-
ترس از ازدواج دیر هنگام
سلام برهمه دوستان عزیز که در این تالار مشغول به فعالیت هستید
واقعیتش اینه که من دختر مجرد و 26 ساله هستم با مدرک لیسانس
و چیزی که جدیدا اذیتم میکنه ازدواجمه
دوست دارم ازدواج کنم اما موردهایی که برام میان هیچ کدومشون به من نمی خورن
یا تحصیلاتشون پایینتر از منه
یا مشکل شخصیتی دارن منظورم از لحاظ اجتماعیه
و کیسایی که قرار بوده و بیان و من احتمال داشته جوابم مثبت بوده باشه هم دیگه نیومدن
نمی دونم این قضیه زیادی داره فکرمو اذیت میکنه
هرکاریم میکنم از ذهنم بیرونش کنم نمیشه
دوستان اگه راهکاری دارید بهم بدید
چطور اون کسی که من میخوام بیادو یا چطور فکرشو از ذهنم بیرون کنم
ممنون :72::72:
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
سلام دوست خوبم:72:
زیاد بهش فکر نکنین میدونم سخته:72:
وقتی بهش فکر نکنین خودش پیش میاد:227:
خودتون رو مشغول کنین،به ادامه تحصیل فکر کنین ورزش کنین کتاب بخونین
فکر نکنین زندگی فقط وقتیه که یک نفر به اسم شوهر کنارتون باشه
صدالبته خوبه اگه باشه،اما وقتی هنوز شرایطش پیش نیومده باید صبر پیشه کرد و مهارت ها رو بالا برد
وقتش که شد خودش میاد:72:
البته شما هم باید این جا یه کارایی بکنین:227:
حضورتون رو تو اجتماع زیادتر کنین
مهمونی ها برین
کلاس های مختلف ثبت نام کنین
ارزوی بهترینها رو دارم واست:72:
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
سلام دوست خوبم
اولا اینکه 26 سال دیر نیست.تازه اوج جوونیه.دوما بسپر به خدا وازش بخواه انچه خیر و صلاحته بشه.
وانسان طبیعتا دوست داره با همنوع خودش ازدواج کنه و تشکیل خانواده بده.ولی توجه داشته باشید در اینکار به هیچ عنوان عجله نکنید./
اگر سعی کنید همیشه نجابت خودتون رو حفظ کنید مطمئنا موارد خوبی براتون پیش خواهد آمد.
باید صبور باشید.و مواردی که براتون پیش میاد رو خوب بسنجید و به دلایل نادرست جواب منفی ندید.
ضمنا در صورت تمایل میتونین از مراکز معتبر (تاکید میکنم معتبر) همسریابی استفاده کنید.و رازی باشه فقط بین خودتون و اون فرد.
ضمنا به دنبال این نباشید فقط با کسی ازدواج کنید که تحصیلاتشون از شما حتما بالاتر باشه.این دید غلطیه
معیارتون صداقت پاکدامنی خانواده خوب و ارزش قائل شدن برای حالال حروم باشه.
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
عزیزم زیاد نگران نباش اونی که خدا واست معلوم کرده الان یه جایی کنارخونوادشه موقعش که برسه هر جای دنیا باشید به هم میرسید زیاد خودتو درگیر اینا نکن . تازه عزیزم مگه اونایی که شوهر دارن شوهرشون همون مرد رویایی بدون عیبه زیادم رویایی فک نکن توقعاتتو بیار پایین اون مردی که رویاهامون میسازیم 1 درصد میاد دیگه اینکه به خدا بگو از ته قلب خودش همراه زندگیتو میرسونه...
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
سلام دوست گلم
ازدواجم یکی ازاون اتفاقاتیه که گاهی. وقتی پیش میادکه هیچ برنامه ریزی واسش نداریم
به ازدواج نکردن زیادفکرنکن به این فکرکن که چه طوریه زندگی شادواروم داشته باشی حتی بدون ازدواج کردن
خداواسه هرکسی یه تقدیرقشنگ نوشته مطمینم تقدیرقشنگی که برات نوشته یه روزی شگفت زدت میکنه
فقط صبرداشته باش :323:
درمقابل تقديرخداوند مثل كودكي يكساله باش كه وقتي اورا به هوا مي اندازي،مي خندد چون ايمان داردكه تو او را خواهي گرفت.(كورش كبير)
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
ممنون از راهنمایی هایه همه دوستان
واقعا از صحب هاتون انرژی گرفتم
بازهم دوست دارم راهنمایی بیشتری رو بخونم:72::72::72:
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
سلام،
این مقاله رو خواندید؟
http://hamdardi.com/?part=menu&inc=menu&id=487
موفق باشید.
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
سلام به اقا حامد65
این مقاله ام خوندم
ممنون از راهنماییتون
این مقاله واسه کسیه که در مرحله انتخابه نه برا من که هنوز انتخاب نشدم که انتخاب کنم و جواب بدم
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
سلام دوست عزیز
تو الان درسن مناسبی هستی که می تونی بدون نگرانی با افزایش مهارتهای ارتباطی خودت شانس یک ازدواج و زندگی خوب رو داشته باشی.
بهت توصیه می کنم مطالب سایت ووبلاگ دکترشیری رو مطالعه وپیگیری کنی.
http://doctorshiri.blogfa.com/post-178.aspx
http://doctorshiri.blogfa.com/post-180.aspx
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
ممنونم از ارسال این صفحه
مطالب خوب و جالب داشت
مرسی
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
سلام به همه دوستان پاسخ ها عالی بودن
اما درباره ی مطالب دکتر شیری که توسط پارمیدا عزیز بیان شد خیلی عالی بود.
با اجازه meristemعزیز یک سوال دارم در باره ی سخن اقای دکتر شیری به شرح زیر :
شاید شما رفتاری ضد مرد هم داشته باشی. ترکیبی از خجالت و حمله و بی تفاوتی و حتی تحقیر پنهان. شاید مردها را میترسانی و کسی هم نیست که بهت این رفتارت را نشان دهد.
کسی هست به من بگه این رفتار را چگونه از بین ببرم؟
پیشاپیش بابت پاسخ ها تشکر میکنم:72::72::72:
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
خواهش میکنم
اتفاقا سوا خوب و به جایی بود
اگر دوستان می تونند راهنمایی کنند:325:
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
نمیدونم شاید پیشنهادم بهتون کمک کنه:
عرف جامعه و نحوه تربیت و چیزایی که تو مدرسه بهمون یاد میدن، کم و بیش هشدار و یه جورایی ترساندن دخترها از نزدیک شدن به پسرهاست (حالا به طرق مختلف).
که اتفاقا من باهاش موافقم. چون واقعا آسیب زاست و مشکل آفرین.
ولی در بعضی از ما دخترها این احتیاط به طرز افراطی وجود داره و کلا به پسرها به عنوان موجوداتی که جیییییییز هستند نگاه می کنیم. (نخندید واقعا تو دوستام از این نوعش سراغ دارم که حتی تو سلام و علیک با پسرها مشکل دارند!!)
حالا این طرز فکر تو رفتار نمودهای مختلفی پیدا میکنه: بعضی ها خصمانه، بعضی تحقیر آمیز، بعضی فرار و.....
اما واقعیت اینه که اونا قبل از اینکه پسر باشند، انسان هستند، درست مثل ما.
درسته که هیچ وقت نباید با اون ها مثل دوستای هم جنس رفتار بشه، اما تعدیل در این طرز تفکر باعث میشه رفتار غیر عادی ما نسبت به آقایون اصلاح بشه.
این لینک واقعا مفیده
سطوح رابطه دختر و پسر
یه راهکار دیگه اینکه:
خودتون باشید!! همین
یه نکته دیگر هم به ذهنم رسید:
اعتدال در رفتار با دیگران به خصوص آقایون با متانت هیچ منافاتی نداره!!!
دخترانی که زیاد در دسترس قرار دارند، شاید در نگاه اول به نظر بیاد که پسرا باهاشون راحت هستند، پس تو این قضیه مشکلی ندارند.
اما واقعیت اینه که آنها به ندرت به عنوان گزینه ازدواج در نظر گرفته می شوند
یک دختر متین و سنگین دور و برش پر از پسر نیست، و تنها پسرهایی به او نزدیک می شوند که به ازدواج فکر میکنند و ارزش متانتی که در رفتار اون خانوم دیدند رو درک میکنند.
(این رو هم به این خاطر اضافه کردم که بعضیا متانت رو با مرد ستیزی اشتباه میگیرند)
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
meristem و مریم عزیز
برای شروع توصیه می کنم کتاب" زن بودن" نوشته "تونی گرنت" رو بگیرین ومطالعه کنین. برای خودمن که خیلی مفید وجالب بود.
اینا هم لینکی از خلاصه کتاب هستند.
http://www.doctorshiri.com/weblog/archives/000886.php
http://carljung.blogfa.com/post-274.aspx
http://jahadstudingunit.parsiblog.com/Posts/69/%D8%B2%D9%86+%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86/
ضمناً توی لینک دومی که توی پست قبلی گذاشته بودم دکتری شیری به یک سری از رفتارهای ضدمرد اشاره ای کوتاه کردن.
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
پارمیدا و دانوب عزیز راهکارهایه خوبی دادید
منم فکر میکنم که بیشتر منفعل هستم
دارم رو خودم کار میکنم تا نقصامو برطرف کنم
از طرفیم علاوه بر تغییر خودم طبقه صحبت هایه بقیه دوستان باید خواست خدارو هم در این قضیه نادیده نگرفت
بازهم اگر راهنمایی کنید خوشحال میشم
دوست دارم از تجربه هاتون نهایت استفاده رو داشته باشم
نقل قول:
نوشته اصلی توسط شوکا
خودتون رو مشغول کنین،به ادامه تحصیل فکر کنین ورزش کنین کتاب بخونین
حضورتون رو تو اجتماع زیادتر کنین
من همه ایانرو دارم انجام میدم
اما دیگه کاری واقعا نمیشه کرد
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
دوستان بااینکه مدت زیادی ازاین تاپیک نمی گذره
اما بازهم امروز این ترس به سراغم اومده بود
نمی دونم چی کنم
همه کارهایی که باید رو انجام دادم و همه پیشهادات همه شما دوستان
اما فکر نمی کنم قضیه همینایی باشه که من فکر می کنم
هرچی فکر میکنم به جایی نمی رسم
یعنی برا ازدواج هیچ معدله ای نمی توان نوشت
اگه میشه راهنماییم کنید:302::302:
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
دوستان عزیز کسی نمی خواد راهنمایی بده؟
مشاوران عزیز تالار کمک :325::325:
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
سهای عزیز
شما در سن ازدواج قرار دارید و کاملا طبیعی است که با این مساله از نظر ذهنی مشغول باشید. از این مشغولیت ذهنی نگران نباشید و آن را معجزه خلقت و غریزه ذاتی انسان بدانید.
اگر قرار باشد همه یا اکثر کسانی که به سوی شما می آیند شرایط دلخواه شما را داشته باشند مطمئنا وضعیت بدتری پیدا خواهید نمود. طبیعی است که برای پیدا کردن فرد دلخواه باید مدتی صبر و تحمل نمایید. در مورد معیارهای خود برای انتخاب همسر فکر و آنها را مکتوب و در هر روز یک مورد را بررسی نمایید. بهتر است از نظرات همسالان خود و یا جوانانی که مدتی از ازدواج آنان می گذرد آکاه گردید. بسیاری از افراد بعد از ازدواج معیارهای متفاوتی را به شما معرفی خواهند نمود. خواسته های غیر معقول و اصطلاحا افسانه ای خود را شناسایی و آگاهانه نقد نمایید. در این زمینه کتابهای متعددی وجود دارد که می تواند به شما کمک نماید. از کتابهای روان شناسی مثبت گرا در این مورد دوری نمایید .
در پایان : نگران نباشید شما زمان زیادی را پیش رو دارید
شاد و سربلند باشید
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
سلام دختر خوب:
شما که هنوز سن زیادی نداری خواهر من- خواهرم از شما سنش بیشتر بود و ما نگران بودیم ولی موقعیکه که خداوند مصلحت دانست و براش خواستگار آمد باخودمون گفتیم چقدر خوب شد تا حالا ازدواج نکرده وگرنه از همسر به این خوبی محروم میشد الان از زندگیش واقعا راضی است میخام بگم اگه تا حالا شخص ایدال شما پیدانشده عجله نکنید به خدا توکل کنید انشاءالله به زودی همسر ایدال شما پیدا خواهد شد باآرزوی خوشبختی برای شما و تمامی دختر ا و پسرای ایران زمین:323::72::72::310:
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
باسلام خدمت همه دوستان
راستشو بخواید
برام 2تا خواستگار اومد که اولیو رد کردم چون سطحه خونوادگیشون به ما نمی خورد
بدون اینکه بهش فکر کنم ردش کردم
و دومی رو که یکی از پسرهای فامیل معرفی کرده بود و ظاهرا خوب به نظر می اومد
اوکی رو دادم
و از طریق میله همون اشنا عکسم رو دادم و بعدش عکسه پسره رو دیدم
و بعدش قرار شد تلفنی صحبت کنیم
که بعد از چند روز باتاخیر زنگ زد و حدود 20 دقیقه ای صحبت کردیم
و قرار شد که همدیگرو ببینیم
اما من موافقت نکردم چون حالت رسمی پیدانکرده بود
خلاصه دیگه از پسره خبری نشد بعد از 2هفته همون پسره فامیل زنگ زده و میگه
دوستم میگه یک سوال اساسی برام پیش اومده که ما خونواده مون تو مهمونی مختلط هستند اما ما (من)مذهبی هستیم شما با این قضیه مشکلی نداری؟
و منم گفتم باید فکر کنم
خودمم فهمیدم که نمی خواد و خواسته رد کنه این حرفو زده
چون این حرفی که پیش اومد برا مراحله اخره اشنایی
چون من هنوز نشناختمش
هنوز خیلی سوالای اساسی داشتم که ازش نپرسیدم
و کلا بیخیالش شدم
به نظر شما این چی میتونه باشه
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
فکر کنم باید تاپیک جدید باز کنی soha جان
اینطوری بهتر جواب میگیری
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
نقل قول:
نوشته اصلی توسط soha64
به نظر شما این چی میتونه باشه
سلام
یعنی چی که چی می تونه باشه؟
اصلاً مهمه که چی می تونه باشه؟
یه سوال از شما شده، شما هم جواب بدید که می تونید با خانواده ی اونا کنار بیاید یا نه!
دیگه این کارا چیه که رفتار و حرفای دیگران را تجزیه و تحلیل کنین و نتیجه های بی ربط و مضر ازش بگیرین!
از این سوالا که از خودت می پرسی، می خوای به چه نتیجه ای برسی؟ می خوای به این نتیجه برسی که هیچ کس تو رو دوس نداره و نمی خواد با تو ازدواج کنه و تو هیچ وقت ازدواج نمی کنی و تا ابد مجرد می مونی و .....
از کجا فهمیدی که نمی خواد و خواسته رد کنه و برا همین این حرف رو زده؟
کسی بهت گفت؟
علم غیب داری؟
یا زاده ی اون ذهنه تخریب گرته؟؟؟؟؟؟
چطور می تونی با قاطعیت بگی این سوال برا مرحله ی آخره آشنایی هستش و همه بدونه استثنا این سوال رو در مرحله ی آخر آشنایی می پرسن؟
اعتماد به نفست رو فوق العاده افزایش بده!
این قدر هم نشیت افکار مردم رو بخون و تجزیه و تحلیل کن!
در هر موقعیتی قرار گرفتی، تصمیم بگیر چه کاری باید انجام بدی، نه این که ذهن خوانی کنی و بگی طرف مقابل چرا این کار و کرده و نتبجه ی غلط بگیری!
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
نمی دونم شاید شما درست میگید
اما این حرفی که به من زده شده رو به چند نفر گفتم
همین جواب رو گرفتم
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
ببین soha64 گرامی،
من نمی گم منظوره اون این نبوده، من می گم منظورش هر چی بوده، برای تو نباید مهم باشه و تو نباید خودت رو درگیر این مسائل بکنی!
این قدر مردم پر رو هستن که اگه یه دختری رو نخوان، یا خیلی رک می گن نه، یا اصلاً دیگه پی گیره ماجرا نیستن و این جوری به طرف می فهمونن که نمی خوایم! پس تو نگران نباش که شاید اون نخواد، مطمئن باش که اگه نخواد، یه لحظه هم وای نمی سه!
- حالا من نمی دونم، جواب شما به این سوال، بسته به این داره که منظوره این آقا چی بوده؟ یعنی اگه بخواد یا نخواد، جواب شما تغییر می کنه؟ یعنی اگه منظورش نخواستن بوده، می خواید پیش دستی کنید و جواب نه بدید، اما اگه نه، سوالش واقعی هست، جوابتون به این سوال بله هستش؟
- یا این که می خواین بیشتر بشناسیدش ببینید این قدر می ارزه که به خاطرش این اختلاف رو نادیده بگیرید؟
به هر حال، یا جوابتون بله هست، یا نه، یا این که می تونید بگید بعد از آشنایی بیشتر به این سوال جواب می دید! (البته آشنایی رسمی)
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
من میخواستم بیشتر اشنا شم بعد این سوالو جواب بدم
و یا بهتر بود که خودش این سوالو از من می پرسید نه اینکه به رابطش سوالو میگفت که من جواب بدم
بله دوست داشتم اشناییمون رسمی باشه و نه فقط در حد تلفن
دیداری و با واسطه خونواده ها
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
خیلی خوبه که دوست داشتید رابطتون رسمی بشه!
یه مقدار بیشتر از رابطتون بگید!
بعدش گه شما گفتید قضیه باید رسمی بشه، شما پی گیره ماجرا شدید از طرف رابط و این جواب رو شنیدید؟ یا رابط اومد بهت گفت اون آقا این رو گفته؟
شما خودتون فک می کنید برا چی این سوال رو مطرح کرده؟ چون گفتید رسمی کنیم قضیه رو؟
به هر حال، شما بهتره بگید من الآن نمی تونم به این سوال جواب بدم و بعد از آشنایی رسمی بیشتر، می تونم بگم که جوابم به این سوال چیه! و کنجکاوی هم نکنید!
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
نه اصلا حرفی نزدم
رابط خودش اومد و اینو گفت
اخه رابط خودش گفته که ما مذهبی هستیم
نه من نگفتم بهش که باید رسمی بشه
فقط تو تماسی که باهم داشتیم ازمن خواست که ببینمش چون شهره اون امتحان داشتم اما من قبول نکردم و گفتم باید شما بیای شهر ما و همدیگرو ملاقات کنیم
این پیشنهادی که شما دادید رو بهم قبلا پیشهناد دادند
و من به رابط گفتم باد فکر کنم
و اونم هنوز زنگ نزده که جواب بدم
-
RE: ترس از ازدواج دیر هنگام
ممنونم که وقت می زارید و راهنمایی می کنید:72::72: