کارمو به خاطر همسرم از دست دادم ولی حالا پشیمانم
خیلی دوست دارم زمانی خودم را در لیست آدمهای خوشبخت ببینم هنوز که نشده-با اصرارهای همسر دور از وطن از کارم بعد 12 سال آمدم بیرون تا به زبان خوندم برسم-همه گفتند دیگه بسه کار- حالا دارم دیوانه می شم خیلی ناراحتم آمدم بیرون- نه درس می خوانم نه به کارهام می رسم همش می خوابم تا به هیجی فکر نکنم-1 ماه دیگر امتحان زبان دارم وبعد می روم ولی انگیزه ندارم-همیشه دختر فعالی بودم کارمی کردم درس می خواندم مقاله می دادم - خ
حالا خودم یک آدم بی کاروالاف می دانم باید چکار کنم- از این که به حرف همسرم گوش دادم =شیمانم-:325: خیلی افسرده ام-همش می خوابم-کمکم کنید دوستان
احساس می کنم همه چی برام تمام شده-این جا کار خوبم از دست دادم و آن طرف هم برای من هیچی نیست تا بتوانم آن جا درس بخونم و یا در رشته همندسی کار کنم یک آدم الاف و بی کارم- این فکرها دیوانم می کند-چکار کنم:323:
RE: کارمو به خاطر همسرم از دست دادم ولی حالا پشیمانم
مرسی دوست عزیز-از راهنماییتان- مشکلم این جاست که بابا من فوق العاده عصبی است- همسرم این نمی داند و فکر می کند او بهترین و مهربان ترین بابا دنیاست- من مخارجم همیشه خودم تامین کردم حالا که بابام فکر می کند باید مخارجم بده همش دعوا داریم- همیشه هم می گه این همه کار کردی هنوز هیچی نداری- من خودم مخارج خرید داماد و خرید فرش.ووو دادم و به اسم بابام تمام کردم بابام فقط بهم جهیز داد که بابت ان همش سرکوفت شدم-حالا همسرم فکر می کند من دختر ی هستم که فقط از بابام money می گیرم- ولی من روزی 10 ساعت کار می کردم- من خانوادم جلو همسرم بالا بردم تا او هم با من درست رفتار کند و هوا مامان و بابام داشته باشد که موفق هم بودم ولی خودم بد شده- حالا هم برای هزینه هام دچار مشکل شدم- من 1 ماه دیگر دارم میرم نمی تونم در این مدت کم جایی کار کنم خودم و همسرم و دوستام نمی توانم ببخشم که من کشتند تا از کار بیام بیرو- مردم از حال و روز آدم که خبر ندارند هی نظرشون تحمیل می کنند حتی همسر آدم:302:
آخه باباها چقدر بی منطقند رنج حقوق ها کم است دیگر -من همان که در این شرایط کار خوب داشتم همین خیلی خوب بود این را هم از دوست داشتم- کارم- ازدواجم از دوستهای خوبم داشتم حالا همش می گه چقدر دوست بازی بچسب به زندگیت- آحه زندگی همین دیگه روایط اجتماعی- خسته شدم دیگه-:323:
RE: کارمو به خاطر همسرم از دست دادم ولی حالا پشیمانم
هیچکس نظری نمی دهد؟ خیلی دلم گرفته:316:
RE: کارمو به خاطر همسرم از دست دادم ولی حالا پشیمانم
[
چرا هیج کدام از دوستان نظری نمی دهند-ممنون می شم:316::302:
RE: کارمو به خاطر همسرم از دست دادم ولی حالا پشیمانم
وای!!!!!!
چقدر غر می زنی!
اعصابم رو خورد کردی!:97:
دخترا مردم جهیزیشونم خودشون می دن و همه خرج و مخارج عقد و عروسی خودشون و خواهراشونم می دن، تا 10 سال بعد از عروسی هم دارن قسط می دن، این قدر غر نمی زنن که شما می زنی!
من لحظه شماری می کنم که این یک ماه تموم شه و بری!
اون از انتخابت همسرت و پشیمونیت، اینم از استفات و پشیمونیت!
تو رفتی برگه ی استفا رو دادی، می ندازی گردن این و اون! عجبا!
شما به من بگید تا حالا کاری انجام دادین که بعدش پشیمون نشید؟؟ بعید می دونم!
یه خورده بزرگ شو دیگه!
RE: کارمو به خاطر همسرم از دست دادم ولی حالا پشیمانم
وقتی نظرتان خواندم انگار آب یخ بود که ریختند رو سرم- شما که این جور می گید وای به حال خانواده و دوستهام چه از دستم می کشند راست می گید تقصیر خودم است و خود کرده را تدبیر نیست ببخشید که وقتتان را گرفتم.:160:
RE: کارمو به خاطر همسرم از دست دادم ولی حالا پشیمانم
- ببین، وقتی من می رم موضوعی رو برا کسی تعریف می کنم، یعنی این که به طرفم اجازه دادم نظر بده!
یه انسان عاقل، برا کسی مسئله اش رو تعریف می کنه که بدونه تو این زمینه می تونه ازش کمک بگیره!
- متأسفانه شما از اون دسته از افرادی هستین که یه انسان عاقل می ترسه راهنماییتون کنه ،چرا که اگه اشتباه از آب در اومد حرفش، شما می گین تقصیر تو بود ،تو گفتی!
ببین، تو فعل رو انجام میدی! بقیه فقط نظر می دن، تو تصمیم نهایی رو می گیری!
یه گشتی در تالار بزن، اعتماد به نفست رو هم افزایش بده!
موفق باشید.:72:
RE: کارمو به خاطر همسرم از دست دادم ولی حالا پشیمانم
عزیزم حتما قبل از اینکه از کارت استفا بدی خوب فکر کردی و مزایا و معیبش رو در نظر گرفتی و بعد تصمیم گرفتی؟
فکر می کنم مهمترین دلیلت هم داشتن زمان برای زبان خوندن بوده. درسته؟
پس حالا برای اینکه احساس پوچی نکنی یک یا علی بگو بلند شو و زبانتو تو این یک ماه با جدیت دنبال کن تا بتونی باز هم موفقییتهای دیگری کسب کنی. مطمئنا شما تا حالا هم ادم موفق بودی که تونستی این همه سال کار خوبی داشته باشی. تواناییهای خودت رو دست کم نگیر. کار همیشه هست. جوینده یابنده است
RE: کارمو به خاطر همسرم از دست دادم ولی حالا پشیمانم
:72::72:سلام عزیز
تبریک به خاطر وارد شدن به مرحله پشت به زین زندگی کردن.باوردارم که شما به یقین دختر قوی وبااراده ای هستی.منتها الان واردشرایطی شدی که حریف میطلبه.نگران نباش دخترگل.
شرایط الانتو با فراست درنظربگیر.قبولش کن.به قول معروف رندباش.
:72: :227: واما درمورد خواب بخواب عزیزم .خواب توبعضی دوره ها یکی از نیروهای کمکی جسمت برای غلبه براسترسهاته.خواب یک نوع ریلکسیشن طبیعیه وآرامبخشه.
اصلا نگران نباش.مطمعنم پدرشما هم مقطعی غرغرمیکنه والان مسئله اصلی شما پدرنیست.کارتونه که ازدست دادید.وخشم درونی نسبت به همسرتون که باعث شده کارتونو ازدست بدید
مطمعنم اونقدر با همت هستی که ازاین دوره هم سرفراز بیرون بیای.بخوابید.خودتونروبزنید به بیخیالی.اصلا نگران نباشید.این دوره تموم میشه واونوقت شما باذهن باز میتونیددنبال راه حل باشید.فعلا توی این دوره شرایطو قبول کنید.افسوس گذشترو نخوریدوریلکس باشید و بیخیال.و ازفکرکاراشتباه همسرتونم بیاید بیرون وتصمیم بگیرید دفعه بعد وقت مشورت با همسرتون با توجه به شراط روحی خودتون کاملا مسلط شده تصمیم بگیرید.موق میشی دوست من :104:
زمان میبره اما درست میشه.نگران نباش:72:
RE: کارمو به خاطر همسرم از دست دادم ولی حالا پشیمانم
دوست عزیز فریاد خدا
سلام
برای ارسال پست توجه داشته باشید از ارسال آخرین پست دو هفته بیشتر نگذشته باشه
موفق باشید