همسرم اندام خاصی می طلبد میترسم ظاهرم یه مشکل جدی بشه...

سلام دوستان یه مشکلی برام پیش اومده که فکرنکنم هیچکی بتونه بهم کمک کنه
شوهرم از ظاهرم یه ایراد گنده گرفت
من از لحاظ صورت همه به هم میگن خوبم شوهرمم میگه از صورتم خیلی راضیه
اما اندامم ودوس نداره
میدونین من قدم 164 و وزنم 61 کیلو است
قد و وزنم به هم میخورن
نه لاغرم نه چاق اندامم متعادله
اما شوهرم میگه دوست دارم تپل باشی میگه دوست دارم اندامت مثل گلابی باشه:311::302::302:
خانوما میدونن چطور میگم
یعنی دوست نداره شکم و پهلو داشته باشم ولی پایین تنم ....
ولی من دقیقا برعکس این موضوعم:302: یعنی وقتی چاق میشم فقط فقط از بالا تنه چاق میشم
دریغ از یه مثقال که پایین تنه رشد کنه
واااااااااااااااااااااااا اااای نمیدونم آخه من خودمم بکشم که شکل گلابی نمیشم
دیدم خانوم هایی که اون شکلن ولی اونا ذاتا این شکلا
تورو خدا بگین چی کار کنم شما راهی میدونید برای این موضوع

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راستی خدایی نکرده مشکلی نداره که من همچین موضوعی رو اینجا بیان کردم:163::163:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

ولی تو رو خدا کمک کنید چه کنم...................
همش وقتی باهمیم سعی میکنم لباس های گشادبپوشم
تو رابطه ج ن س ی مون موذبم
دیگه دوست ندارم تنها کنار هم باشیم

چندوقته ازدواج کردید؟چند وقته که این در خواستو از شما داره؟قبل از ازدواج م به این علاقش اشاره کرده بود؟

به هر حال خودتم که گفتی نمی تونی مطابق سلیقه شوهرت بشی.

من 2 تا چیز به نظرم رسید نه 3 تا...
یکی اینکه از لباس ها یعنی مدی های خاص دامن و شلوار که پف دارن و پایین تنه رو خوش حالت میکنه استفاده کن
دوم حتما پیش 1 مربی خانم برو که باهات تمرین های ورزش رو کار کنه که پایین تنت ییعنی استخوان های لگن درشت تر بشن.تا جایی که من میدونم شنا حرکت هایی داره که ران ها رو قوی و بزرگ تر میکنه باید تخصصل کار کنی همین طور دوچرخه سواری و اسب سواری
راه 3 اگر 1 زایمان داشته باشی احتمالا مشکلت تا یه حدی حل بشه:227:

سلام

فکر کنم شوهرتون قبل ازدواج اگه مطابق سلیقشون نبودید نباید ادامه میداد

حساسیت به خرج ندید تا فکرتون مشغول نشه

گاهی از بعضی مشکلات آدم متعجب میشه

کاش قبل از ازدواج دو طرف توجهی هم به سلیقشون کنن

در هر حال موفق باشید

ممنونم دوستان که جوابمو دادین
باید بگم من عقدم هنوز ازدواج نکردیم
یعنی شرایط بچه دار شدن هم طبیعتا نداریم
هر چقدر هم که لباس های پف دار بپوشم بازم ما تو خلوت...............
قبلا می گفت از اندامت راضی ام ولی خودم میدونستم که از اون شکل اندام خوشش میاد
ولی حالا دیگه بی رو در وایسی گفت
خیلی دوس دارم مطابق میلش باشم
یه چند وقتی هم رفتم بدنسازی ولی فایده ای نداشت که نداشت
درمونده ام ...............................
:316::316::316::316::316::316::316:

baharann عزیز

لطفاً یک عنوان مناسب برای تاپیکتون در ارسال بعدی قرار دهید تا جایگزین شود ، این عنوان کلی و نامشخص است .

دوستان عزیز

راهنمایی ندهید تا عنوان تاپیک اصلاح شود .

سلام فرشته مهربان عزیز وقتی دیدم شما برام جواب گذاشتید خیلی خیلی خوش حال شدم
ولی وقتی متن و خوندم کمی ضد حال خوردم.......
نام جدید تاپیک، میترسم ظاهرم یه مشکل جدی بشه
فرشته مهربان امیدوارم وقتی عنوان تاپیکم عوض شد مجددا اسم شما رو ببینم که برام جواب گذاشتین

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نام جدید تاپیک : میترسم ظاهرم یه مشکل جدی بشه...

فرشته مهربان پس چرا اسمم و عوض نمیکنید
هیچکی بهم کمک نمیکنه.......؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!

:54: :302: :54: :302:

:302: :54: :302:

.... :316: :316:

...... :302:

آروم باش بهار جان
یه مدیر میاد عوض میکنه (شاید الان آنلاین نباشن)

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

راجع به مشکلت
ببین چقدر برات مهمه و همسرت چقدر براش مهمه
اگه انقدر نگرانت کرده
حتما حتما روش تمرکز کن و به راحتی میتونی جسمتو تغیر بدی خیلی راحت تر از تغییر رفتار و روحه
حالا من نمیدونم از نظر روانشناسی درسته اونی بشیم که شوهرون میخواد یا نه
اما از نظر دینی و اخلاقی که خوبه

چند راه داره 1. ورزش بدنسازی که به طور مداوم و با تغذیه مناسب و پیش مربی خوب بری و تمرینات و هر روز انجام بدی تو کمتر از 6 ماه نتیجه میگیری

2. میتونی اگه هزینش برات مهم نیست و همسرات خیلی دوس داره از پروتز استفاده کنی که اونم تو کمتر از یک ماه و پیش یه جراح پلاستیک میتونی خوبش کنی

اما اگه میخوای جسمت همین طوری بمونه و همسراتم این بهانش و چیزای دیگه براش مهمتره
ببین چی میخواد و کجای زندگی گیره که داره اینو بهونه میکنه چون اگه از اول با جسمت مشکل داشت همون اول میگفت نه الان بعد یه مدت شاید از سکس راضی نیست یا محبت یا خونه یا رسیدن به خودت ... اگه منشا بهونه گیری و پیدا نکنی و بعد مثلا تو جسمت این تغییریو که اون میخواد بدی بعد یه مدت به یه چیز دیگه گیر میده

و از همه مهمتر رو اعتماد به نفس خودت کار کن برای هر تغییری اول باید اونی که هستیم و دوست داشته باشیم بعد تلاش کنیم اونی که میخوایم بشیم

Fa moعزیزم ممنون که جوابمو دادی دیگه داشتم نا امید می شدم
برای خودم که خیلی مهمه چون دوست دام هر چیزی که همسرم میخاد در من ببینه اگه من یه کمبودی داشته باشم و اون هم اون چیز رو دوست داشته باشه میترسم باعث بشه افراد دیگه که این خصوصیات رو دارن نظر همسرمو به خودشون جلب کنن و همین منو میترسونه
برای ورزش من حدود دوسال ایروبیک کار کردم و یه چند ماه آخر هم رفتم بدنسازی اما خیلی خیلی کم تاثیر داشت ولی خب بازم بی تاثیر نبود
برای عمل جراحی باید بگم خیلی خیلی میترسم میدونم که کار سازه اما جرات نمیکنم برم زیر تیغ جراحی اونم جراحی زیبایی که اینقد دیدیم که چه خطراتی داره
نمیدونم.......
شما آدرس دکتر خوب برای جراحی رو دارین
اگه میشه لطف کنید بهم بگید شاید همین تصمیم و گرفتم
من ساکن اصفهانم دکتر خوب اینجا سراغ دارید

سلام
بهاران جان مگه همسرت از اول شما رو ندیده بود
شاید اصلا همسرت هر روز یه چیزی در مورد شما بخواد
یه روز مثلا بگه من زن چشم درشت دارم
و یا من می خوام پوستت سفید باشه
آیا همه اینها رو باید براورده کرد؟!!!!!!
آیا همسر شما باید به خاطر نداشته های شما به راه بد کشیده بشه؟!!!!!!!!!

نقل قول:

---

شما آدرس دکتر خوب برای جراحی رو دارین
اگه میشه لطف کنید بهم بگید شاید همین تصمیم و گرفتم
من ساکن اصفهانم دکتر خوب اینجا سراغ دارید

---

سلام.
جراحي!!!؟؟ خواهر عزيز اين ديگه چجور تصميمي هست!!؟ ميدونيد چه كار خطرناكيه !؟ تازه گيريم كه عمل با موفقيت هم انجام بشه ولي بازم آقا به دلش نشينه و بگه من فلانجور دوست داشتم بشه!اونوقت چي!؟

اگه شما مثلا به بيني شوهرتون ايراد بگيريد و بگيد كه برو درستش كن و عمل كن ،آيا او اين كار رو انجام ميده!؟ آيا عصباني نميشه!؟ آيا پرخاش نميكنه!؟ يه خورده اعتماد به نفست رو زياد كن!

نميدونم شما چند سالته ولي با بالا رفتن سن خانم ها خودبه خود افزايش وزن هم رخ ميده!
جالبه ،يكي گفته بود حامله شدن مشكل شما رو حل ميكنه!آره،شايد تا حدي درست باشه! ولي هدف از حامله شدن به دنيا آوردن يه فرزند هست،نه رسيدن به فرم بدني دلخواه شوهر محترم!! اين يعني قرباني كردن يه آدم بيگناه! پس مراقب باشيد بعد از ازدواج سريع دنبال بچه دار شدن نباشيد(صرفا واسه افزايش وزن!)

اينكه يه مرد به زنش بگه دلم ميخواد اندامت فلان جور باشه چيز بد و عجيبي نيست ولي اينكه به صراحت بگه من اندامت رو دوست ندارم، اونم توي دوران عقد ... يعني يه جاي كار ميلنگه!

تازه چاق شدن بيش از حد و افزايش توده هاي چربي بدن هزار و يك مشكل ديگه رو براتون به همراه خواهد داشت! مشكلات قلبي،گرفتگي رگها، بيماري هاي كبد،كاهش توانايي در انجام كارهاي روزمره،...پس به جاي افزايش توده هاي چربي بايد حجم عضلات اون ناحيه مورد نظر رو زياد كنيد.

به نظر من بهترين و سالمترين راه ورزش هست.
1. ابتدا بايد تا ميتونيد بدويد.توي باشگاه روي تردميل،تا همه چربي هاي اطراف بدنتون ،خصوصا ناحيه شكم آب بشه،اصلا نگران كاهش وزن و لاغر شدن در اين دوره نباشيد.هر روز بايد حركات دراز نشست و فيله كمر رو انجام بديد.حركت " مس گري" رو هم حتما زياد انجام بديد.
2.بعد بايد شروع به تقويت و حجم دادن به عضلات پايين تنه بكنيد.بهترين حركت"اسكات" هست! تمام حركات مربوط به عضلات سريني و ماهيچه هاي ران رو بايد مرتب انجام بديد
3.تغذيه خوب داشته باشيد.برنج و سيب زميني و ماكاروني رو كم كنيد،چون فقط باعث افزايش چربي شكمتون ميشه.مثلا فيله مرغ با نون...گوشت و سويا و حبوبات بيشتر مصرف كنيد(مواد پروتييني)
4.از اول با يك مربي خوب و كاربلد بدنسازي مشورت كنيد و زير نظر اون تمرين كنيد

انشااله كه نتيجه دلخواهتون رو بگيريد..ولي بازم ميگم،اعتماد به نفستون رو زياد كنيد، و در روابط خودتون و شوهرتون دقت كنيد و ببينيد كه نكنه مشكل از جاي ديگه باشه و اندام و هيكل فقط بهانه!:72:

ممنون مهرداد و اقلیما عزیز
اتفاقا من هم چند بار به بینیش ایراد گرفتم البته اولای عقدمون بود
الان نزدیک دوساله که عقدیم
من 21 سالمه
وقتی برای بینی بهش گفتم یه کم تو فکر رفت ولی بعدش به راحتی گفت نه من اصلا بینیمو دست کاری نمیکنم
این آخرا هم چون داریم نزدیک به عروسیمون میشیم خیلی ازش خواستم که بره باشگاه و سعی کنه هیکلش رو ماهیچه ای کنه
آخه از اون موقع که عقد کردیم یه کم اضافه وزن پیدا کرده باورتون نمیشه تا الان هزار بار بهش گفتم برو باشگاه ولی هر وقت که بعد از ظهر ها زنگ میزنم بهش میبینم خوابه گاهی اوقات فقط به خاطر دل من میره دوچرخه سواری که اونم زیاد رو اندامش تاثیری نداشته
خلاصه تا الان منم چندین بار به خاطر ظاهرش بهش ایراد گرفتم ولی اون هیچ اقدامی انجام نمیده
ولی خب بازم من میگم اون مرده و براش مهم نیست که چطور باشه
ولی ما خانوما....................
چقدر بد بختیم ما خاوما..................:302:
.......................................
................
فکر نکنم بهانه جویی باشه آخه مشکلی بینمون نیست
من سعی کردم تمام خواسته هاشو از لحاظ عاطفی و ج ن س ی بر آورده کنم
خیلی میترسم
واقعا مردا چقدر متنوع طلبا
میترسم نکنه بعد از عروسی چیز های جدید تری از من درخواست کنه و من هم از بر آورده کردن اون ها عاجز باشم
به نظرتون نسبت به خواسته هاش بی تفاوت باشم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baharann

ممنون مهرداد و اقلیما عزیز
اتفاقا من هم چند بار به بینیش ایراد گرفتم البته اولای عقدمون بود
الان نزدیک دوساله که عقدیم
من 21 سالمه
وقتی برای بینی بهش گفتم یه کم تو فکر رفت ولی بعدش به راحتی گفت نه من اصلا بینیمو دست کاری نمیکنم
این آخرا هم چون داریم نزدیک به عروسیمون میشیم خیلی ازش خواستم که بره باشگاه و سعی کنه هیکلش رو ماهیچه ای کنه
آخه از اون موقع که عقد کردیم یه کم اضافه وزن پیدا کرده باورتون نمیشه تا الان هزار بار بهش گفتم برو باشگاه ولی هر وقت که بعد از ظهر ها زنگ میزنم بهش میبینم خوابه گاهی اوقات فقط به خاطر دل من میره دوچرخه سواری که اونم زیاد رو اندامش تاثیری نداشته
خلاصه تا الان منم چندین بار به خاطر ظاهرش بهش ایراد گرفتم ولی اون هیچ اقدامی انجام نمیده
ولی خب بازم من میگم اون مرده و براش مهم نیست که چطور باشه
ولی ما خانوما....................
چقدر بد بختیم ما خاوما..................:302:
حالا به نظرتون اصلا به روی خودم نیارم یا نه بازم تلاشمو بکنم
ا

---

وای بهاران عزیز شاید با توجه به این حرفی که زدی همسرت چون تو انقدر بش گیر دادی داره بت گیر میده ؟؟؟

عزیزم اول همه مواردو بسنج ببین بهانه نباشه گیر دادنش گفتم اگه بهانه باشه بعدا یه چیز دیگه رو بهانه میکنه

دوم ورزش ایروبیک با بدنسازی کامل فرق داره اگه ایروبیک کار کردی بدنت کاملا آمادگی عضله سازیو داره مخصوصا پایین تنه زیر نظر مربی خوب و با تغذیه مناسب راحت جواب میگیری

پروتزم انقدر پیچیده نیس یه بیهوشیو یه جراحی سادس!!! من خودم دکتر خوب سراغ ندارم اما تو گوگل میتونی سرچ کنی و انجمن هایی هست که سوالتو بپرسی حتما جواب میگیری

اما بازم میگم اول ببین بهانه نباشه و همسرت واقعا بخواد و با توجه به اینکه اون راضی به خواسته های تو نمیشه کمی بیشتر فکر کن و دقت کن دووم ورزش در آخر اگه خیلی بحرانی شد پرتز و عمل زیبایی :72::72:

رو اعتماد به نفست کار کن ....
در ضمن یادت باشه ترس جاذب منفیه از هر چی بترسی جذبش میکنی پس رها کن تفکرات منفی رو

میدونم که از همون اولا اون شکل اندام و دوست داشت ولی بهم نمیگفت
ولی وقتی دید که من خواسته هامو بهش میگم اونم تصمیم گرفت که بگه
دوست ندارم جوری باشم که منو تحمل کنه
پس سعی خودم و میکنم
من حتما حتما به صورت جدی باشگاه و ادامه میدم
ممنونم دوستان عزیز که راهنماییم کردین فقط تو دو راهی مونده بودم خیلی حالا فکرم آزاد تر شده
راستی یه چیزی من واقعا اعتماد به نفسم ضعیفه
همیشه هم وقتی سر یه مسیله ای با همکارهام بحثی پیش میاد من سریع گریم میگیره
یه وقتی یه انتقادی از یه کسی میشنوم سریع خودم و می بازم تا یه مدت از خودم نا امید میشم
خیلی هم خودم و دست کم میگیرم
میتونین کمکم کنید تا بتونم اعتماد به نفسم و بالا ببرم

بهاران جان برای مشکل اعتماد به نفست باید تاپیک جدا باز کنی
و ی چیز دیگه ام بگم افرادی که ی اون حالت به اصطلاح گلابی رو دارن ..
این رو ی مشکل می دونند و سعی می کنند پایین تنه شون رو لاغر کنند
هرکسی هرچی هست فکر می کنه طور دیگه بود بهتر بود.
به نظر من اهمیت نده همسرت ی چیزی گفته ،باورزش هم تغییرات جزئی ممکنه ایجاد شه ولی به اون فرم هیچ وقت نمی رسی چون سیستم هیکلت همینه
همون طور که کسی که پایین تنه پری داره هرچی همه رژیم بگیره و ورزش کنه بازهم پایین تنه اش زیاد لاغر نمیشه و اون فرم رو حفظ می کنه.

والا ما همه مدلشودیده بودیم این چه انتظاریه .

خوب روزه خواستگاری چشماشو باز میکرد .حالا که کار از کار گذشه اومده از شما اندام ایده الشو میخواد.

مگه زن خمیره که هر مردی هرشکلی دوست داره درش بیاره. خدا شمارو اینجوری خلق کرده .

اون خانمهای که به شکل گلابی هستن. بیشترشون زانو درد کمردرد .اووووه هزارو یک درد مفاصل میگیرن.

بهاران جان،

این که خانمهای گلابی اندام مریض می شن یا بد هیکلن یا مشکل دارن یا ... راه حل مساله شما نیست. هر ایرادی که به این اندام هست یا نیست، همسر شما اون را می پسنده.

اگر الان که عقد هستید از این ایرادها بگیره، چند سال بعد ؟؟

با ورزش هم شاید بتونید کمی عضلاتتون را سفت کنید و فرم بدهید و احتمالا برجسته کنید ( ولی کلا کار سختی است چون عضله آوری در خانمها کار آسونی نیست ). برای پی بردن به صحت حرفم هم به مربی بدنسازیتون نگاه کنید. چقدر از فرم بدنش به خاطر ورزش است؟
به هر حال با ورزش نمی تونید گلابی شکل بشید. فقط می تونید تا حدودی هیکلتون را مناسب نگه دارید و البته جسم و روحتون را شاداب تر و سالم تر نگه دارید.

اگر بدنسازی را شروع کردی حتما با مربی با تجربه کار کن و خییییییلی دقت کن که با وزنه های سنگین و ... به ستون فقراتت آسیب نرسونی.

شاید بد نباشه یک مشاوره دو نفره برید و در این زمینه بی پرده صحبتهاتون را بکنید و به کمک مشاور حلش کنید.

دوست عزیز
یعنی چی؟؟؟ :300:مگه شما عروسکی؟! ببخشیدا ولی شما شوهرتونو پررو کردید.
دختر خوب، واسه خودت ارزش قائل باش و به خودت بگو من همینم که هستم.:227:
حالا اگه هیکلت عیبی داشت، یه چیزی. ولی وقتی متناسبی خیلی مسخره است که همچین درخواستی ازت بکنه و از اون بدتر اینکه شما به این درخواست توجه کنی و فکرتو درگیر کنی.:324:
از هیکل گلابی خوشش میاد که بیاد، تو هم از خیلی چیزا خوشت میاد. معنی نداره!:300:

دوستان به جای حمله به طرف دنبال حل شخصیت همسرشون باشید !
اینطور که یکباره شما گفتید با گفتههاتون ! مطمئن باشید یه دعوا بینشون اتفاق می افته و تک تک حرف های شما مستقیم منتقل می شه به همسرش و... !
---
بهتره با همسرتون صحبت کنید و متقاعد کنید که لذت و ... به این نیست و توضیح بدید که این هیکل زیبا تر هستید
---
البته کاملا سلیقه ایی هست ، حتی از نظر من چاق هم هستید

به نظر من مشکل اصلی شما چیز دیگه ایه. شما تصورتون در مورد زندگی زناشویی مشکل داره. بیا با هم جملاتون را مرور کنیم. جملات شما را اینجا با رنگ قرمز می نویسم تا ببینیم قضیه از چه قراریه:
.................................................. ......................................
میدونم که از همون اولا اون شکل اندام و دوست داشت ولی بهم نمیگفت. ولی وقتی دید که من خواسته هامو بهش میگم اونم تصمیم گرفت که بگه. قبلا می گفت از اندامت راضی ام ولی خودم میدونستم که از اون شکل اندام خوشش میاد ولی حالا دیگه بی رو در وایسی گفت. خلاصه تا الان منم چندین بار به خاطر ظاهرش بهش ایراد گرفتم
این یعنی این که اول خودت شروع کردی به ایراد گرفتن های غلط. به انتقادکردن های اشتباه. بعد همسرت را هم این قدر بهش سیخونک زدی تا بهت ایراد بگیره. :163: چرا این کارها را میکنی. دنبال دردسر هستید شما؟ :324: این که بخوای اونی بشی از نظر همسرت بی ایراد باشه یه رویای دوست داشتنیه اما دست نیافتنی است. شما اگر از لحاظ پایین تنه مثل جنیفر لوپز هم که بشی باز همسرت میتونه بگه که من دوست داشتم لبهات مثل آنجلینا جولی باشه :311: ببین خواهر من :305: به جای این که الکی به همسرت گیر بدی که دماغت را عمل کن و وزن کم کن و ... ببین واقعا هدف زندگی همینه و زن و شوهرهای خوشبخت همش تو باشگاه دارن وزن کم میکنند تا بشن اونی که همسرشون می خواد.
.................................................. ......................................
مشکل دوم شما وسواس شدید فکری است. این جملاتت را بررسی میکنیم:
اگه من یه کمبودی داشته باشم و اون هم اون چیز رو دوست داشته باشه میترسم باعث بشه افراد دیگه که این خصوصیات رو دارن نظر همسرمو به خودشون جلب کنن و همین منو میترسونه. خیلی میترسم. واقعا مردا چقدر متنوع طلبن. میترسم نکنه بعد از عروسی چیز های جدید تری از من درخواست کنه و من هم از بر آورده کردن اون ها عاجز باشم.
شما هنوز هیچی نشده تو ی فکرت بحران درست میکنی و دنبال اینی که از بحران نیامده جلوگیری کنی. شما ذهن منفی بافی داری که دنبال نیمه ی خالی لیوان میگردی. از این فکرها بیا بیرون. شما ظاهرت خوبه. ببین چقدر از زن های دور و برت ظاهر خیلی نامناسب تری از تو دارند اما شوهرشون هم نرفته دنبال یکی دیگه. چرا بیخود فکر میکنی که شوهرت قطر پایین تنه ات را مهم ترین معیارش میدونه. اگر شوهرت بخواد تا آخر کنارت بمونه به خاطر هزار و یک دلیل دیگه است که قطعا قطر پایین تنه توی اون معیارها نیست.
.................................................. ......................................
مشکل سوم شما اعتماد به نفس کم شماست. این جملاتت را بررسی میکنیم:
راستی یه چیزی من واقعا اعتماد به نفسم ضعیفه. همیشه هم وقتی سر یه مسیله ای با همکارهام بحثی پیش میاد من سریع گریم میگیره. یه وقتی یه انتقادی از یه کسی میشنوم سریع خودم و می بازم تا یه مدت از خودم نا امید میشم.
علت وسواس فکری شما هم همین اعتماد به نفس کم شماست.
.................................................. ......................................
پس سعی خودم و میکنم. من حتما حتما به صورت جدی باشگاه و ادامه میدم.
باشه باشگاه را ادامه بده اما هیچ وقت به اون چیزی که میخواهی نمی رسی. :305::302: به خاطر این که راه حل مسئله در اندام شما نیست. در ذهن شماست. باید فکرت را عوض کنی و بدانی که برای خوشبختی نه لازمه که همسرت دماغش را عمل کنه و نه شما گلابی بشی.

فکرت را درست کن نه اندامت را. :305:

دوست عزیز:72:

به نظر من 21 سال خیلی زوده برای ازدواج برای همین اینقدر احساسی به رفتارهای همسرت توجه می کنی.

ولی خوب حال دیگر ازدواج کرده ای و راه گریزی نیست ولی می توانی از شکاف ها و مشکلات آتی

جلوگیری کنی اگر سعی کنی و از ظواهر دوری کنی. اگر این رویه را ادامه دهی هر روز احساس ضعف بیشتری در مقابل همسرت می کنی و

بدبینی بیشتری به همسرت پیدا می کنی و او را از خودتت پرتوقع تر و ناسازگارتر لطفاً دیگر این رویه رفتاری را ادامه نده.

من چند پیشنهاد برای شما دارم امیدوارم بکار ببندی.

1- روی اعتماد به نفست کار کن و خودتت را همانطور که هستی بپذیر و همچنین همسرت را همانگونه که هست

بپذیر و در مورد ظاهر او هیچ ایرادی نگیر.

2- به طور پیوسته و مداوم درس - کار و یا حرفه ای را دنبال کن این امر استقلال تو را بیشتر و وسواست را کمتر می کند.

3- در مورد سلایق و علاقه های شخصیت در مورد مرد مورد پسندت و یا زن مورد پسند همسرت وارد هیچ جزئیات اضافی نشو.

4- اهداف بلند مدت و پایداری برای زندگی فردی و مشترکتان برنامه ریزی کن و سعی کن در آنها نظر همسرت را

بپرسی و با هم دنبال کنید نه در شکل صورت و ظاهر یکدیگر.

موفق باشی.:72:

سلام دوستان خوبم ممنونم که بهم جواب دادین
تسوکه عزیز تو منو خیلی خوب شناختی تمام حرفهات درسته همشونو قبول دارم
از اون روز تا الان خیلی حال روحیم در مورد این موضوع بهتر شده
واقعا این ایرادهایی که من گرفتم باعث شده که اونم شروع کنه
در مورد وسواس فکری باید بهتون بگم من قبلا خیلی خیلی شدید تر از الان بودم
که خدا رو شکر با کمک بچه های تالار توی تاپیک دیگه ام کمتر شد
به نظر شما منم دیگه در مورد باشگاه رفتن همسرم چیزی بهش نگم
آخه دیروز که براش زنگ زدم دوباره گفت خواب بودم و دوباره منم بهش گفتم دیگه باشگاه نمیری اونم درسشو بهونه کرد(ولی خب من منظورم این بود که به جای خواب بره باشگاه نه به جای درس خوندن)
اصلا در مورد ظاهرش دیگه بهش ایراد نگیرم

نه تنها نباید در مورد ظاهرش بهش ایراد بگیری تازه باید ازش معذرت خواهی هم بکنی که تا حالا ازش ایراد گرفتی.:305:

من به راحتی میتونم ذهن همسرت را در مورد تو بخونم.:303: مطمئنم که همسرت اگر توی ذهنش برای تو نمره ی منفی در نظر گرفته، این نمره منفی اصلا به ظاهرت ربط نداره. اون از اینکه تو یک زن ایرادگیر و نق نقو هستی ناراحته.:302: اگر قرار باشه یه روز تو رو ترک کنه که نمیکنه، به خاطر این خواهد بود که تو همش ایراد میگیری و بهش امر و نهی میکنی که هیکلت این جوریه و من اون جوری دوست دارم و ... نه به خاطر فرم بدنت.:305: شما به اشتباه داری فکر میکنی که شوهرت خیلی به این چیزها اهمیت میده. ظاهر لازمه اما نه اینقدر دیگه.

قطعا تو دلت می خواد که از نظر شوهرت یه زن خوب باشی.:43: همه ی این کارها هم به خاطر جلب نظر همسرته. هدفت خوبه اما مسیری که میری غلطه.:305: برای این هدف کلا از فکر ظاهر بیا بیرون. ظاهرت اکی است و همه قبول دارند. روی رفتارت زوم کن.:305: شوهرت مثل همه ی مردهای دیگه، زنی می خواد که تاییدش کنه. ازش تشکر کنه :104: و قبولش داشته باشه. روی اینها کار کن تا شوهرت بیشتر دلش بخواد در کنار تو بمونه. به جای ایرادگیری سعی کن از نقاط قوت همدیگر تعریف کنید تا بیشتر دلت بخواد به خاطر هم پیشرفت کنید.

رابطه ی شما وارد فاز بدی به نام انتقادکردن افتاده.:302: اگر بتوانی این رابطه را از این فاز بیرون بیاری و وارد فاز مثبت اندیشی و تعریف و تشکر و تشویق همدیگر بشید، اون وقته که موفق خواهی بود و یه رابطه ای خواهید داشت که میتونی یه عمر روش حساب باز کنی. :104:

تسوکه جان ممنونم بابت راهنمایی هات:72: ولی فکر کنم حساسیتم بی مورد نبود
دیشب نشسته بودیم پای تلوزیون داشتیم سریال نقطه سر خط و می دیدیم که یهو من گفتم خانم صمد خیلی اشتباه کرد که اجازه داد به شوهرش تا نقش شوهرو برای یه زن دیگه بازی کنه
که بحث شروع شدو گفت نه به نظر من خوب کاری کرد که قبول کرد من گفتم تو باید از یه لحاظ دیگه بسنجی و بگی خوب بود
از این لحاظ که فکر کن یه نفر بیاد و به تو پیشنهاد بده که بزار زنت نقش زن منو قبول کنه
اون موقع دوباره همین حرف و میزدی
گفت نه این قضیه ناموسیه برا آقایون اشکالی نداره ولی برا خانوما که نمیشه
و خلاصه ...
گفت اسلام به آقایون اجازه داده........... قبلا با اجازه همسر اولشون بود ولی چون داره فساد زیاد میشه و جمعیت خانومها بیشتر شده به آقایون اجازه داده که بدون اجازه همسر اولشون مجددا ازدواج کنن:161:
تازه اگه دو تا زنم بگیرن یه تعدادی دختر مجرد هم میمونه
من این حرفارو که میشنیدم داشتم سکته میکردم و اصلا به روی خودم نیاوردم که یهو حرفشو قطع کردم که این حرفا واسه ما نون و آب نمیشه پاشو بریم شام بخوریم
بحث تموم شد ولی حرفهای همسرم هنوز تو ذهن منه
تازه داشتم راجع به این موضوع بی خیال می شدم که دیشب این حرف و زد
شما بودید چه حسی بهتون دست می داد:302:

دوست عزیز:72:

من ابتدا فکر می کردم تنها شما سنتون برای ازدواج کم بوده و بچه بوده اید.

ولی با صحبتهایی که می کنی به نظر همسرتون اصلاً معنای زندگی مشترک - کانون خانواده - مسئولیت - تربیت فرزندو...

رو هنوز برای خودش مشخص نکرده و چون تصمیماتی حالا یا قدیم گرفته شده و گفته اند صحیح است آنها را صحیح و درست می داند.

انسان باید خودش قدرت تفکر و تشخیص درست و غلط یک مسئله را با تحقیق و بررسی بدست آورد نه پیروی صرف؟!

شما و او تکلیفتان باخودتان و اهداف اصلیتان در زندگی- روحیات - اخلاقیات و ...... مشخص نیست؟!؟

بنظرمن تا شرایطتان پیچیده تر نشده و در ابتدای راه هستید با یک مشاور مجرب صحبت کرده و مشاوره بگیرید.

موفق باشید.:72:

آخه به چه بهونه ای بریم ........
بگم چون این حرف و زدی باید بریم
بنظرتون این حساسیت منو بهش ثابت نمیکنه
:54:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baharann

آخه به چه بهونه ای بریم ........
بگم چون این حرف و زدی باید بریم
بنظرتون این حساسیت منو بهش ثابت نمیکنه
:54:

---

می تونید با هم کتابهایی در مورد شناخت زن و مرد- خودشناسی و... بخونید.

از سایتها و مشاور- افراد آگاه استفاده کنید.

دانش و علمتون رو در مورد خصوصیات زن و مرد- زندگی مشترک - اهداف زندگی - اخلاقیات و غیره بالا ببرید.

یا هر راه دیگری که کمک کنه بزرگ بشید و از دنیای کودکی بیرون بیایید.

من همین حرف و بهش زدم گفتم یه چیزهایی رو اسلام منعی براش قرار نداده اون گفته ها هم بیشتر برای زمان قدیم بوده
ولی بعضی چیزهایی که اسلام تایید کرده الان تو جامعه ما از لحاظ اخلاقی پسندیده نیست
که یهو گفت وااااای داری چی میگی داری دینمونو زیر سوال می بری یعنی چی مگه دستورات اسلام قدیمی میشه ......داری بعضی چیزها رو انکار میکنیا .................گناهه......
خلاصه دهن منو با اسلام بست
میگه اگه یه خانوم بخاد دوتا شوهر کنه نمیشه گناهه کبیرش حکم سه تاشون اعدامه مطلقه
ولی آقایون اینطور نیست
قربون خدا برم که چقد بین زن و مرد فرقی نذاشته.................!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

کودکی...........!!!!!!!!!!!!
شوهرم از من یازده سال بزرگتره..............:320:

برای رفع این مشکل به نظرتون چه کتابی رو من و همسرم باید بخونیم؟؟؟
مخصوصا برای همسرم چه کتابی رو معرفی میکنید؟؟؟

بهاران جان خیلی دقیق و مو شکافانه به صحبت های همسرت توجه می کنی و برای خودت تفسیر می کنی حرفاش رو
و این اصلا درست نیست!نمی دونم چرا داری از چنین بحث ها و حرفایی برای خودت مشکل درست می کنی ...
در مورد مشکل اولی که مطرح کردی،خوب تو الان سنت کمه و تجربه ای هم از مسائل زناشویی نداری و حس می کنی اگر شوهرت بهت گفت که این طوری دوست داره ،معنیش اینکه شما الان براش جذاب نیستی و اون به خانمهای دیگه توجه می کنه...
ولی چنین چیزی نیست،اون همین جوری ی حرفی زده
نمی گم الکی گفته،خوب شاید واقعا چنین چیزی رو دوست داشته خوب ،ولی شما رو هم دوست داره ....شما رو همین طور که هستید دوست داره و اینکه نظرش رو بیان می کنه نشون دهنده این نیست که با این قضیه مشکل جدی داره،خوب مردا حساسیت خانمهارو راجع به ظاهرشون درک نمی کنند و اون نمی دونه که شما از این حرفش چقدر ناراحت شدی،بدون فکر این حرف رو گفته وخواسته که شما تغییر کنی ولی اگر تغییر خاصی هم نکنی اصلا ناراحت نمیشه و این موضوع براش مشکل عمده ای نخواهد بود..
انقدر به این موضوع گیر نده باور کن شاید اون الان اصلا خودش یادش نباشه به تو چی گفته...
دیروز رفته بودم خرید ی چیز خیلی جالبی دیدم یاد شما افتادم
ی لباس زیر که از داخل ابر داشت و تو عکس هم خیلی طبیعی به نظر می اومد..می خوای ی دونه از اون ها بخر :)
حالا امتحان کن


در مورد حرفای اون روزتون هم به نظر من اصلا حرفایی نبوده که بخوای جدی بگیری و جدی بهش فکر کنی ....
خوب واقعیته دیگه خانما نمی تونند دو تا شوهر کنند!
تازه اون از این حرف شما بدش می اد و غیرتی هم میشه...دیگه سعی کن از این بحث ها راه نندازی ،

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط baharann

تسوکه جان ممنونم بابت راهنمایی هات:72: ولی فکر کنم حساسیتم بی مورد نبود
دیشب نشسته بودیم پای تلوزیون داشتیم سریال نقطه سر خط و می دیدیم که یهو من گفتم خانم صمد خیلی اشتباه کرد که اجازه داد به شوهرش تا نقش شوهرو برای یه زن دیگه بازی کنه
که بحث شروع شدو گفت نه به نظر من خوب کاری کرد که قبول کرد من گفتم تو باید از یه لحاظ دیگه بسنجی و بگی خوب بود
از این لحاظ که فکر کن یه نفر بیاد و به تو پیشنهاد بده که بزار زنت نقش زن منو قبول کنه
اون موقع دوباره همین حرف و میزدی
گفت نه این قضیه ناموسیه برا آقایون اشکالی نداره ولی برا خانوما که نمیشه
و خلاصه ...
گفت اسلام به آقایون اجازه داده........... قبلا با اجازه همسر اولشون بود ولی چون داره فساد زیاد میشه و جمعیت خانومها بیشتر شده به آقایون اجازه داده که بدون اجازه همسر اولشون مجددا ازدواج کنن:161:
تازه اگه دو تا زنم بگیرن یه تعدادی دختر مجرد هم میمونه
من این حرفارو که میشنیدم داشتم سکته میکردم و اصلا به روی خودم نیاوردم که یهو حرفشو قطع کردم که این حرفا واسه ما نون و آب نمیشه پاشو بریم شام بخوریم
بحث تموم شد ولی حرفهای همسرم هنوز تو ذهن منه
تازه داشتم راجع به این موضوع بی خیال می شدم که دیشب این حرف و زد
شما بودید چه حسی بهتون دست می داد:302:

---

عزیزم من بودم اصلا این بحث حساسیت زا از اول شروع نمی کردم. بعدم که شروع کردم انتظار بدتر از اینم داشتم. اخه دختر خوب این کارا چیه میکنی. سعی کن کمی حساسیت ها تو کم کنی. انگار همش منتظری شوهرت به خاطر عیبهایی که تو خیال خودت برای خودت ساختی بره زن بگیره. در مورد همسرت با چنین پیش زمینه فکری ای داری رفتار می کنی.

ببین شوهرم یک حرف خوبی می زنه. میگه احترام هر کس دست خودشه. اگر کسی تو چشمهات نگاه کرد و یک فحش خیلی بدی هم بهت داد اگر خودت برای خودت احترام قائل باشی جواب نمی دی و می گی با من نبود.

شما هم سعی کن خودت رو دوست داشته باشی.

دوست خوبم.
بیشتر مردا از این حرفا میزنن که "مرد حق دارخ 2تا زن بگیره" و .... ولی به نظر من که این حرفارو فقط جلوی خانوما میگن و اونم واسه اینکه حس برتری طلبیشون ارضا بشه. :311:
گلم چرا باید یه چنین حرف پیش پا افتاده ای که اکثر مردا هم میگن انقدر روی تو تاثیر بذاره؟ :46:
من کم ندیدم خانومایی که به شوهراشون میگن طبق اسلام زن بخاطر کار خونه میتونه از شوهرش حقوق بگیره یا طبق اسلام اگه زن به شوهرش پول قرض داد میتونه بهره پول رو هم از شوهرش بگیره. ولی اینا فقط حرفه واسه اثبات خودشون. کدوم زنی رو دیدی که این کارا رو بکنه.
مردی هم که بخواد این کارا رو بکنه که به دنبال توجیه شرعیش نیست و میتونه هر کاری خواست بکنه و هیچ کسم نفهمه.
پس بیخودی رو این صحبتی که بینتون رد و بدل شده کلید نکن عزیزدلم :46:

اگر روزی این اتفاق بیفته مطمئن باش ناشی از اعتماد به نفس پایین شما بوده.
خودت رو دست کم نگیر . هرکدوم از ما هرچقدر زیبا هم که باشیم همیشه از ما زیباتر وجود داره. تا وقتی خودت از اندام خودت راضی نباشی نمیتونی احساس رضایت به همسرت بدی. اعتمادی که در وجود خودت یافت نمیشه رو چجوری میتونی به همسرت منتقل کنی؟!
رو اعتماد به نفست کار کن تا بیش از پیش از زندگی لذت ببری

یه چیزی میگم دعوام نکنیدا
ببینین من قبلنا خیلی اهل طالع بینی و فال و این حرفا بودم
شوهر من متولد خرداده
توی طالع بینی خردادی ها نوشته مردای خردادی دوزنه اند من قبلا ....قبلا که میگم یعنی تو مجردیم خیلی از دوزنه بودن مردا میترسیدم
وقتی که متوجه شدم که شوهرم متولده خرداده دیگه هیچی
البته این همه ی دلیلش نیست
میدونم هرچی از این موضوع بدم بیاد و منفی بهش نگاه کنم بیشتر به سمتم میاد ولی نمیدونم چرا این فکرو خیال ها دست از سرم ور نمیداره
خسته شدم از بس تو این فکرو ترس بودم
:302::302::302::302::302:

جمله م رو دوباره تکرار میکنم:
اگر روزی این اتفاق بیفته مطمئن باش ناشی از اعتماد به نفس پایین خودت بوده و نه ماه تولد همسرت!
متاسفانه شما رو نظرات دوستان فکر نمیکنی و تنها رو حرفها و افکار غلط خودت تمرکز میکنی.

ماه منیر عزیزم این و همینجوری محض اطلاع گفتم ولی این اصلا برام مهم نبود چون بعد از عقدم کاملا عقیدم راجع به فال و طالع بینی از بین رفت
الان این جوابتونو که خوندم با اینکه قبلا مطالب و چند بار خونده بودم.....رفتم و از صفحه ی اول خط به خطشو با دقت خوندم
مثل قبلا کلی آرامش گرفتم
من یه جورایی جوابم و گرفتم .......فقط فقط میخام بدونم چطوری اعتماد به نفس خودم و بالا ببرم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون هنوز احساس میکنم توی این موضوع ضعیفم..........و خیلی از مشکلاتم هم بر سر همین موضوعه

آفرین بر شما:104:
کتاب اعتماد به نفس در 10 روز نوشته ی آقای حورایی رو خودم خوندم و بنابراین پیشنهاد میدم. کتاب در این زمینه زیاده تو اینترنت هم میتونی سرچ کنی

شما وسواس فکری داری و الکی میگردی دنبال این که توی حرفهای همسرت سر نخی از هوو پیدا کنی.:305: شاید همش کت شوهرت را چک میکنی که روی اون موی زنانه پیدا کنی و ... :311: راه کار شما اینه که فکرت را از این منفی بافی ها خلاص کنی.:305: این منفی بافی ها برات سمه و باعث میشه که اگه شوهرت هم خوب باشه تو همش بد فکر کنی و نسبت بهش سرد بشی و زندگی ات را خراب کنی. :163:

اینی هم که مردا میگن می خوام دوباره زن بگیرم و ... همش حرفه. توی یه مهمانی نشسته بودیم و مردهای جمع این را گفتند و همش میخندیدند و خانم ها میگفتند که نه، نمیشه و ... و مردها از این اذیت کردنها خوششون میاد :311: و البته وقتی میبینند که زنشون ناراحت میشه و باهاشون اخم میکنه، بیشتر کیف میکنند که آخ جون زنم منو دوست داره و ... :311: البته راه درستی نیست اما خب برخی از مردها از این راه استفاده میکنند. خیلی جای نگرانی نیست. برادرم وقتی خانمش غذای خوبی میپزه میگه: چون غذات خوب بود، فعلا سرت هوو نمیارم. :311:

اما شما خیلی اشتباه کردی که در مقابل این حرف شوهرت بحث دو شوهری را پیش کشیدی.:163: این شوخی برای مردها اصلا قابل تحمل نیست. شاید با این حرفت باعث بشی که شوهرت در مورد تو بی اعتماد بشه و با خودش فکر کنه که زن من خیلی پایبند به زندگی نیست.:163: حواست را جمع کن. بازی بازی زندگی ات را خراب نکنی. در موارد بعدی هم دیگه این بحث ها را الکی ادامه ندی بهتره.