولی ببین این اخلاق شوهرت (بدبینی) یک نوع بیماری هستش و با رفتار درست تو هم بهتر که نمیشه هیچ حتی بدتر هم میشه. من مردای اینطوری دیدم این یک نوع سوءظن وحشتناکه، و در مردا و زنها توی این دوره زمونه زیاد دیده میشه ولی در مردا خطرناک تره چون قدرت بدنی دارن و ممکن هستش که امنیت جانی زن بخطر بیفته پس حتما به یک روانپزشک حاذق مراجعه کن و شرایط شوهرتو توضیح بده بعد تصمیم بگیر که اصلا برگردی یا نه.
پدر و مادرم هم دقيقا همين رو ميگن. من از همون 1 ماه بعد از عقدمون به پيش روانپزشك رفتم ولي هيچ كدوم حرف هم رو تاييد نكردن.
مي دوني الان از چي خيلي مي ترسم؟ اينكه با اينكه به من توهين شده و من حرفي نزدم براي بيرون اومدنم از خونه من مقصرم.
به دكتر هم الان شديدا نياز دارم، ولي با اين ساعت كاري و فشاري كه واسه تعديل هست و بيماري خودم وقت نمي كنم كه برم. ولي به زودي بايد مراجعه كنم.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
دریا جان حتما برو پیش دکتر.
مسئله شوهرتو هم بگو.
امیدوارم بهتر بشی.
در ضمن مارو بی خبر نذار:43:
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
چشم گل ياس.
برام دعا كنين.
با اينكه مي دونم كارهاي شوهرم بعضياشون از چشم خونوادم غير عادي و تا حدي مربوط به رواني بودنش هست، ولي من دوسش دارم، زندگيم رو هم دوست دارم، طلاق برام خيلي سخته، مخصوصا با خانواده اي كه دارم.
كاش امروز وقتي از شركت مي رم بيرون ، جلوي در باشه، دست خالي باشه ولي چشماش پر محبت باشن.
هرچي باشه فردا تولدشه، دلم مي خواد اولين سالگرد تولدش توي خونه خودش براش بهترين باشه، چون اون اسفند براي من بهترين تولد رو گرفت.
خدايا ازت مي خوام به همه ي دردمندا كمك كني.
همه ي بيمارا رو هم خودت شفا بده.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
دریای عزیز سلام
حالت و بی قراریت رو درک میکنم و خیلی برات ناراحت شدم امیدوارم حل بشه که مطمئنم حل میشه
دریا جان دوست عزیزم اول زندگی از این اختلافا زیاده هم شما تازه کار و بی تجربه ای هم شوهرت
هیچ کار بدی نکردی که نامه نوشتی و رفتی خانه غرورت کم نشده تازه بزرگی هم کردی
این که طلاها رو برداشته نشون میده که شوهرت فکر کرده مصمم میخای جدا بشی
این که مادرش تماس بهش گرفته نشون میده نگران پسرشه
من نظرم اینه با محبت جلو برو آدم برای حفظ زندگیش از هیچ تلاشی نباید فروگذار باشه
یه قرار با شوهرت بزار و بدون گله و شکایت دوستانه و از راه محبت جلو برو
زن با محبت و مهربونی میتونی موفقترین باشه
فعلا شرایط رو سر و سامون بده بعد با کمک کارشناسان ضعف یا بی تجربگیت حل کن
دریا جان از ته دل برات دعا میکنم موفق باشی عزیزم
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
سلام دوست عزیز:72:
شما عرض کردید شوهرتون 5 سال خونه مجردی داشته .با دوستاش زندگی میکرده؟
و حرف از اون دوران میشه از دخترها بد گویی میکنه واز خیانتهاش میگه.
من احتمال میدم که دوستای شوهرتون با دخترانی دوست بودن وشوهرتون بدی های اون دخترهارودیده.
وبه شما سخت میگره چطوری تیپ بزن چرا مانتوت بازه فلان بسار.
من نظرم اینه به منزل خودتون برگردی .هرچقدر ازهم دور باشید مشکلاتتون که حل نمیشه بشتر هم نیشه.
هرکی از راه میرسه یه طرفندی میگه .
[color=#006400]وباید اعتماد شوهرتو جلب کنی .گفت مانتو باز نپوش. بگوچی دوستداری بپوشم.چادور بهتره.
گفت موهاتو بزار تو بگو مغنه چطوره بپوشم.
گفت موبایل. بگو اصلا بیا خطا مون رو عوض کنیم.یا اصلا چندوزی گوشی روبزار خونه. آسمون به زمین که نمیاد گوشی نداشته باشی.
ولی زندگیتو با اینکارا نگه میداری.
با قهر کردن چیزی درست نمیشه.بدترهم میشه.
شما دوهفته هست به خانه پدری اومدی خواهش میکنم برگرد .هرجوری که شوهرت دوست داره از لباس گرفته تارفتار. همونجور باش.
من مردم اخلاق مردهای که به زن هاشون بیش از حد غیرت نشون میدن رو خوب میدونم.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
ببین عزیزم راستش من خودم اخلاقم خیلی شبیه شوهر شماست در این مورد، همین توهینهایی که شوهر شما به شما کرده را من به همسرم زیاد کردم وقتی کاری انجام میده که از نظر اون عادیه ولی از نظر من خیانت محسوب میشه شروع میکنم به توهین کردن و بعداخودم هم پشیمون میشم. میدونی آدمهای این طوری دوست دارن توی اون لحظه که شک کردن و این فکرا میاد سراغشون طرف مقابل با حرف زدن و توضیح دادن در مورد موضوع آرومشون کنه ولی اگه بی تفاوت باشی اون بیشتر بهم میریزه. ببین اگه شوهرت بهت شک کرد یا توهین کرد تو فقط با آرامش براش توضیح بده. من خیلی دکتر رفتم همه گفتن باید دارو بخوری اسم این بیماری پارانوئید هست. ببین مثلا به یه چیزایی گیر میدم که شاید بعضی ها خنده اشون بگیره ولی برای ادمهای اینطوری عذاب آوره چون دست خودشون نیست. اول خودشون عذاب میکشن بعد طرف مقابل رو عذاب میدن. اگه دارو بخوره آروم میشه حتما برو روانپزشک، بعدازظهرها که دکترا هستن و تو هم سرکار نیستی برو باهاشون مشورت کن. اگه توی گوگل هم بزنی پارانوئید خصوصیات رو توضیح داده ببین شوهرت این خصوصیات رو داره یا نه؟ موفق باشی
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
سانازي عزيز مي دونم كه خودش بيشتر از من رنج مي كشه، مي دونم وقتي عصباني مي شه شروع مي كنه به بد و بيراه گفتن، من با ايناش كنار اومدم، ولي وقتي مي گه پشيمونم كه باهات ازدواج كردم ديگه بايد چي كار كنم. ميگه همش بايد به حرف من باشه، الانم مي دونم كه طرز فكرش اينه كه من مقصر بودم. اصلا تو خودش ايراد نمي بينه.
كبوتر عزيز، منم قبول كردم كه با گفتار اون لباس بپوشم، با گفتار اون با مردا حرف بزنم، ولي وقتي مي گه حتما يه منظوري داري كه دگمه مانتوت رو باز مي زاري بهم بدجوري بر مي خوره. بگه خانم باز يادت رفت دگمهي لباستو ببندي. منم مي گم چه خوب كه تو حواست بود ، ولي به زبونن آدمي زاد نمي گه.
روزاي اول كه اومد خونمون پرسيد حجابت چيه. گفتم اسپرت مي پوشم جلوي مردا و روسري سرم مي كنم. از پسرايي هم كه ازم كوچيكترن روسري سرم نمي كنم. گفت خيلي خوبه. به خدا خونواده ي خودش هم مثل من لباس مي پوشن. حتي اونا روسري جلوي هم سرشون نمي كنن. ولي اين بازم گير مي ده كه فلان جات ديده شد.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
ديروز خاله من كه مشاور هستش ، رفته با شوهرم صحبت كرده، حالا بماند كه اصلا از خودش بد نگفته و همش منو مقصر كرده. حالا امروز صبح زنگ زده كه خودت برگرد همونطور كه خودت رفتي!!!!!!!!!
چي كار كنم؟
مي گه تولدم هستش خودت رو دوباره بهم كادو بده.
راهنمايي كنين كه برم يا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
چقدر خوب که خاله شما مشاور هست پس میتونی ازش کمک بزرگی بگیری. اگه واقعا دوستش داری و میخوائی زندگیتو حفظ کنی پس حالا که خودش گفته برگرد و سعی کن هرکاری کنی تا اعتمادشو بدست بیاری. بهش بگو اگه من دوستت نداشتم و میخواستم برم راحت باشم و دنبال کار خودم باشم اصلا برنمیگشتم. ببین ابراز علاقه به اینجور آدمها خیلی آرامش میده. برات آرزوی موفقیت میکنم عزیزم.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
سلام دریا جان.
خیلی خوشحال شدم.
عزیزم زیاد کشش نده.بهش زنگ بزن بگو باشه عصر بیا برگردیم.
بیاد محل کارت.
زودتر برو سر خونه زندگیت.:46:
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
خيلي ممنون از لطف همه دوستام.
گل ياس جون ميگه خودت بيا خونه . مي گه من نميام دنبالت ولي ازت خواهش مي كنم برگردي.
برام sms زده كه به بهشتت برگرد فرشنه.
بعد زنگ زده مي گخ اين كارت دعوت هستش كه برات فرستادم.
با خالم حرف زدم ميگه خودت برو خونه رو هم مرتب كن ولي بار آخرت باشه كه قهر مي كني.
يعني مي تونم خودم رو درست كنم تا ديگه تو زندگيم همچين مسايلي پيش نياد؟
سانازي ؟ مي توني كمك كني و بگي چه جوري ذهنيات غلطش رو عوض كنم.
تو سايت نوشته كه بيماريش غير قابل درمان هست ، يعني مي تونم باهاش تا آخر عمرم كنار بيام؟
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
ببین اگه همون خصوصیاتی رو داره که توی سایت خوندی پس همون بیماری هست. ببین من از اول ازدواج خیلی مشاوره و دکتر رفتم با شوهرم. شوهرم میگه همه به من گفتن بیماری غیرقابل درمانی هست ولی میشه کنترلش کرد. البته هم باید دارو بخوره و هم مشاوره (هردو همزمان). ببین باید کاری نکنی که شوهرت حساس بشه، مثلا شوهر من میدونه که اگه لباس شیک بپوشه من دعوا راه میندازم همیشه انتخاب لباسشو میزاره بعهده من. یا مثلا یه وقتهایی گوشی موبایلشو در اختیار من میزاره. ببین من میدونم این کارا برات سخته ولی اگه میخوائی باهاش زندگی کنی چاره ای نیست، باید در مورد هرموضوعی که شک میکنه واسش شفاف سازی کنی و همیشه باهاش صداقت داشته باشی. اینرو دکتر به شوهرم گفته بود ، پس دریا جان شما هم همین کاررو بکن. البته زندگی کردن با این آدمها سخته و باورت نمیشه شوهرم از حرفها و توهین های من داغون میشه ولی چون میدونه اینها از صمیم قلب نیست و بخاطر بیماری هست بدل نمیگیره و فراموش میکنه تو هم اگه میخوائی زندگی کنی باید کینه ای نباشی عزیزم. باورت نمیشه همین مسئله جنسی که میگی مشکل داری با همسرت» من هم وقتی شوهرم دیر به دیر باهام ارتباط برقرار میکنه فکر میکنم که شاید جایی دیگه برنامه ای داره، و همیشه بهش ایراد میگیرم و میگم شاید منو دوست نداری یا سرت گرمه و اینقدر گیرای کوچیک و بزرگ میدم که حتی شوهر چندین بار نتونسته تحمل کنه و دست روی من بلند کرده و متاسفانه با این کارش من بدتر شدم و دکتر میگه باید با این آدمها با خشونت رفتار نکنید. ببین شوهرت دست خودش نیست باید کمکش کنی. من ازاول ازدواجم مقداری با کمک مشاور و همسرم بهتر شدم. انشااله زندگی شما هم خوب میشه.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
خيلي ممنون از راهنمايي همتون.
سعي مي كنم انوطوري كه اون دلش مي خواد لباس بپوشم. آخه فقط همين يك موردش خيلي اذيتم ميكنه.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
دریا جان سلام
بهت تبریک میگم بهترین کار اینه بری سر خانه زندگیت و محکم زندگیتو بسازی
شوهرت راست گفته بهترین کادو براش حضور خودت در خانه هست
دیگه در هیچ شرایطی قهر نکن و اختلافتون را باز نکن
اینجا کنار کارشناسان شروع به بهبود روابطت با همسرت کن
موفق باشی عزیزم
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
برگرد آبجی سر زندگیت.
یک ماه آزمایشی هرچی هرچی گفت بگو چشم.
هر جور اون دوست داشت همون جور بگرد صحبت کن آرایش کن.
اصلا کاری کن بهانه دستش ندی .ببین اینبار سر چی بهانه میگیره.
با سازش برقص. یک مدته بعد که از توخیالش راحت بشه دیگه روال عادی زندگی برمیگرده.
حتی شده اینبار غرورت رو زیره پا بزار خودت برگرد.
موفق باشی:72:
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
آخی چقدر برات خوشحال شدم .چه sms قشنگی برات فرستاده .حتما به خونه برگرد ولی یادت باشه هروقت با شوهرت دعوا کردی(خدا نکرده) تحت هیج شرایطی از خونه نرو همه مشکلت رو تو خونه حلش کن .سعی کن خیلی بهش محبت کنی تا بهش ثابت بشه که فقط برای او هستی
موفق باشی عزیزم .با بهترین آرزوها ...:43:
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
دوستاي گلم از انكه همتون به آدم دلگرمي ميدين ، خيلي ممنونم.
من خودم برگشتم به خونم، مشكلاي جديد ديگه اي پيدا شدن.
اولا اينكه مادرشوهرم توي اين 2 هفته ناهار و شام پسرش رو آماده كرده و شوهرم از ظهر تا شب كه بخوابه خونه ي اونا مونده و شب فقط براي خواب ميومده خونه. به نظرتون اين انصاف بود؟ اگه شوهر من 3 روز خودش غذا مي پخت يا بيرون م خورد ، خودش به سمتم نمي اومد؟ مادر شوهر رقيب عروس مي شه؟ خيلي معذرت مي خوام براي اين حرفم: فقط شوهرم 1 كارش براي زنش بوده؟اگه اسلام روابطي رو حرام نمي كرد مادرشوهرم اون كار رو هم براي پسرش مي كرد؟
كاري كرده كه اصلا وجود زن براي پسرش مهم نباشه ولي اين انصاف بود؟
حالا از اين دلگيرم بماند، به مرور زمان درست مي شه. يه مشكل ديگه: شوهرم كه گفتم مداركم رو برده خونه مامانش برگشته ميگه نكنه برگشتي تا اونا رو بگيري و بري طلاق بگيري؟
اونقدر از اين حرفش ناراحت شدم كه بغض كردم.ولي با لبخند گفتم: عزيزم من احتياجي به اونا نداشتم ، من الانشم بدون رضايت خونوادم اينجام تا زندگي كنم ولي اگه وجودم برات اضافيه مي تونم برم.
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
عزیزم منم خوشحالم که برگشتی..
ولی از این ناراحت نشو که شوهرت پیش مادرش بوده اتفاقا باید از مادرش هم تشکر کنی چون احتمال اینکه خودش تنها می موند یا مشکلش رو به بیرون از خانه پیش غریبه هایی که نمی شناخت می برد چی ؟ می دونی چه آسیبهای احتمالی دیگه ای زندگیتون رو تهدید می کرد...
بهتره در قبال حرفهایی که می زنه ارامش خودت رو حفظ کنی و اصلا با تندی و زبان نیش دار جوابش را ندی ...بلکه هر چی که می گه سعی کن با خنده و محبت باشه ...
اگه می گه می خواهی مدارکت رو ببری بگو مهم تویی و تمام مدارک من خود تویی عزیزم مهم اینه که به هم زیر یک سقف خوش باشم و همیشه با هم بگیم و بخندیم ......و بقیه حرفهارو نزن که اگه نمی خواهی برم چون اینها همش انرژی منفیه و دوباره مشکلات شروع میشه...
-
RE: با شوهرم قهر كردم ولي اون دنبالم نمي ياد.
دریا جان سلام
گاهی خود ما باعث به وجود آمدن این دلگیریا میشم
شما که زندگیتو گذاشتی رفتی باید منتظر این عواقبم باشی به نظر من مادرشوهرت محبت داشته که این مدت هوای پسرش رو داشته جا داره ازش تشکر کنی
درباره حرف شوهرتم هنوز برگشتت رو به خانه باور نکرده
با محبت و مهربونی به بهبود زندگیت ادامه بده شما خانوم بسیار با گذشت و با اعتماد به نفسی این گذشت و عشقی که به شوهرت داری با این فکرای منفی خراب نکن
با خردمندی پایه زندگیتو محکم کن
منتظر خبرای خوب از شما هستیم خانومی:72: