مال من و تو نداره؟؟؟؟؟ گیج شدم بخدا

دوستای عزیزم سلام.چند روزی هست دوباره درگیر یه مسئله شدم یا بهتر بگم شدیم... بذارین واضح توضیح بدم. تابحال تایپیک های متعددی در مورد حقوق زن و مرد و نحوه خرج کردن و ... باز شده و زیاد در اینباره صحبت شده...
راستش من از پارسال قبل اینکه عقد کنم در این تایپیک ها حضور فعال داشتم و میخاستم رفتار و عملکرد درست رو یاد بگیرم .چون منم شاغل بودم و داشتم وارد زندگی مشترک میشدم و نمیخاستم اشتباه کنم که بعدها همسرم مسئولیت پذیر نباشه و...
حتی یکی دوباری هم خودم تایپیک باز کردم که خیلی هم استقبال شد..
الان حدود 5ماهی میشه باهمسرم رفتیم زیر یه سقف و زندگی مشترکمونو شروع کردیم .همونجور که خیلی هاتون میدونین و قبلا گفتم تا عید امسال همسرم درگیر چک و قسطهای عروسیمونه و یخورده دست و بالش تنگه..
من حقوقمو از همون اول پس انداز میکردم و چندباری باتفاق همسرم رفتیم و طلا واسه خودم خریدم.یه چندباری هم که همسرم تمام حقوقشو داد واسه قسطو... و کم آورد به من گفت و منم کمکش کردم.....دقیقا به همون صورتی که قبلا اینجا یاد گرفته بودم...
اما موضوع چیه که من اومدم دوباره اینجا...
شنبه این هفته که گذشت تولدم بود و قبلش باهمسرم که صحبت میکردم به این نتیجه رسیدیم که اقوام نزدیک همسرم رو دعوت کنیم و یه جشن کوچولو بگیریم .البته همسرم خیلی خودش تمایل داشت...از حقوقش مبلغ نسبتا بالایی رو فقط واسه اون شب خرج کرد (البته کاملا با رضایت خودش ) . تولد خیلی خوبی واسم گرفت و شب خاطره انگیزی شد.
دو روز پیش کنار همسرم نشسته بودمو ایشون هم داشت با لب تابش کاراشو میکرد که گفت عزیزم فردا باید به من پول بدی واسه فلان چک ..منم با لبخندو شوخی گفتم نمیدم..ناسلامتی مرد خونه ای ..سرور خونه ای..مدیرمالی خونه ای..حتما جورش میکنیو...
یدفه خیلی ناراحت شدو .. اخماش رفت توهم..گفت: ماباهم خدارو شکر هیچ مشکلی نداریم اما شما مال من ..مال تو میکنی..ناسلامتی زن و شوهریم ..حالا اگه شما هم خرج کنی چی میشه مگه.و...
منم سعی کردم آرومش کنم . بهش گفتم من همیشه کنارت بودمو هستم ..ولی من آینده رو میبینم میخام پولامو پس انداز کنم واسه آینده..
این اولین بار بود همسرم یدفه در مورد این موضوع اینقدر بهم ریخت...نمیدونم اشتباه من کجا بود..من باید چیکار کنم..واقعا رفتار درست چیه..توی همین تالار من یاد گرفتم اجازه بدیم مدهامون روی پای خودشون بایستند اما من اینکارو کردم احساس میکنم داریم به مشکل برمیخوریم...میترسم..نگرانم... نمیخام فاصله بینمون بیفته

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

من عاشق همسر و زندگیمون هستم ..بینهایت..دوست دارم به همسرم کمک کنم اما نمیخام عادی بشه و عادت کنه...چندروز پیش با یکی از دوستان متاهلم صحبت میکردم میگفت زن باید همه ی حقوقشو سریع بره طلا بخره که بعدا مشکل پیش نیاد و همسرش نگه پول داری و به من کمک نمیکنی...یکی دیگه از دوستام میگفت من هیچ وقت به همسرم کمک مالی نمیکنم حتی اگه مجبور بشه بره قرض بگیره.......
چی درسته...توی این دوره زمونه باید چیکار کرد؟؟؟

سلام . شايد من چون تازه اول راهم انقدر خوش باورم .
اما حتي فرض بر اينكه من خوش باور باشم ، اينم مطمئنم بعضي خانومها يه كم ازون ور بوم افتادن .
من ساده ترين دليلي كه براي شراكت مالي دارم اينه : ما وجود خودمون ، جسم خودمون رو با همسرمون شريك ميشيم اونوقت به يه قرون دو زار كه ميرسه انگار دارن جونمون رو ميگيرن .
من اگر جاي شما بودم قبل ازينكه همسرم حتي به زبون بياره ، خودم پيشنهاد ميدادم . چون ميدونستم به قول شما درصد بالايي از حقوق اين ماه رو خرج كرده . خوب قراره از كجا بياره ؟
اينكه اگر همسر شما از عهده هزينه هاي جاري بر بياد و شما درآمدت رو نه براي شخص خودت (براي زندگيتون ) پس انداز كني خيلي خوبه اما اينكه شما بشيني كنار و با 4 تا كلمه سرشو شيره بمالي كه از پسش بر مياي يه كمي ازون ور بوم افتادنه . ميشه بگي چي جوري از پسش بر مياد ؟
عزيزم از زندگيهاي بي مشكلتون واسه خودتون مشكل نسازيد .
اينكه ميگن به مرد تكيه كنيد براي اينه كه احساس غرور كنه و كاري باشه .
حالا شما يه همسر كاري و با غرور رو با رفتارت خراب نكن .
اونكه آدم كمك نكنه به اين معنيه كه همش شما نرو سر كار اون بشينه پاي tv
خانومي شما شريك همديگه هستين .
دوست داري يه روز كه داري از خستگي از حال ميري از همسرت بخواي شام رو اون بپزه و اون بگه تو سروري از پسش بر مياي ؟
جدا اون لحظه چه حسي ميكني ؟
شما فقط گوشه ذهنت حواست باشه كه همه بار مالي خونه به دوشت نيفته . همين .
خالصانه عشق بورز . به خدا حتي نوزاد 10 روزه هم فرق محبت خالصانه و محبت 2 *2 تا 4 تا رو ميفهمن .
موفق باشي .:72:

بهار جان بخدا ازبس شنیدم که میگن زن خرج نکنه و نمیدونم مرده عادت میکنه و... ترسیده شدم...یه نفر توی همین تالار گفت به همسرتون کمک کنین ولی بهش بگین قرضه ...بخدا شکه شدم...
خیلی دوس دارم بدون استرس با تمام وجودم منم پولامو تا اندازه ای بذارم وسط...الان که دارم اینارو مینویسم اشک توی چشمام جمع شده...من بیرحم نیستم که بشینم ببینم همسرم همه ی پولاشو داده واسه قسط و اون وقت ذهنش درگیره هزینه بنزین و ... هست ..من داشته باشمو ازش دریغ کنم...
حالم خوب نیس...نگرانم... ترسیده شدم از اطرافیان...

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

یه نفر میگفت گاهی باید یاداوریشون کنین که وظیفتون نیس بهشون کمک مای میکنین ...

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

همسرم پاره تن منه...عشق منه... نمیخام اذیت بشه...اما میترسم..

پریماه جان آقای sci یه جایی توصیه قشنگی داشتن برات می گذارم ببینی :

" دوم اینکه قانون داشته باشید! یعنی بسیار خوبه که شما کمک می کنید و به دلیل استعداد و توانایی بیشتر، درآمد بیشتری دارید! اما این درآمدتون الزاما مربوط به خرج خونه نیست... پس می تونید بدون اینکه مراقب باشید و بترسید قانون خرج درآمدتون رو بطور شفاف بیان کنید. مثال : من 700 تومن درآمد دارم که از این 700 تومن ماهیانه 200 تومن قسط می دم و 150 تومن خرج منزل می کنم.. باقی پول رو پس انداز شخصی می کنم! وسلام!
"
عزیزم منم کل حقوق شوهرم می ره جای قسط.منم بهش گفتم که قسط ماشین رو خودم می دم.در همین حد.شما هم می تونی برنامه ریزی کنی گلم و واسه خودتون قانون بذاری.

ميفهمم كه چه حسي داري .
اما پريماه عزيز همسر من ،‌همسر شما نبايد تاوان رفتار ديگران رو بدن .
پريماه عزيز مگه نميگي همسرت پاره تنته ؟
آخه از چي ميترسي ؟
انقدر روي مشكلات مردم زوم نكن چون اونوقت ناخواسته دنبال شبيه سازي توي زندگيت ميفتي .
يه سوال خيلي ساده : ته دلت چه حسي به شوهرت داري ؟ دنبال حست رو بگير برو .
آخه گيريم حقوق يه ماهتو دادي يه ماه بعد جبران ميشه دختر خوب .
اما اگه نگاه شوهرت به تو عوض شه ، صد برابر اين پولو بايد خرج مشاور كني تا دوباره بهت اعتماد كنه .
هميشه وقت براي سختگيري هست اما چرا ازين فرصت به عنوان يه ميانبر واسه صميميت بيشتر نگاه نميكني ؟
گلم (از نظر من ) نه فقط الان ،‌چند بار ديگه هم اگر خواست بي منت تقديمش كن .
اما اگر ديدي كفه داره به سمت تو سنگين ميشه اونموقع سر كيسه رو سفت بگير .
شما سر يه زندگي هستيد .
خودت ميدوني همسرت خرج الكي داره يا نه . اگر اهل هيچي نيست بي منت تقديم كن .
عزيزم شمايي كه به اين فكر ميكني همه هزينه ها به عهده همسرته ، به خدا تو اين زمونه مردا هم از خيلي از حقهاشون دارن ميزنن .
و اينكه بپذير هر چقدر كه با هم نزديك باشيد همسرت يه كمي از غرورش خرج كرده به شما رو زده ، دليل عصبانيتش هم همين بوده .
همونطور كه ميخواي ازينور مهارت ياد بگيري كه اون بد عادت نشه اين مهارتم ياد بگير كه شما يه تيم هستيد .
:72:

واقعیت اینه که ضمیر ناخودآگاه زنها اینجوره که دوست دارن همسرشون خرج کنه واسشون..یه وقتایی با اینکه خیلی خیلی همسرمو میخام اما این ضمیره هشدار میده...سخته واسم ...ترس دارم...
همسرم اصلا اهل خرج های بیهوده نیس..اصلا ..خوب میشناسمش...خیلی روی پاس کردن بموقع چکهاش حساسه..اهل برنامه ریزیه.. اما وقتی میاد میگه مثلا امروز هنوز 14 ماهه و تمام حقوقم و پولهام تموم شد(که میدونم خرج بیهوده اصلا نبوده) دلم یهو شور میزنه.نمیخوام بگم زورم میاد کمک کنم یا خساست دارم نه...اصلا ..اما چون توی خانواده ای بزرگ شدم که تمام هزینه ها با پدرم بود..اینجور مواقع نمیدونم درست ترین کار چیه...

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط پریماه

بهار جان بخدا ازبس شنیدم که میگن زن خرج نکنه و نمیدونم مرده عادت میکنه و... ترسیده شدم...یه نفر توی همین تالار گفت به همسرتون کمک کنین ولی بهش بگین قرضه ...بخدا

---

درسته همسرتون هم بگه خرج نميكنم كه زنم بد عادت بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اخه شما ميريريد سر كار كه اسايش داشته باشين يا پولتونو به رخ همسرتون بكشيد؟
اگر من برم سر كار حتما يه گوشه از خرج خونه رو بدون اينكه منت بذارم و مال من مال من هم نميكنم.

ببخشيد تند گفتم

منم با گلنوش و بهار رهنورد موافقم.
شغل دو تا جنبه داره.یکی جنبه مالی و یکی جنبه اعتماد به نفسو و ...
اگه به این اعتقاد دارید که مرد باید خرجی بیاره بشین خونه نرو سر کار
حالا می گی من شغلمو دوست دارم.شغلم به من شخصیت می ده پس دیگه چرا اینقدر دلهره داری پولمو کجا خرج کنم؟.همین که این اجازه رو داری بری سر کار خیلی خوبه.اما عزیزم زندگی واسه هر دوتونو.تو با گرفتن بخشی از خرج هم کمک می کنی هم همه چی قاطی نمی شه.
یه زن شاغل از وقتش می زنه.انرژیشو صرف می کنه تا یه کمک باشه.درسته می تونه یه چالشی رو حل کنه اونوقت با این فکرا و حساسیتهای بی مورد یه چالش عاطفیه بزرگتری ایجاد می کنه که صدماتش به مراتب بیشتر از چالش مالی می باشد.
حتی اگه شما زیاده روی ندونی این فکرمو من حتی می گم یعنی چی که زن و مرد حسابهای جدا داشته باشن.یه حساب باشه بعد ازون پول قسط بدی.خرید کنی.طلا بخری.پس انداز کنی و .......

خانومي منم توي خونه بابام آخر مرفه بي درد بودم و هستم .
اما ميدونم برم سر زندگيم اين خبرا نيست .
از الان حواسم هست خرج الكي نتراشم . مني كه همه عمرم راحت زندگي كردم .
اما اينكه خانواده من الان اينهمه دارن ، از روز اول نداشتن . من نبايد الانو ببينم . بايد 40 سال پيش كه زندگيشونو شروع كردن ببينم .
شما هم اگر پدرت رو ميگي ، الان زندگي خانواده شما يه زندگي ثبات يافته بعد از حداقل 20 سال زندگيه .
اگر هم از اول همينطور بوده بدون اونها زندگيشون رو توي شرايط اقتصادي خيلي بهتر شروع كردن .
عزيزم اول زندگي هزينه ها واقعا بالاست . بپذير .
شما ازدواج كردين كه به آرامش برسين . بابت اين موضوعات آرامش خودت و همسرت رو از بين نبر .
اگر نگاهت به اين قضيه كاملا سنتيه پس جاهاي ديگه هم سنتي شو .
حاضري يه روز همسرت بگه تو داري از زندگيمون ميزني ميري سركار ، موقعي كه خونه هستي انرژي لازم رو نداري يا وقت نداري كه هر غذايي كه من ميخوام بپزي ، پس بشين خونه و سر كار نرو ؟ :163:
عزيزم شما هم خرما رو ميخواي هم خدا رو هم همه چيزو .
كاري نكن كه خودت پشيمون شي .
به هيچ وجه منظورم اين نيست كه باج بديا . نه . من ميگم سنتي بودن فقط اون نيست كه قسمتهايي كه دوست داريم رو ببينيم .
چشمها را بايد شست . جور ديگر بايد ديد .:72:

عزیزم به نظر من اینقدر یکی می گفت یکی نمی گفت نکن. ببین الان ضرورت زندگی خودت و نفع زندگی خودت در چیه؟ همیشه همه توصیه ها در همه زندگیها جواب نمی دهه وگرنه یک کتاب قانون می نوشتند و همه با اون کتاب قانون زندگی، شاد و سلامت زندگی می کردند.

به اندازه تعداد ادمها روش برای زندگی هست.

من اگر جای شما بودم و به همسرم اطمینان داشتم و زندگیمو دوست داشتم (می دونستم همسرم جایی غیر خونه خرج نمی کنه و تن پرور هم نیست) حتما به همسرم کمک می کردم بدون منت مثلا قسمتی از خرج ماهانه رو من بر می داشتم و البته می تونی خرجی ای که مربوط به خرید برای خودت هست رو بر نداری تا حس حمایتی که از همسرت می خواهی رو داشته باشی. ولی در عین حال مقداریشم برای خودم می ذاشتم تا در مواقع ضروری استفاده کنم . ولی در تمام این حالات حساب مشترک رو قرار نمی ددام. اجازه می دادم حسابمون جدا بمونه. در واقع به همسرم می فهموندم مال من و تو نداره اما حواسم بود که اختیار نحوه خرج مال خودم با خودم باشه.

ممنون از دوستای عزیزم .میفهمم جنس حرفاتونو...قبول دارم..بذارین یه موقعیت رو که دیروز پیش اومد بگم ببینم هرکدوم از شما اگه جای من بودین چیکار می کردین.
همسرم پنجشنبه یه چک حدود دویست هزار تومنی از دوستش داشت .که پول کنار گذاشته بود واسه اون.صبح که میخواست بره سرکار ازم خواست کارت بانکیمو بهش بدم واسه قسط وام ازدواج که قبلا قرار گذاشته بودیم و به توافق رسیده بودیم من پرداخت کنم. عصر که اومد بهم گفت عزیزم میدونی چی شد؟ امروز دوستم زنگ زد که پول چک رو کارت به کارت کنم واسش .و هرچی خواستم از کارت خودم انتقال بدم نشد .مجبور شدم از کارت شما انتقال بدم .گفت حالا پول نقد چک خونه هست بردار......
من هیچ عکس العملی نشون ندادم فقط گفتم موردی نیس.خوب شد حل شد..همین.
حالا به نظرتون من باید چه عکس العملی نشون بدم؟
- برم خونه و پول نقد رو بردارم ؟
- به روی همسرم اصلا نیارم و بیخیال بشم؟

اگر به لحاظ وجود مشكلات مالي مجبورين به شوهراتون كمك كنين، به طور كاملا نامحسوس اين كار را بكنين.
مثلا الان مي توني اصلا اون پول را برنداري و بذاري خرج خونه بشه و اصلا به روي شوهرت هم نياري.
به نظرم اگر هم به لحاظ شرايط مالي و زندگي مجبورين كمكي مالي به شوهرتون بكنين، اين كار را به شكل كاملا نامحسوس و كاملا بي منت بكنين. در غير اينصورت اصلا كمك نكنين بهتره.

پریماه جان

تعادل در همه چیز فضیلت است و موجب آرامش و صحت عمل . نه از این ور بام باید افتاد نه از آن ور .

قضیه ساپورتهای بیجا با عدم درک شرایط و تقسیم مشکلات فرق می کند .

شما لازمه بررسی کنی که همسرت آدم مسئولیت پذیری هست یا نه ؟ در چه شرایط و چه حدی ساپورت بیجا به حساب می آید و مسئولیت پذیری و حتی مردانگی او را خدشه وارد می کند ؟ و ... بر مبنای آن تصمیم بگیری .

وقتی تصمیم گرفتی کمک باشی مقدار و زمان و محدوده آنرا مشخص کن . مثلاً بگو تا فلان موقع که قسط ها تما میشه و دست و بالت باز میشه و با خیال راحت می تونم بهت تکیه کنم ، هرجا که خیلی ضروری نیاز مالی پیش اومد روی من حساب کن بگو البته ببخش که این جسارت رو می کنم فکر نکنی به مدیریت مالی تو و اینکه خوب تنظیم می کنی شک دارم ها ! ، من دارم می بینم که چطور دقیق برنامه ریزی می کنی و سعی می کنی خودت از پس همه چیز بر بیایی که واقعاً مایه افتخار من هست و لذت می برم از این قدرت مدیریتت . منظورم اینه که جاهایی که به ندرت پیش میاد و مطمنم که ناشی از اشکالی از سوی تو در مدیریت درآمد و هزینه نیست ، بلکه موقعیت پیش بینی نشده پیش میاد و تو هم دستت خالیه . به جای سراغ دیگری رفتن و تامین کردن من هستم . چون می دونم تا این قسط و قرضها تموم میشه ممکنه گاهی اینجوری پیش بیاد . خلاصه خوشحال میشم این وقتها در کنارت باشم بدون اینکه تصور کنی ذره ای به توانایی و مدیریتت تردید کردم که این حرفو میزنم .

اینجوری شما با ظرافت قدرت مردانه او را تقویت کرده ای . و با ظرافتی بیشتر آموخته ای که این حمایت مالی همیشگی نباید باشد و مطلوب اینه که او در جایگاه مردانه اش محفوظ باشد و هرجا نیاز بود و عدم مسئولیت پذیری یا سوء استفاده و ... نبود در کنارش هستی و ....... و خیلی پیامهای قشنگ دیگر که در این کلام و گفتگویت نهفته که تأثیر عملی دارد .


موفق باشی

.