گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
من یک سوال دیگه هم در مورد ازدواجم هست که می خوام مشورت بگیرم:
توی تاپیک می دونم ازدواج اینترنتی درست نیست اما یک سوال هم گفتم که می خوام مطرحش کنم.
مسئله اینه که من رفتنم به خارج برای ادامه تحصیل خیلی بالاست. صد در صدی وجود نداره چون معلوم نیست چی پیش بیاد. اما خب برنامه ی من الان روی این بسته شده. حالا من می خوام با دختری هم رشته ی خودم ازدواج کنم و با هم بریم اون ور. خوبی اش اینه که بعدا هم می تونیم با هم کار کنیم و پروژه و سمینار و ... با هم داشته باشیم. اما تو تاپیک قبلی خارپشت گفت که ازدواج و خارج را با هم قاطی نکن.:305: راستش نمیشه.:302: این دو به هم ربط دارند و من با هم هر دو را می خوام ببرم جلو.:163: خب این کار یه هزینه هایی هم داره: مثلا دایره ی انتخابم کم میشه چون دخترهای هم رشته که حاضر باشند بیایند اون ور کم هستند. اما این ضرر را من در ازای سودش پذیرفته ام. سودش همینه که وقتی با هم اپلای کنیم و با هم درس بخونیم و با هم کار کنیم و ... خیلی به هم نزدیک تریم و بیشتر مشکلات هم را درک میکنیم تا این که مثلا من دکترای آی تی باشم و همسرم مثلا پزشک. خب من نمی تونم شیفت و مریض و ... را تحمل کنم. :302:
کلا به نظرتون این که من گیر دادم که می خوام با همسرم هم رشته باشم و بعدا با هم کار کنیم مشکلی داره؟:325:
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
نه! چه ایرادی می تونه داشته باشه؟
فقط باید خیلی بگردی!
البته به نظر من شما هنوز شروع به گشتن برا ازدواج نکردین! یه چندتا خواستگاری که برین، کلا معیاراتون تغییر پیدا می کنه! این رو مطمئنم!
این قدر چیزای مهمتر واسه ازدواح هست که این ها توش گمه!
به نظره من، تحصیلات و دانشگاه خوب و هم رشته رو بذار کنار که اگه می خوای درک و شعور و یه سری چیزای دیگه رو هم داشته باشه، باید یه سفارش به خداجونم بدی!:311:
ببین، به نظره من تا هنوز از گشتن برا ازدواج خسته نشدی، معیارات رو تغییر بده، چرا که بعد از خستگی، امکان داره به یه ازدواجی تن بدی که خدایی نکرده سرنوشت خوبی نداشته باشه!
عاقلانه فک کن.
موفق باشی دوست عزیز.:72:
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
آره مشكل داره! چون دايره انتخابها محدود ميشه و اينكه بخواهيد در اينده باهم كار كنيد يا كارتون مشترك باشه ربط زيادي به معيارهاي انتخاب همسر نداره و اگرم داشته باشه اون ته مه ها قرار مي گيره... اصولا قراره با هم زندگي كنيد قرار نيست همكار تجاريتون بشه!
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
ok ولی به شرط اینکه بقیه چیزا رو فدای اون موضوع نکنی.چون تو اون یکی تاپیکت دیدم بخاطر اینکه اون دختر تحصیلات دلخواه تو رو عنوان کرده بود مصر شده بودی باهاش اشنا بشی بهت میگم اینو اولویت اولت نذار.
اگه کسی باشه که هم رشتت باشه اما زن همراه و همدل خوبی برات نباشه بهتره یا یه رشته دیگه ای باشه اما باهات کنار بیاد؟
گفتی اینجوری بیشتر درکت میکنه اماصرف هم رشته بودن تضمینی نمیاره که اون خانوم حتما خیلی خوب درکت کنه.
بهتره رشته هایی که دوست نداری مثل پزشکی رو کنار بذاری و ازبین بقیه رشته ها اونی که ازجهات دیگه مناسبته انتخاب کنی.
ضررش فقط این نیست که دامنه انتخابت محدودتر میشه ضرر اصلی اینه که ممکنه فردی که معیارای مهمترو داره و واقعا با هم خوشبخت میشین تو این دامنه انتخاب قرار نگیره.
حالا هم رشته نباشین بهتره یا همسر خوبی واسه هم نباشین؟
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
تسوکه عزیز
هم رشته بودن موردی نداره و حتی شاید جذابیت هایی هم داشته باشه
به شرط اینکه توقع نداشته باشی همسرت حتما در یه دانشگاه معتبر و در مقاطع بالا تحصیل کرده باشه
لزومی نداره پا به پای شما فرت و فرت از خودش مقاله در وکنه :)
به این فکر کن که همکارت یعنی همسرت یعنی معشوقه ات یعنی مادر بچه هات یعنی یه هنرمند با روحی لطیف یعنی یه کدبانو یعنی به اصطلاح مامان خونه
به برکت دانشگاه های من دراوردی دخترای تحصیلکرده به وفور پیدا میشن
اما دختری با نوعی خاص از تفکر که در همه زمینه های زندگی یه موفقیت نسبی و قابل قبول داشته باشه کمتر پیدا میشه
بنظرم داری زیادی سخت می گیری
فرایند انتخاب همسر به اندازه کافی مشکل هست ، شما دیگه سخت ترش نکن
حرف اصلی همون اولویت بندی معیارهاست
= = = = = = = = = = == =
انتخاب همسر و مهاجرت موقت هر دو مسائل پیچیده ای هستن
هر دختری حاضر نیست ریسک کنه
اینجوری خیلی از موقعیت هاتو از دست میدی
مدرک دکتری از یه دانشگاه معتبر که منجر به داشتن درامد بیشتر و موقعیت اجتماعی و شغلی بهتر بشه ضرورت بیشتری داره
یا انتخاب همسری ایده ال ؟
منم با خانم ایوب موافقم
تازه نفسی !
خیلی رویایی فکر میکنی
یه چند جا بری خواستگاری اوضاع دستت میاد
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
سلام
مشکل دار بودن یا نبودنش به شما و موقعیت و قابلیت های شما بستگی داره.
اگه شما یه سوپر من هستید که می تونید در آن واحد به دو موضوع کاملا جدا و سرنوشت ساز زندگی تون با هم فکر کنید (بهتره بگم با هم ببرینش جلو از نظر عملی) خب بسم الله خیلی هم خوبه.
اما فکر میکنم ملاحظاتی که واسه خارج رفتن باید در نظر بگیرید، شرایط ازدواج تون رو پیچیده می کنه، و برعکس. در حالی که اصلا لزومی نداره که این جوری باشه
مثالش هم همینی که الآن دارین میگین:
امکان خارج اومدن خانم شده یکی از مهمترین معیارهای شما. در حالی که نسبت به چزهایی که واقعا تو یه زندگی مهم هستند، این یکی هیچه
نمی خوام بدبین تون کنم ولی اینی که شما الآن دارین بهش اشاره می کنین یعنی شما ازدواج کنید و برید خارج. (سرعتم که ماشاءالله...:311:)
به این فکر نمی کنید که سال های اول زندگی مشترک خیلی حساس و شکننده است؟
یه فرهنگ دیگه، محیط دیگه....
من به شخصه ازدواج های زیادی رو دیدم که با مهاجرت عملا تبدیل به طلاق شده.
شما با یه تغییر خیلی بزرگ و تازه توی زندگیتون (منظورم ازدواجه) پا به جایی می ذارید که ناخودآگاه تغییرات بزرگی در نگرش و زندگی تون ایجاد می کنه. همینطور هم در مورد اون خانوم.
موارد موفق زیادی هم بوده و من اصلا قصدم بر این نیست که شما رو نسبت به این موضوع بد بین کنم.
اما انسان های موفق بدون شک با احتیاط قدم بر می دارن
براتون آرزوی موفقیت می کنم
پ ن: بهترین دعا برای دانشجوی دم دفاع:
دفاع خوبی داشته باشی:72:
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
سلام حاج آقا تسوکه
ترجیح بده ولی گیر نده !
یه هویی دیدی به یه چیزی گیر دادی چیزهای مهم تر یادت رفت ها!:305:
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
من می خوام با دختری هم رشته ی خودم ازدواج کنم و با هم بریم اون ور. خوبی اش اینه که بعدا هم می تونیم با هم کار کنیم و پروژه و سمینار و ... با هم داشته باشیم. اما تو تاپیک قبلی خارپشت گفت که ازدواج و خارج را با هم قاطی نکن.:305: راستش نمیشه.:302: این دو به هم ربط دارند و من با هم هر دو را می خوام ببرم جلو.:163: خب این کار یه هزینه هایی هم داره: مثلا دایره ی انتخابم کم میشه چون دخترهای هم رشته که حاضر باشند بیایند اون ور کم هستند. اما این ضرر را من در ازای سودش پذیرفته ام. سودش همینه که وقتی با هم اپلای کنیم و با هم درس بخونیم و با هم کار کنیم و ... خیلی به هم نزدیک تریم و بیشتر مشکلات هم را درک میکنیم تا این که مثلا من دکترای آی تی باشم و همسرم مثلا پزشک. خب من نمی تونم شیفت و مریض و ... را تحمل کنم. :302:
کلا به نظرتون این که من گیر دادم که می خوام با همسرم هم رشته باشم و بعدا با هم کار کنیم مشکلی داره؟:325:
آقای تسوکه خیلی تعجب کردم شما مجردین!من فکر می کردم متاهلین و حتی بچه هم دارین!!!:)
به نظر من این معیاری که در نظر گرفتید اگر مشکل ساز نباشه حداقل اینکه اصلا منطقی نیست
منم با نظر دوستان موافقم ...چون همون طور که گفتن شما به همسرتون نباید به عنوان همکار فکر کنید
اصلا فرضا هم هم رشته خودتون رو پیدا کردید که سایر شرایط رو هم داشته باشه و باهم برید خارج از کشور
از کجا معلوم که بتونید باهم کار کنید و پروژه بردارید !!!
شرایط کار اون ور رو که خودتون بهتر می دونید چون این جور که می گید دنبال پذیرش هستید!
ثانیا اصلا فرض کنید باهم کار کردید این اگرچه ی سری مزیت داره
کلی هم معایب داره
اینکه مسائل کاری تون وارد مسائل زندگی تون میشه
و از یه جهت دیگه بخواین نخواین پول تو زندگی نقش مهمی ایفا می کنه
به خصوص تو خارج از کشور اهمیتش خیلی بیشتره...خودتون می دونید دیگه !
پس اونجا شما مشکلات مالی هم شاید پیدا کنید و این که همسرتون همکار شما و هم رشته شماست می تونه باعث شه که نقش هردوی شما در اداره زندگی مساوی باشه و به اون خانم فشار بیاد و حتی ممکنه به روتون هم بیاره که منم عین تو دارم کار می کنم و عین تو دارم زحمت می کشم
در حالیکه مسئولیت های دیگه ای هم دارم .ولی اگر تو فیلد دیگه ای کار کنه ،حتی اگر بیشتر ازشما زحمت بکشه چون فیلد کاری شما متفاوت هست به اون صورت قابل قیاس نیستین باهم و این مشکلات هم نیست .
از طرفی اگر مهارت های شما و همسرتون یکی نباشه برای زندگی در خارج از کشور فکر می کنم شرایط نسبتا بهتری هم داشته باشید.چون شما ی خانواده و مکمل هم دیگرید
یعنی یک خانواده با دو مهارت و دو علم ....به نظرم جای پیشرفت بهتری دارن .
حالا دقیقا از پزشکی خوشتون نمی اد یه حرفی!
ولی اگر خانم شما مهندس کامپیوتر یا برق یا معماری یا حتی رشته مدیریت خونده باشه چه مشکلی پیش می اد براتون که می خواین حتما هم رشته باشه!
به نظر من شاید این تصمیم شما که همسرتون هم رشته ی شما باشه بیش تر از اینکه از این جهت باشه که مزیت داره براتون
از این جهت که رو رشتتون تعصب پیدا کردید.
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
از نظر من هم رشته بودن اشکالی نداره و شاید از بعضی از جهاتی که خودتونم اشاره کردین خیلی خوب باشه. اما اجازه ندین این معیارتون براتون اولویت اول بشه و سایر معیارها (اخلاقی و شخصیتی و ...) رو تو ذهنتون کم رنگ کنه.
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
سلام.
تو تاپیک قبلیتون فکر کنم چون من به شوخی گفتم، شما هم جدی نگرفتید، اما خیلی دوست دارم بدونم چرا انقدر شما به ادامه تحصیل در خارج از کشور علاقه دارید؟ یعنی دوست دارم دلایلتونو بدونم البته اگه میشه.
ببینید اگر شما به این موضوع حساسیت نشون ندید و در همین ایران به تحصیلتون ادامه بدید(با توجه به اینکه رشته من و شما خیلی به هم نزدیکه و من در جریان درصد پذیرشها هستم، کاملا مطمئنم که قبولی در مقطع دکترای یه دانشگاه خوب خیلی هم کار سختی نیست )
اولا دامنه انتخابتون وسیعتر میشه(حداقل میتونید از بین هم رشته ایهای خودتون انتخاب کنیداما مجبور نیستید در بین اونها هم برای آمادگی داشتن واسه مهاجرت به خارج از کشور هم فیلتر کنید این یعنی حذف یک پارامتر و یک فیلتر)
ثانیا با در نظر گرفتن این شرایط من فکر میکنم درجه اهمیت همون پارامتر اولیتون(هم رشته بودنتون) هم کمرنگ تر میشه.
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
همین مسائل باعث شده که سن ازدواج رفته بالا.توقعات رفته بالا.اولویت ها پیچیده شدن در نتیجه به قول خودتون دایره انتخاب کوچیک می شه.من کاری به ادامه تحصیل در خارج از کشور ندارم.ولی این اصلا درست نیست که خوتون فرصت های ازدواجتون رو با این معیارها از دست می دین.این طور که معلومه تحصیلات واستون خیلی مهمه.اما واقعا چرا؟مگه همه این ها واسه آرامش نیست؟من نگران همسر آیندتونم اگه همین طور که گفتم باشین.چون درستون مهمتر از اونه.ای کاش قبل از ازدواج کمی تغییر بدید فکرتونو.واقعا چرا فکر می کنید هم رشته بودن باعث همراهی خانومتون می شه؟.چه تضمینی داره که باعث رقابت نشه؟.باعث نشه مسائل کاری رو با مسائل شخصی قاطی کنیم.نگید نه چون ما انسانیم رباط که نیستیم.یه موقع بیرون از خونه یه اختلاف نظری داریم بعد بیایم خونه به کلی بذاریم کنار و حالا فرد مقابل بشه خانوم خونه شما هم یه مرده عاشق پیشه واقعا فکر می کنید این طور می شه؟
یه عمر بدو بدو دنبال خوشبختی ولی غافل ازین که خوشبختی رو پشت سر گذاشتیم
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
ممنون دوستان. کمک زیادی بهم کردین.:316: راستش به قول شما من هنوز رسما خواستگاری نرفتم که ببینم چی به چیه. :311: البته یه مورد بود که پدرم گفت باباش گفته دخترم را نمی دم ببره خارج.:302: حالا، با تمام این حرف ها که میگین، من حواسم را جمع میکنم که این مسئله برام معیار اولم نباشه. :303: (به قول شما دیگه گیر نمیدم که حتما هم رشته باشه.)
اما در مورد اون حرف خارپشت هم بگم که من اصلا نمی خوام که طرفم فوق یک دانشگاه خوب باشه. این مورد همین جوری پیدا شد. من هدفم اینه که حالا اگر این مورد رد شد، ترم دیگه که دارم میرم خونه، قراره برم دانشگاه چند تا درس حق التدریس بگیرم. بعد همونجا هم یک دختر همشهری و هم رشته از دانشجوهام (استاد چشما تو درویش کن :311:) پیدا میکنم. اگر هم نشد که نشد دیگه. معیارهامو عوض میکنم.
در مورد پیشنهاد خانم آفتاب همدرد هم بگم که: من امسال که نمی تونم امتحان دکترا بدم. چون رشته لیسانسم برق بوده و حالا آی تی باید امتحان بدم و دروس کامپیوتر را هم پاس نکردم و نمی تونم تو این فاصله کم بخونم و امتحان بدم. :302: امتحانم می افته سال بعد. حالا اگر توی این یک سال یک دختر این طوری پیدا شد که فبها، اما اگر نشد، من تا سال دیگه کلی معیارهام عوض میشه و شاید دیگه نخوام خارج بخونم. شاید اصلا بورس دانشگاه شدم و عمرا نرم اون ور و ... فعلا این طوری دارم می چرخم تا ببینم همچین دختری پیدا میشه یا نه. اگر پیدا شد که باهاش میریم اون ور و اگر هم نشد که همین جا می خونم.
خانم رایحه عشق چرا میزنین حالا.:302: من این که میگم همکار و هم درسم باشه واسه این نیست که درس برام مهمتر از همسرمه. واسه اینه که می خوام با هم کار کنیم و با هم پیشرفت کنیم. یعنی برای هر دومون اینو می خوام.:46: نه برای درس و کار. مطمئن باشید من از الان هم به فکر همسر آینده ام هستم که این قدر دنبال یه برنامه ریزی درست میگردم تا ببینم چی کار کنم. :303:
ممنون از راهنمایی تون.
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط tesoke
ممنون دوستان. ..حالا، با تمام این حرف ها که میگین، من حواسم را جمع میکنم که این مسئله برام معیار اولم نباشه. :303: (به قول شما دیگه گیر نمیدم که حتما هم رشته باشه.)
...دارم میرم خونه...بعد همونجا هم یک دختر همشهری و هم رشته از دانشجوهام (استاد چشما تو درویش کن :311:) پیدا میکنم. اگر هم نشد که نشد دیگه. معیارهامو عوض میکنم.
...حالا اگر توی این یک سال یک دختر این طوری پیدا شد که فبها، اما اگر نشد، من تا سال دیگه کلی معیارهام عوض میشه و شاید ...
اگر پیدا شد که باهاش میریم اون ور و اگر هم نشد که همین جا می خونم.
حالا ما بالاخره قسم ابوالفضل رو قبول کنیم یا این گیر دادنهای بعد از قسم ابوالفضل رو؟!!!:311:
پسر خوب! شما هم مثل اینکه جمع اضدادی ها:303:
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
سلام
شما باز خوبی اقای تسوکه،داداش من،که دانشجوی دکتراست و چون خودش همیشه جزء
دانشجوهای اول بوده و خلاصه واسه خودش مخیه،اصلا راضی نمیشه
به دختری کمتر از فوق و حتما هم رشته باید مهندسی باشه
تو یک دانشگاه معتبر،خلاصه که دختر پیدا کردن واسش سخته :316:
خوبه،حداقل شما،واست کجا خوندن و مدرک ِچی داشتن،مهم و حیاتی نیست،چون همونطور که
بچه ها گفتن،اینجوری دایره انتخابات بشدت تنگتر میشه و یه وقت خدایی نکرده میبینی موهات
عین دندونات سفید شده و از اهل و عیال و زندگی خبری نیست:311:تا چند سال هم،تسوکه همش در
حال تاپیک زدنه که چرا یه دختر خانوم ِهمرشته ای خارج بیا نصیبم نمیشه:311:
اگه همرشته بودن واست مهمه،خب از ترم پایینیهات تو دانشگاهی
که هستین،دختری که با معیارهای شما منطبق باشه،مگه
پیدا نمیشه؟از همونا یکیو انتخاب کن دیگه:305:
من خودم برام سوال بود که مدرک و دانشگاه ِدختر،چقدر برا پسرای درسخون مهمه،و ایا اکثرا
مثل اخوی بنده فکر میکنن یا نه،اخه من لیسانسم تویه دانشگاه توپ بود،الان ارشد
تویه دانشگاه درپیتی :302:،گفتم شاید شانسی برای به نکاح در اومدن اقایون دانشمند :Pنداشته باشیم،
ولی با خوندن بعضی حرفها یه کم امیدوار شدیم.
حالا اینایی که مینویسم ربطی به موضوعت نداره،اونجور که من متوجه شدم،شما
خیلی سختگیر و ریزبین هستی،کلا یکم بیخیال باش دیگه،واسه همه چی برنامه ردیف نکن،شما حتی
برای اینکه با هم کار کنین و درس بخونین،تنهایی از حالا برنامه ریختی
واسه جفتتون :316:،کمتر دو دو تا چهار تا کن،البته تو یکی از تاپیکای قدیمیت این حرفا رو بهتون زدن،منم خواستم یاداوری کنم!
حالا اگه یاسا بود،میگفت: دلم بحال زنت میسوزه:311:
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
دوست عزیز:72:
اگه شخصی و پیدا کردی که واقعا پسندیش و احساس خوبی نسبت بهش داشتی
ولی بنا به دلایلی مثل خانوادگی و یا تعهد کاری قرار شد ایشون در شهر و یا کشوری باشند
که برای شما رفتن دائمی به اون شهر ویا کشور مقدور نیست لااقل طی 5 یا 6 سال آینده؟
ویا بنا به دلایلی مثل اینکه خدای ناکرده پذیرش و ویزا برای اون جور شد برای شما نشد یا برعکس
در این شرایط "تسو که"چیکار می کنه؟؟
از اون احساست و اون دختر می گذری؟ می ری دنبال آن کاری که پیشرفت کاری بیشتری برات داره ؟
خودت رو با ایشون همگون می کنی و سعی می کنی بدستش بیاری؟
بیخیال عشق و احساس میشی می ری به خانوادت میگی یک دختر خوب برام پیدا کنید که هرجا من میرم بتونه بام بیاد؟
فراموش کردن عشق و احساس برات آسونتر ویا بلند پروازیهای کاری؟؟
نمی دونم جواب سوالم رو با کدوم گزینه ها می دی ولی شاید جواب سوال بالا کمک کنه به
شناخت خودت که آیا آمادگی ازدواج رو داری اونم باکسی که هم رشته ات است و ممکنه مشغله کاریش به اندازه خودت باشه؟
آیا بیشتر پیشرفت فردی در کار برات مهمه یا احساس و عشقت؟
اگه مشکلاتی از جنس مشکلات بالا پیش بیاد چه واکنشی نشون می دی؟
اینها کمک میکنه بفهمی دنبال ازدواج برابر هستی و یا دوست داری همسری داشته باشی که مشغله کاری چندانی نداشته باشه؟
آیا ترجیج می دی درگیر مشکلات کاری خودت بشی ویا اگه همسری از جنس خودت درگیر کارو درس نصیبت شد
براش فداکاری می کنی و پابه پای هم با مشکلات و سختیها روبرو می شید؟
شاید بشه گفت ازدواج برابر هم یک تهدید و هم یک فرصت.
تهدید برای افرادی که دنبال برتری و سلطه در یک رابطه هستند.
و فرصت برای کسایی که دنبال دو مغز فعال هستند تا موتور زندگیشون رو بچرخونه.
امیدوارم موفق باشی.:72:
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
نقل قول:
نوشته اصلی توسط sanjab
شناخت خودت که آیا آمادگی ازدواج رو داری اونم باکسی که هم رشته ات است و ممکنه مشغله کاریش به اندازه خودت باشه؟ آیا بیشتر پیشرفت فردی در کار برات مهمه یا احساس و عشقت؟
نه این جوری نیست که من همسرم را به خاطر کارم بخوام و بیت عشق و کار، کارم را انتخاب کنم.:163: تنها دلیلی که من می خواستم یه زن هم رشته پیدا کنم این بود که به هم نزدیکتر بشیم :43: نه این که پله ای بشه برای بالا رفتنم بلکه من می خواستم تکیه گاهی بشم برای پیشرفت کاریش. :43: می خواستم این جوری بیشتر به همسر آینده ام کمک کنم.:46: همسرم می تونست با تکیه کردن بر من خیلی هم بیشتر توی کارش پیشرفت کنه اما نمی دونم چرا همه فکر کردین من کارم برام مهم تره.:302: اما خب حالا که اینجا بحث کردم می بینم پیدا کردن همچین دختری خیلی سخته. پس کلا بی خیال این مسدله میشم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shayana
اگه همرشته بودن واست مهمه،خب از ترم پایینیهات تو دانشگاهی که هستین،دختری که با معیارهای شما منطبق باشه،مگه پیدا نمیشه؟از همونا یکیو انتخاب کن دیگه:305:
خب ترم دیگه می خوام شهرستان تدریس همین کار را میکنم. یکی از دخترهای لیسانس اگر شد پیدا میکنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shayana
من خودم برام سوال بود که مدرک و دانشگاه ِدختر،چقدر برا پسرای درسخون مهمه،و ایا اکثرا مثل اخوی بنده فکر میکنن یا نه؟
نه من این جوری نمی خوام. اون مورد تو تاپیک قبلی پیش اومد و گرنه من نمی خوام مدرکش حتما عالی باشه.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط shayana
واسه همه چی برنامه ردیف نکن،شما حتی برای اینکه با هم کار کنین و درس بخونین،تنهایی از حالا برنامه ریختی واسه جفتتون.
اکی. راست میگین. قبول دارم. بیشتر در مورد این مسئله فکر میکنم.
نقل قول:
نوشته اصلی توسط بی دل
حالا ما بالاخره قسم ابوالفضل رو قبول کنیم یا این گیر دادنهای بعد از قسم ابوالفضل رو؟!!
باشه باشه، قول میدم که این معیار را از میان معیارهای اصلی ام حذف کنم یا حداقل از بالای لیست ببرمش پایین تر.
از راهنمایی همه تون ممنونم. اما اینو بدونین که من هدفم از این کار نزدیکی بیشتر به همسرم بود نه چیز دیگه. حالا بیشتر روی این مسئله فکر میکنم و بعد از این که پایان نامه تموم شد و برگشتم خونه، با فکر آزاد معیارهامو تنظیم میکنم.
RE: گیر دادم که همسرم هم رشته ام باشه، مشکلی داره؟
تسوکه عزیز :72:
من نگفتم شما میخوای از اون استفاده کنی برای پیشرفت خودت.
لطفا یک بار دیگه دقیق پستم رو بخون؟!
من گفتم ازدواج برابر فداکاری زیادی رو از هر دو طرف میطلبه.
اگه جواب سوال من اینه که عشق و احساس رو به کار فردی ترجیح می دی یا علی؟
بگرد و همون دختری با خصوصیات رشته مشابهت پیدا کن اتفاقا در آماری که یکی از روانشناسان
ارائه می کرد بیان می کرد آمار طلاق در ازدواجهای برابر که دونفر همسال و در یک فیلد کاری کار می کنند
خیلی کمتر از ازدواجهای دیگه است.
به نظر من این نشانه روشنفکری شما است که میخواهی یاری همسان خود بیابی.
موفق باشی.:72: