نمایش نسخه قابل چاپ
سلام .مشکلی که من دارم اینه که شوهرم میخواد همه چی رو به من یاد بده میگه سوال پرسیدن که عیب نیست دیگه کلافم کرده.فکر میکنه هیچی بلد نیستم.بعدشم اصلا ابراز محبت نمیکنه.همش ناراحته باید کلی انرژی بذارم هر بار تا عادی شه.من دوست دارم بهم محبت کنه فقط واسه رابطه جنسی میاد طرفم اونم کم.
دوست عزیز:72:
لطفاً توضیحات کاملتری در مورد سن - نحوه آشنایی- مدت آشنایی تون
شرایط تحصیلی- خانوادگی و کاریتون بگید تا دوستان بتونند راهنمایی تون بکنند؟!
اگه تاپیکهای دیگه در این سایت رو هم که در مورد موضوع شما کم نیستند هم بخونید
اطلاعات زیادی بدست می آورید.
موفق باشید:72:
من 20 وشوهرم 31 سالشه.ازدواجمون سنتی بود.1 سال عقد و 6 ماهه عروسی کردیم.من دانشجو بودم و شوهرم دانشجو فوق لیسانسه.دوره یک ماهه نامزدی و عقد شیفته ی من بود.اما انگار براش عادی شدم.دیگه طرفم نمیاد از ناراحتیم ناراحت نمیشه.
سلام دوست عزیز
بله.با توجه به 11 سال اختلاف سنی همسرتون فکر میکنه شما بزرگ نشدی و هنوز بچه هستی...
البته دوست عزیز باید ببینی رفتارهای شما هم چگونه بوده..ایای طوری بوده که ایشون اینجور برداشت کنند یا نه/؟
شما با رفنارهای سنجیده باید به همسرت نشون بدی که خیلی چیز ها رو هم بلدی.نه اینکه بخوای کلامی بهش بگی من خیلی چیزا رو بلدم
بله.همه از محبت خوششون میاد اما باید ببینید کاری کردی که اون کمتر سمتت میاد یا نه/؟
چرا روابط زناشویی اونم بعد از 6 ماه کم باید باشه؟!
میشه بگی سر چه مسائلی بیشتر میگه شما خیلی چیزا رو بلد نیستی ؟
اگر این سوالات ریشه یابی بشه دلیل محبت کم همسرت هم پیدا میشه
به سوالام جواب بده لطفا
مرسی مریم جون.مثلا از خواهرش دوربین گرفته بود خواستم سه پایشو باز کنم شکست گفت اگه من بازش میکردم نمیشکست کاش میدادیش من.این کاش کاش کاش........ منو خفه کرده دیگه.حق ناراحت شدنم ندارم چون میشم غیرمنطقی.شوهر من مغروره شایدماین دلیلش نباشه.نمیدونم.روابط جنسی ما خیلی کم شده.شبا زود میخوابه.سر خیلی از مسایل.یه مساله ای که داره تبدیلبه مشکل میشه اینه که من مانتویی بودم وقتی اومدن خواستگارییم ازم چادر خواستن من روش خیلی فکر کردم...قبول کردم اما وقتی نامزد بودیم بهش گفتم شاید یه روزی خسته بشم گفت الان حرف زدنش خوب نیست اون موقع روش فکر میکنیم. چند ماهه با موافقتخودش مانتویی شدمیه مانتویی که مانتو گشاد میپوشم و بلد یه تار از موهام بیرون نیست اما هر چند وقت یه بار ازم ایراد میگیره امشب بهم میگه پوشش تو از نظردین 100 درصد مشکل داره:324:ازش عصبانیم
سلام ساره جان
خوب برای اینکه همسرت دیدیش تغییر کنه شما هم باید به قول خودمون آتو کمتر دستش بدی..کاری رو که نمیتونی انجام بدی و فکر میکنی ممکنه خراب بشه انجام نده.
کارهایی رو که درش مهارت داری زیادتر انجام بده( کارهایی که رشد و بلوغ فکری شما رو نشون بده)
از روابط زناشویی راضی هست؟یا خواسته خاصی نداره؟از لحاظ پوشش و ارایش به خودت میرسی؟
دوست عزیزم این خیلی از مسائلی رو که عنوان کردی کمی بیشتر باز کن تا بهتر بفهیمیم چی به چیه
خوب ببین موردی که مطرح کردی مقصر صد در صد شمایی...و همسرت حق داره ناراحت باشه.
اون از روز اول خواسته اش رو به شما گفت و شما هم پذیرفتی...شاید اگر نمیپذیرفتی این ازدواج سر نمیگرفت
ادم وقتی قولی میده دیگه نباید زیر اون قول بزنه.به خصوص در این موارد.
یه مثال برات میزنم...
فرض کن همسرت مثلا خدایی نکرده مشروب میخورد..اما شما موقع خواستگاری بهش میگفتی این کار رو نکن.اونم قبول میکرد.اما بعد از نامزدی میگفت ممکنه من سختم بشه و دوباره اینکاررو بکینم.
بعد از ازدواج هم دوباره میرفت مشروب میخورد.
شما چه حالی بهت دست میداد؟واقعا فکر نمیکردی فریبت داده و یه قول پوشالی بهت داده؟
حالا هم که ازدواج کرده بودی و دستت از همه جا کوتاه.
ببین عزیزم این میشه زمینه ساز مسائل دیگه و ناراحتی های دیگه
مردها معمولا اگر از چیزی ناراحت بشن ممکنه گریبان چیزهای دیگر رو بگیرن و به قولی بهانه جویی کنن.
شاید همسرت به ظاهر موافقت کرده اما از درون آشفته هستش و مطمئن باش اگر مانتویی بودن شما براش پذیرشش راحت بود ازتون هیچ وقت نمیخواست چادری بشی...
شما الان اگر بلندترین مانتو وگشاد ترین رو تنت کنی باز هم همسرت حق داره ناراحت بشه چون خلف وعده کردی...
مثالهای دیگه اگر هست بگو تا یکی یکی باهم بررسی کنیم
میدونم مریم جون.اما من زمان نامزدی بهش گفتم شاید بعدا نتونم فکر نکنی خواسستم سرت کلاه بذارم.میدونم اشتباه کردم.به خدا دیگه تحمل نداشتم.من هم از خواسته اون موقعم که درس خوندن بود گذشتم بهخاطر اون.احساس میکننم از روابط جنسیش راضی نیست با اینکه میگه راضیم.من خیلی معمولی و ساده ام معمولا ارایش نمیکنم.
از نظر پوشش هم کاملا راحت و معمولی هستم
سلام ساره جان،خواهر گلم
موضوع تاپیکتون رو خوندم و خواستم نظری بدم.درسته آگاهی زیادی درمورد شما و همسرتون ندارم ولی هرکسی رگ خوابی داره شما باید ارتباط کلامی خوبی باهاشون برقرار کنی.دلیل رفتاراشون رو ازش بپرسین.بخودتون برسین.خودتون رو براش آراسته کنین.هرچیزی که میدونین خوشحالش میکنه براش انجام بدین.برای روحیه خودت هم راز و نیاز کن با خدا،درد و دل کن با خدا.نماز بخون قرآن بخون بزار آرامش بگیری تا بتونی به همسرت هم آرامش بدی .
البته از دیدگاه شوهرتون احتمالا این طور نیست که "به خدا دیگه تحمل نداشتم"! و یه برنامه ی از پیش طراحی شده س این رفتارتون. منظورتون از نامزدی همون عقده دیگه؟
---
به نظرم ایشون آزرده س.
پیشنهادم اینه که به تعهداتتون پایبند باشین و اعتماد سازی کنین.
ساره جان دقت کن
ایشون زمان خواستگاری خواستن شما چادری باشی اما شما زمان نامزدی گفتی شاید نتونم !
زندگی یعنی گذشت.وقتی وارد دنیای متاهلین میشی یعنی وارد دنیای گذشت میشی...
به خاطر خیلی چیزا باید گذشت کنی.اما نه اینکه بشه چماقی تو سر همسرت
گذشتی که کردی رو برای رضای خدا و رضای همسرت کردی و مطمن باش خیرش رو هم در این دنیا و اون دنیا میبینی..
دوست عزیزم به نکته خیلی مهم و در عین حال خطرناکی اشاره کردی...
باور کن اگر خواهرم بودی به خاطر این بی توجهیت تنبیه بدی میکردم تورو....
ساده میگردی؟
تو خونه؟
برای شوهرت ارایش نمیکنی؟
کافیه فقط یه نگاه به بعضی خانوما و دخترای تو کوچه و خیابون بندازی...
ببینی که چطور 7 قلم که چه عرض کنم 60 قلم ارایش میکنن و میان بیرون...
همسرت جوونه..بیشتر هواش رو داشته باش....
از ارایشت در منزل چیزی کم نذار.شوهرت نیاز داره که شما رو همیشه زیبا و ارایش کرده ببینه.
تا رغبتش به شما و مشائل زناشویی بیشتر بشه.
باشد ارایش کنی...3 ماه یکبار رنگ موهاتو عوض کنی...لباسهایی که دوست داره و جذبش میکنه بپوشی...
منظورت رو از معمولی و راحت نفهمیدم!؟
اما اینو بدون تنها تو در ایجاد کشش همسرت به سمت خودت موثری و اگر ازت دوری میکنه بازهم خودت درش نقش داشتی و داری...
توجه کن که مردها از طریق چشم جذب میشن
سعی کن دوباره اعتمادش رو بدست بیاری...با دوباره چادر سر کردن
بهش بگو به خاطر خوشحالی تو هر کاری میکنم
این مسئله ارایش هم مثل یه [color=#FF0000]زنگ خطر میمونه.
نمیدونم چی کار کنم که بیشتر بهش توجه کنی....
ولی تا وقتی همسرت از روابطش با شما راضی نباشه نمیتونه هم به شما ابراز محبت کنه
اره تو خونه.یعنی یه تی شرت و شلوار راحت میپوشم.واسه رابطه ام لباس خاصی نمیپوشم.مریم جان برام خیلی خیلی سخته چادر.وگرنه ازش دریغ نمیکردم
ساره جان اینجا نمیشه خیلی از حرفها رو زد اما باید بدونی لزومی نداره برای رابطه لباس خاصی بپوشی...
همیشه سعی کن لباسهای زیبا و جذاب برای همسرت بپوشی...
تیشرت و شلوار هم شد لباس جلوی همسری؟!
همسرت روی حرف شما حساب کرده..وقتی قبول کردی دیگه تمومه و باید هرچقدر هم سخت باشه بپذیری...
کمی دقت کن عزیزم موفق باشی
ساره جان تو وقتی واسه همسرت ارایش نمیکنی لباس های جذاب نمیپوشی با خواسته هاش کنار نمیای زیر قولت میزنی توقع داری بهت محبت کنه؟؟؟؟
عزیزم مرد با چشماش جذب میشه خوب یه سوال اگه تو تویه خونه واسه ی همسرت به خودت نرسی ارایش نکنی لباس های جذاب نپوشی همسرت اینا رو باید کجا ببینه؟اگه زندگیتو دوس داری و دوس داری همسرت به سمتت کشیده بشه و نگاهش سمت اشخاص های دیگه نره به خودت برس .یه بار که میره سرکار وقتی میخواد برگرده تویکم ارایش کن لباستو عوض کن وقتی اومد قشنگ متوجه عوض شدن برخوردش میشی:43: