اختلاف سنی ++13 پسر بزرگتر !!!!!!

سلام و خسته نباشید به همه خواهرو برادرای همدردی

میدونم تاپیک اختلاف سنی زیاد داریم اما مشکل من یه کم فرق داره . هر دومون سنمون بیشتره !! من 27 سالمه و آقای خواستگار 40 سال:163: خیلی شاداب و پرانرژیه ، طوری که من در مقابلش کم میارم !!! چهره ایشون همون 38 ، 40 نشون میده اما من کمتر نشون میدم . موقعیت و تحصیلات ایشون خیلی خوبه . یعنی میشه گفت همه چی خوبه جز سن !!! حالا موندم چیکارکنم:303: آخه پدر و مادر خودمم 12 سال فرق دارن و الان میبینم که پدرم پیر شده ولی مادرم هنوز جوونه ، از طرفیم پدر من جوونیاشم آدم خیلی شادی نبوده اما این آقا خیلی شادو پر انرژیه :227:

لطفا راهنماییم کنید ....

یهترین مثال همونی هست که خودتون گفتید ، مادرتون سنشون کمتر هست
شما می شید 38 سال ، ایشون حدود 50 سال ! به نظر شما 2 دنیا متفاوت نیستید ؟ البته بعضی دختر ها و خانم ها رو دیدم مشکلی ندارند و شاد هستند ! اما شما هم فکر می کنید اینطور هستید ؟؟
برای بچه داری چطور ؟ چه سنی به نظرتون می خواهید اقدام کنید ؟
مرد تو سن 40 ، اوج پختگی و قدرت هست ، بعد از اون رو به زوال هست ( تقریبا ) همین طور که خانم ها 35 به بعد اینطور هستند
در ضمن بهتر هست ، مقداری توی معیارهاتون تجدید نظر کنید ، ثروت و تحصیلات معیار های کاملی برای ازدواج نیستند !

مشکل همین جاست که مادرم جلوی چشممه ، اما همه مثل هم نیستن ،کم نبودن آدمایی که خوشبخت شدن با همین اختلاف سنی ها. این که میگین ثروت و تحصیلات معیار کاملی نیست منم باهاتون موافقم اما منظور من فقط این دو مورد نبود ! ما از لحاظ اخلاقی کاملا باهم تفاهم داریم ، حرف همو خوب میفهمیم ، توقعاتمون و انتظاراتمون از زندگی شبیه همه ، هر دو به قدر کافی عاقل و پخته هستیم...

و در مورد بچه من اصلا تمایلی به بچه دار شدن ندارم ایشون هم همینطور ، اگرم تصمیم بگیریم خوب 2و3 سال آینده اقدام میکنیم ...
اینهارو نگفتم که بخوام توجیه کنم چون خودم شدیدا دودل هستم و اصلا نمخوام احساساتی تصمیم بگیرم چون در حال حاضر من احساسی به ایشون ندارم ، میخوام نکات مثبت و منفی شو کاملا در نظر بگیرم ، برا همین از دوستان عزیزم میخوام که اگه تجربه ای دارن منو راهنمایی کنن ...:305:

ممنون میشم:72:

سلام آوازه

به نظر من اختلاف سنی بالا واقعا می تونه مشکل ساز باشه و یک نمونه رو خودت بهش اشاره کردی....
از طرفی زمانیکه احساس علاقه وجود داره ادم به دلیل احساس علاقش ممکنه یک سری از معیارها و فاکتورها رو نادیده بگیره و باهاشون کنار بیاد ولی در مورد شما همون طور که خودتون گفتید این طور نیست و احساس علاقه هم به این آقا ندارید.
درست افراد زیادی بودن با همین اختلاف سنی خوشبخت بودن و احتمالش هست شما هم جز اون دسته باشی.ولی نمی شه بر پایه احتمالات برای زندگیت تصمیم بگیری.
مثلا
اینکه ممکن هست ایشون به خاطر این اختلاف سنی زیاد احساس کنه بهتر از شما می فهمه و در عمل تو زندگی شما حق مشارکت کافی رو نداشته باشید
یا یکی از دلایل ازدواج ارضای غرایض هست و از معایبی که می تونه اختلاف سنی زیاد به وجود بیاره همین هماهنگ نبودن زن و شوهر در ارضای غرایضشون هست.

اشکالات زیادی مککنه به وجود بیاد که خودتون هم بهش آگاه هستید.

بازهم اینکه به ایشون جواب مثبت بدید به خودتون بستگی داره و به انتظاراتی که از این ازدواج دارید.

بهتره اول معیارهای و انتظارات خودتون رو مشخص کنید تا بهتر بتونید تصمیم بگیرید.

میتونید از خدمات یک مشاوره پیش از ازدواج هم استفاده کنید تا بیشتر و بهتر راهنماییتون کنن.و در مورد عمق تردیدهاتون راهنماییتون کنن.

اوازه عزیز سلام

خودت بیشتر درباره اختلاف سن و عواقبش اطلاعات داری

اینجا کسی نمیتونه قطعی به شما بگه اختلاف سنی 13 خوبه یا بده

این تصمیم گیری با خودت هست اما من بشخصه مورد سراغ دارم که با دوازده سال اختلاف سن زندگی اروم و موفقی دارن و موردم هست که با پنج سال اختلاف سن به بن بست رسیده

گاهی به روحیه ادما مربوطه

در هر صورت امیدوارم تصمیم درستی بگیری عزیزم:72:

سلام

هم خودتون و هم دوستان به نکاتی خوبی اشاره کردید، مثل در نظر گرفتن تحلیل رفتن نیروهای جسمی و روانی تون بعد از 10، 20 و ... سال دیگه.

اما تمامی این صحبتها قانون کلی نیست و می تواند در مورد دو نفرهای مختلف، متفاوت باشد. این موضوع برمی گردد به نوع شخصیت و نیازهای روحی هر دو نفر شما. برخی افراد دوست دارند با همسرشان هم سن و سال باشند و مثل دوتا رفیق و یار با هم زندگی را اداره کنند. بعضی مردان دلشان می خواهد که همسرشان خیلی کم سن باشد که یا تحکم و تسلط به او داشته باشند یا از عشق به خانمهای جوان و پرانرژی لذت می برند. بعضی خانمها جذب مرد مسن تر می شوند. بعضی به مردان کم سن (در مقایسه با سن خودشان) نمی توانند بعنوان تکیه گاه نگاه کنند و ...
باید ببنید که شما هر دو نفر جزء کدام دسته هستید و انتظاراتتان از همسرتان در دهه های مختلف سنی چیست.

فکر کنم شاید بهتر باشد که نزد مشاور بروید. فکر می کنم با گرفتن تست از هردوتان به شما کمک کند تا روحیات و نوع شخصیت و پرسنالیتی تان را بهتر بشناسید.

ممنون از همه دوستان عزیزم ، همچنان دارم فکر میکنم ،با مادرم هم مشورت کردم ، فعلا منتظرم تا چند روز آینده که آقای داماد برسن ایران ، اون موقع حتما مشاوره هم خواهیم رفت :305:
طبق گفته بلو اسکای عزیز باید به درستی نیازهای همدیگرو بشناسیم و به روحیات هم واقف بشیم ، تا 1ماه آینده خیلی مسائل روشن میشه ، با کمک شما دوستان عزیز پیش میرم تا ببینم خدا چی میخواد و قسمت چیه :323:

بازم اگه از دوستان کسی ازدواجی مشابه مورد من داشته خواهش میکنم راهنماییم کنید ، دوست دارم کسی که این شرایط رو تجربه کرده کمکم کنه:325:

آوازه عزیز
برادر من و خانومش 13 سال تفاوت سنی دارن
ولی تا اینجا که خیلی خوشبختن.عزیزم نمیشه اینجا به شما گفت این ازدواج به صلاح هست یا نه
کملا به دو طرف بستگی داره. برادر من مرد پخته ای هست و خانومش با اینکه سنش کمه ولی دختر خیلی عاقل و بالغی هست و از سنش بیشتر نشون میده.
به نظر من خودتون همه جوانب رو در نظر بگیرید و تصمیم بگیرید
آرزوی خوشبختی میکنم براتون

همچنان دارم فکر میکنم ، تقریبا این موضوع برام حل شده به شرطی که سایر فاکتورهایی که میخوام رو داشته باشن، دائما باهم صحبت میکنیم ، منتظرم ایشون بیاد ، تا صحبتهای نهایی انجام بشه .... بازم ممنونم ، بازم اگه کسی تجربه ای داره خوشحال میشم بشنوم ... نمیخوام این تاپیک بسته بشه تا تصمیم نهایی مو نگرفتم !!! برام دعا کنین دوستان خوبم :316: امیدوارم منم به جمع متاهلین بپیوندم :227:

سلامی دوباره

آقای خواستگار بالاخره اومد :227: میتونم بگم اخلاقامون خیلی شبیه همه ، و ایشون از لحاظ انرژی و شاد بودن حتی از منم جوون تره !!! تو این زمینه کاملا غافلگیر شدم :163: اما چهره شون اصلا اون چیزی نیست که من دلم میخواد:302:
و یه مشکل بزرگی که پیدا کردم اینه که ایشون به شدت احساساتی وگرم و سکسی هستن ، و تو همین مدت کم من ناخواسته با ایشون یه کم ارتباط برقرار کردم ( در حد بوسیدن و .... ) خودم اعصابم خیلی خورده و کاملا گیج شدم ، اما ایشون میگن لازمه !! ما باید ببینیم مثل هم هستیم یا نه؟ خب از یه طرف میگم راست میگه وقتی یه مردی خیلی گرم باشه حتما براش مهمه که خانومش گرم باشه ،اما از طرف دیگه خیلی زود بود این ارتباط :300: خب الان ایشون فهمیده که منم مثل خودشم !!! با این که دلم نمیخواست اینقدر زود پیش بریم اما پیش اومد .....:302:
حالا میخوام بدونم برخورد این آقا چقدر بد بوده ؟؟؟؟؟ الان که دارم فکر میکنم چقدر این موضوع رو به صورت یه فاکتور منفی در نظر بگیرم ؟:302:
و حالا چه برخوردی باهاش داشته باشم؟ شما باشید چه میکنید؟ تو زمانی که اینقدر طلاق زیاد شده که درصد زیادیشم میگن به خاطر مسائل جنسیه.
خدایا خیلی اعصابم خورده ، ناراحتم :302:

تورو خدا به من راهکار بدین ، به شدت کلافه ام ، خواهش میکنم تنهام نذارین :302:

به این تاپیک یه سری بزنید

بوسیدن در جلسه خواستگاری

تا حدی بعضی سوالاتتون را می تونه پاسخ بده شاید براتون هم ایجاد سووال کنه.

بی نهایت جان من این تاپیک رو قبلا خوندم، جریانش کاملا بر عکس شرایط من هست ، اتفاقی که برای من افتاد تو منزل وجلسه خواستگاری نبود ، ما صبح تا عصری بیرونیم و همش در حال صحبت کردنیم و پرسیدن سوالات روانشناسی قبل ازدواج ( خودم همش روسرچ کردم و پرینت گرفتم) خب یه علاقه ای هم هر چند اندک از طرف من و زیاد از طرف ایشون پیش اومده ....:325: خلاصه این اتفاق تو یه جلسه رسمی اتفاق نیفتاد !!!

آوازه جون منم مشکل تو رو دارم من 22 سالمه و ایشون 35 سال ولی خداییش بهش نمی خورد سنش به منم چون قدم بلنده و درشتم بیشتر می خوره ولی منم الان بزرگترین دغدغه ای که دارم سنشه
نمیدونم چی کار کنم!!!!!!!!!

آوازه جان

این بوسیدن و توجیه آنرا یک فاکتور منفی بگیر . کسی که در مراحل شناخت چنین رفتاری با آن توجیه انجام می دهد جای تأمل دارد .

نحوه آشنایی شما چطور بوده ؟ آیا اینترنتی ؟

این آقا تا کنون مجرد بوده ؟ چرا ؟

چند ساله خارج از کشور زندگی می کند و شغلش چیست ؟ و راجع به فرهنگ آنجا چه دیدی دارد ؟

شما نسبت به اینکه ایشون مطابق فرهنگ بیرون از مرزهای کشورمون زندگی کند و از شما هم این توقع را داشته باشد نظرتان چیست ؟ اصلاً چقدر این مسائل را در نظر گرفته ای ؟

نقش خانواده ایشان در ازدوجش چگونه است ؟ آنها ایران هستند یا خارج از کشور ؟


و .....

اینها سئوالهای مهمی هست که می تواند در راهنمایی دادن درست کمک باشد .


موفق باشی


.

وای فرشته مهربون تو رو خدا یعنی نمیشه بیخیال شد؟؟؟ یکم ساده تر گرفت همه چیزو؟؟؟

این تاپیک و حرفهای شما و سوالاتت منو به فکر فرو برد

فرشته مهربون ممنون از پاسختون

ایشون 20 ساله که ایران نیستن، ساکن کانادا هستن ، جدا از خانواده زندگی میکنن ،فوق لیسانس دارن و شغلشون آزاد هست( business) . دوست بنده که مقیم کاناداست معرف ما بوده ،البته خودش شناخت خاصی نداشته فقط معرفی کرده ، این آقا کاملا فرد مستقلیست ، روپای خودش ایستاده .خیلی زحمت کشیده تا به اینجا رسیده ، دیر تصمیم به ازدواج گرفته به چند دلیل :1-دختر دلخواهش رو پیدا نکرده 2- میخواسته شرایط مالیش خیلی ایده آل باشه
خانواده اش به تصمیمش احترام میذارن (خودش به حد کافی سخت گیر هست :163: )
از لحاظ اعتقادی مثل همیم ،من آدم بی بندو باری نیستم اما اعتقادی به حجاب ندارم ! ایشون همین رو میخوان ! در ارتباط با زندگی در خارج از کشور مشکلی ندارم،چون خودم قصد مهاجرت داشتم ! زبانم خوبه ،همین الانش که اینجاییم به راحتی باهم انگلیسی صحبت میکنیم:227: در مجموع بعد از 20 سال زندگی خارج از ایران من ایشون را یه ایرانی میبینم نه یه خارجی...دائما یاد خداست ومیگه با توکل به خدا پیش میریم هر چی خیره:316:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

[quote=mah_v]
آوازه جون منم مشکل تو رو دارم من 22 سالمه و ایشون 35 سال ولی خداییش بهش نمی خورد سنش به منم چون قدم بلنده و درشتم بیشتر می خوره ولی منم الان بزرگترین دغدغه ای که دارم سنشه
نمیدونم چی کار کنم!!!!!!!!!


دوست عزیزم به چهره بسنده نکن ، حتی اگه اختلاف سنیتونو نشون بده توو خوشبختی و تفاهمتون تاثیری نداره !!! ببین به چه چیزایی علاقه داره ، روحیاتتون چطوریه؟ جوری نشه 10 سال دیگه که شما تو اوج جوونی ایشون حتی حوصله یه سینما یا مهمونی هم نداشته باشه!! من وخواستگارم به شدت شیطونیمو پر انرژی ، از این نظر تفاهم داریم ( تازه من حس میکنم در مقابلش افسرده ام مخصوصا با وضعیت کنونی ایران )
ایشالا هر چی به خیر صلاح هممونه :72: خوشحال میشم این تاپیک رو همراهی کنی با من تا ایشالا به یه نتیجه خوب برسیم :43:

سلام،

نظر پدر مادر شما راجع به ازدواج با یک مرد 40 ساله و مهاجرت به خارج از کشور چی هست؟
اصلا آیا ایشون رو دیدند؟

نگذارید موقعیت او و فکر مهاجرت انتخاب شما رو تحت تاثیر قرار بدهد.
بوسه در جلسه ی اول شما رو از ازدواج با هم دور می کند...
باید دید که اون آقا می خواهد با دختری ازدواج کند که اگر با مردی بیرون رفت در همان جلسه اول او رو می بوسد؟
آیا شما می خواهی با مردی ازدواج کنی که اگر با دختری بیرون رفت، در همان جلسه اول او رو می بوسد؟
به نظرم وارد فاز احساسات نشوید. این اختلاف سنی چیزی نیست که به راحتی ازش بگذرید. هر چه زودتر با خانواده ها مشورت کنید و حتی با کمک مشاور سعی کنید بهترین تصمیم رو بگیرید.

کمی بیشتر فکر کنید. آیا این "مثل هم هستیم؟" با بوسیدن مشخص می شود؟
مگر بوسیدن مثل هم بودن یا نبودن دارد؟
برای آینده هم کمی بیشتر مراقب باشید. ممکن است حتی پیشنهاد رابطه بیشتر بدهد به بهانه ی همین که ببینیم مثل هم هستیم یا نه...
احساساتتون رو کنترل کنید، و اگر هدفتون ازدواج است، مراحل شناخت رو به طور صحیح پیش ببرید.

موفق باشید.

خوب نامزدمم میخواس جلسه اول(مثلا معارفه) منو بووس کنه(سرمو اونم از رو روسری و چادر!) ولی من نذاشتم
(جلسه اولمون رسمی نبود بیرون همو دیدیم ) من بعدا کلی پشیمون شدم :43:

تو خواستگاریم که اصلا به من نگاه نمیکرد میگفت ما رسم نداریم زنهاو مردها
کنار هم باشن چه برسه که نگات کنم و اصلا از بابام خجالت میکشید

جلسه دوم سوم و ...چی؟؟؟

یعنی این اشکال داره؟؟؟
فکر نکنم تاپیک جدید لازم باشه این سوالا که شامل خیلیها میشه انگار بهتره تو یه تاپیک جواب داده شه

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط fa mo

خوب نامزدمم میخواس جلسه اول(مثلا معارفه) منو بووس کنه(سرمو اونم از رو روسری و چادر!) ولی من نذاشتم
(جلسه اولمون رسمی نبود بیرون همو دیدیم ) من بعدا کلی پشیمون شدم :43:

بحق چیزهای ندیده و نشنیده!جلسه ی اول و معارفه اونم تو بیرون،میخاست ببوستتون جلوی انظار عمومی؟یعنی انقدر اینکارها معمول شده؟!!!
از اینکه نذاشتی پشیمون شدی؟

تو خواستگاریم که اصلا به من نگاه نمیکرد میگفت ما رسم نداریم زنهاو مردها
کنار هم باشن چه برسه که نگات کنم و اصلا از بابام خجالت میکشید
نه به اینکه جلسه ی اول میخاستن حرام خدا رو حلال کنن(بوسیدن نامحرم)،نه به اینکه
تو جلسه خواستگاری که اتفاقا باید چند تا چشم هم قرض کنند و نگاهی بیاندازند،فقط از نگاه کردن صرف،خجالت میکشیدن!

جلسه دوم سوم و ...چی؟؟؟

یعنی این اشکال داره؟؟؟

یا شما به دینت و خدا معتقدی یا نیستی،اگه هستی،صرف اومدن یه نفر به خواستگاریتون شما با هم محرم و زن و شوهر نمیشین
که با هم عشقبازی کنید،اگه هم که معتقد نیستی،درسته که اینکار حتی تو فرهنگمون سوای اعتقاداتمون،هم پذیرفته شده نیست و خالی از اشکال نیست ولی اگر نامزدتون هم
از فرهنگ ایرانی فاصله گرفتن و شدن یه مرد با خصوصیات و ویژگیهای غربی و خودتون هم به همین ترتیب،نه بنظرم اشکالی نداره،اتفاقا خیلی هم رمانتیکه :43:

فکر نکنم تاپیک جدید لازم باشه این سوالا که شامل خیلیها میشه انگار بهتره تو یه تاپیک جواب داده شه

---

نمیدونم،سرکاری بود پستتون یا نه،بالاخره من جواب دادم،اگر هم سرکاری بود اشکالی نداره،خیلی وقت بود سرکار نرفته بودم :)

من دارم میگم خواستگار دارم ، این همه دارم از حسن هاش میگم ، اون وقت آقای حامد میاین از من میپرسید خانواده میدونن یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پدر و مادر من موافقن ، هم با سن ایشون هم با شرایطشون !!قبلا هم گفتم مشکلی با مهاجرت ندارم خیلی هم خوشحالم هم من هم خانواده ام ، چون بیشتر فامیل ما یا ایران نیستن یا 6ماه اینجا 6 ماه اون طرف هستن !! این مسئله امری عادی تلقی میشه !!!
حالا میرسیم به مبحث بوسیدن آقای حامد من خودم از این مسئله خوشحال نیستم ، اما اونقدرها هم ترسناک نیستااااااا
من قبلا هم گفتم به هیچ وجه نمیخوام احساسی تصمیم بگیرم ، خواستم منو راهنمایی کنین !! به نظرمن اتفاقا چون بوسه شروع روابط زناشویی است خیلی هم موضوعه مهمیه ،بودن دوستان من که به همین دلیل نامزدی رو بهم زدن ، همین جا کلی تاپیک داریم که همه هزار جور مشکل جنسی دارن از سرد و گرم بودن تا فتیش و برده بودن و....
یکی از دوستان من به دلیل اینکه نامزدش بسیار بد ووحشیانه ایشون رو میبوسیده باهاش به هم زد!!! من به هیچ وجه به هیچ وجه کار خواستگارمو توجیه نمیکنم !!!!!!! اما فکر میکنم بد نیست تو شرایطی که میگن 70% طلاقها به دلیل مسائل جنسیه ، ما جوونا یه کم بیشتر قبل ازدواج دقت کنیم

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط shayana

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط fa mo

خوب نامزدمم میخواس جلسه اول(مثلا معارفه) منو بووس کنه(سرمو اونم از رو روسری و چادر!) ولی من نذاشتم
(جلسه اولمون رسمی نبود بیرون همو دیدیم ) من بعدا کلی پشیمون شدم :43:

بحق چیزهای ندیده و نشنیده!جلسه ی اول و معارفه اونم تو بیرون،میخاست ببوستتون جلوی انظار عمومی؟یعنی انقدر اینکارها معمول شده؟!!!
از اینکه نذاشتی پشیمون شدی؟
ببین خیلیم انزار عمومی نبود تو یه رستوران تو محیط باز بودیم که هیچ کسم نبود

تو خواستگاریم که اصلا به من نگاه نمیکرد میگفت ما رسم نداریم زنهاو مردها
کنار هم باشن چه برسه که نگات کنم و اصلا از بابام خجالت میکشید
نه به اینکه جلسه ی اول میخاستن حرام خدا رو حلال کنن(بوسیدن نامحرم)،نه به اینکه
تو جلسه خواستگاری که اتفاقا باید چند تا چشم هم قرض کنند و نگاهی بیاندازند،فقط از نگاه کردن صرف،خجالت میکشیدن!

عزیزم :46:خوب فرهنگشون فرق داشت پیش خانوادم خجالت میکشید تنها اومده بود خواستگاری میگفت شانس آوردم زنده موندم

جلسه دوم سوم و ...چی؟؟؟

یعنی این اشکال داره؟؟؟

یا شما به دینت و خدا معتقدی یا نیستی،اگه هستی،صرف اومدن یه نفر به خواستگاریتون شما با هم محرم و زن و شوهر نمیشین
که با هم عشقبازی کنید،اگه هم که معتقد نیستی،درسته که اینکار حتی تو فرهنگمون سوای اعتقاداتمون،هم پذیرفته شده نیست و خالی از اشکال نیست ولی اگر نامزدتون هم
از فرهنگ ایرانی فاصله گرفتن و شدن یه مرد با خصوصیات و ویژگیهای غربی و خودتون هم به همین ترتیب،نه بنظرم اشکالی نداره،اتفاقا خیلی هم رمانتیکه :43::311:



فکر نکنم تاپیک جدید لازم باشه این سوالا که شامل خیلیها میشه انگار بهتره تو یه تاپیک جواب داده شه

---

نمیدونم،سرکاری بود پستتون یا نه،بالاخره من جواب دادم،اگر هم سرکاری بود اشکالی نداره،خیلی وقت بود سرکار نرفته بودم :)

---

وای شایانا کلی خندیدم
تا حالا به قضیه اینجوری فکر نکرده بودم :43:
نه واقعا این اتفاقات افتاد

یه جورایی ازدواج ما عاشقانه بود آخه
ما کلا هر دومون خیلی مذهبی هستیم
ببین مثلا قبلا ها یه بار دوستم گفت قبل عقدش سر سفره عقد شوهرش میزنه به آرنجش که فلان سوره رو موقع عقد بخون من کلی غیرتی شدم که عجب شما که نامحرم بودین چرا بت دست زد اونم از رو لباس بود تازه !!! زندگیتون با گناه شروع شد و از این حرفا!!!



کلا همه چی عجیب بود تو رابطمون

آوازه جان شرمنده تاپیکت منحرف شد مدیرا فکر میکنن لازمه پستهای منو پاک کنن اما من دیدم خیلی انگار تازگیها از این جور مسائل پیش میاد گفتم بزار عنوان کنم

خوب نامزد منم دوس داشت ببینه من میتونم با جنس مرد رابطه برقرار کنم یانه!!!

اما آوازه جان برعکس تو من خوشحالم از اتفاقی که بینمون افتاد خیلی قشنگ بود و رویایی!!!
هر چند کلی توبه کردم و گفتم... الله غفور الرحیم

نمیدونم واقعا شاید خدا میخواست بم بفهمونه خیلی ادعا دارم بازم توکل به خدا

یه مشکلی که اینجا تو سایت هست که گاهی اختلاف نظرهای فاحش به وجود میاره اینه که هر کدوم از دوستان از یه جای ایران و شاید دنیا باشن ، یکی یک طرز فکر مذهبی و سنتی داره مثل مثلا دوست عزیزم شایانا که نمیدونم ایشون از کجای ایران هستن ، ولی یکی مثل من از یه خانواده غیر مذهبی ، ساکن تهران هستش که حجاب براش مفهومی نداره ( اعتقاد به خدا دارم و نماز هم میخونم همین ! )
میخوام بگم مشکل من الان از لحاظ شرعی نیست ، چون مذهبی نیستیم نه من نه این آقا !!!

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

آوازه جان شرمنده تاپیکت منحرف شد مدیرا فکر میکنن لازمه پستهای منو پاک کنن اما من دیدم خیلی انگار تازگیها از این جور مسائل پیش میاد گفتم بزار عنوان کنم خوب نامزد منم دوس داشت ببینه من میتونم با جنس مرد رابطه برقرار کنم یانه!!!

اما آوازه جان برعکس تو من خوشحالم از اتفاقی که بینمون افتاد خیلی قشنگ بود و رویایی!!!
هر چند کلی توبه کردم و گفتم... الله غفور الرحیم

نمیدونم واقعا شاید خدا میخواست بم بفهمونه خیلی ادعا دارم بازم توکل به خدا


نه عزیزم خوشحال میشم نقطه نظرات مختلف رو میخونم ، اما یه حقیقتهایی هست که گاهی بد نیس آدم بهش فکر کنه ، الان تصور کن یه مرد 40 ساله که 20 سال ایران نبوده ، طبیعتا دوست دختراشو داشته و زندگی آزادشو ...الان 4و5 ساله میخواد ازدواج کنه اما اونی که میخواسته به قول خودش الان سر راهش قرار گرفته !!! :227:
با این شرایط اگه ما خودمونو بذاریم جای ایشون 1% احتمال نمیدیم دختری که این همه مدت دنبالش بوده پیدا کرده جلسه دوم ببوستش؟ حالا از رو احساس ، شهوت یا هر چی که اسمش هست؟؟؟؟؟
یه دغدغه ای که این آقا داره اینه که میگه من دیگه 40 سالمه ،فرصت یه انتخاب اشتباه رو ندارم ، میخوام واقعا صاحب خانواده و فرزند شم ، حالا در این بین چون خیلی هات هستم میخوام طرفم عین خودم باشه !!!
والا من خودمم الان موندم ، میدونم با این کامنت الان دوستان لطف میکنن منو به رگبار مواخذه میبندن!!!!!:324: ترورم میکنن !!! :101:

نه عزیزم اشتباه نکن اینجا فضا خیلی بازه !!!

در هر حال اینجا یه سایت روانشناسیه نه مذهبی
هر چند گاهی طبق رهنمودهای الهی که به نظر ما کامل ترین هستن راهنمایی میده

باور کن من خودم همیشه ازدواج سنتی میخواستم از اینا که دختر پسر قبل عقد همدیگه رو حتی ندیدن !!!
کاملا تفکرات شایانا جان و درک میکنم
و تو رو هم میفهمم
چون نامزدمو میبینم
نامزدی که اعتقاداتت مذهبی خیلی قوی داره اما زندگی تنها توی غرب باعث شده تفکراتش اینجوری شه
مثلا دست دادن و روبوسی بار اول براش طبیعیه و خودش میگه سیستم غرب اینجوریکه رو همه زندگی آدم تاثیر میزاره
و خوب من خیلی سعی کردم کنترلش کنم

به نظرم خانواده خیلی میتونن کمک کنن چون هم مارو و هم نامزدمونو تا حدی شناختن و من نامزدمو کامل درک میکنم
انشالله خوشبختو موفق باشی:43:

فرشته مهربونم حتما میاد کمک میکنه و واقعا دلسوزانه رفتار میشه یادت باشه آدمهایی که اینجا هستن سرنوشت ما براشون سود و زیانی نداره بلکه فقط به فکر کمک هستن با توجه به تجربیات و کمی علمی که دارن

فامو من متاسفانه خیلی سعادت نداشتم همه ی تاپیکاتو بخونم و کمی بیشتر باهات اشنا بشم تا ببینم
جوابت برای پست من جدی بود یا طنز و شوخی،به هر ترتیب از خنده ات من هم خوشحال شدم و خندیدم:311: و چون اگه بیشتر اینجا باهات حرف بزنم ممکنه مسیر تاپیک کلهم منحرف بشه،دیگه با شما ادامه نمیدم دوست عزیز:46:

اوازه!
البته من مشکلی ندارم با اینکه بهم بگن سنتی!البته از نقطه نظر مذهبی،خیلی هم همچین خوشحال میشم
که واقعا اینجوری باشم و تو عمل هم کم نیارم :310: ولی پستی که من گذاشتم به فاموی چادری و خیلی مذهبی بود نه بشما!
البته اگر کامل بخونی برای شما هم جوابی قابل استخراج هست در پستم.

حرفای شما هم خیلی میشه روش بحث کرد که جاش اینجا نیست و نه من حوصلشو دارم و نه شما برای بحث اومدین اینجا!ولی بخدا ماها تروریست نیستیم:311:

پس سوال شما اینه که : از دید روانشناسی میخاین بررسی کنید اینو که برقراری روابط عشقولانه با خواستگار ایا باعث میشه از گرمی و سردی طرف اگاه بشیم و مطمئن ازینکه فردای روزی با یه سردمزاج وارد زندگی نشیم؟(بعبارت بهتر ایا برای اینکه از سردی و گرمی طرفمون اگاه بشیم مسلما تنها راه که برقراری رابطه نیست؟پس چیه؟)
سوالت همونیه که من گفتم؟

من روانشناس نیستم،پیامبر هم نیستم که بگم تکلیف الهی دارم که بگم اینکار گناهه،اینجا هم بله تالار روانشناسیه نه مذهبی،ولی از نظر من شایانایی که به حجاب اعتقاد داره و خونوادش مذهبین :43:بهت میگم(ببین فقط دارم نظر خودم رو با توجه به روحیات خودم میگم،چون گفتی دوست داری نظرات مختلفو بشنوی،البته
باید بگم بخونی :))
اره هرگونه احساساتی شدن رابطه و بعضی رد و بدل کردن احساسات از نوع اغوش و بوسه و ..... باعث میشه اگه این مورد به عقد و عروسی نرسید،فردا هی خاطراتش بیاد تو ذهنم و نسبت به زندگیم شاید دل ندم و سرد بشم،حتی شاید اگه بهترین مرد دنیا همسرم بشه!شاید دخترای دیگه اینطوری نباشن.

ولی دوستانی هم دارم که مذهبی نیستن و موافق حجاب نیستن و بقولی باد بیاد تمام پوشش سرشونو با خودش میبره،ولی این ها هم موافق این قضیه نیستن چه برای خودشون چه برای پسره،اگر قرار باشه با هر خواستگاری ازین روابط حسنه برقرار کنیم،پس واقعا دیگه چی برای همسرمون میمونه؟!
این دخترا هم دوست دارن که همسرشون عشق و بانک عشقیشو فقط برای اینها خرج کنه،چه قبل ازدواج چه بعدش.
فامو راست میگه فرشته مهربان که به تاپیکت سر میزنه،انشالله جوابش راهگشا خواهد بود.
موفق باشی!

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آوازه

و در مورد بچه من اصلا تمایلی به بچه دار شدن ندارم ایشون هم همینطور ،

---

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آوازه

یه دغدغه ای که این آقا داره اینه که میگه من دیگه 40 سالمه ،فرصت یه انتخاب اشتباه رو ندارم ، میخوام واقعا صاحب خانواده و فرزند شم ،

---

این مواردی که رنگی شده بسیار باید مورد توجه قرار گیرد .

در خصوص موضوع بوسه که گفتم منفی به آن نگاه بشه ،هیچ ربطی به مذهب ندارد بلکه موضوع کنترل هیجان و اثر عاطفی آن و تحریف شناختی هست ( اگر چه از نظر مذهبی پر از اشکال هست ) . هیچ توجیحی هم برای اینکه این برای شناخت میزان سنخیت در هات بودن هست پذیرفته نیست ، چون راهش لزوماً این نیست .

همچنین اشاره داشتید که ایشان روابط داشته و ..... با نظر به این سابقه و مسئله بالا بودن ریسک خیانت در کسانی که رابطه قبلی متعدد داشته اند و راحتی طلاق در غرب ، باز هم باید دقیق تر بررسی کنید .

شما دقت داشته باشید که توی فاز تأیید و توجیه نباشید . برای انتخاب جهت ازدواج باید بنا را در درجه اول بر عدم تفاهم و تلاش برای شناخت در جهت یافتن نقاط تفاهم گذاشت . در این رابطه لینکهای زیر را حتماً مطالعه کن :

http://www.hamdardi.net/thread-12987-post-118987.html#pid118987

http://www.hamdardi.net/thread-12987-post-119005.html#pid119005

http://www.hamdardi.net/thread-12987-post-119116.html#pid119116


همچنین توصیه اکید دارم که به مشاور ازدواج مراجعه کنید تا میزان سنخیتهای شخصیتی و ... را به کمک مشاور بهتر و مطمئن تر دریابید .


پاورقی
=====

دوستان عزیز توجه فرمایید :

از بحثهایی که نشان از تعارضات شما در زمینه مذهب دارد بپرهیزید . اینجا فضائیست که بازدید کنندگان و مراجعین زیادی دارد و اگر خدای ناکرده شما باعث انحراف فکری و ذهنی و رفتاری در زمینه اعتقادی در کسی شوید مسئول هستید و قطعاً عوارضش به زندگی خودتون برمیگردد ( قانون عمل و عکس العمل )

اینکه کسی نماز می خواند ، و در عین حال برخلاف دستورات صادر کننده نماز و دین منبع آن مثلاً شراب هم میخورد ، با نامحرم هم راحت معاشقه یا تعامل دارد یا حدود پوشش را نادیده می گیرد یا ربا می خورد یا ..... یعنی دچار تعارضات شناختی هست که قطعاً در انتخابها و روش زندگی وی اثر آسیب زایی دارد و نتیجه اش می شود مسائل و مشکلاتی که بعضا شاهد نمونه های آن هستیم .

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی

با سلام
همیشه نیت و عمل باید متناسب باشد.
مثل ظرف و مظروف

مثلاً هیچ کس دوست ندارد در آفتابه برایش نوشابه بریزند بیاورند. اگرچه آفتابه آکبند و نو باشد.

باید همیشه این تناسب ها را در نظر گرفت. و گرنه تعارضاتی که هم اکنون در جامعه داریم گریبان فرد را خواهد گرفت.
وسواس در معیارها، ارزشها، اصول، و مشخصه های ثابت ، بسیار مهم هست. چون اینها مانند فونداسیون یک بنای عظیم هستند و باید استحکام داشته و غیر قابل انعطاف باشد. اما در ظریف کاری و جزئیات باید نظر داد.

در اسلام مرزها کاملا مشخص هست و اگر کسی رعایت کند کمتر به هنگام بحرانها دچار تعارض می شود.

---

این عبارت که :«مذهبی نیستم، ولی به خدا اعتقاد دارم، نماز می خوانم ولی به حجاب کاری ندارم»، در خود نوعی تعارض و ناسازگاری شناختی را دارد که می تواند دامنه مشکلات و عمق آنرا برای شما روز به روز بیشتر کند. جهت اطلاعات بیشتر دو مقاله ذیل را مورد مطالعه قرار دهید.

ناسازگاری های شناختی و تعارض های ما

چگونه بر ناسازگاری های شناختی خود فائق آییم؟!

.

اگر اجازه بدید می خوام یه نکته رو در مورد "فرهنگ غرب و اینکه پیش ازدواج با برقراری روابطی نسبت به تمایلات جنسی طرف مقابل آگاهی پیدا کردن"، مطلبی رو عرض کنم.

دوستان توجه داشته باشید که هر فرهنگی صرفا برای خود اون جامعه و عرف مردم اون کشور خوب است.
در این موضوع که باید به نقاط اشتراک تمایلات جنسی زوجین قبل از ازدواج و برای جلوگیری از سرخوردگی جنسی و عواقب ناشی از اون پی برد، شکی نیست. ولی راه آن برقراری ارتباط به شیوه غرب نیست.
دوستانی که به این مطلب استناد می کنند و اینگونه ارتباطات را مجاز می دانند، اکثرا بر این باورند که حتما بعنوان همسر برگزیده می شوند و صددرصد آقای خواستگار ایشان را به لحاظ جنسی مناسب خواهند دانست.
اما فکر کردید که اگر ندانست چی؟!
در غرب زندگی یک زوج بدون پیوند رسمی ازدواج تقریبا بخشی از عرف شده و در صورت جدایی و تصمیم به ازدواج یکی از زوجین - حتی با وجود یک بچه - کاری غیرمتعارف نیست و طرفین آسیب کمتری می بینند. اما آیا ما هم اینگونه هستیم؟ په بسیار دخترخانمهایی که در همین تالار بواسطه عدم مقبول افتان در جلسه اول خواستگاری توسط آقا، دچار بحران شده اند، حالا چه برسد به اینکه بعد از برقراری روابط جنسی پذیرفته نشود.

نکته آخر اینکه با یک بوسه و امثالهم هرگز نمی توان پی به کم و کیف تمایلات جنسی فردی برد و چنانچه به دلیل شناخت بیشتر و بصورت عملی و تجربی قصد پی بردن به این مهم را داشت، ببینید که قبل از ازدواج به کجا خواهید رسید...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آوازه

من دارم میگم خواستگار دارم ، این همه دارم از حسن هاش میگم ، اون وقت آقای حامد میاین از من میپرسید خانواده میدونن یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پدر و مادر من موافقن ، هم با سن ایشون هم با شرایطشون !!قبلا هم گفتم مشکلی با مهاجرت ندارم خیلی هم خوشحالم هم من هم خانواده ام ، چون بیشتر فامیل ما یا ایران نیستن یا 6ماه اینجا 6 ماه اون طرف هستن !! این مسئله امری عادی تلقی میشه !!!

---

اخه مگه کوچ نشینه که ییلاق قشلاق بره؟

عزیزم ۶ ماه اونجا ۶ ماه اینجا یه چیزیه که من خیلی میشنوم ولی تا حالا ندیدم. مگر مواردی خیلی معدود که امکان زندگی اونجا واسشون نیست و مجبورن یه مدت مشخصی از سال را اونجا باشن که بتونن شرایط قانونی گرفتن citizenship را به دست بیارن. این کار هم واسه هر کسی ممکن نیست. چون اونجا که کسی نمیتونه ۶ ماه بره سر کار و ۶ ماه مرخصی !! ایران هم که همینطور. سوپر سر کوچه هم اگه ۶ ماه مغازشو ببنده بره، بعد که بیاد همه مشتریاش پریدن.
فقط عده معدودی میتونن این کار را بکنن از جمله تریلیاردر باشی یا business خیلی توپی داشته باشی که هر جای دنیا بتونی ادارش کنی.
من فقط یکی ۲ تا استاد دانشگاه دیدم که با توجه به تعطیلات طولانی و دست بازشون در مرخصی و ... معمولا این کار را میکنن تا اقامتشون درست بشه. اون هم استاد دانشگاه آنچنانی که با در آمد ایرانش بتونه چند ماه اونجا زندگی کنه. نه اینکه هر کی حوصلش سر بره ۶ ماه بره ییلاق.

این ها را بهت گفتم که اگه شنیدی باور نکنی. اونجا حلوا خیرات نمیکنن و کسی هم نمیتونه بی کار و بی پول و الاف و بی مصرف بگرده و خوش باشه.

شما هم اگر همه قوم و خویشت اونجا بود راه بهتری واسه رفتن پیدا میکردی.
ازدواج با مرد ۴۰ ساله ای که ۲۰ سالش را اونجا بوده یعنی راه رفتن لب تیغ !!

اصلا فکر کردی چرا اومده از ایران زن بگیره؟ چی میخاد که اونجا نبوده؟ مگه نمیخاسته زنش را از لحاظ جنسی قبل ازدواج تست کنه؟ خوب اونجا که طبق تعریف شما این چیزا جا افتاده. چرا اومده جائی که روابط این چنینی قبل از ازدواج تابو است و ممنوعه یا هر چی که شما اسمش را میزارید؟
چه انتظاری از همسرش داره و چه تصوری که اومده ایران ؟

میدونی دچار تعارضه؟ میدونی وقتی بری با چه مشکلاتی با این آدم نه اینوری و نه اونوری، پیدا خواهی کرد؟
میدونی تصورات تو از رفتن چیه و انتظارات اون از ایران زن گرفتن چی؟

میدونی یه مرد ۴۰ ساله که همه چیز را تجربه کرده و حالا دیگه میخاد به قول خودش زندگی کنه با رویاهای تو که با اسب سفید اومده ببردت به سرزمین آرزوهات چقد فاصله داره؟

گول رفتن را نخور. اگر ۱۰ تا از این ازدواج ها دیدم، ۸ تاش ناموفق بوده. اکثرش هم مشکل این بوده که مرد انتظار داره یه زن ایرانی با محدودیت ها و تصوراتی که اون از زن ایرانی ۲۰ سال پیش - که ایران را ترک کرده - تو ذهنش داره ببره با خودش و زن تصورش اینه که داره میره که مثل فیلم ها و داستان هایی که از اونجا شنیده و دیده و تصویر رویایی ذهنش زندگی کنه.

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط blue sky

نکته آخر اینکه با یک بوسه و امثالهم هرگز نمی توان پی به کم و کیف تمایلات جنسی فردی برد و چنانچه به دلیل شناخت بیشتر و بصورت عملی و تجربی قصد پی بردن به این مهم را داشت، ببینید که قبل از ازدواج به کجا خواهید رسید...

---

:104::104::104::104::104::104:

آوازه عزیز خواستم دو نکته که در نوشته هات دیدم رو بنویسم:

1- ببین اینکه این اقا بر اساس عقاید خودش عمل می کنه و شما راحت می پذیری درست نیست. ایشون هر چقدر هم نظرات بازی داشته باشه باید اول از شما نظر شما رو هم بپرسه . لازمه زندگی سالم احترام متقابله نه اینکه چون ایشون فکر می کنن برای تست گرمی سردی رابطه کم لازمه پس انجامش بدن بدون در نظر گرفتن عرفی که شما با اون بزرگ شدی. نکته دیگه اینکه شما سعی کن در برابر خواستگارتون منفعل نباشی.


2- اینکه کسی در خواستگاری بگه هر چی خدا بخواد و به یاد خدا بودن رو در حرفهاش نشون بده نه نشانه با خدا بودنشه و نه نشانه اصالت ایرانیش. این نحوه زندگی کردنشه که اینو نشون می ده.
همه جای دنیا ادمها حرف از خدا میزنند حتی اقای بوش وقتی می خواست به عراق حمله کنه :311:

[quote=آوازه]
فرشته مهربون ممنون از پاسختون

ایشون 20 ساله که ایران نیستن، ساکن کانادا هستن ، جدا از خانواده زندگی میکنن ،فوق لیسانس دارن و شغلشون آزاد هست( business) . دوست بنده که مقیم کاناداست معرف ما بوده ،البته خودش شناخت خاصی نداشته فقط معرفی کرده ، این آقا کاملا فرد مستقلیست ، روپای خودش ایستاده .خیلی زحمت کشیده تا به اینجا رسیده ، دیر تصمیم به ازدواج گرفته به چند دلیل :1-دختر دلخواهش رو پیدا نکرده 2- میخواسته شرایط مالیش خیلی ایده آل باشه
خانواده اش به تصمیمش احترام میذارن (خودش به حد کافی سخت گیر هست :163: )
از لحاظ اعتقادی مثل همیم ،من آدم بی بندو باری نیستم اما اعتقادی به حجاب ندارم ! ایشون همین رو میخوان ! در ارتباط با زندگی در خارج از کشور مشکلی ندارم،چون خودم قصد مهاجرت داشتم ! زبانم خوبه ،همین الانش که اینجاییم به راحتی باهم انگلیسی صحبت میکنیم:227: در مجموع بعد از 20 سال زندگی خارج از ایران من ایشون را یه ایرانی میبینم نه یه خارجی...دائما یاد خداست ومیگه با توکل به خدا پیش میریم هر چی خیره:316:

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط mah_v

آوازه جون منم مشکل تو رو دارم من 22 سالمه و ایشون 35 سال ولی خداییش بهش نمی خورد سنش به منم چون قدم بلنده و درشتم بیشتر می خوره ولی منم الان بزرگترین دغدغه ای که دارم سنشه
نمیدونم چی کار کنم!!!!!!!!!


دوست عزیزم به چهره بسنده نکن ، حتی اگه اختلاف سنیتونو نشون بده توو خوشبختی و تفاهمتون تاثیری نداره !!! ببین به چه چیزایی علاقه داره ، روحیاتتون چطوریه؟ جوری نشه 10 سال دیگه که شما تو اوج جوونی ایشون حتی حوصله یه سینما یا مهمونی هم نداشته باشه!! من وخواستگارم به شدت شیطونیمو پر انرژی ، از این نظر تفاهم داریم ( تازه من حس میکنم در مقابلش افسرده ام مخصوصا با وضعیت کنونی ایران )
ایشالا هر چی به خیر صلاح هممونه :72: خوشحال میشم این تاپیک رو همراهی کنی با من تا ایشالا به یه نتیجه خوب برسیم :43:

---

راست میگی آوازه جون باهات موافقم ...آره باید امتحانش کنم چون کاملا غریبست و هیچ گونه شناختیم ندارم نسبت بهش تو رو خدا دعا یادت نره خوشحالم میشم تجاربت رو بشنوم و سوالات و تجاربی که فکر میکنی به دردم می خوره

هر روز میام اینجا و نظرات جدید رو میخونم به کسی پاسخی نمیدم ، فقط فرشته مهربان در ارتباط با بچه من اشتباها فکر کرده بودم که ایشون بچه نمیخواد وقتی صحبت کردیم به تفاهم رسیدیم، در زمینه بوسیدن هم با ایشون بصورت غیر مستقیم مطرح کردم ،و دیگه تکرار نشد .به شدت در حال فکر کردنم ،اگه لازم بشه به مشاور هم مراجعه میکنم ، فقط دوست عزیز "پیدا" لطفا به جای تمسخر قوم و خویش من راهنماییم کن ،خانواده منم جزو همون پولدارایین که شما گفتی،حالا این چه فرقی تو آینده من داره؟؟؟؟؟؟ یعنی چی میگی که شما هم اگه همه قوم و خویشت اونجا بود راهه بهتری انتخاب میکردی؟؟؟؟؟؟؟ الان من باید به شما جواب پس بدم؟؟؟؟؟ یعنی شما داری مستقیما میگی من دارم دروغ میگم؟ کی گفت اونجا حلوا خیرات میکنن ؟؟؟من گفتم؟ چرا باید بی پول و الاف باشم؟ فکر کردی چشم بسته دارم انتخاب میکنم ؟ اگه عشق خارج رفتن بودم به هر شکلی بودم الان ایجا نبودم واسه مشورت گرفتن !!! منم کم زبل نیستم ،اونقدر خودم تحقیق کردم سایتهای معتبر و مدارکش رو رو کردم و میدونم شغلش و محل زندگیش دقیقا کجاست ، و قراره دوستانم برام اونجا تحقیقات کاملی انجام بدن... و حقیقتش پشیمون شدم که اومدم مشکلمو اینجا مطرح کردم ، از مدیر همدردی میخوام که اگه میشه عضویت من اینجا کلا لغو بشه :302:

دوست عزیزمMah_v اگه بتونی برام پیغام خصوصی بذاری وایمیلت رو بدی میتونیم بیشتر در ارتباط باشیم ،ترجیح میدم اینجا همه مسائلم رو نگم:72:

آوازه،اشتباه یک کاربر نباید باعث بشه درباره تالار اینطور قضاوت کنی.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط آوازه

هر روز میام اینجا و نظرات جدید رو میخونم به کسی پاسخی نمیدم ، فقط فرشته مهربان در ارتباط با بچه من اشتباها فکر کرده بودم که ایشون بچه نمیخواد وقتی صحبت کردیم به تفاهم رسیدیم، در زمینه بوسیدن هم با ایشون بصورت غیر مستقیم مطرح کردم ،و دیگه تکرار نشد .به شدت در حال فکر کردنم ،اگه لازم بشه به مشاور هم مراجعه میکنم ، فقط دوست عزیز "پیدا" لطفا به جای تمسخر قوم و خویش من راهنماییم کن ،خانواده منم جزو همون پولدارایین که شما گفتی،حالا این چه فرقی تو آینده من داره؟؟؟؟؟؟ یعنی چی میگی که شما هم اگه همه قوم و خویشت اونجا بود راهه بهتری انتخاب میکردی؟؟؟؟؟؟؟ الان من باید به شما جواب پس بدم؟؟؟؟؟ یعنی شما داری مستقیما میگی من دارم دروغ میگم؟ کی گفت اونجا حلوا خیرات میکنن ؟؟؟من گفتم؟ چرا باید بی پول و الاف باشم؟ فکر کردی چشم بسته دارم انتخاب میکنم ؟ اگه عشق خارج رفتن بودم به هر شکلی بودم الان ایجا نبودم واسه مشورت گرفتن !!! منم کم زبل نیستم ،اونقدر خودم تحقیق کردم سایتهای معتبر و مدارکش رو رو کردم و میدونم شغلش و محل زندگیش دقیقا کجاست ، و قراره دوستانم برام اونجا تحقیقات کاملی انجام بدن... و حقیقتش پشیمون شدم که اومدم مشکلمو اینجا مطرح کردم ، از مدیر همدردی میخوام که اگه میشه عضویت من اینجا کلا لغو بشه :302:

دوست عزیزمMah_v اگه بتونی برام پیغام خصوصی بذاری وایمیلت رو بدی میتونیم بیشتر در ارتباط باشیم ،ترجیح میدم اینجا همه مسائلم رو نگم:72:

---

آوازه جون اصلا تو نباید خودت رو ناراحت کنی و اینجا رو ترک نکن عزیزم
مرسی عزیزم

امروز میخوام بهش جواب نه رو بگم !!! منتهی به یه سری دلایلی که اینجا مطرحش نکردم ، ممنون از همه دوستان:72:

به چه دلایلی؟