تقاضایی که من رد میکنم اما بازم تقاضا میشه

سلام
دوستان جدیدا با یکی از آشنایان یکم مشکل پیدا کردم.
من دوست ندارم از مشکلات زندگیم با هرکسی صحبت کنم بخصوص کسانی که میبینمشون.
یکی از اشنایان می خواد همش به من بفهمونه که میدونم مشکل داری و از زیر زبونم بکشه بیرون یا نمیدونم شاید طبق گفته خودش میتونه کمکم کنه.
اما من اصلا نمی خوام و خیلی جراتمندانه بهش گفتم که ممنون که نگرانید اما مشکلی نیست.
بهش برخورد و شروع کرد به اینکه من میدونم و بهت راهکار می خوام بدم یکی بود گوش نگرد به مشکل برخورد و ...
اما هر بار که رد میکنم باز فرداش یادآوری میکنه که یادت نره یه روز وقت بذاری صحبت کنیم.
دوباره رد میکنم و دوباره .......
اما دیگه داره کلافه ام میکنه چطور دیگه بگم.:160:
یه بار اوایل که منفعل بودم سر بسته یه چیزایی که مهم نبود گفتنش رو بهش گفتم. اما بعدن گفت تو به من ایمان نداری و اتفاقاتی که داره میافته رو نمی تونی پنهان کنی.
بهش اعتماد ندارم و مشکلی هم باشه دوست دارم پیش مشاورم بیان کنم هم با اعتبار تره نظراتش هم امن تر.
اما همینم میگم باز فردا میاد سراغم و ...

ایشون چه نسبتی با شما داره؟مذکر یا مونت؟متاهل یا مجرد؟چند سالشه؟تحصیلاتش در چه زمینه ایه؟

26-27 سال - متاهل - همکار - مونث- دیپلم- ( خیلی از رفتار هاش رو قبول ندارم شیطونی هایی میکنه با این حال که ازدواج کرده)

سلام فرانک68
کمک در حوزه های رفتاری و روانی کار حرفه ای مشاور هاست! به نظر من همین که میگید بهش اعتماد ندارید تیر خلاصه و لزومی برای مطرح کردن مسائلتون باهاش نیست!!! امیدوارم از اون تیپ آدمایی نباشه که تو زندگی خصوصی افراد تجسس می کنه و بعد پیش عالم و آدم تعریف می کنه!!!

سلام،

کارگاه رفتار جرات مندانه آقای Baby رو مطالعه کنید.
نه پرخاشگرانه، بلکه مطمئن و جراتمندانه از او به خاطر دلسوزی اش تشکر کنید و بگویید که نیازی به مطرح کردن مشکلتون با کسی ندارید.

موفق باشید.

اساسا فرانک تا آدم خودش نخواهد هیچ اتفاقی نخواهد افتاد .حتی حرف زدن .


این خانم اینگونه است و رفتارش اینگونه است الزامی ندارد خودت را موظف به صحبت کردن کنی . حال دلیل او هر چیزی هست به خودش مربوط است . تو هم دلائل خودت را داری برای حرف نزدن .

حال اگر این خانم به دلیل سکوت تو از دست تو ناراحت می شود و یا می خواهد بشود در این حوزه و ارتباط باز هم به خودش مربوط است و تو مسئول احساس و هر آنچه او دلش می خواهد نیستی . اما در مورد خودت مسئولی و نسبت به تصمیماتی که می گیری هم خودت مسئولی .


دقت کن که این خانم فقط یک همکار است .

و به نظر من ابدا الزامی ندارد که حتی برایش توضیح دهی به چه دلیل مایل به گفتگو نیستی . ایشان هم به مرور خودش خسته می شود البته اگر تو خودت با دست پس نزنی و با پا پیش نکشی

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط فرانک68

اما من اصلا نمی خوام و خیلی جراتمندانه بهش گفتم که ممنون که نگرانید اما مشکلی نیست.

---

به نظر من اين رفتار جراتمندانه نيست فقط يه نوع تشكر مودبانست. شما بايد جراتمندانه بگيد مسائل زندگيتون به كسي ربط نداره و نبايد دخالت كنند.

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط گلنوش67

هرگز نبايد به هيچ كس اعتماد كني و بذاري حرفاي دلتو و يا مشكلاتتو كسي بدونه. هيچ كس ....

---

حالا مشکلت چی هست ؟‌!!

ببخشید شوخی کردم
اما من اگه گیر همچین آدمی بیفتم راهکاری رو ارائه میدم که شاید درست نباشه ولی بیشتر مواقع
جواب خوبی ازش میگیرم " طرف رو یه جوری سرکارش بگذار "
منظورم اینه که مشکل اصلیت رو نگو یه مساله ای رو که شایدم زیاد براتون مهم نباشه رو بهش بگید و خیلی هم تاکید کنید که براتون مهمه و تاکید کنید که با کسی در میون نگذاره
این فقط تجربه شخصی من هستش و هیچ استناد علمی نداره !

نه عزیزم .

سر کار گذاشتن دیگران هم کار درستی نیست و شما را به وادی دروغ که یک حرکت غیر اخلاقی است هدایت می کنه ضمن اینکه به مرور عادت میشه .

این توضیح را از جایگاه اخلاقی دادم اما همراستای آن در مذهب و روانشناسی و.......هم هست که نباید این کار را بکنی و سازنده نیست

دوستان
امروز سرم خلوت بود از کار ، سریع حرف رو باز کرد و گفت تو داری ظاهر سازی می کنی که توی زندگیت مشکلی نداری چرا فکر می کنی من نمی تونم کمکت کنم ( از زندگی یکی دیگه از همکارام گفت که داره پاشیده میشه و ... حالا اون بنده خدا مشکل داره اما مشخصه که خبری از پاشیده شدن زندگیش نیست ، بهم مثلا می خواست هشدار بده !) بعدش گفت تو از اون دسته ادم هایی هستی که الان نیاز فوری به کمک یکی داری که راهنماییت کنه.
حرفاش یجورایی نگران کننده است که چی می خوااااد بگه اما مطمئن هم هستم که جز سوء استفاده کاری نمی کنه واسم.
منم بهش گقتم :
درسته که ما همکار هستیم و مطمئنم که این دلسوزی شماست ولی اگه مشکلی برام پیش بیاد نیازی به مطرح کردنش با کسی رو ندارم.
گفت هر جور که مایلی و از صبح هم توی قیافه است... ولی من چحوری حالم ------>>> :227:

نقل قول:

---

نوشته اصلی توسط ani

نه عزیزم .

سر کار گذاشتن دیگران هم کار درستی نیست و شما را به وادی دروغ که یک حرکت غیر اخلاقی است هدایت می کنه ضمن اینکه به مرور عادت میشه .

این توضیح را از جایگاه اخلاقی دادم اما همراستای آن در مذهب و روانشناسی و.......هم هست که نباید این کار را بکنی و سازنده نیست

---

من که نگفتم دروغ بگه که
میگم مشکل اصلیت رو نگو مسئله ای رو براش بیان کنید که زیاد براتون مهم نیست و برای شما باخبر بودن اون شخص یا باخبر نبودنش براتون مهم نباشه

توی این یه مورد خاص که بدجور گیر داده و شما نمی خواین باهاش درددل کنید به نظر من باید بگونه ای برخورد کنید که میدون دست شما باشه و اون طرف هم فکر کنه که واقعا از مشکلتون با خبر شده

البته حرف شما هم درسته آخه

جز راست نباید گفت
هر راست نشاید گفت