راههای ایجاد تنوع و هیجان دوباره در زندگی مشترک

:43::43:سلام
چند وقتیه که زندگیم دچار یکنواختی شده
حالا از شما دوستای خوبم می خوام که اگه تجربه ای در زمینه ی ایجاد تنوع در زندگیتون دارید بهم بگید
یا بهتر بگم راههای که یه روح دوباره به زندگیه مشترک می ده چی می تونه باشه

http://www.hamdardi.net/images/www.h....com_2.net.jpg

اول خودم شروع می کنم
چند ماه پیش خیلی خیلی دچار این حالت شده بود زندگیم
یه روز داشتم عکسای قدیمیمونو می دیدم و یه عکس دونفرمونو که مال سال اول زندگیمون بود و خیلی هم ازش خاطره داشتیمو گذاشتم روی desktop کامپیوترمون
همسرم شب که اومد و رفت سر کامپیوتر و دید کلی ذوق کرد و خواست بقیه عکس ها رو هم ببینه و کلی با هم از خاطرات گذشته گفتیمو رابطمون با یاد اوری گذشته یه جون تازه گرفت

بعضي وقتا عصرانه كيك درست كنيد. با چايي بيارين.:82:
بعضي از عكساتون را بزرگ كنيد و قاب كنيد و روي ديوار بزنين.:R
عروسك بخرين و براشون اسم بذارين و براشون شخصيت خيالي قائل بشين.:rolleyes:
گاهي با همسرتان به شكل خنده دار برقصين. (با آهنگ هاي تلويزيون):227:
هرشب غذاي گرم و سالاد را به يك شيوه خلاقانه و جديد طبخ و سرو كنيد و به همسرتون بگيد اين غذاهاي خوشمزه و خلاقانه را به عشق او درست مي كنيد.:43::46:
هر روز صبح و عصر كه همسرتون را مي بينيد ببوسيد و بغل كنيد بعد سلام و خداحافظي كنيد.:228:
براي خودتان و همسرتان اسم هاي بامزه و خنده دار بزاريد و گاهي با اون اسم ها همديگر را صدا كنيد.:180::)
گاهي با زبان كودكانه و مثل يك بچه كوچولو با همسرتان حرف بزنيد.
گاهي مثل دو تا بچه بشينيد و با هم بازي هاي بچگي هاتون را بكنيد مثل اسم و فاميل

بازم بگم اقليما جونم:311:

اقلیماجون شب یلدا نزدیکه....یه جشن دونفره یا هر ایده دیگه که فکر میکنی همسرتو سوپرایز میکنه

براي اقليماي عزيز:


شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکيه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
با خودم می گفتم :
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
هیچ !!!
زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماند
زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد،
قدر این خاطره را ، دریابیم



سهراب سپهری

لیلا عزیزم
چه یاد اوری کرد سهراب به من
دلم خیلی تنگ شده برای خودم که به همه چیز دلم خوش بود حتی به یه لبخند همسرم که با چشمان قهوه ایش بهم می زد
به من کمک کنید به خودم بیام
بهم کمک کنید باور کنم زندگی یعنی همین دلخوشی که من داشتم یعنی همین شیرینی نگاه زیبای اون
بهم کمک کنید اینقدر نگم چرا
اینقدر برای هر کارم دنبال دلیل نگردم
من از این همه یه نواختی خسته شدم
همش من .........
آخه تا کی.........

نامه اي با مضمون زير بنويسين (جملاتش را به فراخور زندگي تون تغيير بدين) و با يك شاخه گل به همسرتون بدين: (تشكر و قدرداني از مردها معجزه مي كنه)

براي مهدي عزيز:

متشكرم براي همه وقت هايي كه مرا به خنده واداشتي.
براي همه وقت هايي كه به حرف هايم گوش دادي.
براي همه وقت هايي كه به من جرات و شهامت دادي.
براي همه وقت هايي كه مرا در آغوش گرفتي.
براي همه وقت هايي كه با من شريك شدي.
براي همه وقت هايي كه با من به گردش آمدي.
براي همه وقت هايي كه خواستي در كنارم باشي.
براي همه وقت هايي كه به من اعتماد كردي.
براي همه وقت هايي كه مرا تحسين كردي.
براي همه وقت هايي كه باعث راحتي و آسايش من بودي.
براي همه وقت هايي كه گفتي "دوستت دارم" .
براي همه وقت هايي كه در فكر من بودي.
براي همه وقت هايي كه برايم شادي آوردي.
براي همه وقت هايي كه به تو احتياج داشتم و تو با من بودي.
براي همه وقت هايي كه دلتنگم بودي.
براي همه وقت هايي كه به من دلداري دادي.
براي همه وقت هايي كه در چشمانم نگريستي و صداي قلبم را شنيدي.
به خاطر همه ي اين ها هيچ وقت فراموش نكن كه:
لبخند من به تو يعني " عاشقانه دوستت مي دارم "
آغوش من هميشه براي تو باز است.
هميشه براي گوش دادن به حرفهايت آمادگي دارم.
هميشه پشتيبانت هستم.
من مثل كتابي گشوده برايت خواهم بود،
مي خواهم اوقاتم را در كنار تو باشم.
من كاملا به تو اطمينان دارم و تو امين من هستي.
در دنيا تو از هركسي برايم مهم تر هستي.
هميشه دوستت دارم چه به زبان بياورم چه نياورم.
همين الان در فكر تو هستم.
تو هميشه براي من شادي مي آوري به خصوص وقتي كه لبخند بر لب داري.
من هميشه براي تو اينجا هستم و دلم براي تو تنگ است.

من هنوز در چشمانت گم شده هستم.
تو در تمام ضربان هاي قلبم حضور داري.

لیلا جون گاهی وقتا واقعا از این همه مهربونی و سیاستی که در زندگیت داری تعجب می کنم

تو زندگیتو از صفر به عاشقانه ترین رابطه ها رسوندی امیدوارم منم بتونم به یه جاهایی برسم

به متنی که برام گذاشتی فکر می کنم و با تغییراتم یه روزی براش می نویسم

راستش من همشه این چند وقته ناراحت بودم و اعتراض کردم

بازم منتظر راهنماییتون هستم

نمي دونم اين ايده واسه شما امكان داره يا نه (واسه من به خاطر بچه امكان نداره)ولي من از اين روش خوشم مياد
يه ياد داشت بفرست محل كارش يا اگه نميشه صبح پنهوني بزار تو جيبش يا نهايتا sms بده و با جملات عاشقانه واسه عصرونه يا شام يه قرار تو يه جاي رمانتيك باهاش بزار مثل دوره نامزدي و خودتم مثل همون موقع ها به خودت برس و لباس بپوش(من هنوز بعضي از لباس هاي اون موقع رو دارم اگه بپوشمشون كلي ذوق مي كنه كه منو بردي به اون روزا :310:
و با يه شاخه گل برو سر قرار:72:

چه جالب خوش به حال همتون شوهر من اصلاً وقتی عکسها و خاطراتمون رو یادش می یارم هیچ عکس العملی نشون نمی ده فقط سکوت شاید با یه کم چاشنی سرد تبسم
دارم روی عکس های عروسی اون زمونا فتوشاپ کار می کنم وقتی صداش می کنم بیا ببین قشنگ شده، یه تبسم به سمت عکس( نه من ) و بر می گرده می ره دوباره تلویزیون ببینه.
صد افسوس که شوهر من خیلی بی احساسه و خشک
وقتی می گین شوهرتون ذوق می کنه شاخ در می یارم که آخه مگه همچین مردی هم پیدا می شه؟؟؟
می بینم فقط مرد منه که حسرت همه چی رو رو دلم گذاشته

سلام
من یکی از اون مردای به قول خانمم بی احساس هستم
دوست عزیزی که از سرد بودن همسرش گله داره تجربه خودمو میگم شاید کمکت کنه
من یه تک پسر خانواده بودم که مادرمو تو 9 سالگی و پدرمو تو 18 سالگی از دست دادم
بعلت سرد مزاج بودن پدرم و عدم رابطه با بستگان پدر رابطه چندانی با فامیل ندارم
از طرف مادرم هر چند رابطه داشتم ولی یکی از بستگان از نبود پدر و مادر سوء استفاده میکرد و همیشه سعی می کرد یه چیزی از ما بکنه همین موضوع باعث شد تا من نسبت به همه بستگان احساس بدی پیدا کنم و تقریبا برای اینکه بتونم سر پا باشم سعی کردم زیاد با بستگانم رابطه ای نداشته باشم
الان ازدواج کردم و یه دختر سه ساله دارم هنوز که هنوزه با وجود اینکه با همسرم و دخترم مشکلی ندارم ولی اون سرد مزاجی تو وجودم هست هر چند دارم سعی میکنم خودم و خانوادمو از این حالت بیرون بیارم ولی سخته
بعضی مواقع که تنها میشم فکر مادر باعث جاری شدن اشکم میشه و دوست دارم کسی باشه تا آرومم کنه ولی خانمم خب درسته خوبه ولی نمیتونه خوب درکم کنه چون درد بی مادری و بی پدری رو نکشیده بهر حال بگذریم
همه اینا رو گفتم تا بدونی شرایط آدما رو تغییر میده شاید و من فکر میکنم حتماً سرد مزاجی همسرت تو گذشتش نهفته هست سعی کن به گذشتش رسوخ کنی و بیشتر درکش کنی مطمئناً هم اونو از این حالت در میاری هم خودت خوشحال تری امیدوارم با حرفام کمکی به همنوع خودم کرده باشم . موفق باشی

درسته تاپیک خیلی قدیمیه ولی خب برای اونایی که سر میزنن شاید راهگشا باشه
برای ایجاد تنوع و هیجان در زندگی میشه که :

گاهی صبح ها یه صبحانه متفاوت قبل از بیدار شدن همسر مهیا کرد مثله حلیم ، اش ، نون داغ

که قبل از رفتنش سرکار یه شاخه گل گذاشت داخل ماشین همسر

که یه خوراکی خوشمزه گذاشت داخل صندوق ماشینش و بعد بهش پیامک داد و اطلاع داد

یه مشت نخودچی کشمش پسته بی خبر ریخت داخل جیبش

سر سفره یه لقمه کوچیک واسش گرفت و گذاشت دهنش
و ازون هم در خواست کرد که اینکارو واستون انجام بده

قاب های خیلی کوچولوی فانتزی بگیرین و عکس همسرتونو بذارین داخلش و همه جای خونه بذارین و اصلا به روش نیارین تا هر کدومو اتفاقی ببینه

یه نوشته خیلی قشنگو بدین با قلم بنویسن یا نقش بزنن و قاب کنین و هدیه کنین واسه اتاق کارش بیرونه خونه

گاهی ، وقتیایی که بیکار و آروومه یه شعر قشنگ یا متن ادبی کوتاه انتخاب کنین و ازش بخواین واستون بخونه و شما هم با نگاه تحسینش کنین یا تکیه بدین به شونش

کتاب های داستان خیلی کوتاه و فانتزی تهیه کنین و قبل خواب گاهی ازش بخواین واستون کمی بخونه تا خوابتون ببره

یه گلدون کوچولوی قشنگ بگیرینو بهش هدیه بدین و بخواین که بهش رسیدگی کنه و باهاش صحبت کنه ، گیاهان احساس دارند
گاهی دو تایی با گیاه کوچولوتون صحبت کنید

واسه محل کارش یه گلدون خیلی کوچولوی طبیعی بگیرین

ازش خواهش کنید واستون یه شاخه از گلی که خودش دوست داره بخره ، اولش ممکنه غر بزنن یا هی بهونه بیارن یا یادشون بره ولی دقیقا قبل اومدن بخونه و وقتی که اعصابشون آروومه این درخواستو کنید
در نهایت ته دلشون کلی حال میکنند از دیدن عکس العمل شما موقع گرفتن گل با یه نارضایتی ظاهری از لوس بازی شما :)

نهال های کوچیک یا گل های کوچیک داخل جعبه بگیرین و با هم به طبیعت برید و یجای دنج بکارید و یه آرزوی خوب پای اون نهال با هم کنید تا با رشد نهال ارزوهاتون هم شکوفا بشه


خودکارهای فانتزی و عطری واسشون بگیرید و بشوخی درخواست امضا کنید

واسه خودتون کارت های هدیه خوشگل بخرید و ازش خواهش کنید واستون یادگاری بنویسه و بعد مدتی کارت هاتونو البوم کنید

یه دفتر خوشگل رنگی بگیرید و هر روز جفتتون یک خط توش بنویسید از هر چی که شده
حتی شده بنویسه که بی حوصله و خستس

کنار پنجره آسمونو تماشا کنین و هر کدوم یه ستاره رو نشون کنید

واسشون ازون تیله رنگیا و ماشین خیلی کوچولوهای اسباب بازی بگیرید و بزارید یجا که یهویی ببینن

شربتای خوشمزه از گیاهای خوش عطر سنتی به سبک قدیم درست کنید و وقتی خسته از کار میان غافلگیرشون کنید

مداد رنگی و دفتر نقاشی بگیرید و گاهی عین بچگیا نقاشی کنید و ازونم خواهش کنید یه کوچولو هر دفعه نقاشیتونو تکمیل کنه
و یا با هم نقاشی بکشید