همسرم کتکم می زند

دوستا ولی یه مشکلی که هنوز نتونستم حلش کنم اینه که پس من چیکار کنم همسرم یه کم مسئولیت پذیر و احساساتی باشه ؟ گفتم که چند روز پیش چطور دستشو رو من بلند کرد ؟ قبلا هم این کاو کرده بود اما بعدش کلی ازم عذرخواهی میکنه .و میگه دست خودم نیست . به هرحال بعد از اینکه اومد و گفت بیا باهم حرف بزنیم تا مشکلاتمون حل بشه و من کلی برای بار 1000 در مورد خواسته ها و احساساتم گفتم و اون قول داد که انجام بده اما میدونستم که مثل 1000 بار قبل هیچ فرقی نمیکنه . چرا اینطوریه به نظر شما؟ میاد التماس مسکنه تو رو خدا بگو خواسته ات از من چیه ؟ چیکار کنم برات ؟ بعد که میگم هیچ کاری نمیکنه . موندم اصرارش برا چیه ؟

بعد اون دعوا منتظر شدم تا تغییری تو رفتارش ببینم اما وقتی هیچی ندیدم خودم براش یه کادوی فانتزی گرفتم تا شاید یادش بیاد چند روز پیش چطور التماس میکرد که خواسته هامو بگم .وقتی کادو رو دادم خوشحال شد و کلی تشکر کرد اما بازم به روی خودش نیاورد که قرار بود کاری کنه .من از این میسوزم که میاد التماس و اصرار میکنه که خواسته هامو بگم اما کاری نمیکنه .چیکار کنم من ؟؟؟؟؟

سلام

طنازجون اينكه شوهرت مياد و ازت ميخاد كه خواسته هاتو ازش بخواي واقعاً يه نعمت خيلي بزرگيه قدرشو بدون!

مي دوني دليل بيشتر اختلافهاي ما اينه كه فرهنگ گفتگو بين خونه وادهامون نيست همه فكر ميكنن كه طرف مقابل بايد ناخداگاه از دل تو خبردار بشه كه چي ميخاي و خواستت چيه پس قبل از هرانتقادي يه امتياز مثبت از اين بابت به زندگي خودت بده.

درضمن انتظار نداشته باش كه شوهر شما از فردا سريع تغيير كنه و بشه اون چيزي كه شما ميخاي پس هر تغييري نياز به زمان داره همچنان كه شما نمي توني يه شبه تغيير كني بشي يه دختر آروم و بدون شور و هيجان.

سلام
خوشحالم که تصمیم به قطع ارتباط با اون آقا گرفتی
به هر حال اینکار چه اسمشو خیانت بزاری چه هر چیزه دیگه اشتباه بوده
اشتباه بوده چون هیچ مشکلی رو ازت حل نمیکنه بلکه یه مشکلم بهت سربار میکنه!
جواب کدوم مشکلتو با این پیدا کردی؟ ... هیچکدوم!
پس وقتی حس خودت (منظورم وجدانته) نسبت به کاریکه میکنی خوب نیست بدون که اشتباهه!
بهرحال ارتباط با یه نفر دیگه راه حل هیچ کدوم از مشکلاتی که گفتی با همسرت داری نیست، البته اگه دنبال راه حل باشی.
تا اونجایی که عقل من قد میده چیزایی مثه گل و کادو اینا که زن و شوهر برای هم میخرن واسه اینکه به هم نزدیکتر بشن نه اینکه همینا یه وسیله بشه برای دورتر کردن و فاصله انداحتن!
مثلا چون برام الان گل نخرید پس باید ازش دلخور باشم! خودش که الان کنارته گله دیگه... نیست!؟
منظورم اینه که هدفتو نزدیکی به شوهرت بزار حالا از هر وسیله میخواهی استفاده کنی گل، کادو، نمیدونم هرچی ... نه اینکه هدفت خود ِ اون گل و کادوهه بشه! از همسرت به همسرت برس نه از یه چیزی به همسرت!
حالا اینکه شما از شوهرت تغییر رفتار خواستی که یه روزه عوض نمیشه بالاخره باید بهش زمان بدی، خودتم باید کمکش کنی، بستگی به اینم داره که شما تغییر رفتارو توی چی ببینی!؟
توی تکرار نشدن اشتباهات قبلیش یا اینکه کلا انتظار داری اصلا همه خصوصیات اخلاقیشو عوض کنه و یه آدم دیگه بشه!؟؟ اگه انتظارت اولیه خب معقوله هرچند که زمان میخواد اما اگه هدفت اون دومیه باید بگم تقریبا محاله!

نقل قول:

---

بعد اون دعوا منتظر شدم تا تغییری تو رفتارش ببینم اما وقتی هیچی ندیدم خودم براش یه کادوی فانتزی گرفتم تا شاید یادش بیاد چند روز پیش چطور التماس میکرد که خواسته هامو بگم .

---

شما خودت میگی چند روز پیش این اتفاق افتاده! یعنی انتظار داری ظرف چند روز چه اتفاقی بیفته؟
پس فرصت کافی ندادی بهش!
میگی توی تمام زندگی اینطور بوده. خوب اگه توی تمام زندگیتون ایشون به همین شکل قول و قرار گذاشته و شما هم همینقدر عجول بودین (منظورم همینه که مثلا هربار قرارتون به این شکل پیش رفته که شما بلافاصله چند روز بعد دعواتون انتظار داشتید زیرو رو بشه بعد که نشده کلا بیخیالش شدین و رفتید سراغ یکی دیگه) خب نبایدم انتظار تغییر داشت!

نقل قول:

---

وقتی کادو رو دادم خوشحال شد و کلی تشکر کرد اما بازم به روی خودش نیاورد که قرار بود کاری کنه .

---

مگه قرار بوده چکار کنه؟
قول خاصی بهتون داده بوده؟
قوا داده بوده مثلا براتون کادو بخره و نخریده؟.... چیو قرار بوده بروی خودش بیاره که نیاورده؟
مثلا باید چکار میکرد که شما مطمئن بشی میخواد تغییر کنه؟
شما میگی من میخوام اشتباهاتشو تکرار نکنه. مثلا یکی از اون اشتباهاتش دست بلند کردن روی شما بوده! خوب مگه اون لحظه که کادوی شمارو گرفت روی شما دست بلند کرده که میگی تغییری نکرده؟
شما اول مشخص کن چی از همسرت میخوای ؟
اما اگه منظورت از تغییر رفتار اینه که مثلا در ازای گرفتن کادو اونم میرفت برات حتما یه کادو میخرید ... اگه انتظار داری مثلا یه شوهری داشته باشی که رمانتیک باشه خوب این خصوصیت اخلاقیه آدماست، اینو شاید بتونی کمی تغییر بدی اما نمیتونی که کلا شوهرتو عوض کنی اون موقع که ایشونو انتخاب میکردی باید به این دقت میکردی نه الان!

سلام دوستای خوبم

خیلی ممنون از همه . اما من باید به همه بگم که من فقط اولین روزا بود که فکر سرکار گذاشتن و داشتم .دو سه روز. بعد از اون از کارم پشیمون شدم وبهش همه چیزو گفتم . خودمم از کارم ناراحت شدم.


اما آتنا جون من تغییر فوری نمیخوام . یا اگه گفتم براش کادو خریدم تا اونم یه تغییری بکنه حرف یکی دو روز نیست که میگم .
حرف دوساله و . . . .
اصلا من نمیخوام تغییر کنه . من همسرم و همینطوری که هست میخوام . خوب . . . ولی همسرم میاد اصرار روی اصرار که باید بگی خواسته ات چیه ؟؟؟؟؟؟؟ بابا دوستای خوبم حرف من اینه که من که ازش چیزی نمیخوام .حالا که خودش میاد اصرار میکنه منم یه چیزی میگم پس چرا انجام نمیده ؟؟؟
خودش اصرار داره تغییر کنه اما اصلا تغییر نمیکنه .نه در عرض چند روز بلکه این ماجرای دوساله .یعنی به نظر شما دو سال فرصت کمیه برا تغییر ؟؟؟؟
همسرم میدونه من عاشق گل هستم .هزار بار هم بهش گفتم که برام بگیره . اما وقتی دستشو هم روی من بلند میکنه میاد کلی عذرخواهی میکنه اما مثلا گل نمیگیره .بعد میگه خواسته ات و بگو . بعد مثلا من میگم گل .
میگه باشه . این باشه میره پیش باشه های دوسال پیش.

اصلا نمیدونم چی باید بگم .شاید به نظر خیلی ها این موضوع مسخره بیاد ولی خیلی تو روحیه من تاثیر گذاشته

سلام دوستا

همسرم اخلاق کتک زدنشو نمیتونه ترک کنه . انقدر براش عادی شده که باهاش سرسنگین هم میشم بهش برمیخوره . انگار یه چیزی هم بدهکاریم .

خیلی عادی شده براش . کتک میزنه بعد خیلی عادی و خونسرد میاد باهام حرف میزنه . قیافه هم که میگیرم ، میگه بسته دیگه . تموم شد حالا .

دیگه خسته شدم .نمیخواین کمک کنین ؟؟؟؟؟

طناز یه سوال بپرسم راستشو میگی؟
شوهرت سر چه موضوعی تورو کتک میزنه؟
میخوام بگی مثلا چه اتفاقی میفته که کارتون به کتک زدن میکشه؟
مسلما اون از در نمیاد تو و تو بهش بگی سلام و بعد وایسه تورو کتک بزنه! درسته؟
میخوام بگی سر چه مسائلی بحثتون میشه و هرکدومتون چقدر مقصرید؟
یه بار دیگه هم راجع به کتک زدنش گفته بودی اما نگفتی که سر چی بود؟ و چه اتفاقی افتاد و چه حرفی بینتون رد و بدل شد که کتکت زد؟
من نمیخوام بگم شوهرت کار درستی میکنه یا کارشو توجیه کنم فقط میخوام به یه نتیجه برسیم که شوهرت سر چه مسئله ای اینطوری از کوره در میره و کنترلشو از دست میده؟ آیا درمقابل رفتار خاصی از سمت تو اینکارو میکنه؟

سلام با عزض معذرت

بعضیها فقط ادعای دوست داشتن میکنن مرد شما هم اینگونه است اگه واقعا دوست داره بخاطر تو هر کاری میکنه فکر کنم هوا و هوس دورا اززدواجش با تو تموم شده یا دنباله جدیده یا نمیدونم

نترس خدابزرگه شاید اینطوری باشه

تو چند روز بیشتر بهش محبت کن تو واسش گل بخر تا اون یاد بگیره احتمالا جواب میده لازم نیس ازش توقع داشته باشی که بخره تو با عشق براش بخر محبت کن بعد چند روز اگه تغییری نکرد واقعا بی احساسه همون بهتر که ولش کنی

موفق باشی :72:

سلام به همه

خوب وقتی که من صدامو بالا می برم همسرم کنترل خودشو از دست میده و کتک میزنه .

میگه نباید جلوی من داد بزنی. البته اینطور نیست که من سر هر مسئله ای داد بزنم .اما اگه این اتفاق بیفته سریع باید تنبیه بشم . همسرم میگه دست خودم نیست . تو داد نزن، منم کتک نزنم . منم میگم کارت خیلی توجیه مسخره ایه . اگه من داد میزنم کارم اشتباهه قبول میکنم اما مجازاتش کتک خوردن نیست . اصلا نباید این دوتا کار پیش هم گذاشته بشه .دیشب کلی باهم حرف زدیم .انقدر گفت دوست دارم و بدون تو نمیتونم زندگی کنم که ساعت از نیمه شب هم گذاشت . ولی من نمیتونم کتک زدنشو با دوست داشتن یه جا جمع کنم . میتونم ؟؟؟؟

بعد سر همین کارهای رمانتیک باهم حرف زدیم میگه من بلد نیستم . میگم من که بهت یاد دادم میگه بنویس تو کاغذ بده بهم که کارای رمانتیک چیه . منم میگم دیگه اون موقع به درد نمیخوره .

سلام طناز چون من تازه عضو این سایت شدم. زندگی شما تقریبا شبیه به ماست. شوهر منم روم دست بلند میکنه من هم از راهنمایی دوستان که برای شما تاپیک میذارن استفاده میکنم. ولی فقط اینو فهمیدم که دست بلند کردن دلیل بر این نیست که شوهرت دوستت نداره. بعضیها زود کنترلشون رو از دست میدن. میشه بگی چند سالته؟ شوهرت چند سالشه؟ چند ساله ازدواج کردید؟ بچه هم دارید؟ انشااله خدا کمک میکنه نگران نباش.

سلام ساناز جون - ممنونم

22 سالمه

همسرم 25 سالشه

حدودا یک سال و نیمه که ازدواج کردیم

بچه هم نداریم

امیدوارم با راهنمایی دوستان به یه راه حل برسم . فعلا که کسی دوست نداره کمک کنه .:302:

[align=justify]کار شوهر شما اشتباهه اما دلیلش چیه؟ دلیلش اینه که ایشون مهارت های لازم برای کنترل خشم خودش و راه های مناسب حل مشکل را بلد نیست با وجود اینکه میگی خیلی دوست داره مشکلاتتون حل بشه و ازتون درخواست میکنه که با هم حرف بزنید و خواسته هاتونو بهش بگید این خیلی خوبه چون نشون میده اهل گفتگو هست. این ویژگی مثبتیه که خیلی از آقایون ندارن.
خب طناز جان داد زدن شما هم نشون میده شما هم مثه همسرت مهارت کافی توی کنترل عصبانیت و بردن بحث به یه فضای آروم را نداری یه مدت بیا کمی رفتارتو عوض کن.
مثلا وقتی بحثتون میشه سعی کن به هیچ وجه بلند صحبت نکنی، اگرم شوهرت داد میزنه یا حرف غیرمنطقی میزنه (خب معمولا توی دعوا حلوا خیرات نمیکنن!) تو سعی کن با آرامشت اونم به آرامش دعوت کنی و اگه میخواهید بحثتونو ادامه بدید، فضای بحثتونو ببری به یه فضای آروم و بدون داد و فریاد و توهین.
حتی اگه اون بازم به داد و فریاد ادامه میده شما سکوت کن و یه لیوان آب خنک بده دستش، بهش بگو هروقت احساس کردی آروم شدی بگو تا بشینیم منطقی با هم حرف بزنیم.
وقتی بلند صحبت کردن و داد زدن فایده ایی هم نداره چون کمکی به حل مشکلتون یا به خاتمه دادن به بحثتون نمیکنه پس چیزیکه فایده نداره بزار کنار! وقتی میشه آروم حرف زد چرا داد و فریاااااد!؟
مورد بعدی اینکه وقتی شوهرت ازت میخواد چیزایی که دوست داری بهش بگی بگو فعلا چیزی نمیخوام جز اینکه رابطمونو قشنگتر کنیم، اصلا به مورد خاصی اشاره نکن و مثال و مصداقی هم اگه برای قشنگتر شدن رابطه درنظرت هست فعلا بزار توی اولیت های بعدی چون در حال حاضر مهمترین چیزیکه باید جفتتون روش کار کنید نحوه برقراری ارتباط درست با همدیگه ست و گل خریدن و کادو خریدن و کارهای رمانتیک میتونه بعد از اینکه این مهارت هارو یاد گرفتین و یا در خلال یادگیریتون وقتی رو به بهبود میرید چاشنی رابطه تون بشه. فعلا هدف اصلیتونو بزارید روی کار کردن روی یادگیری این مهارت های ارتباطی.
برای شروع پیشنهاد میکنم این لینکهارو مطالعه کن میتونی اینا رو پرینت کنی به همسرتم بدی بخونه
http://www.hamdardi.net/thread-9283.html
http://www.hamdardi.net/thread-11019.html
http://www.hamdardi.net/thread-3525-post-30386.html#pid30386
http://www.hamdardi.net/thread-7531.html
http://www.hamdardi.net/thread-7543.html[/align]

سلام طناز جون. من هم مثل تو ساناز این مشکل رو داشتم . تقریباً نزدیک 6 ساله ازدواج کردم و یک دختر هم دارم. شوهرم گاهی دست روی من بلند می کرد و تا جایی که جا داشت این کار رو ادامه می داد و از کتک زدن که خسته می شد میزد زیر گریه و عذرخواهی و می گفت دست خودم نبوده بعد هم هر بار گل و کادو و رستوران. حقیقت هم هیچ بار تقصیر من نبود که کتک می خوردم و سر هر موضوعی اگه مخالفت می کردم عوض اینکه قانعم کنه روی من دست بلند می کرد . اوایل حتی چون می دیدم بعد از این کار گریه می کنه خودم می رفتم آرومش می کردم در حالی که اصلاً تو اون لحظات دوسش نداشتم. همیشه امید داشتم دست از این کارش برداره برا همین به هیچکس چیزی نمی گفتم تا این اواخر که دیگه انقدر زیر دست و پاش کتک خوردم که حس کردم زنده نمی مونم. برا همین مسئله رو با برادرم در میون گذاشتم اونم گفت تو که همه راه ها رو امتحان کردی و جواب نگرفتی بهتر این بار از راه قانونی بری و من برای اولین بار از خونه قهر کردم . به محض اینکه فهمید زنگ زد و شروع کرد به التماس که برگرد و من دیگه این کار رو تکرار نمی کنم ولی خونوادمم خیلی محکم جلو این کارش جبهه گرفتن. بعد یک هفته با التماس زیادش برگشتم خونه و الان از اون موقع سه ماهی میگذره و هنوز جرات نکرده دست روی من بلند کنه. علاوه بر اون باید همه بدونیم که وقتی پای دادگاه و مهریه پیش بیاد هیچ مردی بی اختیار دستش بلند نمیشه . ایراد ما اینه که اولاً یه سری مسائل رو می خوایم خودمون تنها حل کنیم و در ثانی فکر می کنیم اگه این بار پشیمون شد و یه گل خرید دیگه این کارو تکرار نمی کنه غافل از اینکه این براش یه عادت می شه و فکر میکنه حق داره دستش رو بلند کنه . امیدوارم تجربیاتم به دردت بخوره

سلام کیانا جان و طناز جان امیدوارم خوب باشید، من از طناز جون عذرخواهی میکنم که اینجا دردو دلم رو نوشتم. راستش من هم چندروز قهر کردم و رفتم میخواستم د یگه جدا بشم و میخواستم برم پزشکی قانونی ولی در این مملکت ما اینقدر هرکاری مراحلش سخته که آدم پشیمون میشه. بعد اومد دنبالم جلوی همه قول داد که دیگه اینکار و نمیکنه و تا چندماهی خوب بود ولی بازهم توی عصابنیت این کارو کرد. :302:

[align=justify]خانوما یه خواهش لطفا حتی اگه مشکلاتمون به ظاهر شبیه به همدیگه ست سعی نکنیم یه نسخه واحد برای زندگی بقیه بپیچیم!
مشکل کتک کاری و دعوابین زن و شوهر ممکنه مشکل خیلی از ماها باشه اما این دلیل نمیشه بگیم اگر یه راهکاری برای من جواب داد برای دیگری هم که همین مشکلو داره حتما جواب مثبت میده!
چون اولا آدما در عین حال که میتونن از یه جهاتی خیلی شبیه بهم باشن اما از جهاتی هم میتونن کاملا متفاوت باشن و توی شرایط مشابه تصمیمات متفاوت بگیرن! و یا برخوردشون در مقابل رفتارهای ما کاملا متفاوت باشه!
درثانی شاید مشکلات ما شبیه به هم باشه اما نوع و دلیل بوجود اومدن اونا توی زندگیامون شباهت زیادی بهم نداره! بعضی از دوستان خودشون عامل استارت این دعواها و بی حرمتیها هستن که اینو توی تاپیکشون من میخوندم و واقعا ازتعجب مونده بودم که یه نفرچرا باید کاملا با اختیار و اراده خودش دستی دستی زندگی خودشو که میتونه خیلی خوب و قشنگ باشه به اینجا بکشه که همسرش روش دست بلند کنه!
بهرحال من فکر میکنم مشکل این دوستمون طنار خانوم خیلی راحت و بدون انتخاب راه های پردردسر با یکم مهارت و زیرکی منطق میتونه کاملا حل بشه.[/align]