-
تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
سلام.
من تمام نوشته هاتونو راجع به این موضوع خوندم.
من پسری هستم 25 ساله-با خانومی که 37 سالشه آشنا شدم.ایشون یه بار هم ازدواج نا موفق داشته.با هم از هر لحاظ تفاهم داریم.حتی به این نتیجه هم رسیدیم که شرایطمون استثنائی هست. همه چی رو بین خودمون حل کردیم. اما بزرگترین مشکل خانواده من هست که عمرا راضی به این ازدواج نخواهند شد.
من نمیخوام که به من بگید ول کن و...
به من راهی نشون بدید تا بتونم خانوادمو متقاعد کنم.
خواهش می کنم به دادم برسید
-
RE: تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
شرایط اقتصادیتون؟شغل خودت و پدرت؟شرایط مالی خانم؟
-
RE: تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
اگر شما اومدید راه حل بگیرید دیگه چرا شرط گذاشتید که نگیم ول کن !
اگه شما اعتقاد داشتید کارشناسان مفید هستند شرط نمی زاشتید !
اینجا فکر نکنم کسی کمک تو این جور موارد بکنه ، بله اگه یه رابطه از نظر بقیه درست باشه چندین راه حل به شما پیشنهاد می شه
ولی اینکه شرط کنید ! اصلا !
-
RE: تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
هر دوتامون شاغلیم.
خانومی که گفتم اوضاع مالیش از من بهترم هست.
ولی واقعا بحث این حرف ها نیست الان.
الان موضوع اصلی اینه که چه جوری خانوادمو متقاعد کنم؟
داود جان گیر افتادم باور کن.
من یه بار موضوع رو توی خونه مطرح کردم خونه جهنم شد.تا جایی که همه چی رو تموم کردیم.الانم که دارم این موضوع رو می نویسم هم خانوم رو متقاعد کردم که هیچ چی نباید بین من و اوون باقی بمونه و هم خانواده رو متقاعد کردم که همه چی تموم شده. اما مشکل اصلی من اینه که خودم رو نمی تونم راضی کنم.
من مطمئنم که باهاش زندگی خوبی خواهم داشت.و توی این راه هم حاضرم همه از خود گذشتگی ها رو انجام بدم.
این خانومم با این که 11 سال از من بزرگتره اما خیلی جوون مونده از لحاظ ظاهری.
ای کاش یه راهی بود.ای کاش بیونید کمکم کنید.
-
RE: تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
طبق چیزی که از همدردی یاد گرفتم:
25-37 ( مشکلی ندارید )
35-47 ( یه خورده انگار داره خانم پیر میشه)
45-57 (شما آنچنان جذاب هستید که نگاه هر دختری رو می دزدید ولی خانم انگار نیاز به عصا داره )
55-67 ( شما سرحالید و خانمتون پیر زن هستند)
65-77 ( رابطه شما با این رابطه چیه؟)
فکر کنید رفتید توی مغازه :
مغازه دار به خانم شما:
مادر برای پسرتون این پیرهن رو بگیرید !
خانم شما نمی تونه کاری کنه چون مغازه دار حق داره.
فرض رو بگیریم که شما وضع مالی بسیار خوبی دارید :
به دلیل سن بالای خانم سریعا فردای عروسی باید خانم باردار بشند چون داره سنشون بالا میره که رفته. یعنی شما دیگه فرصت عاشقانه های زندگی 2 تایی رو ندارید و بعدا حسرت میخورید.
اگه اینا مشکلی نیست شما مردانه برید و دفاع کنید از انتخابتون و به خدا توکل کنید.
نکته:این نظر کارشناسی نبوده و صرفا نظر شخصی است
-
RE: تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
حتی همه اینا رو هم قبول می کنم.
اما مشکل من مادرم هست که مخالف قطعی این ماجرا هست.
شما برای این مشکل من راه حل ارائه بدید.
البته من به مادر حق میدم.اما با کدوم جمله جادویی میشه مامان رو راضی کرد؟
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست عزیز شما احیانا کاری کردید که مجبور به این ازدواج هستید؟(واضح تر نمی تونم بگم )
اولا باید بدونید این مورد شما ازدواج یک پسر 37 ساله با دختر 25 ساله نیست که بگیم عرف هست و .... نخیر مورد شما خارج از عرف ترین حالت ازدواج هست و مادر شما در ذهنش یک عروس جوان و زیبا رو در نظر گرفته ولی شما با یک خانم مطلقه 11 سال بزرگتر قصد ازدواج دارید !
به نظرتون این معنیش این نیست که تمام آرزوهای یک مادر نقش برآب شده؟
احیانا ته توی دلتون نگاهی به اموال خانم ندارید؟(معذرت میخوام بابت این سوال)
نکته:این نظر کارشناسی نبوده و صرفا نظر شخصی است
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
مجید عزیز
نه کار خاصی کردم که مجبور باشم و نه اوون خانوم اوونقدر اموال داره که بشه چشم به اموالش دوخت.
اگه ته دلم رو بخواهی بدونی یه ترحمی توی دلم بهش دارم اما این باعث نمی شه که به خاطرش این کار رو بکنم.
اما من واسه اینکه علاقه بینمون بیشتر نشه همش دارم ازشوری می کنم ظاهرا.اما واقعا ته دلم اینطوری نیست.
مطمئنم اگه توی یه جزیره دور افتاده بودم که از خانواده ام دور بودم باهاش ازدواج می کردم.اما باید با حقیقت زندگی کنیم.من یه خانواده دارم که به قول شما بهترین ها رو برای من میخوان و از نظر اوونا این اوون چیزی نیست که میخوان.
من چطوری به مامانم بگم که مامان من با این خوشبخت میشم؟؟
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست عزیز وقتی شما اقرار به یک ذره ترجم می کنید یعنی یک دنیا ترحم.
دوست عزیز چرا جواب منو نمیدید:
شما چطوری میخواهید با یک پیرزن زندگی کنید؟
الان رو نمی گم.20 سال دیگه رو میگم. زندگی 2-3-4-5 سال نیست.
اول بزارید به ما و خودتون ثابت بشه این ازدواج نتیجه اش چیه مطمئنا راهکارهایی میشه پیدا کرد
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
20 سال دیگه من خودمم همچین جوون نیستم. منم 45-46 سالمه.
در ضمن وقتی من گفتم یه ذره ترحم مطمئنم که یه ذره هست. چون سعی کردم خیلی توی خودم ضعیفش کنم.
مجید جان!
الان که من دارم باهات صحبت می کنم همه چی تموم شده.یعنی من هم به طرف گفتم که ما به درد هم نمی خوریم واسه ازدواج(البته هنوز با هم بخاطر یه سری مسایل کاری در ارتباطیم که این ارتباط رو اسمش رو میشه دوستی هم گذاشت. ولی کاملا کنترلش می کنم که شعله ور نشه) و هم به خونواده این اطمینان رو دادم که همه چی تموم شده.
اما نمی تونم دل خودم رو راضی کنم.
اصلا به فرض اینکه توی دل من ترحم به این خانوم هم زیاد باشه.خلاصه حسی هست که توی دلم هست.
شما به من راهکار ارائه بده. بگو چیکار کنم؟
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست عزیز مرد در 40 سالگی اوج پختگیش هست و جذاب ولی زن زیبایش رو از دست میده و رو به پیری میره.
شما مرد 45 ساله رو با زن 45 ساله مقایسه کن زمین تا آسمون فرق داره.
به هر حال مطمئن باشید این ازدواج پشتوانه های محکمی میخواد که شما نداری یکیش مادرتون که به حق راضی نیستند.
وقتی میگید ترحم رو ضعیف کردید یعنی بزرگ بوده و بعد از طی شدن دوران عاشقی اولیه دوباره امکان شعله ور شدنش هست.
اگر فرض ترحم رو بگیریم دارید یعنی شما دارید به اون خانم خیانت می کنید
نکته:این نظر کارشناسی نبوده و صرفا نظر شخصی است
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
چون احساس شما دوست داشتن نیست عشق نیست.واای به روزی که دیگه ترحمی در کار نباشه واویلا میشه.
این رو هم بدونید مطمئن باشید سختی جدایی برای شما و اون نهایتا 2-3 ماه هست و باید بکشید.
بگذارید 3 ماه زجر بکشه ولی اسیر زندگی نشه که با ترحم شروع میشه
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
اخه همش داره زیاد میشه.
چطوری رابطمو باهاش کم کنم بدون اینکه حتی یه ذره ناراحت شه. و این فکر رو بکنه که من چون لابد ازش بهتر بودم کنار کشیدم.من نمی تونم تحمل کنم که اوون این فکر رو راجع به من کنه.
اخه ما یه جورایی با هم باید از نظر کاری در ارتباط باشیم و این همش باعث می شه ما دوباره به هم نزدیک شیم.
فرق عشق با ترحم چیه؟
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست عزیز شما باز دارید اشتباه میرید.
شما میخواهید برای اون نقش یه آرزوی از دست رفته رو بازی کنید.
دوست عزیز نکنید این کار رو.
خیلی راحت برید و بهش بگید مشکل ما اینه.مشکلات خودتون رو بگید بزارید بفهمه که این ازدواج عاقبت خوبی نداره به احتمال زیاد.
رابطه به هم بخوره چی میشه؟
اگه واقعا اون خانم براتون مهمه در صورت امکان تغییر شغل بدید.اگر نمیشه تغییر جا بدید و برید به یه سمت دیگه.
اگه کاری کنید که اون فکر کنه چون شما خودتون رو پایین تر از اون میدونید دارید کنار میکشید از خودگذشتگیش شروع به کار می کنه.
خیلی منطقی برید و حرفها رو بزنید.بگید که خود شما توانایی این زندگی سخت رو ندارید.
نکته: این نظر کارشناسی نبوده و صرفا نظر سخصی است
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
همه این حرف ها زده شده.
اتفاقا اوون هم قبول داره.
من مشکلم الان دل خودم هست که نمی تونم خودمو راضی کنم.
راستش نمی دونم این چیزی که توی دل منه عشقه یا ترحم اما هر چی هست نمی تونم فکرشو نکنم.امروز جمعه از صبح تاحالا فقط نیم ساعت به فکرش نبودم.تمام روز رو توی فکرش بودم.
هی به خودم میگم بهش فکر نکن.اما خود بخود دوباره میاد تو ذهنم
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست عزیز جاذبه بین مرد و زن رو خدا گذاشته توی وجود انسان. شما به یه قندون 10 روز با محبت نگاه کن و حرف بزن توی دلت احساسی به وجود میاد چه برسه به یک زن که خدا این جاذبه رو گذاشته.
به شما قول میدم اگر تحت نظر یک مشاور یا نه حتی تنها پروسه اتمام این رابطه رو شروع کنید نهایتا 1-2 ماه دیگه به این روزهاتون میخندید.
بله سخته. گریه می کنید ، از کارتون شاید بیفتید برای مدتی. عصبی میشید. به هر حال شما یک کاری کردید که به نظر اشتباه میاد و باید تاوان بدید.
بزرگیتون رو به خانواده و همگان نشون بدید. به خودتون فرصت بدید.
برگردید به قبل به زمانیکه این خانم نبودند آیا دختر !!!! نه زن که در زهن داشتید همچین ویژگی هایی داشت؟
دوست عزیز احساس شما عشق نیست.حداقل میتونم بگم عشق خالص نیست.
تا حالا فکر کردید اگر بچه دار بشید و اگر بچه شما ازتون بپرسه بابا چرا مامان اینقدر از شما پیره چی باید بهش بگید؟؟؟
نکته: این نظر کارشناسی نبوده و صرفا نظر سخصی است
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
شرایط اقتصادیتون؟شغل خودت و پدرت؟شرایط مالی خانم؟
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست محترم
شما هر انتخابی که داشته باشید قطعا باید بهای انتخاب خودتان را نیز پرداخت کنید .
حال یا این انتخاب را به بهای واقعی می خرید یا بهای تجربه ی شما برایتان گران تمام می شود و حکم هزینه پیدا می کند .
کسی نمی تواند به شما بگوید این کار را بکنید یا نکنید . شما باید به خودتان و انگیزه هایتان و خواستها و تمایلاتتان نگاه کنید . ببینید چه به دست می آورید و چه از دست می دهید و نسبت به این تجربه حاضرید چه بهایی پرداخت کنید .
همه ی اینها را مکتوب کنید و بنویسید و بررسی کنید .
ضمن اینکه شما می خواهید این وسط نه مادر ناراحت شود و به خواست شما تن در دهد و هم این خانم ناراحت نشود . این که نشد ! هر کس باید به سهم خود بهایی که باید را بپردازد .
اما از دید من زمانی که شما فرق بین عشق و ترحم را نمی دانید هنوز وقت ازدواجتان نیست چه با این خانم و چه به خانم دیگر .
بهتر است به خودتان فرصت مطالعه و شناخت و آگاهی بدهید . سپس برای چنین مسئله ی مهمی تصمیم بگیرید . ضمن اینکه این خانم بی تجربه نیست و مطمئن باشید خیلی بهتر از شما با این مسئله کنار می آید . شما نگران ایشان نباشید .
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست گرامی،
این ازدواج به احتمال خیلی زیاد اشتباه است و تنها بازنده این بازی شما نیستید. برای اون خانم هم اشتباه بزرگی است. شما شوهر مناسبی براش نیستید. بیخود از روی دلسوزی کاری را نکنید که فردا یک دردسر و مشکل جدید برای اون خانم درست کنید.
شاید الان افسرده است دنبال کسی می گرده که باهاش حرف بزنه، از تنهایی درش بیاره، شاید کسی را لازم داره که نیازهای مادیش را برآورده کنه، شاید ... و شما دارید این کارها را می کنید. اما هیچکدوم از این ها برای شوهر مناسب بودن کافی نیست. شما شوهر مناسب اون خانم نیستید حتی اگر خودش الان متوجه نباشه.
شما در سی سالگی به راحتی می تونید با یک دختر 4- 23 ساله ازدواج کنید. این خانم در اون زمان 41 ساله است. یعنی در حد مادر اون دختر. در حد مادر زنی که می تونه همسر شما باشه.
مشکل شما 11 سال نیست. چون حتی اگر همسن هم بودید باز جای تامل داشت. بهتر هست که خانم چند سالی از آقا کوچکتر باشند. پس مشکل شما 11+ چند سال است. منظورم این است که این خانم 16-15 سال از سن خانم مناسب برای شما بزرگتر هستند.
اگه واقعا دلتون می سوزه بکشید کنار و یک کاری نکنید که این خانم برای بار دوم مطلقه بشن.
-
RE: تو رو خدا کمک کنید-11 سال تفاوت سنی
mollaali گرامی
به تالار همدردی خوش آمدی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط mollaali
الان موضوع اصلی اینه که چه جوری خانوادمو متقاعد کنم؟
در این زمینه متأسفانه ما نمیتوانیم به شما کمکی کنیم . چون از نظر کارشناسی و روانشناختی ، این رابطه و قصد ازدواج اشتباه و از روی احساسات است و عقلایی نیست . و طبیعی هست که وقتی چنین نظری داریم در جهت خواست شما ، یعنی راهنمایی برای متقاعد کردن خانواده شما نمیتوانیم کاری کنیم . در واقع ما هم موافق این ازدواج نیستیم
اول راهکار متقاعد کردن ما را پیدا کنید تا بعد ما به شما راهکار متقاعد کردن خانوادتون را بدهیم :311:( جهت مزاح بود )
.
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
بذارید از ته دل اونچه رو که تو دلمه بهتون بگم.
من بعضی موقع ها فکر می کنم که این خانوم دیگه آخرین فرصت هاش رو داره.دلم می خواد کمکش کنم.این همون حس ترحمی هست که میگم.
اما از طرف دیگه با عقلم به همه حرف هایی که تاحالا شما نوشتید فکر کردم.به همشون بلا استثنا.
بعضی موقع ها به این فکر کردم که اگه بشه بریم از ایران بیرون و توی یه کشور دیگه که این چیزا نسبتا قابل قبول تره شاید بهتر باشه.اما مگه من می تونم از خانوادم دست بکشم.من اگه حتی برم کره ماه هم باز هم مادرم،مادرم هست.
آنی عزیز،این تجربه رو از من قبول کن که وقتی تحت فشار شدید عاطفی هستی همه چیزت به هم می ریزه.
آره من بعضی موقع ها نمی دونم توی این موضوع الان این عشقه یا ترحم.
کمکم کنید . واقعا دارم به حرفاتون فکر می کنم. خواهشا منو تنها نذارید.
فرشته مهربان
چرا شما میگید که عقلایی نیست. من با این که ادم عاطفی هستم اما انقدر با خودم کلنجار رفتم و تا اوونجایی که تونستم احساس رو کنار گذاشتم و با عقل هم فکر کردم.
من میدونم که:
1- اگه خانواده راضی نشه تا آخر عمر همش اینو توی سر من می کوبن که با بزرگتر از خودت ازدواج کردی(پس باید بتونم راضیشون کنم.)
2-توی سنین بالاتر اوون شکسته میشه و من میانسال هستم.(اما واقعا از نظر قیافه الان خیلی خوبه)
3-فرصت چندانی برای بچه دار شدن نیست.
4-ممکنه از دور و اطراف و فک و فامیل یه حرفهایی که دوست ندارم بشنوم.
و...
اما دلم نمی یاد.
فرشته مهربان...
میخوام ازت که خودتو بذاری جای مامان من.به عنوان مامان چه سوالایی از من داری؟
پیدا...
خواهشا دقیق جوابمو بده
فردا توی زندگی چه مشکلی بین من و اوون قراره ایجاد بشه؟چرا من نمیتونم برای اوون مناسب باشم یا بر عکس اوون برای من.
چرا ممکنه که یه بار دیگه طعم طلاق رو بچشه؟
اینو بازم میگم:
الان من و اوون فقط 2 تا همکاریم و قرار شده که همه چیرو تموم کنیم و این کارو کردیم.خونواده رو هم قانع کردم که همه چی تموم شده.مشکل الان خودمم.خودمو چطور راضی کنم؟خواهشا صرفا عقلانی راهنمایی نکنید.من احساسم رو چیکار کنم؟
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست عزیز
به نظر من بچه ها همه چی رو گفتن.حالا دیگه خودتون باید شجاعت تصمیم گرفتن رو داشته باشید.
برای اینکه آسوده ازش جدا شید به این فکر کنید که با ازدواج با اون ضربه ی بزرگتری بهش خواهید زد تا اینکه ازش جدا بشید . شما نباید جای اون خانوم فکر کنید . یه خانوم 37 ساله برای چی با یه ازدواج ناموفق به ته خط رسیده باشه؟؟؟ این ها طرز تفکر درستی نیست . بذارید خودش روی پای خودش بایسته و عاقلانه برای زندگیش تصمیم بگیره . پس فرصت زندگی بهتر رو ازش نگیرید تا فرد مناسب خودش رو پیدا کنه.
یکی از اهداف مهم ازدواج رسیدن به آرامش روحی در کنار فرد دیگری هست که قراره باقی عمر رو همراهیمون کنه. با این اوصافی که شما دارید می گید از همین الانش این همه دغدغه هست و ...
فشار عاطفی ،حس وحشتناکیه اما وحشتناکتر از اون ، اینه که تحت این فشار عاطفی تصمیم اشتباهی گرفته شه که بقیه عمر خودتون و دیگری رو تباه کنه.
پس قوی باشید و زیر این فشار تسلیم نشید. برای اون خانوم هم طلب خیر بکنید و بذارید راهش رو پیدا کنه.
امیدوارم بتونید قدرت گرفتن تصمیم درست رو به دست بیارید : )
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
شما یه بازه زمانی مثلا 4 یا 5 ماه یا بیشتر رو تعیین کن.و تو این مدت به واقع ازش دوری کن.
از تکنیک توقف فکر هم استفاده کن.
بعد اون مدت اگه همه این کارا رو انجام دادی اگه باز فکر کردی که هنوز اون زن همسر ایده الته برو سراغش.
از طرف دیگه با کمک مشاور شخصیت خودت رو مرور کن...از نظر این که ایا شخصیتت به گونه ای هست که به زنهای سن بالاتر از خودت (حالت مادر گونه) تمایل داری؟
یا بودن با زنهایی با سنین بالا نقاط ضعفی مثل عدم قاطعیت،توانایی کم و... در وجود تو پنهان میکنه و...
بازم میگم با کمک مشاور
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
ایشون فقط 11 سال از شما بزرگتر نیستند . فاصله سنی منطقی باید 6 سال پسر بزرگتر باشد این 6 سال را هم به 11 اضافه کنید و همنطور در ازای هر سال تجربه زندگی مشترک ، حداقل 6 ماه را به سن ایشون اضافه کنید .
هم شما و هم ایشون احساساتی دارید عمل می کنید .
به نظر می رسد احتمالاً به دلیل اینکه ایشون یک بار قبلاًازدواج کرده ، محدودیتی در روابط خود نداشته و لذا به هم وابسته شده اید ؟ آیا چنین است ؟ اگر اینطور است که باید بگویم که بسیار نسنجیده دارید عمل می کنید .
ضمناً شما گستره دیدتون بسیار محدود است و درحد دیدن یک خانم بیچاره تنها که شما می توانید سوپر من زندگیش باشید است ، چنین نیست برادر ، دیدتون را وسیعتر کنید .
.
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
از نظر من
فعلا تمرکز روی فاصله سنیو بزار کنار(هر چند خیلی مهمه)
بقیه معیارهاتو کاملا منطقی بسنج
و ببین چقدر به هم نزدیکید
سن یکی از معیارهای ازدواج ازدواج معیارهای زیاد و مهمتری داره
اعتقادات
اخلاق
فرهنگ
دید به زندگی
شخصیت
کار و درآمد
تحصیل(مثلا موقعیت شما تو این مورد سوای از بقیه موارد مثل اینه که یه زن دکتری بخواد با یه مرد نه دیپلم بلکه سیکل ازدواج کنه حتی اگه انقدر از مرده مطمئن باشه و همه چیزشون ردیف باشه و ازدواج ایده آل باشه باز هم معلومه که توبیخ میشه از طرف همه و شاید خیلیها مخالفت کنن باید طرفشو 100 درصد قبول داشته باشه تا توی زندگی تاثیر نذاره)
و خیلی معیارهای دیگه
در ضمن خانواده هیچ وقت بد بچشونو نمیخوان
و شاید اولش مخالف باشن
اما خوشبختی تو رو میخوان
موفق باشی (خیلی خوبه که تا اینجا تونیست عاقلانه رفتار کنی و توجه کن که احساسات نتیجه زحماتتو بر باد نده)
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
به جز سن
از همه لحاظ ها به هم کاملا نزدیک هستیم.
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرشته مهربان
ایشون فقط 11 سال از شما بزرگتر نیستند . فاصله سنی منطقی باید 6 سال پسر بزرگتر باشد این 6 سال را هم به 11 اضافه کنید و همنطور در ازای هر سال تجربه زندگی مشترک ، حداقل 6 ماه را به سن ایشون اضافه کنید .
هم شما و هم ایشون احساساتی دارید عمل می کنید .
به نظر می رسد احتمالاً به دلیل اینکه ایشون یک بار قبلاًازدواج کرده ، محدودیتی در روابط خود نداشته و لذا به هم وابسته شده اید ؟ آیا چنین است ؟ اگر اینطور است که باید بگویم که بسیار نسنجیده دارید عمل می کنید .
ضمناً شما گستره دیدتون بسیار محدود است و درحد دیدن یک خانم بیچاره تنها که شما می توانید سوپر من زندگیش باشید است ، چنین نیست برادر ، دیدتون را وسیعتر کنید .
.
این فاصله سنی را فقط تقویمی نبین
روحی ، شخصیتی ، فیزیولوژی و .... ببین ، همه جانبه نگاه کن .
در هر صورت از ما گفتن و از شما نشنیدن ، برو محکم تو روی خانوادت بایست ، با اونها در بیافت ، و بگو همینی که من میگم و به شما هم ربطی نداره و قاطع راه خودت را برو .
راه دیگه ای برای متقاعد کردن خانوادت نیست . البته اگر من جای خانوادت باشم تمام تبعات را برایت روشن کرده و بهت می گفتم و سپس تصمیم را به خودت واگذار کرده با سپردن تمام مسئولیتها به خودت و در مقابل اصرار غیر منطقی شما اجازه میدهم بری تا سرت به سنگ بخوره . و فقط دعا می کردم که ان شاء الله زندگیت دوام داشته باشه و واقعاً جزء استثناها بشوی . والا این شرایط اغلب به ناکجا کشیده شده . و ما بنا به تجربیات متعددی که در این اجتماع دیده ایم می گوییم که این ره به ترکستان ختم است .
موفق باشی .
.
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
برادرعزیز،
اگه این ماجرا تمام شده، بهتره که اجازه بدین ما هم دیگه در این زمینه بحث نکنیم. چرا که خودتون بعدها به جواب سوالهاتون خواهید رسید. کمی سن و تجربه تون که بیشتر بشه متوجه خواهید شد چرا همه می گن نه.
:72: یکی از مهمترین نیازهایی که همسران باید برای هم تامین کنند، نیاز جنسی است. این خانم با توجه به سابقه ازدواج و شرایط سنی شون به شکل خوبی می تونند پاسخگوی نیاز یک جوان 25 ساله باشند. مخصوصا اگر این امکان به راحتی فراهم نشه و کمیابی و هیجانش باعث لذت بیشتر بشه. اما
یک زن 47 ساله و یک پسر 35 ساله چطور؟ نیاز جنسی برطرف نشده شما در اون زمان عامل بروز خیلی از مشکلات خواهد شد.
:72: شما فرصت کمی برای بچه دار شدن ندارید. اشتباه متوجه شدید. شما اصلا فرصتی برای بچه دار شدن ندارید. مگر با پذیرش ریسک بسیار زیادش. بارداری بعد از 35 سال هم برای مادر خطرناک است و هم احتمال معلولیت جنین بالاست. و هر چه از 35 دور بشیم این خطر بیشتر می شود.
:72: وقتی این خانم 15 سالش بوده، شما 3 ساله بودید. آیا یک دختر 15 ساله و یک پسربچه 3 ساله می تونن دوستهای خوبی باشند؟ نیازهای عاطفی هم را رفع کنند؟ همدیگه رو درک کنند؟ بازیهاشون هم سطحه؟ سرگرمیهاشون یکجوره؟
:72: مادر شما چند سالشونه؟ ( برای این مثال ازتون عذر می خوام، فقط می خوام که موضوع و آینده را بهتر تصور کنید). تصور کنید که پدرتون 12 سال از سن کنونی مادرتون جوان تر بود. می تونید مشکلاتش را ببینید؟
:72: یک زن 50 ساله می تونه پا به پای یک مرد 38 ساله کوه بره؟ سینما بره؟ قدم بزنه و ... پوکی استخوان و زانو درد و قلب ضعیفش کمکش می کنه که همپای یک مرد جوون باشه؟ حتی برای یک رقص ساده.
این خانم به چه دلیلی از همسر قبلیشون جدا شدند؟ چه مدت با ایشون بودند؟ در چه سنی جدا شدند؟
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
اگه واقعا دوسش داری
همه معیارهاتو سنجیدی
و دیدی مشکل فقط سنه
به نظر شخصی من(نه روانشناسی) مشکلی نیست
میتونی با احترام در مقابل خانوادت پا فشاری کنی
که دخترو ببینن و آشنا شن بعد نظرشونو بگن
حتما حتما رو نظرات خانواده فکر کن و باشون صحبت کن و بسنج
بعد خودت درست تصمیم بگیر
اما تو نمیتونی از سر دلسوزی با کسی ازدواج کنی معیارهاتو دسته بندی کن و بنویس (بدون فکر راجع به اون خانوم) بعد نمره بده و تصمیم بگیر...
به خودت اون خانوم و آینده و بچه هات کمک کن به هر حال تو مسئول زندگی هستی
از بزگترین مشکلا تو زندگی که زن بزرگتره (حتی دو سال) سلطه طلبی زنه و تصمیم گیری برای مرد که خیلی وقتا موجب زده شدن مرد از خونه میشه چون روحیه مرد سلطه طلبه و ناسازگاری ایجاد میشه
بازم میگم سن یکی از معیارهاس
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست عزیز
مشکلت اینه که با احساست چه کار کنی؟ شرایطت از من که بدتر نیست:
من الان 18 ساله که عاشق فردی هستم. 4سال اول تمام سعیمو کردم که این پسر که همسن من هم بود با من ارتباط برقرار کنه ولی از اونجایی که آدم مومنی بود حاضر نبود با دختری دوست بشه. فکرکن!! 4 سال دنبالش بودم! بعد از 4 سال پیغام و التماس و اصرار من بالاخره جوابمو داد و گفت که به هیچ وجه حاضر به دوستی با هیچ دختری نیست و گفت که برم دنبال زندگیم و فراموشش کنم. اون موقع من فکر میکردم دیگه امکان نداره بتونم کمرمو راست کنم چون همه امیدم از دست رفت و فهمیدم هرگز به دستش نخواهم آورد.
الان 18 سال از زمانی که عاشقش شدم میگذره و 14 ساله که نه دیدمش و نه ازش خبری دارم. ولی جالبه بدونی اندازه همون روز اول عاشقشم و همیییشه توی فکرشم و واسش میمیرم :43:. با اینکه 14 ساله که ندیدمش! چون میدونم که منو هیچ وقت نخواهد پذیرفت دیگه مزاحمش نشدم و راحتش گذاشتم. :72:
برادرم میخوام اینو بگم که با این عشق راسخی که من بهش دارم و با اینکه فکر میکردم دیگه هیچ وقت نمیتونم رنگ خوشی رو توی زندگی ببینم، ولی اینطور نشد.
من الان دارم زندگیمو میکنم و آدم خیلی موفقی هم هستم :227:. با اینکه بار یه عشق 18 ساله رو دوشمه و با اینکه تنها آرزوم اینه که قبل از اینکه بمیرم بتونم یک بار دیگه، فقط یک بار دیگه ببینمش. :316:
بنابراین عبرت بگیر دوست من! :305:
اگه ازش جدا بشی، ته ته ته ماجرای تو میشه مثل من که سالها عاشقش بمونی و نتونی فراموشش کنی. ولی همونطور که من با اینکه به شدت عاشقشم ولی دارم زندگی عادیمو میکنم، مطمئن باش تو هم بدتر از من نخواهی شد. مطمئن باش
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
مهسا اعتدال جان،
این آقا خودش به اندازه کافی احساساتی هست، شما داری بدترش هم می کنی؟
18 سال عاشقی کدومه؟؟
مگر اینکه خودت به زور بخواهی یادش را برای خودت نگه داری و به خودت تلقین کنی. وگرنه خیلی زود و راحت تمام می شه. سال دیگه این موقع ها یادت هم نمی آد.
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
واقعا پیدا راست میگه دیگه دوره این حرفها و عشق و عاشقی گذشته بابا. :D
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
نقل قول:
الان که من دارم باهات صحبت می کنم همه چی تموم شده.یعنی من هم به طرف گفتم که ما به درد هم نمی خوریم واسه ازدواج(البته هنوز با هم بخاطر یه سری مسایل کاری در ارتباطیم که این ارتباط رو اسمش رو میشه دوستی هم گذاشت. ولی کاملا کنترلش می کنم که شعله ور نشه) و هم به خونواده این اطمینان رو دادم که همه چی تموم شده.
اما نمی تونم دل خودم رو راضی کنم.
بذار از تجربه ی خودم بگم ..
بیش از 3 ماه پیش دختر مورد علاقم بعد از 6 سال که بین خانواده هامون حرف و حدیث ازدواج ما بود با پسر دیگه ای ازدواج کرد .شرایط من کاملا با تو متفاوت بود .هم سنمون هم خانواده هامون و هم دوتامون کاملا راضی بودیم .مادر من بر خلاف مادر تو آرزوش این بود که اون دختر عروسش بشه .همین حسو مادر اون هم داشت و اصلا اولین بار این پیشنهادو مادر اون داد .ولی خیلی راحت گذاشت و رفت بدون اینکه به گذشته فکر کنه.
اوایل فقط کارم شده بود قدم زدن و اشک ریختن .به هیچی نمیتونستم فکر کنم .سر کار میرفتم بعد نیم ساعت میزدم بیرون.همین عذابم میداد که چرا نمیتونم فکرش رو از ذهنم پاک کنم .شده بودم مثل بچه ها .فکر میکردم دیگه هیچ دختری پیدا نمیشه که بتونم بهش علاقه مند بشم .
ولی...
.
.
الان ...
نمیگم به کل از یادم رفته .ولی به جراءت میگم شاید 10-12 روز یه بار بیاد توی ذهنم .الان خودمم بخوام دیگه نمیتونم بهش فکر کنم و براش اشک بریزم . پستها و رفتارهای اون روزهام که فکر میکنم و پستهام رو میخونم خجالت میکشم .:303:
بعد از جدایی مطمئنا بهت سخت میگذره .ممکنه چند ماه طول بکشه ولی قطعا از یادت میره و اوضاعت عادی میشه . گذشت زمان خیلی راحت همه چیز رو حل میکنه . صبور باش و برای فراموش کردنش به خودت فرصت بده .
موفق باشی.:72:
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
بچه ها برام دعا کنید...
چجوری رابطمو یواش یواش باهاش کم کنم؟
تلفن-چت و همه چی براهه
چطوری که اصلا احساس دلخوری نکنه؟
چرا خدا با من این کارو کرده؟
من که اهل هیچ چیزی نبودم.خدا فقط خودش می دونه
بچه ها تنهام نذارین کمکم کنین.تند تند راهنماییم کنین خواهشا
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
آقای مولایی عزیز،
ما دعا می کنیم ولی وقتی شما کمک نکنی که دعای ما به جایی نمی رسه.
ما هی دعا کنیم، شما هی چت کنید ...
آخه چت نکردن که آسونه. کامپیوترت را روشن نکن. بشین کتاب بخون. تلویزیون ببین.
روشن کردی، آنلاین نشو. برو سایتهای دیگه.
آنلاین شدی، بگو کار دارم. دارم با خواهرم، دوستم و ... صحبت می کنم.
البته به جای این کارهای دست و پا شکسته و موش گربه بازیها، به نظرم بهتره یکبار قاطع باهاشون حرف بزنید و بگید که جلوی اشتباه را هر جا بگیرید بهتر از ادامه آن است.
شما زوج مناسب هم نیستید و ادامه این رابطه برای هر دوتون بیهوده است و مشکل آفرین. در ضمن فرصتهای آتی و محدود اون خانم هم ازشون گرفته می شه.
یکبار مرد و مردونه حرفت را بزن و تمام.
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
دوست عزیز هرچی تو زندگی آدم پیش بیاد یه حکمتی داره
اگر قرار بود برای همه همه چیز طبق یه الگو پیش بیاد و همه چی خوب باشه دیگه چه زندگی میشه
این فراز ونشیبا و نتایجی که ما از اشتباهاتمون می گیریم یه درسه زندگیه که راه درستو از بین بی نهایت راهی که توی این دنیای بزرگ وجود داره پیدا کنیم
ولی دوست خوبم بیش از این موضوع رو کش ندین مگه نگفتین که من نظر خانواده رو بهش گفتم و همه چی بین ما تمومه
پس چت و تلفن واسه چیه
این کار شما یه کار غلطه و اگر ادامش بدی تبعاتش برات سخته و غیر قابل جبران همین طور برای اون خانم پس زود تمومش کن
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
:305:
ببخشید آقای مولایی که رک دارم حرف میزنم ...
ولی این حسی که داری دقیقا حس ترحمه نه عشق ... میخوایی ناجی این خانم باشی که قبلا یکبار تجربه تلخ تلاق رو چشیده و احیانا از خیانت ها و بد رفتاری هایی که شوهر قبلش به خانم انجام داده کلی حرف و حدیث شندی الان میخوایی یه جوری حس زندگی عاشقانه رو هر چند کوتاه براش محیا کنی ... ولی دوست خوبم ای راهی که میرین کاملا اشتباهه !
از این طرف شما میخوایین برا مادرتون ثابت کنین که "مامان این ماستی که میبینی رنگش سیاهه، سفید میزنه ها ولی رنگش سیاهه" یه تصمیم کاملا اشتباه رو میخوایی برا خانوادت توجیه کنی! هر چی باشه اونا چند تا پیراهن از من و دوستان بیشتر پاره کردن! و مخصوصا خصوصیات اخلاقی و رفتاری تو رو بهتر از هر کسی میدونن.
شما هنوز 25 سالتونه عجله ای هم برا ازدواج نداشته باشین. منظورم اینه که برا ازدواج متعارف هم هنوز سنتون کمه ! و حتی اگه مورد خوبی هم برا ازدواج برات پیش اومد حتما از خانواده مشاوره بگیر ولی تصمیم آخر رو خودت بگیر.
.
در رابطه با این خانم هم نمیخواد شما منجی باشی . شاید این خانم خلا های عاطفی داره میخواد به طریقی این خلا رو با تو بودن پر کنه (حتی مدت زمان کوتاه) ولی بهت پیشنهاد میکنم به ازدواج با این خان اصلا فکرش رو هم نکن.
من خودم 29 سالمه و مجرد هستم. پیشنهاد هایی زیر رو میتونم برات بدم که شاید یکم برا شما عجیب و برای اعضای انجمن (خانمها)یکم زننده باشه ولی پیشنهاده :
ایشالله موفق باشی.
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پیدا
مهسا اعتدال جان،
این آقا خودش به اندازه کافی احساساتی هست، شما داری بدترش هم می کنی؟
18 سال عاشقی کدومه؟؟
مگر اینکه خودت به زور بخواهی یادش را برای خودت نگه داری و به خودت تلقین کنی. وگرنه خیلی زود و راحت تمام می شه. سال دیگه این موقع ها یادت هم نمی آد.
دوست عزیز
اولا که من خواستم با مطرح کردن قضیه خودم به این آقا کمک کنم. خواستم بفهمه که حتی اگه در بدترین حالت هم مثل من بشه هیچ اتفاق خاصی نمیفته.
دوم اینکه من اصلا توقع نداشتم که توی این تالار کسی اینجوری آدمو مسخره کنه. خیلی ناراحت شدم که گفتید 18 سال عاشقی کدومه. مگه من علافم که بیام اینجا دری وری و دروغ بنویسم. من فقط خواستم کمک کنم.
برداشت شخصیتون هم واسه خودتون نگه دارید.[
-
RE: خانم 11 سال بزرگتر با یک بار سابقه ازدواج
منم دارم دیوونه میشم :302: دانشجو هستم 20سالمه چند وقته که عاشق یکی شدم که اونم منو دوست داره:72: اوایل رابطمون خیلی خوب بود ولی چند وقتی هست که دوستاش دارن عقد میکنن و میرن اونم میخواد عقد کنه البته نه بامن چون من شرایط ازدواجو ندارم هنوز تازه 20سالمه و فقط کار دانشجوویی میکنم وض خونوادم خوبه اونم فقط 6ماه ازم بزرگتره.حالا میخواد عقد کنه با کسی که شرایطش مطلوبه و واسه همین ازم جدا شده میگه قلبم با تویه اما عقلم میگه اون و میدونم خوشبختم می کنه.بچه ها خیلی دوستش دارم میگین چیکار کنم؟:302::302::302: