نقل قول:
نوشته اصلی توسط eghlima
سلام جناب sci
راستش همسرمن بیشتر اوقات منفعل در مورد مسائل من برخورد می کنه و نظر خودشو نمی گه البته دلیلش ناراحتی و بحث هایی که ممکنه پیش بیاد
مثالی می زنم تا بهتر سوالمو پرسیده باشم
5 شنبه یه همسرم پیشنهاد رفتن به جایی رو دادم هی به بهانه های مختلف قضیه رو عقب می نداخت (مثل زنگ می زنم یا خبر می دم بهت) خلاصه منم همین طور بلاتکلیف بودم
بهش زنگ زدم گفتم من اصلا ناراحت نمی شوم اگه فلان جا نریم اگه دوست نداری بریم بگو اونم با کلی اصرار من گفت آره راستش حوصله ندارم بریم ولی حوصله هم ندارم تو ناراحت بشی و .......
با اینکه اون روز خیلی ناراحت شدم از نرفتن به جایی که پیشنهاد داده بودم ولی پذیرفتم مسئله رو و به نظر همسرم احترام گذاشتم
این مسئله دیروزم پیش اومد و اون از اینکه دوباره پیشنهاد منو برای مسئله ای بپذیره واهمه داشت و با دل و جرات دادن من نظر خودشو گفت
راستش دو تا سوال پیش می اد
1. چه طوری خودمو برای پذیرفتن جواب رد همسر قانع کنم و ناراحت نشم
2.وقتی همسرم نمی تونه نظرشو بگه و الارغم میلش اون کار انجام بشه حس نامیدی و حس اینکه فرد تصمیم گیری تو زندگیمون نیست بهش دست می ده چه طور به همسرم در این زمینه کمک کنم
سلام اقليما،
اول ببينيد كه با توجه با تاپيكهاي قبلي شما، همسر شما از عدم اعتماد به نفس كافي مثل بسياري از مردان جوان، رنج مي بره و اين رو شما در بسياري موارد احساس كرده ايد، موضوع ديگه اينه كه همسر شما اجتناب مي كنه! اجتناب موضوعي است كه بسيار علاقه مند هستم پيرامونش صحبت كنيم! اگر بتونيم اين الگوي مخرب روابط رو پيداش كنيم، مي تونيم مشكل رو حل كنيم!
اجتناب يا كناره گيري Withdrawal , Avoidancer، يكي از الگوهاييه كه مي تونه يك گفتگو رو تخريب كنه! يكي از الگوهاي خطرناك، به معني واقعي خطرناك كه مي تونه رابطه بين دو نفر رو تخريب كنه و از بين ببره!
اجتناب يعني يكي از همسران، با رفتارهايي نسبت به ادامه گفتگو بي ميلي نشون مي ده، اين رفتارها مي توانند بسيار ظريف باشه مثل:
- پشت گوش انداختن،
- حال گيري كردن
- طفره رفتن
- سكوت كردن
- بي تفاوت نگاه كردن
و يارفتارهاي آشكاري مثل ترك كردن محيط گفتگو باشه...
فردي كه كناره گيري مي كنه علاقه منده كه:
- چيزي نگه و خاموش باشه
- معمولا با حركات صورت جواب مي ده و اظهار بي تفاوتي كنه
- با پيشنهاد شما،براي خاتمه بحث موافقت كنه بدون ايكه واقعا تصميمي گيرفته باشه و يا قصد و منظوري براي موافقت داشته باشه!
- معملوا فرد دوست نداره كه بحث شروع بشه، لذا اجازه نمي ده كه صحبتي رو شروع كنيد و يا از ادامه اش امتناع مي كنه
مثالي كه شما ( اقليما|) زديد و به وفور در همدردي ديده مي شه مي تونيم بگيم مشكلاتي هستند كه ناشي از همين اجتناب مي باشند. گاهي همسر، ( چه زن و چه مرد) گله مي كنه كه شوهرم هيچ بابي رو براي گفتگو باز نمي كنه و همه درها رو بسته، من نمي تونم با او گفتگو كنم و اين همان اجتنابه!
اين الگو زماني بسيار مخرب هست و البته بسبار شايع كه مساله اي در تعارض بين زن و مرد مطرح مي شود، يك همسر مي خواهد مساله رو حل كند و ديگري اجتناب مي كند و سناريوي حاصل به آزردگي مي انجامد... مي توانيد مثالي كه اقليما زده اند رو بخونيد!
معمولا ادامه الگوي اجتناب، موجب سير نزولي صميميت در بين همسران مي شه و شيب اين سير نزولي معمولا خيلي تند هست...
اين الگوي ارتباطي همسران دو قطب داره
اول: ارتباط خواه يا پيگير ارتباط
دوم: كناره گير و اجتناب كننده
چرخه منفي اين الگو زماني آغاز مي شه كه همسر ارتباط خواه، بيشتر بيشتر پيگيري مي كنه و كناره گير، بيشتر كناره گيري! هر چه ارتباط خواه جلو مي آيد كناره گير، با اجتناب بيشتر عقب تر مي رود!
حالا بايد چي كار كرد؟
اولين كاري كه براي اين الگوي مخرب بايد در نظر داشته باشيد اينه كه بدونيد هر كاري مي كنيد و هر چه مي گوييد عكس العملي خواهد داشت و بر عكس! بنابراين بهتره هر دو نفر براي اين تغيير كمك كنند...
اما اگر فكر كنيد كه با تغيير در شيوه پيگيري، يا پيگيري بيشتر و يا به تعبيري جرات مندانه پيگيري سازنده، كناره گيري ها خاتمه خواهند يافت و يا كاهش پيدا مي كنند سخت در اشتباهيد!!!
راههاي مقابله با اين الگوي مخرب،
* استفاده صحيح از تكنيكهاي شنونده خوب و گوينده خوب و مهارتهاي رفتار جرات مندانه
* استفاده از تكنيك " شروع ملايم " است. اين تكنيك كه معجزه اي در سطوح ارتباطي است موجب مي شود اجتناب و كناره گيري به حداقل خود برسد . مثلا وقتي ابراز نگراني همسر( بويژه زن) با خشم و ناراحتي و تن صدايي منفي و بدون انرژي همراهه، مي تونه نتيجه گفتگو رو خيلي سريع به سمت اجتناب ببره! اگر صحبت و گفتگوي شما، ملايم، با الفاظ مثبت، در زمان مناسب، با استفاده از تكنيكهاي گوينده خوب بودن، آرام و شيرين شروع شود، حتي اگر انتقاد باشد، گفتگو با احتمال كمتري با اجتناب كشيده خواهد شد. پس حواستون باشه كه شروع بسيار مهمه و تقريبا تمام يك گفتگو رو تعيين مي كنه
* عدم سرزنش : دقت كنيد كه چرا يك فرد اجتناب مي كند؟ بسياري از مواقع فرد به دليل ذهن خواني و اينكه فكر مي كند مورد سرزنش قرار مي گيرد، اجتناب مي كند! خب كاري نداره قواعد ذهني اش رو به هم بزنيد و سرزنشش نكنيد!
* دادن فرصتهاي ابراز عقيده: با همسرتون تمرين كنيد تا ايشون عقايدشون رو ابراز كنند اما نكته بسيار مهم اين تمرين اينجاست، كه اگر ايشون عقايدي رو ابراز كردند و خلاف عقايد شما بود چي؟؟؟ شما منفعلانه عقب نشيني كنيد؟ به هيچ وجه اينطور نيست و بايد با ظرافت اين تمرين رو انجام بديد.. فرد اجتناب كننده بايد بدون اينكه بترسد عقايد خود را ابراز كند و اين رو بداند كه شما هم عقايد خودتون رو ابراز خواهيد كرد و به عقايد او نيز احترام خواهيد گذاشت. مثالي مي زنم: فرض كنيد كه مريم مي خواهد به اتفاق مادر و همسرش براي خريد مهمي بيرون برود، همسرش طفره مي رود و نظرش رو نمي گويد، مريم با تكنيك " شروع ملايم" نظر همسرش رو جويا مي شود و همسرش مي گويد كه نمي آيد! حالا دو وضعيت بوجود مي آيد يا مريم مي گويد من هم نمي روم پس و منفعلانه مي نشنيد گوشه خانه و .... يا مي گويد: عزيزم، من مزاحم تو نمي شوم و با مادر مي روم و خريد مي كنم... اگر تو هم حوصله داشتي تماس بگير شام رو باتفاق بخوريم... دوستت دارم!
يعني در اين تمرين مريم نشان مي دهد كه هر كدام اين دو فرد مستقل هستند و نتيجه ابراز عقيده شوهر، نتيجه خسارت آور احساسي و عاطفي براي او نيست.. ضمن اينكه هنوز اعتبارش را حفظ كرده است!
* پيگيري نكنيد! سبك گفتگو رو تغيير دهيد
وقتي اين الگوي غلط حاكم است، هر گونه پيگيري بيشتر، درخواست جرات مندانه و ... موجب اجتناب خواهد شد... پس با استفاده از تكنيكهاي گفتگو، سبك ارتباطي رو تغيير دهيد
* استفاده از "جملات من" ( قبلا خيلي صحبت كرده ايم)
* خود افشاگري و دادن اعتماد به نفس : در مثال بالا،مريم با شروع ملايم، نظر همسرش را جويا مي شود، همسرش مي گويد من الان خسته ام و نمي تونم بيام! مريم: بسيار خوبه! اما به نظرت چه كنيم؟ همسر: فردا زمان بهتري نيست؟ مريم: بسيار خوبه! من هم دوست نداشتم امروز بريم... وقت كافي هم نداريم! مي ذاريم براي فردا!
* اعتبار سازي كنيد!
بحث خيلي مفصله، اما فكر مي كنم با همين تمرينها جلوي خيلي از الگوهاي نا مطلوب گرفته مي شه...