برگزاري يه مراسم كوچيك

سلام به همه دوستان خوب همدردي
اينقدر شرايط ازدواج سخت شده كه الان به جون ها حق ميدم كه اينقدر طفره برن
من و نامزدم كه واقعا نميدونيم با اين هزينه ها و از طرفي توقع ها و اين درآمد چيكار كنيم ؟
مثلا همديگه رو دوست داريم و ميخوايم يه عقد ساده بگيريم ... زهي خيال باطل ، يه عقد محضري و يه حلقه ساده و يه مهموني .. يهو سنگين ميشه :311:
بچه ها ما جفتمون همديگه رو دوست داريم و اين زرق و برق برامون مهم نيست ، شوهرم دانشجو و منم شاغل ، خانواده من ميتونن و با كمال ميل ميخوان بهترين مراسم رو برام بگيرن ولي نامزدم دوست داره رو پاي خودش وايسه و نميخواد كسي كمكش كنه حتي تو جهيزيه و.. ولي عملا از لحاظ درآمد و سرمايه صفره
از طرفي ميگه خانوادش ميخوان كمكش كنن ولي من كه نديدم .
خانوادش عليرغم اون همه اصراري كه براي ازدواج ما دارن و قول و قرارهاي خواستگاري اومدن بله برون حتي يه روسري هم با خودشون نياوردن كه بگن اين عروس ما...
نميدونم واقعا ندارن يا نميدونن ؟؟ يا فقط كلاس الكي گذاشتن؟ آخه يعني چي ؟؟( فكر كنم همه جا رسمه كه ميخوان عروس نشون كنن يه چيزي براي دختر ميبرن حالا بسته به فرهنگ و طبقه اجتماعي فرق ميكنه .. ولي اينا هيچي نياوردن و همه چيزو گذاشتن رو دوش پسرشون و اين طفلكي هم كه هيچي نداره ....)
من چشم ودل سيرم و با توجه به اينكه شاغلم ميتونم تا حدودي كمكش كنم هم خودم و هم خانوادم ولي نه شوهرم قبول ميكنه كه خانواده من بدن ، نه خودش داره ، نه خانوادش ميدن من چيكار كنم ؟؟

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

دوستان اين تاپيكو باز كردم كه بچه هايي كه تجربه دارن راهنمايم كنن چيكار كنم ؟؟
اگه خانوادم خرج كنن غرور شوهرم جريحه دار نميشه ؟ ميدونم ناراحت ميشه
اين موسسه هايي كه ميگن ازدواج آسان چه جوريه ؟
شرايط ما چون فاميل هستيم حتما يه بار بايد به اقوام نزديك وليمه بديم ؛ حلا به نظر من هر چه زودتر بهتر .
عقد محضري بگيريم بعد تابستون يه جشن ساده بگيريم ؟ آخه يه عقد محضري چون ما فاميل هستيم يهو ميبيني شلوغ ميشه و افتاديم تو خرج
نامزد بمونيم و عقد نكنيم ؟ كه اينجوري به جفتمون فشار مياد

گل گلدون عزیز سلام

مبارک باشه انتخابت عزیزم

به نظر من غرور شوهرت را دست کم نگیر

یه عقد ساده تو محضر فکر نکنم انچنان فشاری به بودجه نامزدت بیاره

بعد محضر یه مهمونی قشنگ و ساده و دعوت افراد درجه یک گزینه خوبی هست

باز هم با نامزدت همفکری کن و سعی کن با هم یه تصمیم خوب بگیرین

برات صمیمانه ارزوی خوشبختی دارم

سلام گل گلدون عزیز
منم تبریک میگم و امیدوارم خوشبخت بشین:72:
عزیزم به نظر من اگه تو انتخابتون مطمئن هستین بهتره که به خاطر مسائل مالی عقدو عقب نندازین
به نظر منم بهتره یه عقد محضری بگیرین و به خانواده و فامیل هم بگین که مراسم اصلیتون جشن عروسیتونه. تا اون موقع همسرتون فرصت دارن که از نظر مالی یه خورده خودشونو پیدا کنن. در مورد اینکه از خانواده خودتون کمک بگیرین من اصلا موافق نیستم شاید الان مشکلی پیش نیاد ولی به تجربه میگم بعدا میتونه باعث ایجاد انتظارات خاص شما از همسرتون و ایجاد تنش و اختلاف بشه.

سلام گل گلدون جان
همه از این مشکلات اوایل ازدواج و نامزدی و ...دارن
پس چیز نگران کننده ای نیست.این خیلی خوبه که همسرت دوست داره روی پای خودش وایسته

به نظر من حتما یه عقد کوچیک و ساده بگیرید.مثلا برید محضر و تموم شه.
این موسسات هم برای ازدواج آسان خیلی خوبه عزیزم
منم خودم عروسیم رو با اونا برگزار کردم.
یکیشون توی خیابان دماوند ایستگاه قاسم آباده.میتونی یه سر بزنی
4 سال پیش ربرای 100 نفر 300 تومان میگیرفتن.الان احتمالا یکیم بیشتر شده ولی خیلی بهتر از بیرونه و خرجتون از نصف هم کمتر میشه
تو محضرم خانومی 50 نفر که نمیان.فقط خانواده عروس و داماد.
انشاالله که حل میشه.
میگن پول عروسی رو خدا میرسونه
امیدوار باش

سلام عزیزم من هم به نوبه خودم تبریک می گم ..خوشبخت بشی عزیزم
من که می گم بهتره تو مسائل مادی که بپای شوهرته دخالت نکن اجازه بده همه کارهارو خودش انجام بده یعنی با پول خودش نه شما... اگر هم چیزی نداره بازم نگران نباش بالاخره پدرومادرش براش یه کارهایی می کنند دیگه عزیزم..
من که می گم به رسم و رسومات اونها هم زیاد کاری نداشته باش چون اینجوری فقط خودت رو حساس می کنی و روزها برات سخت می گذره..خوب هر کسی یه جوریه دیگه ...
بزار اونها نهایت تلاششون رو بکنند چه از نظر شما کم باشه چه زیاد ..بعداز اینکه به سلامتی رفتی خونه خودتون اونوقت تو میشی وشوهرت اون موقع می تونین با هم تصمیم بگیرین...
این هم یادت باشه که خیلی از مردا هستند که توی این جور مواقع کمک کردن خانواده همسر وهمسر از لحاظ مادی براشون غیرقابل تحمله...

گل گلدونِ عزیز
با سلام و عرضِ تبریک
عقد محضری خرجش همون حلقهس و چندکیلو شیرینی! توی محضرم که افراد خیلی نزدیک رو دعوت میکنی پس زیاد خرجتون بالا نمیره.از طرفی همونجا اعلام کنین که مراسمِ اصلی عروسیتون هستش(همون چیزی که پروانه جون هم اشاره کردن) تا موقه ی عروسی وقتتون کافیه برای جمع آوریِ هزینه هاش.
موسسه های ازدواج آسان به نظر من خیلی خوبن و همه چی رو برات اوکی میکنن با هزینه ی پایین اما مراقب باش که سرت کلاه نذارن! مثلا غذاشون بعضی وختا کمه یا کیفیتش پایینه(مرغِ نپخته و ریز، برنجِ درجه 2-3، آرایشگاهی که صورتتو خراب کنه...) یا لباس عروسی رو که انتخاب میکنی وقتی میری تحویل بگیری میبینی یکی دیگه که خیلی هم کهنه تر و زشت تره بهت تحویل میدن و وختی با اعتراضت رو به رو بشن میکن ای واااای انگار اشتباهی دادیم به یه عروسِ دیگه! اما ابنا همهش کلکه! مواظب باش!
من خودم یه موقعی یه کسی قرار بود نامزدم بشه!!!!!!! و راجع به این چیزا که با هم صحبت میکردیم تصمیم گرفتیم جشن عروسیمون خیلی کوچیک باشه و فقط فامیلای نزدیک رو دعوت کنیم(عمو، عمه، دایی، خاله). ممکنه فک کنی دوستان ناراحت میشن اگه دعوتشون نکنی اما وختی بدونن مراسم خودمونی بوده و هیچ دوستی_یادت باشه حتی یک دوست هم اگه دعوت کنی بقیه ناراحت میشن_ توی مراسم نداشتین، اعتراضی نمیکنن. از طرفی شیرینیِ عروسی نه به ماشین عروسه نه به تالار نه به تعداد مهمونا نه به دی-جی و شادی های مهمونا! تمامِ چیزی که از عروسی باقی می مونه عکس و فیلمای آتلیهس! پیشنهاد میکنم بیشتر پولت رو برای انتخابِ لباس عروس و آتلیه ی شیک مصرف کنی. تالار و اینا زیاد مهم نیس به نظر من! بعدشم یه ماهِ عسلِ به یاد ماندنی برین... نیاز نیس خیلی هم دور باشه...مهم با هم بودنتونه و اینکه به خودتون خوش بگذرونین....
ایشالا که مبارکه

بچه ها مرسي از همراهيتون
امروز قراره باهاش صحبت كنم و تصميم نهايي رو بگيريم
هي مي گفت كه اوضاع ماليش خوب نيست من خيلي اصرار كردم كه آخه چرا ؟ حقوق كه مي گيري \ ماشين هم كه داري \ يه خونه جمو جور هم در اجاره داري
بعد بهم توضيح داد كه ماشينو داداشش براش خريده و پول پيش خونم از دوستش قرض گرفته و تمام حقوقشو خرج ميكنه (خيليم دست و دلبازه ) منم 3 ميليون پول وام تازه گرفته بودم بهش دادم كه قرض دوستشو بده و يه ذره آرامش داشته باشه و بعد قسطشو خودش بده ، ولي هنوز اون پولو به دوستش نداده
الانم براي مراسم و خريد حلقه و طلا من پول توي حسابم هست كه نخوايم از كسي قرض بگيريم ولي قصد ندارم توي اين موضوع مالي دخالت كنم
ميخوام خودش يه راه حلي پيدا كنه تنها كاري كه ميكنم توقعاتمو در حد صفر پايين آوردم
شما كه فكر نميكنيد من بايد از پس اندازم اين مخارجو بدم؟

به هیچ وجه! به دردِ خاله ی من مبتلا نشو گل گلدونِ عزیزم! نه طلاهاتو بفروش و نه از حساب بانکیت خرج کن! نمیدونم همسر شما چه شخصیتی داره اما من فک میکنم اکثر آقایون وقتی همسرشون براشون چنین کاری میکنه، در آینده توقعِ همکاری های اینچنینی رو بیشتر دارن و تازه جالب اینکه فکرمیکنند وظیفه ی همسرشونه که براشون طلاهاشو بفروشه و وام بگیره و... بذار بدونه که اگه قراره براش وامی بگیری یا چولی از پس اندازت برداری این لطف توئه نه وظیفه ی تو! نذار مثل خاله ی من بشی که چرئت نمیکنه جلوی خانواده همسرش طلاهاشو بذاره!

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

*پولی از پس اندازت
*جرئت نمیکنه

با سلام...
امیدوارم به این نکته دقت کنید: از الان به نحوی رفتار کنید که عملا مسئولیت اقتصادی به عهده ی همسرتون باشه و شما حتی الامکان در مواردی مثل پس دادن پول قرض و غیره کمک نکنید(ایشون باید مسئولیت این کارها رو به عهده بگیرن) و در عوض با کم کردن توقع،ابراز عشق و علاقه وتلاش برای ساختن یک زندگی عاشقانه به همسرتون کمک کنید.
من به شخصه با کمکهای مالی وقت و بی وقتم به همسرم از قبل از عروسی تا دو سال بعد زندگیمو به پرتگاهی کشوندم که به لطف خدا و کمک دوستانم در همدردی از مهلکه نجات پیدا کردم.
در خرج عروسی سهیم نشید اما حتی الامکان مراسمتونو ساده تر برگزار کنید،پول حلقه تونو خودتون ندید اما اگه واقعا همسرتون نداره به یه رینگ ساده اکتفا کنید(ارزش این حلقه ساده به مراتب بیشتر از انگشتر مثلا برلیان چندین قیراتیه که خودتون بخواید هزینه اشو بدید).
اجازه بدید همسرتون از الان بفهمه که مسئولیت اقتصادی این زندگی مشترک به عهده اونه،این طوری در آینده با مشکلات خیلی خیلی کمتری از این جهت مواجه میشید.
نگران نباشید که همسرتون ممکنه از این کارها سرخورده شه،یا بهش فشار بیاد.فشاری که الان بهش ممکنه بیاد بهش یاد میده که خودش باید به مسائل اقتصادی خانواده سر و سامان بده و این خیلی بهتره تا این که تبدیل بشه به همسری که همیشه از خانمش متوقعه.یا شما تبدیل بشید به یک حمایتگر افراطی که واقعا برای یک زن سخته(چون من خودم این حسو تجربه کردم)
در یک کلام:شما به نقشهای زنانه تون برسید و اجازه بدید ایشون هم به نقشهای مردانه اش برسه(حتی اگر براش سخت باشه)
موفق باشید.

مرسي دوستان
معمولا اينجوريه وقتي بين دختر و پسر قرار عروسي ميذارن دو خانواده ارتباطي باهم پيدا ميكنن و رفت و آمد تا مقدمات عقد و عروسي آماده شه معمولا هم مادر يا خواهر پسر پا پيش جلو ميذارن

ولي براي من عليرغم اصرار و تمايل خانوادش به ازدواج ، درست بعد از بله برون ( كه بله برون هم حتي يه روسري نياوردن كه بگن اين عروس ما ، همه چيزو سپردن به ما دوتا كه بريم حلقه و .. بخريم )ديگه نه زنگي نه حرفي
خانواده من ميگن اينجوري نميشه كه همه كارارو پسره كنه و خانوادش هيچ دخالتي نكنن، يعني اينا نميخوان يه قدم برا پسرشون بردارن؟؟.. نامزدم ميگه خانوادم شهرستانن و نميتونن و خواهرمم كه اينجاست شاغله و وقت نداره
به نظرتون اينكه خانوادش فقط سر عقد بيان محضر و در جريان هيچ چيز نباشن مشكل ساز نميشه ؟
يه خورده هم از طرف خودم نگرانم كه وقتي خانوادش هيچ قدمي برام برندارن و از اون طرف خانواده من همه كارها رو با كمال ميل قبول كنن ، بعدا از خانوادش دلگير شم ...

اينجور كه من متوجه شدم منظورتون اينه كه نميتونن هنگام خريد همراتون باشن(البته اگه درست متوجه شده باشم).خب چه عيبي داره؟ اتفاقا دو تايي با هم بريد و با خيال راحت با سليقه خودتون خريد كنيد

عزيزم زندگي رو انقد سخت نگير وقتي خانوادش نيستن خب چه انتظاري ازشون ميره؟

خواهرشم شاغله احيانا اگه متاهل هم باشه كه ديگه اصلا وقت نداره.

چه عيبي داره خانواده شما كه هستن مسئوليت رو به عهده بگيرن.

به عنوان خواهر بهت ميگم از الان خانواده من خانواده تو نكن.
اين ديد رو داشته باش كه الان وصلت صورت گرفته و هر دو خانواده يكي هستن.
خانوادش هم به وقتش كمكمش كردن و خواهند كرد مثل ماشين كه خريدن

پس خانم گل به فكر اين حرفا نباش عوضش بيا تو تالار از مقالات خانواده و طريق برخورد صحيح زن و شوهر بهره ببر.باور كن منفعتش بيشتره.

مرسي گلنوش جونم
من حتي دوست ندارم خانواده من و اون بكنم ، ولي متاسفانه يه درد و دل با پدر و مادرم كردم و مثل اينكه اونها هم نگران شدن و ميگن شايد چيزي هست كه ميگه با خانوادم كار نداشته باش و فقط روي خودم حساب كن
وگرنه من اصلا دوست ندارم هيچكس در جريان اين كارها باشه
حالا نميدم چطور جواب خانوادم رو بدم ؟( فكر ميكنم نبايد درد و دل ميكردم )

بله نبايد درد و دل ميكرديد و آنها هم نبايد شما را بيشتر نگران ميكردند.

من يك سال و نيم از زمان ازدواجم ميگذرد هنوز در رابطه با همسرم و خانواده اش حتي يك كلام هم به خانواده خودم نگفته ام(البته فكر نكنيد اذيتم ميكنند ها:311:)


در رابطه با اين جمله همسرتون:
ميگن شايد چيزي هست كه ميگه با خانوادم كار نداشته باش و فقط روي خودم حساب كن




من فكر ميكنم از غرور مردانه و حس استقلال ايشون سرچشمه ميگيره كه كاملا قابل تحسينه و
شما هم بايد به اين حس احترام بگذاريد و خوشحال هم باشيد.

مرسي دوستان
آره يه ذره جلو زبون خودمو بايد بگيرم كه سنجيده تر صحبت كنم
خدا رو شكر الان همه چي داره خوب پيش ميره :323:
ولي بازهم تدبير و همفكري شما رو خواهم داشت

فقط خواستم ، تحسین کنم شما رو بابت ، درک موقیعت و وضعیت مالی همسرتون
امیدوارم خدا هم هرچی بیشتر به شما و همسرتون کمک کنه
خیلی دختر های فهمیده مثل شما تو جامعه کم شده
شاد باشید

بچه ها متوجه شدم چرا خانواده نامزدم سر سنگين شدن:303:
مهريه
ببينيد من و نامزدم در مورد مهريه به توافق رسيده بوديم جفتمون اصلا بهش اعتقادي نداريم قرار بود هرچه داريم نصف نصف
اما روز بله برون به دليل برنامه ريزي اشتباه خانواده نامزدم ؛ ايشان در جلسه حضور نداشتن و آخر مجلس رسيدن، منم يكطرفه نميتونستم صحبت كنم
معمولا دخترهاي خانواده ما مهريه هاي بالا 1000 سكه دارن \ پدر من هم گفت نميخوام چون فاميليم با اونيكي دخترم فرق داشته باشه 1500سكه، اونها هم گفتن ما دخترو ميخوايم و شما بگيد 5000 سكه:311: وقتي هم كه داماد اومد گفت از خواهرش كمتر نشه بيشتر شد ايرادي نداره
همه چي بخيرو و خوشي تموم شد البته من قصد داشتم موقع عقد همه مهريه رو ببخشم (چون اعتقاد ندارم كه تضمين كننده زندگي است ولي محضر گفت اجازه پدرت نيازه )
حالا اونها رفتن و فكر كردن كه زياده و بايد كم شه و به نامزدم فشار ميارن كه من كمش كنم كه اونها ناراحتن
پيش خودشون گفتن حالا بزار بله رو بگيريم سر عقد نميذاريم اينقد بشه
ميخوام به نامزدم بگم اگه مشكلي دارن الان بيان حضوري با پدرم صحبت كنن و مشكل را رفع كنن نه اينكه به من و اون فشار بيارن وگرنه واقعا من نميتونم تحمل كنم كه سر سفره عقد چونه بزنن

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

مهريه من 1000 سكه شده
ميگم مهريه مادي (معنويو به نامزدم گفتم چي ميخوام ) اصلا نميخوام قبول نميكنن
ميگن نصفش كن ، ربع سكه بگو ، عندالمطالبه نباشه و ... يه چيزايي كه من موندم
نامزدم ميگه اگه كمش كنم محبوبيت بيشتري بدست ميارم
مگه معاملس آخه

دوست عزیزم

دقت کن میزان مهریه هیچ تضمینی در استحکام زندگی شما نداره

من با مهریه خیلی بالا و خیلی پایین مخالفم
بهتره میزان معقول تری رو مطرح کنید
مثلا 114 تا...
بالا بودن مقدار مهریه ممکنه بعدها در زندگی شما ایجاد مشکل کنه
یکی ازاین مشکلات اینه که اگر خدایی نکرده فردا روزی مشکلی پیش بیاد شما از طمع این مهریه سنگین ممکنه کارتون خیلی زودتر به جاهای باریک کشیده بشه

سعی کنید تعادل رو رعایت کنید
شما الان در اول راه هستید و بهتره از همین الان یاد بگیری که سر چیزهای بیخود رابطه ات با خانواده همسرت بد نشه
سی کن طوری رفتار کنی که نه سیخ بسوزه نه کباب

سلاممممممممممممم دوستان
:104::104::104: ما عقد كرديم:104::104::104:
يه مهموني كوچيك و صميمي ، به همه هم خوش گذشت
به ما هم كه خيلي:227::227:

گل گلدون عزیز

مبارک باشه خیلی خوشحال شدم امیدوارم خوشبخت باشی

حس خیلی خوبی بهم منتقل شد امیدوارم خوشبخت و شاد و سرحال در کنار همسرت پیر بشی:46:

:72::72::

سلام گلی:46:

وااای که من عاشق ازدواج های ساده و عاشقانم.:43: تو برو بیاهای جشن های آنچنانی نه تنها زمانی که باید طرفین خرج همدیگه کنن، به تدارکات مراسم می گذره، بلکه خیلی وقتا کدورت هایی هم پیش میان.

به هردوتون تبریک می گم عزیزم. شاد باشید.:72::72::72: