کودک درون ینی چی؟
نمایش نسخه قابل چاپ
کودک درون ینی چی؟
كشيدن تصوير كودك درون.
لوازم مورد نياز شما براي اين تمرين مداد رنگي يا شمعي و كاغذه.
1 _ آروم بنشينيد و توي ذهنتون يه جاي بسيار زيبا رو براي ملاقات خياليتون با كودك درون انتخاب كنيد ، يه جايي مثل كوه و دشت و گلزار و ...و يا حتي يه اتاق صميمي و گرم و نرم و خلاصه هر جايي كه دوستش دارين و مي تونه براي كودك درونتون امن و راحت باشه.
2 _ چشمهاتون رو ببندين و مجسم كنين به اون خلوتگاه رفتين و توي خيالتون فكر كنيد كه كودك درونتون هم اونجاست . چند دقيقه با اون باشيد.
3 _ با دستي كه بهش تسلط ندارين تصوير كودك درونتون رو بكشيد. بي شتاب و با فرصت كافي اين كار رو بكنيد.از قبل فكر نكنيد و نقشه نكشين كه تصوير رو اون جوري كه فكر مي كنين بايد باشه بكشيد! نه! لطفا" هر چي دستتون دلش خواست بگذاريد همون طوري بكشه! فقط صبور باشين حتي اگه خيلي خيلي كند اين اتفاق افتاد.اين كودك درونتونه كه از طريق تصاوير با شما سخن مي گه.
--------------------------------------------------
شيوه ي نوشتن براي ارتباط با كودك درون:
وقتي ما با دستي كه بر آن تسلط نداريم( يعني براي راست دستها نوشتن با دست چپ و براي چپ دستها نوشتن با دست راست) در اين حال مستقيما"به كنشهاي مغز راست دسترسي پيدا مي كنيم.نوشتن با دستي كه به آن تسلط نداريم ، باعث مي شود مستقيم تر و شديد تر احساسهاي درونيمان بيان و عيان شود و همين طور به سطوح ژرف تر غرايز و حافظه ي عاطفي _ كه براي شفاي كودك درون حياتي است_ دست پيدا كنيم.
اما نوشتن با دستي كه به اون مسلطيم ، حرفهاي والدي رو كه درون ماست و پر از استدلالها و دلايل عقليه به گوشمون مي رسونه. شايد يكي ديگه از توجيهاتش اينه كه كج و معوج بودن و عدم كنترلي كه به هنگام نوشتن با دستي كه به اون تسلط نداريم تجربه مي كنيم، عملا" ما رو در حال و هواي كودك قرار مي ده.حتي افرادي كه تحصيل كرده هستند وقتي با دستي كه به اون تسلط ندارند شروع به نوشتن مي كنند؛ احساس مي كنند دارند به تجربه ي دوران كودكيشون بر مي گردند. حتي املا و دستورشون شبيه يك كودك ميشه.
اغلب ما دستي رو كه بهش تسلط نداريم عقب مونده مي دونيم! درسته! اون دست هيچ تمرين و آموزشي نداشته اما همين دست به اصطلاح عقب مونده مي تونه ما رو به سوي كودك درونمون راهنمايي كنه!
فرهنگ .........بهار توضیح داد
امامن دقیقا منظورم خود کودک درون است .. یعنی بدون نقشه و طرح مداد دستت بگیری و او را ببینی و بکشی . رنگ نمی خواد بکنی . نقاشی ساده . فرهنگ را بکش . ببین عصبانی است . خوشحال است . ناراحت است . چیزی می خواهد . در حال خرابکاری است ویا .....................( اما وقتی که دیدی و حسش کردی . هر خطی که می کشی زمانی باشه که او را دیده ای .)
به نقاشی من دقت کن
کودک درون من سازگار مثبت است . دقیقا از روی نقاشی هم تو این را متوجه می شوی . ( حالا زیر شاخه های سازگار مثبت بودن را می توانی بعد از کشیدن نقاشی در تاپیک تحلیل رفتار ببینی .)
از روی دست خط می بینی که از من درخواست داره و درخواستش حمایت طلب کردن است .و به نوعی بیان نارضایتی .....................من ادامه ی آن نامه را برای خودم نوشتم ولی در تالار نگذاشتم . ( خیلی خصوصی بود :311:)
چرچیس جان اگر باهات ارتباط نمی گیره برای اینکه بهت اعتمادنداره و یا شاید باهات قهره . سعی کن. شاید چندین روز زمان ببره تا بتونی باهاش ارتباط بگیری .
رایحه عشق .............قبلا در مورد نامه نگاری به کودک کار کرده ای ؟!
متنت متن کودک نیست . باهاش ارتباط نگرفتی .
در ضمن از خارپشت درخواست می کنم به عنوان باز کننده ی تاپیک قدری به این موضوع زمان بیشتری بده .........چرا که ارتباط گیری با کودک کار آسانی نیست .
خارپشت اگر موافقت کردی اعلام بده . مرسی
فرهنگ 27
فرهنگ داری شلوغی می کنی ها!
خوب خودت می دونی کودک درون یعنی چی!
حالا درسته استاد زیاد اهل تنبیه نیست ولی من به عنوان شاگرد اول کلاس :227:(خارپشت ببخشید کودک درونم همیشه توهم داشت که شاگرد اوله:( ) نمی زارم کسی شلوغی کنه
امروز تا آخر زنگ گوشه کلاس بایست و یک پاتم بالا بگیر !:305:
هم به دلیل اینکه پست می زاری نقاشی نمی زاری که استاد از اول گفته بود پست باید همراه با نقاشی باشه
هم به دلیل اینکه نمی دونی کودک درون چیه!یا می دونی سوال می کنی جو کلاس به هم بریزی
به هر حال مستحق تنبیه هستی :311::311::311::311::311:
http://www.hamdardi.net/imgup/32562/...41a0d93628.jpg
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
http://www.hamdardi.net/imgup/32562/...26905cdae3.jpg
آنی جون اگر درست ارتباط نگرفتم بگو ی بار دیگه سعی کنم !
ببخشید می دانم دارم خلاف مقررات تاپیک عمل می کنم ................:316:نقل قول:
نوشته اصلی توسط رایحه عشق
اما خواهشا وقتی نقاشی می کشید و با کودک خودتون ارتباط می گیرید به هیچ عنوان نوازش منفی ندهید . نوازش ها مستقیم و مثبت کلامی .......نوازش شرطی هم نباشه .
ضمن اینکه با نوازش منفی و.......... اگر واقعا با کودکتون ارتباط گرفته باشید در همان قدم اول بهتون بی اعتماد میشه .....................
http://www.hamdardi.net/printthread.php?tid=11508
بعدش حال خودتون را ببینید ..........ببینید چه احساس خوبی پیدا می کنید ........در نتیجه چیزهای دیگری هم با این نوازش گیری و نوازش دادن دستتان می آید .
نازنین اولی که پای نقاشیته درسته
دومی نه .....ارتباط نگرفتی :311:
بچه ها من اومدم
کوچولوی نازم نمی دونی چقدر دوستت دارم . شیرین زبونیتو برم خوشگلم ، گل خوشبویم ، عزیز دلم ، قربونت برم ....... وای خدا چه نازنینی خلق کردی برام ، برم براش اسفند دود کنم ........:46::46:
:311::311:به چه می خندی خاری ، فرشته کوچولومه ، دوستش دارم ، مال خودمه ، الآنم بغلش کردم ، همچی چلوندمش :46::46: نازش می کنم ، می بوسمش ،
و این بود احساس عمیق این لحظات ( و البته خیلی لحظات ) من نسبت به فرشته کوچولوی درونم .
اینم فرشته کوچولو که هی می خواستید ببینیدش ، ( رو نما ندادید ها! .... یادتون باشه :311:) من به همه کس نشونش نمیدم ، اینم گل روی شما که خیلی ارادت بهتون دارم یاران همدردی
.
فرشته خانم گل و مرتب و خوشگل خانم ناز و مامانی قربونت برم عسل خانم شیرین زبون ......خوشگل خاله . خوش زبون . خاله فدات شه جیگرم . :46:
متن یادت نره دختر گلم . خانم کوچولو ............
جالبه اما تا اونجایی که من میدونم برقرار رابطه با کودک درون به این راحتی نیس
درواقع همه نقاشیها و نوشته ها بافکره!!!
باید ذهنتون خالی باشه ! مثلا امکان نداره کودک درون شما لواشک بخواد یا به آنی گل بده یا به تو بگه بزرگ شو
البته من با توجه به چیزهایی که قبلا خوندم میگم وگرنه که بقیه دوستان پیشکسوت ترن
نقل قول:
نوشته اصلی توسط fa mo
:104::104::104::104::104::104:
تقریبا هیچ کس به غیر از فرانک ........همان نقاشی خط خطی کس دیگه ای با کودکش ارتباط نگرفته . :311:
نه خطها و نه متن ها . بلکه پروفسور کوچولوی درون است :311::311:( یک ناقلای رند و تیز )
اما نقاشی ها همه معنا داره
و کلی هم معنا داره
بهار را اشتباه فرانک نوشتم
سلام کوچولوهای عزیز :46:
آنی جان عجب کار سختی!
خب من چشمامو بستم و شروع کردم به کودک درونم فکر کردن ,یه سوال اینکه شما وقتی به کودک درونتون فکر می کنید کجایید؟ یعنی کجا می بینیدش؟ مثلا من کنار دریا بودم شاید چون قبلش دلم می خواست اونجا باشم اینجوری درسته؟ یا باید یه جای بدون فکر و انتخاب من باشه؟
سوال بعدی اینکه شما همین قدر واضح می بینیدش؟ همینجوری صاف وایساده؟ من وقتی بهش فکر می کردم اولین چیزی که توی ذهنم اومد یه دختر کوچولو بود که داره می دوه یکمم از من دور بود بعدم تازه هی تصویرهای دیگه از فیلم دیشب گرفته تا اتفاق پریروز میومد تو ذهنم تصویر این خراب می شد مثلا انگار که قطع و وصل بشه
البته شاید همینکه من یک دختر کوچولو می بینم به این خاطره که همین انتظارو دارم خب وقتی من به کودک درونم فکر می کنم و اینکه چه شکلیه طبیعتا انتظار ندارم یک لاک پشت ببینم!:)
بعدم من درست نمی دیدم چه شکلیه که بخوام بکشم خلاصه بعد از کلی تلاش و تقلا یه همچین چیزی دیدم ولی خب شایدم ذهنم دید خیلی اصرار دارم اینو ساخت عوض دختر کوچولوم تحویلم داد!:311:
http://www.hamdardi.net/imgup/29319/...ed7fb38edc.png
دیگه کارمون زیاد به حرف زدن نکشید :) ولی خوب من هی منتظر بودم یه چیزی بگه نهایتش اولین جمله که اومد توی ذهنم این بود, حالا دیگه نمی دونم خودش گفت یا این جمله بر اساس یک پیش زمینه بود
من درست نتونستم ذهنمو خالی کنم چیزهای دیگه ای هم بودن هی هم حرف می زدن.
http://www.hamdardi.net/imgup/29319/...ced384998c.png
نوشته ات درست است ................تصویرهای ذهنی ات را روش کار کن .............کودکت الان این شکلی نیست
http://www.hamdardi.net/imgup/32562/...b20aac48fb.jpg
صرفا برای رعایت قوانین :310:
آنی جون یک سوال مهم دارم برای رفع ابهام
1. ما الان باید تصور خودمون از کودک درونمون رو بکشیم
یا
.2باید مداد رو بدیم دست کودک درونمون تا برامون نقاشی بکشه؟
مثلا من ،رایحه عشق،فرشته،شایانا و تا حدی هدیه
تصور خودمون از کودک درون خودمون رو کشیدیم
من وقتی به کودک درونم فکر می کنم یک پسربچه خجالتی تو ذهنم می اد که پشت مامانش قایم میشه.
البته اینم برام عجیبه که چرا کودک درون من جنسیتش با من یکی نیست!:163:
نکنه کلا اون که من تصور می کنم کودک درون نیست!!!!!!!!:(
ولی مثلا بهار 66 و فرهنگ مداد رو دادن دست کودک درونشون تا براشون نقاشی کنه
شاید اگر منم مداد رو بدم به اون پسر بچه چیزی جز تصاویر مبهم و خط خطی نتونه بکشه!نمی دونم
به هر حال فکر کنم با توجه به توضیحات اخیر شما منظور 2 است یا 1و 2 هردو باهم ؟
راستی یکی از دوستان گفت ارتباط گرفتن با کودک درون خیلی سخته و زمان نیاز داره
ولی من فکر می کنم من ارتباط لازم رو با کودک درونم دارم یعنی همه ما که می ایم تو این تاپیک ارتباط داریم با کودک درونمون که می ایم.و نیازی به زمان نداریم تا تازه باهاش آشتی کنیم و یشناسیمش.
درسته آیا؟
http://www.hamdardi.net/imgup/32562/...e6760e9f94.gif
:305:فرهنگ نباید رنگ داشته باشه.
بهتره قبلش یه کم رو کاغذ با کودکت مکالمه کنی.بهش سلام کن.ازش تعریف کن..فرهنگ کوچولو تازه داره دیده میشه باید براش جشن بگیری...
جدی میگم...نخند:D
اره انی...من بهارم...بهار...بهار...
اخه کودکم تازه داره یاد میگیره بنویسه...بچه هم که میدونین با خط خطی منظورشو میرسونه...حالا حالا ها باید کار کنم تا قشنگ بنویسه هر چند همینم برام قشنگه یه عالمه:43:
حامد حذف نکن...
با همین پستا داریم کلی چیز یاد میگیریم
آنی تو و بقیه واقعا نقاشی ها رو میتونین تحلیل کنین؟
من بعد 6 ساعت ارتباط کودک درونم هیچی نمیگه فقط سلام میکنه!!!!
احساس میکنم تو اون من میخوامشم فکر وجود داره پس در نظر نگیرینش
http://www.charbagh.com/public/album...bbe.jpg?c=2183
نازنین جان البته اینو انی جون باید بهمون توضیح بده امامن فکر میکنم تا با کودک درونمون حرف نزنیم که نمیفهمیم چی میخواد...نقل قول:
ولی مثلا بهار 66 و فرهنگ مداد رو دادن دست کودک درونشون تا براشون نقاشی کنه
من میخواستم باهاش حرف بزنم ببینم چی بهم میگه.بام حرف بزنه
مثلا من ممکنه خیال کنم کودکم بستنی میخواد ولی در واقع اینطور نباشه...اصلا فکر میکنم که اشکال کار اینجاست که ما ذهن کودکمون رو میخونیم اما نمیذاریم حرف بزنه...فرض کن یه بچه کنارت ایستاده ...میدونی بچه یه چیزی میخواد بعد هی تند تند ازش میپرسی بستنی میخوای؟پفک میخوای؟عروسک میخوای؟
بعد قبل از اینکه اون چیزی بگه یا حتی وقتی خواستش رو میگه بازم تو حرف خودت رو بزنی و بگی اهان...بستنی میخوای و براش بستنی بخری(شاید چون خودت بستنی دلت میخواد)...در حالیکه اون چیز دیگه ای میخواد و اینجوری که به حرفاش بی تفاوت میشی باهات قهر میکنه...باید باش حرف بزنی نازشو بخری تا اونم کم کم بهت بگه واقعا چی میخواد
البته من اینا رو از خودم نمیگما...
دیگه چقد درسته رو نمیدونم..سرم هم درد میکنه نمیدونم چی نوشتم
-----------------
میشه لینک صفحه ای در باره این موضوع رو اینجا بذارم که مال یه سایت یا وبلاگ دیگه است؟خلاف قوانینه یا نه؟
[color=#800080][size=medium] وای چه کار سختیه!!!!
کلی صداش کردم!!
من که خیلی شیطونم!
فکر میکردم کودک درونم خیلی فعاله و رابطه اش باهام خوبه
با این اوضاع امتحانای جدی که من دارم یه نیم ساعتی وقتمو گرفت تا خودشو نشون بده اونم این جوری:311:
[img]http://www.hamdardi.net/imgup/28130/...a142fca0a1.jpg[/img]
یه چیزایی هم دور و برش ریخته بود مثل رژلب و سایه چشم و...
آخی دورش بگردم
حرف نزد:
یه چیزی تو مایه های "نمیام!!"
ولی درست عین 4-5 سالگی خودم بود:43:
دوستان به موضوعات خوبی اشاره کردید و واقعا این زنگ نقاشی از اون زنگ های نقاشی شد .
مرسی از همه ی شما و حضورتان و کنجکاوی و میل به دانستن و...............
علت تعلل من و روند تاپیک تا اینجا به این دلیل بود که ذهن هایتان درگیر موضوع نقاشی بشود .
مثلا سئوال فرهنگ که بسیار سئوال خوبی بود ( کودک درون یعنی چه ؟)
متعاقبا چند نقاشی و چند متن از طرف دوستان .
طبیعی است که نقاشی ها همه مفهموم دارد از آن تصویری که بیش از اندازه کوچک کشیده شده تا آنکه با نکته سنجی به جزئیات و خطوط صاف توجه شده و دستهای باز و دستهای بسته و .......................
کودک شاید قبل از اینکه حرف زدن درست را یاد بگیرد می تواند شکل بکشد و نقاشی کند . مثل همه ی تجربیات ما از کودکهای دور و برمان .
اما نقاشی این کودکان چگونه است ؟!( منظورم این نیست باز تجسم ذهنی بیرونی داشته باشید چون کودک در شماست با شماست . اساسا خود شماست . جدای از خودتان یک موجود دیگر او را نبینید .
مگر اینکه کسی بارها و بارها با کودکش ارتباط گرفته باشد که دیگر الزامی به دست راست و چپ هم وجود ندارد و قادر به نقاشی و نوشتن باشد .........اما تعداد این بارها را نگفتم ( پس فکر نکنید با ده ...پانزده و......) .
اما مثلا من نقاشی می کشم ...........گمان بر این است که مثلا خودکار و مداد را داده ام دست کودک تا نقاشی کند ...............به نقاشی که نگاه می کنی اندازه ها رعایت شده است و از کل به چز در نقاشی هست . یک نقاشی کامل ................در حالی که نقاشی یک بچه ابدا نقاشی کامل و قشنگی نیست . شما به نقاشی نمره نمی دهید ..................شاید یک نقاشی مسخره باشد . کچل باشد . گوشها کوچک و بزرگ باشد دستها نافرم باشد و.................
و بعد نوشته ها و متن ها ابدا کودک ابتدا به ساکن قبل از اینکه شما تجربه واقعی ( نه خیالی ) با کودک خود نداشته باشید قادر به گفتن جمله های بلند نیست به مرور او به حرف در می آید . امااااااااااااااااااااااا اا حرفهایی می زنداااااااااااااااااا.
مثال:
فرض بگیرید من به دلیل نوع شغلم بالغ وجودم قوی تر است ( مثل معلمها ) که از قضا بالغ مجری بسیار قوی دارم .
ویا پرستارها که والد حالت نفسانی آن ها قوی تر است و حال من نقاشی می کشم و فکر می کنم آنچه به عنوان نقاشی صاف و مرتب کشیده ام کار کودک درون من است . متاسفانه نوع نقاشی و جمله بندی ها مرا لو می دهد یعنی من قادر به ارتباط گیری با کودک نبوده ام بلکه باز کودک من اکتیو نیست . این تیپ افراد ( آنی ) سخت با کودکش ارتباط می گیرد و ......................( به علت عدم تعادل در الوگرام حالت نفسانی )
و نکته ی بعدی اینکه در جمله بندی ها درخواست بود و سئوال و................
مثلا کلمه ی درخواست "لواشک "مرا می برد به وادی اینکه حتما کلمه ی لواشک مترادف است با درخواست کودک ! اینگونه نیست . و یا مثلا دعوت کردن و ................
کودک درون بی برو برگرد در ابتدا ارتباط گیری دلخوری دارد . به همین دلیل نتوانستید بکشید . چرا که خودش را پنهان کرده . سخت بالا می آید . با گفتگو . با اعتماد کردن . باید بارها صدایش بزنید اینکه من بگویم من کودک درون فعال و اکتیوی دارم تنها به صرف اینکه یک نقاشی کودکانه کشیدم و یا لواشک می خورم و .......اینگونه نیست .
تنها به این علت که مثلا کودکم حرف زده و سئوال و جوابهای طولانی داشته و.....................کودک درون هر یک از شما در ابتدا زور بزند بتواند یک جمله ی کوتاه عنوان کند . و یا ساکت شود و یا طی مرور زمان به حرف در بیاید .
توصیه می کنم یک عکس از دوران کودکی خود .........یک عکسی که دوست دارید را از آلبوم عکس بیرون بیاورید و جلوی خود بگذارید . ساعتها به او نگاه کنید . با او حرف بزنید . اگر خاطره ی تلخ و شیرین عکس را به یاد می آورید بروید به همان زمان . ..................
به تصویر ذهنی هدیه دقت کنید و جمله ای که کودکش می گوید ..........مرا ببر ( مترادف من را تنها نگذار ) ....................این دو با هم مرتبط است اما کامل نیست . هدیه داره نزدیک می شه .
یا نازنین که یک پسر بچه درون خودش دیده .................ارتباط گرفته اما باز کامل نیست چرا که نازنین با این تمرکز ها متوجه امری در مورد خودش شده چرا پسر ؟ به دلیل پیام "خودت نباش "و.................
پس هر یک از پست ها نشان از یک حرکتهای کوچولو داره برای دیدن کودک درون . اما باز تمرکز و فکر و تمرین . شفای کودک درونتان اگر به این موضوعات دقت کنید و ................واقعا روی خواهد داد .
سعی نکنید نقاب شادی و سرحالی بگیرید و فکر کنید و خیال کنید که کودک اکتیو و سرحال دارید چون واقعا اینگونه نیست . فردی که مثلا در کودکی مادر یا پدرش را از دست داده و نقش بزرگتر برادرها و خواهر ها را به عهده گرفته و .............. . فردی است که آزرده است . این آزردگی با چهار کلمه قربون صدقه رفتن و ........رفع نمیشه . پس کودک آزرده با نیش باز نمی آد شش ساعت حرف بزند . نقاب پروفسور کوچولو ست برای قایم کردن او و بازدارنده ی " بچه نباش " !
حالا شروع کنید و دوباره سعی کنید باهاش ارتباط بگیرید و فعل محال به تصویر نکشید و ننویسید .
موفق باشید . عکس یادتون نره ]
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...cd4b6y3pf9.jpg
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...0lnn61my6t.jpg
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...7vu1tq8ofs.jpg
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...vts8jf2tje.jpg
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...jhhonxqpru.jpg
http://www.pic.iran-forum.ir/images/...3ubcue20da.jpg
کودک درون من نوازش نمی خواست .
کودک درون من ترس و اضطراب بود .
انی جون ، از اونجایی که گفتی ارتباط با کودک درون ممکن هست طول بکشه کشیدن این نقاشی ها فقط 2 دقیقه طول کشید. به نظرتون این ها می تونه کودک درون من باشه یا اشتباه رفتم؟
http://up98.org/upload/server1/01/z/...rhhg8u7uxl.png
آنی جون آدم واسه ارتباط با کودک درون ممکنه اشکش در بیاد.آخه واسه من اینطور شد.مخصوصا وقتی ازش خواستم چیزی بنویسه
http://up98.org/upload/server1/01/z/...g9u7etr7cj.png
حالا این کودک درون به چه دردی می خورـه؟
سلام.
خیلی برام جالب بود این موضوع. آنی ممنون که پیشنهاد به این خوبی دادید.
کاش یه تاپیک برای این موضوع باشه. که همیشگی باشه.
من نمیتونم بکشمش.
ولی یه پسر بچه میبینم که روش به دیواره توی یه دستش یه عالمه مداد رنگیه. با اون یکی دستش هم داره با مداد روی دیوار خط خطی میکنه.
اولش اصلاً متوجه نمیشدم که دارم یه پسر میبینم. بعدش دیدم بقیه دختر کشیدن، سعی کردم منم کودک درونم رو هم جنس خودم ببینم. ولی نمیشد!! بعد دیدم یکی پسر کشیده، بعد دیدم آنی داره در موردش حرف میزنه، فهمیدم دلیل داره.
جلو که میرم بخوام ببینم چی میگه، میبینم زبونشو یه وری درآورده داره (اینجوری:P) با جدیت داره کارشو میکنه .
:310:دختر مهربون:310:
وااااااای پس بگو من چرا این همه نسبت به تو احساس نزدیکی می کنم منم پسر بچه درونم دارم
:311:
:311:
:311:
پروفسر های درونمون رو کشیدم اون که زبونش بیرونه دخمل مهربونه http://www.hamdardi.net/imgup/32562/...6e20d156ed.jpg
اینا کودک درون نیستن پروفسر کوچولوی درون هستن
خوشحال شدم دیدم با یکی هم دردم :311:
منم دفعه اولی که با کودک درونم ارتباط گرفتم خیلی گریه کردمنقل قول:
آنی جون آدم واسه ارتباط با کودک درون ممکنه اشکش در بیاد.آخه واسه من اینطور شد.مخصوصا وقتی ازش خواستم چیزی بنویسه
انگار یه حس اندوه که چرا این همه مدت خود واقعی و درونیم رو نادیده گرفتم.بچه معصومی که نیازداشت به خواسته هاش توجه کنم و ازش مراقبت کنم اما من به جاش زیر خروارها خاک پنهانش کرده بودم.
رایحه جون از دلش در بیار.(چون تجربه کردم میگم)
همچنین گریه از دیدن خود واقعیم..واقعا جالب بود
تصویرکودک درون من این دخترنازشدکه بهم گفت:
http://img4up.com/up2/11293265023929095946.jpg
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بهار66
:104::104::104::104::104:
:104::104::104:
:104:
نکته اینکه همگی در درک کودک درون دچار مشگل هستید .
نقاشی خلاقانه و خوردن وخوابیدن - خندیدن و گریه کردن و......از بخش کودک هست اما ارتباط با کودک درون نیست . سعی کنید این بخش وجودی خود را حس و لمس کنید .
و اما فرهنگ
همه ی ما کودکان درون های آزرده ای داریم که این همه مطلق در اینجا کاملا کلمه ی درستی است و نیاز داریم که او را شفا دهیم . با او ارتباط بگیریم و ارتباط دوستانه ای با او برقرار کنیم و این اتفاق زمانی می افتد که با استفاده از روش ها و تکنیک ها خودمان را به او نزدیک کنیم و ...................و اعتمادش را جلب کنیم .
به ادعا همه با کودک ارتباط داریم و باز به ادعا همه اوضاعهایمان توپ و ردیف است :311:
معجزه زمانی است که این موجود کوچولو حسی را به واقع در درون خود ببینیم .
شاید در ابتدا کودک شما حتی بیشتر از یک خط و به زور و با فشار بسیار بر روی کاغذ نکشد . عجله نداشته باشید که حتما چیزی بکشید که تفسیر شود ......بیشتر تلاش تان و تمرکز تان روی ارتباط گیری باشد . زمکانی که واقعا ارتباط بگیرید فشار ودرد و گریه و .......بسیار درونی هزار ساله را حس خواهید کرد . آن وقت وقت نوشتن نامه و نقاشی های مختلف است و شما شاهد رشد او خواهید بود .
فرضن یه نفر تونست با کودک درون ارتباط بگیرـه،چه مشکلی ازش حل می شه؟
اون موقع می تواند توسط بالغ درون کم کم او را تربیت کنه.نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرهنگ 27
اکثر کودکهای درون، لوس و رها و ننر و بی تربیت هستند.
این کودکها هم به قول آنی آزرده هستند. و هم بقیه رو آزرده می کنند(بقیه اینجا= والد درون و بالغ درون)
این کودکها نمیدونند کجا بازی کنند، کجا رها باشند. کجا ساکت باشند و ....
البته بخش والد شخصیت هم نمی داند چگونه این کودک را تربیت کند. یا مرتب با او سخت گیری می کند و تحقیرش می کند یا رهایش می کند و لوسش می کند.
نیاز به ورود بالغ شخصیت هست. تا کودک را پرورش دهد.
این کودک بازی می کند.
شادی می کند.
سکوت می کند.
می خوابد و ...
چنین کودک درونی می داند حوزه مانورش کجاست.
همه این پرورش کودک درون فقط وقتی هست که :
اولا وجود چنین کودکی را درونمان به رسمیت بشناسیم،
ثانیا با او ارتباط موثر پیدا کنیم، و
ثالثا علاوه بر بکن و نکن های والدانه، به صورت بالغانه پرورشش دهیم که در جای مناسب و به شیوه صحیح خود را تخلیه کند. و گمان نکند که می تواند همه شخصیت را به خود اختصاص دهد.
در پاسخ به سئوال فرهنگ و در ادامه ی توضیحات ارزشمند آقای سنگ تراشان اضافه کنم
کودک درون احساس حقارت و شرمندگی مزمن دارد این یک اپیدمی برای کودک درون است و دلائلش در این لینک ذکر شده .
مگر اینکه
1- با ارتباط گیری با او
2- و جلب اعتماد
3-و در آغوش کشیدنش
دست او را بگیریم و برای کنترل و رشد او اقداماتی داشته باشیم .
کودک درون به لحاظ سنی بزرگ نمیشود اما تربیت و کنترل میشود و زمانی این اتفاق می افتد که دیده شود و اعتماد کند و شفا یابد و درک کند که به غیر از روش ها و آنچه که در طی زمان با او برخورد شده و .....( دلائل ذکر شده در لینک بالا ) کسی هست که قابل اعتماد است و از او حمایت می کند و نیازی نیست که او افسار گسیخته وارد عمل بشود و............
اجازه!!منم یه چیزی بگم.نمیدونم چرا با وجود مدیر و انی عزیز اظهار نظر میکنم اما میگم.
به هر حال چه ما قبول کنیم چه قبول نکنیم،چه باش ارتباط بگیریم چه نگیریم این کودک درون ما وجود داره ونیاز داره ازش مراقبت بشه...همونطور که ازاسمش پیداست کودکه و نیازهای کودکان رو هم داره محبت حمایت و به قول جناب مدیر اموزش و تربیت..
وقتی ما به خواسته های کودک درون بی تفاوت باشیم و خواسته هاشو گوش ندیم ازطریق نادرست خواسته هاشو ابرازمیکنه.فرض کنید یه بچه کنارتونه و باهاتون حرف میزنه و خواسته هاش رو میگه اما شما اصلا بهش توجه نمیکنید.چیکار میکنه؟؟داد میزنه..گریه میکنه..وسایل رو پرت میکنه..قهر میکنه و...تا شما بهش توجه کنید و خواسته اش رو گوش بدید..
کودک درون هم همینطوره..اگه بهش توجه نکنیم خواسته هاش رو از روش نادرست بیان میکنه و این دلیل اینه که گاهی ما واقعا حس میکنیم ازرده هستیم،عصبانی هستیم،خشمگینیم،گاهی بعضی خاطرات کودکی تا 70سالگی هم باهامون هستن و ما رو رنج میدن و باعث میشن دیگران رو رنج بدیم...
پیرمرد خشن و بداخلاقی رو در نظر بگیرین که زورگوست.و با این کار اطرافیانش رو رنج میده..
اگه به کودکی این فرد برگردیم میبینیم شاید بارها بهش زور گفته شده..کودک درونش اسیب دیده و ازرده است...
زخم کودک درونش رو شفا نداده و باهاش زندگی کرده در حالیکه این ازردگی هنوز باهاشه.
اون وقتی که داره به دیگران زور میگه در واقع کودک درون اسیب دیدشه.
اگه شما دستتون زخم بشه ایا رهاش میکنید تا عفونت کنه؟وبا اون زخم تا اخر عمر زندگی میکنید؟
کودک درون چیزی کم از دست و پای ما نداره..اونم بخشی از وجود ماست اگه بهش توجه بشه،زخماش درمان بشه،باهاش همراهی بشه احساس ارامش بی نظیری نصیبمون میشه.
چه قدر طولانی شد:311:
سلام سلام
آنی جونم منم اومدم با نقاشیم!!! :43:
http://www.hamdardi.net/imgup/32108/...35d48dae32.JPG
اینم دست خط کودکمه :
آنی نمیدونم چرا عصبانیه کودکم؟ :(
دست به سینه و عصبانی وایستاده و روشو کرده اون طرف و باهام قهر کرده!
صداش هم کردم بعد چند بار تازه گفت :
چیه؟ چی کارم داری؟ .......... از دستت عصبانیییییییییییییییییییی ییم!!!
چرا آنی چشه بچم؟ :(
یعنی لوسه و بی تربیته یا از دستم ناراحته؟
آخه واسه چی؟ :163: من که همیشه حواسم بهش بوده :227:
از همگی درخواست می کنم متن لینک شرمندگی مزمن را دقیق و با دقت بخوانید تا سئوالهای تکراری نکنید و جواب تکراری نشنوید .
بهار شادی عکس بچگی ات را جلوت بذار دوباره سعی کن با نگاه کردن به عکس دوران کودکی باهاش ارتباط بگیری .
نوازش های کلامی و مثبت و مستقیم بهش بده و کاملا سعی کن به حرفهاش گوش بدهی . علت عصبانیتش را بارها ازش سئوال کن و بگذار باهات حرف بزنه .
شاید جمله ها ابتدا کوتاه باشه و شاید نامفهوم ..............
حتی ممکن است گریه کند .جیغ بزند . مشت بکوبد ...............اما نامه ات را باهاش ادامه بده ( دست چپ او - دست راست تو ) بدون اینکه برایش باید و نباید کنی بهش اعتماد بده که ازش مراقبت می کنی و از این به بعد مراقبش هستی و ............به مرور نامه ها طولانی تر خواهد شد و حرفهایش شنیدنی تر .
نامه نگاری را بارها و بارها ادامه بده . آنقدر که کاملا درون خودت حسش کنی . صداش رو بشنوی و..........و درک کنی که معترض است و آماده ی واکنش نشان دادن .
اگر دوست داشتی تجربه هایت را اینجا منتقل کن تا همه از آن استفاده کنیم .
انی عزیز تاپیک فوق العاده ای
خیلی دوست داشتنی :43:
اما من یه مسئله ای برام پیش اومده که شاید یه مقدار بی ربط به موضوع باشه
من حس میکنم
من ؛ یعنی خارپشت فقط یه نفر نیست ، خودم تنها نیستم
من هستم به همراه چند نفر دیگه
باور کنین چند نفر هستیم
خیلی سخت می تونم کاملا تفکیکشون کنم و مثلا بگم که الان این رفتار مال کدوم خارپشت بود
یا کدوم خارپشت فلان حرفو زد
ولی در اینکه چند تا هستیم شکی ندارم
با هم دعوا میکنن بحث میکنن شوخی میکنن و . . .
با هم زندگی میکنن
من بعضی وقتا فقط نگاشون می کنم
من الان نمی دونم کدوم خارپشت اینا رو نوشته :163:
همه همینجورین :(
http://www.hamdardi.net/imgup/28790/...63afab84b0.png
اینا رو با دست چپم کشیدم
نمی دونم چی میگین
من ادم خنگی نیستم ولی از حرفاتون هیچی نفهمیدم :302:
خارپشت شما کودک درون نداری بلکه کودکان درون داری یعنی کودک درونت دو قلو ست
به همین دلیل هم این همه خلاقیت داری:)
:311:
البته آنی جون باید جواب می دادن
ولی تا جایی که من خوندم این کودک درون دو بعد داره که یکیش کودک سازگار هست و اون یکی کودک طبیعی
و شاید شما این دو بعد رو درک کردی
به همین دلیل این حس رو داری
سعی کردم از زیر زبون کودک حرف بکشم:163:
نقاشی زیر در اومد
http://www.hamdardi.net/imgup/7140/1...b78f007ceb.png