بکارتمو از دست دادم!چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام من قبلا هم موضوعات (انکار خیانت و من مشکل دارم یا این آقا؟میترسم شکست بخورم)رو مطرح کرده بودم از مشکلاتی که توی رابطه ام با این آقا داشتم و گفتم و فرصت هایی که بهش داده بودم
الان که برمیگردم به گذشته میبینم زیادی از خودم مایه گذاشتم و تلاش کردم که این رابطه رو سرپا نگه دارم ولی بقول معروف تلاش برای رسیدن ناای ماندن نمیگذارد ! الان خسته ام تحملم تموم شده برام مهم نیس هنوز مستقیم نگفتم که میخوام خودمو بکشم بیرون ولی خیلی سردمو بی تفاوتم تنها ترسم از رابطه جنسی که داشتم و نمیدونم چیکار کنم !
شهری که توش زندگی میکنم هم شهر کوچیکیه نمیتونم اینجا برم دکتر اصلا نمیدونم میتونن کاری واسم انجام بدن یا نه
حتی این وضعیتم هم مجبورم نمیکنه که بمونم صبرم تموم شده
نمیدونم شاید اگر روزی مجبور شدم بمونم فقط بخاطر همین باشه چون دیگه احساسی واسم نمونده ولی ترجیح میدم هیچوقت ازدواج نکنم
توروخدا سرزنشم نکنین میدونم اشتباه بزرگی کردم

آروم باش میدونم خیلی حس بدی داری الان ،حق داری

برامون تعریف کن از رابطتون، هنوز با هم هستین؟
ایشون چی میگن در این مورد؟

سلام عزيزم.قبل از هر چيز نترس ونگران نباش چرا كه فقط مرگه كه راه حل نداره.....
شما مطمئني كه بكارتت رو از دست دادي اخه فقط با رابطه جنسي مستقيم وچند بار تكرار اين موضوع پيش مياد
قبل از هر چيز لازمه از اين موضوع مطمئن بشي.

شما خیلی استرس دارین و نگران هستید
با آرامش بیشتر یکم واضح برای ما بگید که دقیقا چه اتفاقی افتاده؟؟
آقایی که با شما در ارتباط بودن کجا هستند؟؟؟
آیا رابطه‌تون قطع شده؟؟؟
.
.
.
؟؟؟؟؟

سلام
میدونم که حالا چه حسی دارین
ولی اگه میشه بیشتر توضیح بدین که چی شده
چرا دیگه حسی به اون آقا ندارین:72:

سلام اره مطمئنم
نه هنوز رابطه دارم اما دیگه آخراشه چون خیلی سردو بی تفاوتم میخوام توی همین چند روزه باهاش صحبت کنم و این رابطه رو تموم کنم
خوب من 4 سال این رابطه رو دارم اوایلش فقط دوستی بود کم کم بحث ازدواجم پیش اومد چند باری گفت میخواد بییاد خواستگاری اما شغلش ردیف نمیشد یا برای خدمتش مشکل پیش میومد عقب مینداخت
تا اینکه قرار بود که توی همین عید بیان مامانم رو هم در جریان گذاشتم اما دوباره بهونه آورد و گفت مشکل پیش اومده 1ماه دیگه صبر کن گفتم اوکی ولی حداقل یه قدم بردار تا من و خونوادم یه حرکتی ازت ببینیم به مامانم زنگ بزن و یا همدیگرو ببینید توی این 1ماه خلاصه به مامانم زنگ زد و نصفه نیمه حرف زد مامانم هم دید این به کسی که قرار بوده بیاد خواستگاری نمیخوره چون بقول معروف همه چیزش لنگ در هواس نه درسشو تموم کرده نه شغلی داره نه خدمتش واسه همین مخالفه و البته منم باهاش هم عقیده ام چون اینقدر که توی این رابطه کوتاه اومدمو با همه چیز راه اومدم خسته شدم دیگه توانمو از دست دادم
هنوز در مورد بکارت باهاش صحبت نکردم نمیدونم چی بگم ؟چی ازش بخوام ؟
مغزم داره منفجر میشه

شما بخاطر اینکه رابطه‌تون خیلی بهش زمان خورده هم خیلی خسته شدین هم وارد فاز رابطه جنسی شدین که کار رو براتون سخت تر کرده
الان این آقا حاضر به ازدواج هستن یا اینکه شما حس می‌کنید که دارن طفره میره از ازدواج؟؟؟؟
چند سالتونه؟؟؟ طرف مقابل چند سالشه؟؟؟
ایشون خانوادشو در جریان گذاشته یا نه؟؟؟

چهار سال پیش باید این رابطه رو تموم میکردی
اما حالا هم

هرچه زودتر جلوی ضرر رو بگیری نفعه.

اگه قبول داری اشتباه بزرگی انجام دادی پس چرا هنوز ادامش میدی؟!!!

حتی اگه شغلی هم دست و پا کنه بازم نمیمونم چون نمیتونم با یه سری از اخلاقاش کنار بیام
خونوادش و خودش خیلی ظاهر بین هستن خیلی خودشونو قبول دارن
بماند که قبلا بهم خیانت کرده بود و منم بهش یه فرصت دادم که تا همین عید بودش
و اینکه منو در هیچ چیزی طرف مشورتش قرار نمیده خودش واسه خودش حتی از طرف من هم تصمیم میگیره بدون اینکه من بدونم میگه خودمو اصلاح میکنم ولی من هنوزم قدمی برای اصلاح ندیدم
بعضی موقع ها فکر میکنم هنوز به اون سن و پختگی نرسیده که بخواد ازدواج کنه
اون 64 هستش و من 67

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

خونوادش کاملا در جریان هستن حتی فامیلاشون آره قصدش ازدواجه اما من نمیدونم چند سال دیگه باد صبر کنم تا موقعیتش درس بشه

ببخشید که انقدر رک می‌گم
ولی ایشون یکبار به شما خیانت کرده اونم تو دوران دوستی و شما هچنان با ایشون موندین و حتی رابطه هم داشتین!!!!!
ولی دیگه گذشته، گذشته
ایشون نه الان و نه هیچ زمان دیگه‌ای قادر به تصمیم گیری نیست و اگه الان 4 سال از زندگی شما رو تحت تاثیر قرار داده بعدا میتونه کل زندگیتو نابود کنه
فقط یه چیز می‌مونه
اتمام رابطه

سلام دوست عزیز:72:

قبل از عید هم راجب همین خواستگارتون تایپ زده بودین.

وخیلی از دوستان عرض کردن که این آقا شمارو به بازی گرفته.

وقصدشم سوء استفاده جنسی بود با وعده ازدواج به شما.

الان در جامعه ما که آمار ازدواج کمی پاین اومده آقایان سود جو .با استفاده از وعدوید ازدواج به دختران ساده لو.به سوء استفاده جنسی میپردازند.

ودر آخر به هر بهانه ای ارتباط را قطع میکنند.

شما فقط یه کاری کن بهش محترامنه بگو ببرت دکتر با خرج ومخارج خودش.

اگر مخالفت کرد کمی بهش گوش زد کن بترسون از قانون وغیره.

بهش بگو قانون با افرادی که دختران رو گول میزنند برای استفادهای جنسی چه برخوردی باهاشون میکنه.

خودم میدونم که باید این رابطه رو تموم کنم اینجا نیستم که بهم بگید بمونم یا برم
اینجام واسه اینکه من بکارتمو از دست دادم و نمیدونم باید چیکار کنم
ازتون در این مورد کمک خواستم
اگه میدونستم کار درستی انجام دادم که الان حالم اینجوری نبود

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط کبوتر

سلام دوست عزیز:72:

قبل از عید هم راجب همین خواستگارتون تایپ زده بودین.

وخیلی از دوستان عرض کردن که این آقا شمارو به بازی گرفته.

وقصدشم سوء استفاده جنسی بود با وعده ازدواج به شما.

الان در جامعه ما که آمار ازدواج کمی پاین اومده آقایان سود جو .با استفاده از وعدوید ازدواج به دختران ساده لو.به سوء استفاده جنسی میپردازند.

ودر آخر به هر بهانه ای ارتباط را قطع میکنند.

شما فقط یه کاری کن بهش محترامنه بگو ببرت دکتر با خرج ومخارج خودش.

اگر مخالفت کرد کمی بهش گوش زد کن بترسون از قانون وغیره.

بهش بگو قانون با افرادی که دختران رو گول میزنند برای استفادهای جنسی چه برخوردی باهاشون میکنه.

اولش یه 80 تا ضربه شلاغ نصیبش میشه.

---

مرسی خوبه که حداقل شما یه راهنمایی کردین راستش اینجا شهر کوچیکه و خودشم میدونه که من بخاطر آبروی خودمم هیچ وقت برای همچین مساله ای نمیرم سمت قانون

سلام دوست عزيز!
اگه ميخواي بكارتتو ترميم كني و توي شهر خودت نميتوني بهتر به يه شهر بزرگ كه نزديك شهرتونه پيش يه متخصص زنان بري؟
يه سئوال الان ديگه رابطتت باهاش تموم شده يا نه؟

من دیر متوجه تایپ که الان زدید شدم.

نباید اون بفهمه که شما از اینکه درو همسایه میفهمند میترسید.

باید محکم بدون ترسی ازش بخوای که حداقل شمارو به دکتر ببره. چیزه زیادی ازش نخواستی.

وانمود کن که شده عابروتو زیره پا میزاری و به قانون پناه میبری.

بزار یه تکانی بخوره. درس عبرت بشه براش که هم خدا ازاین عملش نمیگذره هم قانون.

نترس دوست عزیز.

اگر بترسی بجزء افسوردگی چیزی نسیبت نمیشه.

:72:سلام دوست خوبم
خوبی عزیزم
خواهش میکنم نترس
این همه وحشت به دلت راه نده.
منم خیلی خیلی خوب درکت میکنم. من شرایطی شبیه به تو داشتم. اما الان دیگه خدا رو شکر خیلی بهترم. تو هم خوب میشی عزیزم.

من اول یه خواهشی ازت دارم. اگر واقعا قصد داری این رابطه رو تموم کنی ، زودتر تموم کن. این حتی از باکرگی هم مهم تره.

چیزی که پیش روت هست یه راه سخت و دشواره ولی خدا میدونه که طی میشه و از این وضع رها میشی آجی جون.

تا زمانی که این رابطه تموم نشده باشه نمیتونی راجع به ترمیم درست فکر کنی یا کاری انجام بدی.

از نظر روحی باید خیلی قوی باشی. من نمیخوام بترسونمت ولی سخته. برای یه دختر تو جامعه ما سخته.
آقایونی که میان تو این تاپیک و نظر میدن، خیلی نظرات خوب و ارزشمندی دارن اما جای ما نیستن و درک نمیکنن واسه یه دختر یعنی چی.
این یعنی خوردن چوب سادگی و عاشقی عزیزم.

راجع به ترمیم بکارتت من راهنماییت میکنم . کمی اطلاعات دارم . خودمم درگیرش بودم.

نترس خوب میشی. چیزی نیست عزیزم.

تو فقط از اون رابطه بیا بیرون. بعد به ترمیم فکر کن. :72:

فردا میخوام باهاش صحبت کنم
این رو هم بگم من قبل از عید پیش مشاور رفتم ایشون گفتن نا رابطمو قطع کنم نه قطعی
مادرم رو هم وارد ماجرا کنم یعنی رابطه رو وسعت بدم تا مامانم هم ایشونو از دید خودش محک بزنه
اما خودم اخلاقایی دیدم که اگر بخواد تو زندگی اینجوری باشه قطعا من زندگی خوبی نخواهم داشت
خواستم بگم برای اون دوستان که میگن باد این رابطه رو تموم میکردمو ضرره و این چیزا یه وقت فکر نکنن که من اینقدام بی ارادم

منم مشكل شما رو دارم ولي هنوز نميدونم بايد چيكار كنم. اصلا نميدونم دكتري هست كه بتونه كمكمون كنه يا نه.... مدتهاست كه از اون اتفاق ميگذره و من فقط دارم روزهارو ميگذرونم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mehrabooni

:72:سلام دوست خوبم
خوبی عزیزم
خواهش میکنم نترس
این همه وحشت به دلت راه نده.
منم خیلی خیلی خوب درکت میکنم. من شرایطی شبیه به تو داشتم. اما الان دیگه خدا رو شکر خیلی بهترم. تو هم خوب میشی عزیزم.

من اول یه خواهشی ازت دارم. اگر واقعا قصد داری این رابطه رو تموم کنی ، زودتر تموم کن. این حتی از باکرگی هم مهم تره.

چیزی که پیش روت هست یه راه سخت و دشواره ولی خدا میدونه که طی میشه و از این وضع رها میشی آجی جون.

تا زمانی که این رابطه تموم نشده باشه نمیتونی راجع به ترمیم درست فکر کنی یا کاری انجام بدی.

از نظر روحی باید خیلی قوی باشی. من نمیخوام بترسونمت ولی سخته. برای یه دختر تو جامعه ما سخته.
آقایونی که میان تو این تاپیک و نظر میدن، خیلی نظرات خوب و ارزشمندی دارن اما جای ما نیستن و درک نمیکنن واسه یه دختر یعنی چی.
این یعنی خوردن چوب سادگی و عاشقی عزیزم.

راجع به ترمیم بکارتت من راهنماییت میکنم . کمی اطلاعات دارم . خودمم درگیرش بودم.

نترس خوب میشی. چیزی نیست عزیزم.

تو فقط از اون رابطه بیا بیرون. بعد به ترمیم فکر کن. :72:

---

ممنون که آروومم میکنید خیلی خوشحال میشم و دوست دارم از تجربیاتتون استفتده کنم
من خیلی آدم احساساتی هستم ولی چیزی رو بروز نمیدم واسه همین وقتی مشکلی واسم پیش میاد خیلی درب و داغون میشم
من ساده ام و صبور و یاد گرفتم وفادار باشم واسه همین توی این رابطه همه جوره تحمل کردم و کوتاه اومدو صبر تا این رابطه رو حفظ کنم ولی صبرم تموم شده وتوان تحمل کردن هم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط katty

منم مشكل شما رو دارم ولي هنوز نميدونم بايد چيكار كنم. اصلا نميدونم دكتري هست كه بتونه كمكمون كنه يا نه.... مدتهاست كه از اون اتفاق ميگذره و من فقط دارم روزهارو ميگذرونم

---

واقعا؟؟؟ فکر کنم باید دلو بزنیم به دریاو این رازو از توی دلمون برداریم و با کسی در میون بذاریم و بریم پیش دکتر یا اینکه با همینجوری مجرد بمونیم مگه اینکه آدم روشنفکری پیدا بشه که بعید میدونم
بهرحال امیدوارم شما هم از راهنمایی دوستان استفاده کنید و مشکلمون رو حل کنیم
دلیل این اتفاق اینه که ما زیادی خودمون رو وقف و اسیر رابطه ای هیچ تعهدی در مقابلش نداریم و 100% در اون وجود نداره میکنیم

سلام scret عزیز

آروم باش گلم

هر اشتباهی یک راه برگشت هم داره! تو خدای بزرگی داری که بزرگترین مسائل در برابر اون کوچک هستن! پس

آرام باش و توکل کن!

اول از همه تطهیر روحت و بازگشت آرامش به توست و اینکه با راز و نیاز با خدا خودت رو آرام کنی! و از اشتباه گذشته

توبه کنی...مطمئن باش خداوند تو رو با آغوش باز می پذیره!

بهتره کمی با خوندن قرآن ، رفتن به مکانهای زیارتی و راز و نیاز آرامش خودت و تسلط به اعصابت رو بدست بیاری!

خداوند ستارالعیوب هست و عیب پوش! راز سنگینی است اما سنگینی نگهداری این راز تاوان آن است! اما مطرح

کردن آن با دیگران که شما را می شناسند کار چندان جالبی نیست! وقتی خدا پرده پوشی می کند تو هم همین

کار را انجام بده!

در مورد وضعیتت هم می توانی به بهانه ای به شهری دیگر سفر کنی و با عمل جراحی خودت را درمان کنی!

فقط نترس و به خدا توکل کن!

اگر صلاح باشد حتما خداوند اسباب رفع مشکل ازدواجت را هم فراهم خواهد کرد اما خواهشا به خودت به چشم

یک مهره سوخته نگاه نکن! هر آدمی دچار خطا می شود ... تو باید سعی کنی بکارت روحت و ارتباط با خدا را مجددا

برقرار و ترمیم کنی! باور کن ترمیم روحت مهمتر از ترمیم جسمت است!

سعی کن با مشغول نگهداشتن خودت فکرت را به این سمت ندهی و با عبادت خودت را آرام کنی!

موفق باشی دوست عزیز

:72:

[quote=bahar.shadi]
سلام scret عزیز

آروم باش گلم

هر اشتباهی یک راه برگشت هم داره! تو خدای بزرگی داری که بزرگترین مسائل در برابر اون کوچک هستن! پس

آرام باش و توکل کن!

اول از همه تطهیر روحت و بازگشت آرامش به توست و اینکه با راز و نیاز با خدا خودت رو آرام کنی! و از اشتباه گذشته

توبه کنی...مطمئن باش خداوند تو رو با آغوش باز می پذیره!

بهتره کمی با خوندن قرآن ، رفتن به مکانهای زیارتی و راز و نیاز آرامش خودت و تسلط به اعصابت رو بدست بیاری!

خداوند ستارالعیوب هست و عیب پوش! راز سنگینی است اما سنگینی نگهداری این راز تاوان آن است! اما مطرح

کردن آن با دیگران که شما را می شناسند کار چندان جالبی نیست! وقتی خدا پرده پوشی می کند تو هم همین

کار را انجام بده!

در مورد وضعیتت هم می توانی به بهانه ای به شهری دیگر سفر کنی و با عمل جراحی خودت را درمان کنی!

فقط نترس و به خدا توکل کن!

اگر صلاح باشد حتما خداوند اسباب رفع مشکل ازدواجت را هم فراهم خواهد کرد اما خواهشا به خودت به چشم

یک مهره سوخته نگاه نکن! هر آدمی دچار خطا می شود ... تو باید سعی کنی بکارت روحت و ارتباط با خدا را مجددا

برقرار و ترمیم کنی! باور کن ترمیم روحت مهمتر از ترمیم جسمت است!

سعی کن با مشغول نگهداشتن خودت فکرت را به این سمت ندهی و با عبادت خودت را آرام کنی!

موفق باشی دوست عزیز

:72:









[/quote
ممنون از دلگرمی تون همین کارو میکنم
میتونم برم یه شهر دیگه اما نمیدونم که همه ی دکترا این کارو انجام میدن یا نه؟چون فکر نمیکنم قانونی باشه!!

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

mehrabooni جان میشه از تجربه تون بهم بگید؟شما چیکار کردین؟همه دکترا این کارو انجام میدن؟

سلام دوست عزیز
بابت اتفاقی که براتون افتاده متاسف شدم، باهاتون همدردی میکنم
حرف خاصی با شما ندارم روی سخنم با دوستانی هست که شما رو ترغیب به ترمیم میکنن

چطور میتونین به همین راحتی دیگران رو به دروغ گفتن تشویق کنین؟!
بله من دختر نیستم، احتمالا ایشون خیلی عذاب میکشن، شرایط خیلی سختی دارن
و نگران اینده شون هستن
اما این دلیل نمیشه که بخوان با فریبکاری و دروغ گویی مشکلشون رو حل کنن
من اصلا پیشنهاد نمی کنم، که اگر احیانا بعدا تصمیم به ازدواج گرفتن، همه جزییات رابطه شون رو با خواستگارشون مطرح کنن
قطعا این کار عاقلانه ای نیست
اما اینکه بخوان با ترمیم کردن، بعدها به خواستگارشون ثابت کنن که باکره هستن، این درغگویی محضه
دروغ ها و فریبکاری هایی اینچنینی، بیشتر از همه اثر روانی مخربی روی خود دختر داره
نمی دونم
ولی اگر من یک همچین شرایطی داشتم، هیچوقت به جراحی فکر نمی کردم
واگر خواستگار اینده من، اینقدر این مسئله براش مهم بود، که به گرفتن گواهی سلامت بکارت اصرار داشت
با توجه به شرایطی که داشتم، قطعا با این فرد ازدواج نمی کردم
ترجیح میدادم با کسی ازدواج کنم که قبلا رابطه ای رو تجربه کرده باشه، حالا نه لزوما رابطه جنسی حتی یه رابطه دوستی محدود

درد امروز ما دروغگوییه
واگیرداره:(

ضمن اینکه با حرف خارپشت موافقم
به نظرم این رابطه تاثیرش روی آینده شما به طور عمیق خواهد گذاشت
اگه بخوای رابطه رو قطع کنی در صورتی که من اعتقاد دارم خودت رو الان همسر اون باید بدونی و سعی کنی مشکلاتتون حل کنید اگه اون تو رو میخواد واگه نخواد که راهی برات باقی نمیمونه
این نظرم کارشناسانه نیست اما واقعا احساس میکنم حفظ یک رابطه به صورت درست(ازدواج) خیلی بهتر و کم آسیب تره تا تموم کردن اون رابطه و شروع رابطه جدید و ازدواج با یکی دیگه.

و برای تو و دوستانی که شرایط مشابه دارن
و بهتره هر گز نخوای مخفیش کنی و اگه خانواده در جریانن میتونی بگی یه نامزدی ناموفق داشتی که طی اون بکارت از بین رفته و خوب جون های الان خیلی روشن فکرن و اگه خودت با خواستگارت به تفاهم بررسی میتونی این مساله رو فقط به خودش و نه خانوادش بگی(درست ترین راه) واقعا راسته که اگه بخوای به صورت راز نگهش داری تحمل سنگینی حفظ راز خیلی سخته

و در ضمن با توجه به چیزایی که من میدونم دکترهای زنان گواهی بکارت رو صادر میکنن و حتی گاهی بدون معاینه
به هر حال دکتری میتونی پیدا کنی که بت این گواهیو بده(حتی اگه بکارت نداشته باشی) .این گواهی معمولا برای بستن دهن خانواده هایی که خیلی سنتی فکر میکنن و ارزش قانونی نداره.
اما اون گواهی اصلی که در صورت بروز مشکل در زندگی آینده برات سندیت داره و فقط و فقط پزشک قانونی میده که در اون صورت حتی اگه ترمیم کرده باشی حتی اگه رابطه آسیب کمی زده باشه باز هم پزشکی قانونی متوجه میشه و هر گز نمیتونی از دید اونا مخفی کنی.
بازم من فکر نمیکنم با این حجم اطلاعاتی که در اختیار مردهای ایرانی قرار داره و مخصوصا پسرهای جوون هست بتونی با یه گواهی خواستگارتو گول بزنی و اصلا اصلا به ریسکش نمیارزه ...

درسته میگن روابط قبلیتونو تا جایی که ممکنه نگین اما تا جایی که ممکنه و همسر بعدا با خبر نشه اما اگه طوری ممکنه حتی 10 درصد به گوشش برسه بهتره گفته شه به نظرم این چیزیه که همسرت میفهمه و اصلا جای ریسک نداره
چون مردی که براش مهم نباشه اگه بدونه از قبل بازم براش مهم نیست و مردی که براش مهم باشه اگه بعدا بفهمه دروغ گفتی بیچارت میکنه و اگرم نفهمه این دینیه که تو بر گردن داری.

خانومیو میشناسم که طلاق گرفته بود از همسرش اونم با یه بچه و علت طلاقشونم شکی بود که همسرش بش داشت و فکر میکرد خانوم خیانت کرده. کدوم مردی با زنی که به اتهام خیانت طلاق داده شده ازدواج میکنه؟ اما خانوم بعد طلاق تو کمتر از یک سال با یک مرد فوق العاده که همه چیز زندگیشو میدونست ازدواج کرد و حتی بچشو کامل پذیرفت .مطمئن باش هیچ کار خدا بی حکمت نیس و انسانم آفریده شده برای اینکه بش رحمت بشه فقط کافیه درست رفتار کنیم و راه توبه هم همیشه بازه...

موفق باشی :72:انقدرم فکرای الکی نکن به خودت برس اعتماد به نفس داشته باش رو زندگیت تمرگز کن و خوب زندگی کن از گذشته درس بگیر مطمئن باش آدم خوبیو که میخوای جذب میکنی .

بحث گرفتن گواهی نیست راستش همچین چیزیو خیلی کم شنیدم و تو خونواده ی من اصلا همچین کاری مرسوم نیست
درسته شاید اولش قبول کنن و کنار بیان اما از این میترسم که بعدا سرزنش بشم و از این قضیه مثل پتک بشه برام
نمی تونم با خونوادم در میون بذارم
گفتم که مشاوره ام گفته بود که این رابطه رو نه تموم کنم نه قطعی اما خودم خسته شدم
یعنی شما میگین بازم کوتاه بیام؟؟؟؟؟ دیگه زیادی روم سوار میشه
بر فرض که گواهی الکی بگیرم بعدش که میفهمه خبری نیس:302:

برای دوستان عزیزی که ایشون رو به دروغگویی و فریبکاری تشویق کردند فقط یک کلمه میتونم بگم:
متاسفم

دوست عزیزم یعنی چی که دوباره کوتاه بیای؟ مگر شما کجا کوتاه اومدین تو این رابطه؟
میشه واضح تر توضیح بدین که شما دقیقا در کجای رابطه کوتاه اومدین و ایشون چه کردند و ...
اینطوری راحت تر میشه صحبت کرد

اینایی که داری میگی که ظاهربین هستند و اینا عیب هست اما قابل اغماضه! به هر حال هر کسی یه ایراداتی داره. اینکه ایشون کارشون درست نیست یا درسشون چه جوریه و اینها هم میشه "شرایط ایشون" نه عیبهای ایشون!
بشین کامل و با تامل و بدون فکر کردن به از دست دادن بکارت و این حرفا به شرایط پیش روی شما و این آقا فکر کن! ببین میتونی شرایط ایشونو قبول کنی به طور کامل با تمام سختیهاش یا نه؟
درضمن فکر نکن هر کس برای تو میاد حتما شرایطش بهتر از اینه! :305:

شما جوونی و احتمال اینکه مردهای بعدی که برای خواستگاری شما اقدام میکنند هم همین شرایط نامزد فعلی شما رو داشته باشند بالاست احتمالا اکثرا یا تازه ارشدشون رو تموم کردن و هنوز نه سربازی رفتن نه کار دارن ! یا اینکه هزارتا مشکل دیگه دارند ...
البته نه اینکه شما باید بسوزی و بسازی اصلا و ابدا! :160:
اگر واقعا اخلاقای خیلی بدی داره که ما ازش بی اطلاعیم یا اینکه تحت هیچ شرایطی نمی تونی شرایط ایشون رو قبول کنی یه نه بگو و خودتو خلاص کن! به خواستگار بعدیت هم بگو یه نامزدی ناموفق داشتی و بکارتت رو از دست دادی و ... اصلا نگو فریب خوردم! :160:
بگو اشتباه کردم!! قبول دارم شما لطف کنید به کسی نگین و خودتون در این مورد تصمیم بگیرید. فریب یعنی چی؟ من نمیفهمم چرا تا پای رابطه ی جنسی میاد وسط همه ی انگشتای اتهام میره سمت پسرای بدبخت! پسره که بهش تجاوز نکرده ایشون با رضایت وارد این رابطه شدن.
مگه بچه ی 10 ساله ای که فریب خورده باشی! به نامزد فعلیت هم اصلا و ابدا نگو منو فریب دادی و الت میکنم و بلت میکنم و ...
با این حرفا اگر الان هم تصمیم به ازدواج دارن قطعا پشیمون میشه از ازدواج با شما!!

البته اگه من پسر بودم پشیمون میشدم! :310:

شما اشتباه کردی! خدای مهربون هم میبخشتت مطمئن باش کمکت هم میکنه اما به شرطی که باور داشته باشی شما و نامزدتون هر دو در این رابطه سهیم بودین چه درست چه غلط! و تمام تقصیرا گردن ایشون نیست! و به خدا توکل کنی و یادت باشه در یک حدیثی فرمودند (البته من دقیق یادم نیست)
کسی که بخواهد با دروغ کاری را پیش ببرد به شکست میخورد! :305: یه چیزی تو این مایه ها بود (خدایا توبه :316: من نمیخوام جعل حدیث کنم ولی مضمون حدیث این بود دیگه شما خنگی منو ببخش )

سلام،

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط خارپشت

چطور میتونین به همین راحتی دیگران رو به دروغ گفتن تشویق کنین؟!
...
دروغ ها و فریبکاری هایی اینچنینی، بیشتر از همه اثر روانی مخربی روی خود دختر داره

---

:104:

خانم scret،

مسئله ی اصلی رابطه ی فعلی شما با این آقاست و باید اول فکری به حال این رابطه بکنید.
الآن فرصت مناسبی نیست که به این فکر کنید که اگر با ایشون ازدواج نکردید، نیاز به ترمیم دارید یا خیر.
ضمن اینکه همانطور که خارپشت و یاسا گفتند، این کار اگر به قصد پنهان کردن رابطه ی رخداده و دروغگویی باشد، نوعی فریبکاری به حساب می آید و به هیچ وجه توصیه نمی شود. در همین تالار داشتیم تاپیک هایی که در اثر این مسائل زندگی افراد بعد از ازدواج به خاطر عذاب وجدان و یا پی بردن یکی از دو طرفین به قضیه به هم ریخته.

از دوستان هم تقاضا داریم که دیگر در این رابطه صحبتی به میان نیاورند.

متاسفانه چون طرح مشکل شما در 3 تاپیک پراکنده شده، نظر دادن رو برای اعضا سخت کرده.
ضمن اینکه اگر در همان انجمن دختر و پسر جستجو کنید، تاپیک های مختلفی داریم که کارشناسان به موارد مشابه شما مشاوره داده اند.

البته در تاپیک های قبلی شما هم فرشته مهربان پاسخ دادند.

اگر الآن سوال شما این هست که چطور باید بکارت رو ترمیم کنید، این سایت کمکی به شما نمی تواند بکند. و اگر سوالتون این هست که اصلاً باید این کار رو بکنید یا خیر، به شما می گویم فعلاً عجله ای نکنید و اول تصمیمی اساسی برای این رابطه بگیرید. باید برای این تصمیم مهم فکرتان آزاد باشد.

اگر به صلاح هست و منطقی به این نتیجه رسیدید که انتخاب صحیح هست، ختم به ازدواجش کنید. وگرنه از این رابطه بیرون بیایید.

موفق باشید.

scret گرامی،

امیدوارم که زودتر مشکلت حل بشه،

به نظره من،

- یا این رابطه رو تموم کن، و خیلی سریع به فکر ترمیم باش!

- یا این که توپ رو بنداز تو میدون این آقا، ببینیم چطوری می خواد بازی کنه، ولی این بازی، باید مدت دار باشه ها، یعنی اگه دیدی اقدامی نکرد، خداحافظ.

شاید خیلی ها ندونن که تو این جامعه ی ما، به دختری که بکارتش رو از دست داده چطوری نگاه می شه! اما به نظره من، اگه خانوادتون و اطرافیانتون قبول این موضوع براشون سخته، صد در صد ترمیم کن!

تو خانواده های مختلف، دیدی که به بکارت می شه، متفاوت هست، شما باید ببینی که تو کدوم دسته قرار داری، آیا خانوادت بکارت داشتن رو مسخره می کنن یا بکارت نداشتن رو!

اشتباه کردی، تاوانش رو دادی و خواهی داد، این رو مطمئن باش، اما نذار تا آخره عمرت، هر مردی که از کنارت رد می شه، بهت بگه مکان دارما!!!!!!!! نذار خانوم های اطرافت، شوهراشون و پسراشون رو از دور و برت بدزدند! نذار به چشم یه خانوم خراب بهت نگاه کنن!

تویی که تصمیم می گیری!

سلام دوستان خوبم
سلام scret عزیز

من ازتون خواهش میکنم اینقدر زود و یک طرفه به قاضی نرید.
به نوبه خودم از دوستانی که فکر میکنن من تشویق به دروغگویی و فریبکاری کردم، عذرخواهی میکنم. از همه آقایون محترم تالار.
خدا شاهده که اینطور نیست. همون جا هم گفتم که این موضوع واقعا نمیتونه از طرف یه مرد درک بشه.
دروغ واقعا بد و نفرت انگیزه و زندگی که با دروغ آغاز بشه ، چیزی جز یه ترس همیشگی نسیت. اما واقعا چه فکر میکنید؟؟؟
فکر میکنید ماها آدمهای دروغگویی هستیم؟؟ فکر میکنید از این شرایط لذت میبریم؟ فکر میکنید واقعا آسونه چنین تصمیمی گرفتن؟؟؟؟؟؟ من هرگز هرگز هرگز خدا شاهده که اشتباه خودم و امثالم رو توجیه نمیکنم.
اما من حق داشتم تو این جامعه زندگی کنم یا نه؟ من حق نفس کشیدن ، کار کردن ، درس خوندن و ... داشتم یا نه؟؟
به خدا شما حتی نمیتونید تصور کنید که برای یه دختر چقدر زجر بزرگیه و چطور مثل موریانه از درون آدمو میخوره و داغون میکنه و تازه دستت به هیچ جا بند نیست و نمیتونی به کسی بگی که تو دختر نیستی و ادای دوشیزه بودن در بیاری.
به هر حال انتظار ندارم اعضای محترم تالار این درد رو درک کنن . ماها متاسفانه دردهای دیگه رو میتونیم درک کنیم. به کوچکترین ناراحتی چشمهامون نمناک میشه از رنج دیگران . اما چشممونو رو دردی که آروم و بی صدا روح یه دخترو میجوه و یه روز میرسه که با یه تلنگر کوچیک نابودش میکنه میبندیم.
اما چیزی که میتونید درک کنید اینه که من اگر دیگه باکره نیستم ، به جرم عاشقی یه مرد بود.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

scert عزیز خواهش میکنم اون رابطه رو رها کن.
بهار شادی راست میگن. ترمیم روحت حیلی مهمتر از ترمیم جسمت هست.

خانوم مهربونی عزیز،همه میفهمن که شما چی میگین،البته شاید چون ما مثل شما واسه خودمون این اتفاق نیفتاده،کمتر از شما درک کنیم اما شرایط جامعه و دید اطرافیان رو کاملا میتونیم حدس بزنیم.
و اینو هم میدونیم که اگه شما به ترمیم و ... فکر میکنید، برای دروغگویی و فریبکاری نیست بلکه برای از بین برد دید منفی دیگران،کم کردن عذاب وجدان،کاهش ترس و اضطراب و بهبود شرایطتون و.... این حرف رو میزنید.

اما مطمئنید که شرایطتتون بهبود پیدا میکنه؟یک التیام موقت نیست؟

فرضا الان این موضوع با این راهکار حل شد و شما هم یک ازدواج خوب داشتید،آیا تضمین میکنی که شوهرت از این قضیه مطلع نمیشه؟

به این فکر کردی که اگه مطلع شه چی میشه؟

فکر نمیکنی اون طوری دوبرابر ازت عصبانی میشه،یک اشتباه اولت رو با اشتباه بزرگتری جبران نکردی؟

اصلا شوهرت رو هم بی خیال،خودت دیگه عذاب وجدان نداری از پنهان کاری که کردی؟حال و روز روزای اولت رو یادته؟

اگر همین قضیه برای شوهرت میبود،چه حسی پیدا میکردی؟

بهتر نیست به این ایمان داشته باشیم ،که اگه واقعا توبه کنیم همون خدایی که توبمونو قبول میکنه همون خدا هم کمکمون میکنه و دلیلی نداره یک اشتباه دیگه انجام بدیم وحقیقتو کتمان کنیم؟

میتونی همه کارهایی که ایوب گفت رو انجام بدی،اما از همسر آیندت هم کتمان نکنی.

من اصلا نمی‌خوام بحث رو به حاشیه بکشونم و از مسیرش منحرف کنم
ولی از آقایون تالار خواهش می‌کنم یکم آروم‌تر
شما تا زمانی که زن نباشین هرچقدر هم که ادعا کنین نمیتونید درک کنید یک زن رو
گفتنش واسه آقایون راحته چون چیزی به عنوان بکارت ندارن و نیازی نیست که چیزی رو ثابت کنن و تازه اصلا کسی ازشون نمی خواد که ثابت کنن
کار scret عزیز قطعا اشتباه بوده و این رو خودش هم فهمیده و الان هم بهترین کار برایش اینه که با این آقا قطع رابطه کنه و حتی کسی ازش نمی خواد که دروغ بگه و بخواد کسی رو فریب بده
می تونه با کسی ازدواج کنه که با این قضیه مشکلی نداره و ...
ولی آیا آقایونی که قبلا رابطه داشتند در کمال صداقت میآن همه چیز رو میگن ؟؟؟؟؟؟؟
مطمئنا نه چون چیزی رو از دست ندادن که بخوان واسش دلواپس باشن

scret عزیز

من هم با نظر آقا حامد موافقم و شما نمی توانی از این سایت نحوه ترمیم را جستجو کنی!

بهتر است بیشتر به جای فکر کردن به جسمت بیشتر به دنبال صدمه ای که به روحت وارد شده باشی!


یادت باشد اصل صداقت را حتی در صورت عمل جراحی با همسرت رعایت کنی! و قصد فریب نداشته باشی...


بیشتر دنبال این باش که روحت را به آرامش برسانی و خودت را از لحاظ روحی درمان کنی!

چون کسی که به دنبال توبه و بازگردندان پاکی روحش باشد خداوند هم او را کمک می کند و راه سعادت را به او

نشان می دهد!

===========================================

سوره مائده ، آیه 16

يَهْدِي بِهِ اللّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلاَمِ وَيُخْرِجُهُم مِّنِ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ

"خدا به آن کتاب ، هر کس را که از پی رضا و خشنودی او راه سلامت پوید هدایت کند

و او را از تاریکی جهل و گناه بیرون آورد و به عالم نور داخل گرداند و به راه راست (سعادت) وی را

رهبری کند!"

===========================================

این آیه پر از وعده های زیباست و لطف بی نهایت پروردگار را به ما نشان می دهد و سراسر

مملو از امواج مثبت و بشارت است به ما انسانهای جایز الخطا می گوید که اگر بخواهیم ازین پس به

درستی زندگی کنیم و راه حق را بپوییم ، خداوند ما را هدایت می کند و ما را از حضیض ذلت به

اوج سعادت می رساند و به ما مژده و بشارت و امید می دهد!

این ها را گفتم که بگویم اگر این فرد ادم مناسبی نیست از این رابطه سریع تر بیرون بیا و به فکر درمان روح و روانت

باش.

موفق باشی عزیز دل

بحث گرفتن گواهی نیست راستش همچین چیزیو خیلی کم شنیدم و تو خونواده ی من اصلا همچین کاری مرسوم نیست
درسته شاید اولش قبول کنن و کنار بیان اما از این میترسم که بعدا سرزنش بشم و از این قضیه مثل پتک بشه برام
نمی تونم با خونوادم در میون بذارم
گفتم که مشاوره ام گفته بود که این رابطه رو نه تموم کنم نه قطعی اما خودم خسته شدم
یعنی شما میگین بازم کوتاه بیام؟؟؟؟؟ دیگه زیادی روم سوار میشه
بر فرض که گواهی الکی بگیرم بعدش که میفهمه خبری نیس:302:
تازه گواهی دروغی بگیرم با اینکه ترمیم کنم چه فرقی داره؟؟؟؟

براي چي بايد گواهي بگيري؟

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ليلا موفق 2

براي چي بايد گواهي بگيري؟

---

دوستان گفتن بعضی از دکترا همینجوری ام گواهی میدن که من بکارتم دست نخوردست
یعنی من قبل از ازدواجم میرم اونجا گواهی میگیرم و به خونواده شوهرم نشون میدم که خوشبختانه همچین رسمی توی خونواده ما نیس

اصل شوهرته نه خانواده شوهرت. شوهرت مي خواد يك عمر با شما زندگي كنه و بايد بتونه به شما اعتماد كنه.

ببخشیدا اصلا بحث که بکارت نیست. یعنی مردی که برای ازدواج میاد فقط برای اینکه خودش بکارت رو..... میاد؟؟؟؟؟؟؟
خیر.منظور از این موضوع اون پاک دامنی و حس اعتماد هست. شما شاید با یک گواهی همه چیز رو تموم کردید با وجدانتون میخواهید چیکار کنید؟
بحث رو جدی بگیرید و صداقت رو از دست ندید حتی به قیمت زیاد.

scret عزیزم
فکر میکنم یکی از مشکلاتت اینه که قضایا رو کامل و همه جانبه نمیبینی و همه چیزو همون طور که میخوای برداشت میکنی نه همون طور که هست
تو دقیقا از حرفهای دوستان هم همونی که میخوای برداشت میکنی در حالی که اصل قضیه رو رها کردی
وقتی ما یه مشکلی داریم که رو زندگیمون تاثیر گذاشته و همه زندگیو تحت تاثیر قرار داده نمیتونیم به چیزای دیگه فکر کنیم اول باید مشکلو حل کنی
به عبارتی هنوز تو قبر تو مرده نیست که داری براش گریه میکنی (هنوز تو این رابطه رو داری و داری به این فکر میکنی که اگه تموم شد بکارتو چی کار کنی اول تصمیم بگیر این رابطه رو میخوای چی کار کنی و تصمیمتو عملی کن)

در ضمن مطالبو که آدم برات مینویسه رو کامل بخون و همه جانبه بش توجه کن و منظور کاملو بگیر منظور من این نبود که برو گواهی الکی بگیر منظورم این بود که اون گواهی الکیه و همسرت خواه نخواه متوجه میشه..منظورم این بود که بکارت مساله نیست از ذهنت پاکش کن

پی نوشت رو به دوستان: در صورتی که طرف گذشته و گناه شما رو ند نه اصلا لازم نیست بش گفته شه هم از نظر شرعی و هم روانشناسی گناه ها و اشتباهات آدم فقط برای خود آدمه تا جایی که به طرف مقابل آسیب نزنه. حتی روانشناسهای دینی هم میگن روابط گذشتتونو تعریف نکنید حتی تو همین سایت هم خیلی گفته شده که تعریف نکنید تا جایی که طرفتون نمیفهمه .... اما تو این قضیه بکارت موضوع اینه که طرف میفهمه در صورتی که اگه میشد نفهمه به نظر من این رابطه اگه به ازدواج ختم نشه با همه اتفاقاتی که توش افتاده باید دفن شه و طرف بتونه به زندگی معمولیش برگرده نه که به خاطر یه غفلت زندگیش نابود شه این دروغ نیست این راز داریه این توبه است این حفظ آینده است
حداقل 90 درصد پسرهای اطراف و میدونیم که رابطه داشتن اون 10 درصدم نمیدونیم که داشتن یا نه اما همه میگن نداشتن!!! پس این همه دوست دختر دوست پسر کین؟ کجان؟ از آسمون اومدن؟؟؟ و کار درستیم انجا میدن که نمیگن وگرنه این روابط برای بعد ازدواجشونم عادی میشه یه مرحله از خوب بودن تظاهر به خوب بودنه که باعث میشه رو انسان تاثیر بزاره و کم کم خوب شه

نتیجه گیری برای scret عزیز:رابطه بهتره به ازدواج ختم شه و ایراداش حل شه در صورتی که از راه درست ممکن باشه ( هیچ زندگی کامل نیست)
اگه رابطه به ازدواج ختم نشد بهتره فرد خاطی تا یه مدت به خودش برسه و مشکل و فراموش کنه و بعد از ترمیم روحش به فکر حل مشکل و تصمیم گیری درست باشه چون با این همه مشغله ذهنی نمیشه تصمیم درست گرفت

برای بکارتم راه درست اینه که به صورت بسته فقط و فقط به خواستگار گفته شه اونم در مراحل پایانی که از خواستگارت مطمئن شدی ( مثلا بگی در گذشته من اتفاقی افتاده و اشتباهی کردم که منجر به از دست دادن بکارتم شده و اینو هیچ کس نمیدونه ) در همین حد لازم نیست جزییات گفته شه

امیدوارم منظورم درست بیان شده باشه :72:

تغ تغ تغ،
- کیه؟

+ خواستگار هستم،

- بله آقای خواستگار، بنده بعد از 10 جلسه متوجه شدم شما چه انسان شریفی هستید و من می تونم بهتون اعتماد کنم و بزرگترین رازه ناموسیم رو بهتون بگم، من بکارتم رو زدن!

+ اِ، اشکالی نداره، خونوادت می دونن؟

- حالت 1) نه،

+ پس فرداشب می یای فلانجا، اگه نه من زحمت گفتنش رو به دوش می کشم!

- حالت 2) بله،

+ اگه می خوای آبروت تو در و همسایه نره، چند شبم باید با ما هم بله!

نوع دیگری از سوء استفاده:
خواستگار: من انسان به روزززززززززززززززززززی هستم و این مسئله برام مهم نیست!
بعد از چند جلسه، خواستگار می گه، ما که دیگه ماله هم هستیم، تو هم که کنتور نمی ندازی، بیا یه مدت با هم خوش باشیم!

و صدها سوء استفاده ی دیگر!!!!!!!!!
تو لازم نیست دروغ بگی، اگه کسی اومد خواستگاری و گواهی سلامت خواست، جواب رد بده! اگه کسی هم نخواست، هیچی نمی گی و می ری سره خونه و زندگیت!

توبه کردی، خدا بخشیده، خودتم باید خودت رو ببخشی!

نگاه نکن به این چندتا پسری که اومدن و تو تاپیکت نظر دادن، اینا نمی دونن بقیه پسرا چطوری هستن، 90 درصد مثه همین دوست پسره نامردت هستن که ..........

در ضمن، اگه خودت صلاح می دونی، بهتره به مادرت بگی، بالاخره اون بهتر می دونه باید چی کار کنه!
هم کمکت می کنه که جلوی سوء استفاده های احتمالی این پسره رو بگیره، هم در بقیه مواردت کمکت می کنه!


و مهم ترین توصیه، هیچ وقت، به هیچ مردی نگو بکارتت رو از دست دادی، اینا هیچ وقت فراموش نکن!

دوست عزیز ایوب خان میشه بدونم اولین رابطه جنسی این خانم و شوهرشون چطوری میخوان بگن که پس بکارت ....؟؟؟؟
منطقی باشید.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

همچنین شما هم بدبینانه نگاه کردید. میدونید که همه انسانها خوب هستند مگر اینکه خلافش ثابت بشه دیگه؟؟؟؟؟

دوستان عزیز

دوستان با همدیگه خواهشا منازعه نکنید! به هم توهین نکنید!

من از همتون می خوام کمی خودتون رو کنترل کنید! تاپیک مراجع که جای این بحث ها نیست! احترام همدیگه رو با این

حرفها از بین نبرید لطفا! چرا چند وقته که توی تاپیک ها با هم بحث می کنید؟

امیدوارم اعضای قدیمی کمی بیشتر رعایت کنند!

سلام،

با وجود تذکرهایی که داده شد، متاسفانه بحث ها در این تاپیک ادامه پیدا کردند.

scret گرامی،

همانطور که می بینید نظرها کاملاً متفاوت هستند و این یک موضوعی هست که تنها باعث بحث می شود و نتیجه ای هم حاصل نمی شود. این شما هستید که باید تصمیم بگیرید.

پیشنهاد من به شما این هست که عجله نکنید و حتماً با مادر یا پدر خود درباره مشکلات پیش آمده صحبت کنید. به خصوص مادر شما می تواند کمک بزرگی برای شما باشد.
گذشت زمان هم فکر شما رو بازتر خواهد کرد.

در مورد ترمیم ما کمکی به شما نمی توانیم بکنیم.
در مورد رابطه ی خود با آقا پسر و یا سایر مشکلاتی که مربوط به روانشناسی می شود اگر هنوز سوالی مانده و کمک می خواهید، می توانید تاپیک های قبلی خود را ادامه بدهید یا تاپیک جدید بزنید.

موفق باشید.