گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
بسم الله الرحمن الرحیم
آغازین نوشتار
حدود یکماه پیش پستی رو در تالار ارایه کردم تحت عنوان "دوستی بهتر از دوست " و در خلال اون پیشنهادی رو مطرح کردم که در تالار بخشی جهت مباحث حقوقی ( و فقهی ) خانواده ایجاد بشه یکی از اعضا هم پیشنهادی داده بود و بعد از چند روزی با مدیر همدردی راجع به اون صحبت کردیم ، صرفا بدلیل مشغله های خودم زمان عملی شدن این توصیه رو خردادماه پیشنهاد دادم ، اینکه اقبال تالار به این موضوع چه خواهد بود و بنده تا چه حد در این حوزه بتونم وقت بگذارم برای خودم هم شفاف نیست اما به هر روی ایجاد این بخش و اطلاع رسانی در زمینه های اینچنینی رو ضروری و به صلاح می دونم گو اینکه آینده اش خیلی روشن نباشه و از همین رو راه اندازی این بخش بطور آزمایشی برای مدت مشخصی خواهد بود تا بعد از گرفتن بازخوردها تصمیم مقتضی اتخاذ بشه .
طبیعیه این بخش هم مانند سایر بخشهای دیگر تالار رهین حس همدردی و خودجوشی اعضای محترم خواهد بود .
در کنار طرح مباحث مربوطه همانند سایر انجمنها و به شرط توفیق ما سعی خواهیم کرد چارچوبه ای برای حوزه ی خودمون تدوین و ترسیم کنیم که اگه مورد پسند واقع شد اون رو به کل تالار تعمیم بدیم .
از این رو دوست می داریم علاوه بر مطالب مرتبط پیشنهادات شما رو در قالب پیشنهادات تالار بصورت شکلی و محتوایی در جهت غنای هر چه بیشتر این حوزه دریافت کنیم و از اونها بهره مند بشیم .
امید دارم شنونده های مجازی صبور و خوبی برای درد دلهای یکدیگر باشیم و در این محیط تعاملی که به کمک هم ایجادش می کنیم یاد بگیریم ، تمرین کنیم و یاد بدهیم که برای حل هر موضوع فهم صورت مسئله خودش 50 درصد پاسخه و انتخاب راه حل صحیح هم ما بقی و نگید که پس سهم خود پاسخ چی میشه که در پاسخ خواهم گفت : " معما چو حل گشت آسان شود " .
نخستین پست :
از حضرت امام سجاد (ع) متنی به ما رسیده با عنوان "رساله حقوق " که من تبرکا و تیمنا کلیات و عناوین اون رو بعنوان اولین پست این بخش روی تالار قرار میدم . تا چه قبول افتد و چه در نظر آید
" رساله حقوق امام سجاد (ع) " این حقوق رو به 50 دسته تقسیم کرده که در حق الله ، حق انسان بر خودش و 10 دسته دیگر شامل : حقوق اعضا ، حقوق افعال ، حقوق رهبران ، حقوق زیر دستان ، حقوق ارحام واقارب ، حقوق نيكوكار ، حقوق نماز جماعت ، حقوق دوستي و ارتباط ، حقوق خصومت ، حقوق مشاوره ، حقوق نصيحت و حقوق اخلاقي و اجتماعي
1- حق الله
2- حق خود انسان برخودش
حقوق اعضا
3- حق زبان .
4- حق گوش
5- حق چشم .
6- حق پا
7- حق دست
8- حق شكم .
9- حق عورت .
حقوق افعال
10- حق نماز .
11- حق روزه .
12- حق صدقه .
13- حق قرباني .
حقوق رهبران
14- حق رهبر سياسي .
15- حق استاد ( رهبر علمي )
16- حق مالك .
حقوق زیر دستان
17- حق رعيت .
18- حق متعلم بر استاد يا حق جاهل برعالم .
19- حق زن بر شوهر .
20- حق مملوك (خدمتكار)
حقوق ارحام واقارب
21- حق مادر .
22- حق پدر .
23- حق فرزند بر پدر و مادر .
24- حق خواهر و برادر .
حقوق نيكوكار
25- حق كسي كه بر تو احسان نموده است .
26- حق كسي كه تو به او احسان نموده اي .
27- حق كسيكه كار خوبي براي تو نموده است
حقوق نماز جماعت
28- حق مؤذن
29- حق امام جماعت .
حقوق دوستي و ارتباط
30- حق هم نشين .
31- حق همسايه .
32- حق هم صحبت .
33- حق شريك .
34- حق مال .
35- حق طلبكار .
36- حق معاشر.
حقوق خصومت
37- حق مدعي .
38- حق مدعي عليه .
حقوق مشاوره
39- حق كسيكه از تو مشورت ميخواهد .
40- حق كسيكه از او مشورت ميخواهي .
حقوق نصيحت
41- حق نصيحت شونده .
42- حق نصيحت كننده .
حقوق اخلاقي و اجتماعي
43- حق بزرگترها .
44- حق كوچكترها .
45- حق كسيكه از تو كمك مي خواهد .
46- حق كسيكه تو از او كمك ميخواهي .
47- حق كسيكه سبب خوشحالي تو شده است .
48- حقي كسيكه بسبب او نكبتي به تو رسيده است .
49- حق همه مسلمانان به طور عموم .
50- حق غير مسلماناني كه در حال جنگ با مسلمانان نباشند .
و کیست که نداند هزار نکته باریکتر از مو در دل هر یک از این عناوین نهفته است پس ما راجع به بسیاری از آنها باید به بحث بنشینیم ،
همراهی شما در این انجمن رو به انتظار نشسته ایم .
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
1. چه احساس خوبی از خواندن تنها "تیتر" این حقوق به انسان دست میدهد بماند که خودش دنیایی دارد.
2. کاش این لیست را ادامه میدادید تا 1000 بلکه بیشتر چون انگار انسان خودش را بااین حقوق بهتر میشناسد .
3.میتوانید در این باره بیشتر توضیح دهید خیلی کنجکاوم تا بدانم چه چیزی در توضیح آن نوشته شده است شاید میتوانست به عنوان قانون تالار دربیاید ...
حقوق مشاوره
39- حق كسيكه از تو مشورت ميخواهد .
40- حق كسيكه از او مشورت ميخواهي .
حقوق نصيحت
41- حق نصيحت شونده .
42- حق نصيحت كننده
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
چرا اینقدر حق حق می کنید!!؟درست زندگی کنید،آزاد از هر عقیده بی منطقی باشید،آنچه را برای خودت می خواهی برای دیگران هم بخواه،خودت را دوست داشته باش؛کار تمام است.
این جور سیستمهای حجیم کلامی_عقیدتی و پیچیده کردن مضامین،دردی را دوا نمی کنند که هیچ،گونه ای القای حس عدم اعتماد به نفس و کوچکی در انسان می نمایند.
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
سلام 118
شما از پست 1 و 3 تشکر کردید، ممکن است برای بعضی با توجه به محتویات این دو پست ابهام پیش بیاید، اگر ممکن است کمی شفاف کنید.
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
سلام مدیر سایت همدردی ؛
حالا هر وقت اون بعضی ابهامشون رو مطرح کردند بنده هم شفاف خواهم کرد . شما نگران نباش .
اما برای شفاف شدن شما عرض می کنم که :
در ارسال گردآفرید یک نکته ی اساسی وجود داره که """"""""آنچه را برای خودت می خواهی برای دیگران هم بخواه،""""""""
این جمله یعنی خلاصه و ساده شده ی تمام جملات ارسال اول.
شما هم بهتره به محتوای پست ها بیشتر دقت کنید نه افرادی که ارسال می کنند اونوقت شاید دوچار ابهام نشوید .
یا علی مدد .
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
سلام
با تشکر به خاطر شفاف سازی که داشتید.
البته من جدا از افرادی که پست ها را مطرح می کنند، هنوز هم نقاط مبهم برام وجود دارد.
واقعا آیا ما باید مسائل مربوط به حقوق را به مانند آنچه که در پست اول ، به صورت جزئی و مفصل آمده است، بیاموزیم و به کار گیریم. یا طبق پست سوم، صرفا از دیدگاه وجدانی شخصی خود می توانیم فارغ از بحث های کلامی - عقیدتی و ... زندگی کنیم.
یا روش دیگری هم هست؟
اگر تمایل داشتید نظرتون را در مورد محتوا ذیل نیز بفرمائید.
نقل قول:
این جور سیستمهای حجیم کلامی_عقیدتی و پیچیده کردن مضامین،دردی را دوا نمی کنند که هیچ،گونه ای القای حس عدم اعتماد به نفس و کوچکی در انسان می نمایند.
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
سلام .
در برخی از ارسالها کلیدهایی وجود داره که اونقدر برجسته هستند که بقیه مطالب یک ارسال رو تحت الشعاع قرار میدهند . مسلماً ( البته به نظر شخصی بنده ) ارسال اول کاملتر و عملیاتی تر هستش و قابل تامل تر ، اما اگر بی تعصب به ارسال سوم نگاه کنیم اونهم با این نیت که ارسال کننده یک کارشناس نیست و بنده ی خدا فقط نظرش رو مطرح کرده اونوقت مسئله فرق می کنه و از زاویه ی دیگری باید برسی بشه .
ارسال شماره ی 3 به خاطر بیان همون یک جمله قابل ستایشه البته اگر جملات دیگر توهین آمیز بودند یا مخرب دلیلی برای تایید کل ارسال و تشکر توسط بنده نبود اما چون بقیه جملات نظر شخصی بوده اونم از یک نفر غیر کارشناس حقوقی پس به همان یک جمله خوب هم میشه تشکر کرد .
یا علی مدد .
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
سلام
کسی جواب سوال منو نداد(حقوق مشاوره ، حقوق نصیحت) . ..کنجکاویم پر پر شد :47:
پی نوشتی بر گفتار نخست چارچوبه حقوق ما
پی نوشتی بر گفتار نخست چارچوبه حقوق ما :
به نظرم واژه حقوق به لحاظ ترمینولوژی نیاز به تشریح نداشته باشه چه اینکه جمع کلمه "حق" بوده و مفهومی است که در طول تاریخ بیش از هر واژه دیگری به آن پرداخته شده و الحق که به همان نسبت ضایع شده و به اصطلاح حقش ادا نشده .
شما اگر در یک مسابقه ای مثل طناب کشی شرکت کنید تا وقتی اون خط وسط رو نکشیده و مشخص نکرده باشید هر کدام از طرفین می تونند ادعا کنند برنده مسابقه هستن .
شناخت " حقوق ما .." علت العلل فروکش اختلافات و دعواها و پیشبرنده ما در نیل به اهدافی است که انتظارش رو از دیگران داریم .
هر حقـي دو طرف داره ؛ يكي صاحب حق و ديگري مورد حق . زمام و اختيار حق بدست صاحب حق است يعني اگر او گذشت كرد ؛ ساقط ميشود وگر نه ساقط نميشود.
مهم ترين خصوصيت حق اونه كه امري لازم است وموكول به عنايت ولطف ديگران نيست ؛ به ايـن معني كه رعايت حق صاحب حـق يك وظيفه اسـت ؛ كه قانون گزار يا شارع بواسطه جعل حق براي صاحب آن ؛ آنرا به عهده ديگران مي گذارد .
امام عليه السلام در اول رساله اینگونه می فرمایند :
" إعلم رحمك الله أن لله عليك حقوقا محيطة لك فى كل حركة تحركتها او سكنة سكنتها او منزلة نزلتها او جارحة قلبتها و آلة تصرفت بها بعضها اكبر من بعض "
ترجمه : بدان خداوند ترا رحمت كند كه خداي را بر ذمه تو حقوقي است كـه محيط و مسلط بر تو ميباشد در هرحركت و سكوني كه از تو سـر ميزند يا هر جا كه منزل مي كني يا هر كدام از اعضاي بدنت را كه مورد استفاده قرار ميـدهي يا از هر وسيله كـه استفاده ميكني كه بعضي از اين حقوق بزرگتر از بعض ديگر است .
و حقیقتا من هر چه فکر میکنم و نیک می نگرم هر کس این اصل رو حفظ کرد و حقوق الهی رو رعایت کرد دیگر انجام دادنیها رو انجام میده و رستگار .
ای خدای پاک و بی انباز و یار
دست گیر و جرم ما را درگذار
یاد ده ما را سخنهای رقیق
که تو را آن خوش بیاید ای رفیق
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحی تو ای تو سلطان سخن
کیمیا داری که تبدیلش کنی
گر چه جوی خون بود نیلش کنی
من انتظار دارم دوستان در این راه همراه بشن و ضمن احتراز از طعنه ها و سوء ظن ها و ... با جوشش ستودنی خودشون بتونن بطور شفاف مسایل این حوزه رو در چارچوب تالار مطرح کنند و همگی را بهره مند .
ان شاء الله بتونیم بحثهای اصلی رو پی بگیریم .
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
من نمیدونم منظور شما از همراهی چیه ...
حقوق مشاوره دهنده
حق مصونیت از توهین داشته باشد
حق یادداشت کردن مطالبی را که مشاور گیرنده میگوید را داشته باشد
حق گفتگو مفصل و جامع بیش از یک جلسه تا ارائه یک نتیجه درست را داشته باشد
حق پرسش هر سوالی که مربوط به موضوع مورد مشاوره را داشته باشد
حق دفاع از گفته های خود را داشته باشد
حق مهلت گرفتن برای جواب دادن به مطلب مورد مشاوره را داشته باشد
حق مشاوره گیرنده
حق صحبت و رجوع آزادانه به مراکز مشاوره را داشته باشد
حق پنهان کردن مطالبی که از بیان آنها دچار عذاب و مشکل میشود را داشته باشد
حق اعتراض و توضیح به هر پاسخ یا پاسخ توهین آمیزی را داشته باشد
حق نام بردن یا نبردن اشخاص موضوع مورد مشاوره اش را داشته باشد .
حق اجازه ورود به جزئیات مورد بحث خود به نیت حل مشکلش را داشته باشد .
جواب منو ندادید من هم از خودم قانون در آوردم ...http://noqte.com/img/Yahoo/26.gif
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
حق کسی که از شما مشورت می خواهد
به کسی که از ادمی مشورت میخواهد ،"مستشیر"گویند .گاهی اوقات فردی به شما رجوع میکند و می گوید:
من می خواهم با فلان دختر ازدواج کنم ،یا فلان منزل را بحرم . نظر شما چیست؟
حضرت می فرماید:
"اگر تو در این خصوص رای و کلام روشنی بخش و راهنمایی روشنگرانه ای در اختیار داری، خوب است در اختیار کسی که از تو مشورت خواسته است قرار دهی .ودر غیر این صورت نباید کلامی به زبان جاری کنی که ذهن او خراب شود، بلکه باید بگویی که من در این خصوص اطلاعی ندارم. بعد او را نزد فرد خبره ای که به کار او بیاید ،ببری".
یک بار مامون عباسی کسی را طلبید و به او گفت :
"برای فلان ولایت به نظر تو چه کسی برای قضاوت مناسب است؟"مشاور فردی را معرفی کرد .
مامون مکثی کرد و گفت :
"انگونه که من اطلاع دارم ،تو با این شخص اختلاف داری. چرا در اینجا مدهش کردی؟"گفت:
"بله !مخالفم!و اگر در کوچه بیابمش با هم نزاع خواهیم کرد. اما تو از من مشورت خواستی ومن لازم بود که در مقام مشاوره به عقل خودم رجوع کنم ونه احساسم !"
از مهمترین اوصاف مومن ،انصاف است وانصاف در چنین مواردی خود را نشان می دهد که تو با کسی نزاع شخصی داشته باشی ،اما وجدانا او را برای یک منصب بخصوص مناسب بدانی .
ایا در هنگام مشاوره حاضری احساس فردی خود را زیر پا نهی؟
این کار نیاز به اقتدار روحی و ایمان باطنی دارد.
حضرت می فرماید :
حق کسی که با او مشورت می کنی
این است که وقتی رایش را شنیدی ،حتی اگر نمی خواهی بدان عمل کنی ،به او پرخاش نکنی.
بعضی ها هستند که در ابتدا با حالت ملتمسانه نظر خواهی میکنند و بعد از اینکه نظر طرف مقابل را شنیدند وبه یک معنا ،تخلیه اطلاعاتی اش کردند ،با حالت بدی این نظر را تخطئه می کنند ،به طوری که مشاور برمی گردد ومیگوید:
اگر خودت به نظر واقعی رسیده ای ،برای چه از من مشورت خواستی؟!
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
حق کسی که از شما نصیحت می خواهد .
حضرت می فرماید:
"حق کسی که از شما نصیحت می خواهد ،این است که نصیحتش کنید".
اگر فردی نیاز به ارشاد دارد،چیزی را از تو سوال کرد،نباید با خشونت و تندی با او برخورد شود ،بلکه باید با رحمت و رافت با او سخن کفته شود.
حال اگر تو خود نیاز به نصیحت پیدا کنی
و نزد دیگری بروی تا تو را پند دهد و ارشاد کند،چگونه است ؟
حضرت می فرماید:
وقتی دیگری را نصیحت کردن به شما را اغاز کرد ،باید سعی کنید که خود را در برابر او متواضع نشان دهید و حالت کبوتری را به خود نگیرید که بالش را به زمین می نهد .
اگر احساس کردید که کلمات او منطبق با موازین عقلی و ارزشهای دینی است ،شکر خدا را به جا اورید که چنین فردی را مامور کرده است تا شما را به عمل به سوی راستی و پرهیز از کحی تشویق کند.
و اگر دیدید که کلام او موافق با موازین شرعی و عقلی نیست ،در عمل به راهی که پیشنهاد می دهد ،نروید،ولی در ظاهر هم با او پرخاش نکنید و او را به خاطر راه حل ناصوابی که ارائه می کند،توبیخ ننمایید. شاید او در ذهنش دچار بد فهمی نا خواسته و کج اندیشی شده است و به زودی اصلاح خواهد شد .
و اگر ناصح مزبور ضمن اینکه راهنمایی نا صوابی می کند،در صدد ایجاد تفرقه هم هست ،به شیوه دیگری با او معامله کنید!فرضا به شما توصیه می کند که برادرتان را مورد ضرب وشتم قرار دهید!از سوی دیگر به نزذ برادرتان رفته،او را نیز بر علیه شما بسیج کرده است ،در این صورت راه صحیح ان است که این ناصح نمای تفرقه انداز را طرد کنید و به او اعتنا نکنید.
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
همچنان که انسان،سایه خود را بر دیگران می اندازدو دیگران را وا می دارد که او راتحمل کنندومدعی حقوقی است که دیگران نسبت به او بر عهده دارند . این مسئولیت پذیری و قبول کردن دیگران ،یکی از ابعاد ایمان است.
ایمان به اینکه چیز دیگری غیر از من هم هست ،این معنا را دارد که ان چیزبر گردن ما حق دارد. منظور اینکه می گوییم:
"به حقانیت اتش دوزخ ،مرگ ،سوال نکیر و منکر و مانند ان ایمان داریم " این نیست که بخواهیم دایره المعارفی از حقوق تهیه کنیم،بلکه معنای "النار حق"این است که از ان بیم داشته باشیم . همچنان که معنای "الجنه حق"این است که باید در صدد تصاحب ان باشیم.
حق الله
حق خدا بر بنده این است که او را عبادت کند و شرک نورزد .و عبادت چیزی جر تسلیم در برابر ذات ذوالجلال نیست . اگر چنین روحی در انسان پدید اید ،حتی اگر گهگاه مرتکب گناه شود،امید صلاح و فلاح او وجود دارد ،مشروط بر اینکه گناه برای او اصل نباشد .
باید مومن به مرحله ای برسد که خدا را مسبب الاسباب بداند .در هنگام بیماری سراغ دکتر برود ،ولی خدا را شافی بداند .این تعبیر که در میان عرف ما رایج است که می گویند :"بعد ازخدا شما امید من هستید ."تقریبا قابل قبول و بدون اشکال است .
انسان باید بسیار مواظب باشد ودقیقا در پی عبادت خدا باشد ودر زندگی به خاطر نعمتها وقدرتهایی که در اختیار دارد،نباید خود را بی نیاز از خدا کند.اگر انسان چنین شد ،خداوند بر خود الزام می کند که در تمام مسائل به فرد متوکل یاری رساندو او را کفایت کند.
حضرت امام سجاد در اغاز رساله حقوق می فرماید :
"حق الله الاکبر علیک ان تعبده و لا تشرک به شیئا،فاذا فعلت ذلک باخلاش جعل لک علی نفسه ان یکفیک امر الدنیا و الاخره"
"بزرگترین حق خداوند بر تو این است که او را عبادت کنی و به هیچ وجه به او شرک نورزی ،پس اگر با اخلاص چنین کردی خداوند بر خود واجب میگرداند که امور دنیا و اخرت ترا کفایت کند "
انسان باید به این باور برسد که خیال نکند از مسیری غیر از مسیر خدا به او منفعتی خواهد رسید.
حتی اگر به ظاهر کمکی برسد و انسان ان را به امید دستیابی به سرچشمه اصلی که خزانه پایان ناپذیر الهی
است ،ترک کند ،خداوند خود برای رفع حاجت او اقدام خواهد کرد و راه را برای او هموار خواهد نمود.
در پیش پا افتاده ترین مسائل از قبیل خرید گوشت مثلا ،باید این اندیشه را در خود تقویت کنیم که اگر چه از دست قصاب گوشت میگیریم ،اما خداست که سد جوع ما را به عهده دارد.
انسان نباید در برابر غیر خدا کرنش کند
اگر رئیس اداره به تو وام میدهد ،نباید بیش از اندازه خود را مدیون ومرهون او بدانی و در برابرش کرنش کنی .
حتی اگر احساس کردی او مایل است تو در برابرش خضوع کنی ،از خیر ان وام بگذر !خدا خود جبرای خواهد کرد.
البته خدا همواره کارش را از طریق وسائل انجام می دهد وایرادی هم ندارد که ما به وسائل توسل کنیم ،ولی باید وسیله را وسیله ببینیم و ان را جای هدف و مسبب اصلی ننشانیم و راه را اشتباه نرویم .
خدایی که از رگ گردن به انسان نزدیکتر است ،روزی رسان ،شافی و کافی است .
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
سلام ترمه جان همه مطالب شما جای تشکر داشت، مخصوصاً این مطلب آخر " حق خدا "که کاش میشد چندتا تشکر بکنم.
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
سلام :
باتشکر و تقدير اززحمتي که دوستان کشيدند.
ميرزاي شيرازي ورعايت حقوق چپاولگر
طلبه اي در عصر مرحوم ميرزاي شيرازي در شهري مي زيست و مورد احترام بود،ان قدر که به ديد ايت الله به او نگاه مي کردند .مردم از ميرزاي شيرازي مي خواهند که طلبه ي مزبور را به عنوان وکيل خود انتخاب کند.ميرزا چون او را صالح نمي دانست ،از نوشتن دستتخط خودداري کرد.عاقبت به قدري به ميرزا فشار اوردند که به رغم ميل با طني چنين کرد.طلبه ي مزبور بعد از اينکه دستخط ميرزا به دستش رسيد و بر منصب وکالت تکيه زد ،سر به طغيان نهاد و از چپاول اموال عمومي فرو گزار نکرد.درنهايت همان افرادي که ميرزا را تحت فشار قرار داده بودند ،نزد او امدند و اين بار اصرار کردند که دست خطي بنويسد و اورا از منصب وکالت عزل کند.
ميرزا بازهم زير بار نرفت ،دليلش راسوال کردند .فرمود:«اگراين کار را بکنم ،مردم او را تا سرحدّ کفر پايين مي اورند،درحالي که او هنوز به اين مرتبه نرسيده است و بايد احترامش محفوظ بماند.»
***دين اسلام واقعا براي حيثيت و ابروي افراد ارزش و اعتبار قائل شده است ،و به اين راحتي نمي توان کسي را متهم کرد.
انتقام گرفتن هم بايد با انضباط و در چارچوب مسائل عقلي و شرعي انجام شود.
«ولا قوه الا بالله» واقعا عمل به اخلاق حميده نياز به نيرو گرفتن از خدا دارد وبدون ان مشکل است که ما انسان ضعيف برتسلط يابيم.
حق کسي که به تو بدي کرده است
«حق چنين کسي برتو ،ان است که اورا مورد عفو و بخشش قرار دهي »
البته اگر احساس کردي ،در صورت بخشش فرد متجاوز ،جسور مي شود و بازهم به اعمال خلاف خود ادامه مي دهد ،اغماض نکن!
حق جامعه
«حق افراد جامعه اين است که نسبت به انان خوشبين باشي و با انان با رافت برخورد کني »
درصورت بروز خبط و خطايي از انها بايداين روحيه در ما باشد که تا انجا که مقدور است محمل هايي بتراشيم و رفتار مسلمانان را بر صحت و درستي حمل کنيم.واگر اين کا رمقدور نيست و برايمان محرز شده است که فعل مزبور خلاف شرع و منطق است با بياني کاملا محترمانه و توام با مهرباني و بدون ايجاد حساسيت فرد خاطي را از عمل خود منصرف کنيم .
(طبق روايات منقول از اهل بيت (ع)مومن بايد توان انس گرفتن با ديگران را داشته باشد)
بايد از احسان کننده شاکر باشيد و در صدد تلافي از کسي که به شما بدي کرده نباشيد .هرچه براي خود مي پسنديد ،براي ديگري هم بپسنديد و هرچه را که براي خود شما ناگوار است ،براي ديگر ي هم بدانيد.
وقتي در خيابان عبور مي کنيد و پير مردي را مي بينيد ،بايد فرض کنيد که پدر شماست واگر جواني را مي نگريد ،اورابرادر خود بپنداريد!پيرزنان درحکم مادران شمايند و خردسالان جامعه به منزله ي فرزندانتان.
RE: گفتار نخستین در چارچوبه ی حقوق ما
حق خود انسان برخودش
انسان باید اساسی ترین حقی که به گردن اوست—یعنی حق خدا – را بپذیرد وتسلیم ان شود و در مرحله بعد به حقوق خویشتن توجه کند .
از همین رو امام زین العابدین در رساله الحقوق اشاره فرموده اند که:
اول به حق خدا توجه کن و در مرتبه بعد حق خودت را در نظر آر!
واقعیت این است که کسی که خود را محترم نشمارد ،دیگران را هم نمی تواند محترم بشمارد.
حق انسان نسبت به خود چیست؟
یکی از حق کلی است که انسان بدن و امکاناتی را که خدا به او داده است ،در راه خدا مصرف کند.
حتی فرصتی را که به انسان داده شده است ،سرمایه اوست وانسان حق ندارد حتی وقت خودش را تلف کند .
تک تک اعضا و جوارح بدن باید زیر نظر انسان باشد و ادمی ملزم به مراعات حال انهاست .
باید بداند حق زبان چیست و این عضو کوچک چه انتظاراتی از او دارد؟
حق زبان این است که انسان ان را گرامی بدارد و از تلفظ حرف های کم ارزش تا چه رسد به فحش ونا سزا بپرهیزد .این عضو را می توان در مسیر خیر به حرکت در اورد و طوری عادت داد که حرف های اضافی را تکلم نکند .
در روایات امده که باید انسان"ترک الفضول"کند ،یعنی به قدر نیاز زبان را در دهان بگرداند.
عضو دیگر انسان گوش است که باید از افات،منزه و مصون بماند .پرهیز از شنیدن غیبت و استماع انچه حلال نیست،حق گوش است.
عضو حساس دیگر ،چشم است . این عضو هم دارای حق وحقوقی است . وقتی خدا برای چشم پرده ای به نام پلک در نظر گرفته است ،معنایش این است که در روز قیامت ،از انسان چشم چران باز خواست می شود ،پلک ها را مقابل دیدگان نکشیدی ؟