تا چه حد باید صداقت داشته باشم؟!

سلام
با توجه به تاپیکای قبلیم
http://www.hamdardi.net/thread-21689.html

الان یه مسئله ای فکرمو خیلی مشغول کرده و واقعا نمیدونم چیکار باید کرد ؛

اونم اینه که من از نوع رابطه ای که به گناه و اشتباه رفت با اون آقا ؛خیلی پشیمونم ! خیلی خیلی!

قبول دارم که خیلی اشتباه کردم. و توبه هم کردم و به خدا هم اظهار ندامت کردم

ولی اون از من خیلی عکس داره ، از بیرون رفتنامون از خودم و حتی یه عکس داره که توش

داریم همدیگه رو میبوسیم!:163:

حالا این سوال برام پیش اومده که ، اگه من بخوام با کسی ازدواج کنم لازمه براش چند و چون

این رابطه رو توضیح بدم؟! و صادقانه همه چیو باهاش درمیون بذارم تا مثلا اون آقا بعدن نتونه

سواستفاده کنه؟!
اینطوری بعدن اعتماد کسی رو که میخوام باهاش ازدواج کنم رو از دست نمیدم؟!

الان با توجه به شرایط روحیم به ازدواج فکر نمیکنم ، به عواقب اشتباهاتم فکر میکنم و خیلی

اذیتم میکنه !

دوست عزیز سلام

همون جور که خودت گفتی شرایط روحیت باعث این نگرانیا شده

سعی کن به مسایل ناراحت کننده فکر نکنی نگران نباش و بد به دلت راه نده

فعلا هم به ازدواج فکر نکن به خودت استراحت بده

موفق باشی

من به عنوان یک مرد صداقت رو می پسندم.اگه خودم موضوعی رو بعدا بفهمم به بدترین شکل ممکن برخورد می کنم ولی اگه صداقت ببینم بیشترین همکاری رو انجام میدم

ویدا جان جواب شما برای من راهکار نیست!
فکر کن من همۀ این دوران رو گذروندم و اکی شدم و در مرحلۀ ازدواجم حالا باید چیکار کنم؟!!!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط 1majid

من به عنوان یک مرد صداقت رو می پسندم.اگه خودم موضوعی رو بعدا بفهمم به بدترین شکل ممکن برخورد می کنم ولی اگه صداقت ببینم بیشترین همکاری رو انجام میدم

---

اگه الان بفهمی برخوردت چیه؟!

اعتمادت از بین نمیره ؟ تصور ذهنیت از آدمی که میشناسیش بهم نمیریزه؟

یا پیش خودت فکر نمیکنی حتما چیزای بیشتری بینشون بوده که انقدرشو شده به من بگه؟

اگه بعدن بفهمی ، بدترین برخورد ممکنت چی میتونه باشه؟!!

سلام دوست عزیز

زیاد به خودت سخت نگیر .هستن مردهای که یکبار ازدواج کردن وشرایت شمارو قبول میکنند.

شما دوشیزه هستید. در رابطه ای که داشتید .

اگر دوشیزه هستید که جای نگرانی نیست.

اون آقای که از شما عکس گرفته یک مدت به تهدیداتش ادامه میده .بعد میبینه که شما عکسل عملی نشون نمیدی بیخیال میشه.

میتونید بگید فوتوشاپ شده.

درسته آدم باید با همسرش صادق باشه. ولی نه جیکوپوک دوران مجردی تو بگی.

کدوم مردی میادبگه دوران مجردی با چندتا دختر رفاقت داشته. یا غیره....هیچ موقه نمیگن.

شما صداقت داشته باش در زندگیت.

مجردیت هرچی بوده بین خودتو خداهست.

ستاره ی سفید عزیز،

خواستم تاپیک های قبلیت را بخونم طولانی بود. اونطوری بهتر می شد نظر داد.

فکر می کنم جواب سوالت بستگی به دوست پسر قبلیتون و به خواستگار آینده تون داره. به هر دو.

این که شما چطوری جدا شدید؟ این آقا چه اخلاقهایی دارد؟ آدم بی کار و علاف و لات و ... است که فقط دنبال مردم آزاری و نمایش قدرت و آزار دادن بقیه و ... است. یا یک فرد معمولی که به هر حال اشتباهی کرده یا ...

قدرت درک این را داره که بفهمه که شما و ایشون مدتی با هم بودید و حالا به هر دلیلی راه زندگیتون جدا شده و تمام.
یا اینکه تا بتونه می خواد کینه ای باشه و اذیت کنه و کار و زندگیش را ول کنه و دنبال آزار و اذیت شما باشه.

خواستگارت هم ممکنه خودش شرایطی داشته باشه ( مثلا قبلا دوست دختر داشته در حد روابط شما ) یا فردی باشه که به هر دلیلی گذشته شما براش مهم نباشه و مهم صداقت و وفاداری در زندگی مشترکتون باشه. ممکن هم هست که براش مهم باشه .

آقایون معمولا براشون مهم هست. حتی اونهایی که اولش می گن نه مهم نیست، بعدش پشیمون می شن و تردید می آد سراغشون. پس اگر موردی برای خواستگاری آمدند می تونید با نظر مشاور و دوستان همدردی، همون موقع مطرح کنید تا ببینید باید چی و چطوری و کی بگید.
از الان نمی شه پیش بینی کرد. ولی در گفتن خیلی محتاط باشید.

اگر ویدا گفت فعلا بهش فکر نکن برای همین بود. :72:

یک سوال:
امکانش نیست که عکسهات را بگیری و از بین ببری؟ نمی شه دوستانه و محترمانه قضیه را تمام کنید؟

دوست عزیز:72:

نوع گفتنم خیلی مهمه .

اگر بدونه برنامه وبیجا گفته بشه .هیچ مردی قبول نمیکنه.

باید شرایت خواستگاری طوری باشه که بشه به مرد گفت.

برای هر مردی سخته حتی دختری یه حرف ساده با مردی زده باشه ولی اگه بحث دوشت داشتن وسط باشه چیز دیگری است.
عرض کردم من صداقت مهمه و اثبات بشه دختر دیگه قرار نیست بره دنبال این کارا.
اگه بهم بگه و صادق باشه اگه قبل خواستگاری باشه شاید نرم که این بهترین برخوردم هست.اگه برم حتما با خودم کنار میام چند سال بعد که دیگه عشق اولیه نیست چطوری با خودم کنار بیام.
اگه نگفته باشه و تیو زندگی بفهمم ، با توجه به عمق ماجرا تصمیم میگیرم.که میتونه حتی طلاق باشه.

کتاب زندگیت را در حدی برای بقیه باز کن که ظرفیتش رو دارند.
کتاب زندگی بقیه رو هم در حدی برای خودت باز کن، که ظرفیتش رو داری.

سلام دوست عزیز.من در زندگی شخصی خودم با آدمای روشنفکر زیادی برخورد کردم که اظهار داشتن این مسایل براشون حل شده است و مشکلی با روابط گذشته ی شما ندارن اما عملا وقتی مطمین شدند که واقعا روابطی بوده 180 درجه متفاوت برخورد کردند.از طرفی کسانی رو هم دیدم که چون خودشون روابطی داشته اند در گذشته پس از گذشته ی شریک زندگیشون گذشت کردند و الان هم دارن با خوشی زندگیشونو میکنند.حال شما رو کسی درک میکنه که گذشته ای مشابه داشته باشه. و صد البته باید انسانی خودخواه نباشه چون باز هستند کسانی که علی رغم گذشته ی مشابه باز حاضر نیستند اگر اشتباهات خودشون رو طرف مقابلشون مرتکب شده باشه گذشت کنند.انسانها بسیار متفاوتند و نمیشه عکس العمل کسی رو در قبال این صداقت پیش بینی کرد.

سلام دوست عزیزم،
من شرایطی شبیه شما داشتم با این تفاوت که خبری از عکس و بوسیدن و این چیزا نبودو من هم خیلی میترسیدم که گذشته م رو به طف مقابلم که میخوایم با هم ازدواج کنیم بگم، ولی بعد از شش سال همه چیز رو بهش گفتم. من تمام جزییات گذشته رو گفتم - البته میدونم درست نیست ولی عذاب وجدانم داشت دیوونم میکرد- اولش خیلی سخت بود. روزای وحشتناکی داشتم ولی در عین حال اون هم گفت که گذشته م واسش مهم نیست. جالب اینجاست که بعد از اینکه بهش گفتم اعتمادش به من خیلی بیشتر شد چون فهمید که نمیخوام زندگیمو با دروغ و پنهونکاری شروع کنم. قبل از اینکه بهش بگم، نمیذاشت من با دوستام برم بیرون. وحشتناک بدبین بود ولی الان خیلییییی خوب شده. دقیقا بعد از اینکه بهش گفتم. دیگه خیالش ازم راحت شده.

شما هم دوست گلم ازت خواهش میکنم به طرف مقابلت بگو. حداقلش اینه که خودت تو زندگیت آرامش داری. باور کن اگه نگی همیشه در عذاب خواهی بود. همیشه میترسی، نگرانی ولی اگه همون اول با صداقت جلو بری حداقلش اینه که آرامشتو داری. من خودم تمام این احساسات وحشتناکو داشتم که دارم بهت میگم. مطمئن باش خانوما نمیتونن تو دلشون چیزی رو نگهدارن و از آخر هم به خاطر عذاب وجدانی که دارن همه چیز رو لو میدن. پس نزار این اتفاق بعد از ازدواجت بیفته.
:72:

نیلوفر من خودم هم نظر تو رو دارم،ترجیح میدم صادقانه همه چیز رو بگم ولی توی مطالب روانشناسی خووندم که نباید هر حرفی زده بشه و میخواستم بدوونم که اینم جز همون حرفاس؟! و ضمن اینکه مطمئن نبودم که اگه بگم چه برخوردی ممکنه بوجود بیاد...

در مورد اینکه اون آدم چطور آدمی هست ، آدمی بنظر نمیومد که بخواد دنبال اینکارا باشه ، خودش هم که ازدواج کرده

اگه رو بشه برای خودش هم بد میشه!
اما چیزی که هست از خیلی لحاظ خودش میگه زخم خورده و میترسم زخم باعث کینه بشه و یه روزی بخواد زندگی منو

بهم بریزه!

عکسها و فیلمهای دیجیتال میتونه نسخه های زیادی داشته باشه! اگر بخوام کلا نابودشون کنم باید پاشم برم خونشون

کامپیوتر و موبایل و همه چیشو بترکونم!
درست نیس دروغ بگم و بگم فتوشاپه...

نکته ی اول: اصلاً به این آقا نباید بگی فیلم و عکسام رو بده، چرا که اگه به ذهنشم نرسیده باشه که می تونه با این فیلم و عکسا چی کار کنه، تازه خودت راه نشونش دادی!

این از این!

- وقتی فردی اومد خواستگاری، اگه براش مهم باشه که تو قبلاً با جنس مخالف رابطه داشتی، موقعه ی آشنایی می پرسه که آیا قبلاً رابطه داشتی یا نه! شما هم به صورت کاملاً مختصر از رابطتون می گید!

- اگه هم نپرسید، هیچی نمی گی! اگه خودت موضوع رو بش بگی، بی خود حساسش می کنی و فک می کنه مسئله ی بزرگی بوده و تو ذهن خودش شاخ و برگش می ده!

نمی دونستی و از روی بچگی یه اشتباهی کردی، حالا متوجه اشتباهت شدی و تموم شد رفت! خلاص!

به نظر من اصلا تموم شد و رفت و خلاص نیست. به خدا من خودم قبل از اینکه بهش بگم یک سال فقط مشاوره می کردم، خودمو قانع میکردم که نباید بهش بگم. ببین از صد نفر، 99 نفر میگفتن نباید بگی. منم بعد از مشاوره یه مدت آروم میشدم میگفتم لازم نیست بگم. حتی یک سال هم طول کشید و آروم بودم اما بعد از یک سال دیدم وااای دوباره دارم از عذاب وجدان دیوونه میشم. از هزار نفر دوباره مشاوره گرفتم که فقط یه شب آروم بخوابم ولی نشد. آخرشم این شد که بعد از شش سال دیگه طاقت نیاوردم و بهش گفتم. باور کن اصلا اینطور نیست که گذشته هر کی به خودش مربوط باشه. فقط با این حرفا میتونی به طور موقتی خودتو آروم کنی. بله شاید به خود آدم مربوط باشه ولی خانوما نمیتونن با این عذاب وجدان کنار بیان. شاید آقایون راحت کنار بیان ولی خانوما نمیتونن به خدا. من عذابشو با تمام وجودم حس کردم و همچنین آرامش بعد از گفتنش.من که نتونستم. هرچند خیلی هم تلاش کردم ولی واقعا نتونستم. من فقط آرزوم این بود که یک شب با آرامش بخوابم، برای همینم میگم بگو تا همیشه نگران نباشی.

نظر من این بود دوست من :72:

فرمایش شما ایوب متین؛ مخصوصا اون قسمتش که گفتی نباید به اون آقا چیزی بگم! البته حرفات کاملا منطقیه!

ولی از نظر احساسی ، حس میکنم نیلوفر منو بهتر درک میکنه چون تو شرایطش بوده !

دوست عزیزم :43:
تاپیک قبلیتون رو خوندم البته نه کامل
خیلی ناراحت شدم از برخوردی که باشما شد
واقعا استحقاقت بیشتر از این بود :72::72:
مطمئن باش که بودن با دختر عاقل و مقاومی مثل تو لیاقت میخواد :46:
و اما ...

در مورد گرفتن عکسها و ... حرف ایوب عزیز کاملا درسته
نه خودت پیشنهاد بده که عکسا رو بگیری نه اگر ایشون خواست بهت پسشون بده و قراری با هم بذارین قبول کن تحت هیچ شرایطی :160:

ولی در مورد بودن با کسی بگو قضیه رو!
از همون اول اول نه یه کمی که گذشت بگو! بذار بدونه چه دختر نازنینی هستی و اخلاق و رفتارت رو ببینه و در زمانی که هم حال شما خیلی خوب بود و هم ایشون بهشون سربسته (نه با شرح و توصیفات) بگو که قبلا چنین شده و اون هم حالا ازدواج کرده و ...

با خانم نیلوفر موافقم
ما خانمها واقعا اگر عاشق کسی بشیم نمیتونیم رازهای دلمون رو ازش مخفی کنیم قبل از ازدواج بگی خیلی بهتره!

درضمن کی گفته فقط پسرهایی که خودشون قبلا رابطه داشتند با این قضیه کنار میان و بقیه قبول نمیکنند؟؟!!! اصلا و ابدا این طور نیست :160:

تازه من که میگم برعکسه! پسرایی که خودشون زیاد پاک نیستن و خیلی رابطه داشتند اتفاقا خیلی بدبینند و هستند پسرهای پاکی که خیلی گلند :43: و گذشته ی همسرشون رو میبخشند و اصلا گاهی اوقات به روی خودشون نمیارن (من چقدر جدیدا هندونه زیربغل پسرا میذارم!! :311:)

راستی کاش اقدام به ازدواج نمیکردین به این زودی فکر میکنم ارتباط قبلیتون هنوز تاثیرات خودش رو روی شما داره! یه کمی دست نگه دار

یاسا جان واقعـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــا ازت ممنونم:46:

نه بخاطر تعریفایی که ازم کردی ؛
ینی جامعترین جواب ممکن بود که میتونستی بهم بدی ،خیلی عالی و خوب و کامل گفتی

من اقدام به ازدواج نکردم ، و واقعا هم نمیتونم الان... ولی این موضوع دغدغۀ ذهنی بدی شده بود برام،وسواس

گونه بهش فکر میکردم و راه حل درست رو نمیدونستم چیه ؛ ممنونم از راهنماییت:43:

sefidstar عزیز منم نظرم اینه که قبل از ازدواج اگه سوالی ازت پرسید بگو یک خواستگار داشتم ولی اخلاقشو نپسندیدم و سریع جواب منفی دادم و بگو که مامانم هم از موضوع با خبره و هیچی بین ما نبوده جز یک خواستگاری ساده .لازم نیست بگی دوست پسرم بوده .چون ممکنه هزار تا فکر بد و بیراه به سراغش بیاد و فکر کنه که کار همیشت این بوده و مثل خیلی های دیگه برای سرگرمی این کار رو می کردی .
حتما هم بگو که من جواب منفی دادم که فکر نکنه که تو هنوز دوسش داری و تودلته. ولی اون تو رو پس زده .