-
نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
سلام.پسری هستم 23 ساله.پیش دانشگاهی که بودم با دختری آشنا شدم که واقعا خوب بود.باهم خوب بودیم.بعد چهار سال رابطه جنسی امد وسط بعلت نیاز های هردومون و اعتماد کاملی که داشتیم به هم.زنو شوهر هم شدیم تا دیگه نتونیم از هم جدا بشیم.یک ساله پیش مادرم در حد یه آشنایی با خانوادش صحبت کردن.که مخالفت خانوادش واضح و صریح بود.بعلت اشتباهاتی که بنده و ایشون توی رابطمون داشتیم سرد شدیم و ایشون ازم جدا شد،این جدایی زمانی بود که همون لحظه جای منو کسی که آمد خاستگاریش گرفت و حدود دو ماه هست که هرچی اصرار کردم به نتیجه نرسید.حتی به جایی رسیدم که به فردی که آمده بود خاستگاری هرچیزی که بینومون بود رو گفتم تا برگرده.ولی مثل اینکه این مسائل رو قبول کرده بود و پا پس نکشید
با اتفاقاتی که بینمون گیش آمده دل کندن برایم سخت شده.راهنماییم کنید،هنوز دلم میگه برمیگرده ولی رفتار هارو که میبینم میگم نه.با نظرات و راهنمایتون خوشحالم کنید.
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
دوست عزیز 6 سال دوستی؟؟؟؟؟ 2 سال رابطه جنسی؟؟؟؟؟؟؟؟
شما اگر وارد زندگی میشدید که وضع بدتر بود چون شخص شخیص شما اولین نفر مشکوک به خانمتون بودید.
در کل به نظر بنده شما بی خیال بشید . برید پیش مشاوره برای فراموش کردنش . نگذارید 2 تا زندگی خراب بشه.
در کل فقط شما برگرد ببین چیکار کردی بعد بگو دلم دلم دلم :دی
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
نقل قول:
نوشته اصلی توسط Ali_3
سلام.پسری هستم 23 ساله.پیش دانشگاهی که بودم با دختری آشنا شدم ........
با اتفاقاتی که بینمون پیش آمده دل کندن برایم سخت شده.راهنماییم کنید،هنوز دلم میگه برمیگرده ولی رفتار هارو که میبینم میگم نه.با نظرات و راهنمایتون خوشحالم کنید.
برادر گرامی ، علی آقا سلام
به تالار همدردی خوش آمدی
خوب شما کار بدی کردی که آبروی یک انسان را ولو خطا کار برده ای...پس زندگی شما با آن
خانم دیگر زندگی نخواهد شد!
درست که الان احساس شما درگیر است اما به این فکر کنید که شعله احساسات که خاموش
شود تازه اختلافات و تعارضات خود را نشان می دهد که در مورد شما پرده های حرمت میان
شما و آن خانم از بین رفته که باعث شده از ازدواج شما بوی خیر به مشام نرسد!
خصوصا که بسیار احساس محور و هیجان محور عمل کرده اید و اندکی بچه گانه!
اما خوب شاید خدا شما را دوست دارد که یک توقف همین جا و همین حالا به شما داده تا با
مراجعه به خودش آرامشتان را بدست آورید و از اشتباهاتتان درس بگیرید!
روی لینک زیر کلیک کنید و مطالعه کنید :
لینک 1
با مطالعه مقالات این سایت آگاهی های عمومی و رفتاری خود را افزایش دهید تا در موارد بعد
دست به یک انتخاب آگاهانه و هوشمندانه با رضایت خانواده های طرفین بزنید و سعی در جبران
اشتباهات خود داشته باشید!
سن شما الان هم برای ازدواج کم است و شاید هنوز شرایط ازدواج را ندارید چون ازدواج پایان
راه نیست بلکه ابتدای راه است! شما در برهه حساس سنی یعنی 17 سالگی در اوج هیجانات
جنسی با این خانم آشنا شده اید و این نیاز بسیار عمیق شما را به سمت ایشان کشیده و
شاید تاکنون فرصت نکرده اید معیارهای یک همسر خوب و یک زندگی زناشویی موفق را بررسی
کنید!
بهرحال رابطه دوستی را امتحان نموده اید و چوب خطای خود را نیز خورده اید!
با پر کردن وقتتان با کار ، درس یا ورزش و مطالعه تاپیک های این سایت ، وقت آزاد را از خود
بگیرید تا نتوانید به گذشته و آن خانم فکر کنید!
اولش بسیار سخت است و جانفرسا اما اگر درست پیش بروید و از خدا طلب آرامش کنید موفق
می شوید!
بهتر است دیگر هرگز به فکر برگشت آن خانم نباشید چون اگر برگردد هم به دلیل نکات ذکر شده
به درد زندگی با شما نمی خورد!
احساسات هم روزی التیام می یابند...بهتر است به مرهم زمان اجازه دهید تا زخم های روحتان
را التیام بخشد!
امیدوارم عاقلانه و با تدبیر بیشتری عمل کنید!
موفق باشید!
:72:
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
سلام.علی هستم.خدمت مدیر سایت عذر خواهی میکنم ولی پسوردم فراموش شد ...
شما به این توجه نکردین که ما زنوشوهر هم شدیم تا از هم جدا نشیم.رفتار من اشتباه ولی نباید در یک لحظه جای منو با کسی دیگه عوض میکرد.بمن فرصت حرف زدن نداد.با خودم فکر میکنم چطور اون پسره میتونه باهاش زندگی کنه؟!!!
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
دوست عزیز دم شما گرم بیفتیم توی کوچه ها آبروی دختر رو ببریم بگیم که زن و شوهر شدیم و....
شما ازدواج رو فقط همین یه کار کاملا غلط میدونید؟
یعنی زندگی یعنی زنا؟؟؟؟؟
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
سلام
نه راه نیفتیم و بگیم ولی ایشون باید شرایطو درک میکرد و بعد عمل میکرد نه که زمانیکه با من بود و ظرف دو روز میخواست تموم کنه نمیرفت به یکی دیگه اوکی بده!!!!!!!
حداقل یه زمانه یک یا دو ماهه بگذره و بعد هرکار میخاست میکرد
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
شما یه کار کاملا اشتباه با یه توجیه کاملا اشتباه انجام دادین.(با هم زن و شوهر شدیم تا از همدیگه جدا نشیم.)
بگذریم....قرار نیست بخاطر یه اشتباه اشتباه دوم هم انجام بشه.
دلیلی نداره چون شما (به نادرستی) رابطه کامل داشتین مجبور به ازدواجی بشین که شاید پایه های محکمی نداره.
من فکر میکنم شما دلخورین ازاینکه چرا این دختر کس دیگه رو به قول خودتون جایگزین شما کرده.
و کار بدی انجام دادین که قضیه رابطش رو به اون پسر گفتین.شما تصور نکردین این کار چه مشکلاتی میتونه بوجود بیاره برای اون دختر؟؟
با این کار به اون دختر ثابت کردین که مناسب ازدواج نیستین چون اگر لازم باشه بخاطر احساس خودتون حاضرید ابروی دیگری رو ببرید.و معمولا تصمیمات منطقی نمیگیرین.
تنها کاری که میتونید اینه که رسما به خواستگاریش برید و اجازه بدین خودش و خونودش به دور ازهر فشاری برای ازدواجش تصمیم بگیرن.
-
نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
سلام
بنظره شما حالا که به کسی دیگه جواب داده ،برم خواستگاریش؟
حتی زمانیکه اون پسر این مسله رو قبول کرده؟!!
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
اگه دختره واقعا شما رو دوست داشت چرا یهو به کسی دیگه ای بله گفت پس حتما شما رو واسه اینده اش نمی خواسته شما چرا میخواین الکی پافشاری کنین
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
اگر دختره منو نمیخواست که از تمامه زندگیش نمیزاشت واسم!!
و اینکه زمانیکه به اون طرف اوکی داده بود خدش فهمیده بود اشتباه کرده ولی میگفت کار از کار گذشته!!!
و باین مسله هم فکر میکنم حالاکه من این حرفو زدم نباید برم خواستگاریش؟این حرفو که زدم واسم مسولیت بیشتر آورده یعنی اعلام کردم ماله منه !!
به این اشتباهم پی بردم که تمام ماجرا واسه پسره گفتم ولی بعضی اتفاقات و رفتارات اختیارو از آدم میگیره!
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
با سلام،
به نظر من ایشون به دلایل مختلف دیدند که نمی توانند و یا نمی خواهند با شما ازدواج کنند، از طرف دیگر خواستگار دیگری برایش آمده و ایشون هم او رو پذیرفته اند.
به نظرم بهترین کار این هست که کاملاً پای خود رو از زندگی ایشون بیرون بکشید.
شما پر از احساسات هستید، باید فکری به حال خود بکنید.
برای مثال شاید احساس کنید به شما خیانت شده.
به هر حال مطمئن هستم که در شرایط سختی هستید و درک احساسات شما برای دیگران راحت نیست.
اگر می بینید که ما اینجا بدون در نظر گرفتن احساسات شما راهکار می دهیم، هدف این است که حداقل ما که از بیرون داریم به قضیه نگاه می کنیم، به شما کمک کنیم که از تصمیمات احساسی خودداری کرده و یک راه منطقی رو انتخاب کنید.
پایان یک رابطه بعد از 6 سال (که البته کاملاً اشتباه بوده) ضربه ی بدی به هر دو طرف زده.
ما کاری نداریم که تصمیم دختر خانم برای جایگزین کردن شما درست یا غلط است.
بلکه ما می خواهیم به شما کمک کنیم. و شما هم نیاز دارید که با پایان این رابطه کنار بیایید.
دیگر ایشون رو فراموش کنید. فراموش کردن کاری سخت ولی شدنی است. نیاز به یک برنامه ریزی خوب و زمان دارد.
موفق باشید.
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ali__3
اگر دختره منو نمیخواست که از تمامه زندگیش نمیزاشت واسم!!
و اینکه زمانیکه به اون طرف اوکی داده بود خدش فهمیده بود اشتباه کرده ولی میگفت کار از کار گذشته!!!
و باین مسله هم فکر میکنم حالاکه من این حرفو زدم نباید برم خواستگاریش؟این حرفو که زدم واسم مسولیت بیشتر آورده یعنی اعلام کردم ماله منه !!
به این اشتباهم پی بردم که تمام ماجرا واسه پسره گفتم ولی بعضی اتفاقات و رفتارات اختیارو از آدم میگیره!
برید پیش مشاور، سریعا !
کامل بدون شرم و حیا همه چیز رو بگید.
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
ممنون از نظراتتون
ترم آخرمه اسلن درس نمیتونم بخونم.وقته مشاور ندارم که برم دیگه حداقل تا بعد امتحانات
یکسره فکر میکنم.تمام مسال میاد جلو چشام.باور قطع این رابطه واسم خیلی خیلی سخته
کاملن دپرسم،یه مین بهش فک میکنم میگم برمیگرده مپرم هوا بعدش فقط زل میزنم به درو دیوار.یه پسرم ولی میخام زار زار بشینم گریه کنم
تپش قلب میگیرم قرص میخورم،سرم درد میگیره قرص میخورم.میخام یک نفر باشه کنارم یکسره باهام حرف بزنه
آدمه خاصی هستم و به خیلی چیزای ریزه رابطه بینمون دقت کردم حالا بلای جونمه
اینقد بد شانسم که در بدترین موقع اتفاق افتاد واسم
اینقد با خدا حرف زدم اینقد که ازم بیزار شده ازبس برگشتشو میخام
راستش این شش سال دورانه طلایی زندگیم بود همشم با ایشون بودم،میگن قسمت اره قسمتو خدمون رقم میزنیم،رفتار مادر ایشون به درخواسته زیاده خدش و کوتاهیه بنده علت این مسائل بود.یکی از خصلت های بدم مسولیت زیاد تو کاره و غرق شدن درش که سرد شدیم
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
سلام
وقت تمام دوستان بخیر
حتما همه درگیره امتحانا هستن
یه سوال داشتم در مورد موضوع خودم.آیا بنظره شما وقتی یک فرد حدود شش سال با کسی بوده برای ازدواج حالا جدا میشه کمی از معیار های انتخابش خصوصیاته فرده قبلی نیست؟
واسه من اینطوره نظره بقیه ؟؟؟
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
سلام
اصلا این جوری نیست من خودم به عنوان یه دختر هیچ وقت این کارو نمیکردم البته سعی میکنم بهتر از قبلی باشه پس مطمئنم که حتما بهتر از شما بوده بعدا اصلا اگه میخواستیش باید زودتر اقدام میکردی تا کار به اینجا نکشه بعدشم این دختر خانم شاید برا فرار از تنهایی 6سال باشما بوده و اینکه چه دلیلی داشته که هنوزم با اینکه خواستگار براش امده گفته بله بازم با شما حرف میزنه و میگه کار از کاز گذشته !بابا ای ول فکر کنم نه شما نه اون خانم به درد هم میخورید باور کن هیچ مرد سالمی با خود نمی گوید :چقدر خوب او به کس دیگری بله گفته اصلا علاقه ای برا ازدواج با من نداره پس با سماجت هر چه تمام تر جلو میرم تا با او ازدواج کنم . راستی شما دارید از طرف او و خودتان را جای اون گذاشتید و میگید اون هنوز به من علاقه داره یه چیزی بگم من دخترم و میدونم دختری پسری را بخواهد همه چیزش را پای اون میزاره .به نظر من سعی کن از الان به بعد دیدتو باز تر کنی و فقط خودتو نبینی .توکلت به خدا باشه فقط خودشه که مارو میفهمه و درک میکنه همین وبس :72:
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
سلام
ممنون از راهنامییتون،دارم فراموشش میکنم.ولی بحث من اینه که طرف اصلن ازمن بهتر نبود و خودش،دوستش،خودم حتی خوده پسره هم اینو میدونست.بگذریم تموم شد
از خدا کمک میخوام فقط
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
اگه الان موقعیت ازدواج نداری یا خانواده هاتون مخالفن یا خودت دودل و سرد شدی بزار حالا که یکی پیدا شده شرایط اونو قبول کرده زندگیشو بکنه
اگر میخواهی دوباره به هر قیمتی آبروی اونو ببری و دوباره مجبورش کنی برگرده بعدش بعد از چند ماه تازه یادت بیفته که نکنه سرم کلاه رفت و من از اون سرتر بودمو بشینی فکرکنی و بهش بگی نه انگار دیگه به دلم نمیشینی و ازت سرد شدم و اشتباهاتمونو نمیتونم فراموش کنم یا مخالفت خانواده هامون اذیتم میکنه و نهایتش بهش بگی نمیتونم باهات ازدواج کنم از همین الان بیخیالش بشو زندگیتو بکن بزار اونم زندگیشو بکنه
نمیدونم چرا جوونا انقد شل شدن!؟
سریع به رابطه جنسی تن میدن!!!! بعدم خودشونو توجیه میکنن که طرف خودش خواست! حالا اون طرف ممکنه خیلی چیزای دیگه هم خواسته باشه اما این یکی چون دل خودشونم میخواد سریع قبول میکنن! طرف شاید بگه بیا بپریم تو چاه؟ تو باید بپری؟؟؟؟؟
نمیدونم آیا اگه چیزی به اسم رابطه جنسی وجود نداشت اصلا شما پسرا بازم دلیلی برای دوستی و ازدواج داشتین!؟
در مورد معیارات هم بنظرم بستگی به این داره که تو با طرف قبلیت رابطه خوبی داشتی یا خاطره خوبی ازش تو ذهنت باشه یا نه.
خود من شوهرمو موقع ازدواج خیلی دوس تداشتم اما چیزایی ازش دیدم که وقتی از شوهرم جدا شدم ازش متنفر بودم حالا بعد از اون هر خواستگاری برام میاد که کوچکترین شباهتی به اون داره بلافاصله ردش میکنم چون یادش که میفتم عصبی میشم!
اما کسانی هم دیدم که از عشقشون به دلایلی که منطقی بوده جدا شدن و تا مدتها بعد از اون به هرکی میرسیدن که شبیه اونا بود چون خاطره خوبی از اون داشتن با خوشحالی ازش یاد میکردن و همیشه آرزوی یکی که مثل اون باشه رو داشتن!
اما درکل بنظرم این قضیه خیلی پایدارنیست. خیلی فاکتورها و عوامل دیگه هم توش موثر هست با مرور مان ممکنه معیارهات فرق کنه یا با کسی آشنا بشی که شاید خیلی با قبلی فرق داشته باشه اما خیلی بنظرت خوب تر از اونم باشه چون دایره دیدت بزگتر شده و غیر از اون قبلی به آدمایی که یه جور دیگه هستن هم دقت میکنی.
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
سلام ممنونم از کمکت
من اینجور ادمی نیستم که بگم این بهتر بزار برم دنباله این.توی همین مدت چند سال واسم پیش آمده نه بخاطره داغی عشقو اینجور چیزا فقط بخاطره اینکه خودمو با چیزایکه دارم وقف میدم تا حدی،تنوع طلب نیستم اسلن!!!
نمیشه به یقین گفت ایجور چیزارو و با احتمال خیلی خیلی زیاد با هم خوب بودیم.اسن رک بگم پسری نیستم که با دوست دختر داشته باشه ولی بنظر خودم خوبم واسه زندگی.این فکر بنظرم افتاده که اون با پسره ازدواج نمیکنه!!!!این فکر با مقایسم و موقعیت هایکه سنجیدم اسلن جور در نمیاد( چون یک دختر که شش سال عاشق باشه و شکست بخوره دیگه با عشق تنها ازدواج میکنه) و فقط میتونه عشق این مسله ازواجو حل کنه!!
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
قبلا هم مشکلی مشابه مشکل شما توی این سایت مطرح شده میتونی لینکشو بری بخونی
http://www.hamdardi.net/thread-19007.html
شما فقط خودتو میبینی به اون دخترم حق بده. اگه به قصد ازدواج از اول با هم دوست شدین 6 سال تمام دوست بودین خب اونم حق داره نگران آیندش باشه، وقتی بعد از شش سال شما همچنان میخوای به دوستی به این شکل (رابطه جنسی) ادامه بدی بدون اینکه قدمی برای ازدواج برداری اون بعنوان یه دختر چقدر باید منتظر بشینه تا این اتفاق بیفته؟ چقدر دیگه باید صبر کنه؟
اونم تو شرایط جامعه ما که دور و برمون روزی هزارتا از این روابط و خیانتها و تجاوزها با قول ازدواج اتفاق میفته به چه امیدی به قول و قرار ازدواجت اعتماد کنه؟ چقدر زمان میبره تا شرایط شما برای ازدواج مهیا بشه؟
چقد تحمل کنه بالاخره صبرم یه حدی داره هرکی باشه میبره دیگه!
تو هم اگه خیلی دوستش داری هرچند که میگی یه خواستگار دیگه هم داره اما تا هنوز جدی نشده و میخوای آخرین سعیتم کرده باشی یه قرار با خانوادش بزار با خانوادت برو خواستگاری حرفاتونو بزنید اگه به توافق رسیدین که هیچی اگرم نه که قسمت نبوده.
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
سلام.نمیدونم توی پست اول نوشتم یا نه ولی اسلن اینطور نیست من خودم پیشنهاد خواستگاری چندبار دادم و پیگیرش بودم.آبجی ایشون که در ججریان بود گفته بود فعلن عجله نکنید و ازین متمعن بود که من میخامش و میام خواستگاریش!!!بنظره من کاملن متمعن بود.فقط یه مسله بود بار اول که در حد یه آشنایی آبجیم و مامان رفتن خونشون مخالفت شدید کردن خانوادش(مامان و باباش)!!و در همین وقتیکه داشت جدا میشد ازم بمن گفت خودم خیلی باهاشون صحبت کردم و اصرار کردم با خانوادم ولی قبول نکردن(راستو دروغش پای خودش)!!نمیدونم چیکار کنم.شما میگید برید خواستگاری،نمیدونم برم یا نه،نمیدونم اون طرفو قبول کردن یا نه،نمیدونم کی بهم راست میگفت که قبول کردنش خانوادم یا نه!!؟؟پسره هم گفت من جواب گرفتم.شما میفرمایید چیکار کنم؟
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
نقل قول:
نوشته اصلی توسط hamed65
با سلام،
به نظر من ایشون به دلایل مختلف دیدند که نمی توانند و یا نمی خواهند با شما ازدواج کنند، از طرف دیگر خواستگار دیگری برایش آمده و ایشون هم او رو پذیرفته اند.
به نظرم بهترین کار این هست که کاملاً پای خود رو از زندگی ایشون بیرون بکشید.
شما پر از احساسات هستید، باید فکری به حال خود بکنید.
برای مثال شاید احساس کنید به شما خیانت شده.
به هر حال مطمئن هستم که در شرایط سختی هستید و درک احساسات شما برای دیگران راحت نیست.
اگر می بینید که ما اینجا بدون در نظر گرفتن احساسات شما راهکار می دهیم، هدف این است که حداقل ما که از بیرون داریم به قضیه نگاه می کنیم، به شما کمک کنیم که از تصمیمات احساسی خودداری کرده و یک راه منطقی رو انتخاب کنید.
پایان یک رابطه بعد از 6 سال (که البته کاملاً اشتباه بوده) ضربه ی بدی به هر دو طرف زده.
ما کاری نداریم که تصمیم دختر خانم برای جایگزین کردن شما درست یا غلط است.
بلکه ما می خواهیم به شما کمک کنیم. و شما هم نیاز دارید که با پایان این رابطه کنار بیایید.
دیگر ایشون رو فراموش کنید. فراموش کردن کاری سخت ولی شدنی است. نیاز به یک برنامه ریزی خوب و زمان دارد.
موفق باشید.
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
سلام.خیالم راحته راحت شد.آره فکر کرده و دیده بهم نمیرسیم و جدا شده و کمی هم اینکه من رفتار خوب نبوده.امروز تماس گرفتم با آبجیش.ایشون گفت دیده بهم نمیرسیم و تفاهم( بنظرم الکی گفت) نداریم بهتره جدا شیم و ایشونم داره ازدواج میکنه.تمام
یه مقداری راحت شدم، دارم میپذیرمش
دوستان حسابی کمک کردید
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
بعد از این همه مدت با شنیدن ازدواجش از دوستش حالا متمعن شدم و به این واقعیت پی بردم که ازدواج کرده(با جستجو و تحقیق).واسم سخته ولی باید پذیرفتش.دوستش از اینکه باین سادگی و راحتی با اون طرف ازدواج کرده شوکه و ناراحت بود ولی کاریش نمیشه کرد.
این تاپیک به نتیجه رسید و تمام شد.
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
نقل قول:
نوشته اصلی توسط ali_3
سلام.پسری هستم 23 ساله.پیش دانشگاهی که بودم با دختری آشنا شدم که واقعا خوب بود.باهم خوب بودیم.بعد چهار سال رابطه جنسی امد وسط بعلت نیاز های هردومون و اعتماد کاملی که داشتیم به هم.زنو شوهر هم شدیم تا دیگه نتونیم از هم جدا بشیم.یک ساله پیش مادرم در حد یه آشنایی با خانوادش صحبت کردن.که مخالفت خانوادش واضح و صریح بود.بعلت اشتباهاتی که بنده و ایشون توی رابطمون داشتیم سرد شدیم و ایشون ازم جدا شد،این جدایی زمانی بود که همون لحظه جای منو کسی که آمد خاستگاریش گرفت و حدود دو ماه هست که هرچی اصرار کردم به نتیجه نرسید.حتی به جایی رسیدم که به فردی که آمده بود خاستگاری هرچیزی که بینومون بود رو گفتم تا برگرده.ولی مثل اینکه این مسائل رو قبول کرده بود و پا پس نکشید
با اتفاقاتی که بینمون گیش آمده دل کندن برایم سخت شده.راهنماییم کنید،هنوز دلم میگه برمیگرده ولی رفتار هارو که میبینم میگم نه.با نظرات و راهنمایتون خوشحالم کنید.
ببینید من به نظرم یه مسئله ای که داشتین این بود که اولین رابططون بوده و تا حالا جدا نشده بودین تو زندگی و این احساسو تجربه نکردین و واسه همین جدا شدن از به اصطلاح عشقتون
اینقد سخته براتون شما باید از نو شروع کردنو یاد بگیرین.
-
RE: نتیجه زندگی شش ساله به صورت دوستی با جنس مخالف
این تاپیک به نتیجه رسید و به همین دلیل قفل می گردد
با آرزوی آرامش و موفقیت برای علی آقا در سال جدید .
.