+دختري ادعا مي كنه عاشق منه و به من وابسته شده ولي من نه چكار كنم؟

سلام.
حدود 2 سال پيش كه تازه از خدمت سربازي اومده بودم دنبال كار مي گشتم كه بالاخره تونستم تو يك شركت خصوصي كار پيدا كنم. تو اين شركت تنها يك دختر بود كه منشي بود. بعد از مدتي بهش علاقه پيدا كردم ولي چون خجالتي بودم نتونستم تا روز آخري كه تو شركت بودن (حدود يك ماه) بهش بگم و روز آخر دل و زدم به دريا و رفتم بهش گفتم. ولي اون قبول نكرد. باوجود مخالفتش من چندين بار بهش زنگ زدم ولي ديدم كه قبول نمي كنه بيخيالش شدم. تا اينكه يك كار جديد پيدا كردم و كلا موضوع رو فراموش كردم . بعد از گذشت يك ماه اون به من زنگ زد و گفت كه مي خواد در مورد حرفايي كه زدم باهاش حرف بزنم. (البته اينو بگم كه درست روز تولدم زنگ زد) قرار گذاشتيم و رفتيم امام زاده و كلي با هم حرف زديم اما من متوجه شدم كه چشم چپش يكم انحراف داره و وقتي كنارش راه مي رفتم از من خيلي كوتاه تر بود (البته اينارو وقتي تو شركت بودم متوجه نشدم)و به من گفت كه باباش ورشكست شده . اون روز نتونستم بهش بگم كه من بيخيال شدم چون كلي واسم هديه خريده بود و حتي منو با اسم كوچيك صدا مي زد. منم چون تا اون موقع باكسي رابطه نداشتم در موردش دو دل بودم . بعد از اينكه يك دو هفته اي گذشت بهش گفتم كه ما نمي تونيم با هم ازدواج كنيم ولي اون با گذاشتن قرارهاي جديد و كلي حرف زدن دوباره منو قانع مي كرد . تا اينكه يك روز تصميم گرفتم كه بهش توهين كنم . اين مسئله باعث شد كه از دستم دلگير بشه و ديگه به من زنگ نزد. ولي اون رفتارهاي ظريف دخترانه اي كه با من كرده بود منو بدجوري وابسته خودش كرده بود. كه باعث شد 2 ، 3 باري بهش زنگ بزنم و ولي اون تلفنمو رد مي كرد. اين ماجرا گذشت ولي اين دفعه من نتونستم فراموشش كنم تا اينكه بعد از گذشت 8 ماه و درست روز تولدم دوباره زنگ زد و خواهان برقراري يك ارتباط شد. من چون هنوز نتونسته بودم فراموشش كنم ولي چون واقعا دوسش داشتم و مي دونستم كه چيزي جز وابستگي و بدتر شدن موضوع پيش نمي ياد بهش گفتم كه به صلاح نيست ولي اون قبول نمي كرد. اون گفت فقط دوستي و قول مي دم حرفي از ازدواج نزنم .منم ديدم كه اخلاقش كلي عوض شده و منطقي تر شده قبول كردم. الان حدود 6 ماه از رابطه ما مي گذره و اون روز به روز داره به من و من به اون وابسته مي شيم. شما بگيد چطور اين رابطه رو كه راهي واسه ازدواج نداره رو تموم كنم؟

جناب حجتیان سلام
به تالار همدردی خوش آمدید.
از اول ایجاد همچین ارتباطی اشتباه بوده ولی حالا اگه واقعا قصد ازدواجرو با اون دختر ندارید باهاشون حرفاتونرو راحت بزنین تا دیرتر نشده و وابستگی ایشون به شما بیشتر نشده , و حتما درک می کنه چون همونطور که گفتین منطقی تر شدن...موفق باشید

گل پسر اصلا میدونی چیکار کردی!!!!!!!!!! تو که دوست نداری باهاش ازدواج کنی چرا باهاش رابطه برقرار کردی که وابستگی بینتون ایجاد بشه. چرا میخواهی جدا بشی!!!!اگه دختر خوبیه و میتونه خوشبختت کنه تا تنور داغه عجله کن چون تو این مملکت دختر خوب کم پیدا میشه.

سلام
فاكتورهاي مهمي كه اون دختر داره (البته از نظر شما) چيه؟
خواهشا جوابتون منطقي باشي نه احساسي
:72::72::72:

سلام
از اینکه لطف کردین و نظر دادین ممنون. من نسبت به این رابطه احساس گناه می کنم و می دونم که کار اشتباهی کردم در عین حال من به ایشون گفتم که این رابطه به ازدواج ختم نمی شه . اونم قبول کرده و گفته فقط یک رابطه دوستانه داشته باشیم. باور کنید من اگه با هر کسه دیگه ای اینجوری رفتار می کردم سه چهار تا دری وری هم به من می گفت . ولی این متانت و صبری که در وجود این دختر هست بعضی وقتا منو بدجور شرمنده می کنه . یک نکته ای که هست ایشون داداش ندارن و با خونوادشون مشکل دارن و منو یک تکیه گاه می دونه . به طوری که تمام غصه ها و دردای زندگیشو به من می گه . با وجودی که مشکلات مالی داره هر وقت که منو می بینه هدیه می خره. به حداقل نتیجه ای که از رفتاراش رسیدم اینکه کاملا مشخصه که تو خونوادشون کمبود محبت وجود داره و رفتاراشو اینطوری توجیح می کنم. یک مسئله دیگه ای که هست اینه که منو با اینکه بارها بهش گفتم نمی تونیم ازدواج کنیم و دلایل متعددی هم واسش اوردم مال خودش می دونه و به هیچ وجه دوست نداره که تا وقتی با هم هستیم با کس دیگه ای باشم . با توجه به اینکه تمام حرفای منو قبول می کنه از روزی می ترسم که می خوام ازش خدافظی کنم و باور کنید خودم از اون بیشتر عذاب می کشم. لطفا راهنماییم کنید.

سلام. ببخشید که رک میگم ولی تیتر موضوعتون به نوعی خودخواهانه است.دختری که ادعا میکنه دوستتون داره دختریه که شما یه زمانی دوستش داشتیدو می خواستید باهاش ازدواج کنید . حتما" معیارهایی هم برای این کار داشتید .الان چی شده که فک می کنید اون دیگه لیاقت شما رو نداره نمی دونم ولی دخترا دیر عاشق میشن ولی اگ اصرارهای یه زمانی از طرف شما حالا براش به صورت یه ادعای اثبات شده(شاید برای خودش البته!)در آمده و حالا شما می خواهید تلافی نه! ای رو که یه روز تو بی نیازی اون و اصرار شما گفته با این روش بیرون بیارید(بخصوص که میگین این موضوع دیگه براتون اهمیتی نداذه ولی متوجه پاکی و واقعی بودن احساسش می شید) بایدبگم روش ناجوانمردانه ای را برای این کار انتخاب کردید(ببخشید ولی از نظر بازی با عواطف آدمی که حالا وابسته و زمین خورده می دونیدش!)و به قول یکی از دوستان :چرا مطمئنید که دیگه نمی تونید باهاش ازدواج کنید ؟رابطه ای که می گید خدائی نکرده به فساد که کشیده نشده؟ این دختر مشکل دیگه ای جز ورشکستگی پدرشون هم داره؟!

سلام
دوست عزیز ، رابطه شما را نمی توان گفت : یک طرفه است !
شما اگر می دونید که این کار ( ازدواج ) صورت نمی گیرد ، پس بهتر است همه چیز را فراموش کنید .
به قول شما این دختر خانم دوبار از شما دور شده است و در این مدت زمان خوبی بوده که هر دوی شما به شکلی همدیگر را فراموش کنید .
پس خود شما هم به ادامه راضی هستید !
هر زمان که بتوانید خود را راضی کنید آن وقت به نتیجه می رسید وگرنه .......

بازم سلام . از پیغام خصوصیتون ممنون .من موضوع را تا انتها خونده بودم ولی میگم با این خانوم مثل یک آدم با فهم و شعور که دارای اختیار و انتخابه صحبت کن . اگر دلیل قطعیت برای عدم ازدواج چیز ذیگه ای نیست بگذار از موقعیتی که خدا بهش داده (حق انتخاب و شجاعت قبول عشقش استفاده کنه)البته اگر خانوم خوبیه و از همه نظر تاییدش می کنی. یا لااقل تمام دیلیلتو بهش بگو شاید پذیرفت .منظورتو از اونچیزی که ازش می ترسی متوجه نشدم کاش بیشتر توضیح بدی...

سلام
بهش گفتم كه بيا 2 هفته با هم نه حرف بزنيم و نه اس ام اس بديم.
اونم قبول كرد. ولي الان شرايط خيلي برام سخت شده و نمي دونم كه مي تونم 2 هفته تحمل كنم يا نه . مثل اينكه منم وابستش شدم.

سلام
جناب آقای حاجیان
به نظر من دختری که راحت با شما ارتباط برقرار کرده با کسی دیگر هم راحت ارتباط برقرار می کند.
برادرتان وم

سلام به همه دوستان و آقای حجتیان

اولاً 2 تا گله دارم: اول از آقا سجاد که فرمودند دختر خوب تو این مملکت کم پیدا می شه. قابل ذکره که هر چقدر هم دختر خوب تو مملکت ما کم باشه از مملکت های دیگه خیلی خیلی بیشتر داریم. نمی دونم این مقیاس رو از کجا آوردید. بهتره بدونید دخترا و پسرا به یک اندازه نسبت به گذشته تغییر کردند. خوبه آدم هر چی رو برای خودش بد می دونه برای دیگران هم بد بدونه. هیچکس ذاتاً بد به دنیا نمیاد. شرایط تو خوب و بد بودن آدما خیلی تاثیر گذاره. اگه یه عده ای رفتارهای نابهنجار دارن دلیل داره. یا از بد روزگار تو خانواده بدی بزرگ شدن یا هر چیز دیگه ای ...

گله دوم از آقای wem : دقیقاً این مطلب راجع به پسرا هم صدق می کنه. ببینید دخترا هر چقدر هم که بد بشن باز تو این قضیه خیلی از آقایون عقب ترن. مگه آقاپسرا به رابطه اولیشون پایبند هستن که از دخترا این توقع رو دارن. شاید یه دلیلش تلافی کردن رفتار طرف مقابل باشه. به هر حال دخترا و پسرا نیازهای یکسانی دارن با کمی تفاوت.
این بحث حداقل برای من خیلی جای صحبت داره ولی متاسفانه وقت ندارم ادامه بدم.

ما تو تالار جمع نشدیم که به جنسیت هم و شخصیت هم توهین کنیم. بهتره مشکلات رو حل کنیم و یا اگه نمی تونیم حل کنیم مرحمی رو درد دل دوستان بذاریم. نه اینکه به هم توهین کنیم.

و اما نوبت می رسه به دوست تازه واردمون:
به این که کی اشتباه کرده و تقصیر از کیه دیگه فکر نکنید. اگه حتی یک طرف هم به ازدواج تمایلی نداره دلیل نداره که برای دلسوزی به هم ادامه بدید. چون در آینده این دلسوزی از بین می ره و آدم واقعیتها رو می بینه. توصیم به هر دوی شما اینه که این رابطه رو قطع کنید. و اصلاً نگران سختی راهش نباشید. چون یه مدت دیگه عادی می شه. دقت کن می گم ((عادی می شه))، ((فراموش نمی شه)). آدما مگر زمان پیری آلزایمر بگیرن و یا به هر دلیلی دچار فراموشی بشن که اتفاقات مهم زندگیشون رو فراموش کنن، بهتره تصمیم عاقلانه و منطقی بگیرید که فرداروز به هزارو یک گرفتاری دچار نشید. جلوی ضرر رو هر وقت بگیرید منفعته:
و یه جمله دیگه که حتماً شنیدید: (( با عشق زمان فراموش می شود و با زمان عشق))

موفق باشید

هر چه زودتر اين ارتباط قطع كني به نفع خودته داري . هر چه ديرتر اينكارو بكني وابستگي بيشتر مي شه و سختتر ميتوني جدا بشي پس تصميم عاقلانه بگيرو سعي كن منطقي باشي

دوست عزیز
من فکر می کنم این خانم با ادامه این رابطه چند تا هدف داره
دلیل اول: اینکه اون دنبال یه تکیه گاه می گرده چیزی که تو این دوره زمونه هر دختری دنبالشه متاسفانه روحیه حساس ما دخترا بزرگترین بدبختی رو واسه ما داره
اون به شما تکیه کرده این انصاف نیست که اینجوری بخوای تکیه گاهش رو ازش بگیری

دلیل دوم : اینکه اون خانم به شما عاقه پیدا کرده توش هیچ شکی نیست شما حتی اگه هم بخوای نمی تونی عشق یه دختر رو از بین ببری
دخترا یا عاشق نمی شن یا اگه عاشق بشن همه چیز رو به جون می خرن تا فقط اونی که عاشقشن مال اونا باشه
پس سعی نکن اون رو از خودت دور کنی که هیچ وقت نمی تونی این کارو بکنی مطمئن باش دوباره بر می گرده
این خانم با خریدن هدیه داره سعی می کنه که دل شما رو به دست بیاره اما بهتون بر نخوره و ناراحت نشین شما خیلی سنگدلین

مطمئن باش اگه اون رو از خودت دور کنی دفعه بعد خودت می ری دنبالش چه بخوای چه نخوای شما هم به اون وابسته شدین چون رابطه علاقه میاره .



امیدوارم موفق باشی

سلام
از تمامي دوستاني كه در اين رابطه نظر دادند كمال تشكر را دارم . لطفا در اين زمينه راهنمايي هاي مستدل تري بديد/.
چون اين مشكل بزرگيه كه توش گير كردم و امكان گذشتن ازش خيلي مشكله.
متشكرم.

با سلام به همگی
ببین دوست من اقای حجتیان تو شرایط خودت رو بهتر از هر کسی میدونی چرا به این خانم وابسته شدی من هیچ شکی ندارم که دوستش داری اگه دوستش نداشتی میتونستی همزمان با یه دختر دیگه رابطه داشته باشی همه دوستان گفتن رابطه رو قطع کن ولی به نظر من اصلا این کار رو نکن به خودت یه فرصت بده مثلا یک ماه شما که چند ماه با هم رابطه دوستی داشتید این یک ماه هم روش ولی متفاوت فکر کنید متفاوت برخورد کنید به چشم یک دوست دختر بهش نگاه نکن به چشم یک همسر یک شریک زندگی بهش نگاه کن از هر طریق امتحانش کن موقعیت های رو واسش فراهم کن وامتحانش کن ببین تو مشکلات چه اندازه همراه تو هست مشکل تو رو مشکل خودش میدونه یا اینکه شما رو فقط به خاطر احساسات خودش میخواد واقعا شما وزندگی ومشکلات شما واسش مهم هست یا اینکه فقط به خاطر کمبود محبت با شما رابطه برقرار کرده به نظر من شما به خودتون تلقین کردید که این خانم نمیتونه همسر اینده تون باشه بهتره معیارهای خودتون رو انتخاب کنید وببینید این خانم چند درصد با معیارهای شما هماهنگی دارند اگه 70درصد به بالا بود بهتره فکر جدا شدن رو از سرتون بیرون کنید
قابل توجه دوستان شما همتون از من فهمیده تر هستید و توی مشکل خودم کمکم کردید ولی چرا همتون پیشنهاد جدایی رو به ایشون میدید ایشون به این خانم وابسته شده اند چرا راهنمایی نمیکنید که از این وابستگی به نفع هر دو طرف استفاده بشه بهتره یه خورده منصف باشید من نمیدونم این خانم کی هست چه اخلاقی داره چه شکلی هست ولی از نوشته های اقای حجتیان اینجوری استنباط میشه که واقعا این خانم ایشون رو دوست دارن چرا میخواهید راه جدایی رو پیش پاشون بزارید یه چیز دیگه اقای حجتیان اولا به نظر من ورشکستگی پدرشون به هیچ وجه به عنوان یک عیب واسه این خانم محسوب نمیشه در مورد چشم چپشون هم باید بگم بنده بی عیب نیست خود من دماغم کلی گنده هست قدم بلنده داداشم قدش کوتاهه دماغش خوشکله هر کسی یه عیبی داره بهتره باطن رو ببینی اون چیزی که نباید عیب داشته باشه باطن ادمها هست زیاد ظاهربین نباشید
در اخر اینکه دوستان اینقدر دختر دختر دختر میگن یا اینقدر پسر پسر پسر میگن قبول کنید هممون بد هستیم خوب تو بینمون پیدا نمیشه البته امیدوارم به دل نگیرید ولی یک واقعیت هست

سلام دوست عزیز
به نظر من این ارتباط از اول اشتباه بود شما بعد ا اینکه خانم جواب رد به شما داد و به قول خودتان بیخیال هم که شده بودید باید قطع رابطه بطور کامل انجام میگرفت
الان هم این ارتباط ممکن است هم به شما لطمه بزند و هم به ان دختر خانم چون شما بارها با هم قهر و دوباره اشتی کرده اید الان اینطوری اغاز کرده اید وای به حال اخر داستان
اگر هم فکرتان دوستی است تا کی ؟
بشینید وسنگهاتون رو وابکنید از ایشون دلیل اصلی این وقفه ها را بپرسید
اخه یه موردی هم برای یکی از دوستان خودم اتفاق افتاد که خانم دوست من را در اب نمک خوابانده بود وزمانی که با دیگران قطع رابطه میکرد دنبال این بخت برگشته می امد تا دوباره کس دیگری رو برای خودش پیدا میکرد این بدبخت هم کم کم داشت افسرده میشد که ما(دوستان)به دادش رسیدیم

هر چه این رابطه بیشتر ادامه پیدا کنه مسئولیت شما و گناه بازی با یک احساس پاک هم بیشتر خواهد شد.ازش بخواین شما رو ببخشه و قاطعانه کنارش بذارین.....یادتون باشه بازی با دل آدما خیلی خطرناکه.

سلام
از تمامی دوستانی که راهنمایی کردن ممنونم که صادقانه نظرتون رو گفتید . من هیچوقت تو زندگیم نمی تونم این عشق و فراموش کنم . هیچوقت . و خیلی هم دوسش دارم. ولی نمی تونم باهاش ازدواج کنم. این چندتا دلیل داره . البته اون دختر خوبیه . از نظر ظاهر دختر معمولییه .
این رابطه چه درست و یا چه غلط تو تموم زندگیم اثر گذاشت . من یک راه واسه جدایی پیدا کردم اونم این بود که بهش دروغ گفتم که کسه دیگیو دوست دارم . ولی باور نکرد. تا اینکه من چندتا اس ام اس به ظاهر اشتباهی واسش فرستادم و کارای دیگه و باور کرد. الانم دیگه جواب زنگ و اس ام اس امو نمی ده . خیلی نگرانم..... چکار کنم . . چطوری فراموشش کنم.

اگه دلیل محکمی داری که نمیتونی باهاش ازدواج کنی , دیگه هیچ دلیلی نداره بخوای با اون باشی

به نظر من تو از احساس اون سو استفاده کردی ( امیدوارم از حرفم ناراحت نشی ولی این یک حقیقته )

نفرین نمیکنم ولی امیدوارم هرجای دنیا که کسی دلی رو شکست یا اونو بخاطر رضایت خودش به بازی گرفت , خدا ازش نگذره. :203:

خدایا تو خودت می دونی که تو دل من چی می گذره و خودت می دونی که من چقدر بخاطر تو از خیلی کارا گذشتم .
خدایا من تا بحال دل هیچ بندتو نشکستم و نمی خواستم که بشکنم. اگر کاری کردم اگر گناهی کردم از روی هوا و هوس و شیطان بوده
ولی خدا تو خوب می دونی که من چقدر دوست دارم درحالی که به قدر نشناسی و ناشاکر بودن خودم معترفم.
خدایا تو از حق خودت می گذری ولی از حق بندت نمی گذری. خدایا من در حق تو هم نامردی کردم . در حق بندت هم نامردی کردم
با من چکار می کنی؟ چه عذابی واسه من می فرستی؟
خدایا این بنده گناه کار هیچ کاری از دستش ساخته نیست و تنها جمله ای که می تونه بهت بگه. اینه که ای خدا منو ببخش.
همیشه تو تمام مراحل زندگیم هوامو داشتی همیشه وجودت رو تو زندگیم احساس کردم . خدایا شکرت. به بزرگیت قسمت می دم که منو ببخش. حتی تو شراره آتش و تو اوج فقر تنها چیزی که می تونم بگم. و تنها نشانه ای که می تونم نشون بدم از دل شکستم قطره اشکیه که تو آتیشت از گونه هایی که خشکیده می شه تو اوج دلم ظاهر می شه ست. خدایا تو دانا و آگاهی منه گناهکار رو ببخش

سلام حجتیان
من تمام نظر ها را خواندم ولی چند چیز را نفهمیدم
اول اینکه چرا فکر می کنی این خانم برای ازدواج مناسب نیست؟ فقط به خاطر ظاهرشون
دوم اینکه چرا اینقدر احساس گناه می کنی؟
در مورد اول باید بگم اگر می بینی که این خانم واقعا همه معیار های شما را دارند به جز زیبایی، خوب شما حق انتخاب دارید و می توانید ایشان را انتخاب نکنید و من به عنوان یک دختر معتقدم که خداوند زیبایی را بهانه ای قرار داده تا هر کسی فرد واقعا مورد نظرش را پیدا کنه، اگر شما ایشان را واقعا دوست دارید، پس در نظرتون هم زیبا می شد!!!!!!!
ولی چرا احساس گناه می کنید؟ احساس گناه وقتی ادم می کنه که خوداگاه یا ناخوداگاه می دونه که یک کار اشتباه هست
و راه حلش این نیست که از خدا معذرت بخواهی چون ذات بی کرانش بی نیاز از اینگونه معذرت هاست و احساس گناه نعمتی از جانب خداست که به بندگان مخصوصش می دهد تا انها دست به کار شوند و راه حلی پیدا کنند مطمئن باشید اگر واقعا راه حل نداشید اینگونه هم احساس گناه نمی کردید پس با خودتان کنار بیایید و همه چیز را حلاجی کنید و ببینید مشکل کار کجاست که اینگونه احساس گناه می کنی و خودت را نجات بده!!!
مطمئن باش خداوند هم نجاتت می دهد
من هم موردی مشابه همین دختر داشتم!!! پسری به من دل بسته بود بعد پشیمون شد بعد من بهش دلبستم و هنوز هم ولی اون دیگه به من اس ام اس نفرستاد و کاملا قطع رابطه کرد ولی خب اون زمانی که به کمک نیاز داشتم همین رابطه من را از مرگ نجات داد، حالا هم بهش حق می دهم که به هر علتی من را نخواهد(اگر چه من حدودا زیبا هستم و خواستگار زیاد دارم و اگر چه اون هیچ وقت علت اصلیش را نگفت و من حتی نمی توانم پیش خودم حدس بزنم چرا)ولی به نظرم خیلی اگر واقعا اون را نمی خواهی خیلی منطقی بهش بگو لزومی نداره علت را بهش بگی بگو هر کسی دلایلی پیش خودش داره و بگو تا وقتی که کمک نیاز داری من می توانی از نظر روحی بهت کمک بکنم تا از تنهایی و بی کسی بیرون بیایی ولی باید براش یک تاریخ مشخص کنی و کم کم تا اون تاریخ رابطه ات را باهاش کم کن و لطف کن وقتی که می بینی یا باهاش حرف می زنی دیگه از جملات عاشقانه استفاده نکن و رابطه ات را رسمی کن (مثل دو کارمند)
با تمام این احوال من فکر می کنم شما او را دوست دارید پس اول باید با خودت کنار بیای اگر واقعا دوست داری تردید نکن و اگر واقعا دوست نداری زود دست به کار بشو و هر وقت احساس گناه نکردی مطمئن باش بهتری کار را داری انجام می دهی و در راه درست هستی
به خدا فقط پناه نبر بلکه دست به کار بشو و به دستان غیبش اعتماد کن!!!

سلام hojjatian :72:

غمها و رنجها بخش عمده ای از زندگی ما هستند و اغلب تعیین کننده ی مسیر زندگی ... اما رنجهایی سازنده ، پیش برنده و موفقیت سازند که معنا دار باشند... که مولد باشند ... که بتوان برای آنها هویت و جایگاه تعریف کرد ...
رنجها و شادیهای ما ثمره و میوه ی انتخابهای ماست... پس هر چه انتخاب ها آگاهانه تر و روشن تر ، رنجها و شادیها معنا دار تر و سازنده تر ..
عجیبه که با وجود 21 پست من هنوز نفهمیدم علت اصلی وابستگی تو به این خانم محترم چیست و عجیب تر اینکه هنوز هم نمی دونم چه دلیل محکمی وجود داره که مانع فکر کردن شما به این ازدواجه ...
و چون واقعا نمی دونم دلیل این دلبستگی و پس زدگی چیه ، تنها می تونم توصیه کنم که
1. معیارهای خودت رو برای ازدواج دقیق تر و شفاف تر مورد بررسی قرار بده تا بتونی نه فقط در مورد ازدواج با این خانم که در هر موردی که در ارتباط با ازدواج برات پیش میاد عاقلانه تر و بهتر تصمیم بگیری .
2.شیوه ی بررسی و حل مساله رو یادبگیر و تمرین کن.
3. سعی کن خودت رو بیش از این بشناسی .
4. لطفا به لینک های زیر سر بزن :

- لینک مقالات گلچین : مشاوره ازدواج
- انتخاب صحیح، شیوه حل مسئله و تعارضهای ما
- خطاهای شناختی و مشکلات ما

موفق باشی .

سلام
از همه دوستان ممنونم.شما درست می گید من باید تصمیمو بگیرم و هر طور شده از این عذاب وجدان راحت بشم چون احساس می کنم که زندگیمو دارم می بازم

دیروز بدترین روز زندگیم بود. نمی دونم می تونم خودمو نگه دارم و بهش زنگ نزنم. البته به نفع هردومونه که دیگه به هم فکر نکنیم. ولی نمی تونم چشماشو تو لحظه آخر فراموش کنم.
خدایا منو ببخش. من عاشق کش بی معرفت و ببخش.

حالا که دلشو شکستی .؟؟؟؟......ولی اینو بدون بشتر از اون دختر شما عذاب وجدان می گیری چون واسه قطع این رابطه بهش دروغ گفتی ،ولی اون تمام سعی خوش رو واسه بهتر شدن رایطتون کرد پس بدون ،راحتر می تونه با این موضوع کنار بیاد فقط امیدوارم حالا که همه چیز رو تمام کردی دیگه نخوای طرفش بری چون .....................
تا میتوانی دلی بدست اور..... دل شکستن هنر نمی باشد....
من واسه اون دختر دعا میکنم که خدا ادمی رو سر راش قرار بده که لیاقت عشق ومحبتش رو داشته باشه ،امیدوارم خوشبخت خوشبخت بشه...الهی آمین..

متاسفم همین