میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
سلام
ببخشییییییییییییییییییییی یییید که طولانی مینوسم فقط میخوام اطلاعات کافی داده باشم تا قضاوت عادلانه باشه
من 21سالمه و نامزدم 27 ساله هر دو دانشجو
قبل از محرم نامزد شدیم البته فقط بین دو خونواده بود .
قبل از نامزدیمون من از این تفاوت سنی میترسیدم با اینکه از نظر روانشناسی تفاوت 3-7 مناسبه و ایشون هم همینو میگفت.
فرد پاک, مهربان ,بی نهایت توانمند در ابراز احساسات ,خیلی دوسم داره ,حامی و پشتیبانم هست,روزی 2با تماس میگرفت و در یکی از 2 تماس3 ساعت صحبت میکردیم و کلی هم اس ام اس میدادیم از صبح بخیر تا شب بخیر که شببخیرمون 2 ساعت طول میکشید,یه شب امتحان که تا صبح بیدار بودم پا به پام بیدار موند و مرتب اس میداد که خوابم نبره (چون برعکس ایشون عادت ندارم شب بیدار بمونم),خوش تیپ,خوش هیکل,ورزشکار,اهل هیچ دودی نیست,نماز شب میخونه و منم تشویق میکنه و بعضی اعمال که اسونه از مفاتیح در میاره و تو اعیاد یا شهادت ها بهم میگه اگه میتونی انجام بده ,اهل گشت و گذار هست ,کمک رسان و کاری که از دستش بر میاد میکنه و پول به دوستاش قرض بده برا عمل جراحی یا ازدواج و....هست.
اما متاسفانه
1-یک مقدار خساست داره
البته شاید فکر کنید با اینکه گفتم "اهل گشت و گذار هست "و" پول به دوستاش قرض بده برا عمل جراحی یا ازدواج " متضاد باشه اما واقعیت اینه چون برا خرید عقد که صحبت کردیم مقدار کمی پول خواست خرج کنه و عروسی سبک بگیره با اینکه سرمایه ای داره که نقد نیست -یه بارم که رفتیم بیرون بهم گفت پول خرد داری و من پول دادم که اصلا خوشم نیومد شایدم خسیس نیست نمیدونم اما میاسته و 200 تومن باقی پولش رو از راننده تاکسی پس میگیره به قول خودش حق خونوادش رو دست کسی نمیده
2-خیلی محدودم میکنه و شکاکه
مثلا با اینکه معترفه که حجابم کامله ازم چادر میخواد و حالا میگه علاقه دارم همسرم چادر بپوشه در صورتیکه از اول منو بدون چادر دید و پسندید
یا بیرون که میرم میگه ازم اجازه بگیر یا چرا با دوستت که نمیشناسم بیرونی یا اینکه چرا انتخاب واحد کردی ازم اجازه نگرفتی (در صورتیکه رشته هامون فرق داره و اول خواستم برنامم رو بچینم بعد اگه شد باهم هماهنگ کنیم که روزامون با هم باشیم )
3-نمیتونه تو ناراحتی خودشو کنترل کنه
چند بار اختلاف نظر داشتیم که جاهایی که میدید من کوتاه نمیام و از حقم دفاع میکنم و نمیتونست قانعم کنه میگفت تموم و باز یک ساعت نشده برمیگشت که من خیلی بهم برمیخورد:302: چون تقریبا یک سال و نیم برا بله گرفتن اومد و رفت
تو اخرین بار با خواهرم رفته بودم بیرون و بهش خبر دادم دارم میرم گفت بازار طلا هم سر بزن برا خرید عقد منم قبول کردم بعد که ازم خبر گرفت قیمتا رو گفتم و یه سرویس نزدیکای 5 میلیون انتخاب کرده بودم گفت گرونه ازدواج دانشجویی هست گفتم انگشترشو برنمیدارم و...
بعد زنگ زد و گفت پشیمون شدم از پیشنهادم منم که حرصم گرفته بود گفتم باشه خداحافظ بعدم اس داد و به من و خونوادم گفت مادی گرا و...
منم براش ارزوی خوشبختی کردم و گفتم خداحافظ
فرداش تا شب نه زنگ زد نه اس منم همینطور اما شب خیلی زنگ زد منم جواب ندادم چون قلبم شکسته بود و اس داد که "من به خانوادم نگفتم تو گفتی ؟"بازم ج ندادم و گوشیموخاموش کردم فردا صبحش هم کلی اس داد زنگ زد باز ج ندادم فقط یه اس دادم که"به خانوادم گفتم و دیگه بینمون هیچی نیست"
بازم اس داد و گفت به خاطر طلا زندگیمو بهم زدم در صورتیکه اون بهم زد و منم شاید حاضر نشم برگردم خیلی از خودش تعریف میکنه البته از منم تعریف میکنه اما اینکه براحتی میگه تموم و باز برمیگرده خیلی ناراحتم میکنه منم تصمیم گرفتم قاطع بگم نه اما فراموش کردنش برام سخته
سووووووووووووووووووووووال م:
2 روز دیگه تو دانشگاه میبینمش اگه اومد باهام صحبت کنه چیکار کنم چی بگم کلا تموم یا با مشاوره درست میشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟راهنماییم کنید لظفا
به نظرتون میشه با این ادم زندگی کرد؟؟؟؟؟؟؟
2 تاخواستگار دیگه هم با تحصیلات وشغل خوب دارم به اونا چی بگم ؟؟؟؟؟اخه ما مراسم نامزدی نداشتیم و برا شناخت بیشتر نامزد شدیم وکسی به جز خاله هام نمیدونن.
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
اگر برگشت بهش بگو رابطه فقط رسمی و زیر نظر خانواده ها همونطور که تا الآن بوده.ازت خواهش می کنم رابطه رو فقط
به قصد شناخت ادامه بده و از هرگونه ابراز احساسات پرهیز کن و رابطه هر روزه جز اینکه بهم وابسته تون کنه نتیجه ای نداره.
در ضمن در مورد حجابتم بگو حجاب من همین که هست هر گونه تغییریو به صلاحدید و میل خودم انجام می دم.اگر نمی تونی
با حجاب فعلیم کنار بیای دختر با حجاب مورد نظرت کم نیست.
طبق تعریفاتت من فکر می کنم شما از یه خانواده مرفه و باز هستی نامزدتم از یه خانواده مذهبی و متوسط.اگر اینطوره
به این تفاوت ها توجه کن.
پ.ن:پس گرفتن 200 تومن نشون می ده که برای پولی که در میاره زحمت می کشه.
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
سلام فرهنگ27
ممنون که لطف کردید این متن طولانی رو خوندید و جواب دادید:72:
"پ.ن:پس گرفتن 200 تومن نشون می ده که برای پولی که در میاره زحمت می کشه" بله همینطوره و ایشون پدرشون رو وقتی کوجیک بودن از دست دادن و الان با مادرشون زندگی میکنن.
وضعش خوبه اما تو دستش پول نیس و مادرش میخوان خرج کنن.اونا ساده زیستن اما ما یکمی ظاهر و ... خونمون برامون مهمه نه اینکه از بقیه ایراد بگیریم ,بلکه دوست داریم ظاهر خونمون شیک باشه و نسبتا مدرن .البته جهیزیه که با ما هست و از این لحاظ مشکلی نیست نمیدونم شایدم دارم خودم رو قانع میکنم؟؟؟؟!!!حسابی موندم چیکار کنم؟؟
اما یه خوبی دیگش اینه که تو کارای خونه هم خیلی کمکی هست ویژگی های خوبش زیاده اما این 3 مورد از معایبش هم چیزای کمی نیستن.
تا الانم رابطمون رسمی بود مهر ماه اومدن خواستگاریم .فقط تودانشگاه و روابط خانوادگی همدیگرو میبینیم
یه بارم کلاسمون زود تموم شد زنگ زد از خونوادم اجازه گرفت با هم رفتیم برا خرید عقد(اینه شمعدون و...) دیدیم
واقعیت اینه که یه جورایی دوسش دارم و ویژگی های خوبش کم نیست اما نمیدونم با معایبش چیکار کنم ؟؟؟تحمل این معایبشم برام سخته .
خونوادم فرهنگی با وضع مالی متوسط رو به بالا هستن هر وقت چیزی خواستم بخرم همزمان به فکر زیبایی بودم و قیمت البته خداییش خونوادم هیچ وقت برام قیمت تعیین نکردن و میگفتن هر چی دوست داری :43:بخر اما من این لطف و گذشتشون رو درک میکردم و چیزی که قیمت متوسط(30-50تومن) داشت برمیداشتم:310:
پدر و مادرم خیلی خوبن نمیخوان هیچی به دل بچه هاشون بمونه ما هم تا اونجا که بتونیم قدر دانشونیم:43:
هیچ انسانی تو دنیا کامل نیس منم نیستم اما عیباش چیزای کمی نیست بهم بگین من دارم بزرگ نمایی میکنم و احساسی هستم یا درست فکر میکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟کمکم کنید که از این جاده تردید بیرون بیام و به ارامش برسم
به اون 2 تای دیگه چی بگم؟؟؟بگم نه که شاید با نامزدم برا همیشه بهم زدیم انوقت موقعیت های دیگم الکی رفته
اگه بگم بیان بازم درست نیس چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
سلام دوست عزیز
هر ادمی مجموعه ای از بد و خوبی هست
و الانم شما در مرحله شناخت هستی و یه جورایی از حسن و عیبش خبر دار شدی
حالا زمان انتخاب هست
یا همین جوری که هست با همه خوبی و بدیا کامل قبولش کن و ادامه....
یا عزیز دلم اگه تحمل عیب هاشو نداری خداحافظ با ارزوی موفقیت...
میبینی الان فقط خودت باید تصمیم بگیری هیچکس نمیتونه بهت بگه ادامه بده یا قطع کن
همه چی بستگی به گنجایش تحمل خودت داره
بهتره اول تکلیفت با نامزدت مشخص کنی بعد به خواستگار دیگر فکر کنی
برات ارزوی موفقیت دارم
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
قطعا در دوره ای که هستید دوره حساسیتهاست
شما هر دو برای کامل کردن شناخت هاتون نسبت به تمامی مسائل ریزبین شده اید و حتی برای کوچکترین مشکلات بین خودتان از کاه کوه می سازید ..
عزیزم همه آدمها خوبی و بدی را با هم دارند و کسی عاری از بدی نیست ...
و شما هم فکر نکن که خواستگارهای دیگرت کاملا خوب خوب از همه لحاظ هستند..
بهتره که تکلیف خوت رو اول با خودت روشن کنی که: ادامه زندگی با ایشان یا قطع رابطه با ایشان...(البته با دلایل محکم و قاطع)
ولی با زهم می گویم فکر نکن که کسی با تمام خوبی ها پیدا می شود..
شما و نامزدت می توانید در مورد دوست داشتنهایتان با هم به تفاهم برسید نه اینکه به قصد تغییر همدیگر وارد عمل شوید ...
عزیزم بهتره که دید و ذهنت را به تمامی مسائل گسترش دهی و نسبت به مشکلات پیش آمده عکس العمل سریع نشان ندهی و سعی کنی که با آرامش صحبتهایت را بزنی و همدیگر را نسبت به مشکلات حساس نکنید...
دوران آشنایی دوران شناخت است دوران به تفاهم رسیدن و دوران حل مشکلات احتمالی ...
خدارو شکر که مشکلاتتان بزرگ نیست پس بهتره که این مسائل کوچک را با هم حل کنید و سوءتفاهم ها را بین ببرید....
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
شما 1 درصد هم احتمال ندادی ، شاید توانایی مالی سرویس 5 میلیونی رو نداره ؟
به نظرم اگه اون مشکل دم دمی مزاجیش رو حل کنی ( قهر ، آشتی ، قهر آشتی ) ، با این اخلاقی که تعریف کردی ، ارزش داره بتونی کنار بیایی با چادر !
مرد ها دوس دارن طرفشون بهشون بگه ، مثلا اگه گفتید برم بیرون تکی ! نزاشت می شه گفت شکاک ! یا موبایل چک کردن بی مورد ! این ها رو می شه گفت شکاک ، والی اینکه می خواد خودی نشون بده نمی شه گفت شکاک هست
ناراحتی آخرش هم که زیاد بوده ، شاید به خاطر این بوده انتظار داشته وضعیتش ( مالی ) درک کنید !
برای همین خیلی ناراحت شده و یه خورده بی فکر حرف زده ( فکر نکنم شما هم تا حالا اینجور عصبی نشده باشید و حرفی بزنید که بعدا پشیمون بشید )
باز باید سنگین سبک کنید ! اخلاق های خوبی که گفتید الان تو هر مردی نیست جدا ! از این طرف شکاک بود ( اگر باشه به شرطی که بالا گفتم ) هم خیلی خراب کننده رابطه و زندگی هست !
فقط عجله نکنید !
در ضمن اینکه می گید 2 تا خواستگار با شغل خوب دارم ، یعنی مادیات براتون مهم هست !
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
با تشکر از پاسخ داود.ت:
"در ضمن اینکه می گید 2 تا خواستگار با شغل خوب دارم ، یعنی مادیات براتون مهم هست ! " هیچ کس نمیتونه بگه مادیات براش مهم نیس به نظرم پول خوشبختی نمییاره اما نداشتنش حتما باعث بدبختی هست.دوست داشتن و علاقه جای خودش محترم اما عقل هم نباید کنار گذاشت به نظر من هر کسی تو ازدواجش فقط برا خودش تصمیم نمیگیره برای ایندگانش هم تصمیم میگیره من اگه تا الان با ایشون بودم به خاطر همه فضیلت های اخلاقیشون بوده و برنامه های کاری منطقی و رشته خوبی که دارن میدونم ایندشون روشنه همه اینا درست اماازدواج برای تکامل و ارامش هست که شکاکی میتونه اینو از بین ببره مثلا با دوستم رفتم خرید میگه با دوستت که من میشناسم برو در صورتیکه پدر خدا بیامرز این دوستم با پدرم دوست بودن و چند ساله که با همیم و گفتم با اظلاع خونوادم اینجام گفت از این به بعد خونوادت منم در صورتیکه ما عقد نکردیم حتی موقت.یه بار دیگه میگه نه منم با تو و دوستت میام میگم چه حرفیه ؟ دوستم اینطوری راحت نیست ,میگه من اینطوری راحتم .
میگم مگه بهم اعتماد نداری ؟میگه از چشمم بیشتر بهت اعتماد دارم اما از جامعه میترسم در صورتیکه میگفت تو از اون دخترایی که تو سربازخونه هم بری سالم از اون ور بیرون میای . تیپ بیرونم عادیه لی تو خونه و مهمونی ها نه چون دوست ندارم نگاه هر کس و ببخشیدا ناکسی بهم جلب بشه.
با تشکر از فرهنگ 27:
1-یک مقدار خساست داره
2-خیلی محدودم میکنه و شکاکه
3-نمیتونه تو ناراحتی خودشو کنترل کنه
با تشکر از چشمک:
" مشکلاتتان بزرگ نیست " مشکل بزرگ به نظر شما چیه ؟؟؟شکاکی و خساست مشکل نیست؟
از ویدا @ هم ممنونم .
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
سطح مذهبیشون در جه حده؟شما در چه حدید؟چه جور جایی می شینن؟
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
در مورد ادامه یا قطع نامزدیتون من نظری ندارم.
ولی یک سوال دارم در مورد نگرش شما.
آیا گرفتن بقیه پول تاکسی ( در شرایط نرمال ) نشانه خساست است؟
این که از شما در اولین برخوردها و بیرون رفتن ها پول خورد خواسته شاید کمی تو ذوق میزنه.
من نشونه بی توجهی میدونم. براش مهم نیست که به خوب ارگانایز کردن برنامه اهمیت بده و خیلی بی کلاس و دور از جنتلمن بودن میدونم که از من پول خورد بگیره.
اما نشانه خساست ؟؟؟
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
ستاره عزیز سلام
خوب با توجه به جزئیاتی که مطرح کردی چند نکته حاذز اهمیت است که دوستان اشارات خوبی داشته اند اما این نکات را لحاظ کن!
1- گویا شما از لحاظ فرهنگی و طرز تفکر با هم متفاوت هستید! چرا این را می گویم؟ الان برایت باز
می کنم. نه پس کردن پول خساست است و نه خواستن چادر شکاک بودن! بلکه او با این نوع
ادبیات ، تربیت و فرهنگ بزرگ شده و شما بگونه ای دیگر و همه می دانیم که اختلاف فرهنگی
بسیار در زندگی تضاد ایجاد می کند! پس به این نکته دقت کن! برای تو برخی ظواهر مهم است و
برای او نه! این در آینده ممکن است حتی سر دکور خانه برای تو و نوع خرید هایت دردسر درست
کند! اگر برایت این مسائل مهم است پس کمی دقت کن!
2- نکته بعدی که حائز اهمیت است این است که ما باید همدیگر را همان طور که هستیم
بپذیریم...او باید تیپ شما را بپذیرد و شما شیوه و مرام او را در زندگی! اینکه بخواهیم بعدا
کسی را تغییر دهیم کار درستی نیست چرا که اغلب این کار نشدنی است!
3- باید دقت کنی که برخی افراد محدود کردن همسرشان را نوعی عشق می دانند! اما
خوب این واقعا تربیت آنهاست! اگر با این نوع برخورد مشکل داری بیشتر دقت کن!
4- مخاطب شما دمدمی مزاج است و بسیار احساس محور رفتار می کند که این کمی موضوع
را خطرناک می کند چون زندگی شوخی نیست که هی بگوییم سلام و خداحافظ!
تکیه گاهی انتخاب کن که در سخت ترین روزها هم به راحتی به تو نگوید خداحافظ!
و در آخر...
ایشان آدم خوبی است اما این شعار همیشگی من بوده و هست! هر خوبی مناسب ما
نیست! بعد هم گاهی برخی معایب یا فرهنگ های متفاوت چنان مهم هستند که خوبی های
دیگران را می پوشانند!
پس خوب و با دقت تمام این نکات را لیست کن و خودت شرایط را آنالیز کن!
به فکر 2 خواستگار دیگر هم نباش! چون عجله در تصمیم به آدم اجازه شناخت درست را
نمی دهد! بعد هم شما که سنی نداری! به نظر بهتر است کمی بیشتر راجع به زندگی
مشترک و مسائل آن به شناخت بپردازی و معیارهای مورد نظر از همسر آینده ات را برای
خودت بنویسی تا بر اساس معیارهایت و با مطالعه مقالات خوب همین سایت به تصمیم درست
و آگاهانه و عاقلانه برسی
موفق و پیروز باشی
:72:
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
ستاره عزیز
با توجه به مسائلی که توضیح دادین و با در نظر گرفتن اینکه شما هم در رد کردن ایشون تردید دارید، از نظر من مراجعه به یک روانشناس با هدف مشاوره ازدواج بهترین گزینه است.حتی اگر نتیجه مشاوره به رد ایشون هم منتهی بشه در آینده خودتون را سرزنش نخواهید کرد چون از صحت تصمیمتون مطمئن خواهید بود.
امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیرین.:72:
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
سلام دوستان من تازه واردم
میشه بگین چطوری تاپیک جدید ایجاد کنم تا مشکلمو بگم شاید حرفاتون کمکم کنه
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
فرهنگ 27:
سطح مذهبی هر دو در حد انجام واجبات.راه خونه هامون دوره ,محل سکونت ما بهتره .
البته به خاطر اینکه اون خونه یاذگار پدر خدابیامرزشون هست اونجا هستن وگرنه توان تغییر محل سکونت رو به بهترین جا دارن و از افرادی هستن که چندین بستگانشون از افراد و دکترها و مهندسین سر شناس شهرمون هستن و خانوادهامون تحصیل کردن و از این نظر هم کف هستیم.
پیدا:
"این که از شما در اولین برخوردها و بیرون رفتن ها پول خورد خواسته شاید کمی تو ذوق میزنه" خیلی تو ذوقم خورد:302:
bahar.shadi:
اسم قشنگی انتخاب کردید به ادم انرژی میده:43:
1-"تکیه گاهی انتخاب کن ..."بیشتر برای همینه که میخوام بهش جواب رد بدم.
2-چادر خواستن شکاک بودن نیست اینکه بگه اگه با دوستت میری بیرون منم بیام ... به نظرم نشونه ای از شکاکی به نظرم .
3-"هر خوبی مناسب ما نیست " حرف قشنگیه
4-عجله ای برای ازدواج ندارم اما دلمم نمیخواد فقط به خاطر اینکه سنی ندارم موقعیت هامونسنجیده رد کنم و بعدا انگشت ندامت به دندان بگیرم دلم میخواد اگه میگم نه دلیل قانع کننده ای حداقل برای خودم داشته باشم.
به نظرم خدا فرصت هایی که جلوی راهمون قرار میده بی حکمت نیست حداقل ارزش فکر کردن رو دارن.
parvane123:
مشاور دانشگاهمون که در جریان ماجرامون بودن خیلی از ایشون تعریف میکردن و البته بعدش که همین صحبت ها رو با هاشون در میون گذاشتم یکم نظرشون عوض شد.
ممنون از همه نظراتون .در کل دارم به این نتیجه میرسم که ما با وجود مشترکاتی که داریم تو بعضی موارد هم اختلافات فاحش و زیادی داریم که ممکنه مشکل افرین باشن پس با اینکه برای من و ایشون سخته اما بهشون جواب رد میدم اینکه یه مدت ناراحت باشم:316::302: بهتر از اینه که یک عمر پشیمان از تصمیمی باشم که از رو احساسات گرفته شده و از صمیم قلب براش ارزوی خوشبختی میکنم .:310:
نظرتون چیه؟؟؟؟؟
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
به نظرم بیشتر به خودتون فرصت بده ولی بهش تاکید کن فقط این رابطه برای شناخته
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط setaree11
عجله ای برای ازدواج ندارم اما دلمم نمیخواد فقط به خاطر اینکه سنی ندارم موقعیت هامونسنجیده رد کنم و بعدا انگشت ندامت به دندان بگیرم دلم میخواد اگه میگم نه دلیل قانع کننده ای حداقل برای خودم داشته باشم.
به نظرم خدا فرصت هایی که جلوی راهمون قرار میده بی حکمت نیست حداقل ارزش فکر کردن رو دارن.
ستاره عزیز
من نگفتم گزینه های خوبت را رد کن و یا زود ازدواج کردن بد است...بلکه گفتم عجله نکن!
در واقع منظورم این بود که به خاطر گزینه های دیگر نکند احساسی شوی و تصمیمی بگیری که
بعدا پشیمان شوی!
با دقت و عاقلانه اول تکلیف این آقا را مشخص کن و بعد به خواستگاران دیگرت اجازه ورود بده!
نقل قول:
نوشته اصلی توسط setaree11
در کل دارم به این نتیجه میرسم که ما با وجود مشترکاتی که داریم تو بعضی موارد هم اختلافات فاحش و زیادی داریم که ممکنه مشکل افرین باشن پس با اینکه برای من و ایشون سخته اما بهشون جواب رد میدم اینکه یه مدت ناراحت باشم:316::302: بهتر از اینه که یک عمر پشیمان از تصمیمی باشم که از رو احساسات گرفته شده و از صمیم قلب براش ارزوی خوشبختی میکنم .:310:
نظرتون چیه؟؟؟؟؟
عزیزم
نظر نهایی با خود شماست نه با ما!
ما در مورد کسی قضاوتی نمی کنیم تنها بر اساس توضیحات شما و تجارب و مطالعات خودمان
نکات مهم را متذکر می شویم اما تصمیم نهایی با شماست اما در گرفتن تصمیم نهایی دقت
کن!
آیا تصمیم نهایی شما بر اساس منطق بوده یا احساس؟
اگر احساسی عمل کنی بعدا پشیمان می شوی که چرا رد کردم ایشان را؟
ولی اگر منطقی تصمیم بگیری ، منطق احساسات را توجیه می کند و هرگز پشیمان نمی شوی
بازهم عاقلانه و به دور از احساساتت تنها با منطق و شرایط روحی و توقعاتت از زندگی تصمیم
نهایی را بگیر و چند روزی به خودت زمان بده و از او هم زمان بخواه اگر باز معذرت خواهی کرد.
تا به یک نتجه منطقی و قطعی و عاقلانه به دور از احساس محوری برسی.
برایت آرزوی خوشبختی و موفقیت می کنم!
:72:
RE: میدونم که بازم میاد چطوری برخورد کنم؟؟؟؟
درسته bahar.shadi
تصمیم نهاییم منطقی بود.
ممنون از راهنمایی هاتون
:72: