-
پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
سلام. من همش با تایپک های عجیب سر و کله ام پیدا میشه. :311:
راستش من تو آزمایشگاه دانشگاهمون یک دختر خانم هست که دانشجوی لیسانس بود. رفت و آمدها و کارها و ... توی آزمایشگاه باعث شناخت اندکی بین ما شده بود. حالا که من دفاع کردم و کارم تموم شده و اومدم شهرستان، اون دختر خانم توی ایمیل به من پیشنهاد آشنایی برای ازدواج کرده است. حقیقتش نمی دونم چی بهشون بگم.
من قبلا به این دختر خانم فکر میکردم. یک گزینه برای ازدواج برای من بود. اما الان شرایطم برای ازدواج سخته. نه کاری نه سربازی و تازه باید دنبال دکترا هم باشم. البته با احتمال 90 درصد هم شاید سال دیگه برم خارج برای ادامه تحصیل. البته ممکنه امسال کنکور دکترا قبول بشم و همین ایران ادامه بدم. اگر ایران ادامه بدم، خودمم دوست دارم که با اون خانم برای ازدواج آشنا بشم. اما اگر قبول نشم فعلا نمیرم سراغ ازدواج و از ایران میرم.
حالا به این دختر خانم چی بگم. خودمم موندم که آیا واقعا ایشون را به عنوان همسرم می خوام یا از وقتی به من پیشنهاد داده نظرم بیشتر بهش جلب شده. چی کار کنم؟
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
سلام!
قبل از اینکه به اون خانوم جواب بدی، جواب اون سوال آخری که پرسیدی رو به خودت بده!!
ببین دوست خوب من!
خیلی از اوقات در زندگی، ما سر یک دو، سه ، چهار، پنچ ......... راهی!!!!!!!! قرار داریم.
آدم ها عموما دو دسته میشن...... اونایی که باری بر هر جهت منتظر میمونن ببینن زندگی اونا رو به کدوم سمت میبره،......... و اونایی که حد اقل یک دورنما از مقصد هر کدوم از این راهها در ذهن دارند و بیشتر به یک راه تمایل دارند.
چون شرایطی مثل شما رو داشتم میتونم درک کنم، که زندگی حال حاضر اونقدر ها هم دقیق قابل پیش بینی نیست و برنامه های ما کامل قابل اجرا نیست.....
اما میتونیم برنامه ای با انعطاف پذیری بیشتر داشته باشیم تا سر در گم نشیم.
پیشنهادم اینه که اول تکلیف احساست رو با ایشون روشن کن.......بعد ببین دوست داری کجا باشی؟...... مسیر زندگیت کجاست؟.... بعد به این فکر کن که این خانوم میتونه همراه شما باشه؟...
مسئله کار و سربازی و رسیدن به یک وضعیت اقتصادی پایدار هم خیلی مهمه......
:72:
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
سلام تسوکه عزیز
در مقابل شما که دیگه من خیلی ....
ولی به عنوان یه عضو کوچیک خانواده ی همدردی میگم
اولا چه قدر خوبه که این خانمی که پیشنهاد دادن شما هم قبلش به ایشون فکر میکردین و واسه ازدواج مد نظرشون داشتین
به نظر من شما هم در جواب میلشون همین حرفهایی رو که به ما گفتین به ایشون بگین و برنامه هاتون رو هم بگین که هنوز نمیدونید که چه خواهد شد,موندنتون در ایران و ادامه تحصیل یا رفتن به یه کشور دیگه و ادامه تحصیل
ولی یه جوری بگین که ناراحت نشن چرا این موضوع رو عنوان کردن,چون به هر حال خانم هستند با اخلاق های خانومانه
البته شما که واردین تو این مساءل و ما باید از شما یاد بگیریم :227:
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
سلام آقای تسوکه
شما از پیشکسوتان تالار هستید و به قول شوکای عزیز در مقابل شما، امثال من شاید حرف زیادی برای گفتن نداشته باشن
فقط خواستم اینو بگم که با توجه به شناختی که از خودتون دارین آیا این مسئله براتون قابل قبوله که ایشون ازتون تقاضای ازدواج کرده؟ یعنی اگر خدای نکرده یه اختلافی پیش اومد فوری به روش میارید که خودت خواستی و من زیاد تمایل نداشتم یا نه؟ اگر اینجوری باشه که بخواین به روش بیارین مطمئنا تو زندگیتون مشکلات زیادی پیش میاد.
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
آقای تسوکه به قول شوکای عزیز شما استادید:311: ولی من به عنوان یه دختر دوس داشتم که شما صادقانه همه چیز بگید احساستون مشکلات و غیرهههه
به نظر من که همه چیز کامل توضیح بدید:305:
البته این قضیه میتونه بتوم کمک کنه که جدی تر در مورد آینده فکر کنید
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
همون شرح حالتون رو که برا ما اینجا نوشتین رو کپی پست کنین داخل ایمیل براش ارسال کنین ... به نظرم عذر های شما کاملا موجه هست ..
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
سلام تسوکه
فکر نمی کنم لازم باشه مشکلات و یا حتی احساساتت رو با اون خانم درمیون بذاری
اگر برای ازدواج امادگی نداری، خیلی ساده و صریح بگو که اماده نیستی، لازم نیست خیلی توضیح بدی، حتی لازم نیست بهش بگی که قبل از این هم به ازدواج با ایشون فکر می کردی
اما اگر فکر میکنی علی رغم اماده نبودنت، این مورد خاص اونقدر با معیارهات همخوانی داره که نمیشه ازش گذشت، تصمیمت رو جدی تر و سریع تر بگیر
و اجازه نده اون خانم هم درگیر مسائل شخصی حل نشده شما بشه
اگر تصمیم به ازدواج گرفتی، با همون سادگی و صراحت و البته صداقت، مشکل کار و سربازی رو باهاش درمیون بذار و نظرش رو بپرس
اما بنظرم لزومی نداره فعلا در مورد ادامه تحصیل در خارج کشور باهاش صحبت کنی، چون یه بحث فرعیه اما درگیری ذهنی زیادی برای ایشون خواهد داشت
برای شروع در مورد معیارهای اصلی و کلی باهم به توافق برسین
خیلی هم خودت رو نپیچون، وقتی اسم تسوکه رو می بینم یاد مسافرایی میفتم که از هواپیماشون جاموندن و همونجوری درمونده توی فرودگاه می چرخن، اگه با ماشین رفته بودی تا حالا رسیده بودی:)
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
سلام برادر خوبم،
چه اشکالی داره به منظوری روشن و واضح با هم اشنا بشید. اون خانوم از شما نخواسته از امروز با هم زندگی کنید خواسته به منظور ازدواج با هم اشنا بشید. پس می تونید طی این شناخت و با مشاوره های صحیح متوجه بشید این خانوم با معیارهای شما
مطابقت داره یا خیر و همینطور شما مورد نظر ایشون هستید یا خیر؟ اگر شما احساساتتون رو می شناسید و بر عواطف خودتون کنترل داشته باشید شناخت بسیار سودمند خواهد بود، و این نکته ظریف که فرصتها مثل ابر می ایند و می روند را بی پاسخ نخواهد گذاشت.
جرات مند باشید و به صراحت با احترام به حقوق فردی طرف مقابل و خودتون گفتگو کنید
موفق باشید
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
ممنون از همه تون.
برنامه ی من قبل از این پیشنهاد این بود:
امسال دکترا امتحان میدم اگر قبول شدم که ایران می خونم و گرنه از اول همین ماه فروردین روزی 8 ساعت زبان و مقاله کار میکنم. از اول مرداد هم روزی 10 ساعت باید کار کنم. تا اول دی ماه باید رزومه را برای دانشگاه های خارج بفرستم. سال دیگه آخر تابستان هم پرواز به آمریکا.
اگر ایران قبول نشم که کلا ازدواج بی ازدواج. میرم خارج ازدواجم می افته بعد از 30 سالگی. اما اگر ایران قبول بشم که اون هم آخر شهریور امسال مشخص میشه، می تونم برم جلو.
اما در مورد امتحان دکترا، من از 6 درسی که توی دکترا میاد، فقط 3 درس را پاس کردم. برای کنکور هم که 25 فروردینه، فقط می خوام از 15 فروردین همون 3 درس را بخونم. احتمال قبول شدنم کمه.:302: تازه اصلا اگر قبول بشم که ممکنه که تا شهریور اوضاع مقاله و زبانم خوب پیش بره و من امید داشته باشم که یک دانشگاه خوب تو آمریکا اپلای کنم، در این حالت ممکنه که حتی قبولی در ایران را هم بی خیال شم:163: و برم دانشگاه خوب خارج.:227: پس به طور کلی، تقریبا احتمال 10 درصد هست که من دکترا ایران بخونم. حالا نمی دونم برای اون 10 درصد آیا این گزینه را نگه دارم یا این که نه.
در مورد ایشون هم، برای من یک کیس برای ازدواج بود. یک سری از ویژگی های منو داشت. نمی دونم بقیه را داره یا نه. شاید بهترین باشه شاید هم با شناخت اندکی از هم، ببینیم به درد هم نمی خوریم.
راستی خارپشت، منظورت را از اون جمله ی آخر و هواپیما و اتوبوس و ... متوجه نشدم. میشه بیشتر توضیح بدی؟
بعضی ها گفتند که مشکلاتت را بهش بگو و برخی ها میگن نگو. من چی کار کنم. راستی فرشته مهربان کجایی؟ میشه شما هم کمکم کنی.
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
در مورد ایشون هم، برای من یک کیس برای ازدواج بود. یک سری از ویژگی های منو داشت. نمی دونم بقیه را داره یا نه. شاید بهترین باشه شاید هم با شناخت اندکی از هم، ببینیم به درد هم نمی خوریم.
دختری که بهت ایمیل میده وازت می خواد در مورد ازدواج باهاش فکر کنی، یعنی خیلی قبولت داره، بهت اعتماد کرده
تو میگی ده درصد ولی قطعا اون نود درصد به بالا حساب کرده که خودش رو راضی کرده که پا پیش بذاره
اگه جدا ده درصده بی خیال شو، بیشتر از این دلبری نکن:)
راستی خارپشت، منظورت را از اون جمله ی آخر و هواپیما و اتوبوس و ... متوجه نشدم. میشه بیشتر توضیح بدی؟
واییییی مثل دخترا شدم، وقتی حسودی می کنم معلوم میشه:163:
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
سلام دوست من. من هم الان تقریبا تو موقعیت شما قرار دارم (از نظر درسی البته). یعنی نمیدونم امسال دکترا قبول میشم یا نه باید برم خارج. خلاصه واسه هردوش باید تلاش کنم. به نظر من، ازدواج ربطی به وضعیت درسی شما نداره. مخصوصا که این خانم خودش پیشنهاد داده و همو میشناسین کلیه ی شرایط شما رو به خوبی درک میکنه. شما ببین میخوای الان ازدواج کنی یا نه و آیا این دختر به نظرت کیس مناسبی هست یا نه. اگه ایران بمونی که خوب میشی یک دانشجوی دکترای متاهل. میتونید چند سال تو عقد باشید. الان خیلی از دوستای من هستن که تو این وضعیتن یعنی شوهراشون دانشجوی دکتران. اگر هم بری خارج خوب با خانمت میری. اتفاقا خیلی هم خوبه. من الان با بچه هایی که رفتن اونور ارتباط دارم. اکثرا مشکل تنهایی دارن و میگن اگه بشه با یک دوستی، همسری، کسی بیای بهتره تا تنها.
این بود نظر من!!!
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
آقای تسوکه من تقریبا شرایط دختر خانم مورد نظر شما دارم گفتم شاید بتونم کمک کنم البته پیشنهاد ار من نبود:311:
آقایی که به من پیشنهاد ازدواج داد شرایط شما رو داره اون ار همون جلسه اول که همدیگه دیدیم گفت که ببینید خانم...من آیندم مشخص نیست معلوم نیست دکترا ایران باشم یا برم خارج و شما واسه خارج رفتن مشکلی ندارید؟ و از این حرفا که چون ما یه علاقه قبلی داشتیم قبول کردم آشنا بشیم
ببین ذوست من به این آقا هم خیلی داره فشار میاد پستت خوندم یادش افتادم اون بنده خدا بعضی وقتا بدجور نگران میشه میره تو لاک خودش میگه آیندم مشخص نیست نمیدونم دکترام چطور میشه و... از طرفی هم علاقه زیاد ما بهم و این مدت زیاد آشنایی ...با اینکه خانوادش عکس من دیدن و قبول کردن و حتی بش گفتن خونه ما بیاد برای خاستگاری!!اما اون واقعا گیر و من میفهمم که اون خانم بعدها با وجود وابستگی و سر در گم بودن شما خیلی اذیت میشه پس اول تصمیم خودتونو بگیرید:305:
فکراتو بکن بعد اونو درگیر کن...بعضی وقتا فکر میکنم میگم با وجود خوبیهای اون کاش اصلا شروع نمیکردیم تا هر 2 اذیت نشیم!!:163:
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
ای بابا باز هم که یکی میگه برو جلو و یکی میگه نرو. بالاخره من چی کار کنم؟
در مورد حرف خانم Parmida joon، خب منم دلم می خواست که با همسرم برم اون ور. اما این یک ایده آل دست نیافتنی برای من است. در این مورد قبل از پیشنهاد این خانم فکر کرده ام و می دونم که نمی تونم متاهل برم اون ور. هزینه ی زندگی و تاهل و بیمه ی همسر و ... :302: در مورد تاهل در ایران هم که من میگم معلوم نیست که ایران بمونم. نمی تونم که دختر مردم را علاف خودم کنم و بگم که تو صبر کن تا 9 ماه دیگه تا من تصمیمم را بگیرم. اومدیم که تازه اون قبول کرد و بعد از 9 ماه رفتم و یکی از ما (چه من و چه ایشون) نپسندید. اون وقت 9 ماه ذهن هر دومون درگیر بوده و تو این فاصله ممکنه ایشون گزینه های خوبی را از دست بدهند.
در مورد dokhtare khaste، من هنوز نرفتم جلو این استرس را دارم حس میکنم. واقعا اپلای و دکترا خودش یک پروژه ی گنده است که باعث شده من بعضی وقتها ناهار نخورم. مادرم از دستم شاکیه که چرا این قدر به خودت فشار میاری. دیگه وارد فاز ازدواج و آشنایی شدن واقعا برام ترسناکه.
راستی آقای خارپشت من باز هم منظورتون را نفهمیدم. در ضمن من گفتم 10 درصد ممکنه ایران بمونم نه این که این خانم را 10 درصد مطابق معیارهای منه. من در مورد این که چقدر مطابق میل منه خیلی اطلاع ندارم آخه هنوز آشنایی برای ازدواج پیدا نکردیم.
باز هم دوستان نظر بدید. به کمکتون نیاز دارم.
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
آقای تسوکه چندگانگی آرا دوستان فکر می کنم به خاطر اینه که هر کس با توجه به مرد یا زن بودن یا با توجه به تجربه و دانشی که داشته به شما پاسخ داده. و البته نظرات دوستان به نظرم خیلی خوب بوده. خوب منم یک نکته ای به نظرم رسید که میگم.
من فکر می کنم از این مرحله از زندگیتون به بعد شما هر راهی رو که انتخاب کنید سختیهای خودش رو به همراه داره و در مقابل این سختیها شما دریافتهایی دارید. یعنی همون قضیه بده بستان. اگر بخواهید ازدواج کنید مشکلات خودش رو داره اگر نه باز هم مشکلات خودش رو داره. اگر همزمان دکتری بخونید در ایران و ازدواج باز مشکلات خودش رو داره اگر همزمان برای رفتن و ازدواج اقدام کنید باز هم مشکلات خودش رو داره .
بنابراین به نظرم الان همونطور که تصمیم گرفتید دکتری بخونید به هر قیمتی (ایران یا خارج) و دارید تمام سختیهاشو به جون میخرید، برای ازدواج هم بدون در نظر گرفتن درخواست ازدواج این خانم یکبار تصمیم بگیرید که ایا الان قصد ازدواج دارید یا نه . بعد اگر قصدشو داشتید سختیهاشو بپذیرید به عنوان یک مرحله از زندگی و اگر هم نه قصد ازدواج ندارید که کلا بیخیالش بشید. این مساله رو به خاطر این میگم که بعدا اگر با بعضی مشکلات برخورد کردید دچار تعارضات نشید چون تصمیمی بوده که قبلا گرفته اید.
یک نکته ای رو هم بکه ربطی به سوالتون نداره بگم ( احتمال زیاد خودتون میدونید) اینه که دکتری خوندن در خارج و همزمان مزدوج بودن اگر فاند داشته باشید مزیتش به ایران اینه که خوب برای درس خوندنتون پول میگیرید اما تو ایران برای درس خوندن پولی نمی گیرید و باید یک کار دوم داشته باشید .
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
tesoke جان قاطعانه رفتار كن!
الان تكليفت روشن نيست پس نذار ذهن اون بنده خدا بيشتر درگير بشه.
اگه واقعا به عنوان گزينه ازدواج مدنظرت بود حتما همون موقع باب آشنايي رو خودت باز ميكردي.
ولي الان كه اون اومده طرفت يه جوري قلقلكت ميده.اين حس واقعي نيست.
توي ايران هم پيشنهاد ازدواج زن به مرد اصلا رايج و عرف نيست.فردا هزارتا مشكل برات پيش مياد.شايد يه روز احساس كني كه انتخاب شدي نه اينكه انتخاب كردي.اين حس واسه ما پسراي ايروني حس بدي هست.
قاطع باش.خيلي راحت بگو "ببخشيد خانم... الان قصد و شرايط ازدواج رو ندارم.موفق باشيد .خداحافظ"
قضيه رو كش نده.نذار 1 ايميل بشه 100 تا ايميل.وقت و انرژي و احساسات جفتتون رو تلف نكن.
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
ای بابا باز هم که یکی میگه برو جلو و یکی میگه نرو. بالاخره من چی کار کنم؟
تو چیکار داری کی چی میگه ؟
همه پست ها و نظرات رو بخون و بهشون فکر کن
مثل اینکه برای شما خواستگار اومده ها نه برای ما:)
راستی آقای خارپشت من باز هم منظورتون را نفهمیدم. در ضمن من گفتم 10 درصد ممکنه ایران بمونم نه این که این خانم را 10 درصد مطابق معیارهای منه. من در مورد این که چقدر مطابق میل منه خیلی اطلاع ندارم آخه هنوز آشنایی برای ازدواج پیدا نکردیم.
من فقط یه توصیه برادرانه دارم
اگه احتمال میدی که احساسات ایشون هم در پیشنهاد ازدواجشون دخیل بوده(که حتما بوده) وسواس بیشتری در مورد رفتار و برخوردت داشته باش
به هیچ وجه سعی نکن ناخواسته اینطور القا کنی که شما هم به ازدواج با اون بی میل نیستی و فقط امادگیش رو نداری
چون ممکنه ایشون حساب دیگه ای بکنه
منظورم اینه که با احساساتش بازی نکن
مطمئنا همچین قصدی نداری ولی باید احتیاط کنی
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
بنابراین به نظرم الان همونطور که تصمیم گرفتید دکتری بخونید به هر قیمتی (ایران یا خارج) و دارید تمام سختیهاشو به جون میخرید، برای ازدواج هم بدون در نظر گرفتن درخواست ازدواج این خانم یکبار تصمیم بگیرید که ایا الان قصد ازدواج دارید یا نه . بعد اگر قصدشو داشتید سختیهاشو بپذیرید به عنوان یک مرحله از زندگی و اگر هم نه قصد ازدواج ندارید که کلا بیخیالش بشید. این مساله رو به خاطر این میگم که بعدا اگر با بعضی مشکلات برخورد کردید دچار تعارضات نشید چون تصمیمی بوده که قبلا گرفته اید.
راستش من قصد ازدواج که دارم البته اگر کسی با شرایط من پیدا بشه. من دو ماه پیش به خانواده گفتم که اگر بتونید دختری را برام پیدا کنید که هم رشته ام باشه و باهام بیاد خارج که با هم درس هم بخونیم خیلی خوب میشه. اما اونها گفتند: زرشک. تو شهرستان ما معلوم نیست که دختری پیدا بشه که بخواد بیاد اون ور چه رسه به این که هم رشته ات هم باشه. این بود که من روی همین دلایل ازدواج را بی خیال شدم. اما حالا کیسی پیدا شده که هم رشته ام است و البته فکر میکنم که حاضره بیاد اون ور چون از قبل میدونست که من میخوام برم خارج. اگر هم که ایران بخونم که همون ترم اول می خوام ازدواج کنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
یک نکته ای رو هم بکه ربطی به سوالتون نداره بگم ( احتمال زیاد خودتون میدونید) اینه که دکتری خوندن در خارج و همزمان مزدوج بودن اگر فاند داشته باشید مزیتش به ایران اینه که خوب برای درس خوندنتون پول میگیرید اما تو ایران برای درس خوندن پولی نمی گیرید و باید یک کار دوم داشته باشید .
آره اما فاند کافی گرفتن چندان راحت نیست. البته با این فشاری که من دارم کار میکنم امید دارم که فاند خوبی بگیرم. :311:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrdad_m
الان تكليفت روشن نيست پس نذار ذهن اون بنده خدا بيشتر درگير بشه. اگه واقعا به عنوان گزينه ازدواج مدنظرت بود حتما همون موقع باب آشنايي رو خودت باز ميكردي. ولي الان كه اون اومده طرفت يه جوري قلقلكت ميده.اين حس واقعي نيست.
قبلا که نرفتم جلو، به خاطر این بود که می خواستم برم خارج. اگر میدونستم که حاضره بیاد اون ور شاید میرفتم جلو. شاید هم شما راست میگین و پیشنهاد اون داره منو قلقلک میده.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrdad_m
توي ايران هم پيشنهاد ازدواج زن به مرد اصلا رايج و عرف نيست.فردا هزارتا مشكل برات پيش مياد.شايد يه روز احساس كني كه انتخاب شدي نه اينكه انتخاب كردي.اين حس واسه ما پسراي ايروني حس بدي هست. قاطع باش.خيلي راحت بگو "ببخشيد خانم... الان قصد و شرايط ازدواج رو ندارم.موفق باشيد .خداحافظ"
از این نظر فکر نکنم که مشکلی برام پیش بیاد چون من قبلا بهش فکر کرده بودم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mehrdad_m
قضيه رو كش نده.نذار 1 ايميل بشه 100 تا ايميل.وقت و انرژي و احساسات جفتتون رو تلف نكن.
ازش یکی دو روز وقت خواستم و گفتم می خوام یک جواب بدم که از روی فکر باشه و فقط احساسی نباشه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
اگه احتمال میدی که احساسات ایشون هم در پیشنهاد ازدواجشون دخیل بوده(که حتما بوده) وسواس بیشتری در مورد رفتار و برخوردت داشته باش
فکر میکنم احساساتش درگیر شده. چون اون یک جورایی میاد توی این تالار. البته از اعضای تالار نیست و فقط میاد و اینجا و توی تالار سرک میکشه. توی این تالار هم دیده که من یکی را میخوام هم رشته که با هم ادامه بدیم. از طرفی تاپیک "خاطرات قشنگ و عاشقانه ی من و همسرم " را هم فهمیده بود که من اینجا تاسیس کرده ام :302: بنابراین من فکر میکنم که اون منو یک مرد رمانتیک میبینه که حاضر شده بیاد جلو. :163:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط خارپشت
به هیچ وجه سعی نکن ناخواسته اینطور القا کنی که شما هم به ازدواج با اون بی میل نیستی و فقط امادگیش رو نداری چون ممکنه ایشون حساب دیگه ای بکنه. منظورم اینه که با احساساتش بازی نکن. مطمئنا همچین قصدی نداری ولی باید احتیاط کنی.
آره راست میگین. من خودم هم نمی خوام بی خودی دختر مردم را علاف خودم کنم.
در هر حال من بدم نمیاد که این کیس را بررسی کنم اما مسئله اینه که الان من درگیر اپلای و دکترا خوندن هستم. نمی تونم برم جلو، ذهنم خیلی درگیر میشه و از همه چی می افتم. ای کاش این مسئله 6 ماه دیگه رخ میداد. اون موقع من میرفتم جلو. اما نمی تونم تا اون 6 ماه یا 9 ماه اونو علاف خودم کنم. به نظرتون درسته که بگم بزار برای 6 ماه دیگه؟
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
یعنی ایشون میاد و این مطالب رو می خونه:163:
وای عجبا من که خیلی غافلگیر شدم از این که گفتین آقای تسوکه
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
آقای تسوکه یک چیزی بگم ناراحت نشیدا. ولی فکر کنم بعضی از نسل جدید مفهوم قصد ازدواج رو نمی دونند. خوب کدوم پسری بدش میاد یک دختر با تمام معیارها بذارن جلوش بگن این زنته بی هیچ دردسری. :305:
منظور از قصد ازدواج یعنی اینکه حاضرید برای پیدا کردن گزینه مناسب و به نتیجه رسیدن وقت بذارید. یعنی الان تصمیم دارید ازدواج کنید و تمام هزینه های مادی و روانیشو بپردازید.
خوب اگر اینجور باشه که شما دنبال چنین گزینه ای بودید و تصمیم بر ازدواج دارید (همونطور که به خانوادتون گفتید) و الان هم همان گزینه پیدا شده دیگه تردیدتان برای چیست؟ وقت بذارید. و صحبت کنید. شاید اصلا با هم به تفاهم نرسیدید. شاید به تفاهم رسیدید و تصمیم گرفتید تا 6 یا نه ماه دیگه عقد کنید. البته همه اینها هزینه هایی هست که باید بپردازید.
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
سلام اقای تسکوکه :)
از حرفاتون این جوری بر می اد که با خواستگاری کردن ایشون مشکلی ندارید،
با فرض اینکه :
اصلا با این موضوع که این پیشنهاد از طرف دختر به شما داده شده مشکلی ندارید ....از نظر من :
هدف اصلی خودتون رو مشخص کنید در حال حاضر چیست؟یعنی
به نظر من الان تو این شرایط ...با این اوصاف بهتره بشینید برای خودتون اولیت بندی کنید و به هر الویت نمره بدید ببنید به چه نتیجه ای می رسید ...مثلا
الویت اول شما:
1.شما حتما باید دکتری بخونید چه تو ایران چه در خارج از کشور ...یعنی باید مثلا
در یک بازه زمانی مثلا 6 ماه وضعیت دکترای شما مشخص شه..
پس تمام انرژی و هدفتون رو می زارید رو این پروژه و فعلا به ایشون می گید نمی تونید به مساله ازدواج فکر کنید تا وضعیت دکتراتون مشخص نشده
یااینکه نه!
الویت اول شما پیدا کردن شخص مناسب برای ازدواج هست،خوب در این صورت با انرژی کافی وقت تون رو بزارید و بررسی کنید به درد هم می خورید یا خیر ،و تصمیم گیری در مورد دکترا به بعد از مشخص کردن وضعیت ازدواجتون موکول کنید..
البته این هم بدونید اگر مثلا به ایشون درمورد ازدواج فکر کنید اصلا پروسه زمان بر و طولانی نیستش و مثلا می تونید خیلی زود به این نتیجه برسید که می خواین به هدف ازدواج با ایشون اشنا بشید یا خیر و اگر ایشون رو مناسب دیدید
مطمئنا به خاطر دکترا خوندن در خارج و هزینه های سنگین زندگی متاهلی ،ایشون رو کنار نمی زارید ...و این سختی ها رو به جون می خرید.
درضمن درسته که از نظر هزینه و مسئولیت راهتون سخت تر میشه ولی از نظر روحی به ارامش بیشتری می رسید جون یک بخش مهم از زندگی تون ،کامل شده و یک نفر همراه و همدم دارید که می تونید ازش انرژِی بگیرید برای درس خوندن و کار کردن :43:
حالا اگه این دو مورد هر دو به یک اندازه برای شما دارای اهمیت هست و به هر دو ارزش مساوی میدید
خوب!
یکمی به خودتون سختی بدید دیگه!هم به ازدواج فکر کنید هم به دکترا
ایشون در جریان تصمیمات خودتون بزارید
و بگید شاید ایران بمونیم شاید هم بریم
نه اینکه شاید ایران بمونیم و شاید برم (یعنی در صورت خارج رفتن با شما نمی رم و مجرد می رم)
خوب ادم باید برای رسیدن به خواسته هاش تلاش کنه و اگر این کیس رو مناسب می دونید و معیارهای مورد نظر شما رو داره ،بهتره وارد فاز اشنایی بشین...
از کجا معلوم هم به این نتیجه رسیدید که به درد هم می خورید شاید خیلی زود نظرتون منفی شد و تونستید با فراق بال فقط به دکترا برسید
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sci
سلام برادر خوبم،
چه اشکالی داره به منظوری روشن و واضح با هم اشنا بشید. اون خانوم از شما نخواسته از امروز با هم زندگی کنید خواسته به منظور ازدواج با هم اشنا بشید. پس می تونید طی این شناخت و با مشاوره های صحیح متوجه بشید این خانوم با معیارهای شما
مطابقت داره یا خیر و همینطور شما مورد نظر ایشون هستید یا خیر؟ اگر شما احساساتتون رو می شناسید و بر عواطف خودتون کنترل داشته باشید شناخت بسیار سودمند خواهد بود، و این نکته ظریف که فرصتها مثل ابر می ایند و می روند را بی پاسخ نخواهد گذاشت.
جرات مند باشید و به صراحت با احترام به حقوق فردی طرف مقابل و خودتون گفتگو کنید
موفق باشید
اضافه می کنم :
1. شرط این آشنایی و ارتباط به منظور شناخت بیشتر جهت ازدواج، اینه که شما خودتون رو شناخته باشید ( عواطف و احساسات خودتون رو بشناسید و بر اونها تسلط نسبی داشته باشید)
2. می دونید نمی شه دو موضوعی رو که به هم هیچ ارتباطی ندارند در یک ظرف گذاشت و مقایسه کرد، مثل دکتری و ادامه تحصیل و ازدواج و یا سربازی... اینها هیچ ربطی به هم ندارند و تنها موجب پیچیدگی ذهن شما می شوند
3. شما ذهن خوانی می کنید! خیلی زیاد! خیلی زیاد! و این خیلی خیلی بده! نکنید!
4. شما قضاوت می کنید و این هم خوب نیست! نکنید!
سوالی بود بپرسید
پ ن 1: شما خواسته بودید که خیلی واضح بدونید که باید جلو بروید و یا خیر، راستش هیچ کس نمی تونه بگه بروید و یا نروید، ازدواج کنید یا نکنید، خوشبخت می شوید و یا نمی شوید، اما اگر جرات کنید و جلو بروید و مسائلی که گفتم رو رعایت کنید، بی شک می توانید جواب سوالاتتون رو پیدا کنید...
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
در این مورد خاص با پست اول جناب خارپشت خیلی موافقم. اگر جوابت نه است، توضیح لازم نیست و بقیه حرفهایی که خارپشت نوشته در اون پست ...
*****************
اما یک جواب جنرال هم برای تاپیک های مختلف شما که محتواشون همه به هم نزدیک است و یک معادله 20 مجهولی دو معلومی است. دو تا معلومش این است که تسوکه یک آقای مجرد است و تسوکه فوق لیسانس کامپیوتر است. ( اگه اشتباه نکنم )
اما تا دلت بخواد مجهول داره. دکترا قبول می شم؟ پذیرش می گیرم؟ مقاله هام چاپ می شن؟ فاند می تونم بگیرم؟ ویزا چی؟ راستی من باید ازدواج هم بکنم ... کلی مجهول هم اینطرف دارم. با کی؟ چه زمانی؟ چه طوری؟ ... ای وای سربازیم ... اصلا یادم نبود که زندگی خرج داره. راستی واسه کار چیکار کنم؟؟ ....
آقای تسوکه اگر بخواهید در زندگیتان فقط روی یک کار تمرکز کنید باید عمر 200 ساله داشته باشید تا به همه کارتون برسید.
ازدواج چه ربطی به دکترا داره؟
مثل این دخترهایی که قصد ازدواج ندارند یا خواستگار ندارند و می گن " می خوام ادامه تحصیل بدم " :311:
خیلی وسواس داری و برای هر قدمی هزار راه و احتمال پیش رو را می نویسی و آنالیز می کنی. زندگی اینقدر که شما سخت می گیری، سخت نیست.
یک سال و نیم هم می خواهی عمر و زندگیت را بذاری که از امریکا پذیرش بگیری و بعد یکسال هم بدویی دنبال ویزا و ... تسوکه جان این بخشی از زندگی است. نباید که همه چیز را بخاطرش تعطیل کرد. بعدش به خودت نمی گی من دوسال زندگی نکردم آخرشم هیچ. اگر ویزا نگرفتی یا ...
دلیلتون برای تمایل به رفتن از ایران قبل از ازدواج فقط هزینه های همسرتون است؟
تحقیقات نشون می ده ( می گی نه سرچ کن ) که آقایون مجرد هزینه هاشون بیشتر از متاهلین است. آقایون تا زمانی که مجرد هستند برنامه ریزی و پیشرفت مالی چندانی ندارند.
ضمن این که با دونفر شدن شما، هزینه ها دو برابر نمی شه. شاید 1/5 یا کمی بیشتر بشه. البته در زندگی دانشجویی و اگر خانم قصد همراهی داشته باشند. اگر در هر ماهگرد ازدواجتون درخواست طلا و سکه کنند که ...
شما با داشتن یک خانم همراه که شرایط شما را درک کنه، بیشتر اوقات غذای خونگی مصرف می کنید که خیلی هزینه اش از بیرون کمتر است ولی آقایون مجرد زمان زیادی را در رستوران ها و اغذیه ای ها می گذرونن. میوه و سبزیجات زیادی را راهی سطل زباله می کنند و ...
خانمتون ( عروس آینده ) هم که بی سواد نیستند می تونند یک کار نیمه وقتی چیزی پیدا کنند و تا حدی مخارج خودشون را پوشش بدهند. خلاصه اگر دلایلش مادی است به نظرم خیلی دلیل موجهی نیست. من کسی را می شناسم که با تدریس خصوصی داره زندگیش را می چرخونه. ریاضی در سطح لیسانس و ... درس می ده و می گه با 20-30 ساعت کار در ماه زندگیش در حد دانشجویی می چرخه.
خارپشت این قضیه چمدان و اینها چیه؟ :163:
چقد زیاد نوشتم :300:
ببخشید.
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط لیلای ساروان
یعنی ایشون میاد و این مطالب رو می خونه:163: وای عجبا من که خیلی غافلگیر شدم از این که گفتین آقای تسوکه
نمیدونم والا. شاید بخونه شاید هم نه. البته خیلی توی این سایت نمیان و گرنه کاربر میشد.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
منظور از قصد ازدواج یعنی اینکه حاضرید برای پیدا کردن گزینه مناسب و به نتیجه رسیدن وقت بذارید. یعنی الان تصمیم دارید ازدواج کنید و تمام هزینه های مادی و روانیشو بپردازید. خوب اگر اینجور باشه که شما دنبال چنین گزینه ای بودید و تصمیم بر ازدواج دارید (همونطور که به خانوادتون گفتید) و الان هم همان گزینه پیدا شده دیگه تردیدتان برای چیست؟ وقت بذارید. و صحبت کنید. شاید اصلا با هم به تفاهم نرسیدید. شاید به تفاهم رسیدید و تصمیم گرفتید تا 6 یا نه ماه دیگه عقد کنید. البته همه اینها هزینه هایی هست که باید بپردازید.
نمیدونم تردیدم از چیه. اون دختر تهرانیه و من شهرستانی 1200 کیلومتر دورتر. بخوام آشنا بشیم همین رفتن برای خواستگاری و ... خودش دو ماه کار داره. هم از اپلای می افتم و هم از دکترای داخل. بعدش ممکنه که همدیگه را نخواهیم. همه چیم به هم میریزه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین 1
از حرفاتون این جوری بر می اد که با خواستگاری کردن ایشون مشکلی ندارید،
نه. من مشکلی با این مسئله ندارم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط نازنین 1
هدف اصلی خودتون رو مشخص کنید در حال حاضر چیست؟ حالا اگه این دو مورد هر دو به یک اندازه برای شما دارای اهمیت هست و به هر دو ارزش مساوی میدید خوب! یکمی به خودتون سختی بدید دیگه!هم به ازدواج فکر کنید هم به دکترا ایشون در جریان تصمیمات خودتون بزارید و بگید شاید ایران بمونیم شاید هم بریم
نه اینکه شاید ایران بمونیم و شاید برم (یعنی در صورت خارج رفتن با شما نمی رم و مجرد می رم) خوب ادم باید برای رسیدن به خواسته هاش تلاش کنه و اگر این کیس رو مناسب می دونید و معیارهای مورد نظر شما رو داره ،بهتره وارد فاز اشنایی بشین... از کجا معلوم هم به این نتیجه رسیدید که به درد هم می خورید شاید خیلی زود نظرتون منفی شد و تونستید با فراق بال فقط به دکترا برسید
هر دو برام مهمه. هم زن و هم دکترا. دکترا برام مهمه چون اوضاع کارم کلی بهتر میشه و شغل و سربازی و موقعیت اجتماعی و ... را برام میاره. اینها برای من خیلی مهمه. زن هم برای خیلی مهمه چون من همه ی اونها را می خوام برای خودم و همسرم. اگر زن خوب نداشته باشم که به دردم نمی خوره. از طرفی اگر هم برم خارج و برگردم میتونم با فراق باز زن بگیرم اما باید 6 سال هم عذب بودن را تحمل کنم که برای من سخته.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sci
3. شما ذهن خوانی می کنید! خیلی زیاد! خیلی زیاد! و این خیلی خیلی بده! نکنید!
4. شما قضاوت می کنید و این هم خوب نیست! نکنید!
سوالی بود بپرسید
ممنون حرفهاتون خیلی خوب بود. اما میشه نکته ی 3 و 4 را بیشتر توضیح بدید. منظورتون از ذهن خوانی را نفهمیدم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پیدا
یک سال و نیم هم می خواهی عمر و زندگیت را بذاری که از امریکا پذیرش بگیری و بعد یکسال هم بدویی دنبال ویزا و ... تسوکه جان این بخشی از زندگی است. نباید که همه چیز را بخاطرش تعطیل کرد. بعدش به خودت نمی گی من دوسال زندگی نکردم آخرشم هیچ. اگر ویزا نگرفتی یا ...
حواسم هست. ویزا ندن میرم کانادا. حساب اونجاها را کرده ام خیالم راحته.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پیدا
دلیلتون برای تمایل به رفتن از ایران قبل از ازدواج فقط هزینه های همسرتون است؟
هم هزینه و هم مدیریت زندگی زناشویی. مشکلات همسر بردن زیاده. از این که اون کلی وقت بیکار داره که نمیدونه چیکار کنه و من وقت ندارم سرم را بخارونم. از این که اون دلتنگ میشه و ...
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
سلام تسوکه
بخشی از جوابت توی امضاته!
علیرغم این همه شتاب و هیجانی که برای دکترا داری چقدر این تحصیل دکترا و ازدواج رو سخت و پیچیده اش کردی. یه طوری شده که هر وقت تاپیکهاتو میخونم دچار هول و هراس میشم. آرامشم رو از دست میدم! همه عضلاتم منقبض میشه، تعداد ضربانهای قلبم میره بالا...:300:
به نظرم آرامش در تصمیم گیری نداری (اینها ربطی به کارشناسی و روانشناسی نداره ها خودت که میدونی، حسی است که از خوندن مطالبت بهم دست میده). لازمه رسیدن به این آرامش این است که اولا مسائل رو قدری از هم تفکیک بدی، ثانیا لازم نیست ریز جزییات برنامه هات را تا چندین و چند سال آینده برنامه ریزی دقیق بکنی. خیلی از کارها همیشه اونطوری که ما فکر میکنیم پیش نمیره. فقط باید در خود آمادگی پذیرش شرایط جدید و خارج از پیش بینی رو ایجاد کرد. انعطاف پذیری لازمه زندگی است.
بیشتر تعجبم از اینه که دو ساله داری صحبت از دکترا و ازدواج میکنی، ریز به ریز همه را هم برنامه ریزی کردی و سرفصل براش مشخص کردی با زمانبندی دقیق روز و ساعت و ثانیه...میری چند وقت غیبت میزنه بعد دوباره بر میگردی با همون سوالها...
همچین راجع به زن حرف میزنی انگار که یک موجود دست و پاگیر زیادی قراره وارد زندگیت بشه که قراره بهترین لحظات عمرت که فقط و فقط مخصوص کار و علم آموزی، تولید علم و فناوری و نانو تکنولوژی و... است را بر باد بده و زمینگیرت کنه! دیگه ببین کار رو به کجا رسوندی که دختر بنده خدا دیگه ازت نا امید شد، خودش بهت پیشنهاد ازدواج داد:311:
وقتی میبینم عده ای که اصلا دکترا گگرفتن دغدغشون نیست و عین آب خوردن تو کمترین زمان پذیرش و ویزا و همه چیشون جور میشه میرن، یاد اون شعری میفتم که میگه: گفت آسان گیر برخود کارها کز روی طبع...سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش
.......................
اگر پست پیدا را قبل از نوشتن و ارسال این پستم خوانده بودم، این پست را نمیزدم. حرف دل منو زدن.
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
می خواستم بگم 1200 کیلومتر که راهی نیست و 2 روزه پیموده میشه نه 2 ماهه. در ضمن خوب 1 ماه صبر کنید امتحان دکترا که دادید بعد برید خواستگاری و بعد اشنایی . البته اینها همه باز با فرض اینه که شما قصد ازدواج دارید. باز هم می گویم اگر قصد دارید پس باید برایش هزینه کنید بدون در نظر گرفتن اینکه نتیجه چه باشد.
راستی اینکه اون خانم اگر همسر شما بشوند قرار است چه سختیهایی بکشند و ایا حاضرند یا نه باز این حق انتخاب برای ایشون محفوظ است و شما لطفا به جای ایشون تصمیم نگیرید. تنها وظیفه شما از نظر من اینست که این مشکلات را با ایشون در میون بگذارید و سهم خود را برای کم شدن انها بپردازید.
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
سلام تسوکه. بخشی از جوابت توی امضاته!
به قول همون آمریکایی های جهان خوار، you got me. یعنی شما مچ منو گرفتی. :311: اصلا امضام یادم رفته بود.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
علیرغم این همه شتاب و هیجانی که برای دکترا داری چقدر این تحصیل دکترا و ازدواج رو سخت و پیچیده اش کردی. یه طوری شده که هر وقت تاپیکهاتو میخونم دچار هول و هراس میشم. آرامشم رو از دست میدم! همه عضلاتم منقبض میشه، تعداد ضربانهای قلبم میره بالا...:300: به نظرم آرامش در تصمیم گیری نداری (اینها ربطی به کارشناسی و روانشناسی نداره ها خودت که میدونی، حسی است که از خوندن مطالبت بهم دست میده).
باز هم میگم که: you got me. این چند پست اخیر شما دوستان منو بیشتر به فکر فرو برد. حالا بیشتر تمایل دارم تا برای آشنایی برم جلو. البته باز هم می خوام بیشتر فکر کنم و امروز را هم منتظر نظرات شما هستم. منتها الان با دیروز که تاپیک را زدم کمی نظرم فرق کرده. دیروز میخواستم که شما به من بگین که چطور نه بگم اما امروز اینو نمخوام. می خوام بیشتر روی این موضوع با من بحث کنید و بیشتر چالش داشته باشیم. این باعث میشه که بهتر بتونم تصمیم بگیرم که می خوام چی کار کنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
اگر پست پیدا را قبل از نوشتن و ارسال این پستم خوانده بودم، این پست را نمیزدم. حرف دل منو زدن.
نه اتفاقا کار خیلی خوبی کردید نظر دادید. وقتی بالای تاپیک اسمتون را دیدم که اومدین منتظر شدم تا نظرتون را بنویسید. می خوام که باز هم نظر بدید تا بتونم بهتر تصمیم بگیرم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط deljoo_deltang
راستی اینکه اون خانم اگر همسر شما بشوند قرار است چه سختیهایی بکشند و ایا حاضرند یا نه باز این حق انتخاب برای ایشون محفوظ است و شما لطفا به جای ایشون تصمیم نگیرید. تنها وظیفه شما از نظر من اینست که این مشکلات را با ایشون در میون بگذارید و سهم خود را برای کم شدن انها بپردازید.
صد در صد. من همان قدر که برای خودم حق انتخاب قائلم، برای ایشون هم حق انتخاب قائلم. در این شکی نیست.
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
آقای تسوکه سلام
دوستان راهنماییت کردند و الحق راهنمایی های بسیار قوی و پخته ای هم کردند! اما شما کلا مسائل را زیاد
سخت میگیری!
از نوشته هایتان میتوان آشفتگی و شلوغی ذهنیتان را کاملا حدس زد!
ذهنتان دقیقا مثل وقت هایی است که من برای کارم برنامه ریزی می کنم! پر از ابهام و آشفتگی!
بهتر نیست به ذهنتان کمی نظم و آرامش و بدهید و انقدر مسایل را بهم گره نزنید؟
مسائل آنقدر ها هم پیچیده نیست! شما آن ها را پیچیده کرده اید!
فکر می کنم از آن دسته آدمهایی باشید که دوست دارید همه چیز برنامه ریزی شده و به شکل Detail در اختیارتان
باشد...و دوست دارید به شما یک road map مشخص داده شود و طبق همان برنامه مو به مو عمل کنید!
اما زندگی رو باید شما مدیریت و منظم و برنامه ریزی کنید!
شما با احساستان به نظر خیلی غریبه هستید! در زمینه علمی رشد کرده اید اما برای شناخت درونتان زیاد گویا
وقت نگذاشته اید و نمیدانید که آیا تسوکه می خواهد ازدواج کند؟ با چه کسی؟ اصلا تسوکه منهای کسب علم
از زندگی چه می خواهد؟ چه معیارهایی دارد؟ آیا خودش را می شناسد؟ یک همسفر خوب از دید او چه کسی
است؟ و غیره!
بهتر است به جای تشویش و سخت گیری کمی سهل گیر باشید! به قول جناب حافظ :
گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع .... سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش!
پس برای حل مسائلتان دست پاچه و مشوش نشوید!
امروز برای دیدن برخی پیام هایم صفحه افراد آنلاین را به مدت نیم ساعت چک کردم و می دیدم که چند بار به
تاپیکتان سر زدید و احتمالا میتوان حدس زد این اتفاق برنامه ریزی نشده شما را بهم ریخته و دچار استرس کرده!
همه زندگی که قابل پیش بینی نیست! شما باید منعطف و موجسوار خوبی بر روی مسائل زندگی باشید و خودتان و
احساستان را مدیریت کنید!
درستان یک مسئله جداست!
کارتان جداست!
ازدواجتان جداست!
روحیاتتان جداست!
پس با آرامش خط مشی خودتان را مشخص کنید اما در ارتباط با زندگیتان با درس و کار منعطف باشید!
هر کدام را جدا گانه هدایت کنید!
برای منظم شدن افکارتان ، بنویسید و خودتان و روحیاتتان را روی کاغذ بیاورید و معیارهایتان را!
مسلما درون شما عاری از دکترا و خارج رفتن و غیره است!
با آن درون به سوال ذهنیتان در رابطه با آن خانوم پاسخ دهید فارغ از همه چیز!
موفق باشید!
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
تسوکه!
پست قبلی من رو بخونید!
ببینید اون خانوم نخواسته با شما زندگی کنه! بابا قراره شما هم انتخاب بشی ها!! یه جوری حرف می زنی مثل اینکه اون خانوم اومده خواستگاریت!! بنده خدا فقط جرات کرده و اومده جلو و گفته بیا با هم آشنا بشیم!! تو هم رفتی تا آخرش؟؟ یه درصدی هم بذار برای اینکه اومد و خوشش نیومد! نخواست باهات زندگی کنه!
وقتی می گم ذهن خوانی می کنی و در تعاقب اون قضاوت، یعنی اینکه فکر می کنی نظرش فلانه و بهمانه... مثلا گفتی:
" نمی تونم که دختر مردم را علاف خودم کنم و بگم که تو صبر کن تا 9 ماه دیگه تا من تصمیمم را بگیرم. اومدیم که تازه اون قبول کرد و بعد از 9 ماه رفتم و یکی از ما (چه من و چه ایشون) نپسندید. اون وقت 9 ماه ذهن هر دومون درگیر بوده و تو این فاصله ممکنه ایشون گزینه های خوبی را از دست بدهند.
بنابراین من فکر میکنم که اون منو یک مرد رمانتیک میبینه که حاضر شده بیاد جلو
بعدش ممکنه که همدیگه را نخواهیم. همه چیم به هم میریزه. "
یعنی از طرف شخصی که به قول خودت هیچ شناختی نسبت بهش نداری، فکر می کنی، تصمیم می گیری، ناراحت می شی، جواب مثبت می دی، جواب منفی می دی! من به کسانی که 90 درصد هم طرفشون رو می شناسن می گم این کار رو نکنند! وضعیت شما که دیگه روشنه!
شما با این گفتگوی درونی از طرف خودت و جوابهای احتمالی از طرف ایشون ذهن خودت رو آشفته می کنی عزیز برادر! بگذار ایشون خودشون جواب شما رو بدهند و اون وقت به جواب واقعی فکر کن و الان با ذهن خوانی و قضاوت ذهن خودت رو به هم نریز!
سوالی داشتی بپرس!
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط bahar.shadi
فکر می کنم از آن دسته آدمهایی باشید که دوست دارید همه چیز برنامه ریزی شده و به شکل Detail در اختیارتان باشد...و دوست دارید به شما یک road map مشخص داده شود و طبق همان برنامه مو به مو عمل کنید! پس برای حل مسائلتان دست پاچه و مشوش نشوید!
والا فکر کنم فقط توی ازدواج این طوری باشم و گرنه توی مسائل دیگه برخی وقتها به من میگن که تو چطور این قدر آرام و خونسردی.:163: اما توی ازدواج حقیقتش یک کم استرس دارم. البته فکر کنم به خاطر اینه که تا حالا یک بار هم خواستگاری نرفتم. :311:
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sci
ببینید اون خانوم نخواسته با شما زندگی کنه! بابا قراره شما هم انتخاب بشی ها!! یه جوری حرف می زنی مثل اینکه اون خانوم اومده خواستگاریت!! بنده خدا فقط جرات کرده و اومده جلو و گفته بیا با هم آشنا بشیم!! تو هم رفتی تا آخرش؟؟ یه درصدی هم بذار برای اینکه اومد و خوشش نیومد! نخواست باهات زندگی کنه! شما با این گفتگوی درونی از طرف خودت و جوابهای احتمالی از طرف ایشون ذهن خودت رو آشفته می کنی عزیز برادر! بگذار ایشون خودشون جواب شما رو بدهند و اون وقت به جواب واقعی فکر کن و الان با ذهن خوانی و قضاوت ذهن خودت رو به هم نریز!
آهان حالا معنای ذهن خوانی را فهمیدم. مرسی :46: . یک جورایی حق با شماست.
باز هم دوستان اگر کسی نظری داره ممنون میشم بگین. مرسی
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
یکی از دختر مذهبی های دانشگاه ما هم همین کار رو کرده بود و برای پسره ایمیل فرستاده بود. جالب اینجا بود که بعد یه مدت دختره منصرف شده بود پسره ول کن نبود...:311: بپا شما یهو اینجوری نشی دکتر تسوکه!
جدای شوخی بنظرم شما به عنوان یک پسر "دم بخت" براتون لازمه حداقل یکی دو تا از این تجربه ها داشته باشید تا صحت معیارهاتون دستتون بیاد. آدم اولش که واسه خودش معیار می نویسه خیلی هالیوودی و هپروتیه...تجربه اش که زیاد میشه می بینه خیلی هاش اصلا واقعی نیستند...خیلی هاشون هم عملا بکار نمیان. بعضی معیارها هم جدید اضافه می شن...کلا از چنین تجربیاتی فرار نکن بلکه با دید مثبت برو جلو و بدون اینکه زیادی احساساتی بشی شرایط رو بسنج...برفرض گیریم شما بخوای بری خارج....بالاخره که چی... دو تا دختر اونجا دیدی باید همینجوری استرس بگیری؟ ضایع است واسه یه آقای دکتر! برو داداش! نترس ما پشتتیم...:104:
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
نقل قول:
نوشته اصلی توسط سرافراز
برفرض گیریم شما بخوای بری خارج....بالاخره که چی... دو تا دختر اونجا دیدی باید همینجوری استرس بگیری؟ ضایع است واسه یه آقای دکتر! برو داداش! نترس ما پشتتیم...:104:[/color]
البته منظور من از استرس این نیست که از حرف زدن با یک خانم استرس میگیرم :311: اتفاقا تو این تفاسیر کلی هم ید طولایی در سخنرانی و حرف زدن با اعتماد به نفس و ... دارم :311:. منظور من از استرس، مربوط به هزینه و سربازی و کار و ... است. وقتی دستم خالیه، خیلی نمی تونم با خیال راحت قدم بردارم. فقط که با یک مدرک تحصیلی که نمیشه کاری کرد.
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
تسوکه عزیز:72:
لطفاً خانواده رو در جریان تصمیمتون بذار چون ممکنه شما و ایشون به نتایجی برسید و خانواده مخالف انتخاب شما
باشند. خیلی از این موضوعات در همین سایت هست.
نکته دیگه در اطراف و دوستانم دیدم تغییر افکار یعنی شما یک برنامه ریزی الان می کنی اون خانم یا کیس دیگه ای هم
در جریان کارات می ذاری ولی چون شرایطت فعلاً پایدار نیست ممکنه تغییر جهت بدی مثل تصمیماتی که 6 ماه یا یک
سال پیش داشتی و حالا از اونها منصرف شدی. مثلاً یک دفعه یک موقعیت خوب کاری تو یک شرکت - کارخانه یا
دانشگاه شهرخودتون برات پیش می یاد در حالیکه به این خانم گفته بودی برای زندگی تهران رو انتخاب می کنم و
ایشون هم قبلاً یک کار خوب در تهران پیدا کرده و اونجا شاغل هست و امکان انتقال هم طی چند سال آینده به این سادگی ها نیست؟؟
در این شرایط که ممکنه وابستگی هم ایجاد شده باشه تسوکه چطوری موضوع رو جمع و جور می کنه؟!
موفق باشی.:72:
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
سلام
به عنوان یه دانشجوی تحصیلات تکمیلی ، یه خورده عجیبه که ندونید اولین شرط برای هر نوع بررسی و تامل در این زمینه ، تمایل به ازدواج و احساس نیاز به یک همسر ( = شریک زندگی ) هست . لحن و بیان شما طوریه که آدم احساس می کنه در باره ی پذیرش یا عدم پذیرش یه بشقاب غذای نذری صحبت میشه ! چیزی که بودن یا نبودنش ، خوردن یا نخوردنش ، همچین خیلی هم فرقی نمی کنه ! میخوام بگم اون روح و احساسی که باید در شما به چشم بخوره زیاد خودشو در نوشته هاتون نشون نمیده و به همین دلیل بهتون پیشنهاد می کنم تا وقتی کسی رو ندیدید که حرف زدنش ، نگاهش ، کلامش ، حرکاتش قلبتونو تکون بده ، صرفا بر مبنای مصلحت اندیشی و حکم عقل ازدواج نکنید .
-
RE: پیشنهاد ازدواج یک دختر به من
به نظر من با یه مشاور حرف بزن خیلی میتونه کمکت کنه و باز هم به نظر من اگه تمایلی نسبت به اون دختر داری همه چیز رو بهش بگو اینکه شاید از ایران بری و اینکه شغل ،سربازی و... همش مسئله است. من اگه جای اون دختر بودم دوست داشتم نظرتون رو بدونم ، به جای اون تصمیم نگیرید بزارید اون تصمیم بگیره اون دختر میتونه شرایط شما رو بپذیره یا نپذیره. اما قبلش مطمئن باش که چه حسی نسبت بهش داری.:305: