ازدواح با دختری که چند ماه ازم بزرگتره!

با سلام خدمت دوستان بنده سر دو راهی ماندم و یه جورایی دودلم

پسری هستم 25 ساله میزان تحصیلات سیکل شغل کارگر ساختمان در آمد بستگی به کاره میانگین 800 تا ا میلیونو شایدم بیشتر بستگی به کار و تلاشم هست بگذریم خانواده ما 5 نفره من تک پسر بزرگ خانواده و دو خواهر یکی 3 ساله ازدواج کرده و اون یکی اول دبیرستانه به فکر ازدواج افتادم یک دختری را از طریق داییم پیدا کردم و یک بار برای دیدن به صورت غیر رسمی رفتیم خواستگار و دیدن دختر خانم

دختر خانم دیدم از لحاظ ظاهر معمولی و تحصیلات لیسانس و چند تا کلاس مثه خیاطی و خطاطی و ..رفته بهشم گفتم سواد من آزارات نمیده؟گفت نه مشکلی با این قضیه نداره طرز فکر و شعور طرف براش مهمه در خیلی مسائل تفاهم داریم و با شغل و در آمد من مشکلی نداره

موضوع اینه که سنش چند ماهی از من بزرگتره و کمی قیافش بزرگتر نشون میده در کل من را کنار اون بزاری تابلوه که من کوچیکترم و کمی خوشتیب تر

بنظرتون این موضوع اشکال داره من واسم قیافه مهم نیست و پسری نیستم دنبال زیبایی باشم دنبال یه دختر هستم که همجوره با هام بسازه و تو سختی و مشکلات کنارم باشه ایا این دختر برام مناسبه ته دلم راضیه !لطفا کمک کنید:316:

مطلب مهم!این دختر خانم قبلا نامزد داشته چند ماهی دلیلش الواتی طرف بوده واسم زیاد مهم نیست که نامزد داشته فقط مساله باک بودنشه که تو ایران مهمه

سلام برادر گرامی
خوش اومدید به همدردی

برای داشتن ازدواج موفق ملاکهای زیادی لازمه.مثل سطح تحصیلات..سطح فرهنگ خانواده..تحصیلات...مسائل مالی...تناسب ظاهر و ...

اما نمیشه قطعا گفت اگر یکی از این ملاکا نباشه زندگی خراب میشه
برعکسش هم نمیشه گفت

در وهله اول شما مطمئن بشید دلیل جدایی ایشون همون مشکل نامزدشون بوده
از این طریق میتونید صداقت ایشون رو محک بزنید

معمولا میگن زن باید کوچکتر از مرد باشه
اما بازم میگم نمیشه گفت اگر زن بزرگتر باشه زندگی خوبی نخواهند داشت.

شما مسائل دیگر رو خوب بالا پایین کن.
مثل سطح اختلاف فرهنگی ..میزان سازگاری ایشون با مشکلات زندگی...درکشون از زندگی مشترک و ....

هرچند که یه دختر 25 ساله به اندازه یه مرد 30 ساله میفهمه و درک میکنه

شما الان با چهره ایشون مشکل دارین یا با سنشون؟
اگر مشکلی با قیافه ندارید پس چرا میگید من کنار اون خوش تیپ تر به نظر میام؟
میشه بگید شما ملاکتون برای ازدواج چیه؟

زندگی مشترک یعنی کنار هم بودن در خوشی ها وسختی ها .که شما فقط اشاره به این کردید که در مشکلات کنار شما باشد !!

سلام،

به تالار همدردی خوش آمدید.

در رابطه با اختلاف سنی این مقاله مفید است:

نقل قول:

---

اختلاف سنی دختر و پسر در ازدواج ( دختر بزرگتر از پسر باشد)
سئوالات زیادی در موردبالاتر بودن سن دختر نسبت به سن پسر در ازدواج مطرح شده است که ملاحظاتی راجع به تفاوت سنی دختر و پسر در ازدواج ، اشاره می کنیم:
1 – بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج اینست که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند( مثلا 1 الی 5 سال). این به خاطر اینست که مدت باروری در خانمها محدود بوده و در آقایان نامحدود است. و اینکه قدرت باروی خانمها زودتر از آقایان شروع می شود، همچنین نیاز است که آقایان قبل از ازدواج، علاوه بر بلوغ جسمی و فکری، به استقلال اقتصادی نیز برسند، که این به زمان بیشتری نیاز دارد. به هر حال این نسخه غیر قابل نقض نیست که در بندهای بعدی توضیح داده می شود.
2 – انتخاب همسر یک مسئله چند بعدی است و معیارها و شرایط انتخاب همسر متعدد است. وقتی شما اقدام به انتخاب همسر می کنید باید 2 مسئله کلی و اساسی را در نظر بگیرید:
الف) همسر انتخابی شما می بایست تمام معیارهای اساسی و مهم مورد نظر شما را که لازمه یک زندگی توام با خوشبختی هست را دارا باشد ( در این زمینه مقالاتی در بخش مشاوره ازدواج سایت همدردی قرار داده ایم). این بدان معنا نیست که در تمام این پارامترها و معیارها صد درصد و کامل باشد ، بلکه به این معناست که حداقل نمره قبولی را داشته باشد. ( مانند اینکه شما در رشته تحصیلی باید همه دروس را پاس کنید)
ب) فرد مورد نظر شما در کل ، باید معدل قابل قبولی در معیارهای مورد نظر شما کسب کند. یعنی اینکه وقتی نمره هر یک از معیارهای ازدواج را که با هم جمع کردید، او میانگین مطلوب را از نظر شما داشته باشد. ( مانند اینست که در رشته تحصیلی خود علاوه بر قبولی همه دروس ، نباید مشروط شوید)
خلاصه: در تک تک معیارها حداقل نمره را داشته باشد و در جمع کلی همه معیارها، میانگین مطلوب شما را کسب کند.
اگرچه ممکن است فرد در یک معیار نمره عالی نداشته باشد و نقطه ضعف وی باشد. مثلا دختری که 2 سال از پسری بزرگتر است ، اما در سایر معیارهای اساسی قوی است، در نتیجه معدل خوبی جهت ازدواج دارد. در ضمن وی در معیار سن هم حداقل نمره قبولی را دارد. لیکن اگر این دختر با همه معیارهای اساسی و خوبی که دارد، 15 سال از پسر بزرگتر باشد ، با وجود اینکه معدل بالایی دارد، لیکن در یک معیار اساسی رد می شود و چنین ازدواجی با ریسک بالایی از طلاق یا نارضایتی در زندگی زناشویی همراه می شود. ( توجه کنید در اینگونه مسائل انسانی با قطعیت صد در صد سخن نمی گویئم).
3 – اختلاف سنی دختر و پسر نباید آنقدر زیاد باشد که دوره رشدی آنها متفاوت شود و در علاقه ها، سرگرمی ها ، طرز نگرش و بینش و انرژیهای روانی با هم متفاوت و یا احتمالا درگیر شوند. مثلا ازدواج دختر 16 ساله ای را با پسر 30 ساله در نظر بگیرید. در حالیکه دختر در آغاز راه هیجانات ، علاقمند به شطینت های نوجوانی، کوهنوری و جست و خیز و مهمانی و .... هست ، آن آقا کار و تفکر و مطالعه ، فلیم و موسیقی و گوشه ساکت خانه جهت استراحت را بیشتر می پسندد. همچنین دیدگاه آقا توام با تجربه و احتیاط است و دیدگاه دختر نوجوان ریسک و فعالیتهای نو و بدیع است.
4 – نکته مهم بعدی اینست که علاوه بر سن شناسنامه ای باید به سن و بلوغ عقلی، اجتماعی، فرهنگی و ظاهر وی نیز توجه کرد. بعضی وقتها دختری ممکن است 3 سال از پسری بزرگتر باشد، اما با نشاط و انرژی است. و علاقمندیها و تمایلات مشترکی با پسر دارد. لذا علاوه بر سن تقویمی، لازمست که به ظاهر ، طرز فکر و نگرش هم توجه عمیق شود.
5 – نحوه تفکر پسر و دختر ، نسبت به اختلاف سنی در ازدواج ( بزرگتر بودن دختر از پسر)، بسیار مهم است. اگر پسری از همان اول با تردید به بزرگتر بودن خانمش بیندیشد. او آمادگی دارد که بعدا با کنایه اطرافیان به هم بریزد و این مسئله را مرتب به رخ خانمش بکشد. اما در برابر پسری که درگیر این گونه مسائل نیست به سادگی از کنار این مسئله می گذرد. همچنین دختری که به این مسئله (سن زیاد) حساس هست. بعدا هر مسئله را در رابطه اشان به خودش و سن بالایش نسبت می دهد. که این از آسیب پذیریهای چنین ازدواجهایی هست.
6 – نظر پدر و مادر عروس و داماد هم در این زمینه از آنجا مهم است که ممکن است با سخت گیریهای خودشون منجر شوند که دختر و پسر نظرشان کم کم به هم عوض شود. اگر پسر و دختری به شدت تحت نفوذ والدین خودش هست. معمولا نمی تواند خارج از نظر آنها ، دست به چنین ازدواجی بزند.

---

موفق باشید.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط maryam123

سلام برادر گرامی
خوش اومدید به همدردی

برای داشتن ازدواج موفق ملاکهای زیادی لازمه.مثل سطح تحصیلات..سطح فرهنگ خانواده..تحصیلات...مسائل مالی...تناسب ظاهر و ...

اما نمیشه قطعا گفت اگر یکی از این ملاکا نباشه زندگی خراب میشه
برعکسش هم نمیشه گفت

در وهله اول شما مطمئن بشید دلیل جدایی ایشون همون مشکل نامزدشون بوده
از این طریق میتونید صداقت ایشون رو محک بزنید

معمولا میگن زن باید کوچکتر از مرد باشه
اما بازم میگم نمیشه گفت اگر زن بزرگتر باشه زندگی خوبی نخواهند داشت.

شما مسائل دیگر رو خوب بالا پایین کن.
مثل سطح اختلاف فرهنگی ..میزان سازگاری ایشون با مشکلات زندگی...درکشون از زندگی مشترک و ....

هرچند که یه دختر 25 ساله به اندازه یه مرد 30 ساله میفهمه و درک میکنه

شما الان با چهره ایشون مشکل دارین یا با سنشون؟
اگر مشکلی با قیافه ندارید پس چرا میگید من کنار اون خوش تیپ تر به نظر میام؟
میشه بگید شما ملاکتون برای ازدواج چیه؟

زندگی مشترک یعنی کنار هم بودن در خوشی ها وسختی ها .که شما فقط اشاره به این کردید که در مشکلات کنار شما باشد !!

---

البته مشکل اساسی ندارم البته خانم با من صادق بوده و از نامزد قبلش همه چی رو بهم گفت و حرف شما صحیح هست دختر فهمیده ای هست ظاهرش ساده هست ارایش هم نکرده بود حتما بخاطر همینه که جذاب دیده نمیشد

توکل بر خدا این هفته قرار خواستگار vرسمی را میزارم

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

یه نکته اینجاست

عموی بنده با پدر این دختر خانم دوست بوده و آشنایی ما از این طریق بود این خانم 1 خواهر کوچیمتر از خودش داره حدود 1.5 سال قبل از دیدن قرار بود دختر کوچیکرو ببینم ولی به دلایلی نشد و با بزرگتر صحبت کردم و 15 دقیقیه که باش حرف زدم فهمیدم با ابجی بزرگه حرف زدم تفاهم زیاد داشتیم دختر قانع در خیلی مسائل هست بهش گفتم ما خواستگار کوچیکه اومدیم البته با کلی معذرت خواهی و... بهش خیلی بر خورد ولی به رو خودش نیورد و گفت پس صبر کن آبجی کوچیکرو صدا کنم رفت بهد از 15 مین گفت امادگی نداره منم سرمو انداختم پایین اومدم پذیرایی پیش عمو و پدر دختر عموم پرسید چه کردید به نتیجه رسیدید منم بهش حالی کردم بابا اون دختر بزرگه بود کوچیکه که قرار بود دو زاریش افتاد به پدر دختر یه جوری فهموند خلاصه دختر کوچیکه حاظر شد من باهاش حرف زدم خیلی خیلی دست بالا میگرفت میگفت با آبجیم فرق میکنم توقعتم اینه و ...میخوام از بقیه سر تر باشم ...در آخر بهش گفتم من نمیتونم خواسته های شما را بر آورده کنم ببخشید بهد اینکه خونه اومدیم به این نتیجه رسیدم که بزرگه از همه لحاظ گزینه مناسبتری واسم هست و حال که میخوام برم خواستگار بزرگه نمیدونم چی بهش بگم بابان این دسته گل به اب دادن البته با این کارم اون دو دل شده و فکر میکنه من کوچیکرو میخوام نظر شما چیه؟

بهترین کار چیه با این شرایط وصلت کنم به صلاح هست

آقا رضا،

اول مهربان و همدردی وار بگم: لطفا فعلا دست نگه دارید و قرار خواستگاری نگذارید تا بقیه دوستان نظرشون را بگویند. به نظر من نرید بهتره.
از طرفی هم وقتی دختر اینقد با همه چیز کنار اومده، شاید برید بهتر باشه. چون حتما خودش شرایط خودش را می دونه که قبول کرده دیگه.
ولی حتما قبل از ازدواج برید مشاوره ازدواج. مشاوره حضوری.

حالا یه کم داد بزنم و عصبانیتم را نشون بدم. مگه رفته بودید تی شرت بخرید که رنگ و سایزهای مختلف را امتحان کردید؟
شما اصلا می فهمید با خواهر بزرگتر چه کردید؟

سلام دوباره نمیدونم شایدم به این وخیمی نباشه اوضاع د هر صورت تا آخر هفته وقت دارم لطفا نظر بدبد:316:

بنظرتون با این ماجرا به دختر خانم در شب خواستگاری چی بگم به عنوان معذرت خواهی یه جورایی که از دلش در بیاد؟

با خوندن نوشته ی شماره 4 به این نتیجه رسیدم که شما هنوز به بلوغی که برای ازدواج لازم هست نرسیدید . ببخشید شما وقتی دو تا خواهر رو مثل دو تا کفش که میخواستید بکنید پاتون ، اندازه زدید و دیدید که بزرگتره با سایز پاتون بهتر اندازه س ... نه ؟!!

با عرض معذرت از شما ، پیشنهاد می کنم فعلا از ازدواج صرف نظر کنید . مدتی عضو سایت باشید ، مقاله های آن را بخوانید و کمی در احوال خودتان تفکر کنید . با شرایط فکری فعلی شما اصلا ازدواج مناسب به نظر نمی رسد .

من نمی دونم چرا کارشناسها و با تجربه ها به این تاپیک نمی آیند. شاید چون عنوان تاپیکتون خییییلی تکراری است.
از لینک ارتباط با ما درخواست تغییر عنوان بدهید شاید یک عنوان چشم گیرتر بتونه بقیه را بکشونه به تاپیکتون.

فکر نکنم لازم باشه الان چیزی بگید. با یک شب خواستگاری و دو تا جمله هول هولی نمی شه درستش کرد. دلش را شکستید. بهش گفتید برو بگو خواهرت بیاد. تو را نمی خوام. خواهره اومده گفته نه. گفتید خب پس بگید همون اولی بیاد ... این خیلی درد داره. خیلی توهین است.

حالا از این حرفها گذشته، یک کم دقت کن، ببین دلیلش چیه که اینقد با شما راه اومدن. یه وقت مشکلی نباشه پنهان کرده باشند بعد بمونید تو عمل انجام شده.

دلم برای دختره می سوزه. اما خب به هر حال شما هم حق دارید که با چشم باز و درست انتخاب کنید.

انشالله که هر چه خیر هست برای شما و برای اون دختر پیش بیاد.:72:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

عنوان را حتما بگید براتون عوض کنند. همین الان دو سه تا تاپیک دیگه با عنوان مشابه شما در جریانه. یک عنوان دیگه بذارید بهتره. مثلا
" اشتباهی از خواهر کوچیکتر خواستگاری کردم" یا یه چیزی شبیه این.

فردا که تعطیلات تمام بشه، انشالله جوابهای بیشتری خواهید گرفت.

عرض سلام خدمت دوست عزيزم آقا رضا

اولا نكته اي بگم نسبت به تفاهم پيش اومده كه : اگر تصميم گرفتيد كه به خواستگاري برويد ، به نظر من مشكل خاصي پيش نيومده و مقصر شما نبوده ايد و شايد عموي شما درست هماهنگي نكرده و يا اونا درست مطلب رو نفهميده اند ، لذا به راحتي قابل حله و با بيان صداقت درست ميشه ، و با اون بگيد من اول با اين ديد كه از خواهر شما خواستگاري كنم اومدم ، اما وقتي با شما هم صحبت كردم ، من اخلاق و رفتار و ..... شما را خيلي پسنديدم و ... به اين شيوه و بيان صداقت حل ميشه ...

اما نكاتي در مورد انتخابتون :
1. ايشان چند ماهي از شما بزرگتره ... 2 . تحصيلاتش از شما خيلي بيشتره ... 3 . قيافه اش از شما بزرگتر ميزنه ...

اگه امكان پذير هست به مطالب زير جواب دهيد تا موقعيت شما و ايشان براي ما بيشتر روشن شود ...

لطفا از پايگاه و موقعيت اجتماعي خانواده خود و ايشان برايمان بيشتر بگوئيد ...
لطفا از وضع اقتصادي خانواده خود و ايشان برايمان بيشتر توضيح دهيد ... ( وضع اقتصادي خانواده ها )

فكر ميكنيد در چه مسائلي خود شما از ايشان سرتر هستيد ...

در مسائل اخلاقي ايشان ، به حق پذيري ايشان ، با توجه به تحقيقاتي كه به عمل آورديد ، از 10 چه نمره اي مي تونيد بدهيد ؟ به خودتان چه نمره اي مي دهيد ؟

( البته بگم يكي از معيارهاي مهم ازدواج همين روحيه حق پذيري هست كه اگر در دوطرف اين روحيه باشه ، حتي با تمامي اختلافات سن و فرهنگ و حتي مذهب ميشه سازگار بود ، نظر من اينه كه با كافر حق پذير ميشه زندگي كرد اما با مومن لجوج و خود راي هرگز )

در مورد اخلاق مسئوليت پذيري مخصوصا در جو خانواده خودشان ، چقدر تحقيق كرده ايد ؟ چه نمره اي به ايشان مي تونيد بدهيد ؟ به خودتان چي ؟
ايشان كه با نامزد قبلي اش به هم زده ، فرموديد دليلش الواتي بوده ، اين دليل خيلي مبهمه ، الواتي از ديد ايشان چي بوده ؟

منتظر شما مي مانيم ...

موفق و در پناه حضرت حق باشيد :72::72::72:

با تشکر از تمامی عزیزان این سایت که اینگونه دلسوزانه به یاری افرادی مثله من میشتابند:72:

1.لطفا از پايگاه و موقعيت اجتماعي خانواده خود و ايشان برايمان بيشتر بگوئيد ... بنظرم تقریبا هم سطح هستیم پدرش طلبه هست و مادرش خانه دار برادر کوچکتری دارد که مبل سازه خودشم در چند رشته نظیر خیاطی خطاطی و ...مدرک دارد ولی دقیقا نمیدونم لیسانسه چی هست چون فرصت نشد بیشتر بپرسم ولی تو حرفاش اصلن واسش تحصیلات من مهم نبود

والا سر تری چی بگم فکر میکنم سن و ظاهرم باشه البته تو فامیل هم خیلی خیلی اسمم خوب در رفته یعنی واقعا اهل هیچ برنامه ای نیستم رفیق بازی سیگاری خلاصه بچه + یه جورایی:163:

چند شب پیش اوکی دادن بریم خواستگار رسمی با خانوادم وقتشو ما تعیین میکنیم تو این هفته احتمالا هر روز که میگذره بیشتر مطمن میشم که این دختر زن زندگی من هست

مادرم که خیلی از دختره خوشش اومده

در موارد پایین بنده زیاد نمیتونم نظر بده بنظرم نمره 8 به ایشان 7 هم به خودم

میگفت در مواقع که نامزد بوده پسره هنوز از دوست دختراش و رفیقاش دست برنداشته و دیگه براش قابل تحمل نبود

در جلسه خواستگاری اگه رفتم باید بشستر دقت کنم مشه بگید اونجا باید چه چیزایی را مطرح کنم ولی باید قضیه نامزدشو دقیقا از خودش جویا شوم

سلام

با تشکر از پیدا ی عزیز . دقیقا به علت عنوان تکراری این تاپیک از نظر دور مانده بود .


من نظر شخصی خودم را می گم

از نگاه من این تفاوت ها آنچنان زیاد و مهم هست که باید دید علت انعطاف این خانم در مقابل شما با توجه به مسئله پیش آمده و سایر مسائل که واقعا جای تفکر داره واقعا چیست ؟

شاید این مسائل امروز مهم نباشد اما به مرور مهم و پررنگ و پررنگ تر می شوند .

به نظر من خیلی دقت کنید . و سعی کنید علت واقعی را پیدا کنید .

سلام برادر بزرگوار،
با تشکر از پیدا، که این تاپیک رو معرفی کردند.
نظر خانم آنی در پست 13 تایید می شه..
من اگر بخوام نظر شخصی ام رو بگم، این ازدواج رو به شما توصیه نمی کنم.
ضمن اینکه شناخت شما از ایشون به اندازه کافی نیست.
دقت کنید، شما می خواهید ازدواج کنید! مساله مهمی در پیش دارید و بحث، بحث یک عمر کامل زندگی است!
بسیار دقت کنید!

من هم با آقای sci و خانم آنی موافقم .
فکر می کنم بهتره که بیشتر تامل کنید و اینکه بزرگ بودن این خانم بعدها برای شما جای بحث دارد یا نه؟
خوب همانطور که الان می گویید شاید سن او و تحصیلات او برایتان زیاد مهم نباشد ولی بعد از اینکه همدیگر را بدست اوردید برایت اینها بحث برانگیز نمی شود!
البته بعضی زندگی ها هست که با این شرایط خوب کنار آمده و باهم زندگیه خوبی را شروع کردند واگر این سوال ها را پرسیدم برای اینکه به نوع خواسته های خود در زندگی و معیارهایتان بیشتر توجه کنید و بهتر تصمیم بگیرید..
و در مورد نامزد قبلیشان بیشتر پرس و جو کنید چون به هرحال یک عمر زندگیه!
پس اول معیارهای خود را بدون در نظر گرفتن این خانم در نظر بگیرید و بعد تحقیقات خود را تکمیل کنید مخصوصا درمورد مساله که دوستان عرض نمودند علت اینهمه انعطاف پذیریه این خانم!

:72: بازم تشکر

امروز زنگ زدند به پدر دختر فرمودند که پنج و جمعه و شنبه ایام فاطمیه هست و درست نیست در این ایام
یکشنبه به بعد هر وقت ما خواستیم امادگی دارند پدر خانم حاجاقا تشریف دارند:160:

خیلی فکر کردم به این نتیجه رسیدم که از همه لحاظ دختر مناسبی هست با توجه به فرموده های شما عزیزان بسیار هوشیار تر شدم:305:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

تقریبا با شرایط من اشنا هستید بنظرتون از کجا باید فهمید دختر باکره هست پرسش باید چه جور باشد که گوشی دست طرف بیاد

برادر گرامی،

ani و sci کارشناسان افتخاری سایت هستند. یک بار دیگر نظراتشان را با دقت بخوان.

خیلی باید در مراحل خواستگاری و شناخت دقت کنید.

حتما باید از نامزد سابق تحقیق کنید تا علت جدایی دقیق برایتان روشن شود. هر کسی مساله را از نگاه و دید خودش برای شما تعریف می کند. بهتر است دلایل هر دو طرف را بشنوید و بعد تصمیم بگیرید.

در مورد بکارت هم فعلا زود است. قدم به قدم پیش بروید. اول سوال کنید که نامزدی قبلی در چه حد بوده است؟ آیا نامزد بوده اند یا عقد کرده اند؟
بپرسید که طلاقشان به چه شکلی بوده؟ توافقی؟ اگر مثلا مهریه کامل گرفته باشند احتمالا باکره نیستند.

اگر رسما عقد کرده باشند، برای طلاق در این حالت گواهی بکارت به دختر داده می شود ( اگر پزشکی قانونی تایید کند).

ولی شما فعلا مستقیم سراغ بکارت نروید. اول سوال کنید نامزدی و جدایی به چه شکلی بوده است.

در ضمن این را هم خودتان در نظر داشته باشید و هم برای آنها روشن کنید که این مراحل و جلسات برای شناخت است و نه شما و نه ایشان کار را تمام شده فرض نکنید.
فقط جهت بررسی ادامه بدهید و هر دو انتظار پاسخ منفی از طرف دیگر را، در کنار احتمال مثبت درنظر داشته باشید.

سلام دوست عزیز:72:

من نظرم اینه قبل از رسمی شدن خواستگاری چند جلسه ای باهم صحبت کنید .حتی بیرون بروید.

دختره که یک بار نامزد کرده وبرایش مشکل نیست بیرون آمدن.

ومن در عجبم!!!!!! چرا به راحتی شرایت شمارو قبول کردن.هم تحصیلاتت پایینتره هم چندماهی سنتون.

درخانه ای که دو دختر دم بخت وجود دارد .اگر خواستگار بیاد معمولا دختره بزرگتر رو به پسر نشان میدن.

ماجرای شماهم همینطوربوده.

دوست عزیز دختری که یک بار نامزد کرده نتونستن باهم کنار بیان وجداشدن .رو حتما حتما ریشه یابی کن حتی شده بگرد اون نامزدشو پیدا کن چندسوالی هم از اون بپرس هرچند شاید همه حرفهاش راست نباشه.

ولی اگر تجربه داشته باشی از رفتار ولحن صحبتهاش متوجه میشی که دروغ میگه یا درست.

شاید دختر ناسگار بوده.وشایدم پسر الوات بوده.حتما پیگیرش باش تا خدای نکرده به مشکل برنخوری.اول جوانی.

چهره.معمولا چهره زن بیشتراز سنش نشون میده مخصوصا چندتایی بچه بیاره.

بخاطره همین از قدیم میگفتن زن باید از مرد کوچکترباشه.

یه مثال:اومدو باهم ازدواج کردید چون همسن هستید.سن شما شد 60ساله اون وقت شما چون کارتون ساختمانی هست.کمر درد وقیره به سراغ شما میاد. و زن بچه داری میکنه میشوره میسابه اونم از پادرمیاد.

حالا کدومتون باید هم دیگر رو ترو خشک کنید .

زن که 60سالشه شماهم 60سالتونه.

زن اگر جوانتراز مرد باشه جونشو داره به داده پیری مرد برسه.

همیشه که مثل الا جوان وسر زنده نیسیم .چه بخواهیم چه نخواهیم پیر میشویم.

من پیگیر این تاپیک بودم ولی تا به حال پستی نزده بودم تو این تاپیک . اما الان دیگه نتونستم چیزی نگم.
دوستان عزیز آیا واقعا این که یه دختری حاضر شده با پسری که تحصیلاتش از خودش یه مقطع پایین تره برای ازدواج آشنا بشه اینقدر عجیبه؟!
برای من که خیلی جای تعجب داره که همه دوستان با بدبینی به این قضیه نگاه می کنند در حالی که همه می دونیم که با توجه به افزایش قبولی دختران در دانشگاه ، این که دختران با پسرانی که تحصیلات کمتر از خودشون دارند ازدواج کنند بسیار شایع شده.
دوست عزیز من منظورم این نیست که تحقیق نکنید و چشم و گوش بسته تصمیم بگیرید اما اینقدر هم بدبینانه نگاه نکنید. این احتمال رو بدین که این خانم ،نامزدی به هم خوردشون رو به عنوان یه نقطه منفی برای خودشون می بینند به همین دلیل سطح توقع شون رو یه مقداری پایین تر آوردند.
امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرید.

آخرین مطلب که باید بهش اشاره کنم اینه که وقتی با خواهر کوچیکش برخورد کردم آشنا در اومد یعنی چند مااهی باش تلفنی دوست بود و یک بارم سینما باش رفتم روابط انچنانی باش نداشتم مثلا نشده که دستش بگیرم یا .. عرض کردم فقط اس بود گهگاهی که حوصلم سر میرفت بهش اس میدادم طریقه اشنایی اس بود البته شمارشو از کسی گرفته بود چند اس دادم جواب داد عکس خودمو براش سند کردم بدش نیمد چند ماهی هم تلفنی دوست بودیم بنظرتون اشکال پیش میاد

آقا رضا !!

برادر محترم !!

شما مشکل به این مهمی رو الان بیان میکنید؟!!

به هر حال شما با خواهر این خانوم ارتباط داشتین..

برای اینکه راحت تر موضوع رو بفهمید خودتون بذارید جای ایشون

شما 2 تا برادرید.برادر شما خواستگار خانومی رفته که زمانی با شما دوست بوده...عکس رد و بدل کردید و ...چه حسی بهتون دست میده؟

فکر نمیکنید خواهر کوچیک بعدها به خواهر بزرگ بگه و روی زندگیتون تاثیر منفی بذاره؟

و کلا دید همسرتونو به شما خراب کنه؟

شماره خواهر کوچیک رو از کی گرفتید/؟
یعنی شماره ایشون در اختیار کسان دیگری بوده؟

نه اونجور که فکر میکنید ول نبوده از دوستم گرفتم(گفت تا حالا ندیده فقط خوشتیپه به کسی پا نداده منم از رو کنجکاوی بهش اس دادم بقیه ماجرا را گفتم) بعدا که بهم اعتماد کرد شماره اصلیشو داد کلا اونم همین موضوع گفت من بهش گفتم این موضوع بزار همینجا دفنش کینیم چون واقعا رابطه ای نبود که ارزش بیان کردنو داشته باشه اونم گفت من نمیگم به ابجیم شما نظرتون چیه!

چه تضمینی هست که ایشون تا اخر عمر نگه به خواهرش؟!

شما این همه از خوبی دختر گفتید و ... گفتید پدرش طلبه است و .... حالا می گید من با خواهرش رفتم سینما؟!

به نظرم این ازدواج نه به صلاح شماست و نه اون دختر خانم.

=============================

پروانه خانم مساله تفاوت تحصیلات شاید در مقاطع بالاتر کمتر نمود داشته باشه، اما برای تحصیلات عمومی کمی نمودش بیشتر است.
در ضمن این دختر و آقا رضا اختلافات و مسایل زیادی دارند برای همین اکثر دوستان نظرشان منفی یا احتیاط بیشتر است.
تفاوت تحصیلات، نامزدی قبلی خانم، بزرگتر بودن خانم، خواستگاری آقا از خواهر اول و سپس خواستگاری از دومی در همان شب!!
به تازگی هم که آقا رضا می گن مدتی با خواهر کوچکتر دوست بوده اند.

با این ماجرایی که گفتم خودم خجالت میکشم در هر صورت هر چی قسمت باشه منم زیاد اصراری ندارم هر چی بادا باد

هرچه بادا باد ؟؟!!!!!!!!

شما چرا با احساسات دو نفر همزمان بازی میکنید و در نهایت به جای اینکه به فکر سر و سامان دادن به اوضاع باشید میفرمایید هرچه باداباد ؟!

منم با نظر پیدا موافقم.به خصوص بعد از ارسال آخرین پست شما...!

همه حرفا زده شد. فقط می تونیم دعا کنیم واسه این که این قضیه ختم به خیر شه و بهترین تصمیم رو بگیرید. :323:

با سلام الان که این پست میزنم تازه از خواستگاری رسمی اومدم و به خوبی و خوشی بعد حرف ها نشون کردیم چادر و حلقه گذاشتیم قرار شد تولد فاطمه زهرا عقدمون برگزار شه به این وصلت خیلی خوشبینیم در ضمن دختره متولد 66 بوده و من چند ماه ازش بزرگترم!:311:

با تشکر از تمامی عزیزان بابت مشاوره دعای خیرتون بدرقه ما کنید کوچیتون رضا:72::104: