-
دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
مادر شوهر چه کلمه ی مبهمی..
من خیلی خیلی همسرمو زندگیمو دوست دارم .با همه ی وجود ازش راضیم.خداروشکر
من خانواده شوهرمو دوست دارم اما یخورده از نظر مالی واسه ازدواج ما کم گذاشتن.این که میگم یعنی واقعا همه ی هزینه های عروسی باهمسرم بود....روزها میگذره و حالا هرکسی توی خانواده و فامیل همسرم ازدواج میکنه ناخودآگاه حالت مقایسه واسم پیش میاد و متاسفانه همسرم سریع تشخیص میده که یه اتفاقی افتاده که من ناراحتم.......واسه مراسم بله برون من خانواده همسرم واسم انگشتر نیاوردن..حتی ما خریدی بعنوان خرید عروسی هم نداشتیم..و هیچ عیدی حتی اولین عید هم به خونه ما نیومدن و واسم عیدی نیاوردند...هیچ وقت بروز ندادم اما حالا دیگه...حالا که میبینم توی فامیلشون این رسوم هست و واسه من اجرا نشده دلم میشکنه و.....خیلی از درون غصه میخورم.......
از مادرشوهرم دلخورم.....میدونم میگین اشتباه میکنم اما شبها یدفه گریه میکنم و همسرم آرومم میکنه ..میگه من برات جبران میکنم .اما هرگلی یه بویی داره و من میخام اونا محبت کنن...اونا واسه عروسشون ارزش قائل بشن.........
مینا ببخش اینجا دردو دل کردم./
رایحه جون .../افتاب همدرد ....دوستان عزیزم کمکم کنین........
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
اگه واقعا با شوهرت خوب هستيد و شوهرت تمام خواسته و نيازهات را برآورده مي كنه. زياد دربند محبت خانواده شوهرت نباش و از محبت نكردن اون ها ناراحت نشو. همين كه بين تون احترام حاكم باشه و حد و حدود ها حفظ بشه كافيه.
اما اگه رفتار اون ها رفتار شوهرت را تحت تاثير قرار مي ده اونوقته كه بايد ناراحت و نگران باشي و به دنبال راه حل؟!
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
منم این روزا خیلی از درون گریه می کنم........
منم یاد گذشته زیاد می افتم.........
کاتش کن زیاد ادامه اش نده
هیچ فایده ای نداره نه برای تو نه برای همسرت و نه برای خانواده همسرت
چون تو رو افسرده کرده
همسرتو کلافه کردی
و اگرم به خانواده همسرت کشیده بشه قهر و دلخوری و ناراحتی پیش می اد که بازم اعصاب خوردکنیش برای توئه
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پریماه
من خانواده شوهرمو دوست دارم اما یخورده از نظر مالی واسه ازدواج ما کم گذاشتن.
پس به جز محبت از جنبه مالی،محبتای زیاد دیگه ای در حقت داشتند، درسته؟ پس قدر اونا رو بدون.
دوست داشتی یه انگشتر برلیان واست بخرند ،اما یه جایی تو جمع تحویلت نگیرند،بهت بی احترامی بذارند و یا.....
میگه من برات جبران میکنم .اما هرگلی یه بویی داره و من میخام اونا محبت کنن...اونا واسه عروسشون ارزش قائل بشن.........
عزیزم همین که شوهرت انقدر شعور و فهم داره خودش یه دنیا ارزشه،خواهشا قدرشو بدون و با گریه هات و بهانه گیریهات اذیتش نکن.
بازم میگم دوست داشتی اصلا سوئیچ یه ماشینو بهت کادو بدن اما شوهرت درکت نکنه و مدام تو سرت بزنه؟
هدیه دادن و محبت مالی میتونه یه روش واسه ارزش قائل شدن برای کسی باشه، اما تنها راه نیست.:72:
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
در مورد هزينه ها، خريدها و كادوها اگر مرد خودش كار كنه و درآمد داشته باشه در اكثر مواقع خودش هزينه ها را پرداخت مي كنه و خانوادش كمكي نمي كنند. بنابراين از اين موضوع هم نبايد دلگير و ناراحت باشي.
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
آخه عزیزم این چه حساسیتهاییه که ما خانومها گاهی دچارش میشیم؟یکم خودت رو کنترل کن، لحظات قشنگ زندگی تو با یک مشت انرژی های منفی که به سمت خودت فرستادی خراب نکن. اگر شما عروس اول بودی شاید سر شما هنوز تجربه بدست نیاورده بودن و سر این عروسشون تازه یاد گرفته باشن. وقتی شوهرت حاضره برات هر کاری رو بکنه دیگه انتظاری از خانواده اش نداشته باش و از اونا انتظار محبت نداشته باش خودت محبت بکن اما اینقدر به فکر پاسخ از طرف اونا نباش. بعضی خانواده ها ابراز محبت توش معنی ای نداره و بیشتر در عمل این محبت اتفاق میفته، مثل خانواده ما. برادرم با دختری دوسته و اونا توی خانواده شون ابرای احساسات کلامی دارن اما ما اصلاً اینطوری نیستیم و این دختر خانوم پدر مارو در آورده اینقدر از ما انتظار ابراز محبت کلامی داره. خب ذات بعضی ها اینطوریه دیگه.ببین جاری منم اولین عروس بود و سر من مادر شوهرم میگفت که یک چیزایی رو تازه یاد گرفته، متأسفانه جاریم با علاقه زیادش به من، از این موضوع ناراحت بود. منم خیلی ناراحت میشدم که ناراحتیش رو میدیدم آخه منم خیلی دوسش دارم. دوست خوبم با این حساسیت مانع صمیمی شدن شما و جاریت میشی. سعی کن این افکارو شدیداً از خودت دور کنی. شاید همه خانومها در این لحظات همینطوری میشن و خودشونم میدونن اشتباه می کنن، اما اینجور موقعها انگار یکی رو می خوان که بیاد و دلداریشون بده. غصه این چیزا رو نخور به چیزای + فکر کن همش.:43:
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
ممنون دوستان عزیزم
خداروشکر همسرم یه مرد ایده ال واسه منه.و خیلی خیلی ازش راضیم...و هیچ مشکلی خداروشکر باهاش ندارم..
ولی قبل ازدواج یه تصور دیگه ای از خانواده همسرم داشتم...اما برآورده نشد..خانوداش مهربونن..اما .....
دلم میخاس بیشتر واسم خرج میکردن...
چندشب پیش خالم اینا واسه پسرشون رفتن بله برون و اتفاقا پدرو مادر من هم چون بزرگ فامیل بودن بردنشون.وقتی برگشتن مادرم گفت خاله واسه عروس خانم یه انگشتر خیلی خوشکل بردنو دستش کردن..انگار یه جرقه بودو شب که خوابیده بودیم یدفه ناخوداگاه بغضم ترکیدو توی آغوش همسرم گریه کردم اون هم همش میگفت آروم باش و به اینها فکرنکن..من جبران میکنم......
نه بخاطر یه انگشتر نه نه....بخاطر اون احترامی که میدیدم مادرشوهرا واسه عروسشون قائلن............
یه چیزبگم؟؟؟؟زمانی که میخاستیم حلقه بگیریم من چون میدونستم تمام هزینه ها تمام و کمال به عهده همسرم هست درحضور خانوادش تاجایی که میشد مراعات کردم...و خرید عروسی هم نخواستم.......اما یه کلمه اونها نگفتن بیاین بریم خرید......
اما حالا اینها شده علامت سوال.....
میدونم اشتباه میکنم..میدونم ذهنم درگیر مادیات شده...میدونم اشتباهه........
چجوری خودمو رها کنم...چجوری اروم بشم....چجوری دیگه مقایسه نکنم..............
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
سلام پریماه جونی.منم تو این مورد با تو هم دردم.منم خرید عروسی نداشتم.حتی حلقه عروسیمو خودشون خریدن اوردن و متاسفانه من هیچ نگفتم.من درکت می کنم اگه می گی خرید عروسی منظورت جنبه مادیش نیست بلکه همون ارزش قائل شدنه.همسر منم الان حاضره دنیا رو بریزه پام.
خواهش می کنم وقتی این خاطرات می یاد ذهنت با جایگزین کردن خاطرات خوب اجازه نده حالت گرفته شه.پریما جون از تکنیک توقف فکر استفاده کن رو من که خیلی موثر بود.لینک مربوطه رو واست می ذارم:46:
http://www.hamdardi.net/thread-16432.html
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
من عروس دوم خانواده هستم و داداش کوچیکی شوهرم زودتر از همسرم داماد شده...نمیدونم چقدر واسه جاریم هزینه کردن ..
ما 5 ماه عقد بودیم(البته جشن عروسی هم همون موقع به فاصله یه هفته بعد از عقد گرفتیم)) و در این مدت همسرم همیشه خونه ما بود.چون منو پدرو مادرم تنها بودیم..گاهی وقتا هم میرفتیم یه سر خونه مادر شوهرم...
بعد از 5ماه که همچنان همسرم کم کم داشت هزینه جشن عروسیمونو تنهایی میداد ما رفتیم خونه خودمون و مستقل شدیم...باز همسرم تمام هزینه های فرش و LCD و...رو خودش متقبل شد..الان 4 ماه از خونه رفتنمون میگذره و همچنان تا اخر سال همسرم باید تمام هزینه ها رو صاف کنه......
ما اول ازدواجمونه و دوست دارم واسم خرج کنه.. میکنه اما اگر اخر ماه پولی توی حسابش بمونه که معمولا این چندماه کل حقوقش میره پای چک و... .هر دومون شاغلیم ..و اگر کم بیاره و ازم بخواد منم کمک میکنم.....
همه ی اینها باعث شده تا دلخوریم از خانوادش بیشتر بشه..توی این اوضاع مالی کاش یخورده به همسرم کمک میکردنو حداقل هزینه عروسی رو متقبل میشدن........
خدایا میدونم افکارم داره آلوده میشه و میدونم یخورده پرتوقع شدم ولی نمیدونم چطور رها بشم.........
همیشه میگه تا آخرسال صبرکنم همه ی چک ها و ..تموم بشه .بعدش خودم هرچی بخوای واست میخرم.....
شدم مثل بچه های پنج ساله...نه؟؟؟
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
عزیزم خب به وسع مالی خانواده ام نگاه کن. خانواده شوهر من برام یک انگشتر مروارید آوردن (من از مروارید متنفرم)و خیلی هم نازک و واقعاً زشت بود که اگر نمیاوردن خیلی بهتر بود. جوری بود که شوهرمم اصلاً خوشش نیومده بود. ما هم شهریور امسال فروختیمش می دونی چقدر؟50هزار تومن توی گرونیه طلا! اما من اصلاً ناراحت نشدم و تمام اون یکسال اون انگشتر رو دستم کردم چون میدونستم وسع مالیشون همون حده!و در حالیکه دیدم امسال دختر خالم واسه مراسم بله برونش انگشتری براش آوردن که 2 برابر حلقه ازدواج منه!و مادرم و مادر بزرگم داشتن خانواده شوهر منو می کوبیدن که مردم شانس دارن اون چه انگشتری بود برای این دختر آوردن و... ومن هیچ اهمیتی به این حرفاشون ندادم. یکم حرص خوردم از دست مامانم و مادر بزرگم اما اصلاً این فکر کم گذاشتن از طرف خانواده شوهرم یک لحظه هم نیومد تو ذهنم. اینقدر به حرف دیگران توجه نکن عزیزم، همه چیز مادیات نیست به خدا. الان همین دختر خالم با اون انگشتر برلیانش در دوران نامزدی کلی با هم مشکل دارن و ازدواجشون داره به هم می خوره! به فکر زندگی قشنگت باش، فکر کن خانواده شوهری وجود ندارن و مثل خانواده خودت دوسشون داشته باش. محبت فقط با مادیات نیست اینو باور کن!
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
پریماه خانم گل به این فکر کن که به خاطر چی رعایت کردی و سرویس و حلقه ی ارزون تری برداشتی.
مطمئنن به خطر مادر شوهرت نبوده. به خاطر همسر خودت این کارا رو کردی.
از اون طرف به همسرت فکر کن. وقتی تو رو اینجوری ببینه میدونی چقدر اذیت میشه؟
اون الان داره تمام تلاشش رو میکنه و بازم نمیتونه جواب درخواستای تو رو بده. (هر چند درخواستای غیر عادی نداری.) اما به فکر روحیه ی همسرت هم باش. خیلی برای یه مرد بده که ببینه به خاطر شرایط مالیش خانمش ناراحته.
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
پریماه جان:
دچار مقایسه نشو!
به قول آقای Sci، ویترین زندگی دیگران فریبت نده. حاضر بودی خانواده همسرت کمک مالی می کردند، برات جشن آن چنانی می گرفتند، سرویس خداتومنی داشتی اما در کنارش همسرت بله قربان گوی پدر و مادرش می شد؟ منت گذاشته می شد سرت؟ ....
و باز به قول بالهای صداقت، چرا خودت را از همسرت جدا می کنی؟ چرا روبری همسرت می ایستی؟ شما حالا یک نفر دوتایی هستید. اگر تو نمی توانی چیزی برای خودت بخری، او هم نمی تواند. اگر تو احساس فشار می کنی، برای او چند برابر توست. اگر تو دلت می گیرد که خانواده اش سنگ تمام نگذاشته اند، او که پسر آن خانواده است. حتما بیشتر دلش گرفته ...همسرت را درک کن نازنین! روی ماهش را ببوس، خدایی تا خنده و مهربانی همسرت را داری، حیف نیست غم انگیز باشی؟! ....
می دانی که زمان را نمی توانی به عقب برگردانی و چیزی را عوض کنی. پس منطقی نیست که اوقات خودت و همسرت را به خاطر گذشته تلخ کنی. همه این مسائل را بزرگوارانه فراموش کن. بگذار به این حساب که دستشان آن موقع تنگ بوده ( تو که از ریز زندگیشان خبر نداری...) بگذار به این حساب که چون دیده اند پسرشان آن قدر با جنم و با عرضه است که خودش از پس هزینه هایش بر می آید، کنار کشیده اند.
خدا را شکر کن که همسری داری که با جان و دل دارد برای خوشبختی تو تلاش می کند.
قدر خودت، همسرت و زندگیت را بدان عزیز دلم :46::43:
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
همه ی این حرفارو میفهمم.درک میکنم.محبت همسرمو باتمام وجودم لمس میکنم..بخدا مهربونیش توی خونه موج میزنه...میدونم چقدر همسرم داره تلاش میکنه واسه آرامش منو زندگیمون.......
حق باشماست..خیلی دارم بچه گانه رفتار میکنم.افکارم اصلا پخته نیس...مدام دنبال بهانه جویی هستم........
خدا منو ببخشه..........
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت
دوست عزیز اینطور که برمیاد شما اخیرا مغزتون را ناخودآگاه طوری عادت دادید که به چیزی فکر کنه و این مساله رو به عنوان سوژه انتخاب کردید.یعنی مدام میخواهید احساس کنید که همه چیز کامل هست و عدم کمک مالی والدین همسرتان رو به عنوان از بین برنده کمال تلقی میکنید. در حالیکه اگر خدای ناکرده با همسرتان مشکلی داشتید با آن مشکل مشغول شده و این افکار به ذهنتان خطور نمیکرد. شما از این جنبه به قضیه نگاه کنید که همسرتان فردی متکی به خود هست و به این افکار که احساس خوشبختی تان را به هم میزند بها ندهید. ارزش شما به پول بیشتر خرج کردن خانواده همسرتان برایتان نیست ولی متاسفانه شما ناخودآگاه چنین برداشتی میکنید و احساس ارزشمند نبودن میکنید. در حالیکه از همسرتان هم راضی هستید ارزش در نحوه رفتار و برخورد شما با ایشان هست که با افکار منفی و پوچ او را هم آزرده نکنید.
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
سلام پریماه خانم عزیز
من قبلا هم در تاپیکهای دیگه پستهای شما رو خوندم همیشه تعجب میکردم بخاطر رفتار شما وعکس العمل بزرگوارانه همسرتون منم خرید عروسی نداشتم مادر شوهرم چند تا لباس تنگ و گشاد زشت از مکه برام آورد و دیگه هیچی هنوزم داره میگه کلی لباس اوردم چرا بعضی هاشو نپوشیدی و شوهرم هم پشتشه
نمیدونم شما از زندگی چی میخوای اما فکر میکنم افکار مادی گرایانه داری که خیلی هم شدیده
آرزو داشتم همسری داشتم که پشتم بود هوامو داشت و خانواده اش مثل خانواده همسر شما بود
بهت بی احترامی کردن , پسرشونو علیه خودتو و خانوادت پر کردن یا معذرت میخوام به اینکه چند بار با همسرت تو هفته س.... داری کار دارن برو خدا رو شکر کن
همسرتو با این بهونه گیری ها خسته نکن جوری که دیگه حرفات براش مهم نباشه
ببخشید نتونستم جلوی خودمو بگیرم و ننویسم شاید پستم پاک بشه یا شما خوشت نیاد اما چون فکر کردم بهت کمک میکنه نوشتم یک سری به تاپیک من و بقیه دوستان بزنی بد نیست اینطوری قدر خانواده همسرت و همسرت رو بیشتر میدونی
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
ممنون دوستای گلم.این تایپیک خیلی منو تکون داد.واقعا ممنون .خیلی روی من اثر داشت.حق باشماست...
خودمم قبول دارم...بهونه گیری های بیخودی میکنم.میدونم.......
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
پریماه هیچ چیزی به اندازه ی آرامشی که تو در حین بغل کردن همسرت میگیری، مهم نیست!
از عشقی که موقع نگاه کردن به همسرت میگیری لذت ببر و بگو؛ خدایا! شکرت!:43:
و یادت باشه اگه همیشه تو از این موضوع شاکی باشی و گله کنی؛ کم کم از درون خودت این ناراحتی رو به سمت بیرون هم تراوش میکنی و خودبه خود دیگران هم چون از حساسیتت آگاه میشن؛ در مواقعی درست دست روی همین نقطه ضعفت خواهند گذاشت!
پس رضایت از زندگیت رو فریاد بزن!:46:
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
احساس ما برآیند تعبیر ما از رویدادهای اطرافمون است.
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
سلام پریماه جان
من پست های شما رو تو تاپیک های مختلف خوندم و ذهنیتی که از شما دارم یه خانم با سیاست و فهیم هست. چند روز پیش که این تاپیکو از شما دیدم واقعا جا خوردم!
پریماه جان باید خدا رو هزاران بار شکر کنی به خاطر همسرت که اینقدر تو رو می فهمه. کمتر مردی پیدا میشه که وقتی همسرش از خانوادش انتقاد می کنه طرف همسرشو بگیره جتی در مواقعی که حق کاملا با همسرش هست.
عزیزم مهم اینه که همسرت با توجه به وسع مالیش ازت دریغ نمی کنه و برای جلب رضایتت هر کاری می کنه و حتی میگه کمبودهای خانوادشم خودش برات جبران می کنه.
پریماه تا حالا این حرفا رو به کسی نگفته بودم ، من تو دوره نامزدی از خانواده همسرم کوچکترین چیزی ندیدم . حتی خونه خواهر شوهرمو برای عیددیدنی 6 ماه بعد عقدمون دیدم. :163:تمام مخارج عروسی و خریدهامونو با پول خودش ولی نه از صمیم قلب انجام داده بود طوری که تو اولین اختلافمون یک به یک بابت تمامشون سرم منت می ذاشت. فلان موقع برات النگو خریدم اما راضی نبودم ، فلان چیزو تو گفتی بخریم اما من دلم راضی نبودو .......
پریماه تو خیلی خوشبختی ، قدر خوشبختی تو بدون عزیزم.............:72:
-
RE: غصه از درون .گریه در تنهایی
نقل قول:
نوشته اصلی توسط پریماه
میدونم اشتباه میکنم..میدونم ذهنم درگیر مادیات شده...میدونم اشتباهه........
چجوری خودمو رها کنم...چجوری اروم بشم....چجوری دیگه مقایسه نکنم..............
سلام عزیزم خوبی؟
میخوام برای این سوالایی که گفتی این تاپیک خودت رو بهت معرفی کنم که دوباره بخونیش
http://www.hamdardi.net/thread-14398-page-2.html
یادت میاد دقیقا پارسال مثه همین روزها بود. یادت هست که چقدر دلتنگ بودی و چقدر احساس تنهایی میکردی؟ یادت هست که از روی دلتنگی رفتی با همون پسری که قول داده بودی که دیگه باهاش نباشی دوباره ارتباط برقرار کردی ؟یادت هست چه احساسهای بدی داشتی؟ اما الان که یه همسر خوب داری و خدا اون رو در شرایطی که واقعا نیاز داشتی بهت داد هنوز هم ناشکری میکنی!!!
پریماه جان اینقدر حساس نباش عزیزم .دلیل این رفتارشون هر چی باشه نباید باعث شه که تو اینقدر بهم بریزی .ببین گلم ممکنه که تو در اینده هم دوباره موردهایی رو چه در خانواده خودت و چه خانواده شوهرت ببینی که براشون بیشتر از تو خرج میشه اما نباید اینقدر خودت رو بهم بریزی .عزیزم ارزش اشک های تو بیشتر از اینهاست و به خاطر این موضوع ها اونها رو هدر نده
راستی پریماه جون در مسایل مالی چیکار کردی الان هم تمام مخارج با همسرت هست و حقوق خودت رو فقط پس انداز میکنی؟اون سفر مکه ای که چند وقت پیش بود که میگفتی شوهرت پول نداره که بلیطشو بگیره و میگفت که تو پولشو بدی چی شد؟اگه دوست داشتی جواب بده گلم:72: چون من هنوز هم در مورد این مسایل مالی که باید چطور بین دو طرف باشه به نتیجه نرسیدم
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
گویی ما عادت کردیم که گاه در میان نعمتهای اساسی و آرامش بخش زندگیمون . یاد نداشته ها بیافتیم . اونم نداشته های غیر اساسی .... واقعاً می ارزه بخاطر اونچه اساسی نیست داشته های اساسی رو نادیده بگیریم ؟؟؟؟؟
عزیزم
می دونی اگه به این رفتار و افکارت ادامه بدی چه پیامدی داره ؟
احساس حقارت و ناتوانی را در همسرت ایجاد می کنی . به اندازه ای که دوستت داره رفته رفته از خودش ناراضی خواهد شد . حس می کنه خانواده مناسبی نداره و این ناامیدش می کنه و در مقابلت احساس مرد بودنش رفته رفته ضعیف میشه ..
این حالات و رفتارهایت اگر ادامه پیدا کنه ( حتی اگر به زبان نیاوری اما در درونت باشه ) یک موج منفی منتقل می کنی که نه تنها به همسرت سرایت می کند . بلکه غبار این موج منفی روی اشیاء خونه هم می نشینه و ... به مرور حتی خودت هم احساس می کنی فضای خونه دلگیره چه رسد به همسرت . ... یعنی به مرور نشاط از خون هات میره که از عوارض این رخت بر بستن نشاط دیگه من نمیگم خودت فکر کن و مطالعه کن .
اوائل همسرت به تو دلداری میده ، آرامت می کنه و بهت قول میده خودش جبران کنه ... اما ادامه دادن شما باعث میشه >>> خسته بشه و ارزشت پیش چشمش کمتر و کمتر بشه و دیگه جایگاه کنونی را نداشته باشی . و این بین شما فاصله ایجاد می کنه و ..... باز هم خود بخوان حدیث مفصل اثر این فاصله را .
عزیز دلم بدان :
اینکه تو و همسرت به هم عشق می ورزید ،
اینکه از هم راضی هستید ،
اینکه در کنار هم آرامشی عمیق دارید ،
اینکه دلتون برای هم می تپه
اینکه تلاشی همپا دارید و با هم زندگیتون رو می سازید
اینکه همسرت واقعاً یک مرد تمام عیاره که روی پای خودش ایستاده و از خانواده کمک نگرفته
اینکه می تونی به این مرد با اطمینان تکیه کنی
اینکه در کنار او امنیت خاطر نداری
اینکه مرد قدر ناشناسی نیست
اینکه بهت محبت داره و احترام و ارزش برات قائله
و ........
نمونه های دیگه ای از داشته هایت ، دنیا دنیا می ارزه به اینکه یکی از این ها نباشه و عوضش انگشتر نشان آنچنانی و ...... نصیبت می شد .
حاضری یکی از این بندها خط می خورد و عوضش اونچه غصه اش را می خوری برات انجام می شد ؟
دست این کودک ناز نازی درونت رو بگیر و بنشونش و بقیه لیست داشته هایت را در پست بعدی خودت براش تکمیل کن .
یعنی منتظرم پریماه بنویسه .
اینکه ..........
اینکه .........
اینکه ..........
اینکه ..........
.
.
.
.
. می ارزه به اینکه .........
و اینکه ...............
و اینکه .............
منتظرم ها:46: خوب خوب تمرکز می کنی و همچین لیستی تهیه می کنی .
:43::72::72::43:.
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
اینکه ..عاشق همسرم هستم باتمام وجودم
اینکه...روزی هزار بار خدارو به خاطر این هدیه الهی شکر میکنم.وخداروشکر میکنم که گذشته ی قبل ازدواجمو رهاکردم.
اینکه...توی مهربونی حرف نداره
اینکه..خیلی دوستم داره
اینکه...واقعا درکنارش احساس خوشبحتی میکنم..
و........................
ممنون دوستای گلم...خیلی مهربونین
گل بیرنگ عزیزم آره ..خودم هم وقتی به گذشته فکر میکنم میبینم الان خدا چه نعمتی به من داده ..خدایا شکرت
در مورد مسائل مالی یه شب نشستیم و باهم حرف زدیم.نتیجه این شد تمام چک ها و اقساط رو همسرم با حقوقش کامل بده و اگر کم اومد(که تا عید امسال باتوجه به پیش بینی که کردیم حتما کم میاد) من پرداخت میکنم.
البته شرایطش الان به نسبت خیلی خوبه.چون تنهایی در عرض دقیقا یه سال هم تونست مخارج عروسی رو بده هم پول رهن خونه و شروع زندگی مشترک..البته منم کمکش کردم اما وقتی که میدیدم واقعا کم آورده...
راستی من دو سه روز پیش به همسرم پیشنهاد دادم با پس اندازم برم طلا بگیرم.و باهم رفتیم و من با پول خودم یخورده طلا خریدم...توی این فکر هستم که سکه بخرم یا نه..
شما چیکار کردی گلم؟
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
پریماه جان
به نظرم تاپیکت به نتیجه رسیده ... نه ؟
اگر چنین است و دیگه تحت عنوان تاپیک راهنمایی نیاز نداری که جزء به نتیجه رسیده ها اعلامش کنیم .
منتظر پاسخت هستم .
.
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
ممنون فرشته عزیز.خیلی احساس آرامش میکنم.فکر میکنم زیادی داشتم بهونه گیر میشدم.خوب وقتی تلنگر زدین....ممنون ...پایان تایپیکمو اعلام میکنم . از همه ی دوستای عزیزم ممنون
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
پریماه جون از ایجاد تاپیکت خیلی ممنونم به منم که تو موقعیت تو هستم خیلی کمک کرد.:46::72::72:
-
RE: دلخوری از خانواده همسر به خاطر عدم حمایت(غصه از درون .گریه در تنهایی)
این تاپیک به نتیجه رسید .
موفق باشی پریماه عزیز
.